كساني مدعي اند كه به مراتب بالاي عرفان رسيده اند، ليكن نماز نمي خوانند.اينان مساله پرستش خداوند را چگونه تفسير مي كنند؟


اينها كه نام برديد نه تنها به هيج مرتبه اي از عرفان نرسيده اند بلكه به درجات حيواني سقوط نموده اند؛ زيرا عبادت رمز انسانيت و امتياز او از ساير حيوانات است و هر چه يقين و عرفان بيشتر باشد عبادت از اوج بيشتري برخوردار است؛ چنان كه در عبادات حضرت علي(ع) پيشواي عارفان مشهود بوده است. اينها گمراهاني اند كه گمان مي كنند معرفتي پيدا كرده اند. ليكن ديگران را چون خود فريب داده و گمراه مي كنند. و چنان چه آنان حلول و فناي في الله را جهت توجيه بي توجهي خود نسبت به عبادات الهي همچون نماز روزه و ... مطرح مي كنند و مي گويند: اين عبادات قشري است و ما به لب آن نائل گشته ايم سخني پوچ و بي معناست. زيرا هر يك از مراتب وجود انسان اعم از جسم و روح حظي از عبادت دارند و عابد حقيقي با تمام وجود عبادتگر حق است و همواره حافظ قشر و لب شريعت با هم است. مرحوم شيخ صدوق در«باب حادي عشر»اين گرايشات را شرك به خدا مي داند. عرفان و شناخت واقعي خدا بنده را لحظه به لحظه مطيع تر مي كند و از عشق به او در عبادت لذت بيشتر مي برد تا آن جا كه گاهي يك شب را به ركوع و شبي ديگر را به سجود و ... مي گذراند و هرگز خسته و ملول نمي شود و نمي تواند غذاي معنوي و روحي عبادت و عشق به الله را ترك كند.

مركز فرهنگي نهاد رهبري در دانشگاه ها

بازگشت