چگونه فرزندي كه به خواندن نماز رغبتي ندارد را به خواندن نماز تشويق و ترغيب كنيم


دقت، توجه و دور انديشي شما درباره رفتار فرزندتان، قابل ستايش و قدرداني است. همين برخورد خود را همراه با ساير راه كارهاي ارائه شده تلفيق نموده و ادامه دهيد، ان شاء الله فايده بخش خواهد بود. البته همان طور كه ميدانيد، برخورد شديد و تند هميشه و در هركجا سازنده و مؤثر نيست ؛ چنان كه بي توجهي يا تشويق مداوم نيز هميشه اثر گذار نميباشد.
در ابتدا گفتني است بيرغبتي و ترك نماز علل متعددي دارد؛ از جمله:
1. عدم آشنايي با فلسفه نماز؛
2. احساس تحجر و عقب ماندگي (تحت تأثير تبليغات غرب و غربزدگان)؛
3. تنبلي و تن پروري؛
4. مسامحه كاري؛
5. احساس خودنمايي و رياكاري؛
6. احساس بيفايده بودن نماز به علت گناهكار بودن؛
7. تربيت نادرست خانواده؛
8. محيط و اجتماع فاسد؛
9. دوست فاسد؛
10. برخوردهاي نامناسب افراد.
درباره شخصي كه در خواندن نماز سستي ميكند و به آن بيرغبت است، بايد به عوامل ياد شده توجه كرد و سپس به درمان وبرطرف كردن آن اقدام نمئژود؛ مثلاً اگر دوست فاسد، عامل ترك نماز است، بايد رابطه با او را كاملاً قطع كند و اگر با فلسفه نماز آشنايي ندارد؛ به مطالعه و تفكر در اسرار و فلسفههاي نماز بپردازد. البته در هر مورد، بايستي درمان مناسب آن را به كار گرفت.
براي ترغيب و تشويق به نماز:
1. در آغاز بايستي زير بناهاي فكري فرد را مورد بررسي قرار داد و در اصلاح آن كوشيد. ديدگاه فرد در مورد خداوند، جهان هستي، انسان، معاد و... اموري است كه نتيجه مستقيم بر عملكرد فرد دارد. پس بايد به تقويت و اصلاح اين مباني كوشيد.
نماز، عملي است كه در مجموعه عقيده توحيدي، داراي معنا و فلسفه است. پس در آغاز بايستي اين مجموعه شناخته شود تا نماز جايگاه خود را در ذهن و انديشه فرد باز يابد. در بينش توحيدي اسلام و ديگر اديان الهي، انسان موجودي است كه به سوي كمال و لقاي پروردگار در حركت است: انا للّه و انا اليه راجعون ؛ از خداييم و به سوي او باز ميگرديم. (سوره بقره، آيه 156).
حال در اين مسير، ابزارهايي به مدد انسان ميآيد، تا او را از فراموش كردن مسير و هدف باز دارد كه از مهمترين آنها نماز است: اقم الصلاة لذكري ؛ نماز را براي ياد من به پا دار. سوره طه، آيه 14).
آدمي بدون نماز راه را گم خواهد كرد. نمازهاي پنج گانه، همانند چراغهاي برق هستند كه مسيري طولاني و پر خطر را روشن كردهاند تا كسي راه را گم نكند و به بيراهه و سقوط كشانده نشود.
آنچه كه موجب ميگردد برخي از نماز روي گردان باشند و يا نسبت به آن تساهل كنند، ندانستن فلسفه نماز و يا دركي غلط از آن است. برخي چنين ميپندارند كه نماز انسان، نيازي را از خداوند برطرف ميكند كه البته خيالي واهي است. خداوند نيازي به هيچ مخلوقي ندارد. ازاينرو آنچه كه به عنوان عبادات بر آن تأكيد شده، جملگي در جهت كمال انسان است. نماز داراي آثار و فلسفههاي متعدد ديگري نيز هست كه به آن اشاره ميكنيم:
1. نماز، تقدير و سپاسگزاري از خداوند است؛
2. موجب آرامش انسان است؛
3. موجب ياد خدا است؛
4. نماز زمينه پرهيز از گناه را در انسان فراهم ميكند؛
5. تأكيدي بر نظافت و سلامتي است؛
6. موجب انضباط و وقتشناسي است؛
7. داراي آثار وحدت بخش اجتماعي است.
