راه تقويت ايمان و نيل به قرب الهي و نزديك شدن به خدا چيست و چگونه مي توان باتقويت ايمان از سستي و كاهلي در نماز اجتناب نمود و يك مسلمان و مؤمن واقعي چه ويژگي هايي دارد؟


اولين گام در مسير حركت به سوي خدا و تقرّب و نزديكي به او, ايمان است . ايمان دو جنبه دارد نظري و عملي . هر يك از آن داراي درجات و مراتبي است . اولين درجهء ايمان نظري شناخت و معرفت خدا و اعتقاد به وحدانيت او و عقيده بر اين كه نظام هستي قائم به تدبير و ارادهء او و متحرك به قدرت قيّومي او است و همهء موجودات در پيدايش و بقاء و هستي خويش به او نيازمندند. پس از آن , اعتقاد به فرشتگان به عنوان كارگزاران خداوند در نظام هستي و عقيدهء به وحي و نبوت همهء انبيا از حضرت آدم 7تا حضرت خاتم النّبيّين 6و اعتقاد به عالم برزخ وقيامت كبري و حساب و كتاب , حشر و نشر و بهشت و جهنم از شعبه هاي ايمان نظري است .

ايمان عملي : ايمان عملي ثمرهء ايمان نظري و ميوهء شناخت و آگاهي از حقيقت است . اگر تحقيق وتلاش انسان جهت دست يابي به از به قصد حقيقت جويي و مكشوف گشتن و كه وقوع هر پديده اي به اراده و مشيت او است , باشد, تا تسليم محض اوگردد و پيشاني عبوديت بر آستان او بسايد, اولاً: به مقتضاي (1) و آن ها كه در راه ما (با خلوص نيت ) جهاد كنند قطعاً به راه هاي خود, هدايت شان خواهيم كرد. عنايت ويژه حق مطلق قرارمي گيرد و در مسير دستيابي به معرفت و شناخت خداوند كه حق مطلق است هدايت مي شود, ثانياً چنين علم وآگاهي نه تنها در ذات خويش رابه همراه دارد, بلكه به تعبير پيامبر اكرم 6 اين گونه معرفت , حقيقت و ماهيتي جز و ندارد. نور معرفت و آفتاب ايمان وقتي درون دل راروشن ساخت و انسان را به و آشنا نمود و توانست خود را بشناسد و از آن چه انجام داده و مي بايست انجام مي داد و يا مي توانست انجام بدهد, باخبر شد, يك تحوّل دروني و انقلاب فكري وعقيدتي در او پديد مي آيد كه اصطلاحاً به آن توبه مي گويند. بنابراين , توبه اولين مرحله از مراحل سير به سوي خدا وتقرّب و نزديكي به او است . بدون توبه حقيقي ايمان در قلب استفرار پيدا نمي كند. حقيقت توبه , پشيماني و ندمت ازخطاها و گناهان و كاهلي و سستي هاي گذشته است و علامت پشيماني آه و حسرت و سوز و ناله اي است كه فضاي جان و روح توبه كننده را احاطه نموده باشد به گونه اي كه گناهانش تلخ ترين خاطرهء ذهني او و ضجر آورترين موضوعي است كه هرگاه به ياد آن مي افتد, روحش آزرده مي گردد. بنابراين , منظور از توبه صرف گفتن ذكر نيست . تا وقتي كه شيريني و حلاوت گناه در خاطر او است استغفرالله گفتن , نعوذ بالله ـ استهزاء نمودن خدا ـ(2) و ذكر او است . كسي كه حقيقتاً از گناه پشيمان باشد عزمي راسخ بر ترك گناه دارد. بنابراين , بعد از توبه ,

نخستين گام و اولين شرط براي حركت و سير> به سوي خدا ترك گناه است .

2 انجام واجبات و اطاعت از اوامر الهي است , پيامبر اكرم 6فرمود: يعني ريشه و اساس دين و دينداري ورع و اجتناب از گناهان است , و ساقه و سر آن اطاعت از خداست >.

