چرا براي شكرگزاري از خدا بايد نماز خواند در حالي كه راههاي ديگري براي شكرگزاري وجود دارد؟


فلسفه نماز فقط شكرگذاري نيست و آثار مهم ديگري نيز دارد. افزون بر آن شكر خداوند نيز وقتي عملي خواهد شد كه آنچه او خواسته است ما انجام دهيم؛ نه آنچه كه دلمان مي خواهد. چه اين كه روح عبادت، همانا عبوديت و بندگي است يعني تسليم فرمان بودن كه طبيعتاً بايد انضباط و مقرراتي باشد تا بنده را به آن امتحان نموده، روح بندگي را در او پرورش دهند. در رابطه با اين كه «چرا نمي توان به جاي نماز و روزه هرگونه دلمان خواست خدا را شكر گزاري كنيم» بايد گفت: اولا: عبادات تنها جنبه شكرگزاري ندارد و فلسفه هاي ديگري نيز در بر دارد. ثانيا: انسان بايد دقيقا جايگاه خود را در هستي و به ويژه در برابر خداوند بازشناسد و متناسب با آن تصميم بگيرد و عمل كند. به عبارت ديگر ابتدا بايد جهان بيني خود را درست كرده و موضع خويش را در برابر خداي هستي روشن ساخت. در اين جا دو روي كرد وجود دارد: {Tالف) موضع اومانيستي(Humanism):T} اين نگرش در سده هاي اخير در اروپا رونق گرفت و به ديگر نقاط جهان نيز سرايت كرد به گونه اي كه بسياري نادانسته و حتي بدون آشنايي با نام و مفهومش شديدا تحت تأثير آن قرار گرفته اند. بر اساس اين بينش انسان به جاي خدا مي نشيند. هرگونه برنامه و دستورالعمل آسماني و خدايي را واپس مي زند و هرگونه بخواهد تصميم مي گيرد و عمل مي كند. طبق اين بينش اگر انسان بخواهد خداپرستي هم بكند به دلخواه خود و آن سان كه مي پسندد عمل مي كند نه آن طور كه از ناحيه خداوند تعيين شده است. به عبارت ديگر در نگرش اومانيستي انسان اصل مي باشد. اين روش چيزي جز حاكميت مطلق نفس اماره نيست و مسأله اي به نام تكليف و وظيفه از ناحيه موجودي قدسي و فرابشري به كلي كنار نهاده شده است. {Tب ) موضع توحيدي(Theistic):T} اين نگرش مبتني بر چند واقعيت است: - مالك تمام هستي از جمله انسان خداست (انا لله) و ما حتي مالك خويش نيز نيستيم. دوم آن كه تمام هستي به سوي خدا باز مي گردد (وانا اليه راجعون). سوم اين كه كمال نهايي انسان در عبادت و پيروي پروردگار است. و چهار آن كه اولين لازمه عبادت شناخت معبود و بازشناسي اين نكته است كه چگونه عبادتي شايسته مقام وي مي باشد و چون خداوند بهتر از هركس حقيقت خويش و چگونگي عبادت شايسته را مي شناسد پس همو بهتر مي تواند ما را بر اين امر هدايت فرمايد. از همين رو ما را به بهترين نوع عبادات رهنمون گرديده است. افزون بر آن در نماز راز و رمز و اهداف چندي نهفته كه بعضي از آنها عبارت است از: الف) ياد و ذكر خدا؛ زيرا انسان موجود فراموش كاري است. بنابر اين هر چند ساعت يك بار، با خواندن نماز خداي سبحان را ياد كرده و متذكر وجود لايتناهاي او مي شود. ب ) وقتي انسان متذكر خدا بود و خدا را مراقب خويش ديد، قهراً از انجام گناه و منكرات شرم و حيا مي كند. بنابر اين يكي از اهداف نماز جلوگيري از