هزار و يك نكته درباره ي نماز


1. خداي سبحان در قرآن كريم فرمود: «انني أنا الله لا اله الا أنا فاعبدني و أقم الصلوة لذكري.» [1] من «الله» هستم؛ معبودي جز من نيست، مرا بپرست، و نماز را براي ياد من بپا دار.

2. شبي كه رسول خدا صلي الله عليه و آله به معراج رفت به درگاه خداوند عرض كرد: پروردگارا! در اين شب، به شادماني شگفتي دست يافته ام، اين شادماني را بر من افزون فرما و راهي نشانم ده كه همواره چنين باشم.

خداي متعال او را به نماز فرمان داد و فرمود: «يا محمد المصلي يناجي ربه» اي محمد! نمازگزار با خدايش سخن مي گويد و راز و نياز مي كند. [2] .

3. امام محمد باقر عليه السلام فرمود: نماز، هديه ي مؤمن است به سوي پروردگار، پس هداياي خود را نيكو كنيد تا جوايز شما نيكو باشد. [3] .



[ صفحه 10]



4. نماز گناهان را مي زدايد، چنانكه برگ را از درخت بزدايند، و گناهان را - از گناهكار - مي گشايد چنانكه بند از كسي بگشايند. [4] حضرت علي عليه السلام.

5. نماز اظهار فقر و فروتني در پيشگاه الهي است. [5] پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله.

6. از رسول خدا صلي الله عليه و آله روايت شده است كه: خداي متعال فرمود: «من سه چيز را براي نمازگزار پذيرفته ام:

الف: تا زماني كه در حال نماز است رحمتم را بر او نازل كنم.

ب: فرشتگان با بالهاي خود او را زير پوشش و حمايت قرار دهند.

ج: خودم با او مناجات كنم. آن گاه كه او گفت: يا رب؛ مي گويم: لبيك.» [6] .

7 - هر چيزي را زينتي است و زينت اسلام، نمازهاي پنج گانه است. [7] پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله.

8. در احاديث مربوط به معراج نبي اكرم صلي الله عليه و آله مي خوانيم كه آن حضرت فرمود:... چون به مسجد اقصي رسيدم، ابراهيم و موسي و عيسي عليهم السلام و جمله ي پيغمبران ديگر را ديدم كه در آمدند و بر من سلام كردند و مرا در پيش داشتند و با ايشان نماز كردم. [8] چون... رسيدم به «سدرة المنتهي» [9] عالمي ديدم پر نور و ضياء و چندان روشنايي داشت كه چشم خيره مي شد. چندان كه نگاه كردم بر چپ و



[ صفحه 11]



راست و همه ي فرشتگان روحاني ديدم به عبادت مشغول. گفتم: اي جبرئيل! كيستند اين قوم؟ گفت: اينان هرگز هيچ كار نكنند جز عبادت و تسبيح. [10] .

9. از «ربيع بن خثيم» حكايت شده است كه با يك ركوع، شب را به صبح مي رساند، آن گاه قامت راست مي كرد و مي ناليد و مي گفت: «آه، مخلصان پيشي گرفتند و ما از راه مانديم.» [11] .

10. از امام صادق عليه السلام پرسيدند: گريستن در نماز (از بيم عذاب الهي) چگونه است؟ فرمود: به خدا سوگند كه نور چشم است؛ و اگر براي شما چنين حالي پيش آمد مرا هم به ياد آوريد (و دعا كنيد). [12] .

11. رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: هيچ نمازي وقتش نمي رسد مگر آن كه فرشته اي نداي عمومي سر مي دهد كه: «اي مردم! بپا خيزيد و آتشهايي را كه با دستهاي خود بر پشت خويش برافروخته ايد، با نماز خود خاموش كنيد.» [13] .

12. آخرين وصيت انبيا درباره ي نماز بوده است. [14] امام صادق عليه السلام

13. اول كسي كه نماز بامداد كرد آدم عليه السلام بود، او نخستين همه ي گريندگان بود، آيين بيداري شب آدم نهاد، نوحه كردن از درد هجران و زاريدن به نيم شبان سنتي است كه آدم نهاد... چون سحر عاشق وار نفس بر زد و لشكر صبح كمين برگشاد و بانگ بر ظلمت شب زد، جبرئيل آمد به بشارت كه: «يا آدم! صبح آمد و صلح آمد، نور آمد و سرور آمد، روشنايي آمد و آشنايي آمد، برخيز اي آدم، و اندرين حال دو ركعت نماز كن، يكي شكر گذشتن شب هجرت و فرقت را، يكي شكر دميدن صبح



[ صفحه 12]



دولت و وصلت را.» [15] .

14. حضرت مهدي عليه السلام در روز ظهور، به اذن پروردگار به «مسجدالحرام» مي رود و پشت «مقام ابراهيم» رو به «كعبه» مي ايستد و دو ركعت نماز مي گزارد و سپس اعلام ظهور مي فرمايد. [16] .

15. «الذين ان مكناهم في الأرض أقاموا الصلوة و ءاتوا الزكوة و أمروا بالمعروف و نهوا عن المنكر و لله عاقبة الأمور.» [17] (ياران خدا) همان كساني (اند) كه هرگاه در زمين به آنها قدرت بخشيديم، نماز را بر پا مي دارند، و زكات مي دهند، و امر به معروف و نهي از منكر مي كنند، و پايان همه ي كارها از آن خداست.

16. امام موسي كاظم عليه السلام در سن كودكي در خدمت پدر بزرگوارش امام جعفر صادق عليه السلام به نماز ايستاده بود. انديشمندي از اهالي شهر، نزد آن حضرت بود، ديد كه اين فرزند به سوي در باز نماز مي خواند، كه كراهت دارد. مسأله را از حضرت صادق عليه السلام پرسيد. امام عليه السلام فرمودند: از خود بچه سؤال كنيد!

آن آقاي عالم رو كرد به بچه ي خردسال و عرض كرد: چرا رو به در باز نماز مي خوانيد؟ اين طفل خردسال (امام كاظم عليه السلام) فرمود: آن كسي كه من به سوي او نماز مي خوانم از اين در به من نزديكتر است! [18] .

17 - «مغيرة بن شعبه» مي گويد: پيامبر صلي الله عليه و آله چندان نماز مستحب گزارد كه پاهاي مباركش ورم كرد. به آن حضرت عرض شد: آيا لازم است به خود اين همه رنج دهي و حال آن كه خداوند همه ي لغزشهاي گذشته و آينده ي تو را بخشيده است؟



[ صفحه 13]



فرمود: آيا - در برابر اين احسان - بنده اي سپاسگزار نباشم؟ [19] .

18 - رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: هيچ روزي نيست مگر اين كه فرشته اي (در قبرستانها حضور مي يابد و) بين قبرها (خطاب به مردگان) مي گويد: «شما بر حال چه كسي غبطه مي خوريد؟» مي گويند: «بر حال اهل مساجد زيرا كه آنان نماز مي گزارند و روزه مي گيرند و ما چنين قدرتي نداريم.» (و مهلت و فرصت را از دست داده ايم). [20] .

19. اين كه در روايت آمده است: «كسي كه وضو مي گيرد، با آب وضوي او فرشته خلق مي شود.» يعني با عمل صالح او «كن فيكون» [21] مي شود، و گرنه فرشته ها نه از آتشند و نه از خاك. آنها با نماز درست مي شوند، نظير عسل بهشت كه با عمل صالح ساخته مي شود. «و أنهار من عسل مصفي» [22] عسل بهشت از زنبور و كندو نيست، بلكه با روزه و نماز درست مي شود. حوري بهشت هم نظير انسان نيست تا «خالق بشر من طين» [23] باشد (و از خاك و گل آفريده شده باشد.) و يا مثل جن نيست تا «و الجان خلقناه من قبل من نار السموم» [24] باشد (و از آتش گرم و سوزان خلق شده باشد) بلكه او با نماز درست مي شود، با عبادت و اطاعت درست مي شود. بنابراين اگر فرشته موجودي است كه با نماز درست مي شود، نمازگزار بالاتر از نماز است، چون «فاعل الخير خير منه». [25] بالاتر از هر كار خير، صاحب آن كار است، چون هر مؤثري از اثر خودش قوي تر است. [26] .



[ صفحه 14]



20. امام حسن مجتبي عليه السلام فرمود: آن گاه كه پدرم علي عليه السلام در آستانه ي شهادت قرار گرفت رو به من كرد و فرمود: «فرزندم! تو را وصيت مي كنم به نماز اول وقت.» [27] .

21. پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله در آخرين روزهاي حيات با آن كه به شدت بيمار بود، دستهاي مباركش را بر دوش «اميرالمؤمنين، علي عليه السلام» و «فضل بن عباس» گذاشت و با دشواري به مسجد رفت و نماز را به جماعت برگزار كرد. [28] .

22. نماز چهره ي شيطان را سياه مي كند. [29] رسول اكرم صلي الله عليه و آله.

23. ما دو كتاب حديث داريم كه بسيار مفصل و شامل تمامي روايات و احاديث فقهي مكتب شيعه است. يكي: «وسائل الشيعه» و ديگر: «مستدرك الوسائل»، طبق شماره اي كه در آنها منعكس است هر دو كتاب مجموعا شصت هزار روايت دارد و از شصت هزار روايت اين دو كتاب، بيست هزار آن مربوط به نماز است، و اين مي تواند گوياي اهميت نماز در اسلام و اهميت آن در مكتب تشيع باشد كه يك سوم روايات فقهي ما مربوط به نماز و مقدمات آن است. [30] .

24. رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: ديني كه در آن ركوع و سجود نباشد خيري در آن نيست. [31] .

25. «أقم الصلوة ان الصلوة تنهي عن الفحشاء و المنكر و لذكر الله أكبر و الله يعلم ما تصنعون.» نماز را بر پا دار، كه نماز (انسان را) از زشتيها و گناه بازمي دارد، و ياد خدا بزرگتر است؛ و خداوند مي داند شما چه كارهايي انجام مي دهيد. [32] قرآن كريم



[ صفحه 15]



26. حضرت آيت الله ميرزا جواد آقا تهراني رحمه الله مي فرمود: دوست دارم خداوند مرا به نقطه اي دور تبعيد كند كه كسي آن جا نباشد و به من كاري نداشته باشند و فارغ از همه چيز باشم، تا بتوانم دو ركعت نماز با توجه در پيشگاه او بخوانم. [33] .

27. امام صادق عليه السلام فرمود: هنگامي كه قائم ما عليه السلام قيام كند در پشت كوفه مسجدي بنا كند كه داراي هزار در است. [34] .

28. خشوع و فروتني زينت نماز است. [35] پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله.

29. روزي در خانه ي امام «زين العابدين» عليه السلام آتش سوزي و حريقي اتفاق افتاد، آن حضرت چنان سرگرم نماز بود كه متوجه نشد، وقتي كه از نماز فارغ شد به اطلاع آن حضرت رساندند؛ فرمود: «ياد آتش بزرگ (دوزخ) مرا از (توجه به) اين آتش بازداشته بود.» [36] .

30. كسي كه نمازش را ضايع كند اعمال ديگرش را بيشتر ضايع خواهد كرد. [37] امام علي عليه السلام.

31. حجت الاسلام انصاري مي گويد: امام خميني رحمه الله در يكي از روزهاي آخر عمرشان مي خواستند بخوابند به من گفتند: اگر خوابيدم، اول وقت نماز بيدارم كن. گفتم: چشم. ديدم اول وقت شد و امام خوابيده اند و حيفم آمد كه صدايشان بزنم،



[ صفحه 16]



عمل جراحي، سرم به دست، گفتم صدايشان نزنم.

چند دقيقه اي از اذان گذشت و امام چشمهايشان را باز كردند و گفتند: وقت نماز شده است؟ گفتم: بله. امام فرمودند: چرا صدايم نزدي؟ گفتم: ده دقيقه بيشتر از وقت نگذشته است. فرمودند: مگر به شما نگفتم؟

ايشان سپس فرزندشان را صدا زدند كه: احمد بيا، و فرمودند: ناراحتم، از اول عمرم تا حال، نمازم را اول وقت خوانده ام، چرا الآن كه پايم لب گور است ده دقيقه تأخير افتاد؟! [38] .

32. در قرآن هزار مورد از نماز سخن به ميان آمده است به صورت دستور و خبر و بيان ثواب انجام آن، و عقوبت ترك آن، با تعريض و تصريح از بهر تصحيح اعتقاد اهل ايمان. [39] .

33. امام صادق عليه السلام فرمود: مردي خدمت رسول خدا صلي الله عليه و آله شرفياب شد و عرض كرد: مرا نصيحت فرماييد. حضرت فرمود: نماز را از روي عمد ترك نكن، زيرا كسي كه نماز را عمدا ترك كند ملت اسلام از او بيزار است. [40] .

34. در روايت آمده است كه: روز قيامت خداي متعال به آتش دوزخ مي فرمايد: اي آتش! هر چه را مي خواهي بسوزان، اما به موضع سجده نزديك مشو. [41] .

35. در قرآن كريم آمده است كه: اگر حضرت يونس عليه السلام از تسبيح كنندگان نبود، تا روز قيامت در شكم ماهي مي ماند. «فلولا أنه كان من المسبحين للبث في



[ صفحه 17]



بطنه الي يوم يبعثون.» [42] در تفسير مجمع البيان از قول «قتاده» آمده است: منظور از تسبيح يونس عليه السلام اين است كه او از نمازگزاران بود و خداوند هنگام غم و مصيبت، او را نجات داد. [43] .

36. يكي از رزمندگان مي گويد: در عمليات كربلاي پنج، امام جماعت ما طلبه ي جواني بود به اسم حاج آقا «آقا خاني». او در حين عمليات، طنابي به كمرش مي بست و سر ديگر طناب را به كمر شهدا و آنها را به عقب منتقل مي كرد. در يكي از اين رفت و آمدها بر اثر گلوله ي مستقيم تانك، سر ايشان از بدن جدا شد و به شهادت رسيد.

يكي از برادران روحاني مي گفت: در لحظه اي كه سر ايشان از بدن جدا شد، من بالاي سر جنازه ي ايشان رفتم و شنيدم كه از تن بي سر ايشان اين صدا بلند شد: «السلام عليك يا اباعبدالله عليه السلام». وقتي اين صدا را شنيدم، تنم به لرزه افتاد.

من تمام اين معنويت و تقدس را جز در ارتباط او با نماز كه ارتباط روحي و معنوي با پروردگار يكتاست نمي دانم. [44] .

37. نماز چون ترازوست، هر كه (آن را) كامل بجا آورد پاداش كامل مي گيرد. [45] پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله

38. اميرمؤمنان، حضرت علي عليه السلام فرمود: رسول خدا صلي الله عليه و آله نماز را به چشمه ي آب گرم كه بر در سراي مردي بود همانند فرمود، كه او روزان و شبان پنج بار خود را بدان بشويد ديگر چركي بر تن وي نخواهد بود. [46] .



[ صفحه 18]



39. نماز يك كارخانه ي انسان سازي است. [47] امام خميني رحمه الله

40. آن گاه كه پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله به معراج رفت، گروهي را مشاهده كرد كه سرهاي آنان را با سنگ مي كوبيدند. درباره ي آنان از جبرئيل سؤال كرد. او گفت: اينها كساني بودند كه در نماز سر سنگين بودند. [48] .

41. امام صادق عليه السلام فرمود: اصل و ريشه ي اسلام نماز است. [49] .

42. رسول گرامي اسلام صلي الله عليه و آله فرمود: زماني كه فرشتگان آسمان صداي اذان را مي شنوند مي گويند: «اين صداي امت محمد صلي الله عليه و آله است كه به يگانگي خدا شهادت مي دهند.» [50] .

43. خداي متعال به حضرت داوود عليه السلام فرمود:... چه بسيار ركعتهاي طولاني كه نمازگزاري با گريه و خشوع به جا آورده است اما نزد من به فتيلي [51] نمي ارزد، چون وقتي كه به قلب او نظر كرده، مي بينم پس از آن كه از نمازش فارغ شد، و زني با او خلوت كرده و خود را بر او عرضه كند، او را اجابت كرده، مرتكب گناه خواهد شد. و اگر مؤمني با او معامله كند به او خيانت خواهد كرد. [52] .

44. حضرت آيت الله العظمي مرعشي نجفي رحمه الله به فرزندش وصيت كرد: سجاده اي كه هفتاد سال بر روي آن نماز شب به جا آورده ام، و تسبيحي از تربت امام حسين عليه السلام كه با آن در سحرها به عدد دانه هايش استغفار كرده ام با من دفن شود. [53] .



[ صفحه 19]



45. كسي كه صداي اذان را بشنود و به آن پاسخ گويد، نزد خداوند از سعادتمندان محسوب مي شود. [54] پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله

46. «اگر كسي در ته چاهي كه صد متر عمق دارد، باشد يك طنابي به دستش دهند و او را تا پنجاه متري بالا بكشند، يعني پنجاه متر مانده تا برسد بالا، پنجاه متر هم زير پاي اوست. اين طناب براي آن شخص چقدر اهميت دارد؟ اگر اين طناب شل بشود، از بالا پرت مي شود پايين. اين طناب، بند جان اوست.

نماز مثل همان طناب است، براي آنها كه مي دانند كجاي عالمند. آن كسي كه يك متر با آن طناب آمد بالا مي گويد: اگر طناب پاره شد فقط يك متر سقوط مي كنم، خيلي خطر ندارد، ممكن است پايم كمي درد بگيرد. اما علي عليه السلام كه 99 متر آمده و آن بالا بالاست، مي گويد: من اگر اين طناب را رها كردم، صد متر مي افتم. اين است كه بيشتر مي ترسد. آنها كه بالا هستند به اين طناب اهميت بيشتري مي دهند، خيلي سفت تر آن را مي گيرند، اما آنها كه پايين هستند، برايشان چندان اهميتي ندارد كه محكم بگيرند. كسي كه ته چاه خوابيده اگر طناب از دستش هم در رفت، عيبي ندارد، شايد متوجه هم نشود. هر چه از ته چاه فاصله بگيرد و بالاتر بيايد اهميت اين طناب بيشتر مي شود و آن را محكمتر مي گيرد.» [55] .

47. بر پا داشتن نماز، نخستين ثمره و نشانه ي حكومت صالحان است. [56] مقام معظم رهبري حضرت آيت الله خامنه اي

48. امام صادق عليه السلام فرمود: چون آهنگ طهارت و وضو كني، به سوي آب پيش برو همانند اين كه به رحمت خدا نزديك مي شوي، كه همانا خداوند تعالي آب را كليد تقرب به خود و مناجات با خود و راهنماي وصول به آستانش قرار داده



[ صفحه 20]



است. هنگام شستشوي اعضاي بدنت با آب، قلب خود را با تقوا و يقين پاكيزه گردان. [57] .

49. قيام در حال نماز براي اين است كه انسان در پيشگاه خداي متعال بايستد و حق بندگي او را ادا نمايد و از خيرات پروردگار بهره مند شود و بداند كه در قيامت نيز در پيشگاه او قيامي خواهد داشت. [58] .

50. در شرح حال اميرمؤمنان، حضرت علي عليه السلام آمده است كه در جنگ صفين، در يكي از سخت ترين شبهاي نبرد كه به نام «ليلة الهرير» معروف است، فرشي براي آن حضرت گستردند و امام عليه السلام بر روي آن مشغول نماز شد، در حالي كه تيرهاي بسياري از طرف راست و چپ او مي گذشت و هرگز تزلزلي در او ايجاد نمي كرد، آن حضرت از جايش تكان نخورد تا آن كه نمازش را به پايان رساند. [59] .

از خود آن حضرت نيز روايت شده است كه فرمود: از وقتي كه از رسول خدا صلي الله عليه و آله شنيدم كه فرمود: «نماز شب نور است» هرگز نماز شب را ترك نكردم. ابن كواء پرسيد: حتي در ليلة الهرير؟ حضرت فرمود: حتي در ليلة الهرير نماز شبم ترك نشد. [60] براي آنكه اهميت كار علي عليه السلام كه همان اهميت نماز است بيشتر روشن شود، درباره ي آن شب هولناك توضيحاتي را ذكر مي كنيم:

«ليلة الهرير» يعني شب هرير. «هرير» در لغت عرب به زوزه ي سگ گويند، سپاه معاويه در آن شب در زير ضربات سپاه علي عليه السلام همچون سگ زوزه مي كشيد، به خاطر همين در تاريخ، آن شب را «ليلة الهرير» خوانده اند. شبي كه سخت ترين شب



[ صفحه 21]



جنگ صفين بود و نزديك بود بساط حكومت معاويه و امويان برچيده شود. [61] در آن شب و روز كه هفتاد هزار نفر از افراد دو لشكر كشته شدند [62] سپاهيان، نخست به تيراندازي آغاز كردند تا تيرها تمام شد، آن گاه به نيزه زدن پرداختند تا نيزه ها خرد شد، آن گاه پاره اي از سپاهيان از اسبهاي خود به زير آمدند و پياده با نيام (غلاف) شمشير به سر و جان يكديگر كوفتند تا نيام شمشيرها خرد شد و سواران بر ركابها ايستادند و سپس با تيغهاي آخته و گرزهاي آهنين به جان هم افتادند و گوش جز غريو سپاهيان و صداي برخورد آهن با كاسه ي سرها و بر هم كوفتن دندانها نمي شنيد... و سپاهيان چون درندگان يكديگر را مي دريدند. [63] .

آري؛ علي عليه السلام در چنين شرايطي به نماز ايستاد. اگر انسانهاي معمولي در نبردي اين چنين حاضر باشند و پيوسته از جان خويش دفاع كنند باز هم آرامش خاطر ندارند. اما علي عليه السلام در اين شرايط دهشت انگيز، با قلبي آرام به نماز ايستاد و درس پاي بندي به نماز و اهميت آن را به جهانيان آموخت.

51. براي هر چيزي چراغي است، و چراغ قلب مؤمن نمازهاي پنجگانه است. [64] پيامبر اكرم صلي الله عليه واله وسلم

52. مقام معظم رهبري حضرت آيت الله خامنه اي فرمودند: مرحوم آقاي ميرزا جواد ملكي تبريزي در قنوت نماز اين شعر را مي خواندند:



زان پيشتر كه عالم فاني شود خراب

ما را به جام باده ي گلگون خراب كن [65] .





[ صفحه 22]



53. رسول اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: جبرئيل و هفتاد هزار فرشته ي ديگر نزد من آمدند و گفتند: «اي محمد! هر كه دوستدار نماز جماعت باشد خداي متعال و ملائكه دوستدار او گردند.» [66] .

54. پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: چون بنده سلام نمازش را بگويد، خداوند درهاي بهشت را به رويش مي گشايد و مي فرمايد: «اي بنده (من) از هر دري كه مي خواهي به بهشت وارد شو.» [67] .

55. از امام سجاد عليه السلام پرسيدند: چرا شب زنده داران صورتي زيباتر از صورت ديگران دارند؟ فرمود: چون آنان با خداي خويش خلوت كرده اند، خداوند از نور خود بر چهره ي آنان پوشانده است. [68] .

56. نماز پشتوانه ي ملت است. [69] امام خميني رحمه الله

57. اول كسي كه نماز پيشين (: ظهر) كرد ابراهيم خليل عليه السلام بود، آن حضرت پس از آن كه در آزمايش الهي (قرباني كردن فرزندش اسماعيل) موفق شد، چهار ركعت نماز بجا آورد، به خاطر شكر چهار نعمت: يكي شكر توفيق (اجراي فرمان الهي) ديگر: شكر تصديق، سوم، شكر ندا، چهارم: شكر فدا. [70] .

58. كسي كه صداي اذان را در مسجد بشنود و بدون آن كه عذري داشته باشد (نمازش را نخواند) و از مسجد خارج شود منافق است، مگر آن كه دوباره به مسجد بازگردد. [71] رسول اكرم صلي الله عليه و آله



[ صفحه 23]



59. «ابان بن تغلب» از امام صادق عليه السلام پرسيد: چرا حضرت فاطمه عليهاالسلام را زهرا [درخشنده] ناميدند؟ حضرت فرمود: براي آن كه در هر روز سه مرتبه نور فاطمه عليهاالسلام براي اميرالمؤمنين علي عليه السلام ظاهر مي شد. يك بار زماني كه آن حضرت به نماز صبح مي ايستاد، نوري از وجود مباركش مي درخشيد و همه ي خانه هاي مدينه را روشن مي كرد. مردم با تعجب خدمت رسول خدا صلي الله عليه و آله شرفياب مي شدند و علت نوراني شدن خانه هاي خود را مي پرسيدند. پيامبر صلي الله عليه و آله مي فرمود: به خانه ي دخترم فاطمه برويد تا پاسخ سؤال خود را دريابيد. چون به خانه ي زهراي مرضيه عليهاالسلام مي رفتند مشاهده مي كردند كه آن بانوي پرهيزكار در محراب عبادت به نماز مشغول است و نوري كه خانه هاي مدينه را نوراني كرده است از سيماي ملكوتي اوست.

بار دوم زماني بود كه زهراي اطهر عليهاالسلام به نماز ظهر مي ايستاد، و سومين بار پس از غروب آفتاب بود كه ابتدا علي عليه السلام و سپس مردم مدينه آن نور مقدس را مشاهده مي كردند. مردم باز هم به خانه ي پيامبر صلي الله عليه و آله مي رفتند و از آنچه ديده بودند با شگفتي سخن مي گفتند و پرسش خود را تكرار مي كردند. رسول اكرم صلي الله عليه و آله بار ديگر آنان را سراغ خانه ي فاطمه عليهاالسلام مي فرستاد، آنان چون خدمت آن حضرت مي رسيدند مي ديدند كه فاطمه ي زهرا عليهاالسلام در محراب عبادت، به نماز و تسبيح و تمجيد پروردگار مشغول است و از نور وجود اوست كه خانه هايشان غرق نور شده است.

امام صادق عليه السلام در پايان اين روايت فرمود: آن نور، پيوسته در وجود مقدس حضرت زهرا عليهاالسلام بود، تا آن كه امام حسين عليه السلام متولد شد و آن نور به جبين مبارك آن حضرت منتقل شد و هميشه تا قيامت با ما هست و از امامي به امام ديگر منتقل مي شود. [72] .

60. درباره ي «خواجه ربيع» - كه قبرش در خراسان است - از «رساله ي قشيري»



[ صفحه 24]



نقل شده است كه: وقتي خواجه ربيع وفات كرد يكي از همسايگانش دختركي داشت كه گفت: پدر جان! آن ستوني كه هر شب در خانه ي همسايه ي ما بود چه شد؟

پدر گفت: فرزندم! آن ستون نبود بلكه همسايه ي صالح ما (ربيع) بود كه از اول شب تا صبح روي پاهايش ايستاده بود (و مشغول عبادت و نماز و مناجات بود). [73] .

61. حضرت مهدي عليه السلام فرمود: هيچ چيزي مانند نماز، بيني شيطان را به خاك نمي سايد. پس نماز بخوان و بيني ابليس را به خاك بمال. [74] .

62. يكي از رزمندگان مي گويد: «بابا نوري» زمان جنگ همه كار مي كرد، سلماني، آشپزي و حتي واكس زدن كفش بچه ها. او به همه روحيه مي داد. دو هفته بعد از قطعنامه بود. نماز را خوانده بود، دو زانو نشسته بود و پيش خدا زاري مي كرد: «خدايا ديگر طاقت ندارم. كاري كن كه ما هم نصيب ببريم.» در همين حال خمپاره اي كمي دورتر به زمين مي نشيند و تركشي از آن به ايشان مي خورد و به فيض عظيم شهادت مي رسد. [75] .

63. در حديث شريف قدسي آمده است كه خداي متعال فرمود: «بنده (من) به وسيله ي نماز نافله به من نزديك شود تا آن جا كه من او را دوست بدارم، و هنگامي كه او را دوست بدارم، گوش او شوم كه با آن مي شنود و چشم او شوم كه با آن مي بيند و زبانش شوم كه با آن سخن مي گويد و دست او گردم كه با آن مي گيرد، اگر مرا بخواند اجابتش كنم، و اگر از من خواهشي كند به او عطا كنم. [76] امام باقر عليه السلام

64. نماز در قيامت، تاج نمازگزار و نور صورت اوست. [77] پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله



[ صفحه 25]



65. در زيارت حضرت مهدي صاحب الامر عليه السلام خطاب به آن حضرت مي گوييم:

«السلام عليك حين تصلي و تقنت، السلام عليك حين تركع و تسجد، السلام عليك حين تهلل و تكبر.» سلام بر تو آن گاه كه به نماز ايستاده، قنوت مي خواني، سلام بر تو آن گاه كه به ركوع و سجود مي روي، سلام بر تو آن گاه كه تهليل (لا اله الا الله) و تكبير (الله اكبر) مي گويي. [78] .

66. شبي دزدي به خانه ي شيخ احمد خضرويه رفت و بسيار بگشت هيچ نيافت. شيخ آواز داد: اي جوان دلو برگير و آب از چاه بركش و طهارت كن و به نماز مشغول شو تا روز چيزي به تو دهم تا محروم نگردي. دزد همچنان كرد. چون روز شد خواجه صد دينار بياورد و به دزد داد و فرمود: اين جزاي عبادت يك شب نماز توست. دزد را حالتي پديد آمد و لرزه بر اندامش افتاد و گفت: زر قبول نمي كنم، مرا به راه خدا راهنمايي كن كه دولت لا زوال از درگاه لا يزال حاصل كنم. شيخ او را مريد كرد و يكي از اولياي حق شد. [79] .

67. امام باقر عليه السلام فرمود: دعا كردن پس از خواندن نماز واجب، برتر است از نماز مستحب. [80] .

68. روايت شده است كه: آن گاه كه پيامبر صلي الله عليه و آله مشغول نماز مي شد گويي پارچه اي است كه در گوشه اي افتاده است. [81] .

69. رسول اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: در هر روز هفتاد هزار فرشته در «بيت المعمور» [82] .



[ صفحه 26]



نماز مي خوانند. [83] .

70. هيچ وسيله اي مستحكم تر و دائمي تر از نماز براي ارتباط ميان انسان با خدا نيست، مبتدي ترين انسانها رابطه ي خود را با خدا به وسيله ي نماز آغاز مي كنند، برجسته ترين اولياء خدا نيز، بهشت خلوت انس خود با محبوب را در نماز مي جويند. [84] مقام مظعم رهبري حضرت آيت الله خامنه اي

71. مردي از امام زين العابدين عليه السلام پرسيد: چه چيزي سبب قبول شدن نماز است؟ حضرت فرمود: ولايت (دوستي و پيروي از) ما و بيزاري از دشمنان ما. [85] .

72. مرحوم آيت الله سيد مصطفي خوانساري، از استادان حوزه ي علميه ي قم و يكي از دوستان امام خميني رحمه الله مي گويد: «در اين جا صحنه اي از عبادت ايشان (امام) را كه مشهود خودم بوده است، نقل مي كنم:

يك سال در قم خيلي برف آمده بود (قريب پنج - شش ذرع) كه سيل نصف قم را برد. در همان موقع و در همان وضعيت، ايشان نصف شب از دارالشفاء مي آمد مدرسه فيضيه و به هر زحمتي بود يخ حوض را مي شكست و وضو مي گرفت و مي رفت زير مدرس مدرسه و در تاريكي مشغول تهجد مي شد. حالا چه حالي داشت؟ نمي توانم بازگو كنم. با حالت خوشي تا اذان صبح مشغول تهجد مي شد. هنگام اذان مي آمد مسجد بالاسر و پشت سر آقاي حاج ميرزا جواد ملكي به نماز مي ايستاد و بعد برمي گشت و مشغول مباحثاتش مي شد. مي توانم بگويم كه ايشان در امر عبادت و تهجد، اگر در بين علما بي نظير نبود، يقينا كم نظير بود.» [86] .

73. «و أقيموا الصلوة و ءاتوا الزكوة و ما تقدموا لأنفسكم من خير تجدوه



[ صفحه 27]



عندالله ان الله بما تعملون بصير.» [87] و نماز را بر پا داريد و زكات را ادا كنيد؛ و هر كار خيري را براي خود از پيش مي فرستيد، آن را نزد خدا (در سراي ديگر) خواهيد يافت؛ خداوند به اعمال شما بيناست. قرآن كريم

74. كسي كه دوست دارد بداند نمازش مورد قبول درگاه الهي واقع شده است يا نه، ببيند آيا نمازش او را از زشتيها و گناه بازداشته است يا خير، (زيرا) نمازش به همان مقدار كه او را از گناهان مانع شود مورد قبول درگاه خداوند قرار مي گيرد. [88] امام صادق عليه السلام

75. سلف چنين بوده اند: چون بانگ نماز بشنيدندي، آن كه آهنگر بودي اگر پتك بر هوا داشتي فروگذاشتي، آن كه كفشگر بودي اگر درفش فروبرده بودي باز بر نياوردي، و از جاي بجستندي از براي آن كه از اين منادي نداي روز قيامت ياد كردندي، و دانستندي كه هر كه اندر وقت بشتابد بدين فرمان، روز قيامت جز بشارت به وي نرسد. [89] .

76. هرگاه بنده اي نمازش را نيكو بجا آورد خداوند متعال مي فرمايد: «اين است بنده ي حقيقي من.» [90] پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله

77. رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: نماز بدون (پرداختن) زكات قبول نيست. [91] .

78. سيد احمد رشتي مي گويد: در سفر حج كه خدمت امام عصر عليه السلام مشرف شدم آن حضرت فرمود: چرا شما (نماز) نافله نمي خوانيد؟ نافله، نافله، نافله! سپس فرمود: چرا شما (زيارت) عاشورا نمي خوانيد؟ عاشورا، عاشورا، عاشورا! بار ديگر



[ صفحه 28]



فرمود: چرا شما (زيارت) جامعه نمي خوانيد؟ جامعه، جامعه، جامعه! [92] .

79. (هنگامي كه وقت نماز فرامي رسيد) رسول خدا صلي الله عليه و آله به بلال مي فرمود: اي بلال! اذان بگو و ما را با آن روح ببخش (و روان ما را صفا ده) [93] .

80. امام زين العابدين عليه السلام فرمود: نماز بنده قبول نمي شود مگر آنچه از آن كه با حالت توجه خوانده شود. ابوحمزه ي ثمالي عرض كرد: پس ما هلاك شديم؟ حضرت فرمود، خير، چنين نيست، بلكه خداوند نماز شما را با نافله ها تمام (و قبول) مي كند. [94] .

81. آقاي «يحيي علي پور» - يكي از آزادگان ايراني - مي گويد:

«وقتي كه در زندانهاي عراق در اسارت بودم يكي از سربازان عراقي به من گفت: آيا مي تواني نماز خواندن را به من ياد بدهي؟ باورم نمي شد و در حالي كه اشك شوق در چشمهايم حلقه زده بود جواب مثبت دادم. مدتي طول كشيد تا نماز خواندن را ياد گرفت و پس از آن قول داد كه نه تنها اذيتمان نخواهد كرد بلكه تا حد توان هواي ما را خواهد داشت. او شيعه مذهب بود. يك روز ديگر همين نگهبان از من پرسيد كه: شما نيمه شبها چه مي خوانيد؟ به او فهماندم كه نماز شب اقامه مي كنيم. او با اشتياق تمام نماز شب را نيز ياد گرفت، به تدريج خود را در دنياي ديگري احساس كردم، من در زيباترين لحظات عمرم در پيشگاه خدا سجده ي شكر بجا آوردم. اين سرباز عراقي طوري متحول شده بود كه وقتي خبر ارتحال حضرت امام خميني رحمه الله را شنيد اشك از چشمانش سرازير شد.» [95] .

82. هيأت نمازگزار به چهار صورت است: قيام، ركوع، سجود و قعود. و



[ صفحه 29]



حكمتش آن است كه موجودات جهان بر چهار شكل اند:

بعضي بر هيأت قائمان راست اند، و آن درختانند. بعضي بر هيأت راكعان سر فروافكنده، و آن ستورانند. بعضي بر هيأت ساجدان روي به خاك نهاده، و آن حشراتند. بعضي بر زمين نشسته بر هيأت قاعدان و آن حشيش و نبات است. گويي خداوند متعال فرموده است كه: بنده ي مؤمن! (نماز بگزار و) در خدمت ما اين چهار هيأت بجاي آر: قيام و ركوع و سجود و قعود، تا ثواب تسبيح آن همه خلايق بيابي. [96] .

83. «بكر بن عبدالله» مي گويد: هرگاه براي اهل بيت پيامبر صلي الله عليه و آله فقر و احتياج پيش مي آمد حضرت به آنان مي فرمود: برخيزيد و نماز بخوانيد كه خداند پيامبرش را به اين كار فرمان داده است. [97] .

84. خداي متعال خطاب به نبي اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: «انا أعطيناك الكوثر» [98] (اي رسول حق) ما به تو كوثر عطا كرديم.

در كتب تفسير از چند چيز به عنوان «كوثر» ياد شده است از جمله: 1 - خير كثير 2 - نهري در بهشت 3 - نبوت 4 - فرزندان بسيار از نسل زهراي اطهر عليهاالسلام 5 - قرآن 6 - شفاعت 7 - اسلام 8 - علماي دين و اصحاب و ياران وفادار و.... هر يك از موارد مذكور مصداقي براي «كوثر» است و ممكن است كوثر شامل همه ي اينها باشد. آنچه مسلم است، خداوند مهربان خير كثير و نعمتهاي فراواني در دنيا و آخرت به پيامبر عزيز اسلام صلي الله عليه و آله عطا كرده و خواهد كرد و او بايد در برابر اين همه نعمت، شكر گزاري كند. خداوند به او فرمان مي دهد: «فصل لربك و انحر» [99] براي شكر اين نعمتها نماز بخوان و قرباني كن. [100] .



[ صفحه 30]



85. حضرت موسي بن جعفر عليهماالسلام فرمود: نماز در صف اول جماعت همچون جهاد در راه خداوند عزوجل است. [101] .

86. «زهري» - يكي از دانشمندان زمان امام سجاد عليه السلام - مي گويد: همراه علي بن الحسين عليهماالسلام بر عبدالملك بن مروان وارد شديم. چون چشم عبدالملك به پيشاني آن جناب افتاد و اثر سجده را ديد با تعجب گفت: اي ابامحمد! آثار كوشش (در عبادت) در چهره ي تو آشكار است در حالي كه از پيش خداوند خير و نيكي برايت مقرر و مقدر كرده است؛ تو پاره ي تن پيامبر خدا صلي الله عليه و آله هستي، نسبتت (به او) نزديك و پيوندت محكم است و تو در ميان افراد خانواده و مردم زمانه ات فضيلت و برتري عظيمي داري، و فضل و دانش و دين و تقوايي كه تو داري براي احدي جز گذشتگان از خاندانت، در گذشته و اكنون نبوده است. و همچنان آن حضرت را بسيار ستود.

آن گاه امام سجاد عليه السلام فرمود: آنچه درباره ي فضل و تأييد و توفيق خداي سبحان (نسبت به ما) گفتي، شكر اين نعمتها چگونه توان كرد...؟ رسول خدا صلي الله عليه و آله به نماز مي ايستاد تا پاهايش متورم مي شد و در ايام روزه دهانش از تشنگي خشك مي شد. به آن حضرت گفتند: اي رسول خدا! مگر خدا گناهان گذشته و آينده ي تو را نيامرزيده است؟ [اشاره به آيه ي 2، سوره ي مباركه ي فتح] فرمود: «آيا نبايد بنده اي سپاسگزار باشم؟» حمد خداي را بر آنچه انعام فرمود و ما را بدان آزمود و سپاس او راست در دنيا و آخرت.

به خدا قسم اگر اعضاي بدنم پاره پاره شود و چشمانم از حدقه بر سينه ام فروغلتند تا مگر شكر ده يك، از يك دهم نعمتي از نعمتهاي خدا را كه شمارندگان، شمارش آن نتوانند كرد و حمد همه ي حامدان حق يكي از آنها را ادا نتواند كرد بجا



[ صفحه 31]



آورم، به خدا سوگند نمي توانم؛ جز آن كه خدا مرا چنان بيند كه در شب و روز و خلوت و آشكار چيزي مرا از شكر و ذكر او بازنمي دارد. و اگر نبود كه خانواده ام بر من حق دارند و ديگران را نيز بر من حقوقي است كه ناگزير بايد در حد توان خويش آن حقوق را ادا كنم، همانا چشم به آسمان مي دوختم و دل خود را به سوي خدا متوجه مي ساختم و ديده و دل برنمي گرفتم تا خدا جانم را بگيرد. و اوست بهترين حكم كنندگان. آن گاه حضرت به گريه افتاد و عبدالملك نيز گريست. [102] .

87. اگر عبادتي برتر از نماز بود، خداوند فرشتگانش را به آن فرمان مي داد. [103] پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله

88. امام صادق عليه السلام فرمود: من حاجتي داشتم، وضو ساختم و مشغول نماز شدم تا خدا را براي آن حاجت بخوانم، آن قدر لذت مناجات و راز و نياز با خداي متعال مرا متوجه خود كرد كه حاجتم را از ياد بردم. [104] .

89. رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: اي اباذر! هر كه در شبانه روز دوازده ركعت نماز مستحب بخواند به حقيقت، خانه اي در بهشت براي او واجب خواهد بود. [105] .

90. يكي از برادران رزمنده مي گويد: در عمليات بيت المقدس دو، در منطقه ي «گرده دشت»، آن سوز و سرما و حجم عظيم برفش فراموش نشدني است. تمام سطح زمين را قطري ضخيم از برف و يخ پوشانده بود.

با يكي از برادرها از كوه بالا مي رفتيم كه با منظره ي عجيبي روبرو شديم، در ارتفاع بالا، سر گردنه، يكي از برادرها را ديديم كه خم شده بود و ثابت مانده بود. نزديك تر



[ صفحه 32]



كه شديم ديديم تمام بدنش را خاك پوشانده است. نمي دانم آن همه خاك توي برف و يخ از كجا آمده بود. بچه ها يكي يكي مي آمدند، پشت كمرش تيمم مي كردند و مي رفتند گوشه اي نمازشان را مي خواندند. [106] .

91. امام صادق عليه السلام فرمود: فرشته اي مأمور كار نماز است و جز آن كار ديگري ندارد، هنگامي كه بنده اي از نماز فارغ شود آن فرشته نمازش را به آسمان برد، اگر از قبول شدني ها باشد پذيرفته گردد، اگر نه، فرشته را گويند: آن را به صاحبش باز گردان، فرشته با آن نماز فرود آيد و آن را بر صورت صاحبش بكوبد و گويد: اف بر تو باد كه همواره از تو عملي صادر مي شود كه مرا به زحمت مي اندازد. [107] .

92. مرحوم شيخ جعفر رحمه الله، صاحب كتاب قيم «كشف الغطاء» كه از فقهاي نامدار و كم نظير اماميه به شمار مي آيند، فرموده اند: راز تكبيرهاي هفتگانه ي هنگام نيت [108] همانا برطرف كردن غفلت نمازگزار از انكسار و ذلت در پيشگاه خداوند است. [109] .

93. «مرحوم حاج آقا حسين فاطمي قمي (قدس سره) فرمود: به من گفتند كه آقاي حاج ميرزا جواد (ملكي تبريزي) جوياي حال تو شده است. چون مي دانستم ايشان كسالت دارند با عجله به خدمتش رفتم؛ ديدم استحمام كرده، و خضاب بسته و پاك و پاكيزه در بستر بيماري افتاده و آماده ي اداي نماز ظهر و عصر است. در ميان بستر شروع به گفتن اذان و اقامه كرد و دعاي تكبيرات افتتاحيه را خواند و همين كه به تكبيرة الاحرام رسيد و گفت: «الله اكبر» روح مقدس او از بدن اقدسش به عالم قدس پرواز كرد. آري، اي عزيز! اين است معناي «الصلوة معراج المؤمن» و اين



[ صفحه 33]



است معناي روايتي كه در تفسير «قد قامت الصلوة» فرمود: «اي حان وقت الزيارة» [110] يعني: وقت ديدار فرا رسيده است.» [111] .

و نيز يكي از شاگردان او مي گويد:

«در شب وفات ميرزا جواد آقا، نزديك سحر [112] من در حالتي بين خواب و بيداري، ديدم درهاي آسمان به روي من گشوده و حجابها مرتفع شده است و تا زير عرش الهي را مشاهده كردم و آن مرحوم را ديدم كه ايستاده و دست به قنوت گرفت و مشغول تضرع و مناجات و گريه است. از مقام و نزديكي او به خداوند سبحان تعجب مي كردم كه ناگهان شنيدم كسي دم منزل، در مي زند، فورا برخاستم و در را باز كردم ديدم يكي از دوستان است. گفت: فلاني! بيا منزل آقا. گفتم: مگر چه خبر است؟ پاسخ داد: به شما تسليت مي گويم، آقا از دنيا رفت.» [113] .

94. «ويل دورانت» - مورخ مشهور - مي نويسد: چه خوش آهنگ است صداي مؤذن در گوش مسلمان و غير مسلمان كه اين جانهاي محبوس در پيكر خاكي را از فراز هزاران مسجد دعوت مي كند كه به سوي بخشنده ي زندگي و عقل، توجه كنند و به جان، با او پيوند گيرند. [114] .

95. امير مؤمنان علي عليه السلام فرمود: هنگامي كه انسان مشغول نماز است، بدن و لباسش و آنچه در اطراف اوست تسبيح خدا مي گويند. [115] .

96. شستن دستها در وضو اشاره به دست شستن از علايق نفسانيه و شهوات



[ صفحه 34]



حيوانيه است.



آن وضو را تو وضو گوي كه در شستن دست

شستن دست تو از خواهش دنيا باشد



و شستن صورت، شستن غبار توجه به غير حق است و مسح سر، سر خط بندگي است و مسح پا، اشاره به پشت پا زدن به غير خدا و قدم زدن در ساحت حرم حضرت اله است. [116] .

97. بسياري از ياران «مختار» نقل كرده اند كه: مختار در ايام حكومت خود، به شكرانه ي قلع و قمع قاتلين امام حسين عليه السلام اكثر روزها را روزه مي گرفت و مي گفت: اين روزه ها براي شكر است. وي پس از اعدام «حرمله» - قاتل طفل شير خوار امام حسين عليه السلام - از اسب پياده شد و دو ركعت نماز خواند و سجده اي طولاني كرد. [117] .

98. اگر نماز ما بويي از عبوديت داشت، ثمره اش خاكساري و تواضع و فروتني بود، نه عجب و خود فروشي و كبر و افتخار، كه هر يك براي هلاك و شقاوت انسان سببي مستقل و موجبي منفرد است. [118] امام خميني رحمه الله

99. قرآن فوايد فراواني براي نماز ذكر مي كند. مي فرمايد: «ان الصلوة تنهي عن الفحشاء و المنكر» [119] نماز جلوي زشتي را مي گيرد، زيرا طهارت هست، شرايط و عادات و آدابي دارد، حليت مكان مي طلبد و حليت لباس مي طلبد، طهارت مكان و طهارت لباس مي طلبد. بعضي شرطند، بعضي شطرند، [120] بعضي وجوبي است، بعضي مستحبي، و بعضي عنوان ادب و دستور و سنت را دارد. اين مجموعه، نماز را مي سازد. البته چون جهان طبيعت، جهان تأثير و تأثر متقابل است، همان طور كه



[ صفحه 35]



«ان الصلوة تنهي عن الفحشا و المنكر»؛ «ان الفحشاء» هم «تنهي عن الصلوة» كسي كه اهل فحشا و منكر است توفيق خواندن نماز ندارد. اينها يك تضاد متقابل دارند، ممكن نيست كه نماز جلوي فحشا را بگيرد ولي فحشا اثر منفي در مورد نماز نگذارد. همان طوري كه نمازگزار از فحشا منزه است. انسان فحاش يا فاحش يا بدعمل هم توفيق انجام دادن نماز را ندارد. [121] اگر نمازي جلوي معصيت را مي گيرد، معصيت هم توفيق نمازگزاردن را سلب مي كند، يا نمي گذارد انسان نماز بخواند يا اگر هم نماز خواند فقط براي اداي تكليف است. كسي كه از نماز لذت نبرد اهل نماز نيست. [122] آيت الله جوادي آملي

100. «ان الانسان خلق هلوعا اذا مسه الشر جزوعا و اذا مسه الخير منوعا الا المصلين الذين هم علي صلاتهم دائمون.» [123] به يقين انسان حريص و كم طاقت آفريده شده است، هنگامي كه بدي به او رسد بيتابي مي كند، و هنگامي كه خوبي به او رسد مانع ديگران مي شود (و بخل مي ورزد)، مگر نمازگزاران، آنها كه نمازها را پيوسته به جا مي آورند. قرآن كريم

101. اميرمؤمنان، علي عليه السلام در آستانه ي رحلت و شهادت سه مرتبه درباره ي نماز سفارش كرد و فرمود: نماز، نماز، نماز! [124] .

102. انسان هميشه به نماز، محتاج است و در عرصه هاي خطر، محتاج تر. [125] مقام معظم رهبري، حضرت آيت الله خامنه اي

103. يكي از استادان قم نقل مي كرد: شبي مهمان حاج آقا مصطفي بودم (ايشان خانه ي جداگانه اي نداشتند و در منزل امام بودند) نصف شب از خواب بيدار



[ صفحه 36]



شدم و صداي آه و ناله اي شنيدم، نگران شدم كه در خانه چه اتفاقي افتاده است؛ حاج آقا مصطفي را بيدار كردم و گفتم: ببين در خانه تان چه خبر است؟ ايشان نشست و گوش فراداد و گفت: صداي آقا (امام خميني رحمه الله) است كه مشغول تهجد و عبادت است. [126] .

104. امام علي بن موسي الرضا عليه السلام فرمود: فرمان وضو براي اين صادر شده است كه بندگان، هنگامي كه در پيشگاه خدا مي ايستند و با او مناجات مي كنند پاك باشند و دستورات او را بكار بندند، از آلودگي ها و ناپاكي ها بر كنار شوند، علاوه بر اينها، وضو خواب و كسالت را از انسان دور مي كند و براي قيام در پيشگاه خدا، قلب آدمي از آن نور و صفا مي يابد. [127] .

105. پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: آن گاه كه در شب معراج مرا به آسمان بردند هفتاد هزار شهر همچون شهرهاي شما را ديدم كه فرشتگان بالهاي خود را گسترده بودند و خداي را تسبيح مي كردند و مي گفتند: «اللهم اغفر للذين يحضرون صلوة الجمعة» - پروردگارا بيامرز آناني را كه در نماز جمعه حاضر مي شوند. [128] .

106. پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: صفهاي امت من در زمين (هنگام نماز جماعت) مانند صفهاي ملائكه است در آسمانها. [129] .

107. در كتب پيشينيان آمده است كه خداي متعال فرمود: سه چيز است كه هر كس بر آنها محافظت كند به حقيقت كه بنده ي من است و هر كه آنها را ضايع كند حقا كه دشمن من است: نماز، روزه و غسل جنابت. [130] .