چگونه مي توان تصور نمود چنين فردي در نماز سستي و كاهلي داشته باشد. عاشق از معشوق دل نمي كند.مجنون از ليلي روي بر نمي تابد. 3 معرفت و شناخت چهارده معصوم : و توسل و ارتباط با آنان ; زيرا ائمه :سبيل اللّه يعني راه خدا و باب الله به معناي درب ورود به مقام الوهيت و تقرب به ذات خدا هستند. همان كه قرآن دستور مي دهد (3)

امام باقر7در تفسير و بيان مصداق آيه مي فرمايد: امامان از آل محمد عليهم السلام وسبيل الله هستند.(4)

اميرالمؤمنين 7در مقام تبيين آيهء مذكور فرمودند: ما اهل البيت همان خانه هايي هستيم كه خداوند دستور داده از راه درب هاي آن وارد شويد. ما اهل البيت , هم ـ خانه هاي خداـ هستيم و هم ـ دربهاي خانه ءخدا ـ.(5)

بنابراين , هر كس مي خواهد خدا را بشناسد و به خدا تقرّب جويد و به كمال نهايي عبوديّت و انسانيت نايل گرددبايد با احاديث و معارف بلند ائمه : آشنا شود و با آن زندگي نمايد و برنامهء دنيا و آخرت خويش را بر اساس تنظيم كند و بداند بدون شناخت و ارتباط و اطاعت از امامان : نيل به قرب الهي ميسر نيست . (6) يعني هر كه خدا را طلب مي كند و تقرّب و نزديكي به او را جستجو

مي نمايد, بايد از شما اهل البيت آغاز كند و با شما باشد و هر كس توحيد خالص طلب مي كند و وحدانيت خدا رامي جويد, ولايت و اطاعت شما را مي پذيرد. هر كه خداست به سوي شما مي آيد.

عمل صالح , بعد از معرفت و شناخت و مشخص گشتن هدف و ايمان به آن , به سوي هدف است . ايمان بدون عمل صالح معنا ندارد.

امام صادق 7فرمود: الايمان لا يكون الاّ بعمل ;ايمان چيزي جز عمل نيست .(7)

در حديث ديگري كه از آن حضرت نقل شده آمده است : ايمان آن است كه طاعت خدا شود و گناهي محقق نگردد.(8)

از اميرالمؤمنين 7سؤال شد: آيا هر كس گواهي دهد به وحدانيت خدا و نبوت محمد بن عبداللّه 6 او مؤمن است ؟ فرمود: پس واجبات خدا چه مي شود؟(9)

فردي به اما باقر7عرض كرد: در زمان ما گروهي هستند كه مي گويند: هر كس به شهادتين اقرار كند او مؤمن است فرمود: اگر چنين بود پس چرا براي اجراي حدود, تازيانه مي خورند, يا اگر سرقت كنند دستشان قطع مي شود ـ آيادست مؤمن را قطع مي كنند؟ آيا بر مؤمن , حد اجرا مي كنند؟ در حالي كه خداي عزوجلّ مخلوقي گرامي تر از مؤمن نيافريده , زيرا فرشتگان و ملائك خدمتگذار مؤمنين هستند و مؤمنين در جوار رحمت خدايند و بهشت براي مؤمنين است . سپس فرمود پس چرا كسي كه واجبات را انكار كند, كافر است ؟(10)

درجات ايمان

همان گونه كه ايمان نظري داراي درجات و مراتب است , ايمان عملي نيز درجات و مراتب دارد. نمي توان فردي را كه مرتكب گناهي شد از ايمان به دور دانست و با چوب تكفير او را از جامعهء مؤمنين بيرون راند. امام صادق 7رمود: خداوند تبارك و تعالي ايمان را به هفت شعبه تقسيم كرده است :

1 يرّ و نيكوكاري ; 2 صدق و راستگويي ; 3 رسيدن به درجه يقين ; 4 نيل به مقام رضا و خشنودي خدا; 5وفا (وفاي به عهد و پيمان هاي الهي و بيعت با پيامبر و ائمه : و قول و تعهدات مشروعي كه با انسان ها داديم ); 6علم و معرفت ; 7 حلم و بردباري و صبر و شكيبايي .

