محو لاهوت
تا خلوت پيش رويت، سرشار عطر صلاة است
هر ذره از پيكر تو، آيينه ي نور ذات است
سجاده ات محو لاهوت، تسبيح تو در ترنم
آب وضويت ز دجله ست، روحت شكوه فرات است
تا در قيام و قعودي، سبزي شبيه بهشتي
انفاس تو بوي خضر است، اشك تو آب حيات است
برگوي اذان و اقامه، مي خواهم از او بگويم
اين دل مناجات دارد، پيرست پير هرات است
دستي به تكبير بردار، الله اكبر از اين عشق
عشق تو جوشن كبير است، لبريز اسم و صفات است
تا در ركوع و سجودي، قديسي از جنس نوري
قلب اهورائي تو، چون ماه در كائنات است
شعر مرا زير و رو كن، با حمد و با قل هو الله
شعري كه از او بگويد، نور است شاخ نبات است
از كربلاي مقدس، مي آيد آواي مردي
آواي نوراني او «اني احب الصلوة» است
صالح محمدي امين