[ صفحه 37]



108. نماز آدمي در دل شب، شعار صالحان است. [131] پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله

109. نماز، جامع انواع عبادتهاي نفساني و بدني است همچون پاكيزگي، پوشاندن اندام و خرج مال در راه آن دو، و رو به سوي كعبه نمودن و عزلت بهر عبادت و اظهار خشوع با تن، و خلوص نيت داشتن با دل و با شيطان ستيزه كردن و با حق تعالي مناجات گفتن و قرآن خواندن و شهادتين را ذكر كردن. [132] .

110. نشان جفا كاري و كفر آن است كه كسي صداي منادي الهي را بشنود (كه مردم را با اذان، به نماز و رستگاري دعوت مي كند) پس او را اجابت نكند. [133] پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله

111. يكي از شاگردان ميرزا جواد آقا تهراني مي گويد: براي ديدار حضرت آيت الله العظمي اراكي رحمه الله به محضر ايشان رفته بودم، صحبت از ميرزا جواد آقا شد، آيت الله اراكي فرمودند: «براي آقاي ميرزا در نماز خلع روح حاصل مي شد.» [134] .

112. حضرت علي عليه السلام به ابي ذر فرمود: هرگاه در امور دين يا دنياي تو كاري دشوار پيش آمد، وضو بگير و دستهايت را به درگاه الهي بلند كن و هفت مرتبه بگو: «يا الله» كه خداوند خواسته ات را اجابت مي كند (و مشكلت را برطرف مي سازد). [135] .

113. حضرت مهدي عليه السلام به يكي از مشتاقان ديدارش به نام «زهري» كه به زيارت آن حضرت موفق شده بود، دوبار فرمود: از رحمت خدا دور است كسي كه نماز صبح را چندان تأخير بيندازد تا ستاره ها ناپديد شوند، و نماز مغرب را به قدري



[ صفحه 38]



تأخير بيندازد تا ستاره ها ظاهر شوند. [136] .

114. «يا أيها الذين ءامنوا اركعوا و اسجدوا و اعبدوا ربكم و افعلوا الخير لعلكم تفلحون.» [137] اي كساني كه ايمان آورده ايد! ركوع كنيد و سجود بجا آوريد، و پروردگارتان را عبادت كنيد، و كار نيك انجام دهيد، شايد رستگار شويد. قرآن كريم

115. برادر آزاده آقاي «حميد حكيم خواه» درباره ي يكي از آزادگان مي گويد: وقتي نماز و سجده ي طولاني و همراه با آه و ناله ي وي تمام شد، سرباز بعثي او را صدا زد و با خشم پرسيد: چرا اين همه در سجده بودي؟... صبح روز بعد آن برادر هم سلولي را به جرم دعا و سجده ي طولاني، به بيست و پنج ضربه ي شلاق محكوم كردند و با كابل، پشت او را سياه نمودند، طوري كه پس از تحمل ضربات، به حالت اغما دچار شد. [138] .

116. پيشواي متقيان، حضرت علي عليه السلام فرمود: كار - گزاردن - نماز را بر عهده بگيريد و نگاهداشت آن را بپذيريد، و آن را بسيار بجا آريد و با نماز، خود را - به خدا - نزديك داريد. كه نماز نوشته است بر مؤمنان - و بايد گزارده شود - به وقت آن. [139] .

آيا گوش فرا نمي دهيد به پاسخ دوزخيان كه چون از آنان پرسيدند: - «ما سلككم في سقر قالوا لم نك من المصلين» [140] «چه چيز شما را در آورد در آتش سوزان؟ گفتند: نبوديم از نمازگزاران.» [141] .

117. بعضي گويند: بلند كردن دستها در تكبيرة الاحرام نماز، اشاره به اين است كه: پروردگارا! در درياي معصيت غرق شده ام، براي نجاتم دستم را بگير. [142] .



[ صفحه 39]



118. «احمد امين» نويسنده ي كتاب «التكامل في الاسلام» مي گويد: «حدود پانزده سال پيش مقاله اي از استاد محمد علي حوماني خواندم كه خلاصه اش اين بود: هنگام ظهر بود كه در يكي از خيابانهاي شهر لندن به پيرمردي برخوردم كه در خانه ي خود ايستاده بود و براي نماز ظهر اذان مي گفت. من آن جا ايستادم تا اذانش به پايان رسيد، سپس گفتم: «السلام عليكم» پاسخ داد: «و عليكم السلام و رحمة الله و بركاته»، تا به آيه ي شريفه ي «و اذا حييتم...» [143] عمل كرده باشد؛ سپس به من تعارف كرد و از من خواهش نمود كه داخل خانه اش شوم، من داخل شدم، ديدم او و همسرش به نماز ظهر مشغول شدند پس از نماز بر سر سفره نشستند و با اصرار زياد مرا هم به خوردن غذا واداشتند، ملاحظه كردم كه با گفتن «بسم الله الرحمن الرحيم» مشغول خوردن شدند و پس از خوردن غذا گفتند: «الحمد لله رب العالمين».

او يكي از استادان دانشگاه لندن بود كه بر اثر تحقيق و تتبع و كنجكاويهاي فراوان، به آيين اسلام گرويده بود و امثال او در دنياي غرب، زياد به چشم مي خورد.» [144] .

119. پيش از وضو بايد چهار چيز را با چهار چيز شستشو داد: صورت را با آب چشم، زبان را با آب ذكر و ياد خدا، دل را با آب ترس از پروردگار، گناهان را با آب توبه و پشيماني. [145] .

120. «ابن عباس» مي گويد: من و سلمان زير درختي نشسته بوديم، سلمان شاخه اي از درخت را كه برگهاي آن خشك شده بود تكان داد و آنها به زمين ريختند، آن گاه گفت: از من نمي پرسي كه چرا چنين كردم؟ گفتم: بيان كن. فرمود: من روزي با پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله زير اين درخت نشسته بودم و او همين كار را كرد، چون



[ صفحه 40]



علتش را پرسيدم فرمود: مؤمن چون وضو بگيرد و نمازهاي پنجگانه را بخواند گناهان او مي ريزد چنانكه برگهاي اين درخت ريخته است. [146] .

121. بدبختي ما آن است كه منكر همه ي مقامات و مدارج نيز مي شويم و معراج اوليا و نماز پاكان را مثل (نماز) خود مي دانيم. [147] امام خميني رحمه الله

122. «الذين يؤمنون بالغيب و يقيمون الصلوة و مما رزقناهم ينفقون» (پرهيزكاران) كساني هستند كه به غيب (: آنچه از حس پوشيده و پنهان است) ايمان مي آورند؛ و نماز را بر پا مي دارند؛ و از تمام نعمتها و مواهبي كه به آنان روزي داده ايم، انفاق مي كنند. [148] قرآن كريم

123. امام سجاد عليه السلام فرمود: پدرم امام حسين عليه السلام در هر شبانه روز هزار ركعت نماز مي خواند. [149] .

124. پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: كسي كه نمازش او را از زشتيها و گناه بازندارد بهره اي از نمازش نبرده است جز دوري از خدا. [150] .

125. نفيسه، بانويي بزرگوار و با ايمان بود كه در مكه متولد شد و در مدينه زندگي مي كرد. او دختر حسن بن زيد، و زيد فرزند امام حسن مجتبي عليه السلام است. نام همسرش اسحاق (فرزند امام صادق عليه السلام) است. نفيسه تمام قرآن و تفسير آن را از حفظ داشت، روزها پيوسته روزه مي گرفت و شبها در حال عبادت به سر مي برد. او داراي ثروتي بود كه به بيماران و بينوايان و عموم مردم احسان مي كرد. بسيار مي گريست و سي مرتبه به حج مشرف شد و بيشتر اين سفرها را با پاي پياده رفت.

برادر زاده ي نفيسه (زينب دختر يحيي متوج) مي گويد: چهل سال تمام عمه ام را



[ صفحه 41]



خدمت كردم و در اين مدت نديدم كه شبي بخوابد، يا روزي افطار كند، پيوسته شبها را به قيام و روزها را به روزه مي گذراند. به او مي گفتم: چرا با خود مدارا نمي كني؟ پاسخ مي داد: چگونه با نفسم مدارا كنم با اين كه راهي سخت و گردنه هايي در پيش دارم كه از آنها نمي گذرند مگر مردمان رستگار.

نفيسه، سالي با شوهرش به فلسطين مسافرت كرد تا قبر حضرت ابراهيم عليه السلام را زيارت كند، هنگام مراجعت از سفر، به مصر تشريف برد و در خانه اي سكني گرفت. در همسايگي او دختري يهودي و نابينا بود كه يك روز به آب وضوي نفيسه تبرك جست و فورا شفا يافت. يهوديان بسياري كه از اين ماجرا با خبر شده بودند اسلام آوردند. مردم مصر به نفيسه عقيده مند شدند و با اصرار از او خواستند كه در آن جا بماند. [151] نفيسه با دست خود قبري براي خويش كنده بود (و براي سفر آخرت آماده بود) بسيار مي شد كه داخل قبر مي رفت و در آن جا به نماز مي ايستاد، او در آن قبر شش هزار مرتبه (و به روايتي، يكصد و نود بار) ختم قرآن كرد. سرانجام، اين بانوي پرهيزكار در سال 208 (هجري) در ماه مبارك رمضان و در حالي كه روزه داشت و قرآن قرائت مي كرد (در مصر) دعوت حق را اجابت كرد و روح پاكش به ديار جاودان پر كشيد. [152] .

126. اميرمؤمنان، حضرت علي عليه السلام در عهد نامه اي كه براي «مالك اشتر» نوشت، به او فرمود: چون با مردمان نمازگزاري چنان گزار كه نه آنان را برماني و نه نماز را ضايع گرداني، چه ميان مردم كسي بود كه بيمار است يا حاجتي دارد و گرفتار است. من از رسول خدا صلي الله عليه و آله آن گاه كه مرا به يمن فرستاد پرسيدم: با مردم چگونه نمازگزارم؟ فرمود: «در حد توانايي ناتوانان آنان بگزار و بر مؤمنان رحمت آر.» [153] .



[ صفحه 42]



127. امام زين العابدين عليه السلام هنگام ورود به مسجد به پيشگاه الهي عرض مي كرد: پروردگارا! بنده ات رو به درگاه تو آورده است «يا محسن قد أتاك المسيي ء» اي نيكوكار! گناهكاري به خانه ات آمده است (او را درياب). [154] .

128. خلق را پنج قبله است: عرش، كرسي، بيت المعمور، بيت المقدس و كعبه در مسجدالحرام. عرش قبله ي حاملان است، كرسي قبله ي كروبيان است، بيت المعمور قبله ي روحانيان است و بيت المقدس قبله ي پيغمبران است و كعبه قبله ي مؤمنان. عرش از نور است و كرسي از زر، بيت المعمور از ياقوت، بيت المقدس از مرمر و كعبه از سنگ. اين تعبيرات اشارت است كه اگر بنده ي مؤمن نتواند به عرش آيد و طواف كند، يا به كرسي شود و زيارت كند، يا به بيت المعمور رود و عبادت كند، يا به بيت المقدس رسد و خدمت كند، باري بتواند كه اندر شبانه روزي پنج بار (براي نماز) بدين سنگ روي آرد كه قبله ي مؤمنان است تا ثواب آن همه بيابد. [155] .

129. يكي از استادان حوزه ي علميه قم مي گويد: از مرحوم آيت الله حاج آقا مصطفي خميني (قدس سره) شنيدم كه فرمودند: ديدم آقا (امام خميني رحمه الله) در اتاق خود هستند و صداي گريه ي ايشان بلند است. از مادرم پرسيدم: چه شده كه آقا گريه مي كنند؟ مادرم فرمودند: ايشان در شبي كه موفق به نماز شب و راز و نياز با خدا نشود روز آن، چنين حالي را دارد. [156] .

130. «قولوا للناس حسنا و أقيموا الصلوة.» [157] با مردم، نيكو سخن بگوييد و نماز را بر پا داريد. قرآن كريم.



[ صفحه 43]



131. (درباره ي سرّ بلند كردن دستها هنگام تكبيرات) اهل معرفت گويند كه (نمازگزاران بايد) به واسطه ي آن، غير (خدا) را به پشت سر اندازند و خار طريق وصول را از ميان بردارند و خود را منقطع از ما سوي و خالص و مخلص گردانند. آن گاه به معراج حقيقي، معنوي و مسافرت الي الله روند. [158] امام خميني رحمه الله

132. يكي از فضلاي معاصر مي گويد: در يكي از ماههاي رمضان از مرحوم حاج شيخ عباس قمي رحمه الله خواهش كرديم كه در مسجد گوهرشاد نماز جماعت بر پا كند و امامت آن را بپذيرد، اصرار و خواهش ما را قبول كرد و نماز ظهر و عصر در يكي از شبستانهاي آن جا اقامه شد. هر روز جمعيت نمازگزاران فزوني مي يافت، هنوز به ده روز نرسيده بود كه مردم اطلاع يافتند و جمعيت فوق العاده زياد شد.

يك روز پس از اتمام نماز ظهر، آيت الله حاج شيخ عباس قمي رحمه الله به من، كه نزديك ايشان بودم گفتند: «من امروز نمي توانم نماز عصر بخوانم». از مسجد رفتند و ديگر آن سال را براي نماز جماعت نيامدند. چون خدمت ايشان رسيدم و از علت ترك نماز جماعت پرسيدم، گفتند: «حقيقت اين است كه در ركوع ركعت چهارم متوجه شدم كه صداي اقتدا كنندگان كه پشت سر من مي گفتند: «يا الله، يا الله، ان الله مع الصابرين.» از محلي دور به گوش مي رسيد، و اين صداها مرا متوجه كرد كه جمعيت زيادي براي نماز آمده است و اين، مرا شادمان كرد و خوشم آمد، بنابراين من براي امامت نماز جماعت، شايسته نيستم و اهليت ندارم!» [159] .

133. براي همسايه ي مسجد نمازي پذيرفته نيست، مگر اين كه نمازش را در مسجد بخواند. [160] پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله

134. نماز ستون دين است، پس كسي كه نماز را ترك كند دين را منهدم



[ صفحه 44]



ساخته است. [161] پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله

135. رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: هرگاه مؤذن بگويد: «الله اكبر» خداوند مي فرمايد: اي امت محمد! مهياي نماز شويد و شغل دنيا را ترك نماييد. [162] .

136. درباره ي ملاصدرا گفته اند: زماني كه ايشان در «كهك قم» زندگي مي كرد چون مشكلي علمي برايش پيش مي آمد به زيارت حضرت معصومه عليهاالسلام مي رفت و با زيارت و خواندن نماز، مشكلش حل مي شد. [163] .

137. امام صادق عليه السلام فرمود: نخستين كسي كه وارد بهشت مي شود «بلال» است. پرسيدند: چرا؟ فرمود: چون بلال اولين كسي بود كه اذان گفت. [164] .

138. به مولاي متقيان، حضرت علي عليه السلام خبر دادند كه: گروهي از همسايگان مسجد در نماز جماعت حاضر نمي شوند. حضرت فرمودند: آنها بايد همراه ما در نماز جماعت شركت كنند، يا اين كه از ما دور شوند تا همسايه ي ما نباشند و ما نيز همسايه ي آنان نباشيم. [165] .

139. «فإن تابوا و أقاموا الصلوة و ءاتوا الزكوة فإخوانكم في الدين.» [166] اگر توبه كنند، نماز را بر پا دارند، و زكات را بپردازند، برادران ديني شما هستند. قرآن كريم

140. «نوف بكالي» درباره ي اميرمؤمنان، حضرت علي عليه السلام مي گويد: نشان سجده بر پيشاني او (بود) همچون داغ شتر بر سر زانو. [167] .



[ صفحه 45]



141. امام سجاد عليه السلام فرزندان خردسالش را دستور مي داد كه نمازهاي واجب را بخوانند و در مورد خواندن نمازهاي مستحب، بر آنان سختگيري نمي كرد (زيرا تحمل كودكان اندك است و بايد حال آنان را مراعات كرد) [168] .

142. وقتي كه علي عليه السلام ده ساله بود و به رسول خدا صلي الله عليه و آله ايمان آورده بود، پيامبر او را همراه خود به صحرا و اطراف مكه (جايي كه كسي آنان را نبيند) مي برد، آن گاه هر دو مشغول نماز مي شدند. [169] .

143. آقاي «حسينعلي راشد» در شرح حال پدرش مرحوم حاج آخوند «ملا عباس تربتي» مي نويسد: يك شب بسيار سرد زمستاني از «كاريزك» [170] به «تربت» مي رفتيم، مردي به نام «شيخ حبيب» كه از دوستان و مريدان پدرم بود همراه ما بود. يك ساعت به اذان صبح مانده بود، پدرم همچنانكه پياده مي رفت نماز شبش را خواند و شيخ حبيب نيز با او همراهي كرد.

چون به حاجي آباد رسيديم صبح دميد و در آن هواي سرد و باد تندي كه مي وزيد روي آن زمين يخ زده كه بدن انسان را خشك مي كرد، مرحوم حاج آخوند جلو ايستاد، رو به قبله، نخست اذان و اقامه گفت و شيخ حبيب به او اقتدا كرد و او نماز صبح را با همان طمأنينه و خضوع و توجهي خواند كه هميشه مي خواند، در حالي كه از چشمان من از شدت سرما اشك مي ريخت و دانه هاي اشك روي گونه هايم يخ مي بست (و من در آن زمان حدود 9 يا 10 سال داشتم). [171] .

144. امام صادق عليه السلام فرمود: ركوع و سجود طولاني در نماز، سبب طولاني



[ صفحه 46]



شدن عمر و دوام نعمت است. [172] .

145. اولين كار رسول خدا صلي الله عليه و آله پس از هجرت به مدينه، ساختن مسجد بود. [173] .

146. حضرت علي عليه السلام در تفسير جمله ي «قد قامت الصلوة» فرمود: يعني لحظه ي ديدار و مناجات و برآورده شدن حاجات و رسيدن به آرزوها، و وصول به لقاي پروردگار و عفو و كرامت و خشنودي و آمرزش او فرارسيده است. [174] .

147. حضرت موسي بن جعفر عليه السلام از پدران بزرگوارش عليهم السلام نقل كرد كه: رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: وضو نيمي از ايمان است. [175] .

148. كسي كه وضو و ركوع و سجود و خشوعش كامل نباشد، نمازش ناقص است. [176] پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله

149. پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: هرگاه يكي از شما خشمگين شد وضو بگيرد (تا خشم او فرو نشيند). [177] .

150. امام حسين عليه السلام فرمود: من و جمعي ديگر در مسجد نشسته بوديم كه مؤذن با گفتن «الله اكبر، الله اكبر» اذان را آغاز كرد، اميرمؤمنان، حضرت علي عليه السلام، با شنيدن اذان به گريه افتاد، ما نيز از گريه ي او گريستيم. وقتي كه اذان پايان يافت پدرم علي عليه السلام رو به ما كرد و فرمود: آيا مي دانيد مؤذن در اذان چه مي گويد؟

عرض كرديم: خدا و پيامبر او صلي الله عليه و آله و جانشين پيامبرش داناترند. فرمود: اگر مي دانستيد مؤذن چه مي گويد كم مي خنديديد و بسيار گريه مي كرديد. (آن گاه



[ صفحه 47]



مولاي مؤمنان و پيشواي نمازگزاران، علي عليه السلام به تفسير اذان پرداخت كه در اين جا خلاصه اي از فرمايشات آن حضرت را به شما خواننده ي ارجمند تقديم مي داريم).

حضرت فرمود: «الله اكبر» معاني بسيار دارد، از جمله ي آنها اين است كه يعني خداي متعال موجودي ازلي و ابدي است، مؤذن با گفتن الله اكبر خبر مي دهد از علم و قدرت و حلم و جود و كرم و بزرگي پروردگار. او اعلام مي كند: تنها خداي جهان جاودان خواهد ماند و جز خدا، همه ي موجودات محكوم به فنا هستند.

«الله اكبر» يعني خداوند از همه ي بندگانش بي نياز است و به اعمال و عبادات هيچ يك از آنان احتياجي ندارد....

«اشهد ان لا اله الا الله» يعني شهادت به يگانگي پروردگار تنها بايد با معرفت و شناخت قلبي باشد و گويي مؤذن با گفتن اين جمله اعلام مي كند: هيچ معبودي شايسته ي كرنش و پرستش نيست جز خداي عزوجل و هر معبودي باطل است جز ذات مقدس احديت.

«اشهد ان لا اله الا الله» يعني هيچ هدايت كننده اي نيست جز خدا.

«اشهد ان محمدا رسول الله» يعني مؤذن با گفتن اين جمله اعلام مي كند كه: محمد صلي الله عليه و آله بنده و فرستاده و پيامبر و برگزيده ي خداوند است. او سيد و سرور اولين و آخرين انسانهاست. و خداوند او را براي هدايت جهانيان و به حاكميت رساندن دين اسلام فرمان داده است. هر كس با محمد صلي الله عليه و آله به انكار و ستيز برخيزد و به او، و آيين نجات بخشش ايمان نياورد، خداي عزوجل او را به دوزخ برد و هيچ گاه از آتش آن رهايي نيابد....

«حي علي الصلاة» يعني برخيزيد و به سوي بهترين كارهايتان (كه نماز است) بشتابيد، دعوت پروردگارتان را اجابت كرده، براي رسيدن به آمرزش او شتاب كنيد، بپا خيزيد و آتشهايي را كه (با گناهانتان) بر پشت خود برافروخته ايد (با نماز) خاموش كنيد.



[ صفحه 48]



«حي علي الصلاة» يعني برخيزيد و به راز و نياز با خداي بي نياز بپردازيد و حاجتهاي خود را از او درخواست كنيد، بسيار به ياد او باشيد و قنوت و ركوع و سجود فراوان بجا آوريد.

«حي علي الفلاح» يعني مؤذن مي گويد: اي بندگان خدا! به راه نجات رو آوريد، راهي كه گمراهي و هلاكتي با آن نيست. خود را بالا بياوريد و به رشد و تعالي برسانيد و به زندگاني جاودانه اي دست يابيد، كه هرگز مرگي با آن نخواهد بود.

برخيزيد و از ديگران سبقت گيريد و به رستگاري بزرگ و نعمتهاي جاودان در جوار محمد مصطفي صلي الله عليه و آله، در جايگاه صدق، نزد خداوند مالك مقتدر دست يابيد.

مؤذن با گفتن «الله اكبر الله اكبر» در پايان اذان، اعلام مي كند: خداوند برتر از آن است كه يكي از آفريدگان او بداند كه چه كرامتي است نزد او، براي بنده اي كه دعوت پروردگارش را اجابت كند و مطيع فرمانش باشد و او را بشناسد و پرستش كند و او را دوست بدارد و با او انس بگيرد.

«الله اكبر» يعني خداوند برتر از آن است كه كسي بداند كرامات او براي دوستانش، و عقوبت او براي دشمنانش تا چه اندازه اي است.

«لا اله الا الله» يعني خداوند را بر مردم دليل رسا و قاطع است، كه آن فرستادن پيامبران و بيان وظايف مردم و دعوت آنان به سوي حق است....

علامه ي مجلسي رحمه الله از شيخ صدوق رحمه الله نقل كرده است كه راوي اين حديث به خاطر تقيه، جمله ي «حي علي خير العمل» را ذكر نكرده است. و در روايت ديگري آمده است كه از امام صادق عليه السلام معناي «حي علي خير العمل» سؤال شد؛ حضرت فرمود: «خير العمل» يعني ولايت اهل بيت عليهم السلام،، و در حديث ديگري مي خوانيم: «خير العمل» نيكي كردن به فاطمه ي اطهر عليهاالسلام و فرزندان بزرگوار آن بانوي بانوان (صلوات الله عليهم اجمعين) مي باشد. [178] .



[ صفحه 49]



151. رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: مثل مردي كه گناه مي كند و نماز مي خواند مانند كسي است كه در خاك مي غلتد، آن گاه با آبي صاف خود را شستشو مي دهد. بار ديگر بدنش را خاك آلود مي كند؛ آيا وقتي كه سراغ آب مي رود و خود را مي شويد بدنش پاك و تميز نمي شود؟ نماز گناهان گناهكار را پاك مي كند، چنانكه آب، خاك را از بدن انسان خاك آلود از بين مي برد. [179] .

152. حجت الاسلام علي محدث زاده درباره ي پدرش مرحوم حاج شيخ عباس قمي رحمه الله مي گويد: يك روز صبح پدرم برخاست و شروع به گريه كردن نمود، از او پرسيدم: چرا اشك مي ريزيد؟ فرمود: براي اين كه ديشب نماز شب نخواندم! گفتم پدر جان! نماز شب كه مستحب است و واجب نيست، شما كه ترك واجب نكرده ايد و حرامي بجا نياورده ايد، چرا اين طور نگرانيد؟ فرمود: فرزندم! نگراني من از اين است كه من چه كرده ام كه بايد توفيق نماز شب خواندن از من سلب شود؟ [180] .

153.علي عليه السلام فرمود: در روز جمعه سفر مكن تا نماز جمعه را بگزاري، مگر سفري باشد كه در آن روي به خدا داري يا از آن ناچاري. [181] .

154. در «تفسير عاملي» از «كشف الاسرار» نقل شده است كه: كوش تا آن ساعت كه به نماز درآيي انديشه با نماز داري، و دل با راز پردازي و با ادب باشي و دل از نعمت برگرداني و قدر راز ولي نعمت بداني كه دون همت و مختصر كسي باشد كه راز ولي نعمت يافت و دل مشغول داشت. [182] .

155. مستر همفر جاسوس كهنه كار انگليس مي نويسد: بايد اساس هرگونه نماز جماعتي را با اشاعه ي اتهامات به ائمه ي جمعه و جماعات بر هم زد و از استقبال مردم



[ صفحه 50]



از آن كاست. مخصوصا لازم است دلايلي! بر فسق و فجور امام جماعت ارائه داد تا هر گونه رابطه اي بين امام و مردم با سوء ظن و دشمني با او از ميان برود. [183] .

156. آن گاه كه مؤذن بانگ برآورد: «اشهد ان لا اله الا الله» خداي متعال مي فرمايد: «اي امت محمد! در هر جا كه هستيد با گروهي از مردم به نماز جماعت مشغول شويد.» [184] پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله

157. «سعيد بن مسيب» مي گويد: در طول بيست سال، هيچ گاه صداي مؤذن بلند نشد، مگر آن كه من در مسجد بودم. [185] .

158. حجت الاسلام انصاري كرماني مي گويد: مدت پنجاه سال است كه به هيچ وجه نماز شب امام خميني رحمه الله ترك نشده است. حضرت امام در بيماري، در صحت، در زندان، در خلاصي، در تبعيد و حتي بر روي تخت بيمارستان قلب هم نماز شب مي خواندند.

يك روز در قم، حضرت امام بيمار شدند. به دستور اطبا مي بايست به تهران منتقل شوند. هوا بسيار سرد بود و برف مي باريد. يخبندان عجيبي در جاده ها وجود داشت. حضرت امام با اين كه چندين ساعت در آمبولانس بودند، اما به مجرد اين كه به بيمارستان قلب منتقل شدند، باز هم نماز شب خواندند. [186] .

159. يكي از جمله هاي مهمي كه در زيارت نامه ها خطاب به پيامبر گرامي اسلام صلي الله عليه و آله و ائمه ي معصومين عليهم السلام مي گوييم اين جمله است: «اشهد انك قد اقمت الصلوة» - شهادت مي دهم كه تو نماز را اقامه كردي [187] - حجت الاسلام قرائتي مي گويد: يك



[ صفحه 51]



بررسي كرده ام درباره ي شخص پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم و اهل بيت عليهم السلام و سلمان فارسي و همه ي امام زاده ها (و ديدم) در تمام زيارت نامه هايشان اين جمله هست. [188] .

160. يكي از پيامبران بزرگ الهي كه عمر دويست ساله ي خود را در راه مبارزه با شرك و دعوت مردم به توحيد و اطاعت خداوند گذرانيد، حضرت ابراهيم عليه السلام بود. عبادت و نماز در مكتب او، يكي از مهمترين وظايف پيروانش به شمار مي رفت. آن گاه كه آن حضرت از سوي خداوند فرمان يافت تا همسرش هاجر و فرزند نوزادش، اسماعيل را به سرزمين مكه برده و در آن جا اسكان دهد، آماده ي اجراي دستور الهي شد و به درگاه خداوند عرض كرد:

«ربنا اني أسكنت من ذريتي بواد غير ذي زرع عند بيتك المحرم ربنا ليقيموا الصلوة.» [189] «پروردگارا! من بعضي از فرزندانم را در سرزمين بي آب و علفي، در كنار خانه اي كه حرم توست، ساكن ساختم تا نماز را بر پا دارند.»؛ «تا از اين جا نداي دعوت مردم به نماز برخيزد و اينها نماز را بر پا كنند و قيام نماز را به عهده گيرند، تا نماز قيام كند و اينها مقيم نماز باشند، نه تنها نمازگزار باشند بلكه قيام نماز را به عهده گيرند. وقتي كه نماز قيام كرد، ملت در پرتو قيام نماز از هر گونه شرك و طغيانگري منزه خواهد بود.» [190] و نيز درباره ي ابراهيم عليه السلام مي خوانيم:

«روزهايي كه اسماعيل بزرگ شده بود، در هشتم ذيحجه اي، ابراهيم عليه السلام فرزند را برداشت و لبيك گويان راه «منا» را پيش گرفتند و با پيروان موحدي كه همراه آنان بودند، ابراهيم عليه السلام براي ظهر و عصر و مغرب و عشا، نمازهاي جماعتي تشكيل داد، و پيروانش به او اقتدا كردند (و از آن تاريخ تا كنون حدود چهار هزار سال مي گذرد) كه دره ي «منا» و بعد صحراي عرفات را با نور توحيد و نماز جماعت، جلوه ي شكوهمندي بخشيدند.» [191] .



[ صفحه 52]



161. پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله براي هر نماز، يك وضو مي گرفت. (و گاهي دو يا چند نماز را با يك وضو مي خواند). [192] .

162. در قرآن كريم درباره ي «خمس» يك آيه، درباره ي «روزه» سيزده آيه، درباره ي «حج» هيجده آيه و درباره ي «زكات» سي و سه آيه آمده است، اما خداوند مهربان درباره ي اين عبادت بزرگ، يعني «نماز» بيش از يكصد و بيست و دو آيه نازل فرموده و طي آن اهميت و احكام و مسائل مهم نماز را بيان كرده است. [193] .

163. كسي كه نماز بخواند و حق نماز را بشناسد، گناهانش بخشوده خواهد شد. [194] حضرت علي عليه السلام

164. يكي از برادران رزمنده مي گويد: يك روز قبل از عمليات بيت المقدس، هواپيماهاي عراقي منطقه اي را بمباران كردند، آن جا صحنه ي شجاعت و خداگونه بودن را ديدم. چند نفر از بچه ها در حال نماز بودند. يك نفر در حال قنوت بود، و بازويش تركش خورده بود. نفر ديگر در حالي كه به رانش تركش خورده بود، سجده اش را قطع نكرده بود، آن وقت بود كه ياد اميرالمؤمنين علي عليه السلام افتادم، زماني كه خواستند جسم برنده را از پاي مباركش درآورند. تعجبي هم نبود. اينها شاگردان مكتب همان امام بودند، «زهاد الليل و اسد النهار.» [195] .

165. نماز روش پيامبران است. [196] رسول اكرم صلي الله عليه و آله

166. مولاي متقيان، حضرت علي عليه السلام در يكي از روزهاي عيد فرمود: اين عيد كسي است كه خدا روزه اش را پذيرفته و نماز وي را سپاس گفته و هر روز كه خدا را



[ صفحه 53]



در آن نافرماني نكنند روز عيد است. [197] .

167. امام باقر عليه السلام فرمود: در بامداد يك روز، حضرت سيد انبيا صلي الله عليه و آله با جمعي از ياران نشسته بود و با آنان سخن مي گفت، تا آن كه آفتاب برآمد و همه ي اصحاب رفتند جز دو تن كه در محضر آن حضرت ماندند. پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله خطاب به ايشان فرمود: مي دانم كه شما حاجتي داريد، اگر دوست داريد من بگويم كار شما چيست و اگر مي خواهيد خود بيان كنيد.

با فروتني عرض كردند: شما بفرماييد. آن حضرت فرمود:... اما تو اي برادر ثقفي! مي خواهي از ثواب وضو با خبر شوي. بدان كه در وضو چون صورت خود را بشويي، گناهاني كه با زبان و چشمانت مرتكب شده اي پاك شود، و چون دستهايت شسته شود گناهانت از جانب راست و چپ ريخته گردد. و آن گاه كه پاهايت را مسح مي كني، گناهاني كه با پاهايت مرتكب شده اي پاك مي گردد. [198] در روايت ديگري آمده است كه: رسول خدا صلي الله عليه و آله بعد از نماز صبح، بين الطلوعين، در مسجد مي نشستند و به سؤالات مردم پاسخ مي گفتند. روزي دو نفر نوبت گرفتند تا در محضر حضرت، سؤالاتي طرح كنند. حضرت به اولي فرمود: اگر چه شما قبل از آن برادر ديگر آمده ايد، اما نوبت خود را به ايشان بدهيد چون او كار لازمي دارد و عجله دارد و شما اهل كرم و ايثاريد، (ادب رعايت نوبت را حضرت در آن جا آموختند.) بعد فرمودند: من بگويم شما براي چه آمده ايد يا شما مي گوييد؟ عرض كردند: يا رسول الله! شما بفرماييد.

پيامبر صلي الله عليه و آله فرمودند: يكي براي ياد گرفتن مسائل حج آمده است و ديگري براي آموختن مسائل وضو گرفتن. آن گاه سؤالها را جواب فرمود:

اما معناي وضو گرفتن؛ شستن صورت و دستها و مسح سر و پاها در وضو رازي



[ صفحه 54]



دارد: شستن صورت در وضو؛ يعني خدايا! هر گناهي كه با اين صورت انجام دادم، آن را شستشو مي كنم كه با صورت پاك به جانب تو بايستم و عبادت كنم و با پيشاني پاك سر بر خاك بگذارم. شستن دستها در وضو؛ يعني خدايا از گناه دست شستم و گناهاني را كه با دستم مرتكب شده ام، دستم را تطهير مي كنم. مسح سر در وضو؛ يعني خدايا از هر خيال باطل و هوس خام كه در سر پرورانده ام سرم را تطهير مي كنم و آن خيالهاي باطل را از سر به دور مي اندازم. مسح پا؛ يعني خدايا من از رفتن در جاي بد پا مي كشم و اين پا را از هر گناهي كه با آن انجام داده ام تطهير مي كنم. (اين گوشه اي از اسرار وضو گرفتن است اگر ما از نماز لذت نمي بريم براي آن است كه با اين اسرار آشنا نيستيم.) [199] .

168. امام صادق عليه السلام فرمود: نماز چهار هزار «حد» دارد. [200] علما و بزرگان در توضيح اين روايت چند مطلب را ذكر كرده اند:

الف: مقصود از چهار هزار حد، واجبات و مستحبات نماز است كه واجبات آن هزار، و مستحباتش سه هزار تاست (شهيد اول در كتاب «الفيه» واجبات نماز را تا هزار شمرده است. و در كتاب «نفليه» مستحبات آن را سه هزار دانسته است».

ب: مقصود از آن، چهار هزار مسأله ي مربوط به نماز است، از نظر صحت و بطلان، اتمام يا قصر و....

ج: مراد از آن، حدود ابواب فيض و رحمت است كه نمازگزار چون دل را از ياد غير خدا تهي كرد و خود را غرق درياي درجات حق ديد، مشمول چهار هزار فيض رحماني خواهد شد. [201] .

169. «شريح» مي گويد: داخل مسجد پيامبر صلي الله عليه و آله شدم و ديدم كه امام



[ صفحه 55]



حسين عليه السلام در حال سجده بود و صورت مباركش را بر خاك مي گذاشت و مي گفت: «مولاي من! اگر مرا با خطاكاران (در دوزخ) گردآوري به آنان مي گويم كه: من تو را دوست دارم.» [202] .

170. زماني كه امام مهدي عليه السلام ظهور كند، حضرت عيسي عليه السلام نزد آن حضرت حاضر مي شود و چون وقت نماز برسد حضرت مهدي عليه السلام مي فرمايد: پيش بايست (تا نماز جماعت بخوانيم) عيسي عليه السلام مي گويد: تو به (امامت) نماز شايسته تري؛ آن گاه عيسي عليه السلام پشت سر آن حضرت نماز مي گزارد. [203] .

171. «ضحاك بن عبدالله» مي گويد: شب عاشورا، امام حسين عليه السلام و يارانش تا صبح در حال نماز و استغفار و دعا و زاري بودند. [204] .

172. امام صادق عليه السلام فرمود: كسي كه نماز شب را ترك كند از شيعيان ما نيست. [205] .

173. نماز جمعه از بزرگترين عنايات حق تعالي بر جمهوري اسلامي ايران است. [206] امام خميني رحمه الله

174. «و المؤمنون و المؤمنات بعضهم أولياء بعض يأمرون بالمعروف و ينهون عن المنكر و يقيمون الصلوة.» [207] مردان و زنان با ايمان، ولي (و يار و ياور) يكديگرند؛ امر به معروف، و نهي از منكر مي كنند؛ و نماز را بر پا مي دارند. قرآن كريم

175. حضرت علي عليه السلام فرمود: همانا بهترين چيز كه نزديكي خواهان به خداي



[ صفحه 56]



سبحان بدان توسل مي جويند، ايمان به خدا و پيامبر،... و بر پا داشتن نماز (است) كه آن - ستون - دين است. [208] .

176. اگر (مثلا) نماز در گورستان مكروه است، نماز دلمردگان بي كراهت نيست. و اشتغال به غير خدا روح را از فروغ حيات محروم مي كند، و نماز بي روح هرگز واجد سرّ نخواهد بود، و خسارت عظيم همانا تبديل ياد خدا به غير اوست... و از كراهت نماز در آتشكده و تون و مطبخ، مي توان به كيفيت نماز در حال خشم بر مظلومان و غضب بر مؤمن و سخط از قضا و كينه ي برادر ايماني و... پي برد. [209] .

177. مرحوم «كليني رحمه الله» روايت كرده است كه: امام سجاد عليه السلام آن گاه كه به نماز مي ايستاد چون به آيه ي «مالك يوم الدين» مي رسيد به قدري آن را تكرار مي كرد و حالتي به او دست مي داد كه اگر كسي او را مي ديد گمان مي كرد كه آن حضرت در حال جان دادن است. [210] .

178. آقاي «نظام التوليه» سركشيك آستان قدس رضوي عليه السلام مي گويد: شبي از شبهاي زمستان، خادمي خبر داد كه حاج شيخ حسنعلي اصفهاني بالاي بام در كنار گنبد مشغول نماز است و چند بار كه مراجعه كردم در حال ركوع بود، گفتم: با حاج شيخ كاري نداشته باش فقط كمي آتش هيزم در اتاق پشت بام بگذار تا پس از نمازش گرم شود. آن شب در مشهد برف سنگيني مي باريد. هنگام سحر به آن خادم گفتم: برو ببين حاج شيخ در چه حالي است، رفت و پس از چند لحظه برگشت و گفت: حاج شيخ هنوز در حال ركوع است و پشتش از برف پوشيده شده است! [211] .



[ صفحه 57]



179. به كار بگوييد نماز دارم، به نماز نگوييد كار دارم. [212] شهيد رجايي رحمه الله

180. حضرت علي عليه السلام فرمود: چه خوب عبادتي است ركوع و سجود. [213] .

181. پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: به نماز جمعه حاضر شويد و نزديك امام بنشينيد، چرا كه يك فرد همواره از امام جمعه دور مي نشيند؛ تا در نتيجه در رفتن به بهشت در آخر واقع مي شود، گرچه داخل آن شود. [214] .

182. هر كس كارگري اجير نمايد و او را از نماز جمعه بازدارد مرتكب گناه گرديده و چنانچه بازش ندارد، با او در ثواب نماز جمعه سهيم خواهد بود. [215] رسول خدا صلي الله عليه و آله

183.«جابر» مي گويد: پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله به من فرمود: مي خواهي بهترين سوره ي قرآن را به تو نشان دهم؟ عرض كردم: آري. فرمود: سوره ي حمد را تا آخر بخوان. [216] .

184. در حديث شريف قدسي آمده است كه خداي مهربان فرمود: (بنده ي من!) هرگاه نمازهايي را كه بر تو واجب كرده ام بجا آوري، عابدترين مردم خواهي بود. [217] .

185. امام صادق عليه السلام از پدر بزرگوارش حضرت باقر عليه السلام نقل مي كند كه رسول خدا صلي الله عليه و آله در شبهاي باراني نماز (جماعت) مغرب را مختصر مي خواند و نماز عشا را زودتر (از وقت فضيلتش آغاز مي كرد) و آن دو را در يك نوبت مي خواند و مي فرمود: «كسي كه به مردم رحم نكند به او رحم نمي شود.» [218] .



[ صفحه 58]



186. «و الذين يمسكون بالكتاب و أقاموا الصلوة إنا لا نضيع أجر المصلحين.» [219] .

و آنها كه به كتاب (خدا) تمسك جويند و نماز را بر پا دارند، (پاداش بزرگي خواهند داشت؛ زيرا) ما پاداش مصلحان را ضايع نخواهيم كرد. قرآن كريم

187. حضرت داوود عليه السلام از جبرئيل امين پرسيد: كدام يك از ساعات شب افضل است؟ گفت: نمي دانم، اما هر شب هنگام سحر عرش الهي به حركت در مي آيد. [220] .

188. در روايات بسيار آمده است: هنگامي كه اميرالمؤمنين، حضرت علي عليه السلام در مسجد مشغول نماز بود، سائلي از مردم درخواست كمك كرد. كسي به او چيزي نداد و علي عليه السلام در حالي كه در ركوع نماز بود انگشتر خود را به او بخشيد؛ سپس اين آيه ي شريفه نازل شد:

«انما وليكم الله و رسوله و الذين ءامنوا الذين يقيمون الصلوة و يؤتون الزكوة و هم راكعون.» [221] [222] .

سرپرست و ولي شما، تنها خداست و پيامبر او و آنها كه ايمان آورده اند؛ همانها كه نماز را بر پا مي دارند و در حال ركوع زكات مي دهند.

استاد شهيد آيت الله مطهري رحمه الله در بحثي كه پيرامون اين آيه دارد مي نويسد: «آيه ي كريمه ي «انما وليكم الله...» به اتفاق فريقين (شيعه و سني) در مورد علي عليه السلام نازل شده است. طبري روايات متعددي را در اين باره نقل مي كند [223] و زمخشري كه از اكابر علماي اهل تسنن است به طور جزم مي گويد:



[ صفحه 59]



«اين آيه در شأن علي عليه السلام نازل شده است و سر اين كه لفظ جمع آمده با اين كه مورد نزول آن يك مرد بيش نبوده اين است كه مردم را به اين چنين فعلي ترغيب كند و بيان دارد كه مؤمنان بايد اين چنين سيرت و سجيه اي را كسب كنند و اين چنين بر خير و احسان و دستگيري از فقيران ساعي و حريص باشند و حتي با نمازي نيز تأخير نيندازند.» [224] (يعني با اين كه در نمازند و موضوع زكات پيدا مي شود تأخير نكرده و در حال نماز انجام وظيفه مي كنند).

فخر رازي نيز كه همچون زمخشري از اكابر اهل سنت و جماعت است مي گويد: «اين آيه در شأن علي عليه السلام نازل شده و علما نيز اتفاق كرده اند كه اداي زكات در حال ركوع واقع نشده است جز از علي عليه السلام.» [225] [226] .

189. يكي از فرزندان آيت الله ميرزا جواد آقا تهراني رحمه الله درباره ي ايشان مي گويد: در موقع وضو گرفتن، با آب يك قوري معمولي دوبار و گاهي سه بار وضو مي گرفتند و از اسراف جداً پرهيز داشتند و آب وضويشان هم در ظرفي جمع مي شد و مي فرمودند: آن را در باغچه ي خانه بريزيد. [227] .

190. مردي به اميرمؤمنان، علي عليه السلام عرض كرد: من از نماز شب محروم شده ام. حضرت فرمود: تو را گناهانت به بند كشيده است. [228] .

191. رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: بر شما باد به خواندن نماز شب اگر چه يك ركعت باشد. [229] .

192. «هشام بن حكم» از حضرت موسي بن جعفر عليهماالسلام پرسيد: چرا نمازگزاران



[ صفحه 60]



در ركوع مي گويند: «سبحان ربي العظيم و بحمده» ولي در سجود مي گويند: «سبحان ربي الأعلي و بحمده»؟

امام عليه السلام فرمود: اي هشام! وقتي كه رسول خدا صلي الله عليه و آله را به معراج بردند و در آن جا نمازگزارد و ذكر گفت و از عظمت خداوند ديد آنچه را كه ديد، بندهاي بدنش لرزيد و بدون اختيار به حال ركوع درآمد و در آن حال گفت: «سبحان ربي العظيم و بحمده» - پروردگار بزرگ من از هر عيب و نقصي پاك و منزه است و من مشغول ستايش او هستم. - وقتي كه از آن حالت برخاست نظرش به عظمت خداي خود در مكان بلندتري كه از آن برتر تصور نمي شد افتاد و بدون اختيار صورت خود را بر خاك نهاد و گفت: «سبحان ربي الأعلي و بحمده» - پروردگار من كه از همه كس برتر مي باشد از هر عيب و نقصي پاك و منزه است و من مشغول ستايش او هستم.

پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله اين كلمات را تكرار مي كرد، تا پس از گفتن هفت مرتبه قدري از آن رعبي كه دلش را پر كرده بود كاسته شد، به خاطر همين، در امت او اين دو ذكر سنت شد (كه در نماز خوانده شود). [230] .

193. يكي از برادران آزاده در خاطرات دوران اسارتش - در عراق - مي گويد: «اگر كسي را به جرم خواندن نماز شب مي گرفتند، او را يك تا دو هفته در زندان انفرادي حبس مي كردند و با كابل و شيلنگ از وي پذيرايي مي كردند به همين دليل، اكثر بچه ها يا با استفاده از نگهبان، نماز شب مي خواندند و يا به طور نشسته و در جاهايي كه از ديد دشمن محفوظ بود. [231] .

194. امام خميني رحمه الله مي فرمودند: در دوران رضا خان من از يكي از ائمه ي جماعت سؤال كردم كه اگر يك وقت رضاخان لباسها را ممنوع كند و اجازه ي پوشيدن



[ صفحه 61]



لباس روحاني به شما ندهد، چه كار مي كنيد؟ او گفت: ما توي منزل مي نشينيم و جايي نمي رويم. گفتم: من اگر پيش نماز بودم و رضا خان لباس را ممنوع مي كرد، همان روز با لباس تغيير يافته به مسجد مي آمدم و به اجتماع مي رفتم. نبايد اجتماع را رها كرد و از مردم دور بود. [232] .

195. نخستين كسي كه (از زنان) با پيامبر صلي الله عليه و آله نماز (جماعت) خواند حضرت خديجه عليهاالسلام بود. [233] .

196. پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: در شب معراج همراه جبرئيل وارد «بيت المقدس» شدم و هر يك از ما دو ركعت نمازگزارديم. و نيز فرمود: در سفر معراج جماعتي از پيامبران از جمله: موسي، عيسي و ابراهيم عليهم السلام را ديدم كه نماز مي گزاردند. [234] .

197. رسول اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: هرگاه يكي از شما خواست نمازش را آغاز كند (پيش از نماز) حمد خدا گويد و بر من درود و صلوات فرستد. [235] .

198. نماز عبادت جمعي دارد كليه عبادات تكوينيه موجودات را از نبات و جماد و حيوان؛ علاوه جامع عبادات قلبي و عقلي كه تشريعي است نيز هست؛ علاوه نماز از جهت ديگر عبادت جامعه است، زيرا كه خاصيت زكات و حج و جهاد و روزه... را دارد.

اما زكات، چون محك محبت است و گذشتن از ملك خويش در راه دوست و فناي خويش در هستي اوست؛ اين اثر در نماز ظاهر مي شود در وقتي كه در «مالك يوم الدين» تصديق قلبي مي كني.

اما روزه براي اين كه مفطرات روزه در نماز حرام است، علاوه صمت از كلام



[ صفحه 62]



مخلوقين لازم است.

اما حج براي اين كه توجه ظاهري به كعبه ي ظاهري مي كني از دور، اما در عوض (در نماز) توجه به كعبه ي حقيقي مي نمايي كه عبارت از دل است كه در عالم بدن انسان به منزله ي «كعبه» است و به منزله ي «بيت المعمور» است در آسمان چهارم و به منزله ي عرش است.

اما جهاد، زيرا كه (نماز) جهاد با نفس اماره است كه جهاد اكبر است. [236] آيت الله حسن زاده ي آملي

199. ناسپاسي بزرگي است كه كسي در محيط اسلامي به سر برد و نماز را كه برترين وظيفه ي هر مسلماني است، به جا نياورد. چنين كسي نزد خدا و نزد بندگان خدا رو سياه و در حق خود مقصر است. [237] مقام معظم رهبري، حضرت آيت الله خامنه اي

200. برترين نمازها (ي مستحب) نماز نيمه شب است و چه اندك است بجا آورنده ي آن. [238] پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله

201. «و الذين هم علي صلاتهم يحافظون اولئك في جنات مكرمون.» [239] .

و آنها كه بر نماز مواظبت دارند، آنان در باغهاي بهشتي (پذيرايي و) و گرامي داشته مي شوند. قرآن كريم

202. پيشواي متقيان، حضرت علي عليه السلام درباره ي نماز فرموده است: همانا كساني از مؤمنان حق آن را شناختند كه زيور دنيا از نمازشان به فكر ديگر كار نيفكند و نه آنچه موجب روشني چشم بود از مال و فرزند. خداي سبحان فرمايد: «رجال لا



[ صفحه 63]



تلهيهم تجارة و لا بيع عن ذكر الله و اقام الصلاة و ايتاء الزكاة». [240] - مرداني كه بازنمي دارد آنان را بازرگاني و نه خريد و فروخت از ياد خدا و بر پا داشتن نماز و پرداخت زكات. - [241] .

203. يكي از شيعيان به نام «مسعده» مي گويد: از امام صادق عليه السلام سؤال شد: چرا شما زناكار را كافر نمي ناميد اما ترك كننده ي نماز را به عنوان كافر معرفي مي كنيد، دليل اين چيست؟

فرمود: چون زناكار و آن كه مانند اوست اين گناه را به خاطر غلبه ي شهوت مرتكب مي شود، ولي كسي كه نماز را ترك مي كند به خاطر اين است كه آن را سبك مي شمارد.

