من 19 سال دارم و دانشجوي سال اول رشته كامپيوتر ميباشم. از زماني كه قوه تشخيص پيدا كردهام، همواره تلاشم اين بوده كه گامي به سوي خدا بردارم و خدا را به عنوان دوست صميمي خود بشناسم. و گناه را چه صغيره و چه كبيره ترك كنم. ولي هرچه تلاش كردم، نتيجه كمي گرفتم. علل را بررسي نمودم و متوجه شدم مشكل چيزي نيست جز پل ويراني كه اكنون روبهروي خود مييابم و با آن مواجه هستم. تلاش زيادي براي ترميم اين پل كردهام، چرا كه ساخت اين پل براي من به شكل يك خواسته مهم و به اصطلاح حاجت درآمده است. از نماز واجب گرفته تا نماز جعفر طيّار و تمامي ادعيه و زيارت موجود در مفاتيح را خواندهام و به زيارت تمام امامزادههاي شهر به اميد استجابت رفتهام، اما تاكنون هيچ جوابي دريافت نكردهام. حال سؤال من اين است: با وجود اين كه من تلاش و حركت نمودهام و خواستهام هم تمامي شرايط و استجابت دعا را دارد، چرا جواب نگرفتهام؟ و چه كاري بايد انجام دهم؟ حال كه رسيدن به اين خواسته، كليد رهايي از گناه است، آيا خدا با درستكار شدن من مخالف است؟ البته لازم به ذكر است كه آبروي من در اين خواسته مهم بوده و مسأله حيثيت هم در ميان است. منتظر كمك، پيشنهاد و راهنمايي شما هستم.


در پاسخ به سؤال شما چند مسئله بايد بررسي گردد:

الف: آيا همه مشكلات را ميتوان صرفاً با دعا حل كرد؟

ب: دعا چيست و چه فايدهاي دارد؟

ج: دلايل ردّ دعا چيست؟

د: چه كنيم، با دعا به مطلوب خود برسيم؟

و اينك نقد و توضيح هريك از موارد فوق:

الف: خواهر عزيز، هر چند خداوند قادر است بدون اسباب و علل، مطلوب انسان را فراهم نمايد اما حكمت او بر اين تعلق گرفته كه هركاري سبب خاص خود را داشته باشد. لذا هر كاري را با نتيجة خودش مرتبط كرده است و اشيأ و امور را جز به اسباب پديد نميآورد.

از اين رو هنگامي كه فرد اعرابي شتر خود را رها كرد و گفت: «توكلت علي الله» پيغمبر(9) فرمود: زانوي شتر را ببند و بعد توكل كن. امام صادق(7) فرمود: خداوند براي بندگان خود مقرر فرموده كه مطالب خود را از او به اسبابي كه براي آنها آماده ساخته و به تحصيل آنها امر كرده بجويند. در روايات آمده است حضرت موسي بن عمران(7) بيمار شد. بنياسرائيل نزد او آمدند و علت ناخوشي او را شناختند و گفتند: اگر فلان دارو را مصرف كني شفا مييابي. حضرت موسي(7) فرمود: مداوا نميكنم تا خدا مرا بهبود بخشد. پس بيماري او طولاني شد. خداوند به موسي(7) وحي كرد: «به عزت و جلالم سوگند تو را عافيت نميدهم تا به دوايي كه گفتند درمان كني». حضرت موسي(7) به داروئي كه بنياسرائيل گفتند مداوا كرد و بهبود يافت. آنگاه حالت اعتراض گونهاي در دل موسي(7) پديد آمد. خداوند متعال وحي فرستاد: «خواستي حكمت مرا به توكل خود باطل كني. چه كسي غير از من داروها و منفعتها را در گياهان و چيزها نهاد؟»(26).

از سوي ديگر، با توجه به اينكه خداوند به انسان عقل و فكر داده است، لذا بايد براي حل مشكلات بعد از توكل بر خدا; اولاً: مشكل را شناسايي كند و در اين راه اگر فكر خودش هم ناتوان است، از افراد صاحب نظر، باتقويَ و امين كمك بگيرد. ثانياً: راه حل مناسبي براي حل مشكل پيدا نمايد كه در اين مرحله نيز ميتواند از مشاور امين كمك بگيرد. ثالثاً: از دعا و توسل غافل نشود.

بنابراين اگر انسان دعا را جانشين تلاش و كوشش كند، قطعاً مستجاب نخواهد شد. اميد است شما نيز با توجه به مشكلي كه داريد، راه حل صحيح و منطقي آن را جويا شويد و در عين حال از توكل به خدا و توسل به معصومين غافل نشويد.