فحشا و منكرات است: {H{/Bإِنَّ اَلصَّلاةَ تَنْهي عَنِ اَلْفَحْشاءِ وَ اَلْمُنْكَرِ{w10-16w}{I29:45I}/}H}. ج ) هدف ديگر نماز عبوديت و خشوع و خضوع در پيشگاه مقام ربوبيت است. به طور مؤدب ايستادن، ركوع كردن، جبين به خاك ساييدن، سجده و نشستن دو زانو و... همه نشانه هاي خضوع است. و اين حقي است از خداي سبحان كه هر انساني موظف به اداي آن است. توجه داشته باشيد كه همين خشوع و خضوع، به تدريج در روح و جان ما اثر گذاشته و انسان را در برابر ساير افراد متواضع مي كند. امام علي(ع) مي فرمايد: {Hومن تعفير عتاق الوجوه بالتراب تواضعاًH} ؛ {Mخداي سبحان نماز را مقرر داشت تا پيشاني از روي تواضع به خاك ماليده شودM}، {V(نهج البلاغه)V}. حضرت فاطمه(س) نيز مي فرمايد: {Hجعل اللَّه الصلاة تنزيها لكم من الكبر H}؛ {Mخداوند نماز را مقرّر داشت تا دامن انسان را از كبر و منيّت پاك گرداندM}. د ) راز ديگري كه در نماز نهفته است تشكيل جماعت هاست. ويل دورانت مي نويسد: بر هيچ انسان منصفي پوشيده نيست كه شركت مسلمان ها در نمازهاي جماعت روزانه چه اثر خوبي در وحدت و تشكّل آنها دارد. با كمي دقت مي توان دريافت كه در سايه همين جماعت ها و جمعه هاست كه انسجام و اتحادي در اقشار مختلف ايجاد مي شود و در سايه آن بركات و ارزش هايي وجود دارد. از كارهاي عمراني يك منطقه گرفته تا راه حل ساير مشكلات افراد و جامعه. آنچه ذكر شد بيانگر اين حقيقت است كه به هر حال يكي از اهداف نماز، پاك و منزه ساختن روح انسان از كبر و منيت است؛ همچنان كه نماز بازدارنده انسان از لغزش ها و گناهان است. نماز در ساحت روح انسان، همان نقشي را ايفا مي كند كه نرمش و ورزش در ساحت جسم انسان ايفا مي نمايد. اگر كسي ورزش رابراي مدت طولاني ترك كند، كم كم بدنش دچار يك نوع سستي و كسالت مي شود و چه بسا سلامت خود را از دست بدهد. بنابر اين انسان بايد روزانه يا لااقل هفته اي چند ساعت، به راهپيمايي و ورزش بپرازد تا به تدريج جسم را سلامت و شاداب سازد. روح انسان نيز چنين نيازي دارد، بايد هر روز اين نيايش و سرود مذهبي و اسلامي تكرار گردد تا به تدريج سلامت و شادابي روح انسان در سايه ياد حق احراز گردد. ه ) براي اينكه در نماز و به ويژه در ركوع و سجود، حالت خشوع و خضوع فراموش نشود، شايسته است قبل از نماز با خود تعهد نموده و نوعي شرط و قرارداد ببنديم كه به غير خدا توجه نكنيم و نيز در حين نماز با مراقبت شديد، نگذاريم ذهن ما به انحراف كشيده شود. تمرين بر اين نكته به تدريج اثر مثبت و مفيدي به جاي مي گذارد. همچنين رعايت نكاتي چند ضروري است: الف) نماز خواندن در محيط آرام و بي سر و صدا. ب ) موانع را برطرف ساختن؛ چنان كه در برابر عكس، درب باز، آتش و آئينه نماز كراهت دارد. ج ) در حال نشاط و اعتدال نماز خواندن. خواب آلودگي، گرسنگي زياد، محيط خيلي گرم يا خيلي سرد و... مانع از حضور دل خواهد شد.

مركز فرهنگي نهاد رهبري در دانشگاه ها

بازگشت