الف: قرآن كريم، براي نماز در زندگي مؤمن چه نقشي قائل است؟ ب: در قرآن كريم، چه ويژگيهايي براي دوستان خدا آمده است؟ ج: آيا قرآن مجيد برنامهاي مدون براي زندگي مؤمن ارائه كرده است؟ (در راه رسيدن به كمال)


الف: برخي از تأثيرات نماز در زندگي مؤمن به شرح زير است:

1. جاودانگي توأم با سعادت:

قرآن كريم، ميفرمايد: كُلُّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلآوَجْهَه;(قصص،88) هر چيزي نابود ميشود، مگر آن چه وجهه و رنگ و روي الهي داشته باشد. در جاي ديگر ميفرمايد: مَا عِندَكُمْ يَنفَدُ وَ مَا عِندَ اللَّهِ بَاق;(نحل،96) آنچه نزد شما است پايان ميپذيرد و آن چه نزد خدا است، ماندگار است.

از اين دو آية شريفه استفاده ميشود، تلاشهاي انسان به جز آن چه براي رضاي خدا انجام ميگيرد، از بين رفتني است، نماز، چون بدون قصد قربت انجام نميشود، يعني فقط براي خدا صورت ميگيرد، يقيناً، از اعمالي است كه باقي ميماند و سبب جاودانگي توأم با عزت و سعادت انسان ميشود. و اين بهترين نقش نماز است.

2. سازندگي فرد و جامعه:

چون لازمة اهل نماز بودن، دوري از هوي و هوسها، و تفاخر نداشتن است; و از سوي ديگر انس گرفتن با خدا و دلبستن به بينهايت قدرت و كمال و تشكر از صاحب نعمت است، در ساختن فكر و زندگي فردي و اجتماعي نقش بسيار دارد; و انسان را در مسير مستقيم الهي ياري ميكند; وَ أَنِ اعْبُدُونِي هَـَذَا صِرَ َطٌ مُّسْتَقِيم;(يس،61) و اين كه من را عبادت كنيد، اين (همان) صراط مستقيم است.

3. نماز، اهرم حركت به سوي كمال است; وَ اسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَ الصَّلَوَة;(بقره،45و135) از صبر و نماز كمك بگيريد.

4. نماز، سبب توجه دائمي مؤمن به خداوند است; أَقِمِ الصَّلَوَةَ لِذِكْرِيَّ(طه،14) نماز را به خاطر ذكر و (ياد) من اقامه كن.

5. امام عليميفرمايد: نماز، مؤمن را مكتبي ميسازد. پيامبر اكرمميفرمايد: نماز، مؤمن را به خدا نزديك ميكند.; امام صادقميفرمايد: نماز، سبب قبولي اعمال ديگر مؤمن است.(اصول كافي، كليني، (ره)، ج 3، ص 270، دارالكتب الاسلاميه، همان، ص 265، ص 361.)

6. امام عليميفرمايد: خداوند، نماز را واجب كرد تا انسان را از كبر، دور كند.(من لا يحضرهالفقيه، صدوق، (ره)، ج 3، ص 567، انتشارات جامعه مدرسين.)

7. پيامبر اكرمميفرمايد: نماز به مانند نهري است كه انسان روزي پنج بار در آن شستشو ميكند و ديگر چركي باقي نميماند.(التهذيب، شيخ طوسي، (ره)، ج 2، ص 237، دارالكتب الاسلاميه.)

8. امام صادقميفرمايد: (نماز) كوبندة شيطان است.(اعلام الدين، ديلمي، ج 1، ص 134، مؤسسة آلالبيت:.)

9. نماز، انسان را از فحشأ و منكرات باز ميدارد; ...إِنَّ الصَّلَوَةَ تَنْهَيَ عَنِ الْفَحْشَآءِ وَ الْمُنكَر;(عنكبوت،45)...و نماز را برپادار كه نماز (انسان را) از زشتيها و منكرات بازميدارد.(ر. ك: پرتوي از اسرار نماز، محسن قرائتي، ص 19 - 21 - 82 - 83، وزارت ارشاد اسلامي، تفسير نمونه، آيةالله مكارم شيرازي و ديگران، ج 16، ص 289، 294، دارالكتب الاسلاميه.)

