خانوادة شوهرم ـ مادر، پدر، به جز يكي از خواهرانش ـ هيچ كدام اهل نماز و روزه نيستند; لطفاً بفرماييد حكم زندگي با آنان ـ در حالي كه از نظر مالي قدرت نداريم در جاي ديگر، مستقل از آنان زندگي كنيم ـ چيست؟


يكي از وظايف مؤمن پس از آن كه خود را اصلاح كرد آن است كه دست ديگران را هم بگيرد و آنان را هدايت كند تا از جهنّم نجات يافته اهل بهشت شوند: يَـََّأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ قُوَّاْ أَنفُسَكُمْ وَ أَهْلِيكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجَارَةُ... ;(تحريم،6) اي كساني كه ايمان آوردهايد! خود و خانوادة خويش را از آتشي كه هيزم آن انسانها و سنگهاست نگه داريم.

از اين آية شريف استفاده ميشود كه انسان بايد پس از هدايت خود، به هدايت ديگران بپردازد; البته خاندان انسان در اين امر، بر ديگران مقدم هستند. كساني مانند خانوادة شوهر از خاندان و خويشاوندان انسان محسوب ميشوند و شما در برابر آنها مسئول هستيد; به خصوص شوهر شما كه فرزند و برادر آنان است. ماندن و زندگي كردن انسان نمازخوان، در كنار افراد بينماز، از نظر شرعي هيچ اشكالي ندارد، بلكه اگر ماندن شما سبب هدايت آنان ميشود، خداوند راضيتر است كه بمانيد و آنان را هدايت كنيد تا آن كه آنان را ترك نماييد و به خودشان واگذار كنيد. در روايتي آمده است هنگامي كه پيامبر 9 و عليرا براي پيكار به سوي دشمن ميفرستاد، به او ميفرمود: يا علي اگر يك نفر به دست تو مسلمان شود، براي تو بهتر است از شتران سرخمو.(المسترشد، محمد بن جرير طبري شيعي، ص 342، نشر الثقافة الاسلاميه، الكوشانبور.) از اين حديث به دست ميآيد كه به هدايت بيدينان نيز بايد اميدوار باشيم و در جهت آن حركت كنيم، چه رسد به ارشاد عدهاي مؤمن كه به جهت برخي مسائل، از نماز روگرداندهاند.



فرهنگ ومعارف قرآن

بازگشت