پرواز سبز


جهان آيينه ي راز نهان است
چو اقيانوس ناپيدا كران است

فراتر از زمين و اوج افلاك
نشان از جلوه ي حق است در خاك

كليد شهر راز آلود عرفان
جواز ديدن معبود سبحان

نواي دلكش موسيقي خاك
كه جان را مي برد آنسوي افلاك

گل زيباي باغ آفرينش
صفابخش مشام اهل بينش

نخستين توشه ي راه حقيقت
دليل و زينت و اصل شريعت

عزيزي كه محمد (ص) عاشق اوست
علي (ع) هم بي قرار صادق اوست

ملاك عشق، در روز قيامت
عيار صدق، ايمان، استقامت

ملائك، خلوتي دارند با او
شگفتا دولتي دارند با او

از او، گر مرغ جان پرواز دارد
سفر آن سوي شهر راز دارد

چه پروازي كه سبز و نغز و پاك است
عروج روح، از زندان خاك است

دليل عز انسان و فرشته است
خدا اين را به كلك خود نوشته است

نماز است اين نماز است اين نماز است
كه دريائي معما هست و راز است

زشرحش خامه ي ما ناتوان است
وراي شرح و توصيف و بيان است

اَلا شاعر كه او را مي سرائي
نگر او در كجا خود در كجايي

تو روي خاك، او در بي كران ها
تو اينجا او وراي آسمان ها...

بريزم روي دستت آب پاكي
نگنجد او در اين اشعار خاكي

عبدالحسين خادم الحسيني

بازگشت