ب) ويژگيهاي دوستان خدا در قرآن كريم بسيار است. از آن جا كه بيان تمامي آنها از حوصلة اين پاسخ نامه خارج است، به چند آيه در اين باره كه ملاك كلي را بيان ميدارد اشاره ميكنيم:

قرآن كريم، ملاك كلي دوستي با خدا را در اطاعت از خودش، اطاعت از پيامبر اكرمو امامان معصوم: ميداند. دوستي، تنها يك علاقة قلبي نيست، بلكه بايد آثار آن در عمل انسان منعكس باشد، كسي كه مدعي دوستي با پروردگار است، نخستين نشانة آن، اين است كه از پيامبر و فرستادة او، پيروي كند: قُلْ إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيم # قُلْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَإِن تَوَلَّوْاْ فَإِنَّ اللَّهَ لاَيُحِبُّ الْكَـَفِرِين;(آلعمران،31ـ32) بگو: اگر خدا را دوست ميداريد از من پيروي كنيد تا خدا (هم) شما را دوست بدارد و گناهانتان را ببخشد و خدا آمرزندة مهربان است. بگو: اطاعت خدا و اطاعت فرستاده (او) كنيد و اگر سرپيچي كنند خداوند كافران را دوست نميدارد.

در جاي ديگر ميفرمايد: وَمَن يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُوْلَغكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِم مِّنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَآءِ وَالصَّـَـلِحِينَ وَحَسُنَ أُوْلَغكَ رَفِيقًا # ذَ َلِكَ الْفَضْلُ مِنَ اللَّهِ وَكَفَيَ بِاللَّهِ عَلِيمًا;(نسأ،69ـ70) و كسي كه خدا و پيامبر را اطاعت كند، (در روز رستاخيز) هم نشين كساني خواهد بود كه خدا نعمت خود را بر آنها تمام كرده، از پيامبران و صديقان و شهدأ و صالحان، و آنها رفيقهاي خوبي هستند. اين موهبتي است از ناحية خدا و كافي است كه او (از حال بندگان و نيات و اعمال آنها) آگاه است. امام صادقميفرمايد: كسي كه گناه ميكند، خدا را دوست نميدارد.(وسائلالشيعه، شيخ حر آملي;، ج 15، ص 308، مؤسسه آلالبيت: / ر. ك تفسير نمونه، آيت الله مكارم شيرازي و ديگران، ج 2، ص 384 ـ 388، دارالكتب الاسلاميه، همان، ج 3، ص 459 - 462.)

ج) تمامي معارف و دستورات قرآن كريم، براي هدايت، تربيت و به كمال رسيدن انسان است. هدف از ارسال رسولان و امامان معصوم: نيز همين است. لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَي الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولاًمِّنْ أَنفُسِهِمْ يَتْلُواْ عَلَيْهِمْ ءَايَـَتِهِي وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَـَبَ وَالْحِكْمَةَ وَإِن كَانُواْ مِن قَبْلُ لَفِي ضَلَـَلٍ مُّبِين;(آل عمران،64) خداوند بر مؤمنان منت نهاد ]= نعمت بزرگي بخشيد[ هنگامي كه در ميان آنها، پيامبري از خودشان برانگيخت، كه آيات اورا بر آنها بخواند، و آنها را پاك كند و كتاب وحكمت بياموزد; هرچند پيش از آن، در گمراهي آشكاري بودند.

قرآن كريم، در جاي جاي آيات ويژگيهاي انسان مؤمن را بيان فرموده است. كسب اين ويژگيها در واقع كسب كمالات است.

بيان تمامي آن چه در اين باره نازل شده از حوصلة اين پاسخ نامه خارج است. لذا ابتدأ به مواردي چند از خصوصيات مؤمن اشاره ميكنيم و سپس راهكارهاي عملي مراتب و درجات كمال را تبيين ميكنيم:

يادآوري تمام كارهايي كه يك مؤمن بايد انجام دهد، از حوصلة اين پاسخنامه خارج است. خداوند متعال در قرآن برخي خصوصيات مؤمنان را اينگونه بيان ميكند.

1. آنها كساني هستند كه در نمازشان خاشعند.

