هفتم


سيّد بن طاوس رضي الله عنه روايت كرده است:
حضرت اميرالمؤمنين - صلوات اللَّه عليه - بعد از نماز مغرب اين دعا را مي خواندند:
«اَللَّهُمَّ تَقَبَّلْ مِنّي ما كانَ صالِحاً وَ أَصْلِحْ مِنّي ما كانَ فاسِداً اَللَّهُمَّ لا تُسَلِّطْني عَلي فِسادِ ما أَصْلَحْتَ مِنّي وَ أَصْلِحْ لي ما أَفْسَدْتُهُ مِنْ نَفْسي اَللَّهُمَّ إِنّي أَسْتَغْفِرُكَ مِنْ كُلِّ ذَنْبٍ قَوِيَ عَلَيْهِ بَدَني بِعافِيَتِكَ وَ نالَتْهُ يَدي بِفَضْلِ نِعْمَتِكَ وَ بَسَطْتُ إِلَيْهِ يَدي بِسَعَةِ رِزْقِكَ وَ احْتَجَبْتُ فيهِ عَنِ النَّاسِ بِسَتْرِكَ وَ اتَّكَلْتُ فيهِ عَلي كَريمِ عَفْوِكَ اَللَّهُمَّ إِنّي أَسْتَغْفِرُكَ مِنْ كُلِّ ذَنْبٍ تُبْتُ إِلَيْكَ مِنْهُ وَ نَدِمْتُ عَلي فِعلِه وَ اسْتَحْيَيْتُ مِنْكَ وَ أَنَا عَلَيْهِ وَ رَهِبْتُكَ وَ أَ نَا فيهِ راجَعْتُهُ وَ عُدْتُ إِلَيْهِ اَللَّهُمَّ إِنّي أَسْتَغْفِرُكَ مِنْ كُلِّ ذَنْبٍ عَلِمْتُهُ أَوْ جَهِلْتُهُ ذَكَرْتُهُ أَوْ نَسيتُهُ أَخْطَأْتُهُ أَوْ تَعَمَّدْتُهُ هُوَ مِمَّا لا أَشُكُّ أَنَّ نَفْسي مُرْتَهَنَةٌ بِه وَ إِنْ كُنْتُ أُنْسيتُهُ وَ غَفَلْتُ عَنْهُ اَللَّهُمَّ إِنّي أَسْتَغْفِرُكَ مِنْ كُلِّ ذَنْبٍ جَنَيْتُهُ عَلَيَّ بِيَدي وَ آثَرْتُ فيهِ شَهْوَتي أَوْ سَعَيْتُ فيهِ لِغَيْري أَو اسْتَغْوَيْتُ فيهِ مَنْ تابَعَني أَوْ كابَرْتُ فيهِ مَنْ مَنَعَني أَوْ قَهَرْتُهُ بِجَهْلي أَوْ لَطُفْتُ فيهِ بِحيلَةِ غَيْري أَو اسْتَزَلَّني إِلَيْهِ نَيْلي(مَيلي) وَ هَوايَ اَللَّهُمَّ إِنّي أَسْتَغْفِرُكَ مِنْ كُلِّ شَيْ ءٍ أَرَدْتُ بِه وَجْهَكَ فَخالَطَني فيهِ ما لَيْسَ لَكَ وَ شارَكَني فيهِ ما لَمْ يَخْلُص لَكَ وَ أَسْتَغْفِرُكَ مِمَّا عَقَدْتُهُ عَلي نَفْسي ثُمَّ خالَفَهُ هَوايَ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَعْتِقْني مِنَ النَّارِ وَ جُدْ عَلَيَّ بِفَضْلِكَ اَللَّهُمَّ إِنّي أَسْئَلُكَ بِوَجْهِكَ الْكَريمِ الْباقي الدَّائِمِ الَّذي أَشْرَقَتْ بِنُورِهِ السَّماواتُ وَ الأَرْضُ وَ كَشَفْتَ بِه ظُلُماتِ البَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ دَبَّرْتَ بِه أُمُورَ الجِنِّ وَ الْإِنْسِ أَنْ تُصَلِّيَ عَلي مُحَمَّدٍ وَ عَلي آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تُصْلِحَ شَأْني بِرَحْمَتِكَ يا أَرْحَمَ الرَّاحِمينَ؛(1)
- خداوندا، عمل صالح مرا از من بپذير، و اعمال فاسدم را اصلاح فرما، خدايا، مرا بر تباه نمودن آنچه كه اصلاح فرمودي مسلط مگردان، و هر چه را كه فاسد نمودم اصلاح فرما. خداوندا، بي گمان از هر گناهي كه بدنم به واسطه تندرستي دادن تو قدرت بر آن پيدا نموده، و به فضل نعمتت بدان دسترسي پيدا كردم، و به وسعت روزي ات دستم را به سوي آن دراز و به پوشش تو آن را از مردم پنهان نمودم، و در حال انجام آن بر عفو و گذشت بزرگوارانه ات تكيه نمودم، طلب آمرزش مي نمايم. خداوندا، از هر گناهي كه توبه نمودم و از انجام آن پشيمان شدم، و در حال انجام آن از تو شرم نموده و بيم داشتم، سپس رجوع نموده، و به سوي آن بازگشتم، آمرزش خواهي مي كنم. خدايا، از هر گناه كه [آگاهانه] و يا با ناداني، با متذكر بودن و يا در حال فراموشي، و به خطا و يا عمداً انجام دادم و شك ندارم كه وجود من در گرو آن است، هر چند آن را فراموش نموده و از آن غفلت ورزم، از تو طلب آمرزش مي نمايم. خداوندا، از هر گناهي كه با دست خود عليه خويش جنايت نمودم، و شهوت و ميل نفساني ام را مقدم داشتم، يا براي ديگري كوشيدم، يا پيروان خويش را گمراه نمودم، يا بر كسي كه مانع من بود بزرگمنشي [يا: پشت] نموده و ستيزه كردم، يا با ناداني ام بر او چيره گشتم، يا با چاره جويي و حيله ي كس ديگر آن را به نرمي و آرامي مرتكب شدم [يا: بدان زبان گشودم]، يا تمايل نفساني و هوا و هوسم مرا به سوي آن لغزانيده و كشانيد از تو آمرزش مي طلبم. خداوندا، از هر عملي كه تنها روي [و اسماء و صفات و خشنودي] تو را قصد نمودم، ولي قصد ديگري كه براي تو خالص نبود در اثناي عمل با آن آميخته و شريك شد، آمرزش مي طلبم. و از هر پيماني كه با خويش بستم و سپس هوا و هوسم با آن مخالفت نمود، طلب آمرزش مي نمايم. خداوندا، بر محمد و آل محمد درود فرست، و مرا از آتش جهنم رها گردان، و فضل خويش را بر من ارزاني دار، خداوندا، به واسطه ي روي [و اسماء و صفات] بزرگوار پاينده ي جاوداني ات كه آسمانها و زمين را بدان روشن گردانيده، و تاريكيهاي خشكي و دريا را برطرف نموده، و امور جنيان و انسانها را تدبير فرمودي، از تو درخواست مي نمايم كه بر محمد و بر آل محمد درود فرستي، و حال و كار مرا اصلاح فرمايي، به رحمتت اي مهربانترين مهربانها.» (2)

پاورقي

1- مقباس المصابيح، علامه مجلسي، ص 119.
2- ادب حضور، ترجمه فلاح السائل، سيد بن طاووس (ره)، ص427-429.

بازگشت