آيا ريا نماز را باطل ميكند؟ وسواسي گناهش چقدر است؟


اگر نمازگزار تمامي نماز يا برخي از اجزاي نماز را ريا انجام دهد، نمازش باطل ميشود.

ريا عبارت است از اين كه عمل عبادي را به جهت اين كه ديگري ببيند يا خوشش بيآيد يا آفرين بگويد انجام دهد. چون عبادات، اعمالي هستند كه بايد به قصد رضايت و قرب الهي صورت بگيرد، اگر بدون اين قصد انجام بگيرد، باطل خواهد بود.(1)

وسواسي يك نوع بيماري رواني است، گرچه غالب مردم آن را بيماري نميدانند، ولي به نظر متخصّصان و كارشناسان وسواسي يك نوع بيماري روحي رواني است و بايد معالجه شود.

كسي كه خود را دچار عمل وسواسي ميكند، ممكن است دو گناه داشته باشد: يكي از جهت اين كه با اين اعمال، خود را دچار بيماري وسواسي ميكند يا وسواسي خود را تشديد ميكند كه گناه بزرگي است، زيرا اگر كسي خود را بيماري كند، يعني كاري كند كه بيمار شود، كار حرامي انجام داده است. قرآن ميفرمايد: ولا تلقوا بأيديكم إلي التهلكه؛ خود را با دست خويش به هلاك و بدبختي نياندازيد.

كساني كه خود را مبتلا به هروئين و مواد مخدّر ميكنند، گناهكار محسوب ميشوند، چون انداختن نَفْس در هلاكت و بدبختي است، نيز بيمار كردن خود نوعي از هلاكت و ضرر بر نفس ميباشد و حرام است. بنابراين وسواس با اعمال وسواسي، خود را بيمار يا بيمارتر ميكند، از اين رو گناهكار است و بايد هر چه زودتر خود را از اين بلا نجات دهد.

دوم از جهت اين كه وسواس اگر در شستشو يا وضو يا غسل وسواسي دارد، در ريختن آب اسراف ميكند و اسراف از گناهان بزرگ است، يا وقت خود را زياده از حد صرف ميكند. اسراف در عمر و وقت نيز جائز نيست.

وسواسي ممكن است براي نماز نيم ساعت يا بيشتر وقت خود را بيهوده صرف كند، با اين حال نماز به دلش نچسبد. ممكن است وسواسي از جهات ديگر مصداق برخي از گناهان قرار بگيرد، مثلاً كسي كه در نماز وسواس است، نماز را تكرار ميكند يا كلمهاي را مدام تكرار ميكند، كه نمازش دچار بطلان ميشود يا مصداق نوعي تمسخر و استهزاي عملي نسبت به خدا و نماز ميشود.

وسواس يكي از بيماريهاي خطرناك است و وسواس بايد هر چه سريعتر جلوي آن را بگيرد، تا نه در مصرف آب و نه در وقت دچار اسراف نشود. آدم وسواسي از چندين نظر ضرر و زيان ميكند و در عين حال به خاطر سالم و صحيح انجام دادن عمل، وسواس به خرج ميدهد و به يقين هم نميرسد؛ و بسياري اوقات وسواسي باعث بطلان عمل او ميشود.

پي نوشتها:

1. توضيح المسائل مراجع، ج 1، مسئله 946 و 947.



دفتر تبليغات اسلامي

بازگشت