تقدم نماز بر هر چيز


حكايت كرده اند كه: زني از وعاظ مي شنيد كه: هر مؤمن و مؤمنه مواظبت بر نماز در اول وقت نمايد و آن را بر امور دنياي خود مقدم بدارد، قلبش نوراني مي شود و حضرت حق كفايت مهمات او بنمايد و اصلاح امور آخرت و دنياي او بفرمايد و او را از شر دشمنان حفظ بدارد.
آن زن بعد از شنيدن اين مواعظ مقيد گرديد كه نماز خود را در اول وقت به جاي آورد، اتفاقاً روزي تنور خود را آتش انداخت و خمير خود را براي پختن نان مهيا كرد، طفل او به گريه افتاد، چند كار براي او فراهم شد، در اين حال صداي مؤذن بلند شد، آن زن گفت: نماز را بر جميع اين امور مقدم مي دارم و آن را در اول وقت به جا مي آورم، بعد مشغول پختن نان مي شوم.
در اين حال طفل او به گريه افتاد، اعتنا نكرد، آتش حسد شيطان زبانه كشيد، طفل او را برداشت و در تنور آتش انداخت، فرياد طفل به ناله بلند شد، چون صداي طفل به گوش مادرش رسيد، قلبش مملو از هم و غم گرديد، خواست نماز خود را قطع كند، مجاهده كرد و با خود گفت: اين از عمل شيطان است! من دست از نماز بر نمي دارم! و نماز خود را كاملاً با حضور قلب به جاي آورد.
سپس بر سر تنور آتش آمد، ديد طفل او با آتش بازي مي كند، طفل خود را بيرون آورد و او را شير داد و سجده ي شكر به جاي آورد، بعد با فراغت قلب مشغول طبخ نان گرديد (1)

پاورقي

1- رياحين الشريعه، ج 4، ص 62؛ دويست داستان از حالات عرفاني و معنوي، نماز بانوان، عباس عزيزي، ص187-224.

بازگشت