براي اينكه نمازي كه ميخوانيم حكم عادت پيدا نكند و هميشه مشتاق براي خواندن نماز باشيم و از خواندن نماز لذت ببريم چه اعمالي را بايد انجام دهم؟ براي حضور قلب چه بايد كرد؟




عوامل متعددي در اين كه انسان از عبادت خدا لذت ببرد وجود دارد كه به برخي از آنها اشاره ميشود:

الف ـ براي درك لذت هر عبادت شكي نيست كه يكي از عوامل مهم، شناخت و معرفت خداوند متعال است كه به ميزان تقويت اين شناخت و معرفت، درك و شعور و به تبع آن لذت حضور بيشتر سراغ انسان خواهد آمد.

بدون اين شناخت هيچ انگيزهاي براي عمل ندارد و اگر عملي را هم انجام دهد در حد تكليف خواهد بود كه لذت در آن ميسر نيست.

حضرت امام ( در اين رابطه گويند: ما تكاليف الهيه را سربار امور ميدانيم، البته امري كه تحميل برشخص شد و سربار زندگاني گرديد، در نظر اهميت نخواهد داشت. بايد سرچشمه را اصلاح كرد و ايمان بخدا و فرمايشات انبياء پيدا كرد تا كار اصلاح شود همه بدبختيها از ضعف ايمان و سستي يقين است.

ب ـ فقر و نياز خويش را درك كند تا به ذل عبوديت حق برسد. در اين مورد نيز به ميزاني كه انسان توجه كافي به ذلت خويش و فقر خود در درگاه حق متعال نمايد، به حقيقت عبوديت و بندگي پروردگار بيشتر خواهد رسيد.

ج ـ انجام عبادت از روي نشاط و بهجت قلب و پرهيز از كسالت وادبار نفس در وقت عبادت، چنانكه حضرت امام خميني( در كتاب آداب معنوي نماز ميفرمايند:

وقتي را كه براي عبادت انتخاب ميكند، وقتي باشد كه نفس را به عبادت اقبال است و داراي نشاط و تازگي است و خستگي و فتور ندارد، زيرا كه اگر نفس را در اوقات كسالت و خستگي وادار به عبادت كند ممكن است آثار بدي به آن مترتب شود كه از جملة آنها اين است كه انسان از عبادت منزجر شود.

دـ توجه به معاني و حقايق بندگي و روح عبادت خداوند نيز نقش بسزايي در ايجاد آن لذت دارد كه رهبر انقلاب ميفرمايند:

اگر توجه به معاني باشد، دعا و ذكر و نماز براي جوان شيرين خواهد بود و مطلق خسته كننده نخواهد بود، ببينيد هر كسي كه از نماز خسته ميشود، يا معناي نماز را نميداند، يا توجه نميكند، و الله اگر كسي معناي نماز را بداند و به نماز هم توجه بكند امكان ندارد از نماز خسته بشود، اصلاً امكان ندارد.

اما براي ايجاد حضور قلب در نماز حضرت امام خميني( در اربعين حديث ميفرمايند: آنچه باعث حضور قلب ميشود دو امر است، يكي فراغت وقت و قلب و ديگري فهماندن به قلب اهميت عبادت را و مقصود از فراغت قلب آن است كه انسان در هر شبانهروزي براي عبادت خود وقتي را معين كند كه در آن وقت خود را موظف بداند فقط به عبادت و اشتغال ديگري را براي خود در آن وقت قرار ندهد و ... و از فراغت وقت مهمتر فراغت قلب استبلكه فراغت وقت نيز مقدمهاي براي اين فراغت است و آن چنانست كه انسان در وقت اشتغال به عبادت، خود را از اشتغالات و هموم دنيايي فارغ كند و توجه قلب را از امور متفرقه و ظواهر متشتته منصرف نمايد و دل را يكسره خالي و خالص براي توجه به عبادت و مناجات با حق تعالي نمايد.

و در رابطه با اهميت نماز هم سخن بسيار گفته شده است. بهرحال نماز عمود دين است و اگر قبول بشود بقيه اعمال پذيرفته ميشود و اگر رد شود اعمال ديگر نيز رد ميشوند، در اين رابطه به كتاب اربعين حديث صفحه 425 به بعد و كتاب آداب الصلوه امام خميني( مراجعه كنيد.







مؤسسه پيوند با امام

بازگشت