اين كه در روايات ما از نماز به ستون دين تعبير شده، مراد چيست؟ و علاوه بر آن، اگر ستون دين نماز است، ستون نماز چه چيزي مي باشد؟


در اهميّت نماز همين بس كه در روايت آمده است: «اِنْ قُبِلَتْ قُبِلَ ما سِواها و اِنْ رُدَّتُ رُدَّ ماسواها; شرط قبولي و پذيرش ساير اعمال انسان، قبولي و پذيرش نماز است». بنابراين، اگر ما تماميّت دين را به مانند خيمه اي فرض كنيم، ستون اين خيمه و آنچه كه اين خيمه را استوار نگه مي دارد، تنها و تنها نماز است. و امّا اين كه ستون نماز چيست، مي توان گفت هم جنبه هاي معنوي نماز مدّ نظر است و هم جنبه هاي ظاهري آن; مثلا در روايت هست كه «لاصلوة الا بحضور القلب» و يا «لاصلوة اِلاّ بفاتحه الكتاب»، كه روايت اوّلي به جنبه معنوي در پذيرش نماز نظر دارد و روايت دوّم به جنبه ظاهري آن; و به طور كلّي، در بُعد ظاهري نماز مي توان به واجبات و اركان آن نيز اشاره كرد.
 
( بخش پاسخ به سؤالات )


تبيان

بازگشت