ميدانيم كه جبرئيلشيوة نماز خواندن به پيامبر9 را ياد داد. با توجه به اين مطلب: 1. آيا پيامبر9 با دست باز نماز به جا ميآوردند يا با دست بسته؟ 2. خلفاي راشدين، چگونه نماز ميخواندند؟ 3. ميان اين دو گونه نماز خواندن، چه تفاوتي وجود دارد؟


1. دست بر دست نهادن در حال نماز كه در اصطلاح بدان تكفير يا تكتّف ميگويند، هم در روايات و هم در كتب فقهي شيعه، مورد نهي قرار گرفته است. استنباط فقها از اين روايات، مختلف بوده، برخي آن را حرام و مبطل نماز، برخي ديگر فقط آن را عملي حرام دانسته گروهي آن را مكروه ميدانند.

2. از روايات فوق ميتوان به نمونههاي زير اشاره نمود:

الف ـ اميرالمؤمنان عليفرمود: مسلمان نبايد هنگام نماز كه در برابر خداوند عزّو جل ايستاده، دستهاي خود را بر هم نهد، زيرا اگر چنين كند، به اهل كفر، يعني مجوس شباهت مييابد.( بحارالانوار، علامه مجلسي;، ج 10، ص 89، به نقل از معارف و معاريف، مصطفي حسيني دشتي، ج 2، ص 958، انتشارات اسماعيليان، قم. )

ب ـ امام صادقفرمود: در حالي كه به نماز ايستادهاي، دست راست خود را بر دست چپ يا دست چپ را بر دست راست مگذار، زيرا اين كار از مراسم تعظيم اهل كتاب است.( بحار الانوار، ج 84، ص 325، به نقل از منبع پيشين. )

3. از ميان فقهاي اسلام، ابوالصلاح حلبي و ابن جنيد، اين عمل را مكروه دانسته، شيخ طوسي، سيد مرتضي، ابن ادريس و... آن را حرام ميدانند و استدلالشان هم به اجماع شيعه بر باطل شدن نماز، بر اثر انجام آن است.( مختلف الشيعه، علامه حلي;، ج 2، ص 191، مؤسسه النشر الاسلامي، جامعه مدرسين. )

4. مرحوم علامه حلي در حرمت اين عمل، به سيرة پيامبر9 و روايات امامان: استدلال ميكند كه خلاصة آن به قرار زير است: الف ـ پيامبر9 دربارة شيوة نماز خواندن فرموده است: صلّوا كما رأيتموني اُصَلّي; نماز به پاي داريد، آن گونه كه ميبينيد من نماز ميگزارم.( همان. ) از سوي ديگر، فعل و عملي كه پيامبر به عنوان ساختار نماز انجام ميداد، در آن، تكفير و دست بر دست نهادن نبوده، زيرا در اين صورت، انجام آن واجب ميشد، و چون به اجماع فقها چنين كاري واجب نيست، نتيجه ميگيريم كه انجام آن حرام است(همان. )، زيرا اعمال، حركات و سكنات نماز، بايد از طريق شارع بيان شود و اِعمال سليقههاي اشخاص، به عنوان اعمال نماز، حرام ميباشد و اگر شخصي چنين كند، امر شارع را اطاعت نكرده است، افزون بر آن كه ارتكاب فعل كثير، مبطل نماز است، و چون گذاشتن دست بر روي دست در هر ركعت، فعل كثير به حساب ميآيد و جزء نماز هم نيست; از اين رو، انجام آن، سبب بطلان نماز هم ميشود.( همان، ص 192. )

ب ـ ايشان (علامه حلّي)، افزون بر استدلال ياد شده، بر حرمت چنين عملي، رواياتي نيز ذكر ميكند كه به چند نمونه از آن اشاره ميشود: 1. حمادبن عيسي دربارة شيوة تعليم نماز به شخصي به نام حسن، ميفرمايد: امام صادقبه پا خاست، در حالي كه راست ايستاده و دست هايش آزاد و روي دو رانش بود.( همان، ص 191. )

2. محمدبن مسلم از يكي از دو امام (امام صادق، امام باقر8) نقل ميكند و ميگويد، به آن امام عرض كردم: شخصي دست راستش را در نماز بر روي دست چپش ميگذارد، ايشان فرمود: اين عمل تكفير است و نبايد انجام شود.

3. حريز از شخصي و آن شخص هم از امام باقر7 نقل ميكند كه از آن امام بزرگوار دربارة آية شريفة: فَصَلِّ لِرَبِّكَ وانحَر پرسيدم، ايشان در پاسخ فرمودند: النحر الاعتدال في القيام ان يقيم صلبه و نحره و قال لاتكفّر انما يصنع ذلك المجوس(همان، ص 192.); نحر، همان حالت اعتدال در قيام است; يعني پشتش و گردنش را مستقيم نگه دارد; آن گاه فرمود: دست بر روي هم مگذار كه اين عمل را مجوس انجام ميدهد.

5. با توضيحات بالا، روشن شد كه اين عمل، جزء نماز نيست و به طور مسلّم در روايات امامان:از آن نهي شده است; البته هم چنان كه ذكر شد برخي فقها، از اين نهي، كراهت، و برخي حرمت و سرانجام بعضي ديگر، حرمت همراه با بطلان نماز فهميدهاند و در اين باره بايد به مرجع تقليد خود رجوع كنيد. اين كه خلفاي راشدين، چگونه نماز ميخواندهاند، براي ما ملاك نيست. از نظر شيعه، ملاك، سيرة نبوي و تبيين امامان: از شرع است.



فرهنگ ومعارف قرآن

بازگشت