حضور قلب در نماز چيست؟ در نماز آيا مقام حضور برتر است يا محضر، چرا؟




در پاسخ قسمت اول سؤال كه معناي حضور قلب خواسته شده است مناسب است تعريف حضور قلب از ديدگاه حضرت امام (ره) بيان نماييم.

و آن چنان است كه انسان در وقت اشتغال به عبادت، خود را از اشتغالات و هموم دنيايي فارغ كند؛ و توجه قلب را از امور متفرقه و خواطر متشتته منصرف نمايد؛ و دل را يكسره خالي و خالص براي توجه به عبادت و مناجات با حق تعالي نمايد.

از آنجا كه حضور قلب مراتبي دارد و اين مراتب متفاوت است معناي متفاوتي در طول يكديگر پيا خواها كرد. حضرت امام دربارة مراتب حضور فرموده اد كه اول مرتبه حضور اين است كه بنده در پيشگاه خداوند فقط اين مقار به عبادتش توجه داشته باشد كه در حال حمد و ثناي خاي خويش است. بعد مي فرمايند مانند كودكي كه مي بيند شاعري در مدح كسي يا در محضر پادشاهي اشعاري مي خواند ولي نمي فهمد كه او چه مي گويد، فقط همين مقار احوالش را درك مي كند كه در حال اظهار ارادت و حمد و ثنا است. پايين ترين مرتبة حضور قلب در عبادت اين است كه از معناي عبادت فقط حمد و ثنا بصورت كلي در قلب هست و به اين اندازه توجه دارد اما خودش به اين نيست كه چه مي خواند و معاني آنچه مي خواند چيست؟

مرتبه بالاتر از اين يعني مرتبة دوم حضور اينست كه به مفاهيم كلماتي كه در عبادت مي گويد توجه كند و آنچه را كه مي گويد از لحاظ معاني عرفي بفهمد. مثلا بداند الحمد الله رب العالمين يعني چه؟

پروردگار را صدا مي زند الرحمن الرحيم به صفاتي كه براي خدا ذكر مي كند توجه داشته باشدمالك يوم الدين و اين كه از خدا چه مي خواهد و چه ادعايي مي كند مرتبة دوم حضور است. مرتبة سوم حضور داشتن معارفي است كه بواسطة آن معارف قرآني و عالي تر كه نسيبت به پروردگار متعال است مثل معارفي كه در حقيقت توحيد است- و در

حقيقت توحيد همة موجودات در واقع ظهور حضرت حق، تجليات اسملاء و صفات او او هستند و او حاضر در همه جاست- كه در اين مرتبه از حضور قلب به معارف عالي تر، دقايق و لطائف ذوقي و عرفاني كه آگاهي دارد توجه مي كند و به حضورش عمق مي بخشد. در مرتبة عالي تر، صرف معارف نيست بلكه بالاتر از آن، قلب و چشم و گوشش باز شده و مشاهدات و مكاشفاتي دارد و تجليات افعالي، صافتي و ذاتي الهي را دريافت مي كند. مثلا وقتي مي گويد، سجان ربي العظيم و بحمدهواقعا تجليات اسم عظيم الهي را به چشم قلب شمي بيند و به تأثير آن عظمتي كه ديده به ركوع مي رود. و وقتي مي گويد سبحان ربي الاعلي و بحمده به سبب تجلي اسم اعلاي الهي. قلب نسبت به حقيقت اين اسم، معرفتي و ذوقي و مشاهده اي پيدا كرده ن با همه وجود به تأثير آن اسم اعلاي الهي كه دريافت كرده به خاك مي افتد. پس معناي حور براي هر كدام از اين مراتب فرق مي كند ولي با هم مغايرت ندا رند.

مطلب دومي كه راجع به ان سؤال شده اينست كه مقام حضور و محضر با يكديگر چه تفاوتي دارند؟ حضرت امام اين مطلب را اينگونه توضيح فرمودند: از حضرت رسول اكرم (ص) روايت است كه: اعبد الله كانك تراه فان لم تكن تراه فانه يراك عبادت كن خداي تعالي را چنانچه كه گويا او را مي بيني و اگر تو او را نمي بيني او تو را مي بيند. از اين حديث شريف استفاده دو مرتبه از مراتب حضور قلب مي شود يكي آنكه سالك مشاهد جمال جميل و مستغرق تجلايت حضرت محبوب باش بطوريكه جميع مسامع قلب از ديگر موجودات بسته شده و چشم بصيرت به جمال پاك ذوالجلال گشوده گرديده و جز او چيزي مشاهده نكند في الجمله مشغول حاضر باشد و از حضور و محضر نيز غافل باشد و مرتبه ديگر كه نازلتر از اين مقام است آن است كه خود را حاضر محضر ببيند و ادب حضور محضر را ملحوظ دارد. جناب رسول اكرم مي فرمايد اگر مي تواني از اهل مقاماول باشي عبادت خدا را آن طور به جا آور و الا از اين معنا غافل مباش كه تو در محضر روببيتي پس مقام اول اينست كه خدا را احضار ببنيد و مقام دوم اينست كه خودش را حاضر در محضر خدا ببيند يعني خود را محضر الهي حاضر ا ست. مثل سخني كه مولا علي (ع) مي فرمايد: لم اعبد ربا لم اره و لكن تراه القلوب بحقايق الايمان خدايي را كه من نديده باشم نمي پرستم و لكن قلبها او را به حقيقت ايمان مي بيند.



مؤسسه پيوند با امام

بازگشت