2. بيان فلسفه و اسرار نماز به اندازه فهم هر شخص؛مثلاً به او گفت كه اگر كسي به شما خدمتي هر چند كوچك انجام دهد، از او تشكر ميكنيد و يا اگر كسي شما را به مهماني دعوت كرد و انواع غذاها و ميوهها و شيرينيها را براي شما فراهم و همه گونه از شما پذيرايي نمود، از او تشكر و قدرداني ميكنيد و اگر بدون اين كه يك كلمه از او سپاسگزاري كنيد، از منزل او خارج شويد، همه كساني كه اين برخورد را ميبينند، شما را سرزنش ميكنند. حال خداوند عالم كه همه چيز از او است؛ و نه تنها هستي ما از او است؛ بلكه تمام اين نعمتهاي گوناگون را براي ما آفريده است و در سختيها و مريضيها و مشكلات ما را كمك ميكند و نجات ميبخشد، هميشه بر سر سفره كرم او مهمان هستيم، تشكر نميخواهد؟ نماز و عبادات ما تشكر بسيار ناچيز از خداي عالم است؛ گرچه او به اين تشكر نياز ندارد و سود آن عايد خود ما ميشود.
3. عشق و علاقه به اهل بيت(ع)، يكي از راههاي جلب انسان به عبادت و نماز است. اصولاً نماز از ضروريات بوده و از آن به عنوان عمود دين ياد ميشود (الصلاة عمود الدين). از همين رو امام باقر(ع) ميفرمايد: اول ما يحاسب به العبد الصلاة فان قبلت قبل ماسواها؛ در قيامت اولين چيزي كه از انسان محاسبه ميشود، نماز است، كه اگر مورد قبول قرار گرفت، ديگر اعمال نيك انسان نيز مورد پذيرش قرار خواهد گرفت، (بحارالانوار، ج 7 ، ص 267).
حال كسي كه به ائمه هدي(ع) عشق ميورزد، شايسته است به جلوههاي رفتاري آن بزرگواران توجه نموده و از آنان الهام گيرد. امام علي(ع) به قدري به نماز مقيد بودند كه حتي در جنگ صفين شور نماز در دلش موج ميزد و مراقب وقت زوال بودند. امام حسين(ع) حتي در ظهر عاشورا مترصد نماز اول وقت بود و... به طور كلي سيره ائمه هدي(ع) نشانگر شدت مراقبت آن عزيزان به نماز است. آنان همين روش را به ياران و صحابه خويش توصيه كردهاند. هنگامي كه اميرمؤمنان(ع) مالك اشتر را به عنوان استاندار مصر اعزام فرمود، به وي توصيه كرد: واجعل لنفسك فيما بينك و بيناللّه تعالي افضل تلك المواقيت واجزل تلك الاقسام؛ بهترين وقت خويش را به نماز و خلوت با خدا اختصاص ده، (نهج البلاغه، نامه 53).
در اين رابطه شما ميتوانيد كتابهاي مفيدو ارزشمندي درباره حالات و خشوع و خضوع اهل بيت(ع) در نماز تهيه كرده و به طور غير مستقيم در اختيار ايشان قرار دهيد.
4. ارائه الگوهاي عملي؛ يعني، روش الگويي وعرضه و نمونه، از مهمترين روشهاي تربيتي در اسلام است. آنان از راه مشاهده مستقيم عمل والدين ،مربيان، فرهيختگان جامعه و... حالات و رفتار اينها را ميبينند و از آنان الگو ميپذيرند. پس دين آموزي بايد مستلزم عمل و رعايت عمل باشد. اگر تمامي مبلغان ديني، اساتيد و فرهيختگان به گفتههاي خود عمل ميكردند، گفتارشان مانند باران بر دشت سرسبز دلها فرو ميرفت؛ اما گفتارهاي بيعمل، مانند باران رحمت الهي است كه بر تپهها ميبارد و از آن جا جاري ميشود و راهي به درون تپهها نمييابد.
5. آموزش صحيح عقايد و احكام ديني؛ معرفت خداي يگانه، مسأله خلقت، علم الهي، قدرت و اراده او، عدالت خداوندي، هدايت و رهبري او، حسابرسي و معاد، احاطه و نظارت پروردگار بر بندگان، نعمتهاي بيشمار او، مفاهيم مذهبي مثل عبادت، قرب و تقوا، احسان و نيكي و... از جمله راههاي پرورش و نوسازي فطرت پاك جوانان است.
در اينجا بايد به دو مسأله توجه داشت:
الف. رعايت شرط سني ؛ زيرا هر سني مقتضايي دارد و بايد متناسب با فهم و درك و توانايي او با وي ارتباط آموزشي برقرار كرد.
ب. شرط جنس است كه پسران و دختران در اين زمينه متفاوتاند.
6 - دوري از تحكم و اجبار؛ يعني، جوانان ما، دين گريز يا دين ستيز نيستند؛ بلكه از تحكم و فرمانهاي اجباري فرار ميكنند. ما بايد ياد بگيريم كه آنان را دوست داشته باشيم و با عطوفت و مهرباني با آنها برخورد كنيم. و به جاي تندخويي و الزام، از شيوههاي ديگر تبليغ و امر به معروف استفاده كنيم.


ستاد اقامه نماز

بازگشت