عشق به اذان و نماز


صداي اذان براي پيامبر صلي الله عليه و آله چنان جاذبه داشت و نشاط مي آورد كه هنگام اذان به بلال مي فرمود: «ما را از غم و اندوه رهايي بخش!»
هرگاه وقت نماز مي رسيد گويا كسي را نمي شناخت و حال معنوي خاصي پيدا مي كرد؛ و مي فرمود: «گرسنه از غذا سير و تشنه از آب سيراب مي شود، ولي من از نماز سير نمي شوم.» (1)
رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود:
«جَعَلَ قُرَّةَ عَيْنِي فِي الصَّلَاةِ وَ حَبَّبَهَا إِلَي ؛ (2)
همانا خدا نور چشم مرا در نماز قرار داد و آن را محبوب من نمود.»
امام باقر عليه السلام نيز فرمودند:
عايشه در شبي كه نوبت ماندن پيامبر خدا صلي الله عليه و آله نزدش بود، به ايشان عرض كرد: اي پيامبر خدا، چرا خود را به زحمت مي اندازي با آنكه خداوند گناه گذشته و آينده ي تو را آمرزيده است. فرمود: اي عايشه، آيا بنده اي سپاسگزار نباشم؟ و پيامبر خدا صلي الله عليه و آله بر سر انگشتان پايش مي ايستاد تا اينكه خداوند سبحان و متعال فروفرستاد: «طه، ما قرآن را بر تو فرو نفرستاديم تا بر خود سخت گيري.» (3)
امام صادق عليه السلام فرمودند:
پيامبر خدا صلي الله عليه و آله دو برابر نماز واجب، نماز مستحب مي خواند. (4)

امام باقر عليه السلام مي فرمايد:
پيامبر خدا صلي الله عليه و آله از آغاز روز تا زوال خورشيد، هيج نماز نمي خواند و هنگام زوال، هشت ركعت نماز مي خواند كه همان نماز «توبه كنندگان» است. در اين ساعت، درهاي آسمان گشوده مي شود و دعا پذيرفته مي شود، نسيم ها (ي رحمت) مي وزد و خداوند به آفريده هايش مي نگرد. پس هنگامي كه سايه به اندازه ي يك ذراع بازمي گشت، چهار ركعت نماز ظهر مي گزارد و پس از ظهر دو ركعت و سپس دو ركعت ديگر مي خواند و هنگامي كه سايه به اندازه ي يك (5)
ذراع بازمي گشت، چهار ركعت نماز عصر مي گزارد و پس از مغرب، چهار ركعت مي خواند و سپس نمازي نمي خواند تا شفق فرورود و هنگامي كه فرومي رفت، نماز عشاء را مي گزارد. سپس پيامبر به بسترش مي رفت و نماز نمي خواند تا نيمي از شب سپري شود. هنگامي كه شب از نيمه مي گذشت، هشت ركعت نماز مي گزارد و در پاره ي چهارم شب، سه ركعت نماز وتر مي گزارد و در آن ها «فاتحةالكتاب» و «قل هو الله احد» مي خواند و سه ركعت را با يك سلام دادن از هم جدا مي كرد و سخن مي گفت و نيازهايش را مي طلبيد و از نمازگاهش بيرون نمي آمد، تا اينكه ركعت سوم نماز وتر را بخواند و در آن پيش از ركوع، قنوت مي خواند. سپس سلام مي داد و دو ركعت نماز (نافله ي) فجر را هنگام دميدن سپيده يا اندكي پس و پيش، مي گزارد. سپس دو ركعت نماز صبح - يعني سپيده دمان - را هنگامي كه مي خواند كه سپيده گسترش مي يافت و به خوبي روشن مي شد. پس اين نماز پيامبر خدا صلي الله عليه و آله تا هنگام قبض روحش بود. (6)

