(2)و(1)روح ا... عزيز ‍! جواب دادن به بزرگتر دو جور مي تواند باشد اول اينكه جواب او راپس مي دهيم وهر چه گفت مجبور است دوتا بشنود ومادراين نوع جواب دادن نوعي به بزرگترمان توهيم كرده ايم وباعث تحقير (يعني كوچك و پست شمردن ) او شده ايم . مخصوصاً اگر آن بزرگتر خداي نكرده پدر يا مادرمان باشد كه احترام هر دوي آنها هميشه وحتي اگر بدترين پدر ومادر روي زمين باشند , بازهم بر ماوجب است .دوم اينكه جواب سربالا مي دهيم يعني به آنها به آنچه ازما خواسته اند عمل نمي كنيم بلكه بي خيالي خودمان را هم به راحتي مطرح مي كنيم اما فرق اين جور جواب دادن با جواب دادن اولي دراينست كه اينجا , جواب ما توهين وتحقير و پرخاش ندارد .

( مثال مي زنم : به شما كه آقا پسر توانايي هستي مي گويند برونان بخر وممكنست تواز اينكار متنفرباشي )

درصورت اول ممكن است بگويي : آخ همش نان بخر همش نان بخر چقدر شما پر خور هستيد . چقدر تنبل هستيد خودتان بخريد .به من چه ...(خداكند تواز اين دسته پرخاشگرهاي كم ادب نباشي)

ودرصورت دوم ممكن است بگويي : خسته ام . يابگويي باشه بعداَ .

حكم جوابها از اينقرار است كه دراسلام توهين كردن وتحقير كردن ديگران , حرام است وخودت مي داني كه هر حرامي عذاب سختي دارد . پيامبر مي فرمايد : ((هركس به يكي ازدوستان من اهانت كند , مثل اينست كه كمرجنگ با من بسته است )) وحتماً تو دوست نداري مثل كساني باشي كه كمر جنگ با پيامبر بسته بودند مثل ابوجهل _ ابوسفيان و... امام صادق( فرموده اند : هركس مومني راپست وحقير كند خداوند از پست كردن و دشمني كردن با او با ز نمي ايستد تا ازآنچه تا آن مومن كرده پشيمان شود ودل آن مومن را شاد كند . وحتماً تو پسرخوب دوست نداري دشمن خدا باشي .

بنابراين حديثها نتيجه مي گيريم جواب دادن نوع اول حرامست وباعث ايجاد دشمني بين خدا وبنده كم ادب مي گردد اما جواب دادن نوع دوم كه شامل تحقير وتوهين نيست حرام نيست .(1) اما به همان اندازه كه از خوشرفتاري و نيكي دوراست

مي تواند باعث دوري ما از نعمتها ي خدا شود وبرعكس هر چه جوابهاي ما همراه احترام به بزرگتر وشادكردن او باشدحمي تواند باعث دسترسي ما به نعمتهاي بيشتري از نعمتهاي خداوند گردد. مثلاً پيامبر ( فرموده اند : هر بنده اي از امت من كه بابرادر مومن خود با لطف ومهرباني رفتار كند , خداوند از خدمه بهشت براي او خدمتكار قرار مي دهد(2). امام صادق ( فرمود : هركه به برادر مسلمان خود احترام بگذارد به خدا احترام گذاشته است .

يعني اگر ما جواب سربالا بدهيم گناه نمي كنيم ولي باعث خوشحالي خداوند هم نشده ايم ولي اگر مودب ومهربان جواب بدهيم خداوند راشاد وبزرگترمان را هم با خودمان مهربان مي كنيم وهر عاقلي مي فهمد كه راه دوم بهتراست يعني اگر نمي خواهي نان بخري وقراراست به بزرگترت بگوي كه نمي تواني تنها راهش پرخاش , توهين يا بي خيال بودن نيست مي توان مودب بود ومثلاً مي توان گفت : الان خيلي خسته ام يا درس دارم اجازه مي دهيد دوساعت ديگر بروم ؟ يا انواع ديگر ...

