1. آيا نمي شد امام علي( غايب شوند تا بعد از آمدنشان جهان را از ظالمان و گنهكاران پاك كند؟2. چرا نيت در نماز را مي توان فارسي خواند ولي بقيه را بايد عربي خواند آيا نمي شود نماز را فارسي خواند آيا ما اجباريم در عربي خواندن؟




با بيان دو نكته در مورد غيبت و فلسفة آن به پاسخ اين سؤال مي پردازيم :

1.خداوند كسي را به حقيقت امر غيبت آگاه نمي كند و اين امر از حكمتهاي الهي است. پس بهتر است كه در فهم حقيقت امر غيبت خيلي تلاش نكنيم.

وجود مقدس امام زمان ( در جواب سؤالي كه اسحق بن يعقوب از حضرتش پرسيده بود نوشتند :

وَ اَمّا عِلَةُ ما وَقَعَ مِنَ الغيبَتةِ فَاِنَّ ا... عَزَّوَجَلّ يقولُ : يا اَيُّهَا الَّذينَ امَنوُا لا تَسْأَلوُا عَنْ اَشْياءِ اِنْ تُبْدَلَكُمْ تَسُؤكُمْ، (در خصوص علت غيبت سؤال كرده بوديد. خداوند متعال در قرآن كريمش مي فرمايد : اي اهل ايمان! از چيزهايي كه جواب آنها را نمي توانيد تحمّل كنيد و ناراحت مي شويد، سؤال نكنيد.)(1)

2. اما آنچه به فهم بشر عادي در اين مورد خطور مي كند اين است كه : شرايط و موقعيت غيبت امام موقعيتي خاص بوده و اين شرايط در مورد ساير ائمه ( نبوده است و به خاطر همان شرايط امام زمان( از نظر ها غايب شده اند و اگر اين شرايط در عصر حضرت علي( هم مي بود يقيناً آن حضرت هم در پردة غيبت قرار مي گرفتند. در اين زمينه حضرت آيتا...مصباح يزدي ميفرمايند : براي روشن شدن راز غيبت، بايد نظري به سرگذشت ائمه( بيفكنيم.

چنانكه مي دانيم بعد از رسول خدا( اكثريت مردم با ابوبكر و بعد با عمر و سپس عثمان بيعت كردند، و در اواخر حكومت وي كه نابسامانيهاي فراواني در اثر تبعيضات ناروا پديد آمد، دست به شورش زده او را به قتل رسانيدند و با اميرالمؤمنين علي( بيعت كردند. آن حضرت كه خليفة منصوب از طرف خدا و رسول (بود در طول حكومت خلفاء سه گانه براي رعايت مصالح جامعة نو بنياد اسلامي، دم فروبست و جز از سر اتمام حجّت، سخني نگفت و در عين حال از هيچ اقدامي به نفع اسلام و مسلمين دريغ نورزيد ... وسرانجام بدست يكي از خوارج به شهادت رسيد.

امام حسن مجتبي( نيز به دستور معاويه مسموم شد و پس از مرگ معاويه فرزند او يزيد كه اعتنايي به ظواهر اسلام هم نداشت بر اريكه سلطنت اموي تكيه زد. از اين روي، امام حسين( چاره اي جز قيام نديد و با شهادت مظلومانه اش مسلمانان را تا اندازهاي هشيار و بيدار كرد، ولي شرايط اجتماعي براي تشكيل حكومت عدل اسلامي فراهم نگرديد. و از اين جهت ساير ائمه( به تحكيم مباني عقيدتي و نشر معارف و احكام اسلام و تربيت و تهذيب نفوس مستعد پرداختند و بالاخره يكي پس از ديگري به شهادت رسيدند.

