در دعاي بعد از نماز مستحب مخصوص، حضرت علي(ع) خداوند را به نامي كه در غيب او پوشيده است، قسم ميدهد. آيا خداوند داراي نامي است كه بر انسانها پوشيده است؟ آيا همان اسم اعظم خداوند است؟ اسم اعظم چيست و چه خاصيتي دارد؟


در روايات زيادي در مورد اسم اعظم صحبت شده، از آنها استفاده ميشود كه اگر كسي خدا را به اسم اعظمش بخواند، دعاي او مستجاب ميگردد و هرچه از خدا بخواهد، به او ميدهد و در روايتي وارد شده: اسم اعظم، همان اسمي استكه اگر خدا را به آن بخوانند، عطا ميكند و اگر به آن دعا كنند، اجابت مينمايد.(1)

تعيين اسم اعظم:

روايات فراواني در تعيين اسم اعظم وارد شده است كه در اين مجال به برخي از آنها اشاره ميكنيم:

1- امام عسكري(ع) فرمود: بسم اللَّه الرحمن الرحيم به اسم اعظم نزديكتر است از سياهي چشم به سفيدي آن.(2)

2- در برخي روايات گفتن يكصد مرتبه بسم اللَّه الرحمن الرحيم، لا حول و لا قوه الاّ باللَّه العليّ العظيم بعد از نماز صبح را اسم اعظم الهي شمردهاند.

3- در روايات ديگري نامهاي مقدّس ديگري از نامهاي خداوند و اسماء حسني ذكر شده است.(3)

در توجيه اين اختلاف و تعدد سه قول ذكر شده است:

أ) اسم اعظم يك كلمه يا يك جمله يا آيهاي است و اين همه تأثير و قدرت، در الفاظ و حروف آن نهفته شده، بي آن كه قيد و شرطي داشته باشد.

ب) اثر از الفاظ است، به ضميمه حالات و شرايطي در گوينده از نظر تقوا و پاكي و حضور قلب و توجه خاص به خدا و قطع اميد از غير او و توكل كامل بر ذات پاك خدا.

پ) اسم اعظم از مقوله لفظ نيست و اگر پاي الفاظ به ميان آمده، اشاره به حقايق و محتواي اين الفاظ است و بايد معاني اين الفاظ در جان آدمي نهادينه شده و آراسته به اين معاني گردد و به مرحلهاي از كمال برسد كه دعاي او مستجاب و حتّي تصرف او در موجودات تكويني به فرمان خدا نافذ گردد.

از اين سه احتمال، احتمال اوّل بسيار بعيد به نظر ميرسد كه حروف و الفاظ بدون تكيه بر محتوا و بدون توجه به اوصاف و حالات گوينده چنان اثري داشته باشد و اين گونه برداشت از اسم اعظم، از روح تعليمات اسلام دور است.

اسم گفت، رو مسمي را جوي

ماه در بالاست، ني در آب جوي

هيچ اسم بي مسمّي ديدهاي؟

يا زگاف و لام گُل، گُل چيدهاي؟

در روايت آمده است: بلعم باعورا پس از انحراف از مسير پاكي و تقوا، اسم اعظم را از دست داد، يعني حقيقت اسم اعظم را از دست داد، نه آن كه لفظ را فراموش كرده واز دست داده باشد.

احتمال دوم و سوم بسيار به واقع نزديكتر است. مرحوم علامه طباطبائي بعد از اشاره به اسم اعظم ميفرمايد: نامهاي خداوند عموماً و اسم اعظمش خصوصاً، هر چند در عالم هستي و وسائط و اسباب نزول فيض در اين جهان موثر است، ولي تأثير آن مربوط به حقايق اين اسما است، نه الفاظي كه دلالت بر آن ميكند و نه به معاني متصوره در ذهن.(4)

تفاوت در روايات ممكن است به خاطر تعدد اسم اعظم، يا تفاوت خواستهها باشد، ولي آن چه مهم است، پاكي دل و خلوص نيّت و توجه به خدا و قطع اميد از غير او و آراستگي به اين اوصاف است كه روح اسم اعظم را تشكيل ميدهد.

از رسول خدا(ص) در مورد اسم اعظم سؤال شد، حضرت فرمود: هر اسمي از اسماي الهي، اعظم است؛ پس قلب خويش را از غير خدا خالي كن (و تمام توجهت به حق باشد) و خدا را به هر اسمي كه ميخواهي بخوان. بدرستي كه براي خداوند اسمي متفاوت با اسم ديگر نيست، بلكه او خداوند واحد قهار است.(5)

آنچه از دعاي بعد از نماز اميرالمؤمنين نقل نمودهايد، دقيقاً دلالت بر اسم اعظم دارد، چرا كه در ادامه دعا وارد شده: .. پس به راستي آن بزرگترين و شريفترين نامهاي تو است. بزرگترين و شريفترين نام الهي اسم اعظم است.

پي نوشتها:

1. بحارالأنوار، ج 93، ص 225.

2. همان، ج 78، ص 371، باب 6.

3. براي اطّلاع بيشتر به جلد 90 بحارالأنوار، ص 223، باب اسم اعظم رجوع شود.

4. علامه طباطبائي، الميزان، ج 8، ص 372.

5. مصباح الشريعه، باب 31.



دفتر تبليغات اسلامي

بازگشت