نماز امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف بر روي آب


رشيق كه يكي از مأمورين خليفه ي عباسي (معتضد) است مي گويد:
روزي خليفه، من و دو نفر ديگر را خواست و به ما دستور داد كه به طور محرمانه به سامرا رويم و وارد خانه ي امام حسن عسكري عليه السلام كه در آن خانه از دنيا رفته بود شويم و هر كس را در آن خانه يافتيم به قتل رسانيم و سرش را براي او بياوريم.
ما به سامرا رفتيم و بدون هيچ مشكلي وارد خانه شديم و همه جا را بررسي كرديم تا اين كه به پرده اي رسيديم. آن را كنار زديم سردابي پديدار شد، وارد آن شديم ديديم دريايي از آب است و در انتهاي آن حصيري بر روي آب افكنده شده و شخص بسيار زيبايي روي آن مشغول نماز و عبادت است و هيچ توجه به ما ندارد.
يكي از همراهان ما خواست داخل شود و او را دستگير نمايد، اما داخل آب افتاد و چيزي نمانده بود كه غرق شود. من دستم را دراز كردم و او را بيرون كشيدم و او تا يك ساعت بي هوش افتاده بود.
در اين حال رفيق ديگر ما اقدام به رفتن به سوي او كرد، ولي او هم داخل آب غرق شد. من نيز او را بيرون كشيدم، مات و متحير شده بودم. به آن آقا خطاب كردم و گفتم: از خداوند و از شما بزرگوار عذر مي خواهم كه مزاحم شما شدم. ولي او اعتنايي به حرف ما نكرد و ناچار برگشتيم و جريان را براي (معتضد) خليفه ي عباسي گفتيم. او به ما گفت: اين جريان را بايد پنهان بداريد و جايي آن را نقل نكنيد وگرنه سرتان را از بدن جدا مي كنم.
ما هم جرأت بيان كردن اين ماجرا را نداشتيم تا وقتي كه او از دنيا رفت ما جريان را نقل كرديم. (1)

پاورقي

1- شنيدني هاي تاريخ، ص 248؛ سجاده عشق يا نماز آدم تا خاتم ، نعمت الله صالحي حاجي آبادي ، ص133-132.

بازگشت