در زمينة تبليغ روحانيون محترم شبهه اي مطرح مي شود مبني بر اينكه چرا براي آموختن احكام دين، روحانيون پول مي گيرند؟ و همينطور براي نماز جماعت، بنده در پاسخ به دوستان دانشجوي خود و مردم عوام نمي توانم پاسخ كاملي بدهم. بويژه اينكه اين قضيه را به صوفيان و خانقاه نشينان قديم تشبيه مي كنند كه از مردم غذا مي گرفتند و دعا مي كردند (؟!)علاوه اينكه ديده شده است بين روحانيون محترمو مردم بر سر قيمت مذاكراي صورت مي گيرد كه اين مطلب باعث خدشه دار شدن قداست و عظمت روحانيت مي شود و ديگر اينكه باعث عوام زدگي روحاني و چشم بدست مردم بودن مي شود. و باعث مي شود روحاني بخوبي نتواند از مردم انتقاد كند آيا تا به حال براي سامان بخشيدن به وضع مادي مبلغان و از بين رفتن اين حالت فكري شده است. و بعضي از روحانيون تأكيد مي كنند كه پول نميگيرند و اين در نزد مردم باعث مي شود به روحانيون ديگر به چشم بد نگاه كنند.




فاصله طبقاتي در جامعه منحصر به طبقه روحانيت نيست بلكه در ساير طبقات اجتماعي نيز اين فاصله طبقاتي وجود دارد. از جمله روستاييان، شهر نشينان، معلمان، بازاريان، دانشگاهيان و كارگران همه شان در يك سطح نيستند برخي از آنها ثروتمند هستند و برخي فقير و عده اي هم زندگي متوسطي دارند. البته همه افراد ثروتمند از هر طبقه و قشر چنين نيستند كه به فكر ديگران نباشند بسياري از افراد ثروتمند و غني از ثروت خودشان در راه خير و خدا پسندانه بهره مي برند و با ثروت خودشان به همنوعان خويش خدمت مي كنند و عده اي هم هستند كه نه تنها از ثروت خودشان در راه خير استفاده نمي كنند بلكه خود و خانواده ايشان نيز بهره چنداني از آن نمي برند.

برادر ارجمند! بنابراين نمي توان همه ثروتمندان خواه روحاني و خواه غير روحاني را متهم به بي توجهي به فقرا كرد و البته برخي از ثروتمندان هستند كه در برابر فقر فقيران و نيازمندان هيچ احساس مسئوليتي نمي كنند و صد البته چنين روحيه اي براي برادران روحاني بسيار زشت تر و قبيح تر است. زيرا آنان رهبران ديني جامعه هستند و مردم را به مسير درست و صحيح و از جمله كمك به محرومان و مستمندان هدايت و دلالت مي كنند از آنان بيشتر انتظار مي رود به گفته خودشان بيشتر عمل كنند و پاي بند باشند وقتي آنان عمل و رفتارشان با گفتار و سخنانشان هماهنگ نباشد در ديگر افراد جامعه نيز تأثير مي گذارد و سخنان آن بي خاصيت و بي اثر مي شود، نه تنها سخن آنان بدون اثر مي شود بلكه وعظ و موعظه و نصيحت و پند و اندرزي



كه از قرآن و احاديث هم مي كنند بي اثر مي شود و به قول استاد شهريار:

گفت اگر منبر تو منبر بودكار مردم نمي كشيد به دار

اگر وعظ و خطابه و موعظه اينها از صميم قلب و توأم با عمل و رفتار باشد جامعه به سوي فلاح و رستگاري هدايت مي شد و اگر گرفتار و عمل آنها با همديگر هماهنگنباشد جامعه به سوي بدبختي و فلاكت سوق پيدا مي كند.

اما توقع شما برادر عزيز توقع بجايي است و ما مثل تو از اينكه برخي از عزيزان روحاني چنين حالتي دارند نگران و ناراحتيم ولي مي دانيم كه اين خواسته اكثريت قريب به اتفاق جامعه روحاني و مسولان عاليرتبه نظام و كشور نيست و هر جا برادري روحاني از مسير نادرست و نامشروع صاحب ثروت و مكنت شده باشد با شدت تمام در دادگاه روحانيت بدون اغماض با او برخورد مي كنند و وظيفه ما و شما اين است كه با اين عاملانفساد و تباهي برخورد كنيم و به مقامات ذي صلاح گزارش كنيم خواه روحاني باشد و خواه غير روحاني و شايد بخشي از اين وضعيت نيز متأثر از اين حالت و خاصيت بي تفاوتي جامعه و شعائر به ما چه و به من چه باشد. بايد در برابر اين مسائل احساس مسئوليت كنيم و براي مقابله با آن بصورت همگاني و عمومي اقدام كنيم.

به اميد روزي كه اكثريت جامعه در برابر نابرابري ها برخروشند و به مقابله برخيزند. انشاء الله

























مؤسسه پيوند با امام

بازگشت