نغمه آسماني


بامدادان كه به هنگام نماز
خلق بر خاك نهد روي نياز

مي رسد نغمه اي از دور به گوش
كه پيام آورد از دوست سروش

حرمتش را همه عالم به سجود
قدسيان آمده از عرش فرود

از نوايش همه خاموش، ولي
گوش بر ذكر جمال ازلي

وه، چه شوري؟ كه نوائي خوش از اوست
من و سيناي دل و جلوه ي دوست

برداز خويش و كند بي خبرم
بانگ تكبير و اذان سحرم

دكتر مهيندخت معتمدي

بازگشت