زناكار كه قصد اين گناه را مي كند و سراغ نامحرم مي رود از ارتكاب اين گناه لذت مي برد، ولي كسي كه نماز نمي خواند، هدفش از ترك آن رسيدن به لذت نيست (ترك نماز لذتي ندارد) و چون لذتي در كار نيست، ترك نمودن نماز براي سبك شمردن آن است. و اگر سبك شمردن نماز (و بي اعتنايي به آن) پيش بيايد، (نوعي از) كفر نيز حاصل مي شود.

توضيح: علامه ي مجلسي رحمه الله مي گويد: كفر در اين حديث، يكي از معاني و درجات كفر است و كفري نيست كه سبب نجس بودن شخص و... باشد. (چنانكه ايمان هم داراي درجاتي است) و بعيد است كه بتوان سبك شمردن نماز را به معناي انكار نماز و حلال بودن ترك آن دانست، زيرا در اين صورت، اگر زناكار هم به حلال بودن زنا معتقد باشد، كافر است. [242] .

204. «حجر بن عدي» يكي از ياران با وفاي علي عليه السلام بود كه تا آخرين لحظات عمر از ولايت اهل بيت عليهم السلام دست بر نداشت. وقتي كه مزدوران معاويه او را



[ صفحه 64]



دستگير كرده و از او خواستند تا از علي عليه السلام بيزاري جويد، تسليم نشد و مرگ را بر ذلت ترجيح داد.

هنگامي كه تصميم گرفتند سر از بدنش جدا كنند، اجازه خواست دو ركعت نماز بخواند، چون موافقت كردند «حجر» به نماز ايستاد و نمازي طولاني خواند. پرسيدند: آيا از ترس مرگ نماز را طول دادي؟ گفت: به خدا سوگند در عمرم هر وقت وضو گرفته ام دو ركعت نماز خواندم و هرگز نمازي به اين كوتاهي نخوانده ام و براي اين كه خيال نكنيد من از مرگ هراسي دارم، به اين كوتاهي نمازگزاردم. بدين ترتيب «حجر» با خواندن آخرين نماز عشق، لحظاتي بعد با تيغ ستم معاويه به خون غلتيد و به معشوق رسيد. [243] .

205. امام صادق عليه السلام فرمود: كسي كه نمازهاي واجب را در اول وقت ادا كند و حدود آنها را حفظ نمايد فرشته اي آن را سپيد و پاكيزه به آسمان برد. نماز (به نمازگزار) گويد: «خدا تو را نگاه دارد همان گونه كه مرا نگاه داشتي؛ مرا به ملكي بزرگوار سپردي.» و كسي كه نمازها را بي سبب به تأخير اندازد و حدود آنها را حفظ نكند، فرشته، نماز او را سياه و تاريك به آسمان برد در حالي كه نماز با صداي بلند به نمازگزار گويد: «مرا ضايع كردي، خداي تو را ضايع كند آنچنان كه مرا ضايع كردي.» [244] .

206. در روايتي آمده است: اگر ميل داري با خدا صحبت كني، نماز بخوان و اگر ميل داري خداوند با تو صحبت كند قرآن بخوان. [245] .

207 «حذيفه» مي گويد: هرگاه براي رسول خدا صلي الله عليه و آله كاري سخت پيش مي آمد



[ صفحه 65]



آن حضرت مشغول نماز مي شد و آن كار بر وي آسان مي گشت. [246] .

208. امام حسن عسكري عليه السلام فرمود: زماني كه بنده به طرف جايگاه نمازش مي رود تا نماز بخواند، خداي عزوجل به ملائكه اش مي فرمايد: «آيا بنده ي مرا نمي بينيد كه چگونه از همه ي خلايق بريده و به سوي من آمده است در حالي كه به رحمت و جود و رأفت من اميدوار است؟ شما را شاهد مي گيرم كه رحمت و كرامت خود را مخصوص او گردانم.» [247] .

209. «شهيد ثاني رحمه الله درباره ي توجه و مراقبت و فروتني و حضور قلب در نماز، مي گويد: در تمام حالات قيام (در نماز) به ياد آور كه زير نظر و مراقبت حضرت احديت هستي، تصور كن كه مرد شايسته اي از خويشاوندانت تو را زير نظر دارد و مي خواهي كه او تو را به نيكي بشناسد، پس همه ي اعضا و جوارحت را به خضوع و خشوع وا مي داري و مراقب رفتار خود مي شوي، زيرا بنده ي ضعيفي تو را مي بيند كه مي خواهي او تو را به نيكي و صلاح بشناسد.

اگر به خاطر مراقبت و مواظبت بنده اي ناتوان، رفتار خود را تغيير مي دهي، پس چگونه است كه همواره تحت مراقبت و مواظبت خداي قاهر و قادر هستي و مواظب خويش نمي باشي! پس خود را سرزنش كن و بگو: اي نفس! چگونه ادعاي خداشناسي مي كني در حالي كه براي نگاه بنده اي مسكين و ناتوان حيا مي كني و از نگاه خداي قادر متعال حيا نمي كني؟ آن بنده ي مسكين هيچ قدرتي بر جلب منفعت يا دفع ضرر از تو ندارد ولي اين خداي قادر و قاهر، خالق و مولاي توست، همه ي خيرها به دست اوست و دفع همه ي شرها به وسيله ي اوست....

از محضر رسول اكرم صلي الله عليه و آله پرسيدند: چگونه بايد از خداوند حيا كرد؟ فرمود: از او



[ صفحه 66]



حيا مي كني چنانكه از مرد شايسته اي از قوم خود حيا مي كني.» [248] .

210. از مطالبي كه درباره ي حضرت سليمان عليه السلام نقل شده است استفاده مي شود كه نماز در رأس تمام عبادات آن حضرت بوده است و آن رادمرد بزرگ الهي در ميان مردم به كثرت نماز شهرت داشت. [249] .

مادر حضرت سليمان به او گفت: فرزندم! هنگام شب زياد نخواب زيرا بسيار خوابيدن در شب، مايه ي فقر انسان در روز قيامت است. [250] او هرگز اين نصيحت مادر را از ياد نبرد و چه بسيار شبهايي را كه در حال مناجات و راز و نياز با پروردگارش به سر برد.

امام صادق عليه السلام فرمود: سليمان عليه السلام با همه ي اسباب پادشاهي كه با او بود، لباس مويين مي پوشيد. و چون شب فرا مي رسيد، دستها را بر گرد گردن گره مي كرد و پيوسته بر سر پا مي ايستاد و شب را گريان به صبح مي رسانيد و روزي خود را از سبد بافي - از ليف خرما - به دست مي آورد. و او از آن جهت خواستار پادشاهي گشت تا پادشاهان كفر را سرنگون سازد. [251] .

211. پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: جبرئيل آن قدر مرا به نماز شب سفارش كرد تا اين كه گمان كردم نيكان امتم شب را نمي خوابند؛ مگر اندكي از آن. [252] .

212. رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: زماني كه بنده اي وضو مي گيرد، چون صورتش را بشويد گناهان صورتش پاك مي شود و آن گاه كه دستهايش را شستشو دهد گناهاني كه با دست انجام داده بخشيده مي شود و آن گاه كه مسح سر مي كند گناهاني كه با سر مرتكب شده از بين مي رود و چون پاهايش را مسح مي كشد



[ صفحه 67]



گناهان پاهايش پاك مي گردد. [253] .

213. خداوند متعال فرموده است: «براي طهارت گرفتن (وضو، غسل و تيمم) از آب و خاك استفاده كنيد.» [254] درباره ي حكمت اين دستور گفته اند: زيرا خداوند انسان را از آب و خاك آفريده است و او بايد همواره اين مطلب را به ياد داشته باشد و شكر اين نعمت را بجا آورد.

و نيز گفته اند: حكمتش آن است كه مؤمن دو آتش در پيش دارد: يكي آتش شهوت در دنيا و ديگري آتش عقوبت در عقبي. خداوند آب و خاك را وسيله ي طهارت او قرار داد تا در دنيا آتش شهوت را خاموش كند و در عقبي آتش عقوبت را. [255] .

214. در شرح حال امام خميني رحمه الله مي خوانيم كه: ايشان هر وقت وضو مي گرفتند، تمام جزئيات وضو را رو به قبله انجام مي دادند، حتي اگر دستشويي رو به قبله نبود در هر مورد پس از آنكه يك كف دست آب برمي داشتند شير را مي بستند و رو به قبله آب را روي صورت يا دست مي ريختند. [256] .

215. پيامبر گرامي اسلامي صلي الله عليه و آله فرمود: هرگاه مؤذن مي گويد: «اشهد ان محمدا رسول الله» خداي مهربان مي فرمايد: (اي امت محمد!) «خير شما در نمازگزاردن است و نماز، براي شما بهتر از همه ي چيزهاست.» [257] .

216. نماز را بر همه ي كارها مقدم بداريد، زيرا سر فصل همه ي طاعات و عبادات نماز است. [258] رسول اكرم صلي الله عليه و آله



[ صفحه 68]



217. «گلادستون» نخست وزير اسبق انگلستان در پارلمان اين كشور گفت: تا هنگامي كه نام «محمد صلي الله عليه و آله» در مأذنه ها بلند است و «كعبه» پا برجاست و «قرآن» راهنما و پيشواي مسلمانان است، امكان ندارد پايه هاي سياست ما، در سرزمينهاي اسلامي استوار و برقرار گردد! [259] .

218. بچه هاي امام سجاد عليه السلام سعي مي كردند وقتي كه حضرت مشغول نماز شد شروع به بازي كنند، آنها مي گفتند: وقتي حضرت نماز را شروع كرد، ديگر متوجه ما نيست و هر چه سر و صدا كنيم آزاديم. [260] .

219. «يا بني أقم الصلوة و أمر بالمعروف و انه عن المنكر و اصبر علي ما أصابك ان ذلك من عزم الأمور.» [261] (لقمان گفت:) پسرم! نماز را بر پا دار و امر به معروف و نهي از منكر كن و در برابر مصايبي كه به تو مي رسد شكيبا باش كه اين از كارهاي مهم است. قرآن كريم

220. نماز (وسيله ي) تقرب هر پرهيزكار است (به خداوند). [262] حضرت علي عليه السلام

221. نماز دانشگاه معنويت و اخلاق و فرهنگ است و هر دانشگاهي داراي پنج عنصر اساسي است: 1 - ساختمان 2 - استاد 3 - برنامه 4 - كتاب 5 - دانشجو.

دانشگاه نماز هم، ساختمانش مسجد، استادش پيامبر صلي الله عليه و آله، كتابش قرآن، برنامه اش احكام نماز و دانشجويانش مسلمانان جهانند. [263] .

222. روانشناسان مي گويند: يكي از راههاي اصلاح اخلاق انسان «تلقين» است، كه هر فردي در هر شبانه روز جملاتي را تكرار كند و بگويد: «من مي توانم خود را اصلاح كنم»، «من اراده ي نفوذ در اخلاق خود را دارم»، «طبيعت من



[ صفحه 69]



تكامل پذير است». يكي از درسها و ثمرات نماز اين است كه هر نمازگزاري در هر شبانه روز پنج بار به خود تلقين مي كند كه از بندگان نيكوكار و شايسته ي خداوند است، آن جا كه در سلام نماز مي گويد: «السلام علينا و علي عباد الله الصالحين» - سلام بر ما و بر بندگان نيكوكار و شايسته ي خداوند. - كسي كه نماز مي خواند اگر به معناي اين جمله توجه كند، وجدانش تحت تأثير قرار مي گيرد و سعي مي كند با پيام آن تلقين، مخالفت نكند و اعمال خلاف مرتكب نشود و خود را هر چه بيشتر به نيكوكاران الگو نزديك سازد. [264] .

223. امام سجاد عليه السلام وقتي كه آهنگ نماز مي كرد خود را از شيشه ي عطري كه در جانماز خود گذاشته بود معطر مي كرد. [265] .

224. آن شب نماز جماعت كه پايان يافت رسول خدا صلي الله عليه و آله رو به علي عليه السلام كرد و فرمود: علي جان! امشب به ميهماني تو مي آيم. حضرت شرم داشت بگويد در خانه چيزي نداريم كه از شما پذيرايي كنيم. تنها در پاسخ پيامبر عرض كرد: اي رسول خدا صلي الله عليه و آله! آمدن شما به خانه ي ما موجب ارجمندي و بزرگواري ماست. سپس برخاست و به خانه آمد و به فاطمه ي زهرا عليهاالسلام گفت: اي پاره ي تن رسول صلي الله عليه و آله! امشب پيامبر خدا به خانه ي ما مي آيد و درخانه چيزي نيست. هنوز علي عليه السلام در اين سخن بود كه رسول اكرم صلي الله عليه و آله تشريف آوردند.

فاطمه ي اطهر عليهاالسلام برخاست و به اتاقي ديگر رفت و دو ركعت نمازگزارد، در ركعت اول، سوره ي «فاتحة الكتاب» - حمد - و سوره ي «الم سجده» را خواند و در ركعت دوم «فاتحه» و سوره ي «انعام» را قرائت كرد. چون سلام نماز را گفت، صورت مباركش را بر زمين نهاد و عرض كرد: پروردگارا! به حق محمد و آل محمد صلي الله عليه و آله براي ما طعامي



[ صفحه 70]



بفرست تا تناول كنيم و تو را بيشتر شكرگزار باشيم.

زهراي مرضيه عليهاالسلام چون سر از زمين برداشت بوي طعام به مشامش رسيد، نگاه كرد، ديد ظرف بزرگي پر از غذا نزد او حاضر شده است، غذايي پر از گوشت كه خداي مهربان از بهشت فرستاده بود و فاطمه ي زهرا عليهاالسلام تاكنون مانند آن را نديده بود، حضرت آن را برداشت، خدمت ميهمان عزيزش برده، بر زمين گذاشت. آنگاه رسول خدا صلي الله عليه و آله، علي مرتضي، فاطمه ي زهرا و حسن و حسين - كه سلام و درود خدا بر آنان باد - گرد هم آمدند و آن طعام بهشتي را تناول كردند. [266] .

آري، اگر يكي از فوايد و ثمرات عبادت و نماز فاطمه عليهاالسلام مستجاب شدن دعاي او و حاضر شدن غذاي بهشتي در خانه اش باشد، هيچ جاي تعجب نيست، زيرا عبادت و نماز فاطمه عليهاالسلام، نه به طمع بهشت است و نه از بيم دوزخ، او خدا را مي پرستد چون شايسته ي پرستش مي داند، او بندگي مي كند و خالق او بنده پروري.



تو بندگي چو گدايان به شرط مزد مكن

كه دوست، خود روش بنده پروري داند [267] .



مقام فاطمه عليهاالسلام و معجزات و كرامات او بالاتر از اينهاست و نيازي به توضيح ندارد. وانگهي، قرآن كريم درباره ي حضرت مريم عليهاالسلام مي فرمايد:

«كلما دخل عليها زكريا المحراب وجد عندها رزقا قال يا مريم أني لك هذا قالت هو من عند الله ان الله يرزق من يشاء بغير حساب.» [268] هر زمان زكريا وارد محراب او مي شد، غذاي مخصوصي در آن جا مي ديد. از او پرسيد: «اي مريم! اين را از كجا آورده اي؟!» گفت:»اين از سوي خداست. خداوند به هر كس بخواهد، بي حساب روزي مي دهد.»

ابن عباس: مي گويد: هنگامي كه حضرت مريم نه ساله شد، روزها را روزه



[ صفحه 71]



مي گرفت و شبها را به عبادت مي پرداخت و چنان در پرهيزكاري و معرفت و شناسايي پروردگار پيش رفت كه از احبار و دانشمندان پارساي آن زمان پيشي گرفت. [269] .

حكايت زهراي اطهر عليهاالسلام همچون حكايت مريم است، با اين تفاوت كه مريم عليهاالسلام سرور زنان عصرش بود، اما فاطمه عليهاالسلام سرور زنان دو جهان است.

در حديثي مي خوانيم: رسول خدا صلي الله عليه و آله به خانه ي فاطمه عليهاالسلام وارد شد در حالي كه آن حضرت مشغول نماز بود. پيامبر صلي الله عليه و آله غذاي مخصوصي از گوشت و نان را در خانه ي دخترش مشاهده كرد. پرسيد: فاطمه جان! اين غذا از كجا برايت آمده است؟

«قالت هو من عندالله ان الله يرزق من يشاء بغير حساب.» [270] .

زهراي مرضيه عليهاالسلام پاسخ داد: اين از سوي خداست. خداوند به هر كس بخواهد، بي حساب روزي مي دهد. پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود: اين ماجرا همچون ماجراي زكريا و مريم است، وقتي كه زكريا وارد محراب او شد غذاي مخصوصي در آن جا ديد، پرسيد: اين غذا از كجا برايت آمده است؟ مريم گفت: اين از سوي خداست. خداوند به هر كس بخواهد، بي حساب روزي مي دهد. [271] .

225. «مالك بن انس» مي گويد: من امام صادق عليه السلام را نديدم مگر آن كه در يكي از سه حالت بود، يا نماز مي خواند، يا روزه داشت و يا قرائت قرآن مي كرد. [272] .

226. در «جواهر العدديه» - سليم بن قيس هلالي - آمده است كه: عمر هميشه با رسول خدا صلي الله عليه و آله منازعه داشت كه نماز چگونه بهتر از جهاد است، با اين كه در جهاد، انسان از جان و مال و فرزند مي گذرد؟ پيامبر صلي الله عليه و آله در جواب عمر فرمود: «هر كس در



[ صفحه 72]



جهاد كشته شود، يك مرتبه كشته شده و به بهشت مي رود، اما براي اين كه نماز قبول شود بايد هميشه با اخلاص و حضور قلب مجاهدت كرد.» [273] .

227. در عصر روز تاسوعا وقتي كه دشمن تصميم گرفت حمله بر لشكريان امام حسين عليه السلام را آغاز كند، حضرت به برادرش «اباالفضل عليه السلام» فرمود: «به سوي آنان برو و اگر مي تواني كار را به فردا واگذار، تا امشب را به نماز و نيايش و طلب آمرزش از او سپري كنيم، خدا مي داند كه من نماز، تلاوت قرآن، بسياري دعا و درخواست آمرزش را دوست دارم.» [274] .

228. يكي از برادران آزاده مي گويد: در يكي از اردوگاهها، پس از آن كه عزيزي از ميانمان رخت بر بست و به شهادت رسيد، گروهبان عراقي درباره اش گفت: «او اسيري بود كه هر شب در گوشه ي اتاق شماره ي 12 نماز شب مي خواند.» [275] .

229. يكي از اعضاي دفتر استفتائات امام رحمه الله مي گويد: من دو مرتبه وضو گرفتن امام عزيز را ديده ام؛ درست مثل وضوي پيغمبر اكرم صلي الله عليه و آله كه در اخبار بيانيه ذكر شده است. فقط براي هر يك از صورت و دستها به يك مشت آب اكتفا مي كردند و با يك مرتبه شستن وضو مي گرفتند. [276] .

230. «و استعينوا بالصبر و الصلوة و إنها لكبيرة الا علي الخاشعين.» [277] قرآن كريم مي فرمايد: از صبر و نماز ياري جوييد؛ (و با استقامت و مهار هوسهاي دروني و توجه به پروردگار، نيرو بگيريد؛) و اين كار، جز براي خاشعان، گران است. «و استعينوا بالصبر...» يعني كمك بگيريد از صبر و نماز براي مبارزه و جهاد با هواي نفس و اصلاح قلب و ترك



[ صفحه 73]



شهوتها و گناهان. [278] .

231. هرگاه رسول خدا صلي الله عليه و آله مشغول نماز بود و كسي نزد آن حضرت مي رفت، نمازش را زودتر سلام مي داد و مي پرسيد: آيا حاجتي داري؟ و آن گاه كه خواسته اش را بر مي آورد، دوباره به نماز مي ايستاد. [279] .

232. رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: براي وضو ده سير آب و براي غسل سه كيلو كافي است، اما افرادي در آينده مي آيند كه اين مقدار را كم مي دانند (و در مصرف آب اسراف مي كنند) كه آنها بر خلاف روش من عمل مي كنند. [280] .

233. كسي كه وضو بگيرد و نام خداي متعال را بر زبان آورد تمام بدنش پاك مي گردد و هر وضو تا وضوي ديگر كفاره ي گناهاني است كه بين آن دو واقع شده است. [281] رسول اكرم صلي الله عليه و آله

234. «حفص بن غياث» مي گويد: امام صادق عليه السلام را ديدم كه در يكي از باغهاي كوفه قدم مي زد، چون به درخت خرمايي رسيد در كنار آن وضو گرفت و به ركوع رفت، آن گاه سر به سجده گذاشت، چون شمردم ديدم پانصد بار در سجده اش تسبيح گفت. [282] .

235. در حالات يكي از بزرگان آمده است كه: شبي در خانه مشغول عبادت و غرق راز و نياز با خدا بود، در آن هنگام دزدي به خانه آمد و اثاثيه اي برداشت و خواست خارج شود، چون به در خانه رسيد در بسته شد؛ برگشت و آنچه را كه برداشته بود در جايش گذاشت، چون دوباره نزديك درآمد ديد باز است؛ مجددا



[ صفحه 74]



اثاثيه را برداشت كه خارج شود باز هم در مسدود شد و اين كار چند بار تكرار شد، در اين وقت ندايي به گوشش رسيد كه اي فلان! اگر يك دوست از خود، بي خود است، دوست ديگر هشيار و بيدار است. [283] .

236. از «ابوسعيد خدري» روايت شده است كه: چون آيه ي شريفه ي «و أمر أهلك بالصلوة...» - (اي پيامبر!) خانواده ي خود را به نماز فرمان ده... - [284] نازل شد، رسول اكرم صلي الله عليه و آله هنگام فرا رسيدن وقت هر نماز تا مدت 9 ماه به در خانه ي فاطمه ي زهرا عليهاالسلام و علي عليه السلام مي رفت و مي فرمود:

«الصلاة رحمكم الله إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا.» خداوند شما را رحمت كند، به سوي نماز بشتابيد، خداوند فقط مي خواهد پليدي و گناه را از شما اهل بيت عليهم السلام دور كند و كاملا شما را پاك سازد. [285] .

237. نماز شب، چراغ خانه ي قبر و حجابي در ميان انسان و آتش دوزخ و گذرنامه ي صراط و كليد بهشت است. [286] امام جعفر صادق عليه السلام

238. «معاوية بن عمار» مي گويد: امام صادق عليه السلام در نماز، بر خاك كربلاي حسين عليه السلام سجده مي كرد. [287] .

239. برخلاف تصور بعضي كه نماز را تكرار مي دانند، نماز نردبان ترقي است كه هر چه بيشتر با حضور قلب خوانده شود (انسان به مقام) بالاتر مي رود. گرچه در ظاهر ركوع و سجود تكرار مي شود، ولي در حقيقت مثل نماز مانند همان كلنگي است كه براي حفر چاه مي زنيد. كلنگ زدن در ظاهر، كاري تكراري است اما در



[ صفحه 75]



واقع، هر كلنگي كه مي زنيد يك قدم به آب نزديك مي شويد. هر پله اي را كه از نردبان بالا مي رويد يك قدم به آسمان نزديك مي شويد، هر چه بيشتر قرآن بخوانيد به نكات بيشتري مي رسيد. گل خوشبو را هر چه بيشتر ببوييد، لذت بيشتري مي بريد. به هر حال. ظاهر نماز تكرار است، اما در واقع پرواز است. [288] .

240. سرلشكر پاسدار شهيد «مهدي زين الدين» (فرمانده ي لشكر علي بن ابي طالب عليه السلام) به نماز اول وقت بسيار اهميت مي داد. ايشان در هر شرايط و در هر منطقه اي كه بود به محض رسيدن وقت نماز براي اداي فريضه ي نماز آماده مي شد.

پس از شهادتش، يكي از برادران، او را در عالم رؤيا ديد كه مشغول زيارت خانه ي خداست، عده اي هم دنبالش بودند. پرسيده بود: «شما اين جا چه كاره ايد؟»

گفته بود: «به خاطر آن نمازهاي اول وقت كه خوانده ام، در اين جا فرماندهي اينها را به من واگذار كرده اند!» [289] .

241. «در برخي از يادداشتهاي آيت الله العظمي مرعشي نجفي رحمه الله آمده است: هنگامي كه در قم سكونت كردم (1343 ق)، صبحها در حرم حضرت معصومه عليهاالسلام اقامه ي جماعت نمي شد و من تنها كسي بودم كه اين سنت را در آن جا رواج دادم و از شصت سال پيش به اين طرف، صبح زود و پيش از باز شدن درهاي حرم مطهر و زودتر از ديگران مي رفتم و منتظر مي ايستادم. اين انتظار گاهي يك ساعت قبل از طلوع فجر بود، تا خدام درها را باز كنند، زمستان و تابستان نداشت. در زمستانها، هنگامي كه برف همه جا را مي پوشاند، بيلچه اي كوچك به دست مي گرفتم و راه خود را به طرف صحن باز مي كردم تا خود را به حرم مطهر برسانم.

در آغاز خود به تنهايي نماز مي خواندم تا اين كه پس از مدتي يك نفر به من اقتدا



[ صفحه 76]



كرد و پس از آن كم كم افراد ديگري اقتدا كردند و به اين ترتيب نماز جماعت را در حرم مطهر آغاز كردم و تا امروز كه شصت سال از آن تاريخ مي گذرد، ادامه دارد. آهسته آهسته ظهرها و شبها نيز اضافه شد و از آن پس روزي سه بار در مسجد بالا سر حضرت معصومه عليهاالسلام و صحن شريف نماز مي خواندم.» [290] .

242. حضرت نوح عليه السلام به درگاه خداوند عرض كرد: پروردگارا! اگر ابليس توبه كند قبول مي كني؟ خطاب آمد: اگر قبر آدم را سجده كند توبه ي او را مي پذيرم. نوح عليه السلام اين مطلب را به شيطان اعلام كرد اما او جواب داد: آن وقت كه حضرت آدم زنده بود سجده نكردم حال كه مرده است سجده كنم؟! [291] .

243. حضرت امام رضا عليه السلام فرمود: هنگام ظهر كه مي شود چنان به مسجد برويد كه افراد تارك الصلوة ببينند اگر آنها نيايند (مايه ي) آبروريزي است و (مجبور شوند) يك جايي پنهان شوند. [292] .

244. يكي از اسرار نماز ارتباط آن با «نبوت» است، انسان نمازگزار در هر شبانه روز چندين بار در پيشگاه پروردگار شهادت مي دهد كه: به نبوت «محمد» صلي الله عليه و آله ايمان دارد و او را بنده و فرستاده ي خداي متعال مي داند، آن جا كه مي گويد: «اشهد ان محمدا عبده و رسوله». [293] .

254. زن بي حجاب همچون ميوه ي شاخه اي است كه از ديوار باغ به بيرون آويزان است و هر رهگذري به سوي آن دست دراز مي كند. يا مانند گلي است كه هر كسي به چيدن آن تمايل دارد و حجاب بهترين حافظ و حصاري است كه زن را از خطر بيگانه حفظ مي كند و بهترين كلاس تمرين و آموزش درس حجاب، خواندن



[ صفحه 77]



نماز از سوي بانوان است چه اين كه زن موظف است در هر شبانه روز 5 بار با حجاب كامل رو به درگاه پروردگار يكتا بايستد و با او راز و نياز كند. [294] .

246. «يا مريم اقنتي لربك و اسجدي و اركعي مع الراكعين.» [295] اي مريم! براي پروردگار خود، خضوع كن و سجده بجا آور! و با ركوع كنندگان، ركوع كن. قرآن كريم

247. مردي به رسول خدا صلي الله عليه و آله عرض كرد: از خداي متعال درخواست كن تا مرا وارد بهشت كند. پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود: براي اين كار مرا با سجده هاي فراوان ياري كن. [296] .

248. رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: هرگاه به ركوع مي رويد خداي متعال را بزرگ بشماريد (و با جان و تن در برابر او تعظيم كنيد) و چون سجده مي كنيد در دعا كردن تلاش كنيد، زيرا خداوند دعاي شما را مستجاب مي كند. [297] .

249. امام صادق عليه السلام فرمود: گريه در حال نماز - به شوق بهشت يا از بيم دوزخ - از بهترين كارهاست. [298] .

250. در قاموس كتاب مقدس، [299] در معناي واژه ي نماز آمده است: «نماز معروف است؛ يكي از واجبات ديني و كار هر روزه ي تمام ملل و مذاهب است چه فرادي و چه با جماعت...» سپس به شرح معناي نماز و بيان خصوصيات آن بر مبناي «تورات» و «انجيل» پرداخته تا آن كه مي نويسد: «احدي جز منكرين خدا منكر نماز و دعا نيست... و اما مراعات اوقات معين براي نماز خالي از اهميت نخواهد بود، چنانكه يهود در ساعت سوم، ششم و نهم روز و ساعت اول و آخر شب و وقت



[ صفحه 78]



تناول طعام نماز مي گزاردند.» [300] .

251. مهمترين فلسفه ي نماز، ياد خداست و بندگان برگزيده ي او در پرتو نماز و ياد پروردگار به رشد و تعالي رسيدند و از الطاف بي كران الهي بهره مند شدند. قرآن كريم به مؤمنان فرمان داده است تا همواره خداي متعال را به ياد داشته باشند و هرگز او را فراموش نكنند. در سوره ي «احزاب» مي خوانيم: «يا أيها الذين ءامنوا اذكروا الله ذكرا كثيرا». [301] .

اي كساني كه ايمان آورده ايد خدا را بسيار ياد كنيد. و در سوره ي «بقره» آمده است: «فاذكروني أذكركم» [302] پس به ياد من باشيد، تا به ياد شما باشم. و در سوره ي «طه» فرموده است: «و من أعرض عن ذكري فإن له معيشة ضنكا و نحشره يوم القيامة أعمي» [303] و هر كس از ياد من روي گردان شود، زندگي (سخت و) تنگي خواهد داشت؛ و روز قيامت او را نابينا محشور مي كنيم.

مطلبي كه در اين نكته در پي آنيم، رابطه ي نماز و «ذكر» و پيوند ناگسستني اين دو با هم است. ذكر و ياد خداوند، روح نماز است و نماز منهاي ياد خدا همچون پيكري بي جان است.

گفتني است كه ياد خدا تنها ذكر زباني نيست، بلكه مهمتر از آن، ذكر قلبي و عملي است. حقيقت «ذكر» اين است كه خدا را در همه حال، حاضر بدانيم و خود را در محضر او ببينيم. مطيع فرمانش باشيم و از همه ي گناهان دوري كنيم. اگر چنين باشيم مي توانيم به نمازمان اميدوار باشيم و خود را اهل ذكر بدانيم. رسول اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: ذكر و ياد خدا آن است كه هرگاه انسان در برابر حرام قرار گرفت از خداوند بترسد و آن را ترك نمايد. [304] .



[ صفحه 79]



در اولين نكته ي اين كتاب، اين آيه ي شريفه را آورده ايم كه خداي متعال فرمود: «أقم الصلوة لذكري» [305] نماز را براي ياد من بپا دار. كلمه ي «ذكر» و مشتقات آن بيش از 200 مرتبه در قرآن كريم آمده است [306] و جالب اين است كه يكي از معاني «ذكر» نماز است. در كتاب «وجوه قرآن» مي خوانيم: ذكر در قرآن بر هفده وجه باشد... وجه ششم ذكر به معني نماز آدينه است. خداوند در سوره ي جمعه فرمود: «فاسعوا الي ذكر الله» [307] - به سوي ذكر خدا بشتابيد. - در اين جا مراد از «ذكر الله»، نماز جمعه است. و وجه هفتم ذكر به معني نمازهاي پنجگانه است، چنانكه در سوره ي بقره فرمود: «... فإذا أمنتم فاذكروا الله» [308] هنگامي كه امنيت خود را بازيافتيد، خدا را ياد كنيد (: نماز را به صورت معمولي بخوانيد) منظور از ذكر خدا در اين آيه، نمازهاي پنجگانه است. همچنين در آيه ي 9 از سوره ي منافقون مراد از «ذكر الله» نماز است. [309] .

علاوه بر اين كه در قرآن كريم، يكي از معاني «ذكر» نماز است، در آيات ديگري صلوة [: نماز] در كنار ذكر و ياد خداوند آمده است و اين نشان مي دهد كه نماز اهميت بسياري دارد و از ياد خدا، جدا نيست. برخي از آن آيات شريفه را در اين جا مي آوريم:

1 - «رجال لا تلهيهم تجارة و لا بيع عن ذكر الله و اقام الصلوة...» [310] مرداني كه هيچ تجارت و معامله اي آنان را از ياد خدا و بر پا داشتن نماز غافل نمي كند....

2. در سوره ي مائده آمده است: شيطان مي خواهد به وسيله ي شراب و قمار، در



[ صفحه 80]



ميان شما عداوت و كينه ايجاد كند «و يصدكم عن ذكر الله و عن الصلوة» [311] و شما را از ياد خدا و از نماز بازدارد.

3 - «فإذا قضيتم الصلاة فاذكروا الله...» [312] و هنگامي كه نماز را به پايان رسانديد، خدا را ياد كنيد....

4 - «قد أفلح من تزكي و ذكر اسم ربه فصلي.» [313] به يقين كسي كه پاكي جست (و خود را تزكيه كرد)، رستگار شد. و (آن كه) نام پروردگارش را ياد كرد سپس نماز خواند.

252. رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: مؤذني كه براي رضاي خدا اذان گويد، پاداش او مانند پاداش شهيدي است كه در خونش غلتيده باشد [314] و حضرت علي عليه السلام فرمود: روز قيامت، اذان گوها سربلند محشور مي شوند. [315] .

253. پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله در گرماي فوق العاده ي نيمروز، نماز (ظهر) را با جماعت برگزار مي كرد، جمعي از منافقان براي ايجاد تفرقه در صفوف مسلمين، گرمي هوا را بهانه قرار مي دادند و در نماز جماعت شركت نمي كردند و به دنبال آنها بعضي ديگر هم از شركت در نماز جماعت خودداري كرده بودند و اين كار برايشان سنگين بود، به خاطر اين، تعداد شركت كنندگان در نماز جماعت كم شده بود، اين جا بود كه آيه ي شريفه نازل شد: «حافظوا علي الصلوات و الصلوة الوسطي و قوموا لله قانتين» [316] - در انجام همه ي نمازها (به خصوص) نماز وسطي (نماز ظهر) كوشا باشيد و از روي خضوع و اطاعت، براي خدا بپا خيزيد. [317] .

254. امام خميني رحمه الله فرمود: من در مكه، كه مشرف بودم يك روز مي خواستم



[ صفحه 81]



يك كتابي بخرم كه براي آن كتابفروشي هم فايده داشت، ايستاده بودم، اذان گفتند، يك دفعه رها كرد، گفت كه: «سنة الحنفيه» ديگر با من حرف نزد رفت سراغ نماز، در مدينه بازار را كه من ديدم بسته بود، يعني باز بود لكن هيچ كس نبود، مي رفتند سراغ نماز چرا شما نمي رويد سراغ نماز، چرا ظهر كه مي شود بازار را رها نمي كنيد كه برويد سراغ نماز؟ [318] .

255. در مكه و مدينه، مردم قبل از اذان صبح به مساجد مي روند و با خواندن نوافل به پيشواز نماز صبح مي شتابند. متأسفانه اين حركت در مناطق شيعه نشين كمتر ديده مي شود. [319] آيت الله مهدوي كني

256. در شرح حال امام جواد، حضرت امام محمد تقي عليه السلام مي خوانيم: هنگامي كه با جمعي از همراهان، از بغداد به سوي مدينه مي رفت، نزديك غروب آفتاب بود كه به دروازه ي كوفه رسيد و در محلي به نام «دار مسيب» نزول كرد و وارد مسجد شد. در صحن مسجد درخت بي باري بود، امام جواد عليه السلام ظرف آبي طلبيد و در زير آن درخت وضو گرفت و در اول وقت، نماز مغرب را با مردم (به جماعت) برگزار كرد. در ركعت اول، سوره ي «حمد» و «إذا جاء نصر الله» و در ركعت دوم سوره ي «حمد» و «قل هو الله» را خواند. بعد از سلام نماز اندكي نشست و به ذكر خدا پرداخت، آن گاه چهار ركعت نماز نافله (مغرب) بجا آورد و تعقيب خواند و دو سجده ي شكر گزارد (سپس مشغول نماز عشا شد [320] ) پس از نماز از مسجد خارج شد و چون به درختي كه در وسط حياط مسجد بود رسيد مردم ديدند كه آن درخت ميوه داد، از ديدن اين معجزه تعجب كردند و مقداري از ميوه ي آن كه شيرين و بي هسته بود



[ صفحه 82]



خوردند. سپس امام نهم حضرت جواد عليه السلام رهسپار مدينه شد. [321] .

257. از اميرمؤمنان، حضرت علي عليه السلام درباره ي تفسير سوره ي توحيد پرسيدند: فرمود: - قل هو الله أحد... - يعني: خدا احد است بي آن كه تعددي در ذات و صفات او باشد و صمد است بي آن كه اعضا و اجزا داشته باشد و فرزندي ندارد كه وارث پادشاهي او باشد، زيرا كه هر كس فرزند دارد جسم است و در معرض فناست و از او پادشاهي به ديگري مي رسد. و از كسي متولد نشده است، و گرنه او را به خداوندي سزاوارتر خواهد بود و لا اقل شريك او خواهد بود. [322] .

258 به وسيله ي نماز، بنده (مؤمن) به درجه ي بلند مي رسد. [323] پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله

259. امام صادق عليه السلام فرمود: روز قيامت بنده اي كه هيچ كار نيكي نكرده است در پيشگاه خدا حاضر مي شود، به او گفته مي شود: انديشه كن و ببين آيا كار نيكي داري؟ او پس از تفكر و دقت (در اعمال گذشته اش) عرض مي كند: پروردگارا! من هيچ كار نيكي از خود سراغ ندارم جز آن كه روزي فلان بنده ي با ايمانت كه بر من مي گذشت تقاضاي آب كرد، او را آب دادم و با آن وضو گرفت و براي تو نمازگزارد.

خداي متعال مي فرمايد: «به خاطر همين كار نيكت تو را آمرزيدم» آن گاه فرمان مي دهد كه بنده ي مرا به بهشت وارد كنيد. [324] .

260. كسي كه در نماز سوره ي «فاتحة الكتاب» - حمد - را نخواند نمازش صحيح نيست. [325] پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله



[ صفحه 83]



261. رسول گرامي اسلام صلي الله عليه و آله فرمود: ام الكتاب (سوره ي حمد) برترين سوره اي است كه خداوند در كتابش فرستاد. و آن شفا و بهبودي از هر دردي است مگر مرگ. [326] .

262. در مدينه مردي بود به نام «عبدالرحمن» كه معلم كودكان و نوجوانان بود، او سوره ي حمد - يا آيه ي «الحمد لله رب العالمين» - را به فرزند امام حسين عليه السلام كه او را جعفر مي گفتند ياد داد. چون براي پدرش خواند، آن حضرت معلم را خواست و هزار دينار و هزار حله و جامه ي نو به او بخشيد و دهانش را از در (مرواريد) پر كرد. به آن بزرگوار گفتند: اين چه كاري است كه كردي؟! امام عليه السلام فرمود: اين عطيه و بخشش من، كجا برابري مي كند با ياد دادن او «الحمد لله رب العالمين» را به فرزندم؟! [327] .

263. «قل ان صلاتي و نسكي و محياي و مماتي لله رب العالمين.» [328] بگو: «نماز و تمام عبادات من و زندگي و مرگ من، همه براي خداوند پروردگار جهانيان است.» قرآن كريم

264. علي عليه السلام فرمود: رسول خدا صلي الله عليه و آله خود را با گزاردن نماز رنجه مي فرمود، با آن كه مژده ي بهشت شنيده بود. چون خداي سبحان بدو گفت: - و أمر أهلك بالصلاة و اصطبر عليها - [329] - «و كسان خود را بفرما تا نماز كنند و خود بر آن شكيبا باش» - پس كسان خود را امر به نماز مي كرد و خود بر گزاردن نماز طاقت مي آورد. [330] .

265. امام باقر عليه السلام فرمود: آن گاه كه حضرت مهدي عليه السلام (قيام كند، و) وارد كوفه شود مردم از او درخواست كنند تا براي آنان نماز جمعه بخواند، حضرت دستور دهد كه در قسمتي از نجف به نام مسجد خط بكشند و در آن جا با ايشان



[ صفحه 84]



نماز جمعه بخواند. [331] .

266. روايت شده ست كه: حضرت موسي بن جعفر عليهماالسلام در روز پنجشنبه خود را براي نماز جمعه آماده مي كرد. [332] .

267. نمازهاي جمعه را با شكوه بجا بياوريد و نمازهاي غير جمعه را هم، كه شيطانها از نماز مي ترسند، از مسجد مي ترسند. [333] امام خميني رحمه الله

268. اميرمؤمنان، علي عليه السلام فرمود: برترين مردم كسي است كه به عبادت خدا عشق بورزد و براي آن آغوش باز كند و از جان، آن را دوست بدارد و با بدن خود بدان بپردازد و به چيز ديگر اشتغال نيابد. چنين كسي را انديشه ي آن نخواهد بود كه دنيايش با آسايش و راحتي بگذرد يا با سختي و مشقت. [334] .

269. امام باقر عليه السلام فرمود: اولين نمازي كه پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله خواند، نماز ظهر بود. [335] .

270. حجت الاسلام محدث زاده - فرزند مرحوم حاج شيخ عباس قمي رحمه الله - مي گويد: پدرم شب جمعه اي پس از نماز شب مشغول خواندن سوره ي «يس» شد، وقتي كه به آيه ي شريفه ي «هذه جهنم التي كنتم توعدون» [336] مي رسد، چند بار تكرار كرده، مكرر مي گويد: «اعوذ بالله من النار» - پناه مي برم به خداوند از آتش دوزخ - و چنان منقلب مي شود كه نمي تواند بقيه ي سوره را بخواند و به همان حال باقي مي ماند تا اذان صبح، كه مشغول نماز صبح مي شود. [337] .



[ صفحه 85]



271. قبل از برپايي مساجد در آمريكا در اوايل قرن كنوني...، مسلمانان در خانه هاي يكديگر به اقامه ي نماز مي پرداختند. در سال 1900 ميلادي نخستين نماز جماعت در شهر روس در داكوتاي شمالي در خانه ي يكي از مسلمانان برگزار شد زيرا در آن هنگام روابط تيره ي ميان شرق اسلامي و غرب مسيحي به مسلمانان اجازه ي تأسيس مساجد را در ديار غرب نمي داد، چون حاكمان كشورهاي مسيحي تا همين اواخر اصرار داشتند كه صداي «الله اكبر» از مناره هاي مساجد بر فراز كشورهايشان طنين انداز نگردد.

اولين مسجد در آمريكا - كه متأسفانه اكنون به كليسا تبديل شده است - در سال 1919 در شهر هايلند پارك در ايالت ميشيگان بنا گرديد...؛ امروزه بيش از چهارصد مسجد و جمعيت اسلامي در آمريكا وجود دارد. به علاوه صدها نفر خانه هايي را اجاره مي كنند و در هر كدام اتاقي را براي اداي نماز جماعت مسلمانان در نظر مي گيرند كه علاوه بر اداي فريضه ي نماز، يكي از مسلمانان درباره ي اوضاع مسلمانان ايالت خود سخن مي گويد. در اين اماكن قرآن كريم، زبان عربي و اصول اخلاق اسلامي نيز آموزش داده مي شود.» [338] .

272. پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: زماني كه مؤذن اعلام مي كند: «حي علي الفلاح» - بشتاب براي رستگاري - پروردگار جهان مي فرمايد: «اي امت احمد! درهاي رحمت به روي شما باز شده است، برخيزيد و از رحمت الهي و سود دنيا و آخرت بهره مند شويد.» [339] .

273. يكي از بركات نماز اين است كه: قرآن به وسيله ي نماز محفوظ مي ماند و در جامعه ي اسلامي فراموش نمي شود. هر مسلماني موظف است در نماز، آياتي از قرآن را بخواند (حداقل سوره ي حمد را) حضرت رضا عليه السلام مي فرمايد: «خواندن قرآن در



[ صفحه 86]



نماز، واجب است.» [340] .

274. در اسلام، قانون نماز به صورت جماعت وضع شده است. خداوند متعال رسول اكرم صلي الله عليه و آله را دستور داد كه نماز را به جماعت بخواند و پيامبر اكرم در آغاز اسلام تا شش ماه فقط با حضرت علي عليه السلام و حضرت خديجه عليهاالسلام نماز جماعت برگزار مي كرد (و كسي جز اين سه نفر مسلمان نبود) و رسول خدا صلي الله عليه و آله نماز فرادي نمي خواند. [341] .

275. «إن الذين ءامنوا و عملوا الصالحات و أقاموا الصلوة و ءاتوا الزكوة لهم أجرهم عند ربهم و لا خوف عليهم و لا هم يحزنون.» [342] كساني كه ايمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند و نماز را بر پا داشتند و زكات را پرداختند، اجرشان نزد پروردگارشان است؛ و نه ترسي بر آنهاست و نه غمگين مي شوند. قرآن كريم

276. حضرت علي عليه السلام فرمود: گناهي كه پس از آن، مهلت دو ركعت نمازگزاردن داشته باشم مرا اندوهگين نمي دارد. [343] .

277. مردي از اميرمؤمنان، علي عليه السلام پرسيد: مرا از معناي «بسم الله الرحمن الرحيم» آگاه كن! حضرت فرمود: براستي وقتي كه كلمه ي «الله» را بر زبان آوردي، بزرگترين نام (از نامهاي خدا) را گفته اي و آن اسمي است كه غير خدا شايسته نيست به آن ناميده شود و هيچ آفريده اي به اين نام خوانده نشده است.

شخص ديگري پرسيد: تفسير «الله» چيست؟ علي عليه السلام فرمود: «الله» همان كسي است كه همه ي آفريدگان، هنگام شدايد و نيازمندي ها و نااميدي ها و انقطاع از جميع مخلوقات، به سوي او واله و شيدايند. سپس فرمود: در آغاز هر مطلب كوچك و



[ صفحه 87]



بزرگي بگوييد: «بسم الله الرحمن الرحيم» كه در واقع چنين گفته ايد: بر اين كار از خداوند استعانت و ياري مي طلبم. خدايي كه پرستش غير او جايز نيست، خدايي كه دادرس است «رحمن» است، چون با توسعه ي روزي بر ما رحمت آورد، «رحيم» است بر ما (در دنيا و آخرت). [344] .

278. مردي خدمت اميرمؤمنان، حضرت علي عليه السلام شرفياب شد و عرض كرد: مرا از تفسير «الحمد لله رب العالمين» آگاه كن! حضرت فرمود: تفسير «الحمد لله» آن است كه خداوند برخي از نعمتهايي را كه به بندگانش ارزاني داشته (سربسته و مجمل) به آنان معرفي كرده است، چون به صورت تفصيل قادر به شناسايي همه ي نعمتها نيستند، زيرا نعمتهاي خداوند بيش از آن است كه به شماره درآيد و شناخته شود. از اين رو به آنان فرمود: بگوييد (الحمد لله) حمد و ثنا ويژه ي خداوند است به خاطر نعمتهايي كه به ما داده است. «رب العالمين» يعني مالك و صاحب اختيار جهانهاست. (و جهانها، گروه اجتماعات از همه ي مخلوق است) - از جماد و حيوان -. [345] .

279. «ابوطلحه» مي گويد: در برخي از جنگها در محضر رسول اكرم صلي الله عليه و آله بودم، چون سختي نبرد شدت يافت، حضرت به سوي آسمان سر بلند كرد و گفت: «يا مالك يوم الدين، اياك نعبد و اياك نستعين» آن گاه ديدم در لشكر دشمن سرها از بدنها به زمين مي افتاد و كسي را نمي ديدم كه سرها را جدا كند و كفار شكست خوردند. عرض كردم: يا رسول الله! اين سرها كه از بدنها مي افتاد چه بود؟ فرمود: فرشتگان گردنهاي آنان را مي زدند و شما نمي ديديد. [346] .



[ صفحه 88]



280. رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: كسي كه نماز صبح نخواند، قرآن از او بيزار است. هر كه نماز ظهر بجا نياورد پيامبران الهي از او بيزارند؛ هر كه نماز عصر را ترك كند فرشتگان از او بيزارند؛ و آن كه نماز مغرب نخواند دين از او بيزار است و كسي كه نماز عشا را ترك كند، خداي جهان از او بيزار است. [347] .

281. «خداوند بزرگ، نماز را براي رشد و كمال بندگانش به صورتي و سيرتي زيبا تصوير فرموده است. نيت و اخلاص و حضور قلب، روح نماز است. اعمال، بدن نماز و اركان، اعضاي اصلي آن است و بعضي ديگر از اعضا عناصر كماليه آن.

اخلاص و نيت در نماز، همچون روح نماز است. قيام و قعود جاري مجراي بدن، ركوع و سجود به جاي دست و سر نماز است، تمام بجا آوردن ركوع و سجود و مراعات طمأنينه و نيكو انجام دادن برنامه ها، همچون زيبايي اعضا و شكل و رنگ آن است. اذكار و تسبيحات، جانشين گوش و چشم و معرفت به مفاهيم بلند اذكار و حضور قلب، جاري مجراي مشاعر و احساسات است.

فرض كن اگر مي خواستي غلامي را كه هنوز به سن بلوغ نرسيده، براي خدمت نسبت به برنامه هاي كريمانه، به حضور سلطاني بزرگوار ببري، چه غلامي را انتخاب مي كردي؟ آيا غلام گوش بريده و كور و كر و زشت و بد منظر و بي دست و پا و لال را براي هديه به خدمت سلطان مي بردي؟ هرگز. مسأله ي نماز را هم كه هديه و تقديمي عبد به سلطان واقعي عالم است به همين گونه حساب كن.

