براي يافتن حضور قلب در نماز چه بايد كرد؟


حضور قلب در حالات بلند عرفاني و معنوي كاري است در غايت سختي كه سال هاي متمادي و پياپي زمان مي خواهد و فعلاً نبايد از خود چنين انتظاري را داشت ولي مي شود اسبابي را فراهم ساخت كه اجمالاً در نمازها حضور قلبي و حالات خوشي به دست آورد كه برخي از آنها عبارتند از: 1- از بين بردن زمينه حواس پرتي و خواطر: بايد در رفتار و گفتار شبانه روزي دقت و مراقبه كرد كه كداميك از آنها فكر و خيال و حواس پرتي را تشديد مي كند مثلاً گاهي بحث هاي جدلي سياسي يا غير سياسي خواطر انسان را زياد مي كند و يا كدورت و برخورد با فلان دوست يا فلان خويشاوند حواس انسان را پرت مي كند و دهها مثال ديگر كه در زندگي روزمره بسياري از افراد وجود دارد و از عامل شدت بخش خواطر و حواس پرتي هستند خوب دقت شود كه اگر زمينه اين چناني در زندگي شما وجود دارد برطرف شود اين خود جزء مهمترين كارها مي باشد. 2- زمينه سازي براي حضور قلب: اين خود چند چيز را مي طلبد: الف) اقبال قلب: گاهي قلب انسان به انجام يك امر معنوي و عبادي خاصي رغبت و اقبال دارد مثلاً دلش مي خواهد نماز بخواند يا فقط دلش مي خواهد الان قرآن بخواند يا دلش مي خواهد الان دعا و فلان مناجات را بخواند يا حتي دلش مي خواهد الان غزل عرفاني و شعر معنادار را بخواند به هر كاري كه قلب تمايل و كشش و نسبت به آن اقبال و نشاط داشت به همان كار پرداخته شود امام علي(ع) مي فرمايند: {Hان للقلوب شهوه و اقبالاً و ادباراً فأتوها من قبل شهوتها و اقبالها فان القلب اذا اكره عمي H}؛ {Mبراي دلها خواهش و رو كردن و پشت كردني است پس شما از ناحيه همان خواهش و رو كردن دلها به آنها بدهيد زيرا هر گاه قلب با ناخوشايندي بر كاري واداشته شود كور مي گرددM}. با رعايت اين دستور قلب با زمزمه هاي معنوي پرورش مي يابد و به آنها انس مي گيرد در سايه اين انس گرفتن قطعاً به مرور زمان نمازها هم با حال حضور بيشتري برگزار مي شود. پس اگر كاري كنيم كه خداوند را واقعاً دوست داشته باشيم دل همانجا مي رود كه به آن علاقه دارد. با زور و نذر و تنبيه خود حضور قلب حاصل نمي شود. بايد ريشه اصلي حل شود، اگر انسان به خداوند علاقه داشت حتي در غير نماز هم دهنش متوجه به او است، حتي اگر در محيطي شلوغ و پر سر و صدا باشد. ب ) فراغت بال قبل از نماز: قبل از هر نماز بايد از هر كاري دست كشيد و به مدت تقريباً يك ربع تا نيم ساعت مشغول كاري شد كه افكار و خيالات روزمره صفحه دل را خلوت كند بهترين كار هماني است كه در مورد قبلي توضيح داشته شد به قلبش بنگرد كه به چه چيزي اقبال دارد به همان كار بپردازد اگر قلب به هيچ كاري از امور معنوي رغبت نداشته داراي عللي است كه دو علت آن در دو مورد بعدي روشن مي شود. ج ) نشاط داشتن: منظور از نشاط اين نيست كه انسان خوشحال و خندان باشد بلكه يعني كسالت و بي حالي را از خود دور سازد گاهي در اثر اشتغال روزمره خستگي و كسالت انسان را مي گيرد اين كسل بودن و نشاط نداشتن هم براي خوب عمل كردن مورد قبلي مضر است و قلب كمتر رغبت و اقبال به امور معنوي پيدا مي كند و هم براي خود نماز