اسرار و رموز معنوي و اجتماعي نماز چيست؟


اسرار و رموز نماز يكي و دوتا نيست كه بتوان در اين صفحات منعكس نمود، بلكه نماز معجوني است كه اسرار اجتماعي و اخلاقي و بهداشتي آن فزونتر از آن است كه در اين جا بياوريم، از اين نظر، دانشمندان اسلام، نوشتههائي دربارة آداب و وظايف نمازگزار، نوشته و گروهي گاميفراتر نهاده، درباره اسرار و رموز آن كتابهائي تأليف نمودهاند گاهي اين دو سنخ بحث بهم اشتباه ميشود، بحث پيرامون آداب و وظايف نمازگزار، با بحث درباره اسرار و رموز نماز بسيار فرق دارد چه بسا كتابهائي بنام اسرار صلاة و رموز نماز معروف شده ولي در حقيقت، توضيح آداب نماز است نه اسرار آن.
ما اكنون به برخي از جنبههاي معنوي و روحي و اجتماعي نماز اشاره نموده و گرد مسائل و مطالب پيچيده و مشكلي كه از سطح فكر اكثر خوانندگان دور است نميرويم اميدواريم كه صاحبدلان ما را در اين قسمت معذور دارند.
قرآن يكي از اسرار نماز را ياد خدا ميداند، و ميفرمايد: «اَقِمِ الصَّلاة لِذِكْري» طه/14 نماز را براي ياد من بپادار.
جاي گفتگو نيست كه ياد خدا، بسياري از فضائل را در انسان زنده ميكند، ريشه واقعي خيلي از روشهاي اخلاقي و تربيتي، ياد خداست، بلكه ميتوان گفت ضامن اجراء واقعي براي بسط عدالت، و گسترش حق و حقيقت و اجتناب از هر گونه تجاوز به حقوق فرد و اجتماع، همان ايمان به خدا و ياد خدا است.
ياد خدا بسان زنجيري است كه انسان را از بسياري از كارهاي ناشايست كه موجب خشم و ناخشنودي اوست، باز ميدارد، جواني كه با انواع وسائل هوسراني مجهز است، پايههاي حكومت غرائز طغيانگر در كانون وجود او مستحكم و پا بر جا است، و براي تمايلات جنسي و هوسهاي نفساني خود مرزي نميشناسد، يگانه وسيله براي كنترل كردن او همان ياد خدا و تذكر آفريدگار جهان است.
ياد خدا، ياد مقام اولياء، ياد درجات مردان خدا، ياد عذاب الهي، و كيفر خطا كاران، ياد حسابهاي دقيق و بي اشتباه روز رستاخيز، به خود كامگي و هوسراني اعتدال ميبخشد.
شما ميتوانيد مثال ديگري را فرض كنيد: ثروت اندوزي را فرض نمائيد كه براي غريزه مال اندوزي خود، حد و مرزي نميشناسد، ستمگري را در نظر بگيريد كه غريزه مقام خواهي و توسعه طلبي او روز افزون است و چيزي را در برابر اراده خود رادع و مانع نميداند. بطور مسلم ياد رحمت خدا، و كيفر خدا در تعديل اين افراد بي اثر نيست.
آئين اسلام پيوسته خواهان سعادت بشر و جامعه انساني است، از اين نظر هر فردي را موظف ساخته است كه در هر 24 ساعت پنج بار با تشريفات خاصي نماز بگزارد، يعني در طول اين ساعات پنج بار بياد خدا باشد، اوقاتي را كه براي اين عمل معنوي انتخاب نموده از هر نظر حساس است.
انسان از لحظه اي كه سر از خواب بر ميدارد، سرگرم كارهاي دنيائي است به طوري كه روح و روان فقط به ماده و ماده پرستي، ثروت و ثروت اندوزي، مقام و مقام خواهي، توجه دارد.
هنگام ظهر كه نداي موذن در چنين محيطي طنين ميافكند چنان دلها را تكان داده و به قلوب نورانيت ميبخشد كه تا مدتي اثر معنوي آن در روح و روان باقي ميماند.
