نماز اول وقت


اول وقت دل دهم به نماز
تا شوم با خداي خود دمساز

قبله دل كنم سرايش را
روي بر او نهم به سوي حجاز

گويمش در نماز قصه ي دل
به سويش مي كنم دو دست دراز

زو بخواهم كه راه بنمايد
گره از كار من نمايد باز

خواهم از او مرا به بخشايد
مي كنم خواهشي ز روي نياز

حمد و تسبيح و ذكر او گويم
قل هو الله بخوانمش به نماز

مي ستايم خداي واحد را
خالقي را كه هست عالم ساز

آن خداوند خالق يكتا
آن خداوند آخر و آغاز

آفريننده ي زمين و زمان
مهرباني كه هست بنده نواز

«مرعشي» را به بندگي پرورد
تا نمازي به وقت خواند باز

سيد حسين مرعشي

بازگشت