خواندن با حضور قلب مضر است امام محمد باقر(ع) در قسمتي از روايتي مي فرمايند: {H... و لا تقم الي الصلاه متكاسلا و لا متناعسا...H}؛ {Mدر حال كسل بودن و سستي نزديك به خواب (و خميازه كشان) به نماز مشغول نشويدM}، {V(وسائل الشيعه، ج 4، ص 677، به نقل از سرالاسرار)V}. پس اين نشاط هم بايد در آن چند دقيقه فراغت بال قبل از نماز حفظ شود تا قلب به امور معنوي و حال آور اقبال و توجه كند و هم بايد هنگام خواندن خود نماز حفظ شود. د ) فراغت فكر از شكم: نه انسان بايد در چند دقيقه فراغت بال و نه در حال نماز آنقدر گرسنه باشد كه گرسنگي و سوزش شكم فكر را مشغول سازد و حواس را پرت كند و نه بايد آنقدر سير باشد كه پركردن شكم و سنگيني آن فكر را مشغول سازد هر دوي اينها هم براي مورد «ب» يعني فراغت بال قبل از نماز مضر مي باشد و نمي توان از آن چند دقيقه قبل از نماز خوب استفاده كرد (و اين همان علت دومي است كه با اين حال شايد قلب به هيچ امر معنوي اقبال و رغبت پيدا نكند) و هم براي مورد «ج» يعني نشاط داشتن مضر است در واقع اين فراغت فكر از شكم يكي از اسباب ايجاد كننده آن نشاط داشتن مورد قلبي است ولي به دليل مهم بودن آن مستقلاً ذكر شد در همان ادامه روايت قبلي مي فرمايند: {H... و لا متثاقلاً فانها من خلال النفاق...H} و نيز با سنگيني و پري شكم به نماز نايست زيرا آن موارد پيش گفته از شكاف نفاق برمي خيزد يعني نماز خواندن با اين حالات ناشي از نفاق است زيرا ظاهرش حكايت از اين مي كند كه توجه به خدا دارد چون به نماز ايستاده ولي باطنش هيچ اقبال و توجهي به خدا ندارد و اين دوگانگي ظاهر و باطن انسان يعني نفاق براي حفظ نشاط بايد اسبابي را قبل از وقت فراغت بال فراهم كرد از جمله اينكه اگر نيازي به خوابيدن است مقداري استراحت شود و اگر با خوردن مختصر چيزي مثل چند دانه خرما يا ميوه اي يا آب ميوه و... نشاط حاصل مي شود حتماً بايد چنين كرد. ه) رعايت آداب ظاهري نماز: در رساله هاي عمليه بعضي از چيزها را در حال نماز مكروه شمرده اند مثلاً نماز خواندن مقابل دري كه باز است يا روبروي عكس و مجسمه چيزي كه روح دارد و كلاً تمام چيزهايي كه ممكن است حواس نمازگزار را پرت كند و يا هر چيزي كه با خشوع در حال نماز سازگاري ندارد مثل انگشت شكستن، بازي با سر و صورت و... بايد ترك شود از آن طرف چيزهايي مثل در حال قيام به مهر نگاه كردن و هر چيزي كه باعث تمركز است رعايت شود. و ) نظم داشتن در نماز اول وقت: خود نظم دغدغه فكري را از بين مي برد نماز و امور عبادي اگر با نظم انجام گيرد در حضور قلب مؤثر هستند. 3- عزم جزم: هم تمام موارد پيش گفته با عزمي جزم و تصميمي قاطع انجام گيرد و هم وقتي وارد نماز شديد خيلي سفت و محكم بنا را بر اين گذاريد كه در حد توان افكار وهم خيالات و حواس پرتي را كنار گذاريد رعايت كردن دقيق موارد قبلي در موفقيت اين عزم نسبت به خود بسيار مؤثر است هر چه آن ها دقيق تر انجام گيرد در خود نماز هم موفق تريد (براي آگاهي بيشتر رجوع شود به كتاب حضور قلب در نماز تأليف آقاي علي اصغر عزيزي تهراني).

مركز فرهنگي نهاد رهبري در دانشگاه ها

بازگشت