برادر خوبم ! اصلاً چطوراست بياييم و بفهميم چه چيز باعث تند حرف زدن آدم مي شود حتما تو خودت مي داني كه تند گويي صفت خوبي نيست وضمن اين كه مثلاً تندگويي مي كني نگران هم هستي كه بالاخره با اين تند گوييها چه عذابي دركمين تو خواهد بود؟ پس چرانياييم واين عالم نگراني را از بين نبريم؟ ترا نمي دانم ولي خودمن زماني دچار تندگويي مي شوم ودوست دارم به ديگري پرخاش كنم وسرش داد بزنم كه از دست او عصباني ام ولجم درآمده واين تند گويي , دلم را خنك مي كند . (چرا دلم كه مي تواند آرام و بخشنده باشد (باگفتار يا رفتار آن طرف) پر ازعصبانيت شده ؟ چون كوچك است (2)وچرا من به او هيچ كمكي نكرده ام تا تنگي اش را با وسيع شدن وگسترده بودن عوض كند ؟(1)چرا به وسيله يك فرياد كه خيلي زشت و ناپسند است خنك مي شود وقدرت بخشش ندارد ؟چون ضعيف است چراضعيف است ؟ چون كوچك است ) وچون كوچك وضعيف است شيطان براحتي آنرا رهبري مي كند وحالا اين دل ضعيف كوچك كه خودش ا زپس خودش بر نمي آيد براي خنك كردن خودش زبان رادراختيار خود درمي آورد . اگر پا كمك زبان توانست به ديگري نيش بزند وحرص او رادرآورد شاد است اگر نتوانست ممكن است خداي نكرده دست آدم را هم دراختيار خودش درآورد . ديده اي بعضي بچه هاي لوس دفتر خواهر يابرادر خود را پاره مي كنند يا از اين كارها ؟ براي اينست كه دستشان دراختياز دلشان است ودلشان كوچك وضعيف است وزود ناراحت مي شود وزود انتقام مي گيرد .

پس بهترنيست بياييم ودلمان را وسيعتر كنيم يعني او راتربيت كنيم دستمان را زبانمان را چشممان را و... و... و ... حتي شكم و پاو دهانمان را؟

با اولي كه آدم مي خواهاتوپ را شوت كند توپ كج مي رود يا از ميدان بازي خارج مي شود بار ديگر, تعادل ندارد ممكنست پا يادستش درد بگيرد شايد هم لنگ كفشش از پايش دربيايد ولي وقتي تمرين كند وتمرين كند بالاخره روزي عضو تيم ملي مي شود !

رازش همين تمرين بود . ما مي توانيم دلمان راتمرين دهيم وتمرين دهيم تمرين دهيم . دل كه زمين بازي نمي خواهد درهمين اتفاقاتي كه مي افتد حرصمان كه در مي آيد به دلمان بگوييم فراموش كن . دل به زبان مي گويدداد بزن ! ما به



زبانمان بگوييم سكوت كن. دل به پايمان مي گويد لگد بزن ما به پايمان بگوييم بي حركت باش و... و... و... يعني به جاي اينكه دل , فرمانده ماباشد , ما فرمانده دل باشيم واين كار با تمرين حتما حاصل مي شود كمك خواستن از خدا رافراموش نكن واز همين امروز مربي دلت وسربازانش باشت سربازان دل تمام اعضاي بدنند. وقتي نامحرم مي بيني به چشمت بكو نگاه نكن . وقتي سيري ودلت هنوز غذاي خوشمزه مي خواهد به شكم و دهانت بگو ديگر كافيست وقتي گرسنه اي و غذا كم است به شكمت بگو ديگران هم شكمي دارند كه گرستگي را حس مي كند وبايد غذا برابر تقسيم شود ...و...و...

اميدوارم فرمانده موفقي باشي

وخبر پيروزيت را برايم بنويسي

(3) كسيكه نمازش را عمداَ واز دستي نمي خواند ونمازش كه قضا شد و وقتش گذشت , حسرت نمي خورد فقطمي تواند كسي باشد ك از ارزش نماز خبر ندارد . دقيقاً مثل تو و يك بچه كوچك , اگر به يك بچه كوچك يك شكلات ويك هزار توماني تعارف كنند او شكلات را انتخاب مي كند چون مي داند كه شيرين ايت وشيريني را دوست دارد اما از هزار شكلاتي كه مي تواند با هزار توماني بدست بياورد بي خبراست ولي تو حتما همان هزار توماني را انتخاب مي كني چون از ارزش آن آگاه هستي .(3) نماز هم مثل همان پول براي بعضي ها ناشناخته است . هروقت اذان مي گويند نگران هستند كه آه! باز بايد نماز بخوانم . وضو بگيرم ! وبعد به راحتي ولش مي كنند ونمي خوانندنمي دانندچندين برابر هزار توماني , نماز ارزش دارد . عذاب كسي كه نماز را ترك كند ونخواند اينست كه ...ولي اگر دوست داشتي به ارزش واهميت نماز باخبر شوي يك نامه بنويس ومارا خبر كن تا باز , جوابش را برايت بنويسم .



(1)دلت با نور خدا روشن باد. وآدم را گرفتار عذاب نمي كند

(2) امت پيغمبر يعني همه كساني كه پيامبرشان محمد (ص) است .

(3) واگر يك شكلات گم كني يا كمي غصه مي خوري يا اصلاً غصه نمي خوري چون براحتي باز مي تواني آنرابدست آوري واگر هزار توماني يا دوچرخه ات را گم كني خيلي حسرت مي خوري چون يا ديگر بدست نمي آوري ويا هرچه بدست آوري مي گويي اگر آن هم بود دوتايا سه تا يا ... بيشتر مي شد .



مؤسسه پيوند با امام