اقامه نماز در اين لحظه كه وسائل غفلت و بي خبري از هر نظر فراهم است روح و روان را جلاء ميدهد عواطف انساني و سجاياي اخلاقي در سايه توجه به خدا زنده ميگردند، و نفس اماره را از تجاوز و تعدي باز ميدارد.
البته نماز علاوه بر آنچه گفته شد، يك سلسله اسرار اجتماعي ديگري دارد كه هر كدام در خور بحث گسترده اي است.
1 ـ نماز در اوقات معين، نموداري از وحدت و يگانگي ملت بزرگ اسلامياست. همه مسلمانان در وقتهاي مخصوصي رو به قبله ايستاده و با تشريفات خاصي، خداوند جهان را ميپرستند، اين خود نمونه بزرگي از اتحاد و يگانگي اين ملت است كه با ريسمان عبادت همه را به هم پيوسته و متحد كرده است.
2 ـ نماز در اوقات معين، رمز مساوات و برابري است زيرا تمام افراد بشر در ساعات خاصي بايد اين وظيفه خطير را انجام دهند، كوچكترين فرقي در اين باره ميان عالي و داني، غني و فقير آنها نيست.
هر گاه اين نمازها به صورت جماعت برگزار گردد اسرار و رموز ياد شده به صورت روشنتري جلوه ميكنند و سيماي وحدت و اتحاد، چهره مساوات و برابري، از صفهاي فشرده نمازگزاران، توجه هر فرد خودي و بيگانه را به خود جلب ميكند
3 ـ شخص نمازگزار ناچار است، براي صحت و قبولي نماز خود از بسياري از گناهان اجتناب ورزد ، ناچار است مكان و لباسي را كه در آن نماز ميگزارد، از طريق حلال تهيه كند، مجبور است پول آب غسل و وضو را از مال حلال بپردازد اين گونه تقيّد، باعث ميشود كه انسان در كار و كسب خود تجديد نظر نمايد و آنها را بر طبق موازين شرع انجام دهد.
ممكن است گاهي تصور شود كه ميان نماز گزاردن و اجتناب از بسياري از محرمات ملازمه اي نيست زيرا مرد نماز گزار ميتواند، مكان و جامه نماز را از مال حلال تهيه كند و به نماز اختصاص دهد، و در باقي امور به كوچكترين وظايف شرعي پايبند نباشد. ولي اين تصور درست نيست، زيرا در هزاران نفر شايد فقط يك نفر ميتواند به اين طرز زندگي كند، يعني فقط در مكان و جامه نماز و در پول آب و غسل و وضوء، مقيد بحلال بودن باشد، و الا افراد لا ابالي و بي بند و بار كه حلال و حرام را از هم نميشناسند نميتوانند خود را در امور نماز مقيد سازند و در قسمتهاي ديگر دست خود را باز بگذارند.
شايد آيه زير به همين مطلب اشاره ميكند، و ميفرمايد: «اِنَّ الصَّلوةَ تَنْهي عَنِ الْفَحْشاءِ وَالْمُنْكَرِ» عنكبوت/45 [نماز از كارهاي زشت باز ميدارد.]
در اين جا وجه ديگري را نيز ميتوان گفت و آن اين كه مقصود از اين كه نماز انسان را از گناه باز ميدارد اين نيست كه نماز علت تام و قطعي براي دوري از گناه است بلكه اثري كه نماز در روح و روان ما ميگذارد همان تقويت روح و ايمان و توجه به خدا است و اين توجه درجاتي دارد و درباره افرادي كه از ارتكاب بسياري از گناهان پروائي ندارند ياد خدا نسبت بترك گناهان تنها بصورت يك زمينه است نه علت تامه.
