در قطبها كه شش ماه شب و شش ماه روز است، مسلمان چگونه نماز ميخواند؟


در صورت مشخص بودن مرجع تقليدتان، ميتوانستيم بر اساس فتواي مرجع تان پاسخ دهيم.

در عين حال توجه شما را به فتواي دو تن از مراجع جلب مينماييم. آيت اللَّه نوري همداني ميفرمايند:

در مناطقي كه شش ماه شب و شش ماه روز است، لازم است مسلمانان وقتهاي خود را به دوازده ساعت تقسيم كنند و دوازده ساعت را شب و دوازده ساعت را روز قرار دهند. در دوازده ساعتي كه آن را روز قرار دادهاند، اعمال روزانه و در دوازده ساعتي كه شب قرار دادهاند، اعمال شب را انجام دهند.(1)

آيت اللَّه فاضل لنكراني ميفرمايند:

ساكنان آن مناطق بايد بر اساس شهرهاي متعارف كه شب و روز آنها تقريباً مساوي است، مانند مكّه و مدينه عمل كنند، يعني نماز ظهر و عصر را بخوانند؛ شش ساعت بعد، نماز مغرب و عشا را بخوانند و يازده ساعت بعد نماز صبح را بخوانند. روزه را هم به همين طريق بگيرند. نيز ميتوانند ملاك را وطن وشهر خود قرار دهند، مثلاً اگر از تهران به آن جا رفتهاند، با اذان ظهر تهران، نماز ظهر و عصر را بخوانند و با اذان مغرب، نماز مغرب و عشا را و با اذان صبح، نماز صبح را بخوانند و روزه را به همين ملاك بگيرند.(2)

مرحوم آيت اللَّه سيد سعيد كاظم يزدي كه يكي از بزرگان فقها است در كتاب عروة الوثقي(3) شبيه همين مسئله را عنوان نموده و تأييد ميكند كه چنين اشخاصي مؤظفند، نماز و روزه خود را طبق مناطق معتدله انجام دهند، يعني بايد ملاحظه كنند طول شب و روز در چنان فصلي به طور متوسط در مناطق معتدله چه اندازه است و طبق آن روزه بگيرند و نمازهاي پنجگانه خود را به جا آورند.

اين موضوع را ميتوان به تعبير ديگري كه هر گونه ابهام و ايرادي را برطرف ميسازد چنين توضيح داد:

در مناطق قطبي كه شبها و روزهاي طولاني دارد و گاهي تا شش ماه خورشيد در آسمان هست و غروب نميكند، در هر بيست و چهار ساعت يك مرتبه در افق (البته مطابق حس ما) گردش مينمايد. در اين گونه مناطق، حركت خورشيد به دور افق هميشه يكنواخت نيست، يعني در همان بيست و چهار ساعت كه يك مرتبه دور افق ميگردد، گاهي اوج ميگيرد و گاهي پايين ميآيد و در حفيض واقع ميشود. به اين ترتيب گاهي هوا روشنتر و گاهي كم نورتر خواهد بود.

اين وضع در هر شبانه روز تكرار ميشود. ساكنان مناطق قطبي هنگامي كه آفتاب در آسمان بالا ميآيد، آن را روز ميخوانند و به كار و زندگي مشغولند و هنگامي كه آفتاب پايين ميآيد و خورشيد به افق نزديك و كم نور ميشود، شب ميگويند و استراحت مينمايند.

بايد توجه داشت هنگامي كه آفتاب در افق آن جا پايين ميآيد، در مناطق معتدلهاي كه روي همان نصف النّهار قرار دارند، شب حقيقي وجود دارد.

روي اين حساب تشخيص شب و روز در آن جا آسان ميشود. اگر شاخص را روي زمين نصب كنيم، هنگامي كه سايه آن به حداقل رسيد، ظهر است و هنگامي كه به حداكثر رسيد، نيمه شب خواهد بود. به اين ترتيب مشكل به دست آوردن ظهر و نيمه شب حل خواهد شد.

حال اگر مقدار شب و روز مناطق معتدله در آن موقع از سال را بدانيم، مثلاً بدانيم در اوّل تابستان روزها به طور متوسط چهارده ساعت و شبها ده ساعت است، تكليف نمازهاي پنج گانه و روزه، كاملاً روشن خواهد گرديد.

بنابراين تكليف نماز و روزه در روزهاي طولاني روشن گرديد، اما اوقاتي كه شبهاي طولاني وجود دارد، بايد توجه داشت كه هوا در بيست و چهار ساعت يكنواخت نيست؛ گاهي تاريك و گاهي تقريباً روشن است، زيرا گاهي خورشيد به افق نزديك ميگردد و هوايي مانند بين الطلوعين يا كمي تاريكتر پيدا ميكند و گاهي خورشيد دور ميشود و هوا تاريك ميگردد. در اين شبها از وضع حركت ستارگان و فاصله آنها با افق، هم چنين از وضع تاريكي و روشني هوا، نيمه شب و ظهر را ميتوان تشخيص داد. در اين صورت با در نظر گرفتن مقدار متوسّط شب و روز مناطق معتدله وظايف شرعي را به جا آورد.

پي نوشتها:

1. آيت اللَّه نوري همداني، توضيح المسائل، ص 603 و 604.

2. آيت اللَّه فاضل لنكراني، جامع المسائل، ج 1، ص 77.

3. عروة الوثقي، كتاب صدم، طريق ثبوت الهلال، مسئله 10.



دفتر تبليغات اسلامي

بازگشت