در زمينة تبليغ روحانيون محترم شبهه اي مطرح مي شود مبني بر اينكه چرا براي آموختن احكام دين، روحانيون پول مي گيرند؟ و همينطور براي نماز جماعت، بنده در پاسخ به دوستان دانشجوي خود و مردم عوام نمي توانم پاسخ كاملي بدهم. بويژه اينكه اين قضيه را به صوفيان و خانقاه نشينان قديم تشبيه مي كنند كه از مردم غذا مي گرفتند و دعا مي كردند (؟!)علاوه اينكه ديده شده است بين روحانيون محترمو مردم بر سر قيمت مذاكراتي صورت مي گيرد كه اين مطلب باعث خدشه دار شدن قداست و عظمت روحانيت مي شود و ديگر اينكه باعث عوام زدگي روحاني و چشم بدست مردم بودن مي شود و باعث مي شود روحاني بخوبي نتواند از مردم انتقاد كند آيا تا به حال براي سامان بخشيدن به وضع مادي مبلغان و از بين رفتن اين حالت فكري شده است؟ و بعضي از روحانيون تأكيد مي كنند كه پول نمي گيرند و اين در نزد مردم باعث مي شود به روحانيون ديگر به چشم بد نگاه كنند.




1ـ روحانيت شيعه در طول تاريخ عصر غيبت ملجأ و مأواي مردم بوده و محل توجه جامعة اسلامي بوده است. مبارزات مرجعيت شيعه و روحانيت آگاه منشأ نهضت ها و انقلابهاي بي شماري است كه تاريخ پر فراز و نشيب ايران بهترين گواه بر اين حقيقت است. نهضت تنباكو، نهضت مشروطيت و نهضت جاودانه مجاهد عظيم شأن حضرت امام خميني? و پيدايش انقلاب اسلامي از ثمرات و بركات روحانيت شيعه است. كه بي هيچ چشم داشتي رفاه و سعادت و سربلندي ملت را خواستار بوده اند و در اين راه شكوهمند شهداي بزرگي را به پيشگاه خداي عزوجل تقديم نمودهاند، مرحوم شهيد آيت ا... سعيدي، آيت ا... غفاري و ... پيش از پيروزي انقلاب و شهيدان برجسته اي چون شهيد مطهري، مفتح، بهشتي، هاشمي نژاد و ... در راه به ثمر رسيدن انقلاب شكنجه ها را به جان خريدند تا به پروردگار شان رسيدند. حقيقت آن است كه در عصر غيبت هيچ قشري از اقشار جامعه به اندازة روحانيت در حفظ و بقاي تشيع نقش نداشته و ندارند. ناديده گرفتن اين تلاش شرك و ناسپاسي است.

2ـ تبليغ روحانيون محترم را بايد تقسيم بندي كرد. در قبال بخشي از تبليغ آنان دستگاههاي مسؤول پاسخگو هستند و همچون هر نهاد ديگري كه حداقل معيشت پرسنل خود را تأمين مي كنند، اين نهادهاي مسؤول نيز وجوهي را ميپردازند. بطور مثال روحانيون كاروان هاي حج و روحانيون اعزامي از طرف سازمان تبليغات و ...

3ـ بخشي از تبليغ روحانيون محترم به درخواست مردم و تقاضاي آنان صورت مي گيرد كه مبالغي بعنوان حق التبليغ به آنان مي پردازند. فراموش نكنيد يك روحاني براي سخنراني ها و برنامه هاي تبليغي خود مطالعه و تحقيق ميكند و بخشي از تلاش و نيروي خود را در اين راه به كار مي گيرد. مردم حق شناس نيز با آگاهي از اين امر در قبال آن با طيب خاطر و گاهي با اصرار و علاقه مبالغي را هزينه مي كنند كه جاي انتقاد و خرده گيري نيست. و بايد پذيرفت كه يك روحاني مانند هر شخص ديگري در قبال خود و خانواده اش مسؤول است. البته نبايد اين نكته را از نظر دور داشت كه فاصله گرفتن از زي روحانيت و شيوة طلبگي تبحات جبران ناپذيري به همراه خواهد داشت.

4ـ ما نيز با شما هم عقيده ايم كه هيچ صحنه اي بدتر از آن نيست كه يك روحاني بر سر تبليغ دين و آموزش احكام چانه بزند. سزاوار نيست رفتار ناپسند اينگونه افراد را به حساب روحانيت آگاه قرار دهيم. همچنان كه در ساير اقشار نيز نبايد حساب رفتار سوء افراد انگشت شمار را به ساير افراد سرايت داد.

5ـ اميد است سياستگذاران برنامه هاي كلان فرهنگي در خصوص توجه و رسيدگي شايسته به امور معيشت روحانيون و ساماندهي آنچه مرقوم داشته ايد تلاش كنند، انشاءا...









مؤسسه پيوند با امام

بازگشت