سپس فرمود: خداوند آن را ميان مردم تقسيم نمود به هر كس هفت سهم داد او كامل الايمان است (يعني هر كس توانست با اراده و تلاش و عمل صالح خويش و جلب توفيقات الهي , همهء درجات آن را كسب كند, آن را مي توان گفت از ايمان كامل برخوردار است ) اما برخي يك سهم از ايمان را تحصيل مي كنند. بعضي از دو درجه آن برخوردارند و گروهي به مرتبهء سوم ايمان نايل گرديدند و به همين ترتيب . كسي كه يك سهم از ايمان را كسب كرده ,تكليفي به اندازهء دو سهم بر او تحميل نكنيد و به كسي كه از دو سهم ايمان برخوردار است . وظيفه اي به اندازهء سه سهم بارش نكنيد; يعني استعداد و قابليت پذيرش اشخاص در ايمان يكسان نيست و خدا از هر كسي به اندازهء ظرفيتش تكليف خواسته است پس شما هم در اعمال و اخلاق ديني و تحصيل علوم و معارف از هر كسي به اندازهء توان واستعدادش توقع داشته باشيد.(11) و از يك منظر ايمان را مي توان به ده درجه تقسيم نمود. امام صادق 7به فردي به نام عبدالعزيز فرمود: ايمان مانند نردباني است كه ده پله دارد و مؤمنين پله اي را بعد از پلهء ديگر بالا مي روند پس كسي كه در پلهء دوم است نبايد به كسي كه در پلهء اول است بگويد تو هيچ ايمان نداري و كسي كه در پلهء سوم است نبايدكسي را كه در پلهء دوم است مورد تحقير قرار دهد به همين ترتيب كسي كه در رتبه دهم ايمان قرار دارد نبايد فردي راكه در پله اي پايين تر است تحقير نمايد.(12)

از مجموع روايات و آيات مربوط به بحث ايمان مي تان دريافت كه ايمان , حقيقت واحدي نيست و در همه ءمؤمنين يكسان و برابر نمي باشد, بلكه حقيقتي است كه داراي مراتب و درجات متعدد مي باشد و به قول اهل منطق قابل تشكيك است . اعتبار و ارزش و ميزان تقرّب هر انسان نزد خدا به ميزان توجه به كيمت و كيفيت اجزاي ايمان است ; يعني اعتبار هر مؤمني را با مقدار عمل خالصانه او بايد سنجيد.

ويژگي هاي يك مسلمان و مؤمن واقعي

ويژگي هاي مؤمن با مسلمان فرق مي كند, چون اسلام غير از ايمان است :(13)

چنان كه گفته شد ايمان داراي درجات و مراتب است . درجات ومراتب ايمان , هميشه با ملاك واحدي اندازه گيري نمي شود, بلكه اوضاع زمان و مكان در آن مؤثر است . در دوران غربت اسلام و پيامبر6در مكه ,اعتقاد به خدا و قيامت و پيامبر اسلام هر فردي را در زمرهء مؤمنين قرار مي داد, اما در دوران قدرت اسلام صرف اعتقاد علامت ايمان نيست , بلكه عمل به واجبات و ترك گناه از لوازم جداناپذير آن است , به همين دليل امام صادق 7مي فرمايد: بعد از رحلت پيامبر6همهء مردم مرتد شدند مگر سه نفر;(14) يعني از ايمان خارج شدند نه از

اسلام . امام صادق 7فرمود: من اقَرّ بدين اللّه فهو مسلم ; هر كسي به دين خدا اقرار كند او مسلمان است . گاهي بنده اي مسلمان است , ولي مؤمن نيست , پس اسلام پيش از ايمان است . هرگاه بنده اي مرتكب گناهي شود (صغيره ياكبيره )از ايمان خارج مي گردد, اما از اسلام خارج نمي شود, چون جزء مؤمنين محسوب نمي شود, ولي اسم مسلمان بر اوگذاشته مي شود. بنابراين , اسلام غير از ايمان است . در پاسخ سؤال يازده و چهارده باختصار برخي از ويژگي هاي مؤمنين بيان شد.(15)

(پـاورقي 1.عنكبوت (29 آيهء 69

(پـاورقي 2.المستغفرين ذنبٍ و يفعله كالمستهزيء بربّه (كليني , اصول كافي , ج 2 ص 504.

(پـاورقي 3.بقره (2 آيهء 189 .

(پـاورقي 4.سيد هاشم بحراني , البرهان , ج 1 ص 190

(پـاورقي 5.همان : .

(پـاورقي 6.شيخ عباس قمي , مفاتيح الجنان , زيارت جامعهء كبيره .

(پـاورقي 7.كليني , اصول كافي , ج 3 ص 55

(پـاورقي 8.همان .

(پـاورقي 9.همن .

(پـاورقي 10.همان .

(پـاورقي 11.همان , ص 70

(پـاورقي 12.همان , ص 74

(پـاورقي 13.البته گاهي اسلام در معناي خاص , يعني ايمان نيز استعمال مي شود در اين صورت منظوراز مسلم همان مؤمن است .

(پـاورقي 14.محمد باقر مجلسي , بحار, ج 28 238

(پـاورقي 15.همان , ص 44



دفتر تبليغات اسلامي

بازگشت