بهشت نور


آيينه ي مهر جان نماز است
گلنغمه ي عارفان نماز است

در گلشن خرم محبت
آلاله و ارغوان نماز است

بستان اميد و زندگي را
گلخنده ي جاودان نماز است

بر تارك آسمان هستي
خورشيد سحرنشان نماز است

تا شاهد عاشقان نماز است
درهاي بهشت نور باز است

خوش تر ز نماز عاشقان نيست
جز سوز به ساز عاشقان نيست

جز خيل خيال دوست هرگز
در راز و نياز عاشقان نيست

آگاه كسي در اين زمانه
جز يار ز راز عاشقان نيست

جز آتش اشتياق جانان
در سوز و گداز عاشقان نيست

تا شاهد عاشقان نماز است
درهاي بهشت نور باز است

اي سالك راه كوي دلدار
پروانه شمع روي دلدار

اي مست زباده محبت
پيمانه كش سبوي دلدار

دلداده ي مست نرگس دوست
آشفته ي تاب موي دلدار

اي شيفته ي كلام دلبر
اي عاشق گفتگوي دلدار

تا شاهد عاشقان نماز است
درهاي بهشت نور باز است

در گلشن جان نماز خوانيم
گلبوته ي عاشقي نشانيم

با شور و سرور يار، از شوق
در معبد عشق جان فشانيم

جز ياد رخش سخن نگوئيم
جز وصف لبش به لب نرانيم

با ساز نياز دوست «صائم»
جز نغمه ي عاشقي نخوانيم

تا شاهد عاشقان نماز است
درهاي بهشت نور باز است

سيد علي اصغر «صائم»

بازگشت