نماز در سيره امام رضا عليه السلام


نماز در ديدگاه و منظر حضرت امام رضا عليه السلام جايگاهي بس والا و ارجمند دارد. آن امام همام، به اندازه اي به نماز اهميت مي دادند كه قابل توصيف و بيان نيست. آن حضرت افتخار خود را در عبادت و پرستش مي دانست و در جواب مأمون كه از او خواسته بود خلافت را بر عهده بگيرد، فرمود: «به پرستش خدا افتخار مي كنم و با زهد و پارسايي اميدوارم از شر دنيا آسوده شوم و...»
پيشواي هشتم، الگو و اسوه ي كاملي از يك نمازگزار واقعي است كه هم با سخنان خود و هم با رفتار و عملكرد خود، سيماي نوراني نماز را به نحو احسن، براي ما تبيين كرده است. (1)

كيفيت «نماز» امام رضا عليه السلام
شيخ صدوق از رجاء بن ابي ضحاك - كه از طرف مأمون براي بردن حضرت رضا عليه السلام از مدينه به مرو، مأموريت داشت - روايت كرده است كه گفت:
من از مدينه تا مرو همراه امام بودم. به خدا سوگند كسي را در پرهيزكاري و كثرت ذكر خدا و شدت خوف از حق تعالي مانند او نديدم.
جريان عبادت آن جناب در شبانه روز چنان بود كه چون صبح مي شد، تسبيح، تحميد، تكبير و تهليل مي گفت و صلوات بر حضرت رسول و اولاد او مي فرستاد تا آفتاب طلوع مي كرد.
پس از آن به سجده مي رفت و سجده را چندان طول مي داد تا روز، بلند مي شد. سپس سر از سجده برمي داشت و با مردم سخن مي گفت و تا نزديك زوال آفتاب، آنان را موعظه مي فرمود. پس از آن تجديد وضو مي كرد و به مصلاي خود برمي گشت.
چون زوال مي شد، برمي خاست و شش ركعت نافله ي ظهر به جا مي آورد و در ركعت اول بعد از حمد، سوره ي «قل يا ايّها الكافرون» و در ركعت دوم و چهار ركعت ديگر، بعد از حمد سوره ي «قل هو الله احد» را مي خواند و در هر دو ركعت سلام مي داد و چون از اين شش ركعت فارغ مي شد، برمي خاست، اذان نماز مي گفت و دو ركعت ديگر نافله ي پس از اذان به جاي مي آورد.
سپس اقامه ي نماز مي گفت و شروع به نماز ظهر مي كرد و چون سلام نماز مي داد، آنچه خدا مي خواست، تسبيح، تحميد، تكبير و تهليل مي گفت.
پس سجده ي شكر به جاي مي آورد و در سجده، صد مرتبه مي گفت: «شكراً لله.»
پس سر برمي داشت و براي نافله ي عصر برمي خاست و شش ركعت نافله ي عصر به جا مي آورد و در هر ركعت بعد از حمد، سوره ي «قل هو الله احد» مي خواند و پس از فراغ، اذان نماز عصر مي گفت و دو ركعت ديگر نافله ي عصر به جا مي آورد و در تمام نوافل ظهر و عصر، پس از خاتمه ي حمد و سوره ي ركعت دوم، قنوت مي خواند. سپس اقامه گفته و نماز عصر را شروع مي كرد و چون سلام مي داد، تسبيح، تحميد، تكبير و تهليل مي گفت تا آنچه خدا خواسته باشد. بعد به سجده مي رفت و در حال سجود، صد مرتبه مي گفت «حمداً لله.»
چون روز به پايان مي رسيد و آفتاب غروب مي كرد، وضو مي گرفت و اذان و اقامه مي گفت و سه ركعت نماز مغرب را ادا مي كرد و در ركعت دوم، پس از قرائت و پيش از ركوع، قنوت مي گرفت و چون سلام نماز مي داد، از مصلاي خود، حركت نمي كرد و خدا را آنچه مي خواست، تسبيح، تحميد، تكبير، تهليل مي گفت. سپس سجده ي شكر به جا مي آورد.
پس از برداشتن سر از سجده، با كسي تكلم نمي كرد تا چهار ركعت نافله ي نماز مغرب را به جا مي آورد و در ركعت اول از اين چهار ركعت بعد از حمد، سوره ي «قل يا ايّها الكافرون» و در ركعات ديگر حمد و سوره ي توحيد مي خواند و پس از سلام مي نشست و الي ما شاء الله تعقيب مي خواند، آن گاه چيزي مي خورد و تا نزديك ثلث شب مكث مي فرمود.
بعدا چهار ركعت نماز عشا را به جاي مي آورد و پس از خاتمه ي نماز در مصلاي خود مي نشست و ذكر خدا مي گفت و آنچه خدا خواسته تسبيح، تحميد، تكبير و تهليل مي گفت و بعد از تعقيب نماز، سجده شكر به جاي مي آورد و آن گاه به رختخواب مي رفت.
و چون ثلث آخر شب مي شد از بستر برمي خاست و مشغول تسبيح، تحميد، تكبير، تهليل و استغفار مي شد. پس مسواك مي كرد و وضو مي گرفت و هشت ركعت نافله ي نماز شب مي خواند و در خاتمه ي هر دو ركعت سلامي مي داد و در دو ركعت اول از اين هشت ركعت، در هر ركعتي بعد از حمد، سي مرتبه سوره ي توحيد مي خواند و بعد از اين دو ركعت، چهار ركعت نماز جعفر طيار به جا مي آورد و از نماز شب محسوب مي نمود و چون از اين شش ركعت فارغ مي شد، دو ركعت ديگر را به جاي مي آورد. بدين طريق كه در ركعت اول، حمد و سوره ي «تبارك الملك» و در ركعت دوم، حمد و سوره ي «هل أتي» را مي خواند و چون سلام نماز مي داد، برمي خاست، دو ركعت نماز شفع به جاي مي آورد و در هر ركعت بعد از حمد، سه مرتبه سوره ي توحيد مي خواند و پس از خاتمه ي نماز شفع، يك ركعت نماز وتر به جاي مي آورد.
