براي آن كه نماز در نظر انسان امري تكراري تلقي نشود، چه كار بايد كرد؟


خداوند در آيه 2 سورة مؤمنون ميفرمايد: ]مؤمنان[ كساني ]هستند[ كه در نمازشان خاشعند. بنابراين خشوع در نماز علامت ايمان است نه نماز خواندن، براي تحصيل خشوع و حضور قلب در نماز امور ذيل توصيه شده است:

1. انديشه در اهميت و آثار نماز:

اگر گوهر گرانبهايي و يا يك انگشتر، به ارزش صدهزار تومان، گم كنيم تا مدتي آشفته خاطر ميگرديم و شبها خوابمان نميبرد، اين در حالي است كه دو ركعت نمازي را كه به همه دنيا و لذتهاي آن ميارزد، از دست ميدهيم و ناراحت نميشويم!

پس در مرحله اول بايد در اهميت و آثار ارزشمند نماز بينديشيم تا پي ببريم با اين نمازهاي فاقد حال و توجّه و حضور قلب، خود را از چه فوايد و بركاتي محروم ساختهايم! قرآنكريم كسالت در نماز و بيميلي به اين فريضة الهي را از اوصاف منافقين بر شمرده دربارة آنان ميفرمايد:... و چون به نماز ميايستند با حال بي ميلي نماز ميگذارند و براي مردم ريا ميكنند و جز اندكي ياد خدا نميكنند(نسأ/ 142).

2. كنترل افكار خود قبل از شروع نماز:

از جمله كارهايي كه براي تحصيل حضور قلب و توجه بايد انجام داد، اين است كه انسان، پيش از نماز لحظاتي را به تفكر مشغول گردد و توجّه خود را به خدا معطوف سازد، براي چند دقيقه در محل نماز، خود را از غير خدا فارغ كند، دل را از افكار و خيالهاي واهي خالي سازد و با متمركز ساختن حواس خود، و فراموش كردن گرايشهاي دنيوي، سعي كند حضور قلب پيدا كند البته با تفكر و پشيماني در اثر از دست دادن منافع معنوي نماز، و جبران زيان و خسارتهاي گذشته، اين مهم بهتر حاصل ميگردد.

3. انديشه در عظمت خداوند:

وقتي انسان در برابر هم نوع خود قرار ميگيرد، مواظب رفتارش هست و حواسش را جمع ميكند، وقتي باور كرديم كه در حضور خدا هستيم و خداوند از روي لطف به ما اجازه داده در حضور او بايستيم و با او سخن گوييم و به در دل و مناجات بپردازيم، آيا جا دارد از او غافل شويم؟ به همين جهت است كه در روايت آمده است. كسي كه نماز ميخواند، ولي دل به نماز نميسپرد، آيا نميترسد كه او را به صورت الاغ مسخ كنم يعني، غفلت و بيتوجهي در نماز آن قدر زشت است كه كسي به آن مبتلا گردد. مستحق اين است كه به صورت حيواني مسخ شود.

قرآن درباره نمازگزارني كه از ياد خداوند غافل هستند ميفرمايد: فويل للمصلّين #الذين هم عن صلاتهم ساهون # الذين هم يرآءون ; يعني: پس واي بر نمازگزاراني كه در نماز خود سهلانگاري ميكنند، همان كساني كه ريا ميكنند. (ماعون/ 4ـ6)

4. در هنگام نماز سعي كنيم، معاني جملاتي را كه بر زبان جاري ميكنيم، تصور كنيم و در آنها بينديشيم و با تأمل نماز بخوانيم. به طوري كه اگر قبلاً در يك دقيقه، يك ركعت ميخوانديم، اينك يك ركعت را در دو دقيقه بخوانيم و اين براي كسي كه ميخواهد به حضور خدا برود وقت زيادي نيست.

5. امام سجاد7 ميفرمايد: وقتي نماز ميخواني فرض كن (در آستانة مرگ هستي) و آخرين نمازت را ميخواني. اگر انسان بداند، از عمرش تنها به اندازه خواندن چند ركعت نماز باقي مانده است، حواسش را جمع ميكند و سعي ميكند نمازش را بهتر و شايستهتر بجا آورد و از كاستيهايش توبه ميكند. حال كه ما نميدانيم عمرمان تا كي باقي است، فرض كنيم اين آخرين نمازي است كه بجا ميآوريم. چنين تصوري باعث ميگردد در برابر شيطان مقاومت كنيم و او را از خود برانيم، از لحظات و دقايقي كه در نماز سپري ميكنيم، بهره شايان ببريم.

6. سعي كنيم دعاهايي را كه براي قبل از شروع نماز و نيز بعد از نماز وارد شده، بخوانيم. كسي كه به مجرد گفتن: السّلام عليكم و رحمة اللّه بركاته از جاي بر ميخيزد و به دنبال كارش ميرود، گويا تا حال نزد خدا زنداني بود و انتظار ميكشيد هر چه زودتر درِ زندان و قفس گشوده شود، تا خود را نجات دهد. پس لازم است بعد از نماز، انسان دست به دعا بلند كرده و براي خود و ديگران دعا كند.(راهيان كوي دوست، مصباح يزدي، ص 77 ـ 88، انتشارات شفق قم، 1375 ش / جهت آگاهي بيشتر در اين زمنه ر.ك: به كتاب حضور قلب در نماز از ديدگاه عالمان رباني و عارفان الهي، نوشتة محمد بديعي و صلاةالخاشعين آيتاللّه شهيد دستغيب.)

7. استعاذه و پناه بردن به خداوند متعال از شرّ وسوسههاي شيطان قبل از نماز ; چنان كه رسولاكرمو پيشوايان معصوم: قبل از شروع به قرائت نماز، از شرّ شيطان به خداوند متعال پناه ميبردند (يعني ميگفتند: اعوذ بالله من الشيطان الرجيم)(ر.ك: وسائل الشيعه، شيخ حر عاملي، ج 6، ص 133 ـ 136، مؤسسه آلالبيت، قم.) بنابراين، نمازگزار با رعايت نكات مذكور ميتواند در نماز احساس لذت نمايد و هيچگاه براي او تلقي نشود كه تكرار نماز ملالآور است.

امام رضا7 ميفرمايد: آنچه باعث حضور قلب شود دو امر است: يكي فراغت وقت و قلب و ديگر اهميت عبادت را به قلب فهماندن. و مقصود از فراغت وقت آن است كه انسان در هر شبانهروز براي عبادت وقتي را معين كند كه در آن وقت، خود را موظف بداند فقط به عبادت بپردازد و اشتغال ديگري براي خود در آن وقت قرار ندهد... البته اوقات نماز را كه مهمترين عبادات است بايد حفظ كند و آنها را در اوقات فضيلت به جا آورد.

...و از فراغت وقت مهمتر فراغت قلب است. بلكه فراغت وقت نيز مقدمهاي براي اين فراغت است و آن چنان است كه انسان در وقت اشتغال به عبادت خود را از اشتغالات و هموم دنيايي فارغ كند و توجه قلب را از امور متفرقه و خواطر متشتته منصرف نمايد و دل را يكسره خالي و خالص براي توجه به عبادت و مناجات با حقتعالي نمايد.(ر.ك: چهل حديث، امام خميني;، ص 426ـ428، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام.)



فرهنگ ومعارف قرآن

بازگشت