پاورقي

1- أَنَا لَا أَشْبَعُ مِنَ الصَّلَاة؛ مستدرك الوسائل، ج 3، ص 42.
2- الأمالي (للطوسي)، النص، ص 528.
3- كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلي الله عليه و اله عِنْدَ عَائِشَةَ لَيْلَتَهَا فَقَالَتْ يَا رَسُولَ اللَّهِ لِمَ تُتْعِبُ نَفْسَكَ وَ قَدْ غَفَرَ اللَّهُ لَكَ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَ مَا تَأَخَّرَ فَقَالَ يَا عَائِشَةُ أَ لَا أَكُونُ عَبْداً شَكُوراً قَالَ وَ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص يَقُومُ عَلَي أَطْرَافِ أَصَابِعِ رِجْلَيْهِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَي- طه ما أَنْزَلْنا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقي . سوره مباركه طه، آيات 1 و 2. (الكافي، انتشارات الإسلامية، ج 2، ص 95).
4- كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلي الله عليه و اله يُصَلِّي مِنَ التَّطَوُّعِ مِثْلَيِ الْفَرِيضَةِ (الكافي، انتشارات الإسلامية، ج 3، ص 443).
5- به قرينه ي ساير روايات و علم فقه، درست آن است كه «دو» باشد.
6- كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَا يُصَلِّي مِنَ النَّهَارِ شَيْئاً حَتَّي تَزُولَ الشَّمْسُ فَإِذَا زَالَتْ صَلَّي ثَمَانِيَ رَكَعَاتٍ وَ هِيَ صَلَاةُ الْأَوَّابِينَ تُفَتَّحُ فِي تِلْكَ السَّاعَةِ أَبْوَابُ السَّمَاءِ وَ يُسْتَجَابُ الدُّعَاءُ وَ تَهُبُّ الرِّيَاحُ وَ يَنْظُرُ اللَّهُ إِلَي خَلْقِهِ فَإِذَا فَاءَ الْفَيْ ءُ ذِرَاعاً صَلَّي الظُّهْرَ أَرْبَعاً وَ صَلَّي بَعْدَ الظُّهْرِ رَكْعَتَيْنِ ثُمَّ صَلَّي رَكْعَتَيْنِ أُخْرَاوَيْنِ ثُمَّ صَلَّي الْعَصْرَ أَرْبَعاً إِذَا فَاءَ الْفَيْ ءُ ذِرَاعاً ثُمَّ لَا يُصَلِّي بَعْدَ الْعَصْرِ شَيْئاً حَتَّي تَئُوبَ الشَّمْسُ فَإِذَا آبَتْ وَ هُوَ أَنْ تَغِيبَ صَلَّي الْمَغْرِبَ ثَلَاثاً وَ بَعْدَ الْمَغْرِبِ أَرْبَعاً ثُمَّ لَا يُصَلِّي شَيْئاً حَتَّي يَسْقُطَ الشَّفَقُ فَإِذَا سَقَطَ الشَّفَقُ صَلَّي الْعِشَاءَ ثُمَّ أَوَي رَسُولُ اللَّهِ صلي الله عليه و آله إِلَي فِرَاشِهِ وَ لَمْ يُصَلِّ شَيْئاً حَتَّي يَزُولَ نِصْفُ اللَّيْلِ فَإِذَا زَالَ نِصْفُ اللَّيْلِ صَلَّي ثَمَانِيَ رَكَعَاتٍ وَ أَوْتَرَ فِي الرُّبُعِ الْأَخِيرِ مِنَ اللَّيْلِ بِثَلَاثِ رَكَعَاتٍ فَقَرَأَ فِيهِنَّ فَاتِحَةَ الْكِتَابِ- وَ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ- وَ يَفْصِلُ بَيْنَ الثَّلَاثِ بِتَسْلِيمَةٍ وَ يَتَكَلَّمُ وَ يَأْمُرُ بِالْحَاجَةِ وَ لَا يَخْرُجُ مِنْ مُصَلَّاهُ حَتَّي يُصَلِّيَ الثَّالِثَةَ الَّتِي يُوتِرُ فِيهَا وَ يَقْنُتُ فِيهَا قَبْلَ الرُّكُوعِ ثُمَّ يُسَلِّمُ وَ يُصَلِّي رَكْعَتَيِ الْفَجْرِ قُبَيْلَ الْفَجْرِ وَ عِنْدَهُ وَ بُعَيْدَهُ- ثُمَّ يُصَلِّي رَكْعَتَيِ الصُّبْحِ وَ هُوَ الْفَجْرُ إِذَا اعْتَرَضَ الْفَجْرُ وَ أَضَاءَ حُسْناً فَهَذِهِ صَلَاةُ رَسُولِ اللَّهِ ص الَّتِي قَبَضَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَيْهَا (من لا يحضره الفقيه، ج 1، ص 227).

بازگشت