آنچه وحشت و اضطراب حاكمان خود كامه را بر مي انگيخت وعده ظهور حضرت مهدي ( بود كه هستي آنان را تهديد مي كرد. از اين روي معاصرين امام حسن عسگري ( بشدّت ايشان را تحت نظر قرار دادند كه اگر فرزندي براي آن حضرت متولد شد او را به قتل برسانند و خود آن بزرگوار را در عنفوان جواني به شهادت رساندند... (2)

از آنچه خدمت شما دوست عزيز عرض شد چنين نتيجه مي گيريم كه : اگر يكي از اولياي الهي قرار باشد از نظرها غايب شود، حتماً بايد در شرايط خاصّي باشد،اين شرايط در مورد امام زمان( و حضرت مسيح ( پيش آمد و اين بزگواران از نظرها غايب شدند. اما چنين شرايطي براي حضرت علي( پيش نيامد، و از جهتي ديگر بايد گفت در زمان حضرت علي( كارهاي مهمي بايد انجام مي شد كه حضور حضرت را در بين مردم ايجاب مي كرد، مثل تربت شاگرداني چون سلمان و ابوذر و مقداد و بلال و مالك و محمد بن ابابكر و ... و تفسير و تبيين يا جمع آوري قرآن و روايات حضرت رسول ( و هدايت خلفاي غاصب در مسير صحيح، تا اسلام را خيلي از راه حقيقي آن منحرف نكنند، و بيان معارف الهي در مبارزه با عقايد انحرافي بعضي فرقه ها و ساير وظايفي كه حضرت علي ( خود را موظف به انجام آن مي دانستند. اما در عصر ما كه دوران امام زمان( است، مكتب شيعه با تمسك و تقليد از علماي وارسته اي كه سينة خود را گنجينة معارف اهل بيت قرار داده اند و در راه بيان و تبليغ دين و دفاع از عقايد حقه شيعه از مال و جان و تمام دنيا گذشته اند،با خطرات آن دوران مواجه نيست و اين نكته هم قابل تأمل است كه اگر در مراتب امامت، زمان اين دو بزرگوار عوض مي شد و قرار بر اين مي شد كه حضرت علي( در آخرالزمان به امامت و خلافت برسند حتماً تحت شرايط موجود ايشان از نظرها غايب مي شدند.

آنچه بيان شد احتمالاتي در مسأله غيبت است اما حقيقت اين مسأله به فرمودة امام زمان( بسي فراتر از اينهاست و عقل ناقص بشر عادّي راهي جز تعبّد و اطمينان به اقوال پيامبر و ائمه( ندارد.

اما در پاسخ سؤال دوم شما بايد عرض كنم :

طبق فتواي تمام مراجع عظام تقليد لازم نيست نيّت نماز را به زبان بگويد يا حتي از قلب بگذراند بلكه همينكه متوجه باشد كه مثلاً نماز ظهر مي خواند نه نماز ديگر، كافي است. و در مورد تكبيرة الاحرام و قرائت نماز كه حتماً بايد به زبان جاري شود فتواي تمام فقهاي بزرگوار اين است كه بايد به عربي صحيح بخواند و اگر عربي صحيح را نمي داند بايد ياد بگيرد ولي اگر نمي تواند ياد بگيرد بايد به هر طوري كه مي تواند بخواند.(3)

ولي آنچه مسلّم است؛ نمي شود ترجمه آن را به فارسي بگويد و آنچه در مورد علت اين امر مي شود گفت اين است كه اگر كلمه اي را در نماز اشتباه بخوانيم معناي آن كلمه عوض مي شود و نماز را باطل مي كند، و لذا به همان صورتي كه مراجع عظام تقليد از احاديث ائمه( برداشت كرده اند، بايد خوانده شود.Kآوكمكشسنئي



ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

منابع و مآخذ :

1. كتاب غيبت، شيخ طوسي، ص176

2. آموزش عقايد، آيتا...مصباح يزدي، ص333

توضيح المسائل مراجع، ج1، ص572و553



مؤسسه پيوند با امام

بازگشت