زائر خدا


تا بنگري صلابت راز و نياز را
پرواز ده به جانب يزدان نماز را!

ركن ركين دين خدا جز نماز نيست
هرگز مده ز دستِ خود اين امتياز را

در زندگي نشيب و فراز است بي شمار
كن با نماز سهل، نشيب و فراز را!

غافل از اين فريضه عظمي دمي
مباش ياد آر روز محشرِ بس جانگداز را!

آغاز سوره بقره بين كه متّقي
آن است كو اقامه بدارد نماز را

بيچارگي بود ز فزون خواهي بشر
دربند، با نماز نما، حرص و آز را!

ترك نماز خفت و خواري است وز نماز
آري به دست در دو جهان عز و ناز را

گر نيستت خبر كه طريق نجات چيست
مي گويمت صريح كه غير از صلوة نيست

آن كو كند رضاي خداوند جست و جو
آرد به صد خلوص و صفا بر نماز، رو

رو بر نماز كن كه به حاجات دل رسي!
كاين قبله هست كعبه اميد و آرزو

بي شك نماز مانع فحشاء و منكر است
بر خوان نماز! تا شود اعمال تو نكو

خرّم كسي كه روي به محراب چون كند
با اشك چشم و خون دل از جان كند وضو

با حق چو در نماز كني گفت و گو ز دل
جانت رهد ز مهلكه بي هيچ گفت و گو

در هر نماز مرد خدا روز و شب كند
تحصيل اعتبار و شرف، نام و آبرو

باشد نماز چشمه حق، خرّم آن كسي
كو جسم و جان به چشمه حق داشت شست و شو

هستيِ بي نماز بُودَ، بودني مجاز
معني زندگي حقيقي بُوَد نماز

هر با نماز همدم شادي سرمد است
با روح جاودانه و با عيشِ ممتد است

توفيق كردگار و تأييد ايزدي
با اوست، زان موفق و زائر مؤيد است

هر كو بپا نماز بدارد ز روي صدق
او مؤمني بود كه مقامش مُخَلَّد است

دايم نصيب اوست عنايات كردگار
هر دم قرين بيحد الطاف ايزد است

از قيد درد و رنج رهيد آنكه بر نماز
پابند هست از دل و از جان مقيد است

از ما اگر خدا نپذيرد نماز را
در روز حشر جمله عبادات ما، رد است

هرگز سَبُك مدار نماز خداي را
چون اين خبر ز صادق آل محمد است

آن كس كه بر نماز خدا نيست پاي بند
در حشر از شفاعت ما نيست بهره مند

دكتر حسين اميني

بازگشت