ب: دربارة دعا و فوايد آن بايد بگوييم: دعا عبارت است از اينكه صاحب دعا نظر طرف مقابل را به خودش متوجه كند و بعد از متوجه كردن او فايده و بهرهاي از او درخواست نمايد. بنابراين درخواست كردن، غرض و نتيجة دعاست.(27)

دعا كردن يكي از وسايل ارتباط بنده با خداست و توفيقي است كه خدا به بنده عنايت ميفرمايد. حضرت علي(7) ميفرمايد: «اگر خداوند سبحان به كسي توفيق دعا بدهد او را از اجابت محروم نخواهد ساخت.»(28) پيامبر اكرم(9) ميفرمايد: «هرگاه خدا دربارة بندهاي اراده استجابت داشته باشد به او اذن دعا كردن ميدهد» و در حديث ديگر ميفرمايد: «هر كس درِ دعا به رويش باز شود، درهاي رحمت به رويش گشوده شده است».(29) لذا كارهايي كه انجام دادهايد; از قبيل خواندن نمازهاي واجب و مستحب، خواندن ادعيه و رفتن به زيارتگاهها و... توفيقاتي است كه شايد در اثر دعا كردن خداوند متعال به شما عنايت فرموده است. مطمئن باشيد كه خداوند با درستكار شدن شما موافق است. چرا كه اگر موافق نبود توفيق دعا كردن را به شما عنايت نميفرمود. امّا از آنجايي كه شما اجابتِ موضوعِ خاصي مدّ نظرتان ميباشد، ياري خود را فقط در اجابت آن چه كه برايش دعا ميكنيد، ميدانيد. ج) در بعضي روايات، گناهان متعدّد به عنوان موانع استجابت دعا ذكر شده است. از حضرت رسول اكرم(9) روايت شده است: «هيچ مؤمني خدا را نميخواند مگر آنكه به يكي از اين وجوه اجابت ميشود: 1. يا در دنيا به زودي حاجتش را خواهد گرفت 2. يا در آخرت آن را دريافت خواهد كرد 3. يا به مقداري كه دعا كرده گناهانش پردهپوشي خواهد شد; البته به شرط آنكه براي گناه دعا نكرده باشد.»(30) بعضي مواقع تأخير در اجابت به خاطر مصلحتي است كه ما از آن بيخبر هستيم. در واقع دعا كردن ما هم به اين معناست كه: خدايا هر چيز كه به نفع ماست به ما عنايت فرما و هرچه به ضرر ماست از ما دور بگردان. ولو اينكه اين عبارات به ذهن ما خطور نكند.

د: در نامهتان نوشتهايد كه تمام شرايط استجابت دعا وجود دارد، ولي به نظر ما يقين به وجود تمام شرايط استجابت قدري مشكل است. به هر حال براي استجابت بايد شرايط را فراهم آورد. اولين شرط جواب گرفتن از دعا اين است كه خواستة دعا كننده مشروع باشد يعني خلاف شرع را از خداوند درخواست نكند. امام صادق (7) ميفرمايد: «راه دعا كردن اين است كه ابتدا خدا را ستايش و تمجيد كني و نعمتهاي او را به ياد آوري و خدا را شكر و سپاس گويي، سپس بر محمد و آل محمد(9) درود فرستي. آنگاه گناهان خود را ذكر كرده و به آنها اقرار و اعتراف كني و از خداوند طلب عفو و مغفرت نمايي»(31) ]البته اين تنها بعضي از شرايط است.[ افزون بر اين، براي اجابت دعا بايد اصرار بر دعا نمود. در روايت آمده است: خدا رحمت كند بندهاي را كه از خدا چيزي بخواهد و بر آن اصرار نمايد.

با رعايت تمام شرايط، اگر آثار اجابت را نديديد نااميد نشويد، بلكه بايد اميد شما به كَرَم حق بيشتر شود. پس وظيفه شما اصرار بر دعا و تكرار آن است. چرا كه با اصرار در دعا، محبوب خدا ميگرديد و در برآورده شدن حاجتت تعجيل ميگردد. ان شأالله(32)

خواهر عزيز، همان طور كه در ابتدا عرض شد، چون شما اصل مشكل خود را بيان ننمودهايد، ما نميتوانيم به طور جزئي و علمي شما را راهنمايي كنيم. لذا در صورت تمايل ميتوانيد در مكاتبات بعدي مشكل خود را واضحتر بيان بفرماييد و مطمئن باشيد ما محرم اسرار شما خواهيم بود. در مكاتبه بعد شماره همين نامه را متذكر شويد.

پاورقي:

-26 علم اخلاق اسلامي، ترجمه جامع السعادات، ملامهدي نراقي، مترجم: مجتبوي، ج 3، ص 289. -27 علامه طباطبايي، تفسير الميزان، ترجمه آيتالله مصباح يزدي، چاپ چهارم، نشر رجأ، ج 2، ص 40.

-28 آيين بندگي و نيايش، ترجمه عدة الداعي، تأليف احمد بن فهدحلي، مترجم: حسين غفاري ساروي، چاپ اول، انتشارات بنياد معارف اسلامي قم، ص 43.

-29 علامه طباطبايي، تفسير الميزان، ترجمه آيتالله مصباح يزدي، چاپ چهارم، نشر رجأ، ج 2، ص 40.

-30 آيين بندگي و نيايش، ترجمه عدة الداعي، تأليف احمد بن فهدحلي، مترجم: حسين غفاري ساروي، چاپ اول، انتشارات بنياد معارف اسلامي قم، ص 61.

-31 علامه طباطبايي، تفسير الميزان، ترجمه آيتالله مصباح يزدي، چاپ چهارم، نشر رجأ، ج 2، ص 56.

-32 آيين بندگي و نيايش، ترجمه عدة الداعي، تأليف احمد بن فهدحلي، مترجم: حسين غفاري ساروي، چاپ اول، انتشارات بنياد معارف اسلامي قم، ص 67.





جامعة الزهراء

بازگشت