روشني شب هاي تار


فلك ايمان را به طوفان ها بود لنگر نماز
در دل شب هاي تاريك است روشنگر نماز

آن رهايي بخش ما از كام درياي بلا
كشتي دل را امان از موج هول آور نماز

گوش جان بسپار بر «حي علي خير العمل»
هست از افعال نيكو از همه بهتر نماز

با قيام و با قعود و با ركوع و با سجود
دارد الحق، در جماعت، خوشترين منظر نماز

نغمه ي الله اكبر، خوش سرودي مذهبي است
لحظه ي آماده باش ماست قبل از هر نماز

صبح و ظهر و عصر و شب در پيچ و تاب زندگي
چرخ عمر هر مسلمان را بود محور نماز

روح، پاك و جسم، پاك و جامه پاك و آب پاك
مسح سر با مسح پا؛ يعني كه پا تا سر نماز

در جهاد و حج و روزه استطاعت لازم است
ليك هرگز يك چنين شرطي نباشد در نماز

گر شود بر پا، نمازي با صفا و با خلوص
مي كند خود نهي از فحشا و از منكر نماز

تا بياسايد در آغوش سعادت ملتي
بايد اول سايه اندازد و را بر سر نماز

جنگ با فرهنگ شيطاني است در محرابها
مي زند بر قلب دشمن روز و شب خنجر، نماز

هر بناي بي ستوني عاقبت ويران شود
گردد ايمان، بي ستون بر پا نباشد گر نماز

بي نمازان را به قرب حق تعالي، راه نيست
چون كه در معراج هر مؤمن بود شهپر نماز

اي كه مي جويي پناهي (اسْتَعِينُوا بِالصَّلوة)
هست ما را در حوادث بهترين سنگر نماز

قول «وَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ» را مخاطب مي شود
هر كسي دارد مقدم كار خود را بر نماز

باب رحمت، روز و شب در پيش روي سائل است
هست ما را حلقه ي كوبيدن آن در نماز

مؤمنان را روز و شب چون پله هاي نردبان
مي برد هر ركعتش يك رتبه بالاتر نماز

شور عشق و حال تسليم و خضوع است و خشوع
نور چشم احمد است و آل پيغمبر نماز

شد از آن، اجر علي وقت شهادت، بيشمار
كشته در محراب شد، مي خواند چون حيدر نماز

با ملامت عمر زهرا چون به پايان مي رسيد
خواند قبل از رحلتش آن بانوي اطهر نماز

رنگ رويش مي پريد و لرزه بر اندام داشت
مجتبي مي خواند چون در محضر داور نماز

نيست زيباتر ز عاشوراي خونين حسين،
ليك، ثارالله را آن روز شد زيور نماز

در وداع آخرينش گفت با زينب حسين
يادي از من كن چو شب مي خواني اي خواهر نماز

در تنور افتاده اين رأس حسين بن علي است
يا نهاده در حقيقت رخ به خاكستر نماز

نيم شب ها گر وضو سازي «حسان» با اشك خويش
مي برد آخر تو را هم تا لب كوثر نماز

حبيب الله چايچيان (حسان)

بازگشت