و به عبارت ديگر: مقصود قرآن كه ميفرمايد «نماز انسان را از گناه باز ميدارد» اين نيست كه هر فرد نماز گزار در برابر تمام گناهان معصوم ميگردد، بلكه مقصود اين است كه نماز موجب ياد خدا و سبب توجه به مقام ربوبي ميشود و اثر طبيعي يك چنين توجه اين است كه در انسان زمينه روح اطاعت و ترك گناه پديد آورد ولي در عين حال چه بسا ممكن است بر اثر ضعف توجه بخدا، عوامل نيرومندتري اثر آن را خنثي سازد. (الميزان 16/141)
خلاصه اگر نماز، نماز باشد، در همه كس، در برابر گناه تأثير خواهد كرد، گاهي اين تأثير بسيار نيرومند است و زماني كمتر، و اين، با تفاوت نمازها تغيير پيدا ميكند، هر قدر نماز با روح تر و كاملتر باشد، اثر تربيتي و بازداري آن از گناهان نيرومندتر خواهد بود.
4 ـ نماز حس اطاعت را در انسان زنده ميكند.
حس انضباط بسان ديگر ملكات فاضله، با تمرينهاي پي گير، در انسان پديد ميآيد، مدتها افسران رنج ميكشند تا حس انضباط را در سربازان ايجاد كنند، تا بسان عادت ثانوي و فطري، يك امر طبيعي گردد.
نماز در هر شبانه روز با فاصلههاي مختلف، اين حس را به طور واضح در انسان بوجود ميآورد، و انسان در سايه اين حس بطور خودكار از فرمانهاي بزرگ و نصايح حكيمانه پيروي كرده و رنجي در خود حس نميكند.
5 ـ نماز گزار بايد در مواقع مخصوص همه بدن را بشويد و بيشتر اوقات بايد وضو بگيرد، و نظافت بدن و مواضع وضوء را از هر نظر مراعات كند، اگر در اين راه مستحبات وضوء را از شستن دهان (مضمضه) و بيني (استنشاق) و نظافت لباس و سجده گاه و … مراعات نمايد موجبات سلامت بدن را فراهم نموده است.
6 ـ شرط پذيرفته شدن نماز اين است كه شخص نمازگزار در انجام اين كار بايد اخلاص داشته و از انگيزههاي پست مادي مانند جلب كردن ديگران (رياء) به دور باشد.
مقصود از اخلاص جز اين نيست كه انگيزه عبادت و پرستش جز اجراي فرمان خدا يا بالاتر جز شايستگي ذات او براي عبادت، چيز ديگري نباشد.
وجود «اخلاص» در يك مورد باعث پرورش اين صفت عالي در انسان ميگردد، كه خود مبداء بسياري از فضايل اخلاقي و سجاياي ارزنده اي ميباشد انسان با اخلاص كه كار را براي خدا و به منظور تأمين مصالح جامعه انجام ميدهد، به عمق كار بيش از ظاهر ميپردازد و به جاي آرايش ظاهري به اتقان كار و نتايج ارزنده آن فكر ميكند.
سخني از امام صادق (ع) پيرامون نماز
در اهميت نماز همين بس كه ابو بصير ميگويد: پس از در گذشت امام صادق براي عرض تسليت به خانه امام رفتم تا چشم «ام حميده» مادر امام كاظم، به من افتاد اشكهاي وي جاري گشت من نيز گريه كردم
سپس ام حميده جريان زير را نقل كرد و گفت:
ابو بصير! تو در آخرين لحظات زندگي امام صادق (ع) نبودي، قضيه عجيبي اتفاق افتاد موقعي كه پلك هاي امام روي هم بود ما كم كم از او قطع اميد ميكرديم، ناگهان امام ديدگان خود را باز نمود و دستور داد خويشاوندان وي را حاضر كنيم، ما همت كرديم همه را در كنار بستر امام حاضر نموديم، همه منتظر بودند كه امام چه سخن پر اهميتي در اين لحظات خواهد گفت.
وقتي امام اجتماع را فشرده ديد فرمود: شفاعت ما نصيب كساني كه به نماز اهميت نميدهند نميشود. (بحار الانوار 11 /105)

تبيان

پاورقي

: آية الله جعفر سبحاني
مربي نمونه

بازگشت