اين كه ميگويند در نماز بايد همة توجهمان به نماز باشد و در نماز بيانديشيم اين تفكر در نماز چگونه بايد باشد، به چه چجيزي بايد فكر كرد، آيا با توجه به كلمه يا جملهاي كه ميخوانيم آيا فقط بايد در حد همان معاني الفاظ به كار رفته شده و در حيطة همان ذكرها فكر خودمان را متمركز كنيم يا كه نه ميتوانيم مواردي چون توجه به مرگ، تصور آن دنيا و تصور وجود خودمان در آن دنيا، توجه به اعمال امامان (ع) و خاطرة عاشورا كه امام حسين (ع) هدفش اقامة نماز و امر به معروف و نهي از نكر بود و بي مقداري و كم ارزشي خودمان در مقابل خداو قياس خودمان به اين كه ذرهاي از عالم هستي هستيم كه اكنون دارم خدا را شكر ميكنم، توجه كنيم؟


آنچه بر ما واجب است اداي تكليف است و خداوند ميخواهد بداند كه آيا ما مطيع او هستيم يا نه؟ بنابراين وقتي انسان نماز را به شكلي كه در شرع مقدس دستور داده شده، بخواند در ظاهر اطاعت كرده است و نميتوان گفت كه او وظيفهاش را انجام نداده است ولو اين كه مثل بي مردم كاملاً متوجه معناي آن نباشد. بلي اگر انسان معناي آن را بفهمد و با خضوع و خشوع و توجه بخواند، نماز كاملتري خوانده است اما اين براي همه افراد مقدور نيست همان طور كه ايمان افراد نيز درجاتي دارد مثلاً در اصول كافي آمده است: ايمان ده درجه دارد كه بعضي ك درجه و بعضي دو درجه و بعضي بيشتر تا ده درجه را دارا هستند. البته ما بايد سعي كنيم نماز را با خضوع و خشوع و توجه بخوانيم و اين مستلزم معرفت بيشتر است و هر اندازه كه معرفت انسان نسبت به معبود زياد شود و عشق و محبت او به خدا افزون گردد و صفاي باطن داشته باشد، مسلماً نماز را با توجه بيشتري خواهد خواند.

براي يافتن حضور قلب در نماز رعايت چند نكته ضروري است: 1- همواره نمازها را اول وقت خواندن، 2- مكان نماز خالي از صداها و اشيايي باشد كه موجب جلب توجه است، 3- تا جايي كه ممكن است در مساجد و به جماعت نماز خواندن، 4- پيش از نماز زمينههاي روحي توجه به معبود رادر خود فراهم ساختن از طريق خواندن دعاهاي هنگام وضو اذان اقامه و ديگر مستحبات قبل از نماز، 5- مهمتر از همه بيرون راندن حب دنيا از نفس و دل را مملو از عشق الهي ساختن. زيرا خيال و انديشه انسان همواره متوجه چيزي است كه بدان دلبستگي دارد چنانكه عاشق در همه حا به ياد معشوق است. پس انسان دوستدار دنيا هميشه حتي در نماز ذهنش متوجه مسائل دنيوي است و آن كه جانش لبريز از عشق خداست در امور دنيوي نيز هيچ گاه فارغ از ياد او نميشود و به عبارتي هماره در نماز است، 6- نكته ديگر آن كه قوه خيال انسان چون چكاوكي است كه اگر با زحمت مداوم تربيت نشود هر آن از شاخي بر شاخ ديگر ميجهد و قرار و آرامي ندارد. از اين رو انسان بايد ابتدا بكوشد كه در نماز از آن مواظبت نموده و آن را به ياد خدا نگهدارد و هرگاه متوجه شد كه از ياد خدا غافل گرديده بلافاصله آن را به جايگاه اصلي برگرداند. چنانه مدتي بر اين عمل مداومت كند طاير خيال رام و مطيع گشته و حضور دل و توجه به سوي خدا ملكه آن خواهد گشت، 7- دانستن معاني عبارات نمازها و دعا و مطالعه در احوال معاد و. كمك بسياري ميكند، 8- مطالعه پيرامون احوال اوليا در نماز بسيار مناسب است و توصيه ميشود كت آداب الصلوه يا پرواز در ملكوت امام خميني را مطالعه فرماييد، 9- خودداري از نگاه و توجه به چيزهاي جلب كننده حواس. بهتر است در حال قيام به مهر و در ركوع به پاها نگاه شود، 10- سعي كنيد اذكار و قرائات نماز را با طمأنينه و با تدبر در محتواي آنها بخوانيد.

پس حضور قلب و توجه در نماز شامل همه مواردي كه فرموده ايد مي شود البته مراتبي دارد كه بايد رعايت شود ضمن اينكه در ظاهر نماز كه احكام آن در دين بيان شده است نبايد خللي حاصل شود.















































منابع و مآخذ:

(1) وسائلالشيعه، ج 4، ص 677، به نقل از سرالاسرار



مؤسسه پيوند با امام

بازگشت