آيا تأثير نماز بيشتر در اثر تلقين نيست؟...


آيا تأثير نماز بيشتر در اثر تلقين نيست؟ اگر انسان هر چيزي حتي يك شعر را با احساس بخواند، وارد وادي عرفان و معنويت شده است؟! البته نماز به دليل اين كه انسان را به ياد خدا مي اندازد، خوب است؛ ولي نسبت به ساير اعمال چه برتري خاصي دارد؟

ترديدي نيست «تلقين» از ابزارهاي مهم و كارساز براي انسان است. تلقين هاي مثبت، آثار گران قدري بر روح و روان و حتي جسم انسان مي گذارد.

انساني را در نظر بگيريم كه در زندگي خود سردرگم و بي پناه و رو به فرسايش است؛ در اين بين تلقين مثبتي از راه مي رسد و براي او تكيه گاهي را مطرح مي سازد. حال اگر اين تلقين، با برنامه، و به صورت مستمر در او زنده نگاه داشته شده و او را از ضعف و كسالت و تحير نجات دهد. در حد خود خدمتي بزرگ به شمار مي آيد.

نماز علاوه بر اين كه تلقيني ارزنده و مثبت در جهت رشد و تربيت انسان است، آنچه را مطرح مي كند، مطابق با حقيقت است؛ يعني، صرفا تلقين پوچ و بدون واقعيت عيني نيست؛ بلكه آنچه را بيان كرده و مي آموزاند، دقيقا همان است كه وجود دارد.

آيا ترديدي هست كه نيرويي حكيم، عالم و مدير در اين جهان حاكميت دارد؟! آيا ترديدي هست كه براي اين جهان و زندگي انسان، برنامه و معادي در كار است؟! آيا شكي وجود دارد كه خداوند حكيم، بشر را به حال خود رها نكرده؛ بلكه راهنماياني براي او



[ صفحه 88]



فرستاده است «صراط الذين أنعمت عليهم»؟

آيا دانشمندان و فرزانگان جهان، سر در برابر اين همه عظمت فرود نمي آورند و در مقابل خالق اين همه نقش و نگار، سر بر خاك نمي سايند؟!

آري نماز تلقين هم هست؛ ولي تلقيني كه مبتني بر حقايق و واقعيت هاي جهان هستي است.

برتري نماز:

ممكن است اذكار و يا اعمالي براي متوجه ساختن انسان وجود داشته باشد و افرادي آن را طراحي كرده باشند؛ ولي نماز طرحي الهي است و همانند نسخه اي كه پزشك حاذق آن را تجويز كند، تمام نيازهاي انسان در آن ديده شده است. حركات، اذكار و آداب آن، حساب شده و داراي فلسفه و حكمت است؛ از همين رو هيچ طرح ديگري به ويژه طرح هاي بشري توان جايگزيني آن را ندارد. [1] .



[ صفحه 89]




پاورقي

[1] براي مطالعه بيشتر درباره «فلسفه نماز» به كتاب هاي ذيل مراجعه كنيد:

اسرار الصلاة، ميرزا جواد ملكي تبريزي؛ پرواز در ملكوت، شرح آداب الصلاة امام خميني (ره)، سيد احمد فهري؛ اسرار نماز (ترجمه اسرار الصلاة)، شهيد ثاني.


بازگشت