معاشرت با افرادي كه نماز نمي خوانند چه حكمي دارد


اولا; فلسفه واقعي و اسرار بعضي از احكام مخصوصا عبادات براي ما

روشن نيست و آنچه به طور كلي ميتوان گفت اين است كه اگر بما دستور

ميدهند فلان نماز را آهسته بخوانيد و آن يكي را بلند و يا نماز صبح را دو

ركعت و نماز ظهر و عصر را چهار ركعت و امثال اينها، همه براي آن است كه

ميزان تسليم ما در مقابل اوامر الهي معلوم شود و ببينند آيا ما كه در نماز

ميگوييم ((اياك نعبد));فقط تو را ميپرستيم)) و در مقابل تو تسليم محض

هستيم آيا راست ميگوييم يا نه و اگر ما يقين كرديم كه خداوند كارهايش

همه بر اساس حكمت و از روي علم و آگاهي است و اوامر و نواهي را روي

رعايت مصالح و مفاسدي كه براي بندگي دارد تنظيم كرده است ديگر جاي

سوئالي از علت باقي نميماند و بنده واقعي كسي است كه تسليم محض

باشد.

ثانيا; در مورد بعضي از اجزا فلسفههايي ذكر شده است مثلا در مورد

سجده در حديثي از اميرالموئمنين(ع) علت دو سجده چنين بيان شده است

كه تاويل سجده اول آن است كه خدايا ما را از خاك خلق كردي (اشاره به آيه

منها خلقناكم) و تاويل سجده دوم اين است كه دوباره ما را به خاك بر

ميگرداني (اشاره به دنباله آيه و فيها نعيدكم).

و معني سربرداشتن از سجده دوم اين است كه در روز حشر دوباره ما را از

خاك بيرون خواهي كشيد (و منها نخرجكم تاره اخري). و يا در مورد فلسفه

و حكمتهاي ركوع ميتوان به موارد زير اشاره كرد:

1 ؤ بهترين حالت تعظيم و بزرگداشت خدا ; ((ركوع، نمايشگر و نمودار

خضوع انسان در برابر قدرتي است كه او را فراتر از خود ميداند و مسلمان

چون خدا را برترين قدرتها ميداند، در برابر او ركوع ميكند و چون هيچ

موجودي جز خدا را، برتر و فراتر از انسانيت خود نميداند، در برابر هيچ

كس و هيچ چيز ديگر سر خم نميكند)). (از ژرفاي نماز، ص5).

2 ؤ زيباترين خضوع و فروتني ; ركوع و خم شدن در برابر آفريدگار هستي،

با شكوهترين و زيباترين حالت تواضع و خضوع انسان است.

ركوع، سراسر تواضع، تذلل، فروتني، خاكساري، سرسپاري، فرمانبرداري،

شكستگي و... است.

3 ؤ دوري از تكبر، منيت و خود خواهي ; نمازگزار - در هر مقام و منزلتي

- در برابر خداي خود سر فرود ميآورد و بدين وسيله، روحيه بزرگ پنداري

و خودخواهي را از خود ميزدايد و خويشتن را از دام هولناك تكبر، منيت،

غرور و خود فريفتگي ميرهاند. حضرت فاطمه (س) فرموده است: ((جعل

الله الصلاه تنزيها لكم من الكبر ; خداوند نماز را مقرر داشت تا دامن انسان را

از كبر و منيت پاك گرداند)).

4 ؤ امتحان و آزمايش انسانها; دستور به ركوع، آزمايش و امتحان انسان

در عمل به اوامر و خواستههاي خداوند است. ركوع در ظاهر، عملي سخت

به شمار ميرود (به ويژه براي صاحبان مقام و مال) و تنها فرمانبردار واقعي

دستورات الهي، از اين آزمون سربلند بيرون ميآيند.

5 ؤ وجه تمايز مسلمانان از ساير ملتها ; ركوع و خم شدن در عبادت و

نماز، مخصوص دين اسلام است ; از اين رو نوعي برجستگي و تمايز

مسلمانان را در ميان ملت و عبوديت خالص آنها را نشان ميدهد.

6 ؤ فعاليت و تحرك بدني ; ركوع و خم شدن در نماز، باعث تحرك و عدم

سكون شخصي ميشود و او را از خمودگي و سستي دور ميكند (چنان كه

برخي از دانشمندان به اين مطلب اشاره كردهاند).

7 ؤ ركوع، كمال خضوع در مقابل خداوند است، در اين رابطه گفته شده

است: ((ركوع، اشاره به اين است كه نمازگزار، بعد از خواندن حمد و سوره،

مورد عتاب خالق عظيم قرار ميگيرد كه: اي بيچاره ; اگر بندگي تنها به حمد و

ستايش و تكبير گفتن بود ; پس اين همه انبيا و اوليا براي چه مبعوث شدند.

بلند شو از اعمال خالص بندگي بياور تا موجب نجاتت گردد. اين جا است كه

ديگر بنده، بيچاره ميگردد و از عهده پاسخگويي به خداوند ميماند و راهي

براي نجاتش نميبيند; جز اين كه خاضع و ذليل گردد. لذا به ركوع ميرود و

ميگويد: ((سبحان ربي العظيم و بحمده; پاك و منزه ميدانم خالقم را از همهئ

عيب و نقصها و ستايش را منحصر در ذات او ميدانم)). (اسرار فروع الدين،

ص 223).

8 ؤ استواري در دين ; امام علي (ع) ميفرمايد: ((معناي كشيدن گردن در

ركوع، اين است كه در ايمان به خدا استوارم ; اگر چه گردنم زده شود. و

معناي سر برداشتن از ركوع و گفتن ((سمع الله)) اين است كه حمد و ثناي ما را

ميشنود آن خدايي كه ما را از نيستي و عدم، به وجود آورده است)). (ميزان

الحكمه، ج 5، ص 395). و همچنين در مورد بقيه اعمال و حركات نماز

فلسفههايي ذكر شده است كه جهت آگاهي بيشتر به كتبي كه در اين زمينه

نوشته شده است از جمله اسرار الصلوه امام خميني، آداب الصلوه ميرزا

جواد تبريزي و پرتويي از اسرار نماز محسن قرائتي مراجعه فرماييد.


ستاد اقامه نماز

بازگشت