بعد از حمد، سه مرتبه سوره ي توحيد و يك مرتبه سوره ي «قل اعوذُ برب الفلق» و يك مرتبه سوره ي «قل اعوذُ بربّ الناس» مي خواند. سپس شروع مي كرد به خواندن قنوت و اين دعا را مي خواند:
«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَي مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ اللَّهُمَّ اهْدِنَا فِيمَنْ هَدَيْتَ وَ عَافِنَا فِيمَنْ عَافَيْتَ وَ تَوَلَّنَا فِيمَنْ تَوَلَّيْتَ وَ بَارِكْ لَنَا فِيمَا أَعْطَيْتَ وَ قِنَا شَرَّ مَا قَضَيْتَ فَإِنَّكَ تَقْضِي وَ لَا يُقْضَي عَلَيْكَ إِنَّهُ لَا يَذِلُّ مَنْ وَالَيْتَ وَ لَا يَعِزُّ مَنْ عَادَيْتَ تَبَارَكْتَ رَبَّنَا وَ تَعَالَيْت »
سپس هفتاد مرتبه مي گفت: «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَ أَسْأَلُهُ التَّوْبَة» و چون سلام نماز مي داد تا نزديك طلوع فجر مشغول خواندن تعقيب نماز بود و سپس براي خواندن دو ركعت نافله نماز صبح برمي خاست؛ كه در ركعت اول بعد از حمد، سوره ي «قل يا ايها الكافرون» و در ركعت دوم حمد و سوره ي توحيد مي خواند و چون فجر طلوع مي كرد، اذان و اقامه مي گفت و دو ركعت فريضه ي صبح را به جا مي آورد. و تا طلوع آفتاب، مشغول خواندن تعقيب بود.
آن گاه دو سجده ي شكر به جاي مي آورد و چندان طول مي داد تا روز بالا آيد.
آن حضرت در ركعت اول نمازهاي واجب روزانه، بعد از حمد، سوره ي قدر و در ركعت دوم سوره ي توحيد مي خواند، مگر در روز جمعه كه در نمازهاي صبح، ظهر و عصر آن روز، در ركعت اول حمد و سوره ي جمعه و در ركعت دوم حمد و سوره ي منافقين مي خواند و در نمازهاي چهار ركعتي، در دو ركعت آخر، سه مرتبه تسبيحات اربعه را مي خواند و در قنوت تمام نمازها، اين دعا را قرائت مي كرد:
«رَبِّ اغْفِرْ وَ ارْحَمْ وَ تَجَاوَزْ عَمَّا تَعْلَمُ إِنَّكَ أَنْتَ الْأَعَزُّ الْأَكْرَم »
در هر شهري كه ده روز اقامت مي كرد، روزها روزه مي گرفت و چون شب مي شد، پس از نماز افطار مي كرد و نافله ي نمازهاي مغرب و نماز شب و شفع و وتر و نماز صبح را در حضر و سفر ترك نمي كرد.
اما نوافل نمازهاي چهار ركعتي را در سفر ترك مي كرد و بعد از به جا آوردن نمازهاي مزبور، سي مرتبه تسبيحات اربعه را مي خواند و مي فرمود: اين به جهت تمامي نماز است و هميشه در موقع دعا چه در نماز و يا غير نماز - ابتدا شروع مي كرد به صلوات زياد فرستادن به رسول خدا صلي الله عليه و آله و اولاد او عليهم السلام و قرآن را بسيار تلاوت مي كرد و هر گاه به آيه اي مي رسيد كه در آن ذكر بهشت يا دوزخ شده است، گريه مي كرد و از خدا درخواست بهشت مي نمود و از آتش پناه مي جست و در جميع نمازهاي خود «بسم الله» را بلند مي گفت و چون «قل هو الله احد» را تلاوت مي كرد، آهسته مي گفت: «الله اكبر» و چون از خواندن آن سوره فارغ مي شد، سه مرتبه مي گفت: «كذلك الله ربنا» و چون «قل يا ايها الكافرون» را مي خواند، آهسته در دل خود مي گفت: «يا ايها الكافرون» و چون از آن سوره فارغ مي شد، سه مرتبه مي گفت: «ربي الله و ديني الاسلام» و چون سوره ي «و التين و الزيتون» را تلاوت مي كرد، بعد از فراغ مي گفت: «بَلي و أنا علَي ذلك مِنَ الشّاهدين»... و هر گاه در قرآن، «يا ايّها الّذين آمنوا» را قرائت مي كرد، آهسته مي گفت: «لبيك اللهم لبيك».
در هيچ شهري وارد نمي شد، مگر اين كه مردم قصد خدمتش مي كردند و از معالم دين خود مي پرسيدند، حضرت رضا عليه السلام آنها را جواب مي فرمود و براي آنان احاديث بسياري از پدرانش و حضرت علي عليه السلام و رسول خدا صلي الله عليه و آله مي گفت.
پس چون آن حضرت را نزد مأمون بردم، از من خبر حال او را در بين راه پرسيد و من آنچه از آن جناب، مشاهده كرده بودم، در اوقات شب و روز و حركت و اقامت، به مأمون خبر دادم. مأمون گفت: بلي اي پسر ابي ضحاك! علي بن موسي الرضا عليه السلام بهترين اهل زمين و عالم ترين و عابدترين آنان است؛ ولي اين مطلب را به كسي مگو؛ چون نمي خواهم فضل آن جناب ظاهر شود؛ مگر به زبان من و به خدا استعانت مي جويم كه او را بلند كنم و قدرش را رفيع سازم. (2)

