حضرت امام حسن عسكري عليه السلام و نماز


امام حسن عسكري عليه السلام همانند پدران و اجداد گرامي خود در توجه به نماز و عبادت خداوند نمونه بود، چون وقت نماز فرا مي رسيد او از هر كاري كه مشغول بود دست مي كشيد و هيچ چيز را بر نماز مقدم نمي داشت.
ابوهاشم جعفري مي گويد: روزي خدمت امام حسن عسكري مشرف شدم، ديدم آن حضرت، مشغول نوشتن نامه اي است.
هنگامي كه وقت نماز فرارسيد، آن بزرگوار كاغذ را بر زمين گذاشت و مشغول نماز شد. در همين موقع توجه كردم ديدم قلم بر روي كاغذ، خود به خود مي نويسد تا نامه به آخر رسيد. از تعجب به سجده افتادم، وقتي امام نمازشان به پايان رسيد، نشستند و قلم را به دست گرفتند و اذن دادند كه مردم داخل شوند. (1)
معتمد عباسي پانزدهمين طاغوت بني عباس، يازدهمين امام بر حق امام حسن عسكري عليه السلام را از مدينه به سامراء آورد، و آن حضرت را در كنار پادگان خود تحت نظر شديد نگاه داشت و سرانجام نيز او را توسط دژخيمانش به شهادت رساند. روزي جمعي از درباريان عباسي، نزد صالح بن صيف (زندانبان امام) رفته و با او درباره ي امام حسن عسكري عليه السلام صحبت كردند، از جمله به او گفتند: «بر امام، سخت بگير و او را در تنگناي دشواري قرار بده!»
صالح گفت: من با او چه كنم؟ دو نفر از بدترين و خطرناك ترين مأموران خود را بر آن امام گماشته ام: يكي به نام «عَلِيَّ بْنَ بَارَمَش» و ديگري به نام «أَقْتَامَش » اما آن دو نفر بر اثر معاشرت با آن حضرت دگرگون شده و اهل نماز و عبادت و روزه گشته و به مرحله اي عظيم رسيده اند. بعد زندانبان، آن دو نفر را فراخواند و گفت: واي بر شما! در مورد اين مرد چه رفتاري در پيش گرفته ايد؟
گفتند: ما چه بگوييم در مورد كسي كه روزها در حال روزه و تمام شب را به نماز و عبادت مشغول است و با كسي تكلم نمي كند و به غير از نماز و عبادت، سخن نمي گويد؟ (2)
نماز خواندن آن حضرت به گونه اي است كه دشمن از آن تعريف مي كند: وقتي در زندان علي بن حزين بود، معتمد دائم خبر آن جناب را از او مي پرسيد.
زندانبان مي گفت: او روزها روزه مي گيرد و تمام شب را مشغول نماز و عبادت است. (3)

حضرت امام حسن عسكري عليه السلام آن قدر به نماز علاقه داشتند و مخصوصاً شبها به قدري نماز مي خواندند كه وقتي معتمد، خليفه عباسي آن حضرت را به زندان افكند از جاسوس خود جوياي احوالات آن امام محبوس شد، و او در پاسخ گفت: روزها را روزه مي گيرند و تمام شب را به نماز مشغول هستند (و اين برنامه هميشه زندگي آن حضرت بود چه در زندان و چه در منزل). (4)

از روايات رسيده چنين دريافت مي شود كه نماز و نيايش واقعي، وسيله پالايش جسم و جان و پاك منشي انسان از گناه و نافرماني خداست.
در سايه ي نماز و نيايش، لغزش هاي انسان پاك مي گردد؛ درست همانند كسي كه آلودگي و گرد و غبار را به وسيله ي آب جاري و زلال شستشو مي كند.
امام عسكري در نامه اي به مردم قم در اين مورد چنين نوشت:
«أُوصِيكُمْ بِتَقْوَي اللَّهِ وَ الْوَرَعِ فِي دِينِكُمْ وَ الِاجْتِهَادِ لِلَّهِ وَ صِدْقِ الْحَدِيثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ إِلَي مَنِ ائْتَمَنَكُمْ مِنْ بَرٍّ أَوْ فَاجِرٍ وَ طُولِ السُّجُودِ وَ حُسْنِ الْجِوَارِ فَبِهَذَا جَاءَ مُحَمَّدٌ صلي الله عليه و آله... (5)
شما را به پروا و حساب بردن از خدا، به منش پرهيزگارانه در دين او، به تلاش خستگي ناپذير در راه حق، به آراستگي به ويژگي راستي و راستگويي، به امانتداري و اداي امانت ها، به سجده هاي شايسته و خالصانه، به رعايت حقوق همسايه و حرمت همسايگي، به صله ي رحم و پيوند عاطفي و انساني با بستگان، و به منش و اخلاق نيكو سفارش مي كنم؛ چرا كه پيامبر به خاطر بيان و گسترش اين انديشه و منش زيبا و انسان پرور برانگيخته شد و به عنوان پيام رسان خدا به سوي مردم آمد...»

پاورقي

1- بحارالانوار، ج 50، ص 304؛ منتهي الامال، شيخ عباس قمي، ج 2، ص 717، انتشارات هجرت، چاپ سيزدهم، قم، زمستان 1378.
2- بحارالانوار، ج 50، ص 308 و 314.
3- بحارالانوار، ج 50، ص 304 و 308 و 314.
4- منتهي الامال، ج 2، ص 704.
5- تحف العقول، النص، ص 487.

بازگشت