2. از هر گونه لغو و بيهودگي رويگردانند.

3. زكات را ادا ميكنند.

4. دامان خود را از آلوده شدن به بيعفتي پاك ميكنند.

5. امانتها و عهد خود را رعايت ميكنند.

6. بر نمازهايشان مواظبت مينمايند. (مؤمنون، 1ـ10)(براي مطالعه تفسير آيات ر.ك: تفسير نمونه، آية الله مكارم شيرازي و ديگران، ج 14، ص 193ـ201.)

7. متواضع و فروتن هستند.

8. حليم و بردبارند.

9. نماز شب ميخوانند.

10. به دعا و راز و نياز با خداوند علاقه دارند.

11. در حد توان ـ و با اعتدال ـ انفاق ميكنند.

12. در صحنههاي باطل حاضر نميشوند.

13. در آيات الهي تدبّر ميكند.(فرقان، 63ـ74)

و مهمترين نكته براي رسيدن به كمال انجام واجبات و ترك گناه است كه در آيات زيادي از قرآن بدان اشاره شده است.

عرفا، براي مراحل سيروسلوك منازل و مراحلي را معرفي كردهاند كه عبارتند از:

1. اراده: در اين مرحله، انسان احساس ميكند كه ناقص است و بايد به كامل متّصل شود. اين بازگشت و رغبت شديد از نقصان به كمال را اراده گويند.

2. رياضت كه براي تحصيل سه هدف است: الف) دور كردن موانع كه در اصطلاح به آن تزكيه يا تخليه گويند.

بايد كوشيد و غيرخدا را از دل بيرون كرد. ب) بايد كاري كرد كه نفس امّاره مطيع و تسليم جنبة نفس مطمئنه شود ج) رقيق و لطيف كردن روح، براي آمادگي قبول تجليّات و انوار الهي.

راههاي عملي اين اهداف عبارتند از:

1. زهد، كه شخص را نسبت به غيرخدا بياعتنا ميكند.

2. عبادت با خواندن نماز، قرآن، دعا، حج، روزه; البته به شرط آنكه با انديشه و تدبر و حضور قلب باشد.

3. گوش دادن به سخنان پندآموز و پرمعناي ديگران; البته در صورتي كه از گويندهاي پاك نفس و معتقد شنيده شود.

راههاي ديگري نيز براي اين سيروسلوك وجود دارد:

1. شناخت عوامل پيشرفت; 2. شناخت موانع سير و كمال مثلاً همنشيني با دوستان بد و...; 3. مشارطه: عهدوپيمان با نفس خويش براي اطاعت فرمان الهي و پرهيز از گناه، با تذكرات و يادآوري كه بهترين وقت آن بعد از نماز صبح است.

4. مراقبه: به معناي مواظبت و زيرنظر گرفتن پاكي خويش است و علم به اينكه فرشتگان الهي مراقب اعمال انسان هستند; چنان كه قرآن شريف ميفرمايد: وَ إِنَّ عَلَيْكُمْ لَحَـَفِظِين;(انفطار،10) بيشك حافظان و مراقباني بر شما گمارده شده است.

5. محاسبه: هر كسي در پايان هر سال يا ماه يا هفته و يا در پايان هر روز، به محاسبة كارهاي خويشتن بپردازد و عملكرد خود را در زمينة خوبيها و بديها، خداپرستي و هواپرستي دقيقاً مورد محاسبه قرار دهد. و بداند كه قبل از او خدايش او را محاسبه خواهد كرد; چنان كه قرآن شريف ميفرمايد: وَإِن تُبْدُواْ مَا فِيَّ أَنفُسِكُمْ أَوْ تُخْفُوهُ يُحَاسِبْكُم بِهِ اللَّه;(بقره،284) اگر آنچه را در دل داريد، آشكار يا پنهان كنيد، خداوند شما را بر طبق آن محاسبه ميكند.(ر.ك: اخلاق در قرآن، آيةالله مكارم شيرازي و ديگران، ج 1، ص 246 ـ 258، مدرسه امام عليبنابيطالبـ مجموعة آثار شهيد مرتضي مطهري، ج 7، ص 126 ـ 129، صدرا.)



فرهنگ ومعارف قرآن

بازگشت