چرا در بعضي موارد مثل نماز مسافر و يا ربا بين دين و عقل تعارض ايجادمي شود؟


حقيقت امر اين است كه هيچگاه ميان عقل و دين تعارض ايجاد نمي شود بلكه عقل و دين هماره هماهنگ و همسو مي باشند. عقل حجّت دروني انسانها است كه آنها را در مسير كمال راهبر است و دين و شريعت حجت بيروني است براي نجات انسان ها از گرداب آلودگي ها و سوق آنها بسوي كمال و سعادت انساني و لذا ممكن نيست حجّت ظاهر و باطن با يكديگر تعارض داشته باشند اما نكته مهم اين است كه بهترين مسير براي كمال، حجت باطن يا همان عقلانيت انسان توجه به رهنمودهاي ديني است. چرا كه انسان بعلت محدوديت وجود و به تبع آن محدوديت اوصاف وجودي مثل علم و قدرت و... به كمك عقل خود نمي تواند به همه رمز و راز عالم هستي پي ببرد و لذا نياز به راهنمايي دارد كه همان دين است با توجه به اين مطلب كه ارتباط بين عقل و دين ارتباط نقص و كمال است و عقل در پرتو دين مي بالد و به عالي ترين مدارج دست مي يابد اما بايد دانست كه هيچگاه احكام عقلي با احكام ديني تعارض پيدا نمي كند. و هيچگاه احكام ديني بر خلاف عقلانيت تحقق نمي يابد. از اينرو درباره مثالي كه فرموده ايد شكسته بودن نماز مسافر يا روز ماه مبارك رمضان عقل اصلاً در اين موارد حكمي ندارد و ساكت است. نه اينكه حكم آن با حكم دين مخالفت مي نمايد. و اگر انسان بعضي امور را با بعضي ديگر مقايسه مي نمايد و حكمي را نتيجه مي گيرد اين سنجش دو قضيه جزئي است با هم يا رسيدن به قضيه اي كلي از طريق قضايايي جزئي است كه در صورت اول تمثيل است و فرض دوم استقراء. و هيچكدام حكم عقلي نمي باشد و در احكام ديني ما مجاز به اين گونه قياس و سنجش نمي باشيم. توجه و تأمل در معناي روايات ذيل در هماهنگي دين و عقل بسيار ارزشمند است. {Hقال رسول الله صلي الله عليه و آله: قوام المرء عقله و لا دين لمن لا عقل له H}؛ {Mقوام كار انسان به عقل اوست و دين ندارد آنكه عقل نداردM}، {V(منتخب ميزان الحكمة، ص 357، روايت شماره 4363)V}. {Hقال اميرالمؤمنين(ع): العقل رسول الحق H}؛ {Mعقل فرستاده حق است M}، {V(غرر الحكم)V}. {Hقال الامام الكاظم(ع): ان لله علي الناس حجتين حجة ظاهرة و حجة باطنة فامّا الظاهرة فالرسل و الانبياء و الائمة و اما الباطنة فالعقول H}؛ {Mخداوند براي مردم دو حجت قرار داده است. حجت ظاهري و حجت باطني. اما حجت ظاهري فرستادگان الهي و پيامبران و امامان هستند و امام حجت باطني عقل هايندM}، {V(منتخب ميزان الحكمه، ص 358، روايت شماره 4387)V}. پس آنچه به عنوان احكام معارض عقل با دين تلقي گرديده حكم عقل محض نبوده و صرفاً از مقايسه و نسبت سنجي و مصلحت نگري هاي ظني (كه هيچ دليل و مدرك شرعي يا قطعي عقلي ندارد) سرچشمه مي گيرد.

مركز فرهنگي نهاد رهبري در دانشگاه ها

بازگشت