نبودن نيت و اخلاص در نماز، به منزله ي نبودن روح در غلام است. آيا مرده را تقديم سلطان كردن، استهزاي سلطان و مسخره كردن او نيست؟ آيا كسي كه جنازه ي متعفني را به عنوان هديه خدمت سلطان ببرد مستحق اعدام نيست؟

نماز بدون ركوع و سجود واقعي همچون بدن بي عضو است. نمازي كه اركان آن



[ صفحه 89]



صحيح و كامل بجا آورده نشده است مانند بدني است كه چشم و گوش و بيني ندارد. عدم حضور قلب و غفلت از معاني بلند آسماني نماز مانند وجود نداشتن مشاعر و احساسات عالي در بدن است. اگر كسي غلامي را با نداشتن اين همه اوصاف براي تقديم به حضور سلطان ببرد چه خواهد شد؟

نماز را هم با نداشتن اوصاف واقعي به همين صورت حساب كن. ما مكلف به نماز زنده، متحرك، داراي شرايط و اوصاف هستيم، نه مكلف به جنازه ي نماز! نماز ناقص، صلاحيت ندارد كه آدمي را به مقام قرب حق و كرامت الهي برساند و چه بسا چنين نمازي به صاحب بدبختش برگشت داده شود و باعث زجر و مشقت و رنج و ناراحتي او گردد.» [348] و بهتر اين است كه چنين نمازي را نماز نگوييم. نمازي كه ركوع و سجود كاملي ندارد و قيام و قعودش ناقص است و از خشوع و حضور قلب، در آن خبري نيست، مانند همان شيري است كه حكايتش را مي خوانيد:

مولوي مي گويد: شخصي نزد دلاك رفت و گفت: نقش شيري بر بدنم خالكوبي كن. دلاك آماده ي كار شد و همين كه سوزن را در بدن مشتري فروبرد، فريادش بلند شد و گفت: مرا كشتي، مگر چه نقشي بر بدنم مي زني؟ گفت: نقش شير. پرسيد: از كدام عضوش آغاز كرده اي؟ گفت: از دمش. آن شخص گفت: نور ديده گانم دمش را رها كن و از جاي ديگري شروع كن. دلاك بار ديگر سوزن را در بدن او فرو كرد. اين بار نيز ناله اش بلند شد و گفت: اكنون كجاي آن است؟ دلاك گفت: گوشش. گفت: گوش نمي خواهد، زودتر تمامش كن.



بانگ زد او كاين چه اندام است از او

گفت از گوش است اين اي نيكخو



گفت تا گوشش نباشد اي همام

گوش را بگذار و كوته كن كلام



دلاك سومين بار دست بكار شد، اما باز هم با فرياد و اعتراض مشتري مواجه شد كه ناله كنان مي گفت: اين ديگر كجاي شير است؟ پاسخ داد: اين شكم آن است.



[ صفحه 90]



گفت: اين شير شكم نيز نمي خواهد! دلاك با ناراحتي سوزن را بر زمين افكند و گفت: آيا تاكنون چنين كاري براي كسي پيش آمده است كه بخواهد نقش شيري بر بدني خالكوبي كند ولي آن شير نه دم داشته باشد و نه سر و شكم؟



بر زمين زد سوزن آندم اوستاد

گفت در عالم كسي را اين فتاد



شير بي دم و سر و اشكم كه ديد

اين چنين شيري خدا هم نافريد. [349] .



آري؛ بسياري از ما نمازگزاران بايد به اين حقيقت تلخ اعتراف كنيم كه نمازهاي ما بي شباهت به آن شير خيالي نيست. چه بسا نمازي مي خوانيم كه اذان و اقامه ندارد، يا قرائت آن صحيح نيست، يا ركوع و سجودش عجولانه است، يا قنوت و تشهد و سلامش ناقص است و آداب و شرايط آن رعايت نشده است و يا مهمتر از همه، نمازي است كه توجه و اخلاص در آن نيست. و چه خوب است به درگاه خداي سبحان رو آوريم و از چنين نمازي توبه كنيم و اين سخن حكيم فرزانه ي معاصر آيت الله حسن زاده ي آملي را زمزمه كنيم كه:

الهي! از نماز و روزه ام توبه كردم. به حق اهل نماز و روزه ات، توبه ي اين نااهل را بپذير. [350] .

282. «فأقيموا الصلوة ان الصلوة كانت علي المؤمنين كتابا موقوتا.» [351] نماز را بر پا داريد، زيرا نماز، وظيفه ي ثابت و معيني براي مؤمنان است. قرآن كريم.

283. نماز صبح و نماز عشا سنگين ترين نمازها در نظر منافقين است. [352] رسول اكرم صلي الله عليه و آله

284. خدايا! من نخستين كسم كه به سوي تو روي آورد و شنيد و اجابت كرد



[ صفحه 91]



در نماز كسي از من پيش نيفتاد جز رسول خدا، كه درود خدا بر او و آل او باد. [353] پيشواي متقيان، حضرت علي عليه السلام

285. «ذوالنون مصري» گفت: در باديه بودم، ابليس را ديدم كه چهل روز سر از سجده بر نداشت، گفتم: يا مسكين! بعد از بيزاري و لعنت، اين همه عبادت چيست؟ گفت: «يا ذوالنون! اگر من از بندگي معزولم، او از خداوندي معزول نيست.» [354] .

286. «حضرت امام حسن عسكري عليه السلام فرمود: «الوصول الي الله سفر لا يدرك إلا بإمتطاء الليل.» يعني، رسيدن به لقاي خداوندي سفري است كه تنها مركوب راهوار آن شب زنده داري است.

از اين حديث شريف، كه از غرر روايات اهل بيت وحي است، نكاتي استفاده مي شود كه عبارت است از:

1 - وصول به لقاي حق ممكن است نه ممتنع.

2 - وصول به لقاي خدا با حركت و سلوك است، نه با سكون و تحجر.

3 - راه وصول، طولاني است و مركب راهوار مي طلبد.

4 - چون خدا همه جاست و با همه چيز است، وصول به لقاي او هجرت از همه جا و ترك همه چيز است.

5 - نماز شب، نيرومندتر از نماز روز بوده و جهش آن در اين سير دراز ميسور مي باشد.

6 - «سر نماز» همانا وصول به معبود است، چنانكه بعضي از بزرگان فرموده اند كه «صلاة مشعر به وصل است». [355] .



[ صفحه 92]



7 - گرچه اخذ رفيق قبل از طي طريق است (ألرفيق، ثم الطريق) [356] لكن خود اخذ رفيق سفري است بي رفيق، چون مقدمه ي سفر راستين است نه سفر اصلي. و نماز ظاهري همان سير ابتدايي است براي اخذ رفيق تا سفرهاي بعدي در صحابت آن رفيق آغاز گردد؛ البته بعد از رسيدن به رفيق، معلوم مي شود كه حضرت دوست همراه با نمازگزار بود و او را همواره همراهي مي كرد، ولي نمازگزار - نمي ديدش و از دور خدايا مي كرد-. [357] .

287. رسول خدا صلي الله عليه و آله از هيچ منزلي كوچ نكرد، مگر آن كه در آن دو ركعت نمازگزارد و فرمود: تا اين مكان، روز قيامت بر نماز خواندن من گواهي دهد. [358] .

288. امام حسن عسكري عليه السلام فرمود: حضرت موسي عليه السلام به پيشگاه خداي متعال عرض كرد: پروردگارا! كسي كه از ترس تو وضوي كاملي بگيرد چه پاداشي دارد؟

خداوند فرمود: روز قيامت او را برمي انگيزم در حالي كه نوري از پيشانيش مي درخشد. [359] .

289. «فضل بن شاذان» مي گويد: (در سفري كه) به عراق رسيدم ديدم كسي رفيق خود را سرزنش مي كند و مي گويد: تو مردي عايله داري و براي معيشت آنان به كسب و كار نيازمندي و من بيم آن دارم كه بر اثر سجده هايت نور چشمت از دست برود.

او گفت: واي بر تو، مرا فراوان سرزنش كردي، اگر چشم كسي در اثر سجده از



[ صفحه 93]



دست مي رفت هر آينه چشم «محمد بن ابي عمير» از دستش رفته بود، چه گمان داري به مردي كه پس از نماز صبح به سجده ي شكر مي رفت و سر برنمي داشت مگر هنگام ظهر!

«فضل» گويد: نزد «محمد بن ابي عمير» رفتم، ديدم در سجده است و سجده را طولاني كرد، چون سر برداشت و فضيلت سجده ي طولاني را تذكر داد گفت: اگر «جميل دراج» را مي ديدي چه مي كردي؟ مي گويد: نزد جميل دراج رفتم و او را در سجده يافتم، جداً سجده اش را طولاني نمود، چون سر از سجده برداشت گفتم: محمد بن ابي عمير مرا گفت كه تو سجده را طولاني مي كني. جميل در جواب گفت: اگر «معروف خربوز» را مي ديدي چه (مي گفتي)؟ [360] در جاي ديگري مي خوانيم: شخصي به جميل دراج گفت: عجب آدم موفقي مي باشي كه اين همه سجده هاي طولاني مي كني؟ پاسخ داد: اگر سجده هاي حضرت صادق عليه السلام را مي ديدي آن وقت متوجه مي شدي كه اين سجده هاي ما چيزي نيست. [361] .

290. يكي از نمازگزاران الگو در عصر ما، كه نماز را احيا كرد و حقايق و معارف آن را به همگان آموخت، امام خميني رحمه الله بود. او در سخت ترين شرايط زندگي، يا در اوج پيروزي و در حالت سلامتي يا بيماري و در سفر و حضر، هرگز اهميت نماز را از ياد نمي برد و در وقت حضور در پيشگاه الهي، نماز را بر هر كار ديگري ترجيح مي داد. در اين نكته، گوشه اي از خاطرات مربوط به نماز امام در سفر به فرانسه را كه از زبان برخي از همراهان ايشان نقل شده است مي خوانيد:

وقتي كه امام خميني رحمه الله وارد «نوفل لو شاتو» شدند، اول پرسيدند: قبله كدام طرف است؟ [362] ايشان در پاريس، ساعت سه بعد از نيمه شب، از خواب



[ صفحه 94]



برمي خاستند تا به برنامه هاي عبادي خود بپردازند. [363] حجت الاسلام سيد احمد خميني رحمه الله مي گويد:

روزي كه شاه فرار كرد، ما پاريس در نوفل لو شاتو بوديم، پليس فرانسه خيابان اصلي نوفل لو شاتو را بست، تمام خبرنگاران كشورهاي مختلف آن جا بودند. خبرنگاران خارجي از آفريقا، از آسيا، از اروپا و آمريكا و شايد 150 دوربين فقط صحبت امام را مستقيم پخش مي كردند. باور كنيد به تعداد اين جمع، خبرنگار در آن جا بود، براي اين كه خبر بزرگترين حادثه سال را مخابره كنند. شاه رفته بود و مي خواستند ببينند كه امام چه تصميمي دارند، امام بر روي صندلي ايستاده بود در كنار خيابان، تمام دوربينها بر روي امام زوم (متمركز) شده بود. امام چند دقيقه صحبت كردند و مسائل خودشان را گفتند. من كنار امام ايستاده بودم. يك مرتبه برگشتند و گفتند: «احمد! ظهر شده؟» گفتم: بله الآن ظهر است. بي درنگ امام گفتند: «و السلام عليكم و رحمة الله و بركاته.» شما ببينيد در چه لحظه اي امام صحبتهايشان را رها كردند. براي اين كه نمازشان را اول وقت بخوانند. يعني در جايي كه تلويزيونهاي سراسري كه هر كدام ميليونها آدم بيننده دارد، C.N.N بود،B.B.C لندن بود، تمام تلويزيونها چه در آمريكا و چه در اروپا بودند. خبرگزاريها همه بودند، آسوشيتدپرس، يونايتد پرس، رويتر و تمام خبرنگاران روزنامه ها، مجلات، راديو - تلويزيونها در چنين موقعيت حساسي، امام حرفشان را قطع كردند و رفتند سراغ نماز. [364] و در شبي كه از پاريس به سوي تهران مي رفتند، تمام افراد در هواپيما خوابيده بودند و تنها ايشان در طبقه ي بالاي هواپيما نماز شب مي خواندند. [365] .

291. مردم ما و جامعه ي ما و بخصوص جوانان ما كه اكنون بار امانت سنگيني را بر دوش گرفته اند بايد نماز را منبع قدرتي لايزال بدانند و در برابر جبهه ي فساد و



[ صفحه 95]



بي عدالتي و كجروي كه امروز بشريت را تهديد مي كند، از نماز و ياد خدا نيرو بگيرند. [366] مقام معظم رهبري، حضرت آيت الله خامنه اي

292. روايت شده است كه «ابوطلحه» در حالي كه مشغول نماز بود چشمش به پرنده اي كه بالاي درختي بود افتاد و چنان سرگرم تماشاي آن شد كه نمي دانست چند ركعت خوانده است؛ خدمت رسول خدا صلي الله عليه و آله آمد و حال خود را بيان كرد و گفت: (به خاطر جبران اين اشتباه) باغي را كه دارم در راه خدا صدقه داده ام، شما در هر راهي كه مصلحت مي دانيد مصرف نماييد. [367] .

293. مرحوم شيخ جعفر، صاحب كتاب قيم «كشف الغطاء» كه از فقهاي نامدار و كم نظير اماميه به شمار مي آيند، سر تكرار «تكبير» را در اذان چنين دانستند: «بار اول براي تنبيه غافل و بار دوم براي تذكر ناسي و بار سوم براي تعليم جاهل و بار چهارم براي دعوت متشاغل است.» [368] .

294. امام باقر عليه السلام فرمود: هرگاه نمازگزار رو به قبله مي ايستد به جانب خداي مهربان رو كرده است. [369] .

295. دو تن از روانشناسان نامي، كتابي نوشته اند به نام «عوامل فراموش شده در بهداشت رواني». نويسندگان در اين كتاب (به كمك محققان ديگر) به اين نتيجه رسيده اند كه اگر بخواهيم بيش از پنجاه درصد كساني را كه به عنوان بيمار رواني بستري شده و تختها را اشغال كرده اند [370] درمان كنيم ناگزير بايد از مذهب به عنوان مهم ترين عامل درمان بيمار رواني بهره مند شويم و... حداقل گفته اند: كساني كه مثلا



[ صفحه 96]



هفته اي يك روز كليسا بروند و نماز بخوانند، از مشكلات كمتري برخوردارند. [371] .

296. آقاي دكتر «غلامعلي حداد عادل» مي گويد: حدود 20 سال پيش سفري به هندوستان داشتم، آن جا در مورد مسأله ي طهارت و نظافت، متوجه يك بي حفاظي شدم و اين طور استنتاج كردم كه اگر در جامعه ي ما اين گونه منظره ها و بي مبالاتي ها نيست از بركت نماز است. [372] .

297. امام صادق عليه السلام به سليمان ديلمي فرمود: اي سليمان! نماز شب را ترك نكن، همانا زيانكار كسي است كه از نماز شب محروم بماند. [373] .

298. جنيد بغدادي را - كه از مشايخ عرفان بود - در خواب ديدند و از وي پرسيدند: خداوند با تو چگونه رفتار كرد؟ گفت: تمام آن اشارات و رموز عرفاني از دست رفت و آن عبارات، در هم ريخت و آن علوم از دل ناپديد گشت و آن رسوم از هم پاشيد و جز چند ركعت كوتاهي كه هنگام سحر بجا آورديم، ما را چيز ديگري سود نبخشيد. [374] .

299. مسجد پايگاه عبادت و پرهيزكاري و محور وحدت مسلمانان است. اين مركز ديني و الهي از صدر اسلام تا كنون، پشتوانه ي محكمي براي مسلمين بوده است. آنان در مسائل مهم ديني، فرهنگي، سياسي، نظامي و اقتصادي همواره از آن سود جسته اند.

مسجد در اسلام، از اهميت و قداستي ويژه برخوردار است تا جايي كه هيچ كس حق ندارد به آن بي احترامي كند و رعايت احترام آن بر همگان ضروري است. ابوبصير مي گويد: از امام صادق عليه السلام پرسيدم: دليل رعايت احترام و تعظيم مسجدها



[ صفحه 97]



چيست؟ فرمود: چنين دستوري به خاطر اين صادر شده است كه مسجدها خانه هاي خداوند در زمينند. [375] .

مسجد به خاطر ارزشهاي والايي كه داشته و دارد، توجه بسياري از دانشمندان بيگانه را به خود جلب كرده است. در اين مورد به نظريات چند تن از آنان توجه كنيد:

1 - «ژزف ارنست رنان» عالم فقه اللغة، نويسنده و فيلسوف فرانسوي مي نويسد: بر خلاف سخنان ناروايي كه درباره ي اسلام و عرب شنيده بودم، هرگاه وارد يكي از مسجدهاي مسلمانان مي شدم، صحنه هاي دلپذير و جذابي را مي ديدم كه به خود مي لرزيدم و افسوس مي خوردم كه چرا مسلمان نيستم؟ [376] .

2 - «هگل» فيلسوف آلماني مي نويسد: در اسلامبول، روزي به مسجد رفتم. از سادگي و صلابت مسجد شگفت زده شدم و حالي خوش و جذبه اي شورانگيز در خود حس كردم. [377] .

3 - «جرجي زيدان» نويسنده ي مسيحي عرب، مي نويسد: همان طور كه مسجدهاي مسلمانان، مركز اجتماع و پناهگاه غريبان و بيماران مي باشد، اين مراكز، مهد تعليم و تربيت نيز بوده است. در كوچكترين مسجد كودكان را آموزش مي دهند و مسجدهاي بزرگ گاهي به اندازه ي دانشگاههاي اروپا، داراي ارزش و اهميت است. [378] .

300. «ألذين إذا ذكر الله وجلت قلوبهم و الصابرين علي ما أصابهم و المقيمي الصلوة و مما رزقناهم ينفقون.» [379] (اي پيامبر!) - بشارت ده متواضعان و تسليم شوندگان را - همانها كه چون نام خدا برده مي شود، دلهايشان پر از خوف (پروردگار) مي گردد؛ و شكيبايان در برابر مصيبتهايي كه به آنان مي رسد؛ و آنها كه نماز را بر پا مي دارند و از آنچه به آنان روزي داده ايم انفاق مي كنند. قرآن كريم



[ صفحه 98]



301. امام صادق عليه السلام فرمود: نخستين چيزي كه بنده را (در روز قيامت) بدان محاسبه كنند نماز است، پس اگر نمازش پذيرفته شود، اعمال ديگرش نيز پذيرفته شود و اگر نمازش به او برگردانده شود ديگر اعمالش نيز به او رد مي شود. [380] .

302. برادر رزمنده آقاي «محمد رضا فراتي» در يكي از خاطراتش مي گويد: بيست و چهار ساعت دويده بوديم، سينه خيز رفته بوديم و با دشمن جنگيده بوديم، عمليات كربلاي هشت بود، خستگي از تمام تنم مي باريد. موقع نماز شده بود خودم را كشاندم داخل يك سنگر، تيمم كردم. مجبور بودم با پوتين و نشسته نماز بخوانم. (نماز را شروع كردم) «بسم الله الرحمن الرحيم، الحمد لله رب العالمين...» - از فشار خستگي خوابم برد - يكدفعه با صداي انفجار از خواب پريدم. دوباره تيمم گرفتم، چشمانم را به طرف بالا فشار مي دادم. نشستم نماز را دوباره شروع كردم... اين دفعه هم صداي انفجاري بيدارم كرد.

آن شب چندين بار اين اتفاق افتاد، تا بالاخره توانستم نمازم را تمام كنم. تنها آن وقت بود كه خيالم راحت شد. [381] .

303. نماز قلعه اي است كه انسان را از حمله هاي شيطان محفوظ مي دارد. [382] حضرت علي عليه السلام

304. در روايت آمده است كه نماز «معراج مؤمن» است [383] ؛ بهترين وسيله است براي پرواز روح آدمي به ملكوت. اگر خصوصيات و ويژگي هايي كه در اين پرواز معنوي و روحاني وجود دارد با ويژگيهاي پرواز هواپيما مقايسه شود معناي عميق اين روايت، بهتر و بيشتر روشن خواهد شد. در اين جا چند ويژگي از اين دو پرواز را ذكر مي كنيم:



[ صفحه 99]



1 - هدف از ساختن هواپيما پرواز كردن است.

1 - هدف از آفرينش انسان پرواز به سوي خداست به وسيله ي نماز.

2 - وقتي كه دستگاه هواپيما كامل شد بايد پرواز كند.

2 - انسان در سن (9) (15) سالگي كامل مي شود و بايد پرواز كند.

3 - بهترين بنزين، سبك، صاف، تميز.

3 - بهترين غذاي پاك، حلال، تميز.

4 - پرواز در محيط باز و هواي صاف.

4 - نماز در محيط معنوي و برادري.

5 - خلبان بايد سالم باشد.

5 - قلب بايد از مرض گناه دور باشد.

6 - باند فرودگاه بايد خوب و مناسب باشد

6 - مكان نمازگزار بايد تميز و پاك (و بهتر است مسجد) باشد.

7 - برج مراقبت بايد اجازه ي پرواز دهد.

7 - نماز بايد مورد پذيرش خدا باشد.

8 - آشنايي خلبان با مسائل فني، ضروري است.

8 - يادگيري مسائل نماز ضروري است.

9 - هر قدر هواپيما بهتر، پرواز بهتر.

9 - هر قدر دل از محبت دنيا خالي تر، اوج معنوي و پرواز روحاني بهتر.

10 - هواپيما هر چه بيشتر اوج بگيرد، ديگران كوچكتر ديده مي شوند.

10 - قلب نمازگزار هر چه بيشتر به خدا متوجه شود دنيا و اهل آن در نظر او كوچكتر مي شود.

11 - خلباني نياز به دوره و استاد دارد.

11 - نماز خوب نياز به معلم و دوره دارد.

12 - اگر فكر خلبان به كار پرواز نباشد سقوط مي كند.

12 - نمازگزار هم اگر به فكر نمازش نباشد سقوط مي كند.

13 - هواپيما داراي دو بال است.

13 - معراج (نماز) با بال ايمان و عمل صالح انجام مي گيرد.

14 - پرواز آسماني، انسان را زودتر به مقصد مي رساند.

14 - نماز، انسان را زودتر به خدا مي رساند. [384] .



[ صفحه 100]



305. هرگاه نداي مؤذن را شنيدي، نداي قيامت را به ياد آور و خود را براي اجابت دعوت مؤذن (و اقامه ي نماز) مهيا كن، زيرا آنها كه با سرعت، اين ندا را پاسخ مي دهند در قيامت، با لطف و عنايت به آنها ندا خواهد شد. [385] .

306. امام باقر عليه السلام به يكي از يارانش فرمود: آيا ريشه و شاخه و بلندترين قله ي اسلام را به تو معرفي كنم؟ عرض كرد: فدايت شوم، بفرماييد. حضرت فرمود: ريشه اش نماز است و شاخه اش زكات و قله ي مرتفعش جهاد است. [386] .

307. حضرت مهدي عليه السلام فرمود: جدم حسين عليه السلام، ركوع و سجودش طولاني بود. [387] .

308. در شرح حال امام حسين عليه السلام و يارانش - در شب عاشورا - چنين مي خوانيم:

آن شب، صداي ناله و زمزمه و نيايش حسين و يارانش تا بامداد همچون آواي زنبور عسل به گوش مي رسيد، گروهي در ركوع بودند و برخي سجده مي كردند و ديگران ايستاده و يا نشسته به عبادت سرگرم بودند.

آن شب سي و دو نفر از سربازان «عمر سعد» كه گذارشان به خيمه هاي حسين عليه السلام افتاد تحت تأثير اين شور و حال قرار گرفتند. [388] .

309. «يا أيها الذين ءامنوا اذا نودي للصلوة من يوم الجمعة فاسعوا الي ذكر الله و ذروا البيع ذالكم خير لكم إن كنتم تعلمون.» [389] اي كساني كه ايمان آورده ايد! هنگامي كه براي نماز روز جمعه اذان گفته شود، به سوي ذكر خدا بشتابيد و خريد و فروش را رها كنيد كه اين براي شما



[ صفحه 101]



بهتر است اگر مي دانستيد.

در تفسير «كشف الاسرار» درباره ي اين آيه ي شريفه مي خوانيم كه اين آيه هم نصيحت است و هم وصيت و هم فرمان. نصيحت است از نيكوكاري؛ وصيت است، از دوستداري؛ فرمان است از نيكخواهي. مي گويد: بندگان! من نيكوكارم. نصيحت من شنويد، دوستدارم، وصيت من پذيريد، نيك خواهم، فرمان من بجا آريد.

ملكا! آن چه فرمان است؟ «اذ نودي للصلوة من يوم الجمعة فاسعوا الي ذكر الله» [390] چون شما را به نماز جمعه بخوانند، قصد و آهنگ آن كنيد كه شما را به (سوي) من مي خوانند. [391] .

310. هنگامي كه حضرت علي عليه السلام مشغول وضو مي شد رنگ چهره اش از ترس خدا تغيير مي كرد. [392] .

311. «جابر بن حيان» از امام صادق عليه السلام پرسيد: آيا مركزيت كعبه براي نماز اهميتش بيشتر است، يا مركزيت آن براي حج؟

امام صادق عليه السلام فرمود: مركزيت آن براي نماز، زيرا بسياري از مسلمانان نمي توانند در تمام عمر حتي يك بار به مكه بروند، ولي هر مسلمان در هر نقطه از جهان كه هست روزي پنج بار به سوي كعبه نماز مي خواند و مي توان گفت در هر شبانه روز پنج بار، نگاه تمام مسلمين جهان در كعبه به هم مي رسد و گويا تمام مسلمانان جهان شبانه روزي پنج مرتبه در چشمان يكديگر مي نگرند. و سخن آنان در آن جا به هم مي رسد و تكبير كرورها [393] مسلمان كه در شرق و غرب دنيا هستند در



[ صفحه 102]



كعبه شنيده مي شود، اين مركزيت در هيچ يك از اديان گذشته وجود نداشته و در آينده هم به وجود نخواهد آمد. [394] .

آري، كعبه مغناطيس دلهاي اهل ايمان و رمز وحدت و استقلال مسلمانان است و ارتباط نماز و كعبه ارتباطي دايمي است. نماز، منهاي كعبه و قبله، بي ارزش است و حج و كعبه ي منهاي نماز هم معنا ندارد و نماز و كعبه هر دو، وسيله اي است براي ارتباط با خالق هستي؛ يعني رسيدن به توحيد و يكتا پرستي.

«اگر كسي از فراز آسمانها به صفوف نمازگزاران كره ي زمين بنگرد، دايره هاي متعددي را مي بيند كه مركزيت همه آنها كعبه است. و توحيد، نقطه ي تمركز فكر و دل و جان و صفوف مسلمين است.» [395] .

«سيسلاس» مورخ مشهور روماني به نقل «كارلايل» انگليسي در كتاب «قهرمانان» در وصف كعبه ي مسلمانان و شاهكار پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله كه به فرمان قرآن او مسلمين در سراسر دنياي اسلام بايد شبانه روزي چند بار روي به آن سوي كنند، مي نويسد:

«اين كعبه مقارن ميلاد مسيح، اشرف معبدها بوده است. اين معبد امروز مانند آهن ربا از اقصاي شرق تا انتهاي غرب و يا از دهلي تا مراكش، از چهار سمت، روزي چند بار (براي اقامه ي نماز) دلهاي مسلمانان را به طرف خود جذب كرده و هر يك از آنان را به ساحت قدس صاحب خانه، متوجه مي سازد.» [396] .

312. امام باقر عليه السلام فرمود: وضو حدي از حدود الهي است (خداوند آن را براي نماز واجب كرده است) تا بداند چه كسي او را اطاعت مي كند و چه كسي تخلف مي ورزد. [397] .



[ صفحه 103]



313. كسي كه نيكو وضو بگيرد و به سوي مسجد رود گويي در حال نماز به سر مي برد تا آن گاه كه وضويش باقي باشد. [398] علي عليه السلام

314. كسي كه با وضو بخوابد گويي تمام شب را در حال عبادت به سر برده است. [399] رسول اكرم صلي الله عليه و آله

315. هنگامي كه علي عليه السلام در محراب عبادت مي ايستاد رعشه بر اندامش مي افتاد و از خوف عظمت الهي، اشك چشمانش بر محاسن شريفش جاري مي شد. سجده هاي او طولاني بود و سجده گاهش هميشه از اشك چشم مرطوب! شاعر گويد:



هو البكاء في المحراب ليلا

هو الضحاك اذا اشتد الضراب



او در محراب عبادت به شدت گريان و در دشوارترين لحظات نبرد خندان بود. [400] .

316. جواني از انصار نمازهاي يوميه را با پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله به جماعت مي خواند و بسياري از گناهان را نيز، مرتكب مي شد، چون حال او را براي رسول خدا تعريف كردند، حضرت فرمود: به زودي نمازش او را از گناهانش باز مي دارد. چيزي نگذشت كه آن جوان توفيق توبه يافت و از صحابه ي زاهد شد؛ آن گاه رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: من نگفتم كه نمازش او را از گناهانش بازمي دارد؟ [401] .

317. هنگامي كه حضرت علي عليه السلام مي خواست مشغول نماز شود، اندامش به لرزه مي افتاد و رنگ رخسارش تغيير مي كرد و مي فرمود: آمد وقت امانتي كه بر هفت آسمان و زمين عرضه كردند و طاقت آن نداشتند. [402] .



[ صفحه 104]



318. كشتي آب مي خواهد و گرنه در خشكي هيچ حركتي از خود نشان نمي دهد. نماز همچون كشتي است كه بايد در درياي ايمان به غيب قرار گيرد تا به حركت در آيد و آدمي را به ساحل نجات برساند، اگر بر اساس ايمان به غيب نباشد هيچ گونه حركتي از خود نشان نخواهد داد. از اين رو قرآن مي گويد: «ألذين يؤمنون بالغيب و يقيمون الصلوة» [403] همچنان كه تا آبي نباشد، وجود كشتي فايده اي ندارد: تا ايمان به غيب هم نباشد اقامه ي نماز سودي نخواهد داشت. [404] .

319. حضرت علي عليه السلام فرمود: در قسمتهاي مختلف مساجد نماز بخوانيد، زيرا هر قطعه ي زميني در قيامت براي كسي كه روي آن نماز خوانده گواهي مي دهد. [405] .

320. كسي كه نماز را ترك كند بوي بهشت به مشامش نخواهد رسيد. [406] پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله.

321. روايت شده است كه رسول خدا صلي الله عليه و آله وارد مسجد شد و ديد كه «انس بن مالك» مشغول نماز است و به اطراف خود نگاه مي كند، حضرت فرمود: اي انس! نمازي بخوان كه گويي با آن وداع مي كني (و آخرين نماز توست) و هرگز پس از آن به خواندن نماز ديگري موفق نمي شوي، هنگام نماز به محل سجده ات چشم بدوز كه اگر كسي در جانب راست يا چپت قرار داشت او را نشناسي؛ و بدان كه تو در پيشگاه كسي ايستاده اي كه تو را مي بيند و تو او را نمي بيني. [407] .

322. «أمن هو قانت ءاناء الليل ساجدا و قائما يحذر الأخرة و يرجوا رحمة ربه.» [408] .

(... كسي كه براي خداوند همتاياني قرار مي دهد تا مردم را از راه او منحرف سازد؛ آيا چنين كسي با



[ صفحه 105]



ارزش است) «يا كسي كه در ساعات شب به عبادت مشغول است و در حال سجده و قيام، از عذاب آخرت مي ترسد و به رحمت پروردگارش اميدوار است؟» قرآن كريم

323. در حديث شريف قدسي آمده است كه خداي متعال فرمود: اي انسانهاي گنهكار! اگر پيران ركوع كننده و جوانان اهل تضرع و زاري و كودكان شير خوار و چهارپايان علفخوار نبودند، هر آينه به جرم گناهانتان عذابي بر شما فرومي ريختم كه حق فروريختنش ادا شود! [409] .

324. آقاي صياد شيرازي مي گويد: «در يكي از جلسه ها كه حضرت آيت الله خامنه اي نيز به عنوان رئيس جمهور وقت در آن شركت داشتند، آقاي هاشمي رفسنجاني به عنوان رئيس مجلس، فرماندهان سپاه و ديگر نيروها و من به عنوان فرمانده نيروي زميني نيز حضور داشتيم.

جلسه در اتاق كوچك امام تشكيل شده بود ايشان بر روي مبل نشسته بودند و ما در برابرشان بر روي زمين حلقه زده و نشسته بوديم. نمي دانم كه نوبت گزارش كدام يك از ما بود كه امام ناگهان از اتاق خارج شدند. برخورد حضرت امام رحمه الله براي ما بسيار تكان دهنده بود. فرد گزارش دهنده نتوانست جمله ي ناتمام خود را تمام كند چرا كه مات و مبهوت مانده بود كه چه بگويد و براي چه كسي بگويد. اولين كسي كه لب به سخن گشود و حرف زد، آقاي هاشمي رفسنجاني بودند. ايشان گفتند: «آقا! كسالتي ايجاد شده است؟» حضرت امام با تندي برگشتند و با قاطعيت جواب دادند: «خير، وقت نماز است.» من ناخودآگاه به ساعتم نگاه كردم. افق تهران را از پيش مي دانستم و مي توانم بگويم كه ساعت و وقت بلند شدن امام براي نماز با افق تهران دقيقه اي تفاوت نداشت. در هر صورت اين برخورد امام در ما حال و وضع عجيبي را به وجود آورد. ايشان به طرف سجاده اي كه پهن بود، رفتند. ما از ايشان



[ صفحه 106]



پرسيديم: «اجازه مي دهيد در محضرتان نماز بخوانيم؟»

ايشان فرمودند: «مخالفتي ندارم.» بعد، همه ما به سرعت آماده شديم و با حضرت امام نماز را اقامه كرديم. در آن جلسه ي جنگي، دائم سؤالهاي بسياري در ذهن من چرخ مي زد: چرا در جلسه اي به اين مهمي، جلسه ي جنگي، حضرت امام مي توانند جلسه را قطع كنند و به نماز بروند؟ چرا امام به عنوان ولي امر مسلمين با آن همه علم جلسه به آن مهمي را كه مربوط به مسلمين بود قطع كردند، آن هم به خاطر نماز اول وقت؟ چگونه حتي به آن سخنگو اجازه ندادند كه حرفهاي آن سخنگو تمام بشود؟ در واقع حالت عبادي امام چنان بود كه نمي توانستند از چند لحظه پيش به سخنان سخنگو توجه داشته باشند.» [410] .

325. در اسلام از نماز هيچ فريضه اي بالاتر نيست، چطور نماز را اينقدر سستي مي كنيد در آن؟... شما پرونده هايي كه در دادگستري ها... هست برويد ببينيد، از نماز خوانها ببينيد پرونده هست آن جا؟ از بي نمازها پرونده هست، هر چه پرونده پيدا كنيد، پرونده ي بي نمازهاست. [411] امام خميني رحمه الله

326. الهي! غبطه ي ملائكه اي مي خورم كه جز سجود ندانند، كاش حسن از ازل تا ابد در يك سجده بود. [412] آيت الله حسن زاده ي آملي

327. نورانيت نماز و رازها و رمزهاي آن، درسهايي كه در آن گنجانيده شده و اثر آن در ساختن فرد و جامعه، چندان نيست كه بشود در مقالي كوتاه از آن سخن گفت بلكه چنان نيست كه بي خبري چون من بتواند از اعماق آن خبري آورد. [413] مقام معظم رهبري، حضرت آيت الله خامنه اي



[ صفحه 107]



328. رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: كسي كه نماز بخواند و در آن بر من و اهل بيتم صلوات نفرستد نمازش پذيرفته نمي شود. [414] .

329. وصايا و سفارشهايي كه خداوند در قرآن كريم فرموده است، نخستين و مهمترين آنها درباره ي نماز است. [415] علامه طباطبايي رحمه الله

330. آن گاه كه مؤذن مي گويد: «حي علي الصلوة» (بشتاب براي نماز) خداوند مي فرمايد: «اي امت محمد! ديني را كه خدا و رسول به شما سپرده اند ضايع نكنيد كه خداوند نمازگزاران را مي آمرزد و نماز ستون دين است.» [416] پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله

331. اميرمؤمنان، علي عليه السلام فرمود: كسي كه صداي اذان را بشنود و دعوت مؤذن را اجابت نكند و بدون عذر به نماز جماعت حاضر نشود و به تنهايي نماز بخواند، گويي نماز نخوانده است. [417] .

332. «أوصاني بالصلوة و الزكوة ما دمت حيا.» [418] (عيسي عليه السلام گفت: خداوند،) تا زماني كه زنده ام، مرا به نماز و زكات توصيه كرده است. قرآن كريم

333. خداي متعال براي هر يك از پيامبران، معراج خاصي مقرر فرمود و براي مؤمن هم معراجي قرار داد.

معراج حضرت «آدم عليه السلام» آن بود كه از عدم به وجود آمد و ساكن بهشت شد.

«يا آدم اسكن انت و زوجك الجنة» [419] - اي آدم! تو و همسرت در بهشت ساكن شويد. -

معراج «ادريس عليه السلام» نشستن بر بال فرشته اي بود كه از او درخواست كرد تا وي را



[ صفحه 108]



به آسمانها برده، وارد بهشت نمايد، كه با اذن پروردگار چنين شد. «و رفعناه مكانا عليا» [420] - و ما او را به مقام والايي رسانديم. -

معراج «نوح عليه السلام» ساختن كشتي و سير كردن با آن بود، چون حركتش براي خدا و در راه خدا و از جانب خدا و به سوي خدا و با خدا بود. «واصنع الفلك بأعيننا و وحينا» [421] - و (اكنون) در حضور ما و طبق وحي ما، كشتي بساز. -

معراج حضرت «ابراهيم عليه السلام» قرار گرفتن بر منجنيق بود كه مي خواستند او را در آتش اندازند و او جز به خداوند به كسي پناه نبرد و آتش بر او گلستان شد. «يا نار كوني بردا و سلاما» [422] - اي آتش! بر ابراهيم سرد و سالم باش. -

معراج حضرت «اسماعيل عليه السلام» قرار گرفتن زير خنجر پدر بود تا در راه حق قرباني شود «و فديناه بذبح عظيم» [423] - ما ذبح عظيمي را فداي او كرديم. -

معراج «موسي عليه السلام» مناجات او در كوه طور بود كه از شيريني كلمات خداوند سرمست مي شد «و كلم الله موسي تكليما» [424] - و خداوند با موسي سخن گفت. -

... و معراج خاتم الانبياء، محمد مصطفي صلي الله عليه و آله اين بود كه از آسمانها گذشت و به مقام «او أدني» [425] رسيد. «سبحان الذي أسري بعبده ليلا من المسجد الحرام الي المسجد الأقصا» [426] - پاك و منزه است خدايي كه بنده اش را در يك شب، از مسجد الحرام به مسجد الاقصي برد. -

(اينها معراج انبيا بود) و معراج مؤمن نماز است. «الصلوة معراج المؤمن» [427] .

334. علي عليه السلام فرمود: من همراه پيامبر صلي الله عليه و آله در مسجد نشسته و منتظر وقت نماز



[ صفحه 109]



بودم، مردي آمد و گفت: اي رسول خدا! من گناهي مرتكب شدم (چه كنم؟) حضرت اعتنايي نكرد. پس از اقامه ي نماز، آن مرد بار ديگر سخنش را تكرار كرد؛ رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: مگر تو با ما نماز نخوانده اي؟ عرض كرد: چرا. پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود: نمازت كفاره ي گناهان توست. [428] .

335. مرحوم آيت الله حاج شيخ جواد انصاري همداني مي فرمودند: روزي وارد مسجدي شدم، ديدم پيرمردي مشغول نماز است و دو صف از ملائكه پشت سر او اقتدا كرده اند و پيرمرد اطلاعي نداشت، من دانستم كه او براي نماز خود اذان و اقامه گفته است، چون روايت داريم، كسي كه براي نمازهاي واجب خود اذان و اقامه بگويد، دو صف از ملائكه به او اقتدا مي كنند كه طول صف آنان از مشرق تا مغرب است. و اگر يكي از آنها را بگويد، يك صف از ملائكه به او اقتدا مي كنند. [429] .

336. «الصلوة علم الاسلام» - نماز پرچم اسلام است. - اگر در اين حديث كمي دقت كنيم نكاتي را در مي يابيم:

الف: همان گونه كه پرچم نشانه است، نامز نيز نشانه و علامت مسلماني است.

ب: چنانكه پرچم مورد احترام است و اهانت به آن، اهانت به يك ملت و كشور است، اهانت و بي توجهي به نماز نيز بي توجهي به كل دين است.

ج: چنانكه بر پا بودن پرچم نشانه ي حيات سياسي و نظامي و قدرتمندي است، در برپا بودن نماز نيز اين امور مطرح است. [430] .

337. دانشمند محقق «هيل» در كتاب «تمدن غرب» مي نويسد:

از روزي كه اسلام ظاهر شد، نماز يگانه شعار اسلامي به صورت يك ضرورت درآمد. كافي است كه ما نقش نماز را مورد بررسي قرار دهيم كه چه تأثير مهمي در



[ صفحه 110]



بيدار كردن روح نظم و نظام داشته است، آن گاه به خوبي در مي يابيم كه در حقيقت، نماز براي مسلمين مانند يك آموزش نظامي است. و همين نظم مسلمانان در نماز و اجتماع با شكوه آنان، روح وحدت و يگانگي را در ميان مسلمانان زنده كرده، برادري، مساوات، برابري و دستاوردهاي اجتماعي اسلام را عملا ايجاد نموده است. [431] .

338. امام صادق عليه السلام فرمود: يك ركعت نماز كه انسان با بدن و لباس معطر و خوشبو بخواند، برتر است از هفتاد ركعت نمازي كه بدون استفاده از عطر و بوي خوش خوانده است. [432] .

339. «و أوحينا إليهم فعل الخيرات و اقام الصلوة و ايتاء الزكوة و كانوا لنا عابدين.» [433] (قرآن كريم با شرح قسمتي از سرگذشت چند تن از پيامبران از جمله: ابراهيم، لوط، اسحاق و يعقوب عليهم السلام مي فرمايد:) و انجام كارهاي نيك و بر پا داشتن نماز و اداي زكات را به آنها وحي كرديم؛ و تنها ما را عبادت مي كردند. [434] .

340. خدا ايمان را واجب كرد براي پاكي از شرك ورزيدن و نماز را براي پرهيز از خود بزرگ ديدن. [435] حضرت علي عليه السلام

341. مردي به نام «عائذ» مي گويد: محضر امام صادق عليه السلام شرفياب شدم تا درباره ي نماز از او سؤالي كنم. اما پيش از آن كه لب به سخن بگشايم، حضرت فرمود: هنگامي كه تو خدايت را ملاقات كني در حالي كه نمازهاي واجب پنجگانه را بجا آورده باشي ديگر جز اين، چيزي از تو سؤال نخواهد شد. [436] .



[ صفحه 111]



342. «و أقيموا الصلوة و ءاتوا الزكوة و اركعوا مع الراكعين.» [437] و نماز را بپا داريد و زكات را بپردازيد و همراه ركوع كنندگان ركوع كنيد (و نماز را با جماعت بگزاريد). قرآن كريم

343. پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: جبرئيل نزد من آمد و گفت: اي محمد صلي الله عليه و آله! خداوند بر تو سلام رسانيده و برايت هديه اي فرستاده كه براي هيچ پيامبري نفرستاده است.

رسول خدا صلي الله عليه و آله سؤال كرد: آن هديه چيست؟ جبرئيل عرض كرد: نمازهاي پنجگانه را به جماعت گزاردن. حضرت پرسيد: ثواب آن چيست؟ جبرئيل گفت: هرگاه در نماز جماعت دو نفر باشند، خداوند در نامه ي اعمالشان در مقابل هر يك ركعت، ثواب صد و پنجاه نماز ثبت مي فرمايد.

و اگر سه نفر باشند، براي هر ركعت، ثواب دويست و پنجاه نماز و اگر چهار نفر باشند براي هر ركعت ثواب هزار و دويست نماز مي نويسد... تا ده نفر و چون تعداد نمازگزاران بيش از ده نفر باشد، هرگاه تمام درياها مركب و درختها قلم و جن و انس و ملائكه نويسنده شوند، نمي توانند ثواب يك ركعت آن را بنويسند. [438] .

344. يكي از نتايج و ثمرات نماز اين است كه: در هر شبانه روز پنج بار به صورت «وسيله ي اتحاد و يگانگي» در قالب اقامه ي نماز جماعت جلوه گر مي شود و از مؤثرترين عبادات در ايجاد روح وحدت در جامعه است. [439] .

345. «و الذين يبيتون لربهم سجدا و قياما» [440] .

(بندگان خاص خدا) كساني (اند) كه شبانگاه براي پروردگارشان سجده و قيام مي كنند. قرآن كريم



[ صفحه 112]



346. در تفسير «كشف الاسرار» ذيل آيات «يا أيها المزمل قم الليل الا قليلا» [441] (: اي جامه در خود پيچيده - و ردا در سر كشيده - به شب خيز نماز را، مگر اندكي)؛ مي خوانيم: «اي پيغمبر مطهر! اي سيد اطهر! اي رسول اكبر... خيز نماز شب كن، لختي از شب بيدار باش شفاعت امت را و لختي خواب كن آسايش نفس را. يا سيد! اگر همه ي شب در خواب باشي امتت ضايع مانند، ور همه ي شب بيدار باشي رنجه شوي؛ و من رنج تو نخواهم... تو خلعت قربت ما كه يافتي در شب يافتي، هم در شب خدمت ما بجاي آر تا چنانكه خلعت در شب يافته باشي، شكر خلعت به خدمت هم در شب گزارده باشي.

عزيز من! در شب بيدار و هشيار باش كه شب بوستان دوستان است و بهار عارفان، شب مرغزار محبان است و نور صادقان، شب سرور مشتاقان است و راحت ارواح مطيعان.» [442] .

347. درباره ي آيت الله سيد محمد باقر درچه اي (استاد آيت الله العظمي بروجردي رحمه الله) نقل شده است كه: ايشان در قنوت نماز شب، دعاي ابوحمزه ي ثمالي را با حالت ايستاده مي خواندند. [443] .

348. امام باقر عليه السلام فرمود: در زمان رسول اكرم صلي الله عليه و آله مرد مؤمن و مستمندي بود به نام «سعد» كه از اصحاب صفه [444] محسوب مي شد. او همه ي نمازهايش را همراه پيامبر به جماعت برگزار مي كرد و در هيچ نمازي غايب نبود. پيامبر صلي الله عليه و آله از فقر و پريشاني سعد اندوهگين بود و به او مي فرمود: اگر مالي به دست آورم تو را بي نياز مي كنم.

روزي جبرئيل نازل شد و دو درهم با خود آورد و عرض كرد: اي محمد صلي الله عليه و آله



[ صفحه 113]



خداي سبحان مي داند كه تو به خاطر تنگدستي سعد غمگيني، آيا مي خواهي او را بي نياز كني؟ حضرت فرمود: آري. جبرئيل گفت: اين دو درهم را بگير، به سعد عطا كن و به او فرمان ده تا به تجارت بپردازد.

رسول خدا صلي الله عليه و آله آن دو درهم را گرفت. چون براي نماز ظهر از خانه بيرون آمد سعد را ديد كه در انتظار آن حضرت ايستاده است. حضرت فرمود: اي سعد! آيا مي تواني تجارت كني؟ عرض كرد: ثروتي ندارم. حضرت آن دو درهم را به او داد و فرمود: با اين پول تجارت كن! سعد پول را گرفت و همراه رسول اكرم صلي الله عليه و آله به مسجد رفت و نماز ظهر و عصر را با آن حضرت به جماعت برگزار كرد. چون از نماز فارغ شد حضرت به او فرمود: اي سعد! برخيز و به سوي كسب روزي حركت كن، كه من براي تو بسيار غمگين بودم.

سعد با همان دو درهم كه از جانب خداي متعال فرستاده شده بود به كسب و تجارت مشغول شد، چيزي نگذشت كه زندگي او بركت يافت، دنيا به او رو كرد و مال و متاع فراوان به دست آورد. كم كم كار تجارتش رونق يافت، بر در مسجد دكاني گرفت، كالاي خود را در آن جمع كرد و به خريد و فروش پرداخت و غرق تجارت شد.

از آن پس هرگاه بلال اذان مي گفت و رسول خدا صلي الله عليه و آله براي نماز به مسجد مي رفت سعد را مي ديد كه هنوز وضو نگرفته و مهياي نماز نشده است. به او مي فرمود: اي سعد! دنيا تو را مشغول كرده و از نماز بازداشته است. عرض مي كرد: چه كنم؛ آيا اموال خود را رها كنم كه ضايع شود؟ اين مردي است كه كالايي به او فروخته ام و مي خواهم قيمت آن را از او دريافت كنم. از آن ديگري جنسي خريده ام و بايد پولش را پرداخت نمايم!

پيامبر صلي الله عليه و آله از غفلت سعد از عبادت حق تعالي اندوهگين شد، بيش از مقداري كه در زمان تنگدستي او غمگين بود. روزي جبرئيل نازل شد و عرض كرد: خداي سبحان از افسردگي تو با خبر است، بگو كدام حالت را براي سعد مي پسندي؟



[ صفحه 114]



حالتي كه اكنون دارد يا شرايطي كه پيشتر داشت؟ حضرت فرمود: حالت اول او را بيشتر دوست دارم، زيرا اكنون دنياي او آخرتش را بر باد داده است. جبرئيل عرض كرد: محبت دنيا و ثروت آن فتنه اي است كه آدمي را از ياد آخرت غافل مي كند. اگر مي خواهي كه سعد به حالت اول برگردد، بگو آن دو درهم را پس بدهد.

پيامبر صلي الله عليه و آله از خانه خارج شد و نزد سعد آمد و فرمود: اي سعد! آيا نمي خواهي آن دو درهمي را كه به تو دادم برگرداني؟ سعد عرض كرد: آماده ام كه علاوه بر آن دو درهم، دويست درهم ديگر نيز بپردازم. حضرت فرمود: من جز آن دو درهم چيز ديگري از تو نمي خواهم. سعد دو درهم را تقديم كرد و چيزي نگذشت كه تجارت او از رونق افتاد و كم كم به حالت اول برگشت. از آن پس هميشه در اول وقت به مسجد مي رفت و در نماز جماعت رسول خدا صلي الله عليه و آله حضور مي يافت. [445] .

349. شهيد ثاني رحمه الله مي گويد: يكي از بزرگان، نماز مغرب را از اول وقتش تأخير انداخت تا اين كه دو ستاره در آسمان ظاهر شد. دو برده در راه خدا آزاد كرد تا كفاره ي تأخير نماز از وقت فضيلتش باشد. [446] .

350. امام سجاد عليه السلام در مناجات به درگاه خداي مهربان عرض مي كرد: پروردگارا! اگر در پيشگاه تو آن قدر بگريم تا پلكهاي چشمانم بيفتد و به قدري ناله كنم تا صدايم قطع گردد و در پيشگاهت بايستم تا پاهايم ورم كند و برايت ركوع كنم تا استخوان پشتم از جا كنده شود و آن قدر به سجده روم تا چشمانم از كاسه درآيد و نابينا شوم، هنوز شايسته ي آن نيستم كه يك گناه از گناهانم آمرزيده شود (و از نامه ي اعمالم محو گردد.» [447] .



[ صفحه 115]



351. حضرت مهدي عليه السلام فرمود: نماز و همه ي اعمالم و زندگي و مرگم براي خداست، شريكي براي او نيست، بدين امر، مأمور شده ام و از مسلمانانم. [448] .

352. از امام صادق عليه السلام پرسيدند: برترين چيزي كه بندگان را به خداوند نزديك مي كند چيست؟ حضرت فرمود: من پس از شناخت خداوند، برتر از نماز سراغ ندارم، آيا نمي بيني كه بنده ي صالح خدا، عيسي عليه السلام گفت: «و أوصاني بالصلوة» [449] - خداوند مرا به نماز سفارش فرمود -؟ [450] .

353. پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: جبرئيل نزد من آمد و گفت: اي محمد صلي الله عليه و آله! يك تكبير را كه مؤمن در نماز جماعت درك كند برايش بهتر است از هفتاد حج و هزار عمره ي مستحب. [451] .

354. «مفتي اعظم مصر» مي گويد: يكي از مستشرقين مشهور كه در قاهره بود، روزي از يكي از مساجد كه در آن، نماز جماعت برگزار بود بازديد كرد، ناگهان ديدم چهره اش تغيير كرد، پرسيدم: مشكلي پيش آمده است؟ گفت: نه؛ هيبت و عظمت اين نماز و عبادت، تمام تنم را مرتعش كرد و از اين همه هماهنگي و اتحاد تعجب مي كنم. [452] .

355. امام رضا عليه السلام فرمود: نماز و مداومت ياد خدا در شب و روز، سبب مي شود كه انسان مولا و مدبر و خالق خود را فراموش نكند و روح سركشي و طغيانگري بر او غلبه نكند. [453] .

356. محمد بن مسلم مي گويد: از امام صادق عليه السلام شنيدم كه مي فرمود: هنگامي



[ صفحه 116]



كه وقت نماز فرارسد درهاي آسمان براي بالا رفتن اعمال گشوده مي شود، در اين هنگام من دوست ندارم عملي پيش از عمل من بالا رود و نام كسي پيش از نام من در صحيفه ي اعمال ثبت گردد. [454] .

357. دزدترين دزدها كسي است كه از نمازش بدزدد. (يعني آن را به صورت كامل بجا نياورد). [455] رسول اكرم صلي الله عليه و آله

358. ما با ذكر خدا، با اسم خدا پيش برديم و نماز بالاترين ذكر خداست. اگر در نماز كوتاهي بشود و هر كس بگويد: «خوب من خودم تنهايي مي روم در خانه ام مي خوانم»، خير، نماز را در جماعت بخوانيد، اجتماع بايد باشد. مساجد را پر كنيد، اينها از مسجد مي ترسند. [456] امام خميني رحمه الله

359. يكي از اسراي عراقي مي گويد: يادم نمي رود يك روز كه در جبهه بوديم، مختصات يك هدف را به توپخانه ي ما دادند، برنامه اين بود كه آتش سنگيني روي هدف مورد نظر اجرا كنيم، اين كار انجام شد، در وهله ي اول پنداشتيم كه محل تجمع نفرات يا يكي از انبارهاي مهمات شماست، ولي چند روز بعد دريافتيم كه هدف، مسجد جامع سوسنگرد بود، يعني خانه ي خدا، فرماندهان رده ي بالا در جواب سؤال ما گفتند: چون امام خميني رحمه الله گفته است: «مساجد سنگر است.»؛ سنگر دشمن بايد در هم كوبيده شود. [457] .

360. از امام صادق عليه السلام روايت است كه: چون بنده ي مؤمن داخل قبر شود، نماز در جانب راست او و زكات در جانب چپ اوست و خوبي او بر او سايه افكند و صبر در گوشه اي قرار گيرد؛ و چون دو ملكي كه موكل سؤالند داخل شوند، صبر به



[ صفحه 117]



نماز و زكات و نيكويي گويد: «با شما باد ياري رفيقتان و اگر شما عاجز شديد من با او هستم.» [458] .

361. الهي! آن كه در نماز جواب سلام نمي شنود، هنوز نمازگزار نشد؛ ما را با نمازگزاران بدار. [459] آيت الله حسن زاده آملي

362. انسان نمازگزار با گفتن جمله ي «اشهد ان عليا ولي الله» در اذان و با قرائت آيه ي «اهدنا الصراط المستقيم» در نماز، به امامت ائمه عليهم السلام اقرار مي كند و شهادت مي دهد. [460] .

363. حضرت موسي عليه السلام به درگاه الهي عرض كرد: پروردگارا! كسي كه نمازها را در اول وقت بجا آورد چه پاداشي دارد؟ خداي مهربان فرمود: هر چه بخواهد به او مي بخشم و بهشتم را بر او روا مي دارم. [461] .

364. امام صادق عليه السلام فرمود: هر كس بعد از نماز واجب، تسبيح حضرت فاطمه ي زهرا عليهاالسلام را بجا آورد، تمامي گناهانش آمرزيده شود. [462] .

365. امام باقر عليه السلام فرمود: هرگاه امام سجاد عليه السلام به نماز مي ايستاد مانند ساقه ي درختي بود كه چيزي از آن حركت نمي كرد مگر آنچه را كه باد از آن به حركت در مي آورد. [463] .

366. نمازي هست كه نصف آن پذيرفته مي شود و نمازي هست كه يك سوم يا يك چهارم يا يك پنجم... تا يك دهم آن قبول مي گردد. و نمازي است كه چون جامه ي



[ صفحه 118]



كهنه درهم پيچيده شده بر چهره ي بجا آورنده اش زده مي شود. و همانا از نمازت براي تو (نتيجه اي) نيست، جز آن مقدار كه در آن اقبال و حضور قلب داشته اي. [464] پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله

367. «و اذا ناديتم الي الصلوة اتخذوها هزوا و لعبا ذالك بأنهم قوم لا يعقلون.» [465] آنها هنگامي كه (اذان مي گوييد و مردم را) به نماز فرامي خوانيد، آن را به مسخره و بازي مي گيرند؛ اين بخاطر آن است كه آنها جمعي نابخردند. قرآن كريم

368.«ابوجهل» كه از دشمنان سرسخت پيامبر صلي الله عليه و آله بود به اطرافيانش گفته بود: اگر پيامبر را در حال سجده ببينم با پاهايم گردنش را له مي كنم. يك بار كه رسول خدا صلي الله عليه و آله مشغول نماز بود ابوجهل براي اجراي تصميم شومش سراغ آن حضرت رفت، اما چون نزديك رسيد ديدند عقب نشيني كرده، گويي با دستش چيزي را از خود دور مي كند.

پرسيدند: اين چه وضعي است كه در تو مي بينيم؟ گفت: ناگهان ميان خود و او گودالي از آتش ديدم و منظره اي وحشتناك و بال و پرهايي مشاهده كردم.

اين جا بود كه رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: قسم به كسي كه جانم در دست اوست اگر به من نزديك شده بود فرشتگان خدا بدن او را قطعه قطعه مي كردند و اعضاي بدنش را مي ربودند. [466] .

369. «فسبح بحمد ربك و كن من الساجدين و اعبد ربك حتي يأتيك اليقين.» [467] .

(اي پيامبر!) پروردگارت را تسبيح و حمد گو! و از سجده كنندگان باش و پروردگارت را عبادت كن تا يقين (مرگ) تو فرارسد. قرآن كريم



[ صفحه 119]



370. پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله چون به نماز (مستحب) مي ايستاد (گاهي) ركوع و سجودش را به قدري طولاني مي كرد كه مردم مي گفتند: او چه زماني از ركوع و سجود سر بر مي دارد؟ [468] .

371. نماز شفيع نمازگزار است نزد فرشته ي مرگ (عزرائيل). [469] پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله

372. در حديث شريف قدسي آمده است كه خداي عزوجل فرمود: اي اهل معصيت! اگر در بين شما افراد با ايمان نبودند، همان انسانهايي كه به واسطه ي جلال من دوستدار يكديگرند و زمين و مساجد من با نمازشان آباد است و از ترس من به وقت سحر در حال استغفارند، هر آينه عذابم را بر شما نازل مي كردم و هيچ باكي هم نداشتم. [470] .

373. يكي از آزادگان مي گويد: «هنگامي كه بچه ها (در اردوگاههاي عراق) نماز شب مي خواندند، چند نگهبان تعيين مي كرديم تا چنانچه مأمورين آمدند، فورا به بچه ها اطلاع دهند... اسرا هر چه بيشتر اذيت مي شدند، بيشتر به نماز رو مي آوردند. اگر نماز شب لو مي رفت، عراقي ها بچه ها را يكي، يكي مي بردند و روي سرشان گوني مي انداختند و سپس با كابل آنها را مي زدند.

گاهي سربازها با ميله گرد آهني به جان بچه ها مي افتادند و پس از آن، به وسيله ي دستگاههاي مخصوصي شوك الكتريكي مي دادند. به حدي كه اكثرا از شدت درد ناشي از شوك بي هوش مي شدند. موضوعي كه بسيار تعجب آور بود اين بود كه آنها پس از به هوش آمدن، بلافاصله نماز شكر مي خواندند كه خدا طاقت تحمل شكنجه ها را به آنان داده است.

اين جا بود كه مأمورين بعثي كلافه مي شدند و در مقابل عظمت آنها كه با تن



[ صفحه 120]



خون آلود و كبود نماز مي خواندند، احساس ذلت و خواري مي كردند. بعضي از نگهبانها رها مي كردند و مي رفتند و برخي ديگر، همچون گرازي زخم خورده بدن مجروح بچه ها را زير لگد مي گرفتند.» [471] .

374. نماز اسلحه ي مؤمن در برابر كافر است. [472] پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله

375. رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: كسي كه نمازش را سبك بشمارد از (امت) من نيست. [473] .

376. «براي زنده ماندن انسان ضربان و حركت قلب لازم است و اگر كسي قلبش از حركت بايستد مي گويند سكته كرده است، يعني براي يك زمان خيلي كوتاه ضربان قلب متوقف شده كه اگر طول بكشد مرگ حتمي است. اگر مدتش محدود باشد ممكن است منجر به فلج شدن يك قسمت از بدن شود. نتيجه اش اين مي شود كه خون جريان پيدا نمي كند و لخته مي شود و در آن قسمتي كه خون حركت نمي كند ديگر عصب زنده نيست كه بتواند پيام دهد. خيلي هم اتفاق مي افتد كه بعد از سكته ي قلبي، بيمار سكته ي مغزي مي كند يعني خون در يك قسمتي از مغزش لخته مي شود و از آن جا قسمتي از اعضايش فلج مي شود. اين قلب گوشتي انسان براي بدنش است كه اگر قلب بميرد تمام حركات بدن تعطيل مي شود.

براي جنبه ي تربيتي و اخلاقي انسان هم خدا قلبي قرار داده كه اگر قلب از حركت ايستاد، تمام معنويات انسان تعطيل مي شود. اين است كه مي گويند: فلاني قسي القلب شده دلش سخت شده. در روايت داريم: كسي كه مدتي عبادت خدا نكند، قلبش قسي مي شود. از امام رضا عليه السلام سؤال شد كه چرا نمازها در پنج نوبت



[ صفحه 121]



خوانده مي شود و چرا در اين وقتها خوانده مي شود؟ حضرت به تفصيل جواب داد كه خداوند خواسته كه شروع و خاتمه كار با ياد خدا باشد، مبادا كه قلب انسان قسي شود، يعني دل انسان بميرد. نماز صبح را قرار داد وقتي كه انسان از خواب برمي خيزد و مي خواهد به سر كارش برود، يعني خاتمه ي استراحت و خواب شب و شروع كار روز به ياد خدا باشد تا به وسيله ي آن خودش را تنظيم كند، دلش و وجدانش را زنده نگه دارد و متوجه باشد خدايي هست و روز جزايي و وظيفه اي و انسانيتي. اين مسائل را به ياد انسان مي آورد و انسان را با حالت توجه به وظايف خودش سر كار مي فرستد. وقتي كار ظهر انسان تمام شد و مي خواهد برگردد خدا برايش برنامه ي ظهر را گذاشته كه هنوز ناهار نخورده كارش را با نماز تمام كند. كار را با نماز صبح شروع كرده و با نماز ظهر تمام كند. عصر هم با نماز عصر شروع مي كند و وقتي كه كار عصر تمام شد، وقت نماز مغرب است كه كار عصرش را با نماز تمام كرده باشد. وقتي شام مي خورد و مي خواهد استراحت كند، استراحتش را با نماز شروع كرده و كار روزش را با نماز ختم كرده است.

نماز به عنوان زنده نگه داشتن قلب انسان است. همان طوري كه انسان براي بدنش غذا تأمين مي كند و وقتي مدتي كار كرد احتياج به غذا پيدا مي كند، وقتي هم كه انسان مدتي با مردم سر و كار داشت دوباره بايد ارتباطش را با خدا تجديد كند كه خدا از يادش نرود.» [474] .

377. وقتي كه امام رضا عليه السلام با خبر شد پسري هشت ساله، گاهي يك يا دو روز نماز نمي خواند، با تعجب فرمود: سبحان الله! (او هشت ساله است و) نماز را ترك مي كند؟ [475] .

378. در يكي از سفرهاي «عبدالله بن عباس» به او خبر دادند كه برادرت «قثم»



[ صفحه 122]



از دنيا رفت، عبدالله گفت: «انا لله و انا اليه راجعون» آن گاه از مركب فرود آمد و به كناري رفت و دو ركعت نماز خواند. پس از آن ساعتي با وقار و آرامش نشست و چون از جايش برخاست اين آيه را مي خواند: «و استعينوا بالصبر و الصلوة و انها لكبيرة الا علي الخاشعين» [476] - از صبر و نماز ياري جوييد؛ و اين كار جز براي خاشعان، گران است. - [477] .

379. آن گاه كه بنده اي سجده كند و آن را طولاني نمايد، شيطان فرياد حسرت بر مي آورد و مي گويد: واي بر من! بندگان خدا فرمان او را اطاعت كردند و من تخلف ورزيدم، آنان در پيشگاه خدا سجده كردند و من خودداري كردم. [478] امام صادق عليه السلام

380. يكي از ائمه ي جمعه درباره ي نماز امام خميني رحمه الله و توجه ايشان به آداب مسجد مي گويد:

در واقع به انجام شعائر ديني خيلي مقيد بودند. به طور مثال درباره ي آداب مسجد آمده است كه چنانچه كسي به مسجدي وارد شود، مستحب است كه دو ركعت نماز به عنوان تحيت مسجد بخواند. من به اين خصلت يا عادت امام رحمه الله خيلي توجه كردم. ايشان هر وقت كه به مسجدي وارد مي شدند، دو ركعت نماز تحيت مي خواندند. مسجدي بود به نام «گذر قلعه» كه آقاي خوانساري [479] در آن جا نماز مي خواندند و حضرت امام رحمه الله به عنوان مأموم و نمازگزار در اين مسجد حاضر مي شدند. همان طور كه گفته شد، در غياب آقاي خوانساري، ايشان امامت مي كردند. من هر دفعه دقت مي كردم و متوجه مي شدم كه علاوه بر نافله ها، تحت مسجد را هم مي خواندند. [480] .



[ صفحه 123]



381. از اميرمؤمنان حضرت علي عليه السلام روايت شده است كه: در شب معراج، خداي متعال فرمود: يا احمد! نيست آن كس كه دعوي دوستي ما كند راستگوي، مگر از نعمت به قوتي بسنده كند و نماز دراز گزارد و زبان نگاه دارد و اعتماد بر من كند و بسيار گريد و اندك خندد و هواي خود را خلاف كند و مسجد [سراي] خود دارد و از خشم من بپرهيزد و به ذكر من مشغول باشد و تسبيح، هميشه بسيار گويد و در نماز مخلص بود و گزارنده ي فريضه ها باشد و به جزاي ما راغب باشد و از عذاب ما هارب و دوستان ما را همنشين باشد. [481] .

382. بسا روزه دار كه از روزه ي خود جز گرسنگي و تشنگي بهره نبرد و بسا بر پا ايستاده (و نمازگزار) كه از ايستادن (و نماز خود) جز بيداري و رنج بري نخورد. خوشا خواب زيركان و خوشا روزه گشادن آنان. [482] پيشواي متقيان علي عليه السلام

383. امام زين العابدين عليه السلام چون به نماز شب برمي خاست، هنگام سحر در (قنوت) نماز وتر سيصد مرتبه مي گفت: «العفو، العفو» - پروردگارا! مرا بيامرز! - [483] .

384. پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: اذان گوهاي امت من در روز قيامت با پيامبران و صديقين و شهيدان و صالحان محشور مي شوند. حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام مي فرمايد: به حضرت رسول صلي الله عليه و آله عرض كردم: شما آن قدر ما را به اذان گفتن ترغيب فرمودي كه ترسيدم از اين كه امت تو براي آن، به روي هم شمشير بكشند (و براي مؤذن شدن به جان يكديگر بيفتند).

پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود: آن، از ضعيفان شما تجاوز نمي كند. (يعني با اين همه ثوابي كه دارد جز مردم ضعيف و ناتوان، كسي به اذان گفتن اقدام نمي كند. راست گفت



[ صفحه 124]



رسول خدا صلي الله عليه و آله و گرنه كسي كه اندك شأن و اعتباري براي خود قائل است، اذان گفتن را منافي شأن و اعتبار خود مي داند.) [484] .

385. «ابوبكر شبلي» گفت: اگر مرا مخير كنند ميان آن كه در نماز شوم يا در بهشت شوم آن بهشت بر اين نماز اختيار نكنم، كه آن بهشت اگر چند ناز و نعمت است، اين نماز از ولي نعمت است. آن نزهتگاه آب و گل است، وين تماشاگاه جان و دل است. آن مرغ بريان است در روضه ي رضوان، وين روح و ريحان است در بستان جانان. [485] .

386. مؤلف كتاب «دين ما علماي ما» مي نويسد: در زمان مرجعيت آيت الله العظمي حاج آقا حسين بروجردي رحمه الله طلبه ي جواني را (به نام شيخ علي فريدة الاسلام كاشاني) مي ديدم كه قيافه ي عارفانه اش توجه صاحب نظران را جلب مي كرد، از نظر علمي در مقام اجتهاد و از نظر معنوي در درجات بالاي عرفان بود. او در زمان بلوغ به حرم حضرت امام رضا عليه السلام مشرف شد و به حضرت عرض كرد: «بار سنگين تكليف الهي بر دوشم آمده است، از شما كمك مي خواهم.»

دعاي كميل را با اشك و آه مي خواند و مي لرزيد. در مدرسه ي فيضيه، پس از نماز جماعت كه به امامت آيت الله العظمي اراكي رحمه الله اقامه مي شد، همه ي نمازگزاران مي رفتند ولي او به نمازهاي مستحبي مشغول مي شد، من نمي توانم وصف نمازش را منعكس كنم ولي همين مقدار مي توانم بنويسم كه در تمام ايام عمرم چنين نمازي كه با اشك و آه و گريه همراه باشد نديدم.

او يكي از استادان شهيد سيد عبدالكريم هاشمي نژاد بود و آن مجاهد نستوه پيوسته اين جوان را همراهي مي كرد و به عنوان حفظ ادب و احترام به مقام استاد بزرگوارش چند قدم به دنبال او راه مي رفت.



[ صفحه 125]



فريدة الاسلام كاشاني در سن بيست و چهار سالگي در يكي از روستاهاي رودسر (گيلان) مشهور به (كولكاسرا) از دنيا رفت، ميزبانش مرحوم اشراقي كه از علما بود براي حقير نقل كرد: بعد از خوردن شام گفت: خيلي مايلم در حياط منزل، زير درخت تا صبح در عبادت باشم، بعد برخاست دو ركعت نماز خواند، ذكر ركوعش را كه شمردم هفتاد بار بود، بعد از نماز كمي از مواعظ و احاديث را براي ما بيان كرد و به سجده رفت، ديگر سر از سجده بر نداشت و روح پاكش به ملكوت اعلي پر كشيد. [486] .

387. «إنما يريد الشيطان أن يوقع بينكم العداوة و البغضاء في الخمر و الميسر و يصدكم عن ذكر الله و عن الصلوة فهل أنتم منتهون.» [487] .

شيطان مي خواهد به وسيله ي شراب و قمار، در ميان شما عداوت و كينه ايجاد كند و شما را از ياد خدا و از نماز بازدارد. آيا (با اين همه زيان و فساد و با اين نهي اكيد،) خودداري خواهيد كرد؟! قرآن كريم

388. طبق قوانين مقدس اسلام، اگر دزدي محكوم به قطع دست شد فقط بايد چهار انگشت او قطع شود و كف دستش باقي بماند زيرا قرآن مي گويد: «و أن المساجد لله» [488] (و اين كه مساجد از آن خداست) [489] چون انسان، هنگام سجده بايد كف دست خود را بر زمين بگذارد لذا در كيفر سارق بايد به مسأله ي نماز و سجده توجه داشت و كف دست او را قطع نكرد تا حق عبادت حتي براي سارق هم محفوظ بماند! [490] .

389. رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: اي انس! وضوي كامل بگير تا همچون ابر



[ صفحه 126]



زودگذر از «صراط» عبور كني. [491] .

390. آيت الله ميرزا جواد آقا تهراني رحمه الله در وصيتنامه شان توصيه فرموده بودند كه هر كس خواست براي من هديه اي بفرستد، نماز هديه كند. [492] .

391. در روايت آمده است: چون بنده را داخل قبر مي گذارند، آتشهايي سراغ او مي آيد؛ و نماز و روزه و صدقه و صبر مي آيند و آن آتشها را از او دفع مي كنند. [493] .

392. رسول خدا صلي الله عليه و آله لشكري از مسلمين را براي نبرد با كفار به سوي آنان فرستاد و مدتي از وضع آنان بي خبر بود تا اين كه پيك وحي آمد و بشارت پيروزي آورد، وقتي كه مسلمين از نبرد بازگشتند و خدمت پيامبر رسيدند آن حضرت فرمود: در اين سفر به آنچه برخورد كرديد براي برادران مؤمن خود بازگو كنيد تا من گفتار شما را تأييد كنم، زيرا جبرئيل مرا مطلع ساخته است.

گفتند: در يكي از شبهاي تاريك، دشمن به ما شبيخون زد در حالي كه همه ي ما خواب بوديم جز چهار نفر:

الف: «زيد بن حارثه» كه در گوشه اي از سپاه نماز مي خواند و مشغول قرائت قرآن در نماز بود.

ب: «عبدالله بن رواحه» كه در جانب ديگري از سپاه نماز مي خواند و مشغول قرائت قرآن در نماز بود.

ج: «قتادة بن نعمان» در گوشه اي ديگر نماز مي خواند و مشغول قرائت قرآن در نماز بود.

د: «قيس بن عاصم» در جانبي ديگر نماز مي خواند و مشغول قرائت قرآن در نماز بود.



[ صفحه 127]



در اين حال، باران تيرهاي دشمن بر سر ما باريدن گرفت، با خود گفتيم: به مصيبت بزرگي گرفتار شديم، مشغول دفاع شديم، اما در غوغاي گير و دار نبرد ناگهان ديديم يك قطعه نور از دهان «قيس بن عاصم» خارج شد كه مانند شعله ي آتش فروزان بود.

و نوري از دهان «قتادة بن نعمان» خارج شد كه مانند تابش ستاره ي «زهره» و «مشتري» بود.

و نوري از دهان «عبدالله بن رواحه» خارج شد كه مانند شعاع ماه در شب تاريك، درخشان بود.

و نوري از دهان «زيد بن حارثه» ساطع شد كه از خورشيد طالع، رخشانتر بود.

اين انوار از چهار سوي لشكر چنان لشكرگاه را روشن كردند كه از وسط روز، روشنتر شد. دشمنان ما در ظلمت شديد بودند، ما آنها را مي ديديم و آنان ما را نمي ديدند. در اين حال با شمشيرهاي برهنه بر آنان يورش برديم، جمعي را كشتيم و عده اي را مجروح كرديم و گروهي را به اسارت گرفتيم و اين است اموال و اسيراني كه با خود آورديم.

اي رسول خدا! ما شگفت انگيزتر از نورهايي كه از دهان اين چهار نفر ساطع شد، نديده ايم. [494] .

393. «فأقيموا الصلوة و ءاتوا الزكوة و اعتصموا بالله هو مولاكم فنعم المولي و نعم النصير.» [495] پس نماز را بر پا داريد و زكات را بدهيد و به خدا تمسك جوييد، كه او مولا و سرپرست شماست! چه مولاي خوب و چه ياور شايسته اي. قرآن كريم

394. نماز اظهار فقر و فروتني در پيشگاه الهي است. [496] پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله



[ صفحه 128]



395. نماز با ولايت و رهبري معصومين عليهم السلام ارتباطي مستقيم دارد. در سوره ي «حمد» كه مي گوييم: «اهدنا الصراط المستقيم) يعني: خداوندا! ما را به راه امامان معصوم عليهم السلام هدايت كن و پيرو امامت و دوستدار ولايت گردان. امام صادق عليه السلام مي فرمايد: مراد از «صراط المستقيم» اميرالمؤمنين علي عليه السلام است. و امام سجاد عليه السلام مي فرمايد: صراط مستقيم ما ائمه ايم. [497] .

396. عبادت زماني ارزش دارد كه همراه با شناخت رهبر آسماني و پيروي از او باشد و نماز منهاي ولايت، نماز نيست. حضرت علي عليه السلام گرفتار عده اي نماز خوان جاهل بود كه در تاريخ به نام «خوارج» معروفند. كساني كه پيشاني آنها به خاطر سجده هاي مكرر و طولاني، پينه بسته بود اما در برابر علي عليه السلام قيام كردند و بر او شمشير كشيدند. [498] .

397. «و المقيمين الصلوة و المؤتون الزكوة و المؤمنون بالله و اليوم الأخر أولئك سنؤتيهم اجرا عظيما.» [499] و نمازگزاران و زكات دهندگان و ايمان آورندگان به خدا و روز قيامت به زودي به همه ي آنان پاداش عظيمي خواهيم داد. قرآن كريم

398. اميرمؤمنان حضرت علي عليه السلام هنگامي كه بيت المال را تقسيم مي كرد و (جاي آن) خالي مي شد، (در همان مكان مي ايستاد و) دو ركعت نماز بجا مي آورد و مي فرمود: «- روز قيامت - گواهي ده كه من تو را به حق پر كردم و به حق خالي كردم.» [500] .

399. پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: هر كه در نماز ايستد و هواي وي و روي وي و دل وي هر سه به حق تعالي بود، آن بنده از نماز بازگردد چنانكه آن روز



[ صفحه 129]



از مادر زاده باشد. [501] .

400. رسول خدا صلي الله عليه و آله مردي را ديد كه در حال نماز با ريش خود بازي مي كند. فرمود: اگر دل او خاشع بود اعضا و جوارحش نيز خاشع بودند. [502] .

401. رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: كسي كه مطيع نماز نباشد نمازش، نماز واقعي و مقبول نيست و اطاعت نماز دوري كردن از گناه و كارهاي زشت است. [503] .

402. علي عليه السلام فرمود: بر تو باد به مسواك زدن پيش از وضوي هر نماز. [504] .

403 يكي از دوستان شهيد رجايي مي گويد: روزي هنگام ظهر خدمتگزار وارد اتاق شهيد رجايي شد و گفت: غذا آماده است و سرد مي شود، اگر اجازه مي فرماييد بياورم؟ شهيد رجايي فرمود: خير؛ بعد از نماز.

وقتي خدمتگزار از اتاق خارج شد، شهيد رجايي به من فرمودند: عهد كرده ام هيچ وقت قبل از نماز ناهار نخورم، اگر زماني ناهار را قبل از نماز بخورم يك روز، روزه مي گيرم. [505] .

404. يكي از صالحان را در خواب ديدند كه چهره اي بسيار نوراني دارد و در باغهاي بهشت قدم مي زند، پرسيدند: مگر در دنيا چه كرده اي كه به اين مقام رسيده اي؟ پاسخ داد: هميشه با وضو بودم. [506] .

405. دكتر «روژه گارودي» دانشمند مسلمان و فيلسوف مشهور فرانسوي مي نويسد: در نماز، انسان به خود بازمي گردد و همه ي هستي را در وجود خويش



[ صفحه 130]



احساس مي كند و چنين است كه انسان با ايمان به ستايش وادار مي شود. در نماز، همه ي مسلمانان جهان در برابر محرابهاي تمام مساجد كه زاويه ي آنها به سوي كعبه ساخته شده است در صفهاي فشرده با همدلي و حضور خود به طور گسترده و عميقي مجذوب مركز خود و بنياد خود مي شوند. [507] .

406. امام صادق عليه السلام فرمود: خداي عزوجل مي فرمايد: «مال و فرزندان زينت زندگي دنياست.» و هشت ركعت نماز نافله ي شب كه بنده در پايان شب مي خواند زينت آخرت است. [508] .

407. اميرمؤمنان، حضرت علي عليه السلام در وصف پرهيزكاران فرمود:

«... اما شب هنگام! راست بر پايند و قرآن را جزء جزء با تأمل و درنگ بر زبان دارند و با خواندن آن اندوهبارند و در آن خواندن داروي درد خود را به دست مي آرند. و اگر به آيه اي گذشتند كه تشويقي در آن است، به طمع بيارمند و جانهاشان چنان از شوق برآيد كه گويي ديده هاشان بدان نگران است و اگر آيه اي را خواندند كه در آن بيم دادني است، گوش دلهاي خويش بدان نهند، آنسان كه پنداري بانگ برآمدن و فرو شدن آتش دوزخ را مي شنوند - با ركوع - پشتهاي خود را خمانيده اند و - با سجود - پيشانيها و پنجه ها و زانوها و كناره هاي پا را بر زمين گسترانيده، از خدا مي خواهند گردنهاشان را بگشايد - و از آتش رهاشان نمايد -. و اما در روز، دانشمندانند خويشتندار، نيكوكارانند پرهيزكار...» [509] .

408. يكي از افرادي كه با مرحوم آيت الله سيد محمد باقر شفتي (از بزرگان علماي شيعه، معروف به حجت الاسلام) از نزديك آشنا بود درباره ي او مي گويد: شب ديوانه مي شد و روز عاقل. گفتند: چگونه؟ گفت: چون مقداري از شب



[ صفحه 131]



مي گذشت در صحن و سراي كتابخانه مانند ديوانه بر سر خود مي زد و هاي، هاي گريه مي كرد و به مناجات و دعا مشغول بود و چون صبح مي شد عمامه بر سر مي گذاشت و عبا بر دوش مي گرفت و مانند افراد عاقل مي نشست. [510] .

409. كمال مطلق، كه وصول به فناء الله و اتصال به بحر غير متناهي وجوبي است و شهود ازل و استغراق در درياي نور مطلق است، در نماز حاصل مي شود. [511] امام خميني رحمه الله

410. حضرت موسي بن جعفر عليهماالسلام وقتي كه به سجده مي رفت اين دعا را چندين بار تكرار مي كرد: «اللهم اني أسئلك الراحة عند الموت، و العفو عند الحساب.» (پروردگارا! از تو درخواست مي كنم آرامش هنگام مرگ و بخشودن در وقت حساب قيامت را). [512] .

411. يكي از بانوان مسلمان، روزها روزه مي گرفت و شبها در نماز و عبادت به سر مي برد اما بد اخلاق بود و با زبانش همسايگان خود را مي آزرد. شخصي به محضر رسول خدا صلي الله عليه و آله شرفياب شد و از اين بانو تمجيد كرد كه او با نماز و روزه سر و كار دارد و تنها داراي يك عيب است و آن اين است كه بد اخلاق است و با زبانش موجب اذيت و ناراحتي همسايه ها مي شود.

پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود: «لا خير فيها هي من اهل النار» در چنين زني، خيري نيست. او اهل دوزخ است. [513] .

412. نوافل، كفاره ي عدم قبولي فرائض است كه انسان خوف عدم قبولي فرائضش دارد كه زاهدان از گناه توبه كنند، عارفان از عبادت استغفار و آن كه ترك نوافل مي كند بايد بسيار از خود راضي و بي باك باشد. و چه نيكو فرمود جناب شيخ



[ صفحه 132]



عالم عارف متأله، محمد بهاري قدس سره در نامه اي كه به سفير بغداد مرقوم فرمود كه: تارك الصلوة را، بل تارك النوافل را دم از عرفان زدن غلط اندر غلط است. [514] آيت الله حسن زاده آملي

413. «محمد رسول الله و الذين معه أشداء علي الكفار رحماء بينهم تريهم ركعا سجدا يبتغون فضلا من الله و رضوانا سيماهم في وجوههم من أثر السجود.» [515] .

محمد صلي الله عليه و آله فرستاده ي خداست؛ و كساني كه با او هستند در برابر كفار سرسخت و شديد و در ميان خود مهربانند؛ پيوسته آنها را در حال ركوع و سجود مي بيني در حالي كه همواره فضل خدا و رضاي او را مي طلبند؛ نشانه ي آنها در صورتشان از آثار سجده نمايان است. قرآن كريم

414. امام صادق عليه السلام فرمود: نزديكترين حالات انسان به خداوند مهربان حالت سجده است، مخصوصا اگر گرسنه و گريان باشد. [516] .

415. «هارون الرشيد» كنيزي زيبا چهره و خوش اندام را به زندان فرستاد تا در آن جا امام كاظم عليه السلام را خدمت! كند، شخصي را هم مأمور كرد تا حال كنيز را به او گزارش دهد. روزي آن مأمور ديد كه كنيز به سجده افتاده و با سوز و گداز مي گويد: «قدوس، سبحانك، سبحانك، سبحانك.» «اي خداي پاك و منزه! تو از هر عيب و نقصي منزهي...» كنيز را نزد هارون بردند، در حالي كه بدنش مي لرزيد و به آسمان نگاه مي كرد در همان جا به نماز ايستاد. چون از او پرسيدند: اين چه حالي است كه پيدا كرده اي؟ گفت: عبد صالح (حضرت موسي بن جعفر عليهماالسلام) را ديدم كه چنين بود. كنيز در اين حالت (معنوي) باقي بود تا روزي كه از دنيا رفت.



از رهگذر خاك سركوي شما بود

هر نافه كه در دست نسيم سحر افتاد [517] .





[ صفحه 133]



416. امام هادي عليه السلام بيش از همه ي معاصران خود به عبادت و تهجد مي پرداخت و تمام نمازهاي نافله را بجا مي آورد. [518] .

417. امام صادق عليه السلام فرمود: خداي تعالي به احترام يك نمازگزار از شيعيان ما، از بي نمازان شيعه ي ما دفاع مي كند و اگر همه ي آنان در ترك نماز متحد شوند آن وقت هلاك مي گردند. [519] توضيح: اين روايت مي گويد: كساني كه نماز نمي خوانند از بركت وجود نمازگزاران زنده اند و روزي مي خورند.

418. مؤمن علاوه بر اين كه بايد نماز بخواند، بايد نماز را اقامه و احيا كند و طرفدار نماز و زنده كننده ي آن و لوازمش باشد چنانكه از حضرت آدم عليه السلام تا خاتم صلي الله عليه و آله و تمام اوصيا و اوليا و اصحاب و تابعين آنان، هم نماز مي خواندند و هم احيا كننده ي نماز بودند و صدمات و مصيبت هايي كه به آنان رسيد به خاطر احياء نماز بوده است. و اگر خود، نماز مي خواندند و با ديگران كاري نداشتند كسي را با آنان كاري نبود. در بحبوحه ي جنگ صفين، هنگام نماز و شدت درگيري چون علي عليه السلام به نماز ايستاد به آن حضرت عرض كردند: چرا در اين وقت نماز مي خوانيد؟ فرمود: ما براي نماز با آنان مي جنگيم. [520] .

419. امام حسن مجتبي عليه السلام فرمود: از رسول خدا صلي الله عليه و آله شنيدم كه مي فرمود: هر كس نماز صبح بگزارد، آن نماز بين او و آتش دوزخ ديواري ايجاد مي كند. [521] .

420. كساني از شما در بهشت، همسران (بهشتي) بيشتري دارند كه در دنيا نماز بيشتري بخوانند. [522] رسول اكرم صلي الله عليه و آله



[ صفحه 134]



421. «و كان يأمر أهله بالصلوة و الزكوة و كان عند ربه مرضيا.» [523] .

او (حضرت اسماعيل عليه السلام) همواره خانواده اش را به نماز و زكات فرمان مي داد؛ و همواره مورد رضايت پروردگارش بود. قرآن كريم

422. علي بن ابي طالب عليه السلام شنيد كه مردي از خارجيان (خوارج نهروان) شب بيدار است در نماز و خواندن قرآن، فرمود: به يقين خفتن به كه با دو دلي نمازگزاردن. [524] .

423. رسول اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: در شب معراج خداي تعالي فرمود: «اي احمد! اگر بنده اي نماز اهل آسمان و زمين را بخواند و روزه ي اهل آسمان و زمين را بگيرد و چون ملائكه طعام نخورد و جامه ي عابدان را بپوشد، پس از آن در قلب او ببينم ذره اي از حب دنيا يا سمعه ي (آوازه) آن، يا رياست آن يا اشتهار آن يا زينت آن، با من مجاورت نمي كند در منزلم و از قلب او محبت خود را بيرون مي كنم و قلب او را تاريك مي كنم تا مرا فراموش كند و نمي چشانم به او شيريني محبت خود را.» [525] .

424. امام باقر عليه السلام فرمود: سوگند به خدا، به من خبر رسيده است كه ياران پيامبر صلي الله عليه و آله روز پنجشنبه، خود را براي نماز جمعه آماده مي كردند، چون روز جمعه براي مسلمانها كوتاه (و فرصت اندك) است. [526] .

425. آيت الله حسن زاده آملي مي گويد: در عالم رؤيا به اين محروم گفتند: هر چه خواهي از سوره ي «فاتحه» بخواه. [527] .

426. حضرت امام خميني رحمه الله در نجف اشرف با آن گرماي شديد هوا، ماه



[ صفحه 135]



رمضان را روزه مي گرفتند و با اين كه در سنين كهولت بودند و ضعف بسياري داشتند تا نماز مغرب و عشا را به همراه نوافل بجا نمي آوردند افطار نمي كردند. [528] .

427. يكي از علماي معاصر درباره ي نمازهاي امام خميني رحمه الله مي گويد:

نمازي كه امام در بيابانهاي بين كويت و عراق با چند تن از ياران خود خواند، با نمازي كه در جماران همراه چند رئيس جمهور و سران كشورهاي اسلامي خواند و آخرين نمازهايي كه ايشان در بيمارستان خواند، از لحاظ توجه و اخلاص، يكسان بود. [529] .

428. امام باقر عليه السلام فرمود: كسي كه نماز (و آداب و شرايط و حقيقت آن) را نشناسد حق ما را انكار كرده است. [530] .

429. «روزگار عيسي بن مريم عليه السلام، زني بود صالحه ي عابده، چون وقت نماز در آمدي، هر كاري كه بودي بگذاشتي و به نماز و طاعت مشغول شدي روزي نان همي پختي، مؤذن بانگ كرد، نان پختن رها كرد و به نماز مشغول گشت چون در نماز ايستاد، شيطان در وي وسوسه كرد: تا تو از نماز فارغ شوي نان همه سوخته شود. زن به دل جواب داد:

اگر همه نان بسوزد بهتر كه روز قيامت تنم به آتش دوزخ بسوزد، ديگر بار شيطان وسواس كرد كه: پسرت در تنور افتاد و سوخته شد. زن در دل جواب داد: اگر خداي تعالي قضا كرده است كه من نماز كنم و پسر مرا به آتش دنيا بسوزاند من به قضاي خداي تعالي راضي گشتم و از نماز به در نيايم كه الله تعالي فرزند را نگاه دارد از آتش. شوهر زن از در خانه در آمد، زن را ديد در نماز، نان را در تنور به جاي خويش ديد ناسوخته و فرزند را ديد در آتش بازي همي كرد و يك تار موي وي به زيان



[ صفحه 136]



نيامده بود و آتش بر وي بوستان گشته به قدرت خداي عزوجل، چون زن از نماز فارغ گشت شوهر دست وي بگرفت و نزديك تنور آورد و در تنور نگريست، فرزند را ديد به سلامت و نان به سلامت هيچ بريان ناشده، عجب ماند و شكر باري تعالي كرد و زن سجده ي شكر كرد خداي را عزوجل. شوهر فرزند را برداشت و به نزديك عيسي عليه السلام برد و حال قصه با وي بگفت. عيسي عليه السلام گفت: برو از اين زن بپرس تا چه معاملت كرده است و چه سرّ دارد از خداي؟

چه اگر اين كرامت آن مردان بودي او را وحي آمدي و جبرئيل وحي آوردي او را، شوهر پيش زن آمد و از معاملت وي پرسيد. زن جواب داد: كار آخرت پيش داشتم و كار دنيا باز پس داشتم و ديگر تا من عاقلم هرگز بي طهارت ننشستم الا در حال زنان، و ديگر اگر هزار كار در دست داشتم چون بانگ نماز بشنيدم همه ي كارها به جاي رها كردم و به نماز مشغول گشتم و ديگر هر كه با ما جفا كرد و دشنام داد، كين و عداوت وي در دل نداشتم و او را جواب ندادم و كار خويش با خداي خويش افكندم و قضاي خداي را تعالي راضي شدم و فرمان خداي را تعظيم داشتم و بر خلق وي رحمت كردم و سائل را هرگز بازنگردانيدم اگر اندك و اگر بسيار بودي بدادمي و ديگر نماز شب و نماز چاشت [531] رها نكردمي، عيسي عليه السلام گفت: اگر اين زن مرد بودي پيغامبر گشتي.» [532] .

430. اميرمؤمنان عليه السلام فرمود: اي اباذر! بيشتر اوقات در مسجد باش، همانا اهل مسجد، «اهل الله» هستند. [533] .



[ صفحه 137]



431. حضرت علي عليه السلام براي هر نمازي يك وضو مي گرفت. [534] .

432. امام صادق عليه السلام فرمود: رسول خدا صلي الله عليه و آله در (قنوت) نماز «وتر» هفتاد مرتبه استغفار مي كرد و هفت بار مي گفت: «هذا مقام العائذ بك من النار.» (پروردگارا!) اين موقف كسي است كه از آتش دوزخ به تو پناه آورده است. [535] .

433. روايت شده است: رسول خدا صلي الله عليه و آله دوست نداشت كه زني نمازش را بدون همراه داشتن زينت بخواند. [536] .

434. عالم رباني جناب شيخ جعفر شوشتري رحمه الله سبك شمردن نماز را بر پنج قسم مي داند:

اول آن كه: آدمي نماز را قبول نداشته باشد كه اين موجب كفر است. دوم آن كه: نماز را ترك كند. سوم آن كه: مسائل نماز را نداند و به فكر يادگيري آنها نباشد.

چهارم آن كه: نمازها را به وقت خود نخواند. پنجم آن كه: نماز قضا بر عهده اش باشد و در صدد بجا آوردن آن نباشد و سال به سال تأخير اندازد. [537] .

435. يكي از برادران رزمنده مي گويد: چون اكثر اوقات در آماده باش بوديم، لازم بود پوتين هميشه پايمان باشد. هوا سرد بود و شبها برف مي باريد. زمين در طول روز گلي بود و به همين خاطر لباسهايمان تمام مدت گلي و خاكي بود، گاهي آتش عراق شديد بود و نمي توانستيم از سنگر بيرون برويم، آب هم نبود و ما از گل و خاك لباس همديگر براي تيمم استفاده مي كرديم و چون سقف سنگرها كوچك بود نماز را داخل سنگر نشسته مي خوانديم با تمام اين شرايط شنيده بودم يكي از



[ صفحه 138]



علما فرموده بودند: «من حاضرم تمام عبادتهايم را با دو ركعت نماز در اين حالت عوض كنم.» [538] .

436. «قد أفلح المؤمنون الذين هم في صلاتهم خاشعون.» [539] مؤمنان رستگار شدند آنها كه در نمازشان خشوع دارند. قرآن كريم

437. امام باقر عليه السلام فرمود: حضرت علي عليه السلام پانصد درخت خرما داشت و در كنار هر درختي دو ركعت نماز مي خواند. [540] .

438. امام حسن عسكري عليه السلام هنگام نماز از هر كاري دست مي كشيد و چيزي را بر نماز مقدم نمي داشت؛«ابوهاشم جعفري» مي گويد: خدمت امام عسكري عليه السلام شرفياب شدم، امام مشغول نوشتن چيزي بود، وقت نماز فرارسيد، حضرت نوشته را كنار گذاشت و به نماز ايستاد. [541] .

محمد شاكري مي گويد: امام حسن عسكري عليه السلام در محراب مي نشست و به سجده مي رفت. من مي خوابيدم و بيدار مي شدم، مي ديدم آن حضرت هنوز در سجده است.

و نيز در شرح حال آن حضرت آمده است: امام حسن عسكري عليه السلام در زندان، روز را روزه مي گرفت و همه ي شب را بيدار بود و به هيچ كاري و سخني جز عبادت نمي پرداخت. جاذبه ي عبادت و پارسايي امام عليه السلام تا آن جا بود كه مأموران شكنجه و اذيت و آزار خود در زندان را تحت تأثير قرار مي داد. عباسي ها به صالح بن وصيف (كه امام عسكري عليه السلام را به دستور آنان زنداني كرده بود) گفتند: امام عليه السلام را در فشار قرار بده و بر او رحم نكن. صالح گفت: دو نفر از بدترين افراد را مأمور او كرده ام، ولي



[ صفحه 139]



آنها هم در عبادت و نماز و روزه به درجه ي بالايي رسيدند. [542] .

439. يكي از راههاي تشويق و ترغيب مردم به اقامه ي نماز اين است كه مسؤولين جامعه و شخصيتهاي ديني، سياسي و اجتماعي، به اين فريضه ي قدسي اهميت دهند و آن را در اول وقت برگزار كنند. بديهي است كه اقامه ي نماز وظيفه ي هر مسلماني است، اما كساني كه مردم آنان را الگوي خود مي دانند و از رفتارشان درس مي گيرند، وظيفه ي سنگين تري دارند.

امير مؤمنان، حضرت علي عليه السلام فرمود: «من نصب نفسه للناس إماما فليبدأ بتعليم نفسه قبل تعليم غيره...» آن كه خود را پيشواي مردم سازد پيش از تعليم ديگري بايد به ادب كردن خويش پردازد و پيش از آن كه به گفتار تعليم فرمايد بايد به كردار ادب نمايد و آن كه خود را تعليم دهد و ادب اندوزد، شايسته تر به تعظيم است از آن كه ديگري را تعليم دهد و ادب آموزد. [543] .

و نيز آن حضرت زماني كه محمد بن ابوبكر را (كه از خواص يارانش بود) به حكومت مصر منصوب كرد، در نامه اي به او فرمود:

«صل الصلاة لوقتها الموقت لها، و لا تعجل وقتها لفراغ، و لا تؤخرها عن وقتها لاشتغال. و اعلم أن كل شي ء من عملك تبع لصلاتك.» نماز را در وقت معين آن بجاي آر؛ و به خاطر آسوده بودن از كار پيش از رسيدن وقت آن را بر پاي مدار و آن را واپس مينداز به خاطر پرداختن به كار؛ و بدان كه هر چيز از كار كه به جاي آري، پيرو نماز توست كه بر پا مي داري. [544] .

گرچه اين سخن گهربار امير بيان، علي عليه السلام خطاب به يكي از فرمانروايان حكومت اسلامي در آن عصر پر افتخار است، اما امروز هم هر يك از دست اندركاران حكومت جمهوري اسلامي در هر پست و مقام، مخاطب آن حضرتند و بايد براي اقامه ي نماز گامهاي مهمي بردارند و مهمتر از هر اقدامي اين است كه توجه به نماز و اهميت آن را در عمل، به مردم خود ياد دهند، چنانكه مقام معظم رهبري



[ صفحه 140]



حضرت آيت الله خامنه اي فرموده اند: «در هر محيطي، برجستگان و بزرگان آن بر ديگران پيشقدم شوند و عملا اعتنا به نماز را به ديگران بياموزند.» [545] .

يكي از كساني كه در اين امر مهم، الگو و پيشگام بود و نماز را بر هر كاري مقدم مي داشت نخست وزير و رئيس جمهور محبوب، شهيد محمد علي رجائي رحمه الله بود. كه درباره ي او مي خوانيم: بارها در جلسات هيأت دولت كه بحث و مذاكره به جاي حساس كشيده مي شد و وقت نماز فرامي رسيد، بدون هيچ گونه تعارف بحث را ناتمام مي گذاشت و از جا بلند مي شد، فورا به اقامه ي نماز و ذكر خدا مي پرداخت. [546] .

اين نكته را با ذكر حكايتي به پايان مي بريم بدان اميد كه تذكري براي همه، خصوصا افراد شاخص جامعه و مسؤولين نظام مقدس كشورمان باشد:

«در تاريخ آمده است كه «ابومنصور» وزير سلطان طغرل سلجوقي، مردي بود لايق، دانا، با كفايت و خدا ترس. او همه روزه پس از خواندن نماز صبح همچنان بر سجاده مي نشست و تا دميدن آفتاب دعا مي خواند و ذكر مي گفت. سپس سوار مي شد و به حضور سلطان طغرل مي رسيد.

يكي از روزها براي سلطان مهمي پيش آمد و قبل از آفتاب وزير را طلبيد. مأمورين به منزلش رفتند. ديدند بر سجاده نشسته و مشغول ذكر است. دستور فوري شاه را به وي ابلاغ كردند، ولي او توجه نكرد. دوباره و سه باره گفتند، باز هم اعتنا ننمود. بازگشتند و به پادشاه گفتند: او مردي است مغرور و خودسر، مقام سلطنت را رعايت نمي كند و از فرمان پادشاه سرباز مي زند.

با اين سخنان، آتش غضب سلطان را برافروختند و او را خشمگين ساختند.

آفتاب طلوع كرد. وزير از خواندن دعا و ذكر فارغ گرديد. فورا سوار شد و خود را به قصر پادشاه سلجوقي در «ري» رساند. سلطان با تندي به او گفت: چرا دير آمدي؟ وزير در پاسخ گفت: اي پادشاه! من بنده ي خدا هستم و وزير سلطان طغرل. تا از



[ صفحه 141]



وظيفه ي بندگي خداوند فراغت نيابم، به خدمتگزاري تو نمي پردازم.

اين سخن محكم و قاطع كه از اعماق قلب وزير با ايمان بيرون آمد و با خلوص نيت ادا شد، در دل شاه اثري بس عميق گذارد. ضميرش را توفاني كرد. اشك، چشمانش را فراگرفت و او را مورد تحسين قرار داد و گفت: بندگي خدا را بر چاكري ما مقدم دار، تا به بركت آن، كارها منظم شود و مملكت از پرتو آن بهره مند گردد.» [547] .

440. در حديث شريف قدسي آمده است كه خداي متعال فرموده است: هر كس وضويش را باطل كند و وضو (ي ديگري) نگيرد به من جفا كرده است و كسي كه وضو بگيرد و دو ركعت نماز نخواند به من جفا كرده است و هر كس نماز بخواند و مرا نخواند (دعا نكند و از من چيزي نخواهد) به من جفا كرده است، و كسي كه وضو بگيرد و دو ركعت نماز بخواند و از من درخواست كند و من او را در آنچه كه از دين و دنيا خواسته است، اجابت نكنم من به او جفا كرده ام و من پروردگار جفا كار نيستم. [548] .