امام رضا عليه السلام در تمام اوقات با وضو بود. و در شب ها علاوه بر نمازهاي واجب به نمازهاي مستحبي مشغول مي شد. هر وقت آن حضرت وضو مي گرفت به دنبال آن نماز مي خواند. وقتي براي نماز شب وضو مي گرفت نماز شب مي خواند. بعد مقداري استراحت مي كرد. دوباره برمي خواست و تجديد وضو مي نمود و به نماز مشغول مي شد و كار او تا صبح همين بود و بعد از آن كه نماز صبح را ادا مي كرد به سجده مي رفت و سر از سجده برنمي داشت تا خورشيد بالا مي آمد. (3)

«هميشه با وضو بود و شبها به عبادت مي پرداخت. وضو مي گرفت و نماز مي خواند و مقداري استراحت مي كرد. در پي اين استراحت كوتاه، ديگر بار برمي خاست و وضو مي گرفت و به نماز مي ايستاد و باز هم اندك استراحتي مي كرد، سپس برمي خاست و تا صبح همين گونه بود.» (4)

حضرت رضا عليه السلام علاوه بر آن كه با عمل و رفتارش ديگران را به عبادت خدا سوق مي داد، با زبان و گفتار نيز آنان را، به ويژه اعضاي خانواده خود را به تهجد و شب زنده داري فرا مي خواند. يكي از كنيزان امام عليه السلام مي گويد: روش امام عليه السلام اين بود كه هر شب ما را براي عبادت و نماز شب بيدار مي كرد. (5)
و نيز درباره آن بزرگوار آمده است: «... و به جهر و آشكارا مي خواند قرائت نمازهاي مغرب و عشاء و نماز شب و شفع و وتر و صبح را...»
«... و ترك نمي كرد نافله ي مغرب و نماز شب و شفع و وتر و دو ركعت نافله ي فجر را نه در سفر و نه در حضر؛ اما نوافل نهاريه را در سفر ترك مي كرد...» (6)
در احوال حضرت رضا عليه السلام نوشته اند: ابراهيم بن عباس مي گويد: «كسي را نديدم كه از علي بن موسي الرضا عليه السلام برتر باشد. هرگز به كسي جفا نمي نمود، سخن كسي را قطع نمي كرد، خواسته ي افراد را بي جواب نمي گذاشت و هيچ گاه پاهايش را مقابل كسي دراز نمي كرد و در حضور كسي تكيه نمي داد. در خنده هايش قهقهه نبود و كنار سفره ي غلامان خويش مي نشست. در شب كم مي خوابيد و اكثر شبها تا سحرگاه بيدار بود. كار نيك و صدقه ي پنهاني را بسيار دوست مي داشت و نوعاً چنين كارهايي را كه در شب تاريك انجام مي داد.» (7)

پاورقي

1- وصال دوست (نماز در سيره و گفتار امام رضا عليه السلام)، رحيم كارگر، ص 14-17.
2- عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج 2، ص180- 182.
3- منتهي الامال، ج 2، ص 862.
4- عوالم، ج 22، ص 196.
5- عيون اخبار الرضا، ج 2، ص 193؛ بحارالانوار، ج 49، ص 89.
6- عيون اخبار الرضا، ج 2، صص 194 تا 196؛ بحارالانوار، ج 49، صص 93 - 91 ؛ منتهي الامال، ج 2، صص 474 - 469.
7- مناقب، ج 4، ص 360.

بازگشت