پاداش پاس وقت نماز


جناب حاج شيخ محمدتقي بهلول (1) براي رجايي خراساني، نقل كرد كه:
در اوان طفوليت به اتفاق مادرم به گناباد مي رفتيم. آن زمان ماشين نبود يا خيلي كم بود. سوار بر درشكه بوديم. وقت نماز رسيد، مادرم به درشكه چي گفت: وقت نماز است، نگه دار!
درشكه چي اعتنا نكرد و گفت: توي اين بيابان كجا وقت نماز است؟!
ولي مادرم اصرار مي كرد تا به آب انباري رسيديم.
مادرم گفت: بايد نگه داري، و الا من پياده مي شوم.
درشكه چي گفت: پياده شو! من اينجا توقف نمي كنم.
سرانجام ما را پياده كرد و رفت!
من و مادرم در بيابان تنها مانديم. مادرم نمازش را بدون دغدغه و اضطراب خواند و مشغول تعقيبات شد. من كه كودك بودم، خيلي نگران و ناراحت بودم و گريه مي كردم. مادرم مرا تسلي مي داد و مي گفت: نگران نباش! خدا با ماست.
كم كم داشت دير مي شد. مي ترسيديم شب شود و ما در بيابان بمانيم. در اين هنگام ديديم درشكه اي از دور مي آيد. وقتي به ما رسيد، ايستاد. معلوم شد فرماندار گناباد است.
من و مادرم را سوار درشكه كرد و چون نامحرم بود، فرماندار رفت پهلوي درشكه چي نشست و ما را با عزت و احترام به گناباد رسانيد!
در نتيجه چون مادرم به نماز اهميت داد، خدا هم ياري كرد و ما را به مقصد رسانيد (2)

پاورقي

1- بهلول واعظ معروف است كه در زمان رضاخان در مسجد گوهرشاد مشهد مردم را بر عليه بي حجابي شورانيد.
2- نماز اول وقت، ص 161.

بازگشت