441. خداي متعال فرمود: «و الباقيات الصالحات خير عند ربك ثوابا و خير أملا» [549] و باقيات صالحات (ارزشهاي پايدار و شايسته) ثوابش نزد پروردگارت بهتر و اميد بخش تر است.

«ادريس قمي» مي گويد: درباره ي اين آيه از امام صادق عليه السلام پرسيدم كه: مراد از «باقيات صالحات» چيست؟ حضرت فرمود: مراد، نماز است، پس محافظت كنيد از آن. [550] .

442. پس از آن كه علي عليه السلام از دنيا رفت، مردي به نام «ضرار» كه از اصحاب آن حضرت است با معاويه روبرو شد، معاويه گفت: مي خواهم علي را كه با او بودي



[ صفحه 142]



برايم توصيف كني، ضرار گفت:

شبي علي عليه السلام را در محراب عبادتش ديدم؛ «يتململ تململ السليم و يبكي بكاء الحزين.» در محراب عبادت، مثل آدمي كه مار او را زده باشد از خوف خدا به خود مي پيچيد و مثل يك آدم غرق در حزن و اندوه مي گريست و مي گفت: «آه، آه، از آتش دوزخ» معاويه گريه اش گرفت و گريست. [551] .

443. يكي از فضيلتهاي نماز جماعت اين است كه هر انساني يك صفت يا بيشتر از اوصاف خوبي و كمالات انساني را دارد. به فرض اگر يك انسان كامل باشد تا چه اندازه واسطه ي نزول بركات خواهد بود، انسانها در نماز جماعت گويي يك انسان كامل و يا ظل و مثال او را تشكيل مي دهند كه آن نماز واسطه ي نزول بركات خواهد شد. [552] .

444. در نماز و جهاد اسرار مشتركي وجود دارد از جمله:

الف: جهاد وسيله ي پيروزي بر دشمن بيروني است، و نماز وسيله ي پيروزي بر دشمن دروني (هواي نفس) است.

ب: جهاد نيازمند ميدان نبرد و فرمانده و سرباز است، در نماز (جمعه و جماعت) هم محراب (: مكان جنگ) ميدان نبرد است، امام جمعه و جماعت فرمانده است و نمازگزاران سرباز.

ج: در جهاد، با شكست دادن دشمن، غنايم بسياري به دست مي آيد، در نماز هم با شكست دادن شيطان و غلبه بر هواي نفس، پاداش الهي و تقرب به ساحت قدس پروردگار حاصل مي شود. [553] .

445. اول كسي كه نماز ديگر (: عصر) گزارد حضرت «يونس» عليه السلام بود وقتي كه



[ صفحه 143]



آن حضرت از شكم ماهي آزاد شد آن ساعت، وقت نماز ديگر بود. يونس ديد از چهار تاريكي نجات يافت (تاريكي لغزش (و ترك اولي) تاريكي شب، تاريكي زير دريا و تاريكي شكم ماهي) و به خاطر شكر اين نعمتها چهار ركعت نماز خواند و اين اشاره است به بنده ي مؤمن كه چهار ظلمت در پيش دارد 1 - ظلمت معصيت 2 - ظلمت قبر 3 - ظلمت قيامت 4 - ظلمت دوزخ و چون اين چهار ركعت نماز بگزارد با هر ركعتي از يك ظلمت برهد. [554] .

446. خداي سبحان به حضرت داوود عليه السلام فرمود: چه بسا عبدي كه نماز مي خواند و من آن نماز را به صورتش مي زنم و بين خود و صدايش حجاب قرار مي دهم، مي داني چنين عبدي كيست؟

اي داوود! آن نمازگزار كسي است كه به ناموس مردم مؤمن زياد با ديده ي گناه نگاه مي كند و به خودش مي گويد: اگر صاحب قدرتي شدم گردن مردم را مي زنم آن هم به ستم! [555] .

447. رسول خدا صلي الله عليه و آله درباره ي فضيلت سوره ي «حمد» فرمود: قسم به آن كه جانم در دست اوست، در «تورات» و «انجيل» و «زبور» و حتي در خود «قرآن» مانند اين سوره نيامده است. [556] .

448. درباره ي آيه ي شريفه ي «اهدنا الصراط المستقيم» در «تفسير فاتحة الكتاب» مي خوانيم: در اين آيه مي گوييم: «پروردگارا!) ما را توفيق عطا فرما تا چنانكه در روزگار پيشين تو را عبادت كرديم در آينده نيز مطيع فرمان تو باشيم.

و صراط مستقيم دو قسم است: يكي در دنيا كه همان كوتاهي از غلو (و تجاوز نكردن از حد معين) و عدم گرايش به باطل است. و ديگر صراط آخرت است يعني



[ صفحه 144]



راه عبور مؤمنين به بهشت. [557] .

449. هر مسلماني كه سوره ي فاتحة الكتاب (حمد) را بخواند پاداش او همانند كسي است كه دو سوم قرآن را قرائت نموده و به همه ي مردان و زنان مؤمن انفاق كرده است. [558] رسول اكرم صلي الله عليه و آله

450. مسلمانان گذشته به اندازه اي به عبادات خود اهميت مي دادند كه در ميان دو وقت فريضه مشغول تكميل فريضه ي سابق و تعقيبات آن بودند. و سپس براي تهيه ي مقدمات فريضه ي لاحق اهتمام و كوشش داشتند. [559] امام صادق عليه السلام.

451. رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: نماز معراج امت من است. [560] .

452. امام صادق عليه السلام فرمود: مواظبت و توجه به اوقات نماز را از خروس بياموزيد. (كه هنگام نماز بانگ بر مي آورد و شما را به وقت نماز آگاه مي كند.) [561] .

453. الهي! خروس را سحر باشد و حسن را نباشد. الهي! شب پره را در شب پرواز باشد و حسن را نباشد. [562] آيت الله حسن زاده ي آملي

454. يكي از مستحبات نماز اين است كه نمازگزار پس از سلام دادن نماز، صورتش را اندكي به طرف راست خود متمايل كند و به آن سمت نگاه كند (به طوري كه از سوي قبله برنگردد) [563] در همين زمينه به روايتي از امام صادق عليه السلام



[ صفحه 145]



توجه كنيد:

از آن امام همام عليه السلام پرسيدند: چرا بايد نمازگزار در وقت سلام، رو به طرف راست برگرداند نه چپ؟ فرمود: زيرا فرشته اي كه كارهاي نيك او را مي نويسد در طرف راست قرار دارد و فرشته اي كه گناهان و كارهاي ناپسند او را مي نويسد در سمت چپ اوست و چون نماز از آغاز تا پايان، حسنه و كار نيك است و بدي در آن وجود ندارد، نمازگزار به طرف راست سلام مي دهد نه به سمت چپ. [564] .

455. مردي خدمت رسول خدا صلي الله عليه و آله شرفياب شد و عرض كرد: اي پيامبر! خداي متعال (در هر شبانه روز) چند نماز بر ما واجب كرده است؟ حضرت فرمود: پنج نماز. پرسيد: آيا نماز ديگري هم بر ما واجب است؟ فرمود: خير.

آن مرد گفت: به خدا سوگند نه چيزي به اين پنج نماز اضافه مي كنم و نه چيزي كم. (فقط همين پنج نماز را مي خوانم) رسول اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: اگر سخن اين مرد راست باشد وارد بهشت خواهد شد. [565] .

456. امام خميني رحمه الله در يكي از خاطرات مربوط به زمان تبعيدشان در «تركيه» فرمودند: يك مسجدي نزديك ما بود كه روزهاي جمعه به آن جا مي رفتيم و حدود پنج هزار نفر در آن حاضر مي شدند و كسي به قدر پنج كلمه صداي بلند از اين جمعيت نمي شنيد و اين، مرا به تأثر و حيرت وا مي داشت كه چرا ما (مثلا) اين ابهت و جلالت را حفظ نمي كنيم؟

اگر يك خارجي بيايد و نماز خواندن ما را ببيند خواهد گفت: نماز اين است (كه در تركيه برگزار مي شود) نه آن كه ما داريم. ما جلالت و قدر نماز را حفظ نكرديم. [566] .



[ صفحه 146]



457. حضرت علي عليه السلام فرمود: ظاهر سجده، صورت گذاردن بر خاك است از روي اخلاص و خشوع. اما باطن آن دل كندن از همه ي امور فاني و دل بستن به سراي باقي و رهايي از تكبر و تعصب و تمام وابستگي هاي دنيوي است. [567] .

458. از امام معصوم عليه السلام روايت شده است كه: ركوع و سجود عبادت بزرگ است. [568] .

459. امام صادق عليه السلام فرمود: هنگامي كه وقت نماز فرا مي رسد، شيعيان ما را آزمايش كنيد و ببينيد اهميت دادن آنان به نماز اول وقت چگونه است. [569] .

460. امام صادق عليه السلام فرمود: نور را در دو چيز يافتم، در گريه و سجده. [570] .

461. «احمد بن ابي الحواري» مي گويد: شبي «ابوسليمان دارابي» آماده ي وضو گرفتن شد و چون خواست مشتي آب بردارد ناگهان به فكر فرورفت، تا آن كه صداي مؤذن به گوش رسيد كه مي گفت: «حي علي الصلوة» به او گفتم: يا شيخ! نماز، نماز! وضو گرفت و نمازگزارد، آن گاه از او پرسيدم: چرا اين همه در فكر فرورفتي؟

گفت: چون اراده ي وضو كردم با خود گفتم: وضو، طهارت و پاكي ظاهر بدن است؛ پس طهارت باطن كجاست؟ طهارت دو نوع است يكي طهارت ظاهر كه با آب و خاك (و با وضو و غسل و تيمم) به دست مي آيد و اين دو (آب و خاك) آتش دنيا را خاموش مي كنند. و ديگر طهارت باطن كه با خوردن غذاي حلال و دوري از گناهان حاصل مي شود. و اين دو طهارت، آتش دنيا و آخرت را خاموش مي سازند. [571] .

462. هنگام زوال آفتاب (ظهر) ساعتي است كه جهنميان را در قيامت به جهنم



[ صفحه 147]



وارد مي كنند. پس هيچ مؤمني نيست كه در اين ساعت به ركوع يا سجود و يا قيام، مشغول باشد مگر اين كه خداوند جسدش را بر آتش دوزخ حرام مي گرداند. [572] پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله

463. رسول اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: جبرئيل و جمعي ديگر از فرشتگان نزد من آمدند و گفتند: اي محمد صلي الله عليه و آله! خداوند سلامت مي رساند و مي فرمايد: كسي كه نماز جماعت را ترك نمايد دعايش را مستجاب نمي كنم. [573] .

464. امام صادق عليه السلام فرمود: حج برتر است از دنيا و آنچه در آن است و يك نماز واجب برتر است از هزار حج (مستحب). در حديث ديگر فرمود: هيچ عبادتي برتر از حج نيست مگر نماز. [574] .

465. رسول گرامي اسلام صلي الله عليه و آله فرمود: هنگامي كه آفتاب طلوع مي كند كافران (و آفتاب پرستان) در برابر آن به سجده مي افتند و خداوند نماز صبح را بر امت من واجب فرمود تا پيش از آن كه كافران (آفتاب و) شيطان را سجده كنند، امتم در برابر خداي متعال سجده كنند. [575] .

466. در روايت آمده است: هنگامي كه وقت اذان فرامي رسيد پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله به بلال مي فرمود: اي بلال! اذان را آغاز كن كه خداوند بادي را مأمور كرده است تا صداي اذان را به آسمان برد. [576] .

467. امام صادق عليه السلام فرمود: به خدا سوگند، كسي كه حق سجود را بجا آورد و سجده ي حقيقي كند، به هيچ عنوان زياني متوجه او نشده است، گرچه در تمام مدت



[ صفحه 148]



عمر چنين سجودي را يك بار انجام دهد. [577] .

468. فضيلت نماز شب بر نماز (مستحب) در هنگام روز، مانند فضيلت انفاق پنهاني بر انفاق آشكار است. [578] رسول اكرم صلي الله عليه و آله

469. يكي از درسهاي آموزنده ي نهضت سالار شهيدان، حضرت حسين بن علي عليه السلام پيوند آن با عبادت و نماز است، به گونه اي كه ظهر خونين عاشورا، براي هميشه، همراه با كلمه ي نوراني «نماز» در خاطر تاريخ مانده است و يكي از شهداي كربلا نيز در هنگامي به شهادت رسيد كه از امام حسين عليه السلام محافظت مي كرد تا آن اسوه ي نمازگزاران، نماز بخواند، اين درسي است كه اهميت نماز را بيان مي كند و غفلت از آن هرگز روا نيست. اكنون به سطرهايي از تاريخ كربلا، كه از نماز ظهر عاشورا سخن مي گويد توجه كنيد:

«ابوثمامه عمرو بن عبدالله صائدي» چون قتل پي در پي ياران را ديد، به حسين عليه السلام عرض كرد: يا اباعبدالله! فدايت شوم! اين لشكر به تو نزديك شده اند، اما تا ما كشته نشويم تو را نكشند، من دوست دارم و اگر خدا بخواهد نماز را كه اينك وقت آن رسيده است بر پاي دارم و آن گاه نزد خدا روم!

حسين عليه السلام فرمود: نماز را ياد آور شدي، خدا تو را از نمازگزاران قرار دهد، آري اول وقت است، از اينان بخواهيد از ما دست بردارند تا نماز بخوانيم.

چون اين پيام به دشمن رسيد، حصين بن تميم گفت: نماز شما قبول نيست حبيب بن مظاهر پاسخ داد: به گمان تو نماز خاندان پيامبر قبول نيست؟ ولي نماز ميخواره اي چون تو قبول است؟

امام عليه السلام به زهير بن قين و سعيد بن عبدالله حنفي دستور داد، از هجوم دشمن پيشگيري كنند، سپس آن حضرت نماز ظهر را با نيمي از يارانش به پا داشت. و چون



[ صفحه 149]



در محاصره ي دشمن بود نماز خوف [579] بجا آورد.

گفته اند كه سعيد بن عبدالله حنفي، جلوي حسين عليه السلام ايستاد و خود را هدف تيرهاي دشمن قرار داد، او پيوسته از امام نگاهباني مي كرد به گونه اي كه حسين عليه السلام به هر سو كه مي گرديد او پيش رويش خويشتن را سپر مي ساخت، تا هنگامي كه بر اثر اصابت تيرهاي بسيار توانش را از دست داد و بر زمين افتاد و در اين حال مي گفت:

پروردگارا! لعنت عاد و ثمود را بر آنها بفرست و پيامبرت را از جانب من سلام برسان و آنچه از درد و زخم را كه به من رسيده است، به او ابلاغ كن، كه من در ياري فرزند دختر پيامبرت تنها پاداش تو را خواهانم. سپس جان به جان آفرين تسليم كرد، در حالي كه بجز زخم نيزه و شمشير سيزده زخم تير بر تن داشت.» [580] .

470. آقا نجفي قوچاني در زندگينامه اش مي نويسد:

... در اين حجره ي تازه (در اصفهان) كه حجره هامان به هم وصل بود، از ميان طاقچه سوراخ كرديم و ريسماني در آن كشيديم كه يك سر ريسمان در حجره ي رفيق بود و يك سر آن در حجره ي من. وقت خواب آن سر را رفيق به پا و يا دست خود مي بست و اين سر ريسمان را من به دست خود مي بستم، كه سحرها هر كدام زودتر بيدار شويم ديگري را بدون اين كه صدايي بزنيم، توسط همان ريسمان (براي نماز شب) بيدار كنيم كه مبادا طلبه اي از صداي ما بيدار شود و راضي نباشد. [581] .

471. دكتر «حسن افتخار» مي گويد: چندي قبل به بيماري «بيدار خوابي» مبتلا شدم، براي معالجه به «پاريس» رفتم و به پزشك متخصص مراجعه كردم، او پس از معاينه به من دستور داد كه براي نجات از اين بيماري بايد روزي چند بار دستها را از



[ صفحه 150]



مرفق و صورت و پاهايم را بشويم، من در اين حال به ياد وضويي افتادم كه اسلام به مسلمانان دستور داده است، با خود گفتم شايد يكي از فوايد وضو دوري از اين بيماري باشد. [582] .

472. تأخير نماز بدون علت، خداي (عزوجل) را به خشم مي آورد. [583] رسول اكرم صلي الله عليه و آله

473. «المصلي يناجي ربه» نماز راز گفتن است و در اميد كوفتن، نماز سبب نجات است و با دوست مناجات، نماز نهايت مجاهدت است و بدايت مشاهدت. نماز خويشتن را از دست نفس ربودن است و جهد بندگي نمودن و دوست را ستودن. به نماز دوست از دشمن پيدا گردد و آشنا از بيگانه جدا شود. [584] .

474. يكي از جوانان عزيز در دفتر دبيرستان علوي تهران به عنوان يادگار نوشته بود: يكي از روزهاي سياه من آن روزي بود كه از خواب بيدار شدم، ديدم آفتاب طلوع كرده و نمازم قضا شده است. [585] .

475. پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: هرگاه زن يكي از شما اجازه خواست كه به مسجد رود او را منع نكنيد. [586] .

476. امام صادق عليه السلام فرمود: چه چيزي مانع نيكي كردن شما به پدر و مادرتان مي شود؟ چه آنان مرده باشند يا زنده. و نيكي كردن شما اين است كه براي آنان نماز بخوانيد و صدقه دهيد و حج بجا آوريد و روزه بگيريد و به همان اندازه كه آنان از عبادت شما بهره مند مي شوند شما نيز به پاداش و ثواب مي رسيد، خداي متعال هم



[ صفحه 151]



در برابر اين احسان و نيكي به پدر و مادر، خير فراوان به شما عطا مي فرمايد. [587] .

در روايت ديگري مي خوانيم: امام صادق عليه السلام در هر شب، دو ركعت نماز براي فرزند خود و در هر روز دو ركعت نماز براي پدر و مادر خود مي خواند. [588] .

گفتني است: منظور از عباداتي كه براي افراد زنده انجام مي گيرد عبادتهاي مستحبي است، كه ثوابش به آنان ايثار مي شود. براي توضيح بيشتر به رساله هاي عمليه و ديگر كتب فقهي مراجعه شود.

477. امام باقر عليه السلام فرمود: هر مؤمني كه مواظب نمازهاي واجب باشد و آنها را در اول وقت بخواند، از گروه غافلان محسوب نخواهد شد. [589] .

487. از رسول خدا صلي الله عليه و آله پرسيدند: اگر كسي فقير باشد و نتواند در روز عيد قربان، قرباني كند، چه كند كه به ثواب قرباني كردن برسد؟

حضرت فرمود: چهار ركعت نماز بخواند (دو نماز دو ركعتي) و در هر ركعت يك مرتبه «حمد» و يازده مرتبه سوره ي «كوثر» را بخواند، تا خداوند ثواب شصت قرباني را در نامه ي اعمالش ثبت كند. [590] .

479. آيت الله سيد احمد زنجاني رحمه الله مي گويد: آقا سيد محسن امين رحمه الله يكي از علماي بزرگ شيعه بود كه در سوريه زندگي مي كرد و در دمشق مدرسه اي داشت كه محصلين شيعه در آن جا زير نظر او مشغول تحصيل بودند.

يكي از تجار قم به نام حاج سيد احمد مصطفوي (فرزند حاج سيد علي) از خود آقا سيد محسن امين نقل كرد كه مي گفت: يكي از دانشجويان و تربيت يافتگان مدرسه ي ما براي تحصيل علم طب، به آمريكا رفته بود. از آن جا نامه اي به من نوشت



[ صفحه 152]



كه چند روز قبل شاگردان مدرسه ي ما امتحان داشتند، من هم رفتم كه امتحان بدهم، مدتي نشستم ديدم نوبت نرسيده و وقت گذشته است. اگر بنشينم نمازم قضا مي شود. برخاستم كه بروم و نمازم را بخوانم، كساني كه در آن جا بودند گفتند: كجا مي روي؟ اكنون نوبت شما فرا مي رسد.

گفتم: من يك وظيفه ي ديني بر عهده دارم كه اگر اكنون آن را بجا نياورم وقتش مي گذرد. گفتند: امتحان هم وقتش مي گذرد و اگر اين جلسه برگزار شد كسي به خاطر تو جلسه ي مخصوص تشكيل نمي دهد، آن گاه مجبوري كه تا امتحان دوره ي بعد معطل بماني. گفتم: هر چه باداباد. من از تكليف ديني خود صرف نظر نمي كنم. خلاصه رفتم.

از قضا هيأت ممتحنه متوجه شده بودند كه من به اندازه ي اداي وظيفه ي ديني غيبت كرده ام. انصاف داده، اظهار كرده بودند كه چون اين شخص در وظيفه ي خود جدي است روا نيست كه او را معطل بگذاريم و براي قدرداني از او كه به وظيفه اش عمل كرده است بايد جلسه اي مخصوص براي امتحان او تشكيل دهيم، اين بود كه جلسه ي ديگري براي امتحان من ترتيب دادند و من حاضر شده و امتحان دادم.

آقا سيد محسن امين رحمه الله بعد از ذكر اين قصه فرمود: من در مدرسه چنين شاگرداني تربيت كرده ام كه اگر به دريا بيفتند دامنشان تر نمي شود. [591] .

480. خداوند متعال در قرآن كريم از انسانهاي پاك و شايسته اي ياد مي كند كه از پيامبران و فرزندان آنان بوده اند و چون آيات خداوند رحمان بر آنان خوانده مي شد به خاك مي افتادند، در حالي كه سجده مي كردند و گريان بودند.

سپس مي فرمايد: «فخلف من بعدهم خلف أضاعوا الصلوة و اتبعوا الشهوات فسوف يلقون غيا.» [592] - اما پس از آنان، فرزندان شايسته اي روي كار آمدند كه نماز را تباه كردند و



[ صفحه 153]



از شهوات پيروي نمودند؛ و به زودي (مجازات) گمراهي خود را خواهند ديد. -

در تفسير «منهج الصادقين» آمده است كه مراد از اين گروه (تباه كننده ي نماز و پيرو شهوات) يهوديان و افراد فاسق و گنهكار از امت محمد صلي الله عليه و آله است. «ابن مسعود» گفته است: «غي» وادي اي در جهنم است كه آتش آن تيزتر و عذاب آن سخت تر است كه بي نمازان را آن جا برند. [593] .

481. جبرئيل امين به رسول خدا صلي الله عليه و آله عرض كرد: اي محمد! كسي كه نماز جماعت را دوست دارد، خداوند و تمامي فرشتگان او را دوست دارند. [594] .

482. آيت الله شيخ جعفر نجفي رحمه الله شب زفاف دختر و دامادش، هنگام سحر به در خانه ي آنان رفت و فرمود: برخيزيد كه آبي براي شما گرم كرده ام، غسل كنيد و نماز شب بخوانيد! [595] .

483. پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: هيچ بنده اي به حفظ اوقات نماز و جريان خورشيد اهتمام نورزد، جز اين كه راحتي وقت مرگ و قطع غم و اندوه و نجات از آتش را برايش ضمانت كنم. ما زماني شتر مي چرانديم و امروز جريان و حركت خورشيد را در نظر مي گيريم. (ما زماني زميني بوديم و امروز آسماني شديم) [596] .

484. «ابوحمزه ي ثمالي» مي گويد: حضرت زين العابدين عليه السلام را ديدم كه وارد مسجد كوفه شد و آماده ي نماز گرديد، دستهاي مباركش را تا محاذي گوش بالا برد و تكبيري گفت كه از ترس شنيدن و عظمت آن تكبير موهاي بدنم راست شد! و چون شروع به نماز كرد لهجه اي دلرباتر از آن نديدم. [597] .



[ صفحه 154]



485. وضو بر روي وضو (: تجديد وضو) نور بر روي نور است. [598] پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله

486. رسول گرامي اسلام صلي الله عليه و آله فرمود: براي هر چيزي صورتي است (كه حقيقت آن را نشان مي دهد) و صورت دين شما نماز است، پس هيچ يك از شما صورت دينش را زشت نگرداند. [599] اگر دين را به يك انسان تشبيه كنيم و براي آن اعضا و جوارحي در نظر بگيريم؛ مقام و منزلت نماز در جسم دين، همچون مقام و منزلت صورت در بدن است. صورت، شريفترين عضو از اعضاي ظاهر بدن است، زيرا ارجمندترين عضو بدن انسان، سر اوست و شريفترين عضو در سر، صورت است كه اعضاي حساسي در آن قرار دارد مانند چشم، گوش، بيني، زبان و دندان.

همچنين نماز در ميان عبادات، از والاترين آنهاست، چون نماز مانند صورت و چهره ي دين است و زيبايي هر بدني به زيبايي صورت آن است و اگر صورت كسي زيبا نباشد او را زيبا نمي گويند. زيبايي جسم دين و نيكويي بدن ديانت نيز، به نماز بستگي دارد. هنگامي كه ما به ديدار كسي مي رويم، ابتدا به صورت او نگاه مي كنيم و اگر مهرباني و خوشرويي در چهره اش مشاهده كنيم خوشحال مي شويم و دوست داريم با او همنشين شويم و اگر صورتي گرفته و اخمو داشت از او تنفر مي جوييم.

در قيامت نيز چون اعمال ما بازرسي شود، اگر نماز ما موجب خشنودي خداوند شود از نوازش و بخشش او برخوردار خواهيم شد و اگر از نماز ما خشمگين شود از رحمت او محروم خواهيم ماند و عبادات ديگر ما نيز سودي نخواهد داشت.

همچنين صورت، يگانه عضو حساسي است كه چون اهل دين و صاحبان علم و يقين به آن بنگرند، سعادت، يا شقاوت صاحب آن را به دست مي آورند، نماز نيز يگانه عملي است كه از كيفيت بجا آوردن آن، سعادت، يا شقاوت نمازگزار استفاده



[ صفحه 155]



مي شود. اگر كسي نماز را مهم بشمارد و آن را با رعايت آداب و شرايط انجام دهد، نماز صحيح و كامل او، در انجام دادن ساير واجبات و ترك محرمات مؤثر خواهد بود. و بديهي است كه چنين شخصي سعادتمند محسوب مي شود.

و اگر در امر نماز توجه و مراقبت نداشته باشد و ركوع و سجود آن را با دقت بجا نياورد و ارزش و مقام نماز را حفظ نكند، چه بسا در واجبات ديگر نيز براي آنها اهميتي قايل نشود، بلكه برخي از گناهان را نيز مرتكب شود و روشن است كه چنين شخصي اهل شقاوت و بدبختي خواهد بود.

و نيز اگر صورت، داراي اعضاي صحيح و سالمي باشد، پيشاني در كمال درخشندگي، ابروان در حال پيوستگي، چشمان، پر جاذبه، بيني با حالتي زيبا، دهان چون غنچه ي گل، دندان چون صدفي درخشان و محاسن، نيكو و چشم نواز باشد، بديهي است كه چنين صورتي در كمال زيبايي و مورد اشتياق خواهد بود. بر عكس، اگر صورتي كه پيشاني آن تاريك و موهاي ابروانش ريخته و چشمانش به حالت دردناكي گرفتار باشد و بيني آن ورم كرده و لبش زخم شده و دندانهايش ريخته باشد، چنين صورتي در نهايت زشتي و موجب تنفر و دوري خواهد بود.

همچنين نماز كه صورت دين است داراي اعضا و جوارحي است كه آنها مانند پيشاني و ابرو و چشم و بيني و دهان و محاسنند. مانند تكبير و قيام و ركوع و سجود و تشهد و سلام و مستحبات نماز.

پس نماز كه صورت و چهره ي دين است اگر داراي اعضاي صحيح و كاملي باشد، عملي زيبا و موجب خشنودي خداوند خواهد بود. و اگر اعضاي اين صورت و چهره، سالم و زيبا نباشد و اعمال نماز صحيح و كامل انجام نگيرد، آن صورت، زشت و آن عمل مايه ي تنفر و دوري است و خداوند به چنين نمازي توجهي نخواهد كرد. [600] .



[ صفحه 156]



487. از امام رضا عليه السلام روايت شده است كه آن حضرت پيراهني به «دعبل» هديه داد و به او سفارش كرد: اين پيراهن را خوب نگهداري كن (و قدر آن را بدان) كه من با آن، هزار شب و هر شبي هزار ركعت نماز خوانده ام و هزار ختم قرآن كرده ام. [601] .

488. پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: به خاطر انجام دادن هفت كار، جبرئيل آرزو داشت كاش از فرزندان آدم عليه السلام بود؛ يكي از آن كارها خواندن نماز با جماعت است... [602] .

489. يكي از رزمندگان مي گويد: وقتي كه از عمليات «والفجر مقدماتي» برمي گشتيم، از پشت خاكريز ناله اي به گوشم خورد جلو رفتم ديدم يكي از بچه هاست كه بدنش پر از خون است، پرسيدم چيزي لازم داري؟ گفت: اگر داري فقط مقداري آب بده تا نمازم را با وضو بخوانم، چند روز است كه بدون وضو و با تيمم نماز مي خوانم. از حالتش فهميدم بسيار تشنه است ولي دنبال آب بود تا وضو بگيرد و نمازش را با وضو بخواند. [603] .

490. «ربيع بن خثيم» با آن كه فلج شده بود از نماز جماعت دست برنمي داشت، هر روز دست او را مي گرفتند و او پاي بر زمين مي كشيد و خود را به نماز جماعت مي رساند. شخصي به او گفت: اگر در خانه نماز بخواني بهتر است و بر تو حرجي نيست. «ربيع» گفت: هر كس صداي «حي علي الصلوة» را شنيد لازم است كه اجابت كند، اگر چه در رفتن به زحمت بيفتد. [604] .

491. پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: اي اباذر! يك نماز در مسجد من معادل هزار نماز



[ صفحه 157]



در مساجد ديگر - بجز مسجد الحرام - است و يك نماز در مسجد الحرام معادل صد هزار نماز در مسجد ديگر است و بالاتر از همه ي اينها نمازي است كه مردي در خانه ي خود آن جا كه جز خدا كسي او را نمي بيند، براي رضاي خدا مي خواند. [605] .

492. نماز وسيله ي نزول رحمت و آمرزش الهي است. [606] حضرت علي عليه السلام.

493. «و اذا قيل لهم اركعوا لا يركعون.» [607] قرآن كريم درباره ي برخي از مردم مغرور و نادان مي فرمايد: «و هنگامي كه به آنها گفته شود ركوع كنيد ركوع نمي كنند.»

494. مثل نماز مثل ستون خيمه است، اگر ستون خيمه بر پا باشد طنابها و ميخها و پوشش خيمه نيز سودمند است و آن گاه كه ستون خيمه بشكند ميخ و طناب و پوشش خيمه سودي نخواهد داشت. [608] رسول اكرم صلي الله عليه و آله

495. حضرت علي عليه السلام در وصيت به امام حسن و امام حسين عليهماالسلام فرمود: من از جد شما (پيامبر صلي الله عليه و آله) شنيدم كه مي گفت: آشتي دادن ميان مردمان بهتر است از نماز و روزه ي ساليان. [609] .

توضيح: برخي افراد تنها به نماز و روزه اهميت مي دهند، اما از مشكلات فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي و... مردم بي خبرند، روشن است كه نماز و عبادت اين گروه چندان ارزشي ندارد.

496. از رسول خدا صلي الله عليه و آله سؤال شد: خشوع چيست؟ فرمود: فروتني در نماز و اين كه انسان با همه ي قلبش به سوي خداي متعال رو كند. [610] .



[ صفحه 158]



497. يكي از بزرگان چون در نماز به «اياك نعبد و اياك نستعين» رسيد از هوش رفت و به زمين افتاد، از او سبب پرسيدند؟ گفت: ترسيدم به من گويند: اگر فقط او را بندگي مي كني و از او ياري مي خواهي پس چرا حاجت خود به ديگران مي گويي و از اين و آن ياري مي جويي؟ [611] .

498. رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: كسي كه نماز نمي خواند (پس از مرگ) تقاضاي بازگشت به دنيا مي كند. (تا گذشته ي سياهش را جبران كند) و اين همان گفته ي خداوند است كه فرمود: «حتي اذا جاء أحدهم الموت قال رب ارجعون...» [612] .

(آنها همچنان به راه غلط خود ادامه مي دهند) تا زماني كه مرگ يكي از آنان فرا رسد، مي گويد: «پروردگار من! مرا بازگردانيد! شايد در آنچه ترك كردم (و كوتاهي نمودم) عمل صالحي انجام دهم!» (ولي به او مي گويند:) چنين نيست! اين سخني است كه او به زبان مي گويد (و اگر بازگردد كارش همچون گذشته است)! [613] .

499. قرآن كريم مي فرمايد: «و انها لكبيرة الا علي الخاشعين» [614] نماز بار گران و سنگيني است مگر براي خاشعان.

امام سجاد عليه السلام در دعاي سحر ماه رمضان (ابوحمزه ثمالي) در ضمن مناجات خود، فلسفه ي سنگيني نماز را تحليل مي كند و مي گويد: «پروردگارا! چرا من هنگام نماز نشاط ندارم؟ شايد مرا از درگاه خود رانده اي؟ شايد مرا صادق نمي داني؟ شايد رفيق بد در من اثر گذاشته است و...» به هر حال سنگيني نماز، علامت خطر است. [615] .

500. در روايت آمده است كه: چون رسول خدا صلي الله عليه و آله به پيامبري مبعوث شد نخستين كسي كه به او ايمان آورد خديجه بود، اندكي بعد جبرئيل نزد پيامبر آمد تا



[ صفحه 159]



وجوب نماز را براي او بيان كند، جبرئيل در كنار دره اي، چشمه اي از آب گوارا را آشكار ساخت و وضو گرفت و پيامبر هم وضو را آموخت، آن گاه دو ركعت نماز خواندند و رسول خدا صلي الله عليه و آله در حالي كه از اين فرمان خدا بسيار خوشحال و شادكام بود به خانه برگشت و همراه خديجه كنار چشمه آمدند و هر دو همان طور كه جبرئيل وضو گرفته بود وضو گرفتند و دو ركعت نمازگزاردند و از آن پس پيامبر صلي الله عليه و آله و خديجه، پنهاني نماز مي خواندند. [616] .

501. «كانوا قليلا من الليل ما يهجعون و بالأسحارهم يستغفرون.» [617] (خداي سبحان در وصف متقين فرمود:) آنها كمي از شب را مي خوابيدند و در سحرگاهان استغفار مي كردند.

502. به «ربيع بن خثيم» گفتند: چرا شبها نمي خوابي؟ گفت: مي ترسم دشمن (خواب) بر من هجوم آورد و در خواب بمانم (و از فيض نماز شب محروم شوم). [618] .

503. حضرت آيت الله العظمي اراكي رحمه الله در خطبه هاي نماز جمعه ي خود با سوز و گداز خاصي خطاب به مردم مي گفت: «اي مردم! گناه نكنيد، معصيت خدا نكنيد.» و در هنگام اداي اين كلمات بود كه سيل اشك از چشمان پاكش سرازير مي شد و در همه ي دلها توفاني ايجاد مي كرد. [619] .

504. امام خميني رحمه الله حتي در روزي كه فرزند عزيزش آقا مصطفي خميني رحمه الله به شهادت رسيده بود و منزل ايشان (در نجف) پر از جمعيتي بود كه براي عرض تسليت آمده بودند، هنگام ظهر به مسجد رفت و نماز جماعت را ترك نكرد. [620] .



[ صفحه 160]



505. در «زكات» اسراري وجود دارد كه در «نماز» هم موجود است از جمله:

الف: در زكات به فقرا و محرومين كمك مادي مي شود، در نماز براي آنان (و همه ي مسلمين) دعا مي شود.

ب: در زكات، مال انسان پاكيزه مي شود، در نماز قلب او.

ج: پرداختن زكات، شكر مالي است. اقامه ي نماز، شكر جاني و بدني است.

د: با دادن زكات، صفت بخل از انسان دور مي شود، با خواندن نماز صفت تكبر سركوب مي شود.

ه: زكات حافظ مال است؛ نماز حافظ همه ي اعمال است.

و: زكات سرمايه ي فقيران است، نماز سرمايه عابدان است.

ز: زكات دهنده دوست دارد مالش بركت كند و زياد شود، نمازگزار هم دنبال پاداشهاي بسيار است. [621] .

506. هر يك از شما تا آن گاه كه در مكان نماز خود بمانيد فرشتگان الهي برايتان صلوات مي فرستند و مي گويند: پروردگارا! او را بيامرز، خداوندا! او را رحمت كن. [622] رسول اكرم صلي الله عليه و آله

507. «حاتم اصم» مي گويد: روزي نماز جماعت از من فوت شد و تنها يك نفر مرا تعزيت گفت آن هم «اسحاق بخاري»؛ و اگر فرزندم از دست مي رفت بيش از ده هزار نفر به تسليت و تعزيت من مي آمدند زيرا مصيبت دين در نظر مردم از مصيبت دنيا سبكتر است. [623] .

508. يكي از دوستان شهيد مطهري رحمه الله درباره ي ايشان مي گويد:



[ صفحه 161]



از ويژگيهاي آن مرحوم، تقيد و علاقه ي مفرط ايشان بود به ذكر و دعا و شب بيداري. به ياد دارم كه در همان اوايل آشنايي ما با يكديگر، او به نماز شب مقيد بود و مرا نيز بدان تحريص مي كرد و من به بهانه ي اين كه آب حوض مدرسه شور و كثيف و براي چشمانم مضر است از آن شانه خالي مي كردم تا اين كه شبي در خواب؛ ديدم كه در خوابم و مردي مرا بيدار كرد و گفت: من «عثمان بن حنيف» نماينده ي حضرت اميرالمؤمنين، علي عليه السلام مي باشم آن حضرت به تو دستور داده اند به پاي خيز و نماز شب را به پا دار و اين نامه را نيز آن حضرت براي تو فرستاده اند.

در آن نامه با حجم كوچكي كه داشت با خط سبز روشن نوشته شده بود «هذه براءة لك من النار» - اين، براي تو وسيله ي رهايي از آتش دوزخ است. - من در عالم خواب با توجه به فاصله ي زماني حضرت علي عليه السلام متحيرانه نشسته بودم كه ناگاه در همان حال تحير، مرحوم آيت الله مطهري مرا از خواب بيدار كرد و درحالي كه ظرف آبي در دست داشت گفت: اين آب را از رودخانه تهيه كرده ام برخيز و نماز شب بخوان و بهانه مجوي. [624] .

509. حضرت رسول صلي الله عليه و آله يك مشت آب به صورت مي زدند و يك مشت به دست راست و يك مشت به دست چپ. و اجماع فقهاي اماميه قائم است (علي التحقيق) كه اين وضو صحيح است. و ظاهر كتاب خدا نيز همين است. [625] .

510. از امام صادق عليه السلام روايت شده كه فرمود: چون تكبير (نماز) گفتي، آنچه را مابين آسمان و زمين است در مقابل كبرياء خدا كوچك و ناچيز شمار كه اگر خداوند بر قلب بنده، زماني كه تكبير مي گويد، بنگرد و در دل او چيزي باشد كه از حقيقت معناي تكبير بازش مي دارد، به او گويد: «اي دروغگو آيا مرا مي فريبي؟ به عزت و جلالم سوگند كه از شيريني ياد خود محرومت كنم و از قرب به خود و شادماني



[ صفحه 162]



مناجاتم محجوبت سازم.» پس به هنگام نمازگزاردنت دل خود را بيازما، اگر شيريني نماز را و در (عمق) جان سرور و بهجت (حاصل از) آن را مي يابي و دلت از راز و نياز با او شادمان است و از گفتگو با او لذت مي برد، بدان كه خداوند تو را در تكبيري كه بر زبان رانده اي تصديق فرموده است؛ و گرنه، دانسته اي كه فقدان لذت مناجات و محروميت از شيريني عبادت دليل بر اين است كه خدا تو را (در تكبيرات) دروغگو دانسته و از درگاه خود رانده است. [626] .

511. ما مي گوييم:... «الحمد لله رب العالمين»؛ يعني: شايسته است خدا كه همه ي حمدها براي او باشد. اما قرآن اين را نمي گويد. قرآن مي گويد كه: اصلا حمدي واقع نمي شود در جايي، الا براي خدا. آن هم كه بت پرست است حمد است آن هم براي خداست، خودش نمي داند، اشكال ندانستن و جهالت ماهاست. [627] امام خميني رحمه الله

512. نماز قلعه ي خداي مهربان و وسيله ي دور كردن شيطان است. [628] حضرت علي عليه السلام

513. «عبدالله بن عباس» فرزندي داشت به نام «علي» كه در هر روز هزار مرتبه سجده مي كرد. [629] .

514. «وهب بن منبه» گفته است: در كتاب «زبور» به حضرت داوود عليه السلام وحي شده است: اي داوود! پس از تو پيامبري مي آيد كه نامش احمد است و محمد صلي الله عليه و آله؛ بر امت او واجب كرده ام كه براي هر نماز، خود را به خاطر من طاهر و پاكيزه سازند، همچنانكه براي پيامبران پيش تعيين كرده بودم، ايشان در روز قيامت نزد من مي آيند



[ صفحه 163]



در حالي كه چهره شان همچون چهره ي پيامبران نوراني است. [630] .

515. «يا أيها الذين ءامنوا اذكروا الله ذكرا كثيرا و سبحوه بكرة و أصيلا.» [631] .

اي كساني كه ايمان آورده ايد! خدا را بسيار ياد كنيد و صبح و شام او را تسبيح گوييد. قرآن كريم.

516. «انس بن مالك» مي گويد: معمولا پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله در (مسافرت) هر كجا كه وقت نماز مي رسيد همان جا (توقف مي كرد و) و نماز مي گزارد. [632] .

517. حجت الاسلام علي اكبر ابوترابي مي گويد: خوب به ياد دارم اولين باري كه نماز در زمان اسارت براي ما جلوه ي خاصي پيدا كرد. بعد از هفت، هشت روز سرگرداني (پس از اسارت) بود كه ما را از اين طرف به آن طرف مي كشاندند تا سرانجام به وزارت دفاع (عراق) منتقل شديم. اولين اسيري كه به اتاق ما فرستاده شد سروان خلبان اسماعيل بيگي بود ايشان وقتي به محيط سراسر رعب و وحشت زندان با دست شكسته هل داده شد و در بسته شد، ديدم با همان دست شكسته كه به گردنش بسته بود قبل از اين كه لباسش را بيرون آورد به نماز ايستاد و با طمأنينه و شوق عجيبي به راز و نياز با پروردگارش پرداخت.

در عراق كسي جرأت نماز خواندن نداشت. بعضي وقت ها ما را با سربازها (ي خودشان كه به نظر آنان مجرم بودند) در يك سلول مي انداختند. وقتي زندانيهايشان زياد مي شد آنها را پهلوي ما قرار مي دادند، مي ديديم نماز نمي خوانند. مي گفتيم: چرا نماز نمي خوانيد؟ مي گفتند: صلوة قلبي است! ما نماز قلبي مي خوانيم، براي اين كه اگر اينها بفهمند ما نماز مي خوانيم پوست ما را مي كنند. يكي (از سربازان عراقي) مي گفت: من يك مرتبه اذان گفتم و به اين بدبختي و مكافات مبتلا شدم و



[ صفحه 164]



اگر نماز بخوانم معلوم است چه مي شود.

در چنين شرايطي فرزندان و برادران شما به خاطر تعهد به نماز و تعهدات مكتبي و اخلاقي، نماز خواندند، تبعيدشان كردند، سياهشان كردند، چشم بعضي را در آوردند. تعدادي را آن قدر زدند كه دو نفر از آنان چشمهايشان از حدقه بيرون آمد. همان شبي كه اينها چشمانشان را از دست دادند و زخمي و خونين بودند صبح، نماز صبح خودشان را دسته جمعي خواندند. [633] .

518. شهيد مطهري رحمه الله درباره ي نماز پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله قبل از بعثت، مي گويد: رسول اكرم صلي الله عليه و آله از همان اول بعثت، بلكه قبل از بعثت هم نماز مي خواندند، چون نماز به معناي عام و كلي، از دستورهايي است كه در همه ي شرايع حقه بوده است. در قرآن هم از زبان حضرت مسيح عليه السلام آمده است كه «خدا مرا امر كرده است به نماز و زكات» منتها شكل نمازها در شرايع، يكسان و يك شكل نبوده است. پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله قبل از بعثت هم نماز مي خوانده اند. حالا آن نماز ايشان به چه شكل و به چه صورت بود؟ قدر مسلم ذكر خدا در آن بوده، سجود هم به طور مسلم بوده است... البته شكل و ترتيب آن را نمي دانيم و در جايي نخوانده ايم. [634] .

519. نماز چراغ تاريكي قيامت است. [635] پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله

520. راز تيمم اين است كه: هرگاه آب نيافتي، پس خاك را كه به ظاهر، پست ترين پديده هاي جهان است به دست و صورت خود بمال، تا تمامي كبر و غرور و شهوات و هواهاي فردي و شيطاني از تو دور گردد، و شايد خداي رحيم بر اين همه ذلت و خاكساري تو رحمش آيد و دستت گرفته و به راهت آورد. [636] .



[ صفحه 165]



521. روزي «عبدالله بن مسعود» در نماز جماعت رسول خدا صلي الله عليه و آله حاضر شد اما به تكبير افتتاح نماز نرسيد و در عوض، يك بنده آزاد كرد و خدمت پيامبر مشرف شد و عرض كرد: آيا با آزاد كردن يك بنده به ثواب و فضيلت تكبيري كه از من فوت شده است رسيده ام؟ رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: خير، عرض كرد: اگر بنده ي ديگري آزاد كنم مي رسم؟ فرمود: اي پسر مسعود! اگر همه ي آنچه را كه در زمين است انفاق كني فضيلت آنچه را كه از دست داده اي درك نخواهي كرد. [637] .

522. در وصيتهاي نبي اكرم صلي الله عليه و آله به اميرمؤمنان، علي عليه السلام آمده است كه: سه چيز وسيله ي رسيدن به درجات (بلند) است:

الف: وضوي كامل در شدت سرما.

ب: انتظار نماز پس از نماز ديگر.

ج: رفتن به سوي نماز جماعت هنگام روز و شب. [638] .

523. رسول اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: جبرئيل نزد من آمد و گفت: اي محمد!... بدان كه شرف مؤمن، نماز شب اوست و عزتش بي نيازي او از مردم است. [639] .

524. رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: چون بنده اي در نيمه ي شب تار با مولايش خلوت كند و به مناجات بپردازد خداوند نوري در دلش قرار دهد و به فرشتگانش گويد: «بنده ام را ببينيد كه در نيمه ي شب تاريك با من خلوت كرده است در حالي كه انسانهاي تنبل سرگرم كارهاي بيهوده اند و غافلان در خوابند، شما شاهد باشيد كه من او را آمرزيده ام.» [640] .

525. امام صادق عليه السلام فرمود: مردي به حضور پيامبر گرامي اسلام صلي الله عليه و آله شرفياب



[ صفحه 166]



شد و عرض كرد: من مردي نابينا هستم. آن گاه كه صداي اذان را مي شنوم كسي را پيدا نمي كنم كه مرا راهنمايي كند و به مسجد بياورد تا با شما نماز جماعت بخوانم (چه كنم؟). رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: ريسماني را از خانه ات تا مسجد ببند و به كمك آن خود را به نماز جماعت برسان. [641] .

526. رسول خدا صلي الله عليه و آله از جبرئيل پرسيد: كدام يك از مكانها نزد خداوند محبوبتر است؟ پاسخ داد: مسجدها؛ و محبوبترين افراد اهل مسجد كساني اند كه پيش از ديگران به مسجد مي روند و پس از آنان خارج مي شوند. [642] .

527. «و الذين هم علي صلوتهم يحافظون أولئك هم الوارثون.» [643] و آنها كه بر نمازهايشان مواظبت مي نمايند؛ (آري)، آنها وارثانند. - (وارثاني) كه بهشت برين را ارث مي برند و جاودانه در آن خواهند ماند. - قرآن كريم

528. نماز مايه ي رضايت و خشنودي خداوند است. [644] رسول اكرم صلي الله عليه و آله

529. «خبيب» يكي از مبلغان اسلام بود كه از جانب رسول خدا صلي الله عليه و آله براي تبليغ دين به اطراف مدينه اعزام شده بود، او در بين راه به دست دشمن اسير شد و تحويل سران مكه گرديد، آنها تصميم گرفتند «خبيب» را به دار آويزند و به شهادت رسانند، او را پاي دار آوردند اجازه خواست دو ركعت نماز بخواند،... سپس با كمال اختصار دو ركعت نماز خواند و رو به سران قريش كرد و گفت: «اگر نبود كه گمان كنيد من از مرگ ترس و واهمه دارم بيش از اين نماز مي خواندم و ركوع و سجود نماز را طولاني مي كردم.» آنگاه او را به دار آويختند. او بالاي دار مي گفت: «پروردگارا! تو مي بيني كه يك دوست در اطراف من نيست تا سلامم را به پيامبر صلي الله عليه و آله برساند.



[ صفحه 167]



(خداوندا!) تو خود سلام مرا به او برسان.» اين جمله را گفت و به شهادت رسيد. [645] .

530. هرگاه مردي به نماز مي ايستد، شيطان نزد او مي رود و با حسادت او را نگاه مي كند زيرا مي بيند كه رحمت خداوند نمازگزار را فراگرفته است. [646] علي عليه السلام

531. «يكي از اصحاب امام صادق عليه السلام به نام حماد بن عيسي جهني مي گويد: يك روز امام صادق عليه السلام از من پرسيد: مي تواني نماز را خوب بخواني؟ گفتم: اي مولاي من! من كتاب «حريز بن عبدالله سجستاني» را كه درباره ي نماز نوشته است، خوب خوانده ام و بر اساس آن نوشته، نماز خود را مي خوانم.

امام صادق عليه السلام فرمود: اين كافي نيست، هم اكنون حركت كن و عملا دو ركعت نماز نزد من بخوان.

حماد مي گويد: طبق دستور امام عليه السلام حركت كردم، در حضور آن حضرت رو به قبله ايستادم، نماز را شروع كردم، ركوع و سجود را انجام دادم و نماز را به پايان بردم. آن حضرت فرمود: نماز خوبي نخواندي، خيلي ناپسند است براي كسي از شما، كه شصت، يا هفتاد سال از عمرش گذشته باشد و نتواند يك نماز صحيح و كاملي كه در آن همه ي جهات رعايت گردد، بخواند! حماد مي گويد: من از سخن امام صادق عليه السلام سخت شرمنده و خجالت زده شدم و عرض كردم: فدايت گردم اي مولاي من، تقاضا مي كنم نماز صحيح و كامل را به من بياموز.

