با توجه به اينكه عدّهاي با انجام ورزش يوگا به مراتبي از سير و سلوك و طيالارض ميرسند در حالي كه نه تنها رعايت شئونات ديني را نميكنند بلكه حتي نماز هم نميخوانند. توجيه اين مسئله از نظر لطف خداوندي چيست؟(با استفاده از آيات)


خواهر و دوست گرامي، با توجه به سؤال جنابعالي به نظر ميرسد براي شما خلط مبحث پيش آمده باشد. آن چه در سؤال مطرح فرمودهايد 2 موضوع جداگانه است: موضوع اول سير و سلوك است يعني آنچه اسلام آن را تأييد ميكند. افراد فراواني با رياضتهاي شرعي و بندگي خدا، هم سعادت جهان ابدي را كسب كردهاند و هم به دليل قوّت روحي كه يافتهاند توانهاي خارقالعادهاي به دست آوردهاند، مانند طيالارض يا ارتباط با عوالم غير محسوس كه نمونه آن از علماي شهرة عصر ما آيتالله بهأالديني (;) و آيتالله بهجت (حفظهالله) ميباشند. چنين سير و سلوكي بر اساس دستورات شرع و وظايف و تكاليف الهي و ديني انجام شده و مورد تأييد شرع نيز ميباشد. اما موضوع دوم، اين است كه كساني به قول شما نماز هم نميخوانند ولي تواناييهايي را در امور خارقالعاده دارند. اين هم نمونههاي فراواني دارد و مشهورترين آنها، مرتاضان هندي هستند كه نه تنها نماز نميخوانند بلكه مسلمان هم نيستند و يا حتي ممكن است اديان غير الهي را هم پذيرفته و يا مشرك باشند. سؤال اين است كه اينها چطور به اين جهات دست يافتهاند؟ پاسخ اين خواهد بود كه با رياضتهاي فراوان و طاقتفرسايي كه از آنها نقل ميشود جسم را در شرايط سخت قرار ميدهند تا روح قوّت يافته و رشد كند بعد تا جايي ميرسند كه غيبگويي ميكنند يا به قطار در حال حركت دستور توقف ميدهند و قطار ميايستد و ... البته اين سير و سلوك الهي نيست، هر چند آثار و نتايجي مشابه آن را داشته باشد. اما اينكه لطف خدا در اين دو مطلب چگونه است؟ در فرازي از دعاي شريف ماه رجب ميخوانيم:«يا من يعطي من سأله يا من يعطي من لم يساله و من لم يعرفه تحنناً منه و رحمة» اي آنكه ميبخشد به هر كس كه از او درخواست كند. اي آنكه ميبخشد به هركس كه از او درخواست نميكند و به هر كس كه او را نميشناسد.

در نظام آفرينش تمام قوانيني كه در عوالم مختلف مقرر شده همه با كمك و فضل الهي به نتيجه ميرسد. چه استفاده كننده مؤمن باشد چه كافر. يعني همانطور كه هر كس ميوهاي را بخورد، ويتامين خاص آن ميوه در بدن او ثمر ميدهد خواه مؤمن باشد خواه كافر; در اين جريانات هم هر كس با مراقبتها و رياضتها و تمرين تمركز، روح را پرورش دهد نتايج ارتباط با عالم غيرمحسوس را مييابد چه مرتاض هندي باشد چه مؤمن موحّد. نهايتاً ممكن است اين سؤال باقي بماند كه: پس چه فرقي ميان بندگي خدا و رياضت مرتاضها؟! جواب اين است كه از ديد اسلام، قوانين تشريع، ادامة قوانين تكوين است. يعني همان كسي كه انسان را با اين ويژگيها خلق كرد، دستور استفادة صحيح از اين مصنوع را نيز تحت عنوان «شريعت و دين» مقرّر فرمود. حال اگر كسي به سليقة خود، روي يك جهت كار كند (مثلاً خيلي رياضت بكشد، اما نه در محدودة شرع) و نتايجي هم گيرش بيايد، اين علامت حقانيت آن فرد و استفادة صحيح از اين دستگاه خلقت نيست; بلكه چون جهت بندگي ندارد، اولاً به اين دستگاه ستم روا داشته و عواقب سوء آن را خواهد ديد. ثانياً چون مورد رضاي صاحب كار نبوده، نه تنها پاداش ندارد; بلكه مورد مؤاخذه قرار خواهد گرفت. «الذين كفروأ اعمالُهم كسرابٍ بَقيعةٍ يَحْسبُهُ الظَّمْأنُ مأا»(88) آنان كه كافرند اعمالشان در مثل به سرابي ميماند كه در بياباني هموار و بيآب كه شخص تشنه آن را آب ميپندارد. اما آن كس كه از راه اطاعت خدا و با رياضتهاي شرعي پيش رفته، هم بندگي خدا را كرده و هم رشد معنوي و سير و سلوك نموده و از نتايج آن بهرهمند گرديده و هم چون مطابق دستور صاحب كار از اين دستگاه استفاده نموده، رضايت او را كسب كرده و در مسير رحمت و پاداش اخروي و ابدي نيز قرار گرفته است. در مورد ورزش يوگا نيز بايد عرض كنيم با توجه به اينكه اين ورزش، حركات موزوني دارد كه بايد همراه با تمركز باشد;(89) حال اگر اين تمركز، در جهت خدا و نيروي مافوق نيروهاي مادي و فيزيكي قرار گيرد و شخص متوجه اين امر باشد كه همة قدرتها پرتوي از قدرت و ارادة پروردگار متعال است; مقدماتي كه با آنها سرو كار دارد او را در جهت سير وسلوك و قرب الهي كمك ميكند و چه بسا مراحل سير و سلوك را براي او هموار ميسازد. ولي اگر جهت فكري او غير خدا باشد و به خود و ساير موجودات و مقدمات نظر استقلالي داشته باشد، نه تنها او را در اين راستا (سير و سلوك) كمك نميكند، بلكه راه را بر او مسدود و يا مشكل مينمايد.

پاورقي:

88- رجوع كنيد به سورة مباركة نور آية 39 و 40 .

89- رجوع كنيد به كتاب ورزش يوگا.





جامعة الزهراء

بازگشت