تأثير نماز بر كنيز


امام موسي كاظم عليه السلام در طول 35 سال امامت، به زندگي اجتماعي و سياسي جامعه ي مسلمين، توجه عميق داشت، همواره تلاش مي كرد كه مسلمانان را از زير يوغ طاغوتها نجات دهد، و حقوق از دست رفته ي آنها را به آنها بازگرداند، آن بزرگمرد آزاده، در اين راستا بسيار صدمه ديد، بخصوص در عصر حكومت طاغوتي هارون همواره در زندانهاي تاريك و سخت، تحت شكنجه و فشار بود، سرانجام به دستور هارون، او را در زندان مسموم نموده و به شهادت رساندند. در آن هنگام كه امام كاظم عليه السلام در زندان سندي بن شاهك (بغداد) بود، هارون كنيزي خوش قامت و زيبا چهره را به عنوان خدمتگزار به زندان فرستاد. امام كاظم عليه السلام آن كنيز را نپذيرفت، و به عامري (كسي كه واسطه ي رساندن كنيز شده بود) فرمود: به هارون بگو: (بَل اَنتم بِهَديَّتِكُم تَفرَحون؛ بلكه شما هستيد كه به هدايايتان شاد هستيد، من نيازي به آن هديه ندارم». عامري بازگشت، جريان را به هارون گزارش كرد هارون خشمگين شد و به او گفت: به زندان برو، به موسي بن جعفر عليه السلام بگو: «نه ما با رضايت تو، تو را زنداني كرده ايم و نه با رضايت تو، تو را دستگير نموده ايم، قطعاً بايد كنيز در زندان باشد. به اين ترتيب، كنيز را در زندان باقي گذاشتند، هارون جاسوسي را بر او گماشت، تا چگونگي كار كنيز را به او گزارش دهد. كنيز در زندان، آنچنان تحت تأثير معنويت امام عليه السلام قرار گرفت كه همواره به سجده مي رفت و مي گفت: «قدّوس، سُبحانك سُبحانك...» اي خداي پاك و بي عيب، كه از هرگونه عيب، منزه و پاك هستي... آن جاسوس، ماجرا را به هارون گزارش داد. هارون گفت: به خدا سوگند موسي بن جعفر عليه السلام كنيز را با جادوي خود، سحرزده كرد، برو آن كنيز را نزد من بياور.
كنيز در حالي كه لرزه بر اندام و بهت زده بود نزد هارون آمد، هارون احوال او را پرسيد. كنيز گفت: امام عليه السلام را ديدم، شب و روز سرگرم نماز و عبادت و تسبيح بود، به او گفتم: اي آقاي من، من براي خدمتگزاري تو به اينجا آمده ام، چه حاجت داري تا تو را ياري كنم. فرمود: اينها (هارون و اطرافيان او) درباره ي من چه فكر مي كنند؟ ناگهان به سويي متوجه شد، من نيز به آن سو نگريستم، باغي شاداب و پر درخت و باصفا با حوريان و غلمان ديدم، بي اختيار به سجده افتادم تا اينكه اين غلام شما آمد و مرا به اينجا آورد.
هارون گفت: «اي زن خبيث، تو در سجده به خواب رفته اي و آن چيزها را ديده اي، سپس دستور داد كه آن كنيز را تحت نظر قرار دادند تا وقايع زندان را به كسي نگويد، او همچنان تحت نظر مشغول عبادت بود تا از دنيا رفت.» (1)

پاورقي

1- مناقب آل ابي طالب، ج 4، ص 297.

بازگشت