ما نسبت به نماز به عنوان يك فرمان الهي و حكم خدايي وظيفة اجرا ء و اطاعت داريم ، خداوند متعال دستوراتي ار طريق پيامبر و ائمه ( ع ) به بندگانش داده است و بر آنها نيز واجب است كه عمل كنند و اطاعت كنند اينجا چند بحث مطرح است . بحث عبد بودن كه ما خود را بندة خداوند مي خوانيم ، بنده وظيفه دارد كه از دستورات مولاي خودش اطاعت كند چنانچه در قديم هم غلامان ملزم بودن كه دستورات مولاي خودشان را بدو ن چون و چرا و كم كاست اطاعت كنند . مطلب دوم اينكه شكر منعم واجب است . اگر كسي به شما احساني كند و كمكي به شما كند پولي بدهد و يا … . شما از نظر اخلاقي وظيفه خودتان مي دانيد كه به او احترام بگذاريد و حرف او را گوش كنيد اگر به شما بگويند . ده ميليون به شما مي دهم به شرط اينكه شما هر چه من گفتم عمل كنيد ، قطعاً شما در مقابل گرفتن آن پول حاضر هستيد كه به حرفها ي او نيزگوش دهيد ، خداوند متعال نعمتهاي فراواني به بندگانش داده كه قابل شمارش نيست به فرمودةخود قرآن كه شما نمي توانيد نعمتهاي خداوند را بشماريد . ( لا تحصوها) مثلاً همين نعمت سلامتي كه شايد ميليارد ها تومان يا بيشتر ارزش داشته باشد كه اگر شما مريض شويد گاهي حاضريد تمام دارائي خود را بدهيد تا دوباره سلامتي خود را بازيابيد پس از آن ده ميليون آن فرد هم بيشتر ارزش دارد . لذا اگر بخواهبم بگوئيم كه خداوند اين همه لطف به ما فرموده و در مقابل آن از ما خواسته به حرفهايش گوش دهيم يكي ازآن فرمايشات خداوند خواندن نماز است . البته اينجا فرق ديگري نيز هست و آن اينكه آن فردي كه به ماپول دهد و بگويد فلان كار را انجام دهيم ، بازگشت اين عمل ما به آن فرد و سودش در جيب او ميرود ولي در اين نما ز خواندن كه بخاطر شكر و عمل كردن به دستورات خداوند است سودش هم به جيب خداوند نمي رود بلكه سودش نيز به خود ما بر مي گردد كه آن هم بهشت است پس لازم شد كه عمل كنيم و در اين عمل باز به خودمان نفع رسانيده ايم . هم نعمتها را استفاده مي كنيم و هم از طريق اين خواندن نماز براي آخرتمان هم كار كرده ايم و سود بسيار زيادي به خودمان رسانده ايم . پس خواندنش واجب و نيز سبك شمردن آن باعث عقوبت و عذاب يعني اگر سبك بشماريد به فرمودة يكي از معصومين ( ع) 15 گرفتاري به انسان مبتلا مي شود كه بر خي مربوط ميشود به دنيا و برخي به قبر و قيامت است در مورد بخش اول سئوال كه وظيفه ما در مقابل نماز چيست نكته اي ديگر را اضافه كنم و آن اينكه خداوند به انسان لطف كرده و به او عقل داده تا از حيوان متمايز باشد واورا اشرف مخلوقات عالم قرار داده اين اشرفيت و عاقل بودن طبيعتاً وظيفه انسان را نيز سنگين ترمي كند . چون عقل دارد با بقي حيوانات فرق دارد پس اعمال و رفتار او نيز بايد با موجودات ديگر متفاوت باشد و يكي از آن اعمال كه نشانة برتري و نشانة عقل است اطاعت پذيري از فرامين خالق عالم است وآن هم در انجام عبادات و ترك محرمات است .
لذا وقتي انسان فهميد كه چرا بايد نماز بخواند سعي مي كند كه به بهترين شكل بخواند وديگر اصلاً نمي تواند آنرا سبك بشمارد وتمام همتش را را مي كند تاتمام نماز وعبادات را به بهترين شكل ممكن انجام دهد ، ائمه ( ع ) كه استغفار مي كردند براي چه بوده ؟ خداي نكرده اهل گناه ومعصيت كه نبوده اند كه بگوييم بخاطر گناهانشان استغفار مي كنند ، بلكه آنها به فرموده خودشان استغفار از عباداتشان مي كرده اند ، يعني مي فرمودند چون خداوند داراي مقامات بسيار عالي وكمالات عظيم الشأن است بايد نماز وعبادتي انجام شود كه درخور شأن خداوند متعال باشد لذا استغفار مي كردند وازخداوند طلب بخشش مي كردند . پس انسان بايد سعي كند كه هرروز نمازش از روز قبل بهتر باشد وبه گونه اي نماز وعبادت انجام دهد كه شايسته مقام حضرت حق باشد وبا آن سنخيت داشته باشد .
انشاءالله خداوند به همه ما توفيق دهد كه عباداتمان درخور شأن خودش باشد.

پاسخگوئي به سؤالات ديني آستان قدس رضوي