آن گاه امام صادق عليه السلام از جا حركت كرد، رو به قبله ايستاد، انگشتان دست خود را به هم چسبانيد، دستها را به طور مرتب روي ران خود گذاشت، فاصله ي پاها را به اندازه ي سه انگشت باز دست تنظيم نمود، انگشتان پاي خود را هم به طور دقيق و منظم رو به قبله قرار داد و با حال خشوع و خضوع، الله اكبر گفت و نماز را شروع كرد.



[ صفحه 168]



آن حضرت، سوره ي حمد و قل هو الله را با آرامش و به طور شمرده خواند، آن گاه به اندازه ي يك نفس كشيدن صبر كرد و در حالي كه ايستاده و بي حركت بود، الله اكبر گفت. سپس براي ركوع خم شد. در حال ركوع دو دست خود را به صورتي كه انگشتها باز بود روي زانو گذاشت، زانو را طوري به عقب داد، كه در حال خم بودن كمر او صاف شد، به طوري كه اگر قطره ي آب يا روغني روي كمر آن حضرت ريخته مي شد، آن قطره ي آب يا روغن در اثر صاف بودن كمر ريخته نمي شد.

آن گاه حضرت، گردن خود را كشيده نگه داشت، چشم خود را بست، سه مرتبه سبحان الله گفت و بعد ذكر سبحان ربي العظيم و بحمده را به زبان جاري كرد، سپس ايستاد و در حالي كه بي حركت بود، سمع الله لمن حمده گفت، سپس دست خود را تا مقابل صورت بالا برد، الله اكبر گفت.

بعد از اين مرحله، حضرت به سجده رفت، اما قبل از اين كه زانوي او به زمين برسد، دست خود را روي زمين گذاشت و در حالي كه هيچ يك از اعضاي بدن او به هم چسبيده نبود و هشت عضو بدن، يعني پيشاني، كف دو دست، سر كنده ي دو زانو، سر دو انگشت شست پا و سر بيني را (كه مستحب است) روي زمين گذاشته بود، سه مرتبه گفت: سبحان ربي الأعلي و بحمده. آن گاه سر خود را از سجده برداشت، الله اكبر گفت و بر روي ران چپ نشست و روي پاي راست را به كف پاي چپ گذاشت و استغفر الله ربي و اتوب اليه گفت، سپس در حال نشسته و بي حركت بودن بدن الله اكبر گفت و براي سجده ي دوم سر روي مهر گذاشت.

به هر حال، امام عليه السلام سجده ي دوم را هم بدون اين كه عضوي از بدن را به عضو ديگري بچسباند و نيز آرنج را به زمين بگذارد، انجام داد و با تشهد و سلام دو ركعت نماز را بدين ترتيب به پايان رسانيد و بعد فرمود:

اي حماد! اين طور بايد نماز بخواني. آري، در حال نماز بازي و به خود ور رفتن نداشته باش، با دست و انگشت خود بازي نكن، به اين طرف و آن طرف نگاه مكن



[ صفحه 169]



و همچنين از روبرو هم به تماشاگري، كه موجب حواس پرتي مي شود نپرداز.» [647] .

532. رسول اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: نماز جماعت براي انسان بهتر است از چهل سال نماز در خانه. پرسيدند: نماز يك روز؟ فرمود: بلكه يك نماز. [648] .

533. حمد و ستايش الهي به سه صورت انجام مي گيرد:

الف: با قلب. ب: با زبان. ج: با اعضا و جوارح ديگر:

نماز ستايشي است جامع هر سه قسم كه از شروع تا پايان آن، قلب نمازگزار غرق ياد و عظمت پروردگار است و او با زبانش مكرر مي گويد: «بسم الله الرحمن الرحيم»؛ «الحمد لله رب العالمين»؛ «سبحان الله» و... به علاوه با اعضا و جوارحش نيز در حال تعظيم و ستايش خداوند است، مخصوصا با قيام و ركوع و سجود كه از بهترين حالات ادب و احترام است. [649] .

534. «و سبح بحمد ربك قبل طلوع الشمس و قبل غروبها و من آناء الليل فسبح و أطراف النهار لعلك ترضي.» [650] .

(اي پيامبر!) و پيش از طلوع آفتاب و قبل از غروب آن، تسبيح و حمد پروردگارت را بجا آور؛ و همچنين (برخي) از ساعات شب و اطراف روز (پروردگارت) را تسبيح گوي؛ باشد كه (از الطاف الهي) خشنود شوي. قرآن كريم

535. در خاطرات يكي از رزمندگان آمده است: موج انفجار او را گرفته بود، روي تخت بيمارستان افتاده بود، هيچ چيز يادش نمي آمد. تنها جمله اي كه از ميان دو لبش بيرون مي آمد: «اياك نعبد و اياك نستعين» بود حتي اسم خودش را هم نمي دانست كه بگويد تا ثبت كنند. چند روز بعد خبر آوردند كه بر اثر شدت



[ صفحه 170]



جراحت شهيد شده است، در كلاف اين راز سرگشته بودم كه چه سري است كه همه چيز از يادش رفته بود جز جمله ي «اياك نعبد...» با خود انديشيدم، سر مطلب حتما در اين است كه نماز و عبادت در وجودش ملكه شده و با گوشت و خونش آميخته شده بود. [651] .

536. حضرت داوود عليه السلام به درگاه خداوند عرض كرد: پروردگارا! چه كسي را در خانه ي خود جا مي دهي و نماز كه را قبول مي كني؟ خطاب رسيد: كسي را در خانه ام ساكن مي كنم و نمازش را مي پذيرم كه براي عظمتم فروتني كند و روزش را به ياد من پايان برد و نفس خود را از هوسها بازدارد و به خاطر من گرسنه را سير كند...؛ چنين كسي نورش در آسمان مي درخشد همچون خورشيد تابان، چون مرا بخواند لبيك گويم و چون درخواست كند عطايش كنم و مثل او در ميان مردم مانند «فردوس» است در بهشت. [652] .

537. امام باقر عليه السلام فرمود: فرشته ي مرگ به رسول خدا صلي الله عليه و آله گفت: هيچ خانه اي نيست مگر اين كه من در هر شبانه روز پنج بار هنگام وقت نماز به اهل آن توجه مي كنم.

در روايت ديگر آمده است كه پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: اگر اهل خانه مواظب نماز باشند و آن را در اول وقت بخوانند هنگام مرگ، «ملك الموت» شهادتين را به آنان تلقين مي كند و شيطان را از آنها دور مي سازد. [653] .

538. مردي به مسجد پيامبر صلي الله عليه و آله وارد شد و با عجله ي بسيار دو ركعت نمازگزارد و هيچ يك از اركان نماز همچون قيام و ركوع و سجود را با رعايت آداب و شرايط بجا نياورد و در قرائت آن نيز دقت نكرد. بعد از سلام نماز دست به دعا برداشت و



[ صفحه 171]



عرض كرد: پروردگارا! برترين درجات بهشت را روزي من كن و يك قصر زرين و چهار حورالعين به من عطا فرما!

امام زين العابدين عليه السلام كه در مسجد پيامبر صلي الله عليه و آله حضور داشت و از نزديك، نماز آن مرد را ديده و دعاهاي او را شنيده بود، رو به او كرد و فرمود: اي برادر عرب! مهريه ي اندك و ناچيزي آورده اي و ازدواج مهم و بزرگي را درخواست مي كني! [654] .

539. «ابان بن تغلب» مي گويد: به امام صادق عليه السلام عرض كردم: امام سجاد عليه السلام را ديدم كه چون به نماز مي ايستاد رنگ مباركش تغيير مي كرد. حضرت فرمود: به خدا سوگند! امام سجاد عليه السلام كسي را كه در پيشگاهش به نماز مي ايستاد مي شناخت. [655] .

540. امام هشتم حضرت علي بن موسي الرضا عليهماالسلام فرمود: نماز جماعت قرار داده شد تا اين كه اخلاص و توحيد و اسلام و عبادت خداوند، نباشد مگر به صورت ظاهر و مكشوف و مشهور؛ زيرا در اظهار نماز جماعت حجت و دليلي است براي خداوند بر اهل شرق و غرب عالم. [656] .

541. هنگامي كه پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله به معراج رفت، خداوند به او فرمان داد تا به امت اسلام بگويد: بايد در هر شبانه روز پنجاه نماز بگزاريد؛ و چون موسي عليه السلام خدمت رسول اكرم مشرف شد به آن حضرت پيشنهاد كرد تا از خداوند درخواست تخفيف نمايد. پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله شفاعت موسي عليه السلام را درباره ي امت اسلام پذيرفت و از خداوند طلب تخفيف كرد... تا آن كه پنجاه نماز واجب به نمازهاي پنجگانه رسيد.

«زيد» فرزند امام سجاد عليه السلام از آن حضرت پرسيد: چرا رسول خدا صلي الله عليه و آله تقاضا نكرد تا امت اسلام در هر شبانه روز كمتر از پنج نماز بجا آورند؟ حضرت فرمود: رسول خدا صلي الله عليه و آله به پنج نماز اكتفا كرد تا امتش با همين پنج نماز به اجر و پاداش پنجاه نماز



[ صفحه 172]



برسند، زيرا خداوند متعال خود فرموده است: «من جاء بالحسنة فله عشر أمثالها» [657] - هر كس كار نيكي بجا آورد، ده برابر آن پاداش دارد. - [658] .

542. رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: در آخر الزمان مردماني از امت من مي آيند كه به مسجدها مي روند و دسته دسته گرد هم مي نشينند و سخن آنان درباره ي دنيا و دوستي آن است، شما با چنين افرادي ننشينيد كه (دين) خدا به آنان احتياجي ندارد. [659] .

542. «أقم الصلوة لدلوك الشمس الي غسق الليل و قرءان الفجر ان قرءان الفجر كان مشهودا.» [660] .

نماز را از زوال خورشيد (هنگام ظهر) تا نهايت تاريكي شب (: نيمه شب) برپادار؛ و همچنين قرآن فجر (: نماز صبح) را؛ چرا كه قرآن فجر، مشهود (فرشتگان شب و روز) است. (در روايات آمده است كه اين آيه ي شريفه درباره ي نمازهاي پنجگانه ي ظهر، عصر، مغرب، عشا و صبح است) [661] .

544. يكي از فرماندهان جبهه هاي نبرد مي گويد: «مقاومت 23 روزه ي بچه هاي لشكر 25 كربلا در منطقه ي عملياتي كربلاي 5 به حماسه مي مانست. در اين منطقه بچه ها حتي آب براي وضو نداشتند. سينه خيز مي رفتند طرف آبهايي كه آن اطراف بود، وضو مي گرفتند و باز سينه خيز برمي گشتند. حتي آتش سنگين دشمن نمي توانست مانع نماز خواندن بچه ها شود.

شاهد بودم كه آنها با لباس خونين و گلي و با تمام تجهيزات نظامي مي ايستادند به نماز. گاه حتي اطرافشان آن قدر گلوله باران مي شد كه احتمال هر خطري را مي شد داد. اما هيچ كس خم به ابرو نمي آورد و نمازش را نمي شكست.

چند نفر را در حين نماز ديدم كه تير و تركش خوردند و شهيد شدند. من اقرار



[ صفحه 173]



مي كنم كه حماسه ي بيست و سه روزه ي بچه ها در منطقه ي عملياتي كربلاي 5 در اثر نمازها و مناجات تمام آنان در آن روزها بود، طوري كه توانستيم در آن عمليات شصت هزار تلفات از دشمن بگيريم.» [662] .

545. «اصبغ بن نباته» مي گويد: اميرالمؤمنين حضرت علي عليه السلام در سجده اش مي گفت: «اناجيك يا سيدي كما يناجي العبد الذليل مولاه» - مولاي من! با تو مناجات مي كنم و راز و نياز مي گويم آن گونه كه بنده اي خوار و حقير با مولايش راز و نياز مي كند. - [663] .

546. امام صادق عليه السلام فرمود: هيچ بنده اي نيست كه ركوع كند و حق ركوع را ادا كند، جز اين كه خداي تبارك و تعالي او را با نور درخشانش مزين نمايد و با سايه ي كبريائي اش بر او سايه افكند و با لباس برگزيدگانش او را بپوشاند. [664] .

547. رسول اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: خداوند كساني را كه (بدون هيچ عذري) به نماز جمعه نمي روند يا بر دلشان مهر مي زند، يا نامشان را در گروه غافلان مي نويسد و يا آنان را به دوزخ مي برد. [665] .

548. «سعيد بن جبير» مي گويد: چهل سال نماز خواندم و در حال نماز كسي را كه در جانب راست يا چپم بود نشناختم، زيرا از «ابن عباس» شنيدم كه مي گفت: «خشوع در نماز آن است كه نمازگزار كسي را كه در جانب راست يا چپ اوست نشناسد.» (و در حال نماز توجهش به آنان نباشد) [666] .

549. در حالات مرحوم شيخ جعفر كبير كاشف الغطاء كه از بزرگان علما در قرن سيزدهم و ساكن نجف اشرف بوده، آمده است:



[ صفحه 174]



در يكي از شبها كه براي «تهجد» برخاست، فرزند جوانش را از خواب بيدار كرد و فرمود: برخيز به حرم مطهر مشرف شده و در آن جا نماز بخوانيم. فرزند جوان كه برخاستن از خواب در آن ساعت شب برايش دشوار بود، در مقام اعتذار برآمد و گفت: من فعلا مهيا نيستم شما منتظر من نشويد؛ بعدا مشرف مي شوم.

فرمود: نه، من اين جا ايستاده ام؛ برخيز، مهيا شو كه با هم برويم. آقازاده، به ناچار از جا برخاست و وضو ساخت و با هم راه افتادند. كنار در صحن مطهر كه رسيدند، آن جا مرد فقيري را ديدند كه نشسته و دست نياز به طرف مردم دراز كرده است. آن عالم بزرگوار ايستاد و به فرزندش فرمود: اين شخص در اين وقت شب براي چه اين جا نشسته است؟ گفت: براي تكدي از مردم.

فرمود: آيا چه مقدار ممكن است از رهگذران، عايد او گردد؟ گفت: احتمالا يك تومان (به پول آن زمان). مرحوم كاشف الغطاء فرمود: فرزندم! درست فكر كن و ببين اين آدم براي مبلغ بسيار اندك و كم ارزش دنيا (آن هم محتمل)، در اين وقت شب از خواب و آسايش خود دست برداشت و آمد در اين گوشه نشست و دست تذلل به سوي مردم دراز كرد! آيا تو، به اندازه ي اين شخص، به وعده هاي خدا درباره ي شب خيزان و متهجدان اعتماد نداري كه فرموده است: «فلا تعلم نفس ما أخفي لهم من قرة أعين» - هيچ كس نمي داند چه پاداشهاي مهمي كه مايه ي روشني چشمهاست براي آنها نهفته شده - [667] گفته اند آن فرزند جوان از شنيدن اين گفتار پدر زنده دل خود چنان تكان خورد و تنبه يافت كه تا آخر عمر از شرف و سعادت بيداري آخر شب برخوردار بود و نماز شبش ترك نشد. [668] .

550. اوج راز نماز در شهود خداوند نهفته است: «واعبد ربك حتي يأتيك اليقين.» [669] و از محدوده ي «لا حول و لا قوة الا بالله» گذشتن و مرحله ي «لا اله الا الله» را



[ صفحه 175]



پيمودن، به ذروه ي [670] لاهو رسيدن است. و معناي توحيد تام، «قطع» توجه به غير خدا نيست، زيرا قطع توجه به نوبه ي خود توجه و التفات است، بلكه «انقطاع» توجه به غير است.

و براي اين كه اين «انقطاع» هم ديده نشود، كمال انقطاع مطلوب موحدان ناب مي باشد، به طوري كه نه تنها غير حق ديده نشود، بلكه اين نديدن هم ديده نشود. و اين فقط در متن عبادت، مخصوصا نماز تعبيه شده است. [671] .

551. در روايات معراجيه آمده است كه رسول اكرم صلي الله عليه و آله در ركعت نخستين نمازش سوره ي حمد و توحيد را قرائت كرد و در ركعت دوم، حمد و سوره ي قدر (انا أنزلناه) را. سوره ي مباركه ي توحيد، نسبت خاص حق سبحانه و تعالي است و به سوره ي نسبت معروف است. و سوره ي مباركه ي قدر، نسبت خاص پيغمبر صلي الله عليه و آله و اهل بيت آن جناب عليهم السلام تا روز قيامت است. امام هشتم حضرت علي بن موسي الرضا عليه السلام در ركعت اول نمازهاي واجب، پس از خواندن حمد، سوره ي «انا انزلناه» را مي خواند و در ركعت دوم، سوره ي «قل هو الله احد» را قرائت مي كرد.

امام عصر حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) در پاسخ يكي از شيعيان كه پرسيده بود: خواندن كدامين سوره ها در نماز برتري دارد؟ فرمود: سوره ي «انا أنزلناه في ليلة القدر» و سوره ي «قل هو الله احد». و در سخني ديگر فرمود: عجب است از كسي كه در نماز، سوره ي قدر را نمي خواند، چگونه نمازش پذيرفته مي شود! جناب صدوق رحمه الله فرمود: «قدر» سوره ي پيغمبر صلي الله عليه و آله و اهل بيت او عليهم السلام است كه نمازگزار آنان را وسيله ي درگاه خدا قرار مي دهد؛ چه به وسيله ي آنان به معرفت او رسيده است. [672] .



[ صفحه 176]



552. رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: كسي كه نماز را ترك مي كند و اميدي به پاداش آن ندارد و از مجازات ترك آن هم نمي ترسد، من باكي ندارم كه چنين كسي بميرد به دين يهود، يا مجوس، يا نصراني. [673] .

553. براي هر چيزي ركني است و ركن (و ستون شخصيت و ايمان) مؤمن نماز است. [674] پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله

554. بدترين مردم نزد خداوند كسي است كه هنگام شب همچون مردار باشد (تمام شب را بخوابد) و روز هم بيكار باشد. [675] امام صادق عليه السلام

555. حجت الاسلام سيد محمد باقر شفتي رحمه الله وقت گفتن تكبيرة الاحرام نماز، كلمه ي مباركه ي «الله» را «مد» مي داد، شاگردانش از او پرسيدند: در «الله» كه جاي مد نيست، چرا شما آن را مد مي دهيد؟

پاسخ داد: زماني كه به جمله ي مباركه ي «الله اكبر» تكلم مي كنم از حالت اختيار بيرون مي روم و اين مد دادن اختياري نيست. [676] .

556. روايت شده است كه مسلمانان گذشته اگر تكبيرة الاحرام نماز جماعت را درك نمي كردند و از يك ركعت نماز محروم مي شدند، به مدت سه روز ناراحت بودند و خود را تعزيت مي گفتند. و اگر از يك نماز جماعت بازمي ماندند تا يك هفته چنين بودند. [677] .

557. پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله فرمود: جبرئيل امين و هفتاد هزار فرشته ي ديگر نزد من آمدند و گفتند: اي محمد! اگر كسي يك سجده ي نمازش را همراه با امام جماعت بجا



[ صفحه 177]



آورد براي او بهتر است از عبادت يك سال. و اگر مؤمني يك ركعت نمازش را به جماعت بخواند بهتر است از اين كه صد بنده را در راه خدا آزاد كند. [678] .

558. «ان ربك يعلم أنك تقوم أدني من ثلثي الليل و نصفه و ثلثه و طائفة من الذين معك.» [679] (اي پيامبر!) پروردگارت مي داند كه تو و گروهي از آنها كه با تو هستند نزديك دو سوم از شب يا نصف يا ثلث آن را به پا مي خيزند. قرآن كريم

559. «طاووس يماني» مي گويد: در مسجد الحرام علي بن الحسين زين العابدين عليهماالسلام را ديدم كه در حجر (اسماعيل) نماز و دعا مي خواند، با خود گفتم بروم گوش دهم در دعا چه مي گويد؛ چون نمازش به پايان رسيد سر به سجده نهاده، مي گفت:

«عبيدك بفنائك، اسيرك بفنائك، مسكينك بفنائك، سائلك بفنائك، يشكو اليك ما لا يخفي عليك.»

پروردگارا! بنده ي كوچك توست به درگاه تو، اسير توست به درگاه تو، مسكين توست به درگاه تو، درخواست كننده ي از توست به درگاه تو، به تو شكايت مي كند آنچه را كه بر تو پنهان نيست.

«طاووس» مي گويد: اين كلمات را ياد گرفتم و هيچ مشكلي برايم پيش نيامد مگر آن كه آنها را مي خواندم و خداي تعالي مرا از آن مشكل رهايي مي بخشيد. [680] .

560. هر چيزي را قيمتي است و قيمت بهشت نمازهاي پنجگانه است. [681] پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله

561. يكي از غلامان عزيز مصر كه مورد خشم او واقع شده بود و با يوسف عليه السلام در زندان به سر مي برد، درباره ي آن حضرت مي گويد: پيوسته به شب نماز مي گزارد و



[ صفحه 178]



به روز، روزه داشت، بيماران را عيادت مي كرد و براي آنان دارو مي خريد، غمگساران را دل خوشي و ستم ديدگان را تسلي مي داد و نوميدان را اميدوار مي كرد و غذايي كه در زندان داشت به نيازمندان مي داد، جواني بود بلند بالا از فرزندان ابراهيم خليل عليه السلام. [682] همچنين درباره ي يوسف عليه السلام مي خوانيم: او از زندان چون مسجدي استفاده مي كرد، گاهي مشغول عبادت شده، به راز و نياز مي پرداخت، زماني زندانيان را به خداپرستي و حقيقت دعوت مي كرد.

بسيار خوشحال بود كه در كنج زندان موفق است در راه محبوبش گام بردارد. به خاطر همين به درگاه خداوند عرض مي كرد: «رب السجن أحب الي مما يدعونني إليه» [683] پروردگارا! زندان نزد من محبوبتر است از آنچه اينها مرا به سوي آن مي خوانند. [684] .

562. امير مؤمنان، علي عليه السلام فرمود: خداوند فرشتگاني خلق كرده است كه گروهي از آنان به صف ايستاده (و در حال قيامند) و هيچ گاه پراكنده نمي شوند. و بعضي در ركوعند و هرگز از اين حالت خارج نمي شوند و برخي در سجودند و هيچ گاه سر از سجده برنمي دارند؛ و كساني كه نماز جماعت مي خوانند در حال قيام و ركوع و سجود شبيه اين فرشتگانند و اگر كساني بخواهند از ثواب فرشتگان بهره اي داشته باشند نماز جماعت را ترك نكنند. [685] .

563. امام باقر عليه السلام فرمود: ما به فرزندانمان دستور مي دهيم كه از سن پنج سالگي نماز بخوانند و شما فرزندان خود را از هفت سالگي به نماز خواندن تمرين دهيد. [686] .



[ صفحه 179]



564. در روايتي مي خوانيم: امام باقر عليه السلام در نماز خود قرآن مي خواند، تا اين كه غش كرد، وقتي به هوش آمد سؤال كردند: چه چيزي سبب غش كردن شما شد؟

آن حضرت فرمود: من آن قدر آيات قرآن را تكرار كردم، تا حالي به من دست داد كه گويي آن آيات را از زبان كسي مي شنوم كه آن را نازل كرده است. [687] .

565. يكي از طلاب مي گويد: شبي براي عبادت از خواب برخاستم ناگهان شنيدم كه در و ديوار مدرسه [688] و سنگريزه ها و درختها ذكر مي گويند. مشغول تحقيق شدم، وقتي كه نزديك حجره ي آخوند كاشي رحمه الله رسيدم ديدم محاسن سپيدش را روي خاك گذاشته و از دو ديده اش اشك مي بارد و مي گويد: «سبوح قدوس رب الملائكة و الروح» و در و ديوار مدرسه و... به دنبال او اين ذكر را مي گويند. فرداي آن شب خدمت استاد رسيدم و داستان ديشب را عرض كردم و گفتم: ماجراي ديشب مرا سخت به تعجب واداشت.

آخوند كاشي در كمال سادگي گفت: «تعجب از (كار) توست كه به چه علت گوش تو باز شد و اين صداها را شنيدي، هان! تو چه كرده اي كه در برابر اين برنامه توفيق شنيدن يافتي؟» [689] .

566. روايت شده است: خانه هايي كه هنگام شب در آنها نماز خوانده مي شود و قرآن تلاوت مي گردد براي اهل آسمان نور افشاني مي كنند همان گونه كه ستارگان درخشان براي اهل زمين نور افشاني مي كنند. [690] .

567. علامه ي طباطبايي رحمه الله مي گويد: مرحوم آيت الله ميرزا علي آقاي قاضي رحمه الله به من گفتند: «اي فرزند! دنيا مي خواهي نماز شب بخوان و آخرت مي خواهي نماز شب بخوان.» [691] .

568. «ان ناشئة الليل هي أشد وطأ و أقوم قيلا.» [692] مسلماً نماز و عبادت شبانه پابرجاتر و با استقامت تر است. قرآن كريم

569. مرحوم آيت الله العظمي اراكي رحمه الله تقيد خاصي به اقامه ي نماز جماعت داشت و با آن كه سن زيادي داشت در مدرسه ي فيضيه (قم) نماز جماعت را برگزار مي كرد، نماز ايشان به قدري طول مي كشيد كه حتي طلاب جوان طاقت نمي آوردند.

وقتي از حضرتش خواسته شد براي رعايت حال مأمومين نمازشان را مختصر و در حدي كه ضعيف ترين مأمومين بر آن طاقت مي آورند اقامه كنند، با تواضع خاصي مي فرمودند: «من در بين اين مردم از خودم ضعيف تر سراغ ندارم كه نماز را در حد او مختصر كنم.» [693] .

570. امام صادق عليه السلام فرمود: هنگامي كه ماه مبارك رمضان فرامي رسيد رسول خدا صلي الله عليه و آله نمازهايش را زياد مي كرد (و نمازهاي مستحب، فراوان مي خواند) من نيز (با آمدن ماه رمضان) نمازهاي بيشتري مي خوانم و شما هم چنين باشيد. [694] .

571. امام حسين عليه السلام از رسول خدا صلي الله عليه و آله نقل كرد كه آن حضرت فرمود: كسي كه عمرش با قيام شب و عبادت خدا خاتمه يابد اهل بهشت است. [695] .

572. اميرالمؤمنين علي عليه السلام فرمود: مردي را ديدم كه نمازش را نيكو بجا مي آورد و به درگاه خداي متعال تضرع و ناله ي بسيار مي كرد؛ پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله با دست



[ صفحه 181]



مباركش اشاره كرد و فرمود: «اين مرد اهل بهشت است.» [696] .

573. شيخ الرئيس ابوعلي سينا در نامه اي كه براي ابوسعيد ابي الخير نوشت پرسيد: چه لزومي دارد كه مردم در مسجد اجتماع كنند و نماز را به جماعت برگزار نمايند، با اين كه خداوند از رگ گردن به انسان نزديك تر است، هر جا كه باشي اگر رابطه ات را با خدا برقرار كني نتيجه خواهي گرفت؟ ابوسعيد پاسخ نامه ي بوعلي سينا را نوشت و در آن چنين مثال زد:

اگر چندين چراغ در يك جا روشن باشد و يكي از آنها خاموش شود، چراغهاي ديگر روشن است و آن مكان تاريك نيست. ولي اگر هر يك از چراغها در يك اتاق در بسته روشن باشد همين كه يكي از آنها خاموش شود آن اتاق در تاريكي فرو مي رود.

انسانها نيز همين گونه اند. بعضي از آنان گنهكارند و اگر در خانه به تنهايي نماز بخوانند، مانند همان چراغ و لامپ خاموشند كه نوري ندارد و نماز اين دسته نيز تأثير و فايده ي كمي دارد، بنابراين شايد از رحمت و بركات نور الهي نيز محروم بمانند، ولي اگر همين دسته در مسجد باشند و نماز را به جماعت برگزار كنند، شايد خداوند به خاطر حضور افرادي پاك و شايسته كه همچون چراغهاي فروزان و وسيله ي نزول رحمت پروردگارند اين دسته را نيز مشمول فيوضات و بركات خود قرار دهد. [697] .

574 - نماز بدون شناخت امام معصوم عليه السلام و بدون پيروي از او بي فايده است، آنها كه براي كشتن امام حسين عليه السلام به كربلا رفته بودند همه تارك الصلوة نبودند، بلكه نماز جماعت مي خواندند و خود يزيد و معاويه پيشنماز بودند. [698] .



[ صفحه 182]



575. در نماز از خداي متعال درخواست مي كنيم كه: پروردگارا! ما را به راه مستقيم هدايت فرما. «اهدنا الصراط المستقيم»

قرآن كريم مي فرمايد: راه مستقيم، راه خداست: «ان ربي علي صراط مستقيم» [699] .

راه مستقيم، راه انبياست: «انك لمن المرسلين علي صراط مستقيم» [700] .

راه مستقيم، راه بندگي خداست: «و أن اعبدوني هذا صراط مستقيم» [701] .

راه مستقيم، توكل و تكيه بر خداوند است: «و من يعتصم بالله فقد هدي الي صراط مستقيم» [702] [703] .

576. در يكي از روزهاي جمعه، پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله مشغول ايراد خطبه هاي نماز بود كه كاروان تجارتي «دحيه ي كلبي» از شام وارد مدينه شد، مردم با شنيدن صداي طبل كه از ورود كاروان خبر مي داد، نماز جمعه را رها كردند و براي خريدن آذوقه و كالا به راه افتادند، كسي در مسجد باقي نماند جز دوازده نفر.

رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: «اگر اين افراد براي نماز نمي ماندند خداوند از آسمان بر سر آنان (كه نماز را رها كردند) سنگ مي باراند» و به اين مناسبت بود كه اين آيه نازل شد: «و اذا رأوا تجارة...» [704] (: هنگامي كه آنها تجارت يا سرگرمي و لهوي را ببينند پراكنده مي شوند و به سوي آن مي روند و تو را ايستاده به حال خود رها مي كنند؛ بگو: آنچه نزد خداست بهتر از لهو و تجارت است، و خداوند بهترين روزي دهندگان است.» [705] .

577. «هشام بن ابراهيم» خدمت امام رضا عليه السلام شرفياب شد و از بيماري و نداشتن فرزند شكوه كرد. امام هشتم عليه السلام به او دستور داد كه در خانه اش با صداي بلند اذان بگويد.



[ صفحه 183]



هشام مي گويد: دستور امام عليه السلام را اجرا كردم و خداوند (به بركت آن) بيماريم را شفا داد و فرزنداني به من عطا فرمود. [706] .

578. پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: هنگام ظهر، هر موجودي كه در آسمان و زمين است خدا را تسبيح مي كند و درهاي آسمان گشوده مي شود و دعا به اجابت مي رسد؛ و چون خداوند خواست كه امت من در اين كارهاي خير شريك باشند نماز ظهر را بر آنان واجب كرد. [707] .

579. در وصيتهاي پيامبر صلي الله عليه و آله به اميرمؤمنان عليه اسلام آمده است: بر تو باد به مسواك زدن، زيرا هر نمازي كه با حالت مسواك زده بخواني برتر است از نماز چهل روز كه بدون مسواك زدن خوانده باشي. [708] .

580. «قد نري تقلب وجهك في السماء فلنولينك قبلة ترضاها فول وجهك شطر المسجد الحرام و حيث ما كنتم فولوا وجوهكم شطره» نگاههاي انتظار آميز تو را به سوي آسمان (براي تعيين قبله ي نهايي) مي بينيم! اكنون تو را به سوي قبله اي كه از آن خشنود باشي، بازمي گردانيم. پس روي خود را به سوي مسجد الحرام كن و هر جا باشيد، روي خود را به سوي آن بگردانيد. [709] .

اين آيه ي شريفه از ماجراي تغيير قبله ي مسلمين از «بيت المقدس» به «كعبه» سخن مي گويد، چون بيت المقدس قبله ي يهوديان نيز بوده است به خاطر اين، آنان رسول خدا صلي الله عليه و آله و پيروانش را سرزنش مي كردند و مي گفتند: مسلمين به طرف قبله ي ما نماز مي گزارند و به ما وابسته اند.

پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله گرچه به سوي بيت المقدس نيز از سر شوق نماز مي خواند و دستور خداوند را با جان و دل اجرا مي كرد، اما از سرزنش دشمنان رنج مي برد و



[ صفحه 184]



محزون مي شد، براي همين دوست داشت خداوند بر او منت نهد و به مسلمين قبله ي مستقلي معرفي كند. آن حضرت به كعبه بسيار علاقه داشت. يك بار به جبرئيل فرمود: دوست دارم خداوند مرا از ايستادن به سوي قبله ي يهود بازدارد و قبله ي ديگري را به من معرفي كند.

جبرئيل عرض كرد: من هم بنده اي مانند توام، اما تو در پيشگاه خداوند مردي بزرگواري، دعا كن و آنچه آرزو داري از پروردگارت بخواه. پيامبر صلي الله عليه و آله حاضر نبود چنين تقاضايي كند، فقط آنچه را كه خداوند دستور مي داد اطاعت مي كرد و در هر موردي كه فرمان الهي به او ابلاغ نشده بود به انتظار مي نشست. در اين مورد نيز چشم به آسمان مي دوخت و اميد داشت كه جبرئيل بيايد و دستور خداوند را درباره ي قبله ي جديد ابلاغ كند، تا اين كه روزي فرشته ي وحي نازل شد و آيه ي مذكور را قرائت كرد «قد نري تقلب وجهك...» [710] .

آن روز پيامبر صلي الله عليه و آله در «مسجد بني سلمه» حضور داشت و با جمعي از مردان و زنان مسلمان به سوي بيت المقدس مشغول نماز ظهر بود، در ركوع ركعت دوم بود كه جبرئيل امين بازوان رسول خدا صلي الله عليه و آله را گرفت و حضرت را به سمت كعبه برگرداند. [711] ؛ [712] .

اين اولين نماز پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله به سوي كعبه و آخرين نماز آن حضرت به طرف بيت المقدس بود.. و چه زيباست اين روايت كه مي فرمايد: در كتاب تورات آمده است: پيامبر آخرالزمان صلي الله عليه و آله به سوي دو قبله نماز مي گزارد و دومين آن كعبه است. [713] .

در اين جا لازم است درباره ي فلسفه ي تغيير قبله مطالبي را به اختصار يادآوري كنيم:



[ صفحه 185]



يكي از دلايل تغيير قبله، آزمايش مسلمين بود كه خداوند مي خواست پيروان واقعي پيامبر صلي الله عليه و آله و آنها كه در برابر دستورات خدا و رسول او بهانه جويي كرده، تخلف مي ورزند مشخص شوند، چنانكه در قرآن كريم فرمود: «و ما جعلنا القبلة...» - و ما آن قبله اي را كه قبلا بر آن بودي، تنها براي اين قرار داديم كه افرادي كه از پيامبر پيروي مي كنند، از آنها كه به جاهليت بازمي گردند، مشخص شوند. و مسلما اين حكم، جز بر كساني كه خداوند آنها را هدايت كرده، دشوار بود. - [714] از اين آيه ي شريفه به روشني به دست مي آيد كه گروهي از مردم حاضر نبودند به آساني تسليم فرمان حق شوند و كعبه را به عنوان قبله قبول كنند.

اما در مقابل آنان گروهي ديگر بودند كه با جان و دل دستور الهي را اجرا كردند؛ تا جايي كه وقتي خبر حادثه ي تغيير قبله به گوش مردم رسيد [715] كساني كه در مسجد مدينه بودند و نماز عصر مي خواندند روي به جانب كعبه گردانيدند و به آن سمت نماز خواندند. [716] .

دليل ديگر، مطلبي است كه در يكي از بيانات امام صادق عليه السلام آمده است؛ وقتي كه جابر بن حيان از آن حضرت پرسيد: فلسفه ي اين كه خداوند در ابتدا دستور داد پيروان اسلام به سوي بيت المقدس و سپس به سوي كعبه نماز بگزارند، چيست؟ امام صادق عليه السلام فرمود: هنگامي كه پيامبر اسلام رسالت خود را آغاز كرد، مسلمين تعدادي اندك و ناتوان بودند و پيروان مكتب يهود و مسيح، اكثريت داشتند و نيرومند بودند... «مخالفت كردن با آنان در موضوع قبله قطعا خشم آنان را برمي انگيخت، بنابراين» خداوند به مسلمين دستور داد كه به سوي بيت المقدس نماز بخوانند تا يهوديان و مسيحيان كه هر دو براي بيت المقدس احترام فراوان



[ صفحه 186]



قايلند، مسلمين را با نظر كينه ننگرند و آنان را دشمن خود نخوانند و در صدد محوشان برنيايند. [717] اما هنگامي كه تعداد پيروان اسلام فزوني يافت و مسلمين نيرومند شدند و به رهبري رسول خدا صلي الله عليه و آله داراي حكومت مستقل شدند، خداوند آنان را در مسأله ي قبله استقلال عطا كرد و از آن پس اگر دشمن، مخالفتي هم مي كرد اثر چنداني نداشت.

سومين دليل از دلايل تغيير قبله، سرزنش يهود و دشمنان پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله بود كه آن حضرت را رنج مي داد «آنان مي گفتند: اگر قبله ي ما را قبول داري و به سوي آن نماز مي خواني، چرا دين ما را قبول نداري؟» [718] اين بود كه خداوند فرمان داد مسلمين به طرف كعبه نماز بخوانند و اين مطلب در اوايل همين نكته گذشت.

581. نماز وسيله ي آبادي مساجد و زينت شهر است. [719] رسول اكرم صلي الله عليه و آله

582. امام خميني رحمه الله هميشه هنگام نماز از عطر و بوي خوش استفاده مي كردند و شايد بدون بوي خوش به نماز نايستاده باشند، حتي در نجف هم كه نماز شب را در پشت بام منزل مي خواندند شيشه ي عطري همراه خود مي بردند. [720] .

583. از كتاب «فقه الرضا» عليه السلام نقل شده است كه: «چون خواستي به نماز بايستي با حالت كسالت، خواب آلودگي، شتاب و لهو و بازي مايست؛ بلكه با آرامش و وقار نماز را بجاي آور. و بر تو باد كه (در نماز) خاشع و خاضع باشي و براي خدا تواضع كني و خشوع و خوف را بر خود هموار سازي در آن حال كه بين بيم و اميد ايستاده باشي و پيوسته نگران و محترز باشي. پس بسان بنده اي گريخته و گنهكار كه (بازگشته) در محضر مولايش ايستاده، در پيشگاه خدا بايست؛ پاهاي



[ صفحه 187]



خود را كنار هم نه و قامتت را راست نگه دار و به راست و چپ روي مگردان و چنين بدان كه گويي خدا را مي بيني؛ كه اگر تو او را نمي بيني او تو را مي بيند.» [721] .

584. امام حسين عليه السلام در روز عاشورا هنگام آخرين وداع با اهل بيت عليهم السلام خطاب به خواهرش زينب عليهاالسلام فرمود: خواهرم! مرا در نماز نافله ي شب فراموش مكن. [722] .

585. «يتساءلون عن المجرمين ما سلككم في سقر قالوا لم نك من المصلين.» [723] .

(اهل بهشت) سؤال مي كنند از مجرمان: چه چيز شما را به دوزخ وارد ساخت؟ مي گويند: «ما از نمازگزاران نبوديم» قرآن كريم

586. از علي عليه السلام روايت شده است: وقتي كه «بسم الله الرحمن الرحيم» بر پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله نازل شد، آن حضرت فرمود: اولين بار كه اين آيه بر حضرت آدم نازل شد فرمود: «تا زماني كه فرزندان من اين آيه را قرائت كنند از عذاب (الهي) در امان خواهند بود.» [724] .

587. شخصي از علي عليه السلام پرسيد: مقصود از راست نگاه داشتن گردن در ركوع چيست؟ فرمود: يعني (خدايا!) به فرمان توام گرچه به تيغم بر زني گردن.



گر تيغ بارد از كوي آن ماه

گردن نهاديم الحكم لله [725] .



588. مسلماني كه به زنجيرهاي گناه بسته باشد و بخواهد نماز بخواند و به معراج برود و روحش را به پرواز درآورد، مانند پرنده اي است كه زنجير به پايش بسته است و قدرت پرواز ندارد؛ انسان بايد اين زنجيرهاي گناه را باز كند و هر چه



[ صفحه 188]



زنجيرها سنگين تر باشد خلود الي الارض - و زمين گير شدن - بدتر خواهد بود. [726] .

589. نماز مهريه ي حورالعين است. [727] رسول اكرم صلي الله عليه و آله

590. «و اذا كنت فيهم فأقمت لهم الصلوة فلتقم طائفة منهم معك وليأخذوا أسلحتهم....» [728] .

خداي متعال خطاب به رسول گرامي اسلام صلي الله عليه و آله فرمود:

«و هنگامي كه در ميان آنها باشي و (در ميدان جنگ) براي آنها نماز را بر پا كني، بايد دسته اي از آنها با تو (به نماز) برخيزند و سلاحهايشان را با خود برگيرند؛ و هنگامي كه سجده كردند (و نماز را به پايان رساندند)، بايد به پشت سر شما (به ميدان نبرد) بروند و آن دسته ي ديگر كه نماز نخوانده اند (و مشغول پيكار بوده اند)، بيايند و با تو نماز بخوانند؛ آنها بايد وسايل دفاعي و سلاحهايشان را (در حال نماز) با خود حمل كنند؛ (زيرا) كافران آرزو دارند كه شما از سلاحها و متاعهاي خود غافل شويد و يك باره به شما هجوم آورند. و اگر از باران ناراحتيد و يا بيمار (و مجروح) هستيد، مانعي ندارد كه سلاحهاي خود را بر زمين بگذاريد؛ ولي وسايل دفاعي (مانند زره و خود) را با خود برداريد! خداوند، عذاب خوار كننده اي براي كافران فراهم ساخته است.»

اين آيه ي شريفه درباره ي «نماز خوف» است كه در ميدان نبرد آن هم به صورت جماعت برگزار مي گردد، اهميت نماز و اقامه ي آن با جماعت تا آن جاست كه مسلمانان در سخت ترين شرايط جنگ نيز نبايد از آن غفلت كنند. درباره ي شأن نزول اين آيه مي خوانيم:

«هنگامي كه پيامبر صلي الله عليه و آله با عده اي از مسلمانان به عزم «مكه» وارد سرزمين «حديبيه» شدند و خبر به گوش قريش رسيد، خالد بن وليد به سرپرستي يك گروه دويست نفري براي جلوگيري از پيشروي مسلمانان به سوي مكه، در كوههاي نزديك مكه مستقر شد، هنگام ظهر «بلال» اذان گفت و پيامبر صلي الله عليه و آله نماز ظهر را به



[ صفحه 189]



جماعت برگزار كرد.

خالد از مشاهده ي اين صحنه در فكر فرورفت و به افراد خود گفت: در موقع نماز عصر كه در نظر آنها بسيار پر ارزش است و حتي از نور چشمان خود آن را گرامي تر مي دارند بايد از فرصت استفاده كرد و با يك حمله ي برق آسا كار مسلمانان را در حال نماز يكسره كرد.

در اين هنگام اين آيه نازل شد و دستور نماز خوف را كه از هر حمله ي غافلگيرانه اي جلوگيري مي كند به مسلمانان داد و اين خود يكي از نكات اعجاز قرآن است كه قبل از اقدام دشمن، نقشه هاي آنها را نقش بر آب مي كرد. گفته مي شود خالد بن وليد با مشاهده ي اين صحنه ايمان آورد و مسلمان شد» [729] .

گفتني است كه: دستور خواندن نماز خوف اين است كه نمازهاي چهار ركعتي به دو ركعت تبديل مي شود، نمازگزاران در ميدان نبرد به دو گروه تقسيم مي شوند گروه اول، يك ركعت را با امام مي خوانند و امام پس از اتمام يك ركعت، توقف مي كند و آن گروه، ركعت دوم را به تنهايي انجام مي دهند و به جبهه ي جنگ بازمي گردند، سپس گروه دوم جاي آن ها را مي گيرند و يك ركعت از نماز خود را با امام و ركعت دوم را فرادي مي خوانند. [730] .

591. يكي از اسامي نماز كه در قرآن كريم ذكر شده است «ايمان» است. مي دانيم كه پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله تا زماني كه در مكه ي مكرمه حضور داشت به طرف بيت المقدس نماز مي خواند و مدت هفده ماه نيز در مدينه ي منوره به آن سوي نماز مي گزارد، پس از آن فرمان تغيير قبله صادر شد و رسول خدا صلي الله عليه و آله هنگام نماز به سمت كعبه مي ايستاد. [731] .

بعد از ماجراي تغيير قبله در ذهن جمعي از مسلمين اين سؤال مطرح بود كه



[ صفحه 190]



حكم نمازهايي كه تاكنون به سوي بيت المقدس خوانده ايم چيست، صحيح است يا خير؟

برخي از آنان اين مسأله را با پيامبر صلي الله عليه و آله در ميان گذاشتند و از آن حضرت پرسيدند. [732] خداي متعال پاسخ اين سؤال را در قرآن كريم بيان فرمود: (اين را نيز بدانيد كه نمازهاي شما در برابر قبله ي سابق، صحيح بوده است) و خدا هرگز ايمان [: نماز] شما را ضايع نمي گرداند؛ زيرا خداوند، نسبت به مردم، رحيم و مهربان است. «و ما كان الله ليضيع ايمانكم ان الله بالناس لرءوف رحيم» [733] .

امام صادق عليه السلام فرمود: نماز در اين آيه ي شريفه «ايمان» ناميده شده است. [734] .

و چه زيباست اين نام، براي نماز. نمازي كه خود جزيي از ايمان است، ستون دين و پرچم آن است؛ و گفتني است كه «ايمان» به معناي «تسليم توأم با اطمينان خاطر» است [735] و زيباتر آن است كه نماز، با اين معنا همراه باشد. يعني نمازي باشد همراه با تسليم در برابر فرمان حق، تسليمي توأم با اطمينان خاطر و آرامش جان و تن كه «ألا بذكر الله تطمئن القلوب» [736] دل آرام گيرد به ياد خدا.

592. دو تن از كودكان، «مسلم بن عقيل عليه السلام» كه در لشكر امام حسين عليه السلام حضور داشتند پس از شهادت آن حضرت به اسارت دشمن در آمدند و به زندان افتادند؛ پس از رهايي از زندان و اسارت مجدد آن گاه كه جلاد خواست سر از بدنشان جدا سازد فرصتي خواستند تا در آخرين لحظات عمر چند ركعت نماز بخوانند. اين فرصت به آنان داده شد و به نماز و مناجات پرداختند و لحظاتي بعد، خونين بال به سوي ابديت پرواز كردند. [737] .



[ صفحه 191]



593. هر كه دو ركعت نماز بخواند و در آن چيزي از امور دنيا به خاطر خود نگذراند، همه ي گناهان او آمرزيده شود. [738] پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله

594. امام باقر عليه السلام فرمود: كسي كه همسايه مسجد است و در نماز جماعت حاضر نمي شود نمازش كامل نيست مگر آن كه مريض باشد يا عذر موجه ديگري داشته باشد. [739] .

595. «مفضل» مي گويد: به امام صادق عليه السلام عرض كردم: فدايت شوم؛ من گاهي به خواندن نماز شب موفق نمي شوم، آيا اجازه مي فرماييد پس از خواندن نماز صبح پيش از آن كه آفتاب طلوع كند قضاي نماز شب را بخوانم؟ فرمود: آري؛ اما اهل خانه ات را از اين كار با خبر مكن زيرا آنان هم از تو ياد مي گيرند و اين كار را سنت قرار مي دهند. [740] .

596. خداي متعال در سوره ي «طه» فرمود: «نماز را براي ياد من به پادار» - أقم الصلوة لذكري [741] - و در سوره ي «رعد» فرمود: «ذكر خدا مايه ي اطمينان و آرامش دلهاست» - ألا بذكر الله تطمئن القلوب [742] .

و در سوره ي «فجر» فرمود: «تو اي روح آرام يافته به سوي پروردگارت بازگرد، در حالي كه هم تو از او خشنودي و هم او از تو خشنود است، پس در سلك بندگانم در آي و در بهشتم وارد شو!» - يا أيتها النفس المطمئنة ارجعي الي ربك... - [743] .

از قرار دادن اين آيات در كنار هم به خوبي مي فهميم كه: نماز انسان را به ياد خدا مي اندازد و ياد خدا نفس مطمئنه و روح آرام به او مي دهد و روح آرام و نفس



[ صفحه 192]



مطمئنه، او را به مقام بندگان خاص و بهشت جاودان مي رساند. [744] .

597. در قرآن كريم مي خوانيم: «و لله المشرق و المغرب فأينما تولوا فثم وجه الله ان الله واسع عليم.» - مشرق و مغرب، از آن خداست و به هر سو رو كنيد، خدا آن جاست، خداوند بي نياز و داناست. - [745] .

امام باقر عليه السلام در تفسير اين آيه ي شريفه فرمود: خداي تعالي اين آيه را در خصوص نمازهاي مستحبي نازل كرد، چون نمازهاي مستحبي حتما لازم نيست به سوي كعبه خوانده شود، مي فرمايد: به هر طرف كه بخواني رو به خدا خوانده اي، چنانكه رسول خدا صلي الله عليه و آله وقتي به طرف خيبر حركت كرد، در حاليكه بر مركب سوار بود، نماز مستحب مي خواند، مركبش به هر طرف مي رفت، آن حضرت با چشم به سوي كعبه اشاره مي فرمود و همچنين وقتي از سفر مكه به مدينه برمي گشت و كعبه پشت سرش قرار گرفته بود. [746] .

598. امام صادق عليه السلام فرمود: هرگاه بنده اي به سجده رود و به مقداري كه يك نفسش تمام شود بگويد: «يا رب»، خداوند مي فرمايد: «لبيك»، چه حاجتي داري؟ [747] .

599. هر كه ركوع نمازش را كامل بجا آورد از وحشت قبر در امان خواهد بود. [748] امام باقر عليه السلام

600. رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: خداوند نماز جمعه را بر شما واجب كرده است. هر كس آن را در زمان حيات من يا پس از وفاتم از روي انكار يا سبك شمردن ترك



[ صفحه 193]



كند، خداوند (حال) او را پريشان مي كند و به كارش بركت نمي دهد و بدانيد كه نماز و زكات و حج و ديگر اعمال نيكش قبول نخواهد شد تا از اين كار (ناپسندش) توبه كند. [749] .

601. روايت شده است: كسي كه نماز عصرش را ضايع كند در قيامت مال و ثروت (و پاداشي) ندارد و مهمان خانواده و بستگانش خواهد بود (و در اصطلاح ما كلاش بهشت است) پرسيدند: ضايع كردن نماز چيست؟ فرمود: آن را تا آخر وقت تأخير انداختن. [750] .

602. اگر روزه و تحمل گرسنگي مايه ي نشاط روح است، نماز هم وسيله ي پرواز روح است. اگر روزه وسيله ي كنترل هواي نفس است و آن را از سركشي بازمي دارد، نماز هم روح خضوع و خشوع را در نمازگزار ايجاد مي كند و نفس طغيانگر او را رام مي سازد.

اگر روزه دار بايد نيت كند و از خوردن و آشاميدن خودداري نمايد، نمازگزار هم بايد براي نماز نيت كند و خوردن و آشاميدن بر او حرام است.

اگر تشنگي و گرسنگي روزه، انسان را به ياد محرومين و مستمندان مي اندازد، يكي از دلايل برپايي نماز (جماعت) هم اين است كه نمازگزاران از حال بيچارگان با خبر شوند و از آنان دستگيري كنند.

اگر روزه، همراه با غيبت و چشم چراني و خوردن مال حرام بي ثمر است؛ نماز هم بايد همراه با ترك اين گناهان باشد، و گرنه نماز نيست. [751] .

603. يكي از رزمندگان مي گويد: در عمليات والفجر هشت پاهايم تركش خورده بود، مرا همراه يكي از مجروحين ديگر در آمبولانس گذاشته و پشت جبهه



[ صفحه 194]



آوردند، وقت نماز صبح بود و هنوز نخوابيده بوديم. آن برادر مجروح كه حالش از من سخت تر بود، تركش به شكمش خورده و دل و روده اش بيرون ريخته بود اما در همان حال نماز را فراموش نكرده بود. به راننده ي آمبولانس گفتيم و او آمبولانس را متوقف كرد، چون ما نمي توانستيم حركتي بكنيم، راننده برايمان تيمم گرفت، بعد مهر را به نوبت روي پيشانيمان گرفت و در همان حالت خوابيده و جراحت ديده نماز صبحمان را خوانديم. [752] .

604. الهي! از سجده كردن شرمسارم و از سر از سجده برداشتن شرمسارتر. [753] آيت الله حسن زاده آملي

605. پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: هيچ يك از مردم نمي خوابد مگر اين كه فرشته اي بر او نگهبان است و هر شب دو بار او را از خواب بيدار مي كند و مي گويد: اي بنده ي خدا! برخيز براي ياد خدا (و مناجات و نماز شب) مرحوم ميرزا جواد آقا ملكي تبريزي، ذيل اين روايت مي نويسد: اين اخبار را انكار نكن، من خدا را شاهد مي گيرم كه از شب زنده داران و متهجدين، كسي را مي شناسم كه صداي فرشته اي كه او را در هنگام سحر بيدار مي كند مي شنود كه به او به لفظ آقا خطاب مي كند و او براي ذكر خدا و نماز شب برمي خيزد. [754] .

«تصور مي شود اين شخص كه براي اقامه ي نماز شب با صداي فرشته بيدار مي شود خود ميرزا جواد آقاست كه براي پرهيز از خودستايي اين حقيقت را به اين عبارت بيان كرده است. او جز خدا و خواست او هوايي در سر نداشت و به چيز ديگري نمي انديشيد.» [755] .



[ صفحه 195]



606. بزرگي گفت: نماز، معراج عارفان و وسيله ي (نجات) گنهكاران و بستان زاهدان است و در يك صد و دو جاي قرآن ذكر آن آمده است. [756] .

607. «اذ قالت امرأة عمران رب اني نذرت لك ما في بطني محررا فتقبل مني انك أنت السميع العليم.» [757] (به ياد آوريد) هنگامي را كه همسر «عمران» گفت: «خداوندا! آنچه را در رحم دارم، براي تو نذر كردم، كه «محرر» (و آزاد، براي خدمت مسجد و خانه ي تو) باشد. از من بپذير، كه تو شنوا و دانايي.» قرآن كريم

608. مساجد كه زماني ابراهيم و اسماعيل [758] و زكريا عليهم السلام خادمش بودند و مادر مريم نذر مي كند كه فرزندش خادم مسجد باشد [759] ، مي رسد به جايي كه خادمانش غالبا افرادي از كار افتاده و پيرو مريض و فقير و بي سواد و گاه بد اخلاقند! راستي چرا غبار روبي حرم امام رضا عليه السلام افتخار است اما غبار روبي مسجد و خانه ي خدا هيچ؟! [760] .

609. روايت شده است كه: امام موسي بن جعفر عليهماالسلام در ايامي كه در بصره زنداني بود، از ابتداي صبح سر به سجده مي گذاشت تا نماز ظهر و پس از نماز ظهر (و عصر) هم سجده مي كرد تا نماز مغرب و آن حضرت به درگاه خداوند عرض مي كرد: پروردگارا! بارها از تو مي خواستم براي عبادت تو فراغتي داشته باشم، اكنون تو را سپاس مي گويم كه چنين فرصتي را نصيبم فرمودي.» [761] .

و نيز در شرح حال آن حضرت آمده است: وقتي كه به نماز مي ايستاد اشك از ديدگان فرومي باريد، او عابد مقدس و يكتا پرستي بود كه شوق به خدا قلب وي را پر كرده بود و محبت خدا بر جانش سيطره داشت و محبوبترين چيزها در دنيا براي او ذكر خدا و عبادت بود.



[ صفحه 196]



گويند كه: هارون الرشيد بر زندان امام اشراف داشت و همواره او را در حال سجده مي ديد و چون ابتدا از ماجرا خبر نداشت از ربيع (زندانبان) پرسيد اين جامه اي كه هر روز آن را در اين مكان مي بينم چيست؟ ربيع پاسخ داد: آنچه مي بيني لباس نيست، موسي بن جعفر عليه السلام است كه هر روز سجده اي طولاني از طلوع خورشيد تا هنگام ظهر دارد. [762] .

610. اساس نماز بر «تسبيح» و «تنزيه» ذات حق شروع مي شود و به آن نيز ختم مي گردد؛ زيرا گذشته از تسبيحهاي فراوان كه در ركوع و سجود و ركعتهاي سوم و چهارم، ادا مي شود، بيشترين ذكري كه به عنوان افتتاح و به عنوان مقارن و همراه و سپس به عنوان تعقيب نماز، گفته مي شود همان «تكبير» است. و «تكبير» گرچه نشانه ي «جمال» حق است، ولي «جلال» الهي در آن مستتر است؛ زيرا خود «تكبير» عين «تنزيه» است؛ چون معناي الله اكبر اين نيست كه خداوند بزرگتر از اشياء ديگر است، بلكه معنايش اين است كه خداوند بزرگتر از توصيف است، گرچه به وصف كبريايي مطلق باشد. و اين بزرگداشت از «توصيف» همان تنزيهي است كه از آيه ي «سبحان ربك رب العزة عما يصفون» [763] استفاده مي شود.

و چون از اذان و اقامه و تكبيرهاي هفت گانه ي افتتاحي گرفته تا تكبيرهاي سه گانه ي تعقيب نماز خداوند تنزيه مي شود، لذا نماز به نوبه ي خود «تسبيح» خواهد بود؛ و از اين جهت از آيه ي «و اذكر ربك كثيرا و سبح بالعشي و الابكار» [764] و آيه ي «فسبحان الله حين تمسون و حين تصبحون» [765] دستور به نماز استفاده شده است، كه منظور از «تسبيح»



[ صفحه 197]



در بامداد و شامگاه همان نماز است، نه ذكر مطلق. و اگر به مخلصين (به فتح) اجازه ي توصيف حق داده شد، براي آن است كه آن ذوات مقدسه در اثر نيل به مقام «فنا» از خود سخن نمي گويند، بلكه با لسان حق توصيف مي نمايند (در قرب نوافل) و حق به زبان آنها سخن مي گويد (در قرب فرايض) [766] .

611. امام باقر عليه السلام فرمود: خداوند حضرت نوح عليه السلام را به نماز و امر به معروف و نهي از منكر و رعايت حلال و حرام دعوت كرد. [767] .

612. بر شما باد به نماز شب، كه آن روش صالحان پيش از شما و وسيله ي نزديك شدن به خداوند و مانع گناهان (آينده) و كفاره ي گناهان (گذشته) و دور كننده ي دردها از بدن مي باشد. [768] رسول اكرم صلي الله عليه و آله

613. پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: زماني كه مؤذن مي گويد: «اشهد ان لا اله الا الله» هفتاد هزار فرشته بر او درود مي فرستند و برايش طلب آمرزش مي كنند. [769] .

614. رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: هنگام نماز مغرب همان وقتي است كه خداوند توبه ي آدم را پذيرفت و چون خواست كه امت من هم در آن وقت در پيشگاه او حاضر شده و از گناهان خود توبه كنند نماز مغرب را بر آنان واجب كرد. [770] .

615. امام هشتم عليه السلام فرمود: به خدا سوگند؛ تجديد وضو براي نماز عشا گناهان را از بين مي برد. [771] .

616. كمال مطلق، كه وصول به فناء الله و اتصال به بحر غير متناهي وجوبي



[ صفحه 198]



است و شهود جمال ازل و استغراق در درياي نور مطلق است، در نماز حاصل شود؛ و راحتي مطلق و استراحت تام و طمأنينه ي كامله نيز در آن پيدا شود؛ و دو ركن سعادت حاصل آيد. پس، نماز فلاح مطلق است و آن خير الاعمال است. و سالك بايد اين لطيفه ي الهيه را با تكرار و تذكر تام به قلب بفهماند و فطرت را بيدار كند؛ و پس از ورود به قلب، فطرت از جهت كمال و سعادت طلبي به آن اهميت دهد و از آن محافظت و مراقبت نمايد. [772] امام خميني رحمه الله

617. درباره ي «علي بن مهزيار» نقل شده است كه: چون آفتاب طلوع مي كرد به سجده مي رفت و سر برنمي داشت تا براي هزار نفر از برادران خود دعا مي كرد مثل آنچه براي خود دعا مي كرد و پيشاني او از بسياري سجده مانند زانوي شتر پينه بسته بود. [773] .

618. (حضرت ابراهيم عليه السلام به درگاه خداوند عرض كرد:) «رب اجعلني مقيم الصلوة و من ذريتي ربنا و تقبل دعاء.» [774] پروردگارا! مرا برپا كننده ي نماز قرار ده و از فرزندانم (نيز چنين فرما) پروردگارا!: دعاي مرا بپذير. قرآن كريم

619. «اباصلت» مي گويد: براي ديدار و زيارت حضرت رضا عليه السلام به «سرخس» [775] رفتم، چون به در خانه اي كه آن حضرت در آن جا زنداني بود رسيدم و از زندانبان اجازه ي ملاقات خواستم، گفت: ملاقات با او براي تو ميسر نيست. پرسيدم: چرا؟ گفت: زيرا حضرت رضا عليه السلام چه بسا در شبانه روز هزار ركعت نماز مي خواند. فقط ساعتي در آغاز روز و ساعتي قبل از ظهر و ساعتي نزديك غروب، دست از نماز برمي دارد و در محل نمازش مي نشيند و با خداوند مناجات مي كند. [776] .



[ صفحه 199]



620. درباره ي امام موسي بن جعفر عليهماالسلام نقل شده است كه: آن حضرت در حال سجده از دنيا رفت. [777] .

621. «فنادته الملائكة و هو قائم يصلي في المحراب أن الله يبشرك بيحيي.» [778] و هنگامي كه او (: زكريا) در محراب ايستاده، مشغول نيايش بود؛ فرشتگان او را صدا زدند كه: «خدا تو را به «يحيي» بشارت مي دهد.» قرآن كريم

622. امام صادق عليه السلام فرمود: هرگاه در كار نماز كوتاهي كردي و از آن بازماندي (هر چه زودتر) به آن رو كن، زيرا اگر تو به سوي نماز بروي خداوند به تو رو خواهد كرد (و تو را مورد لطف و عنايت خويش قرار خواهد داد) و اگر از نماز دوري كني خداوند از تو دوري خواهد كرد. [779] .

623. روز جمعه 20 شهريور 1360 (ش) وقتي كه آيت الله مدني (امام جمعه ي تبريز) نماز جمعه را به پايان برد، مثل هميشه بين نماز جمعه و عصر به عبادت مشغول شد در اين هنگام از صف سوم نماز، منافقي از نسل خوارج به سوي ايشان هجوم برد و لحظه اي بعد با صداي انفجار بمب، محراب عبادت غرق خون شد و امام جمعه بر سجاده ي خونين غلتيد و محاسن سفيدش به خون سرش خضاب شد و مرغ روحش به ملكوت اعلا پر كشيد.

استاد شهريار كه خود در اين حادثه بسيار گريست در رثاي شهيدان چنين سرود:



خلوتي با ملك العرشم بود

جستم احوال شهيدان در خواب



خود صداي مدني بود كه گفت

شهريارا ولهم حسن مئاب [780] .



624. نماز، اگر چه يك دستور مهم عبادي است، اما با بسياري از دستورات و



[ صفحه 200]



مسائل اخلاقي، سياسي، اجتماعي و اقتصادي اسلام، ارتباطي تنگاتنگ و پيوندي مستحكم دارد، به گونه اي كه اگر درسها و پيامهاي عقيدتي، اخلاقي، اجتماعي و... را از نماز حذف كنيم، ديگر چيزي از حقيقت نماز باقي نمي ماند، زيرا در اين صورت، روح و معناي نماز را از آن جدا كرده ايم.

از ارتباط و پيوند نماز با برخي از دستورات ديگر اسلام، در چند نكته ي اين كتاب مطالبي ذكر نموده ايم. در اين نكته مطلبي را درباره ي نماز و خمس ياد آور مي شويم:

يكي از دستورات اسلام مسأله ي «خمس» است. پيروان قرآن طبق دستور خداوند [781] وظيفه دارند يك پنجم از منافع و درآمدهاي مالي خود را به افرادي كه در كتابهاي فقهي و رساله ي عمليه بيان شده است بپردازند و اهميت اين مسأله تا جايي است كه اگر كسي خمس مالش را نپردازد و با عين پولي كه به آن خمس تعلق گرفته است خانه اي بخرد و در آن نماز بخواند، نمازش باطل است و حق تصرف در آن خانه را هم ندارد. نيز اگر با چنين پولي لباس بخرد، نماز خواندن در آن لباس نيز باطل است. [782] .

625. امام حسن مجتبي عليه السلام براي اقامه ي نماز بهترين لباسهايش را مي پوشيد. از او پرسيدند: چرا؟ فرمود: خداوند زيباست و زيبايي را دوست دارد و در قرآنش فرموده است: «خذوا زينتكم عند كل مسجد» [783] - زينت خود را به هنگام رفتن به مسجد، با خود برداريد. - [784] .

و نيز درباره ي آن حضرت مي خوانيم: وقتي كه به نماز مي ايستاد و در پيشگاه خداي متعال قرار مي گرفت، مضطرب مي شد و شانه هاي مباركش مي لرزيد و هرگاه



[ صفحه 201]



به ياد بهشت و دوزخ مي افتاد، اضطرابي همچون اضطراب مار گزيده به او دست مي داد و از خداوند بهشت را درخواست مي كرد و از آتش دوزخ به او پناه مي برد. [785] .

626. يكي از مسلمين با شتاب به سوي مسجد پيامبر صلي الله عليه و آله آمد تا در نماز جماعت آن حضرت شركت كند. وقتي كه به در مسجد رسيد، ديد كه مردم از مسجد بيرون مي آيند، از يكي پرسيد: چرا از مسجد بيرون مي آييد؟ او گفت: نماز جماعت تمام شد، به كجا مي روي؟

آن مرد عقب مانده، از اعماق قلب، آهي كشيد و افسوس خورد كه چرا موفق به درك جماعت نشده است. مردي از مسلمين به او گفت: تو، آن آه سوزان را به من ببخش و من نماز جماعتم را به تو مي بخشم.

عقب مانده گفت: بسيار خوب، من آه خودم را به تو دادم و تو نمازت را به من بده. اين را گفت و به مسجد رفت. همان شب در عالم خواب ديد كه هاتفي به او گفت: خوشا به حالت روحاني تو، كه آه سوزان و آب حيات و شفا يافتي و سپس به خاطر گذشت از مقام روحاني آن آه، در مقابل نماز شخص ديگر، نماز همه ي آنها كه در مسجد بودند قبول درگاه خدا شد.



شب به خواب اندر بگفتش هاتفي

كه خريدي آب حيوان و شفي



حرمت اين اختيار و اين دخول

شد نماز جمله ي خلقان قبول [786] .



627. جايگاه نماز نسبت به دين همچون جايگاه سر نسبت به بدن است. [787] پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله

628. هرگاه صداي اذان براي اقامه ي نماز بلند شد، اول كسي باشيد كه (از خانه) خارج مي شويد (و به سوي نماز جماعت مي رويد) [788] رسول اكرم صلي الله عليه و آله



[ صفحه 202]



629. رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: هر چيزي را آفتي است و آفت دين ترك نماز است. [789] .

630. امام صادق عليه السلام فرمود: هر كه قرآن سخنش و مسجد خانه اش باشد، خداوند در بهشت خانه اي برايش بنا خواهد كرد. [790] .

631. لقمان عليه السلام به فرزندش فرمود: (پسرم!) نماز را به جماعت بخوان، گرچه روي نيزه باشد. [791] امام صادق عليه السلام

632. «در آثار بيارند كه علي عليه السلام در بعضي از آن حربهاي وي تيري به وي رسيد چنانكه پيكان اندر استخوان وي بماند، جهد بسيار كردند جدا نشد، گفتند تا گوشت و پوست برندارند و استخوان نشكنند، اين پيكان جدا نشود، بزرگان و فرزندان وي گفتند اگر چنين است صبر بايد كرد تا در نماز شود، كه ما وي را اندر ورد نماز چنان همي بينيم كه گويي وي را از اين جهان خبر نيست. صبر كردند تا از فرائض و سنن فارغ شد و به نوافل و فضائل نماز ابتدا كرد، مرد معالج آمد و گوشت برگرفت و استخوان وي بشكست و پيكان بيرون گرفت و علي اندر نماز بر حال خود بود. چون سلام نماز بازداد گفت: درد من آسانتر است.

گفتند: چنين حالي بر تو رفت و تو را خبر نبود. گفت: اندر آن ساعت كه من به مناجات الله باشم اگر جهان زير و زبر شود يا تيغ و سنان در من مي زنند مرا از لذت مناجات الله از درد تن خبر نبود. و اين بس عجيب نيست كه تنزيل مجيد خبر مي دهد از زنان مصر كه چون زليخا را به دوستي يوسف ملامت كردند زليخا خواست كه ملامت را برايشان غرامت كند ايشان را بخواند و جايگاهي ساخت و ايشان را به ترتيب بنشاند و هر يكي را كاردي به دست راست و ترنجي به دست چپ داد، چنانكه گفت (جل و علا): «و آتت كل واحدة منهن سكينا» [792] چون آرام گرفتند،



[ صفحه 203]



يوسف را آراسته آورد و او را گفت بر ايشان بگذر «اخرج عليهن» - برون شو بر ايشان - چون زنان مصر يوسف را با آن جمال و كمال بديدند در چشم ايشان بزرگ آمد «فلما رأينه أكبرنه» [793] همه دستها ببريدند و از مشاهده ي جمال و مراقبت كمال يوسف از دست بريدن خود خبر نداشتند.

پس به حقيقت دانيم كه مشاهده ي دل و سر جان علي عليه السلام مر جلال و جمال و عزت و هيبت الله را بيش از مشاهده ي زنان بيگانه بود مر يوسف مخلوق را.

پس ايشان چنين بي خود شدند و از درد خود خبر نداشتند اگر علي عليه السلام چنان گردد كه گوشت و پوست وي ببرند و از درد آن خبر ندارد عجب نباشد و غريب نبود.» [794] .

633. «يا أيها الذين ءامنوا استعينوا بالصبر و الصلوة ان الله مع الصابرين.» [795] .

اي افرادي كه ايمان آورده ايد! از صبر (و استقامت) و نماز، كمك بگيريد (زيرا) خداوند با صابران است. قرآن كريم

634. روايت شده است كه: هيچ كاري نزد شيطان از سجده كردن سخت تر نيست، هنگامي كه نمازگزار سجده مي كند، شيطان از شدت مصيبت مي نالد و خاك بر سر مي كند و مي گريد و مي گويد: من مأمور به سجده شدم و انجام ندادم و ملعون روزگار شدم و اكنون فرزند آدم سجده كرد و رستگار گرديد. [796] .

635. سيد بن طاووس در كتاب «جمال الاسبوع» از امام معصوم عليهم السلام روايت كرده است كه: هر كس ثواب نماز خود را به رسول خدا صلي الله عليه و آله و علي عليه السلام و اوصياي پس از آن حضرت هديه كند، خداوند ثواب نمازش را آن قدر افزايش دهد كه از شمارش آن نفس قطع مي گردد و پيش از آن كه روح از بدنش جدا شود به او گفته مي شود: هديه ي تو به ما رسيد و امروز روز پاداش و تلافي (نيكيهاي) توست. دلت



[ صفحه 204]



خوش و چشمت روشن باد به آنچه خداوند برايت مهيا فرموده است و گوارايت باد به آنچه كه رسيدي.

راوي مي گويد: (به امام عليه السلام) عرض كردم: چگونه نمازش را هديه نمايد و چه بگويد؟ فرمود: نيت كند ثواب نمازش را براي رسول خدا صلي الله عليه و آله و.... [797] .

636. در كتاب «بدون دخترم هرگز» كه به وسيله ي دشمنان انقلاب اسلامي نوشته شده و بعدا به صورت فيلم درآمده است، دو موضوع، بيشتر مورد تهاجم واقع مي شود: يكي نقش زن و ارزشي كه زن در جمهوري اسلامي دارد و ديگر: مسأله ي نماز، چه نماز جماعت و چه نماز جمعه. [798] .

637. از اركان دين، پس از توحيد هيچ ركني شريفتر از نماز نيست، در قرآن كريم در چند مورد، از توحيد و نماز در كنار هم ياد شده است از جمله:

الف: «لا اله الا أنا فاعبدني.» [799] - معبودي جز من نيست! مرا بپرست. -

ب: «أقم الصلوة لذكري.» [800] - نماز را براي ياد من بپادار. -

ج: «أقيموا الصلوة و لا تكونوا من المشركين.» [801] - نماز را برپا داريد و از مشركان نباشيد -.

د: «... من ءامن بالله و اليوم الأخر و أقام الصلوة....» [802] -... كسي كه ايمان به خدا و روز قيامت آورده و نماز را برپا دارد... -.

ه: «و المؤمنون يؤمنون بما أنزل اليك و ما أنزل من قبلك و المقيمين الصلوة....» [803] .

- و مومنان (از امت اسلام.) به تمام آنچه بر تو نازل شده و آنچه پيش از تو نازل گرديده، ايمان مي آورند، (همچنين) نمازگزاران... - [804] .



[ صفحه 205]



638. عارف رباني مرحوم ملا حسينقلي همداني رحمه الله مي فرمود: كساني كه در مقامات دين به جايي رسيده اند، همه از شب خيزها بوده اند، از غير آنها ديده نشده است. [805] .

639. امام صادق عليه السلام فرمود: اگر بيم آن داري كه پايان شب برنخيزي يا سرما و مشكل ديگري مانع نماز شبت خواهد شد، نماز شب و «وتر» را در اول شب بخوان. [806] .

640. يك روز امام خميني رحمه الله فرمودند: بياييد و اين فرش را از اين جا جمع كنيد، چون روي اين فرش نقش و صورت حيوانات افتاده و نماز خواندن در اتاقي كه در آن تصويري از انسان يا حيوان باشد مكروه است. [807] .

641. رسول صلي الله عليه و آله گفت: «هر كه از يك نماز به عمد دست بداشت، كافر گشت» يعني نزديك گشت بدان كه اصل ايمان وي بخلل شود، چنانكه گويند: هر كه را اندر باديه به آب ضايع شد، هلاك شد. يعني نزديك رسيد به هلاكت و اندر خطر افتاد. [808] .

642. خداوند و فرشتگان درود مي فرستند بر كساني كه در صف اول نماز جماعت حاضر مي شوند. [809] پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله

643. از امام هفتم حضرت موسي بن جعفر عليهماالسلام پرسيدند: اگر شخصي گرفتار حيوان درنده اي شود و نتواند كوچكترين حركتي به خود دهد و وقت نماز هم تنگ باشد چه وظيفه اي دارد؟ فرمود: با همان وضعي كه دارد بايد نماز را (به هر صورتي



[ صفحه 206]



كه مي تواند) بخواند، گرچه پشت به قبله باشد. [810] .

644. «هراس ليف» مي گويد: من بسياري از كليساها و معبدها را ديده ام كه در آنها مساوات برقرار نيست. و طبيعتا معتقد بودم كه بايد همين تبعيض در معابد اسلامي هم حكم فرما باشد، ولي هنگامي كه در روز عيد فطر در مسجد «ووكنج» لندن ملاحظه كردم كه عالي ترين نوع مساوات در ميان مسلمانان وجود دارد سخت دستخوش حيرت گرديدم. ديدم نژادهاي مختلف و شخصيت هاي عالي و داني در كنار يكديگر قرار گرفته اند و برادرانه مشغول عبادت هستند. نظير آن را در مسجد «نوبيا» - از بلاد ممباسا - ديدم كه كارگران با سياستمداران دست مي دهند و تكلفات و تشريفات از ميان آنها برداشته شده است. هيچ كس در هيچ مقامي از ايستادن در كنار ديگران براي نماز، ناراحت نيست، صفها كاملا منظم و همه در يك رديف ايستاده اند، زيرا در آن جا امتيازي نيست و همه در پيشگاه خدا برابرند و هيچ كس را بر ديگري برتري نيست.

هنگامي كه پيشوا و امام مسجد مسلمانان به من گفت كه: به عقيده ي مسلمانان، همه ي انبيا بر حق بودند و كتابهاي آنان از جانب خداست، گمان كردم گوشم بد شنيده است، زيرا اين نخستين باري بود كه از يك رهبر ديني چنين سخني را مي شنيدم، از اين رو ديگر براي من شكي باقي نمانده است كه دين اسلام صلاحيت دارد كه دين جهاني شود. [811] .

645. درباره ي آيت الله سيد احمد كربلايي رحمه الله - از شاگردان ملا حسينقلي همداني رحمه الله - مي خوانيم كه عارف بزرگ، آقا علي قاضي فرمود: شبي از شبها را به مسجد سهله مي گذرانيدم، به نيمه شب يكي درآمد و به مقام ابراهيم عليه السلام مقام كرد و از پي فريضه ي صبح در سجده شد تا طلوع خورشيد، آن گاه برفتم و ديدم: «انسان



[ صفحه 207]



العين و عين الانسان و الانسان العين» آقاي سيد احمد بكاء است و از شدت گريه، خاك سجده گاه را گل كرده است.

علامه آقا بزرگ تهراني هم درباره ي مرحوم كربلايي مي فرمايد: به هنگام نماز بر وجود خود تسلطي نداشته و اشكهاي او همانند ابر بهاران فرومي باريد. او كثير البكاء بود... من چندين سال همسايه ي او بودم، در اين مدت كارهاي شگفتي از او ديدم... در نماز، به ويژه به هنگام نوافل ليليه، عنان اختيار از كف مي داد و از خود بي خود مي شد.

يكي ديگر از معاصرين ايشان مي گويد: يگانه كسي بود كه بصر او به بصيرت تبديل شده بود و پرده هاي ضخيم طبيعت را به واسطه ي كثرت عبادت و توغل در ادعيه و اوراد و مواظبت دايمي بر اداي نوافل از جلوي چشم خود برداشته بود و كسي را بدان مقام نديدم.

سيد السالكين آيت الله سيد احمد كربلايي سرانجام در يك نماز عشق - نماز عصر - به قرب حق نايل شد و به وصال جانان رسيد و مشاهد ابدي محبوب خويش گرديد. [812] .

646. رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: هر كه در حضور مردم نمازش را نيكو بخواند و در خلوت و تنهايي، آن را بد بجا آورد، اين اهانتي است كه به پروردگارش كرده است. [813] .

647. خير دنيا و آخرت در نماز است و شناختن مؤمن و كافر و مخلص و منافق به وسيله ي نماز انجام مي گيرد. [814] پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله

648. «از براي قرائت نماز مراتب و مقاماتي است (حسب مقامات اهل عبادت و سلوك):

اول، قرائت عامه است؛ كه اصل آن، تجويد و تصحيح صورت است؛ و كمال



[ صفحه 208]



آن، تفكر در معاني و مفاهيم عرفيه است.

دوم، قرائت خاصه است؛ و آن احضار حقايق لطايف كلام الهي است در قلب به قدر قوت برهان يا كمال عرفان؛ و كمال آن به وصول به بعض مراتب اسرار قرائت است.

سوم، قرائت اصحاب معرفت است؛ و آن ترجمان مشاهدات خويش است پس از معرفت به حقيقت كلام و كتاب الهي.

چهارم، قرائت اصحاب قلوب است؛ و آن ترجمان حالات قلبيه است پس از تحقق به بعض مراتب حقيقت قرآن.

پنجم، قرائت اصحاب ولايت است؛ و از براي آن به طريق اجمال سه مقام است: 1 - مقام ترجمان تجليات فعليه است بر قلب ولي. 2 - ترجمان تجليات اسمائيه است. 3 - ترجمان تجليات ذاتيه. و در اين سه مقام، قاري حمد و ثناي حق به لسان حق كند، زيرا كه نمونه ي قرب نوافل از مقام تجليات افعاليه شروع شود: «و الله يصير لسان العبد.» پس، سالك حمد حق به لسان حق كند؛ چنانكه در قرب فرايض حق تعالي حمد خود به لسان عبد كند «و العبد يصير لسان الله» خداوند زبان بنده مي شود و بنده زبان خدا مي شود «علي عين الله و يد الله و لسان الله تعالي» علي چشم خدا، دست خدا و زبان خداوند تعالي است.» [815] .

649. رسول گرامي اسلام صلي الله عليه و آله فرمود: كسي كه نماز واجب را از اول وقتش تأخير اندازد فرداي قيامت به شفاعت من نمي رسد. [816] .

650. دعا كليد رحمت و وضو كليد نماز و نماز كليد بهشت است. [817] پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله



[ صفحه 209]



651. شخص رسول اكرم و ائمه ي معصومين (صلوات الله عليهم) و تمام اصحاب و ياران آنان و همه ي مؤمنين و مسلمين بر فراز مناره ها و در مساجد و شهرها و روستاها، در طول تاريخ اسلام با گفتن اذان و اقامه، شهادت داده اند كه نماز بهترين عمل است «حي علي خير العمل» و هيچ كاري اين همه گواه و حلقوم و ناله و فرياد، براي بهترين بودنش به كار نرفته است و نيز همه گواهي داده اند كه نماز رستگاري است، «حي علي الفلاح». [818] .

652. پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: نماز نوري است از طرف خداوند (كه به بندگانش هديه شده است) و نيز فرمود: نماز نور مؤمن است. [819] .

653. امام دهم حضرت هادي عليه السلام هنگام شب به درگاه خدا روي مي آورد و شب را با حالت خشوع، به ركوع و سجود سپري مي كرد و بين پيشاني نوراني اش و زمين، جز سنگريزه و خاك حايلي وجود نداشت و پيوسته با خدايش در مناجات بود و عرض مي كرد: «الهي مسيي ء قد ورد و فقير قد قصد...» - پروردگارا! گنهكاري بر تو وارد شده و تهيدستي به تو روي آورده است؛ تلاشش را بي نتيجه مگردان و او را مورد عنايت و رحمت خويش قرار ده و از لغزشش در گذر. [820] .

654. رسول اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: خداي متعال وعده داده است كه سه نفر را بدون حساب وارد بهشت كند و هر يك از آنان هشتاد هزار نفر را شفاعت مي كند: «مؤذن، امام (جماعت) و مردي كه وضو مي گيرد و به مسجد مي رود و نمازش را به جماعت مي خواند. [821] .



[ صفحه 210]



655. «عطاء بن ابي رياح» مي گويد: «روزي نزد عايشه رفتم، از او پرسيدم: شگفت انگيزترين كاري كه در عمرت از پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله ديدي چه بود؟ گفت: كار پيامبر همه اش شگفت انگيز بود، ولي از همه عجيب تر اين كه: شبي از شبها كه پيامبر به استراحت پرداخته بود، هنوز آرام نگرفته بود كه از جا برخاست و وضو گرفت و به نماز ايستاد و آن قدر در حال نماز اشك ريخت كه جلوي لباسش از اشك چشمش تر شد و سپس سر به سجده نهاد و چندان گريست كه زمين از اشك چشمش تر شد و همچنان تا طلوع صبح منقلب و گريان بود. هنگامي كه «بلال» او را به نماز صبح خواند، پيامبر را گريان ديد. عرض كرد: چرا چنين گريانيد؟ شما كه مشمول لطف خداييد؟ فرمود: آيا نبايد بنده ي شكر گزار خدا باشم؟ [822] .

656. روايت شده است: كسي كه بين اذان و اقامه به سجده رود و بگويد: «رب لك سجدت خاضعا خاشعا ذليلا» - پروردگارا! براي تو سجده مي كنم با حالت خضوع و خشوع و ذلت - خداوند به فرشتگان مي فرمايد: سوگند به عزت و جلالم كه محبت او را در دل بندگان مؤمنم و هيبت او را در دل منافقين قرار مي دهم. [823] .

657. مسجدها محل جلوس پيامبران است. [824] رسول خدا صلي الله عليه و آله

658. يكي از علماي معاصر مي گويد: در سفر به فرانسه از خانمي كه مسلمان شده بود پرسيدم: چگونه مسلمان شديد؟ گفت: من سالها پيش مقيم الجزاير بودم. يك روز از جاده اي عبور مي كردم كه در كنار آن مزرعه اي بود و ديدم كسي رو به سمتي ايستاده و حركاتي انجام مي دهد. كنجكاو شدم و از ديگران پرسيدم: اين حركات چيست؟ گفتند: نماز مي خواند. كنجكاوتر شدم و سراغش رفتم، پرسيدم: چه مي كني، چه مي گويي و چه مي خواهي؟ وقتي متوجه شدم كه در اسلام ارتباط



[ صفحه 211]



با خالق اين اندازه آسان است و اين قدر عميق و لطيف است تكان خوردم و اين علت اصلي مسلمان شدن من بود. [825] .

659. عبدالله بن مسعود، ششمين نفري است كه اسلام آورد و از صحابه و خدمتگزاران پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله بوده است [826] او دليل مسلمان شدنش را مشاهده ي نماز (جماعت) سه نفري پيامبر اكرم و حضرت علي عليه السلام و حضرت خديجه و قنوت طولاني آنها مي داند. [827] .

660. «و توكل علي العزيز الرحيم الذي يريك حين تقوم و تقلبك في الساجدين.» [828] (خداي متعال به پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود:) و بر خداوند عزيز و رحيم توكل كن، همان كسي كه تو را به هنگامي كه (براي عبادت) برمي خيزي مي بيند؛ و حركت تو را در ميان سجده كنندگان (مشاهده مي كند).

661. رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: هنگام عصر همان زماني است كه شيطان آدم عليه السلام را وسوسه كرد و خداي متعال نماز عصر را بر من و امتم واجب فرمود تا در آن وقت بيني شيطان به خاك ماليده شود و ما از مكر او در امان باشيم. [829] .

662. يكي از رزمندگان درباره ي شهيد «غلامعلي پيچك» مي گويد: هميشه برايم الگو خواهد بود. با توجه به اين كه زخمي بود و خون از بدنش مي رفت و امدادرساني هم كم بود و بايد حتما به پادگان سر پل ذهاب مي رسيديم، ايشان برخاست و نشسته نمازش را خواند اما قبل از اين كه به پادگان برسيم شهيد شد. همين امر دليل محكمي بود براي من كه نماز را سر وقت بخوانم. [830] .



[ صفحه 212]



663. امام صادق عليه السلام فرمود: در وقت ورود به شهر كوفه از مسجد سهله ديدن كن و در آن جايگاه با عظمت نماز بگزار و حل مشكلات ديني و دنيايي خود را در آن جا از خداي مهربان درخواست كن. مسجد سهله خانه ي ادريس عليه السلام، پيامبري كه در آن جا به پيشه ي خياطي مشغول بود و نمازش را در آن جايگاه اقامه مي كرد. [831] .

664. نماز شب مايه ي سلامتي جسم و متوسل شدن به اخلاق پيامبران و موجب رضايت پروردگار عالميان است. [832] حضرت علي عليه السلام

665. رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: دو ركعت نماز كه انسان در پايان شب بخواند براي او بهتر است از دنيا و آنچه در آن است و اگر براي امتم دشوار نبود آن را واجب مي كردم. [833] .

666. هرگاه بنده ي مؤمني نمازهاي پنجگانه، را بجا آورد و ماه رمضان را روزه بگيرد و زكات مالش را بپردازد و حج واجب را انجام دهد، موانع ورودش به بهشت از ميان رفته است. [834] پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله

667. مستحب است نمازگزار در تمام نمازها در ركعت اول، پس از خواندن سوره ي حمد، سوره ي «انا أنزلناه» و در ركعت دوم، سوره ي «قل هو الله احد» را بخواند و مكروه است كه انسان در تمام نمازهاي يك شبانه روز، سوره ي «قل هو الله احد» را نخواند. [835] .

پيشوايان معصوم عليهم السلام اهميت و فضايل اين سوره را در رواياتي گهربار براي ما بيان فرموده اند، كه برخي از آنها را در اين جا ذكر مي كنيم:

1 - امام جعفر صادق عليه السلام فرمود: كسي كه يك شبانه روز بر او بگذرد و در هيچ يك از نمازهاي پنج گانه اش سوره ي «قل هو الله احد» را نخواند، به او گفته مي شود: اي



[ صفحه 213]



بنده ي خدا! تو از نمازگزاران (واقعي) نيستي.

2 - در كتاب شريف «آداب الصلوة» - امام خميني رحمه الله - مي خوانيم: اين سوره ي شريفه چون نسب حق تعالي است - چنانكه در احاديث شريفه است... يهود سؤال كردند از حضرت رسول خدا صلي الله عليه و آله، گفتند: بيان كن براي ما نسب پروردگار خود را. آن حضرت سه روز درنگ فرمود و جواب آنها را نداد. پس از آن نازل شد: «قل هو الله احد» تا آخر آن - از اين جهت، عقول بشر عاجز است از فهم حقايق و دقايق و اسرار آن؛ ولي با اين وصف، آنچه اهل معرفت را از آن نصيب است و آنچه قلوب اهل الله را از آن بهره است، در ميزان عقل مجرد نگنجد.

اين سوره ي شريفه از اماناتي است كه... لايق حمل آن جز انسان كامل نيست كه از حدود امكاني تجاوز نموده و از خود بيخود شده باشد. ولي باز مژده و بشارتي در كار است كه چشم آخر زماني ها را روشن كند و دل اهل معرفت را اطمينان بخشد. و آن حديثي است كه در كافي شريف است.و آن اين است كه سؤال شد علي بن الحسين عليهماالسلام از توحيد. آن حضرت فرمود: همانا خداي عزوجل دانا بود كه در آخر الزمان اقوامي هستند كه نظرهاي عميق دارند؛ پس، نازل فرمود «قل هو الله احد» و آيات از سوره ي «حديد» را تا قول او «عليم بذات الصدور». پس كسي كه غير از آن را قصد كند هلاك شود. [836] .

3 - رسول اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: كسي كه به خدا و روز قيامت ايمان دارد، پس از هر نماز، خواندن سوره ي «قل هو الله احد» را ترك نكند، زيرا هر كه آن را بخواند خداوند خير دنيا و آخرت را برايش جمع مي كند و او و پدر و مادر و فرزندانش را مي آمرزد. [837] .

668. كسي كه نماز را ضايع كند روز قيامت با «فرعون» و «هامان» محشور خواهد شد. [838] رسول اكرم صلي الله عليه و آله



[ صفحه 214]



669. برخي از مردم از رسول اكرم صلي الله عليه و آله درخواست كردند: ما را به كاري راهنمايي فرما كه با انجام دادن آن وارد بهشت شويم؟ حضرت فرمود: اذان بگوييد و اگر نتوانستيد امام جماعت شويد. پرسيدند: اگر اين را هم نتوانستيم چه كنيم؟ فرمود: در صف اول نماز جماعت حاضر شويد (كه وارد بهشت خواهيد شد) [839] .

670. «ولولا دفع الله الناس بعضهم ببعض لهدمت صوامع و بيع و صلوات و مساجد يذكر فيها اسم الله كثيرا.» [840] .

و اگر خداوند بعضي از مردم را به وسيله ي بعضي ديگر دفع نكند، ديرها و صومعه ها و معابد يهود و نصارا و مساجدي كه نام خدا در آن بسيار برده مي شود، ويران مي گردد! قرآن كريم

671. «ابوحمزه ي ثمالي» مي گويد: امام زين العابدين عليه السلام در ماه رمضان بيشتر از شب را مشغول نماز بود و چون سحر مي شد اين دعا را مي خواند: «الهي لا تؤدبني بعقوبتك...» [841] .

672. «انس» مي گويد: شبي در مكه ي معظمه همراه حسين بن علي عليهماالسلام در كنار قبر جده اش خديجه ي كبري بودم آن حضرت مقداري اشك ريخت و سپس به من فرمود: از من و اين مكان فاصله گير و مرا به حال خود واگذار.

انس مي گويد: من خود را در كناري پنهان كردم؛ حسين عليه السلام به نماز ايستاد و مناجات و دعايش به طول انجاميد، شنيدم كه مي گفت: اي پروردگار! تويي مولاي بنده ات، ترحم نما بر عبد كوچكي كه پناهگاه او تويي. اي صاحب بزرگي و برتري ها! تكيه گاه من تويي، خوشا به حال كسي كه تو مولاي اويي. خوشا به حال كسي كه از تو ترسان و شب بيدار است و گرفتاري خويش را به درگاه صاحب جلالي گويد و هيچ درد و بيماري زيادتر از عشق به مولايش ندارد. هر زمان غم و غصه اش



[ صفحه 215]



را بيان كند خدايش جواب داده، لبيك گويد. زماني كه در تاريكي شب به تضرع و زاري درآيد خدا او را عزيز شمرده و به قرب خويش راه دهد. [842] .

673. علي عليه السلام به مردي كه با عجله و سرعت نماز مي خواند فرمود: مثل تو نزد خداوند مانند كلاغي است كه از زمين دانه برمي چيند. و اگر در اين حالت بميري، به دين غير محمد صلي الله عليه و آله مرده اي. آن گاه فرمود: دزدترين مردم كسي است كه از نمازش بدزدد. [843] .

674. آيت الله شيخ آقا بزرگ تهراني رحمه الله مي گويد: روزي علامه محمد حسين كاشف الغطاء به استاد بزرگمان علامه ي نوري گفت: بعضي از شبها احساس سنگيني مي كنم و نماز شب از دست مي رود. علامه ي نوري با عتاب پدرانه اي فرمود: چرا؟ چرا؟، برخيز! برخيز!. پس از گذشت سالها علامه ي نوري وفات كرد.

روزي علامه كاشف الغطاء به من فرمود: صداي رساي استادم محدث نوري هر شب ساعتي به سپيده ي صبح به گوشم مي رسد و مرا بيدار مي كند و به نماز شب برمي خيزم. صدايي كه صلا در مي دهد: محمد حسين! فرزندم! چرا؟ چرا؟ خوابيده اي؟ بيدار شو، برخيز، برخيز! [844] .

675. امام صادق عليه السلام فرمود: جان ايمان سه چيز است: نماز شب خواندن، روزه دار را افطار دادن و به ملاقات برادران رفتن. [845] .

676. مردي از امير بيان، علي عليه السلام پرسيد: معناي بلند كردن دست، هنگام گفتن تكبيرة الاحرام چيست؟ حضرت فرمود: يعني خداي يگانه كه چيزي مانند او نيست



[ صفحه 216]



با حواس پنجگانه قابل احساس و درك نيست. [846] .

677. هنگامي كه مشركان و دشمنان رسول خدا صلي الله عليه و آله موجب اذيت و ناراحتي فراوان آن حضرت شدند، خداوند او را دستور داد كه نماز بخواند. «و لقد نعلم أنك يضيق صدرك بما يقولون. فسبح بحمد ربك و كن من الساجدين.» [847] (: ما مي دانيم سينه ات از آنچه آنها مي گويند تنگ مي شود (و تو را سخت ناراحت مي كنند). (براي دفع ناراحتي آنان) پروردگارت را تسبيح و حمد گو و از سجده كنندگان باش) در تفسير مجمع البيان مي خوانيم: «و كن من الساجدين» يعني نماز بخوان و از مصلين باش. «ابن عباس» مي گويد: هرگاه رسول خدا صلي الله عليه و آله از كاري محزون مي شد به نماز پناه مي برد. [848] .

678. پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: خداوند رحمت كند مردي را كه از خواب شب برخيزد و نماز شب بخواند و همسرش را نيز بيدار كند و او هم نماز بگزارد. و خداوند رحمت كند زني را كه شب هنگام از خواب بيدار شود و نماز بخواند و همسرش را نيز بيدار كند و او هم نماز بجا آورد. [849] .

679. ابن قاسم عاملي نقل مي كند كه: يكي از علماي صالح هنگامي كه ثلثي از شب مي گذشت به همسر خود مي گفت: برخيز تا با هم راه بپيماييم، چه آنكه كاروان رفت و راه ما طولاني و زاد و توشه ي ما اندك است. [850] .

680. نماز و عبادت، انسان را مستجاب الدعوه مي كند، زيرا نماز پيمان خداست «الصلوة عهد الله» و هر كس به پيمان خدا وفا كند خداوند هم به پيمان او وفادار است «أوفوا بعهدي اوف بعهدكم» [851] [852] .



[ صفحه 217]



681. رهبر معظم انقلاب اسلامي حضرت آيت الله خامنه اي درباره ي شهيد مطهري رحمه الله فرمود: اين مرد نيمه شب تهجد با آه و ناله داشت. يعني نماز شب مي خواند و گريه مي كرد به طوري كه صداي گريه و مناجات او افراد را از خواب بيدار مي كرد....

يك شب ايشان منزل ما بودند. نصف شب از صداي گريه ايشان خانواده ي ما از خواب پريده بودند. البته اول ملتفت نشده بودند صداي كيست، اما بعد فهميدند كه صداي آقاي مطهري است. بله ايشان نصف شب نماز شب مي خواند همراه با گريه، با صدايي كه از آن اتاق مي شد آن را شنيد. [853] .

682. حضرت علي عليه السلام از امام مجتبي عليه السلام پرسيد: غفلت چيست؟ امام حسن عليه السلام پاسخ داد: به مسجد نرفتن و از تبهكاران پيروي كردن. [854] .

683. امام صادق عليه السلام فرمود: كسي كه بين نماز مغرب و عشا دو ركعت نماز غفيله [855] بخواند و حاجتش را از خداوند درخواست كند، خداوند خواسته اش را برآورد. [856] .

684. «وما خلقت الجن و الانس الا ليعبدون.» [857] من جن و انس را نيافريدم جز براي اين كه عبادتم كنند (و از اين راه تكامل يابند و به من نزديك شوند) قرآن كريم

685. فاطمه دختر اميرمؤمنان علي عليه السلام به جابر انصاري گفت: امام سجاد عليه السلام با عبادت بسيار، خود را به رنج شديد انداخته و از سجده ي زياد پيشاني و كف دستها و روي زانوهايش پينه بسته است و ما بر جان او مي ترسيم، به خانه ي آن حضرت برو و



[ صفحه 218]



او را سفارش كن تا كمتر عبادت كند.

جابر خدمت امام عليه السلام رفت و آن حضرت را در محراب عبادت ديد. عرض كرد: براي حفظ جانتان كمتر عبادت كنيد. امام زين العابدين عليه السلام فرمود: اي جابر! من همواره راه پدرانم را ادامه مي دهم و به آنان اقتدا مي كنم تا روزي كه به ديدارشان نايل گردم. [858] .

686. رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: پروردگارا! بيامرز كساني را كه اذان مي گويند. آن گاه فرمود: گوشت بدن مؤذنان بر آتش دوزخ حرام است. [859] .

687. كدام نماز است كه سخني از علي و اولاد علي عليهم السلام در آن نيست؟ كدام نماز است كه در آن تشهد نيست؟ در تشهد يكي از واجباتش اين است كه بگوييم «اللهم صل علي محمد و آل محمد» اين در متن عبادت ماست. در كنار شهادتين، درود بر اين خاندان در متن عبادت است. [860] .

688. رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: دو ركعت نماز كسي كه ازدواج كرده است بهتر است از هشتاد و دو ركعت نماز شخص عزب. [861] .

689. مردي از امام زين العابدين عليه السلام پرسيد: خشوع در نماز چيست؟ حضرت فرمود: نگاه به موضع سجده در حال نماز. [862] .

690. «در احاديث، از نماز به عنوان «معراج مؤمن» ياد شده است. لكن اين عروج و پرواز، نه در فضاي باز آسمان، بلكه در فضاي معنويت و بندگي است و براي رسيدن به «قرب پروردگار» است، نه اوج گرفتن تا چند هزار پا در ارتفاع.



[ صفحه 219]



در يك مقايسه، مي توان پرواز معنوي و عروج عرفاني يك نمازگزار را با يك خلبان و پرواز او با هواپيما در آسمان، مقايسه كرد، با تفاوت هايي كه در اين دو پرواز وجود دارد:

1 - بيشترين نيرو و فشار، هنگام كنده شدن هواپيما از زمين است. در عبادت و نماز هم، بيشترين سختي و فشار، غلبه بر هواي نفس و شروع به عبادت است.

2 - اهميت هر پرواز، به فرود سالم و بدون خطر هواپيماست. شروع عبادت هم، وقتي ارزش دارد كه پايان آن سالم و بدون آفت عجب و غرور و بدون ضايعه ي «حبط اعمال» باشد.

3 - پرواز هواپيما با دو بال است و با يك بال، طيراني صورت نمي گيرد. در نماز هم همراه با ارتباط با خدا، ارتباط سالم با مردم لازم است و در كنار اداي «حق الله»، بايد «حق الناس» را هم ادا كرد. قرآن، همراه با «يقيمون الصلوة»، معمولا «يؤتون الزكوة» را هم دارد.

4 - هواپيما براي پرواز، مقداري روي زمين حركت مي كند و دور برمي دارد، تا امكان برخاستن از زمين داشته باشد. مقدمات نماز و اذان و اقامه و ذكرهاي مستحب نيز، مقدمه ي آن پرواز ملكوتي است. دعاهاي پس از نماز و ذكر تعقيبات هم، حركت روي زمين، پس از نشستن در «باند» است.

5 - در پرواز، اولين خطا، آخرين هم هست و سقوط، همراه با نابودي است. در نماز و عبادت نيز، شرك و عجب و ريا، انسان را به دره ي سقوط مي افكند و ابليس با سابقه ي شش هزار سال عبادت، با يك خطا و عصيان، مطرود و ملعون ابدي مي شود!

6 - يك خلبان، به فرمان برج مراقبت و اتاق فرمان حركت مي كند و تابع دستور است. نماز و عبادت هم طبق دستور است و حتي يك دقيقه دير يا زود يا خلاف قانون، آن را باطل مي كند.

7 - براي ارتباط خلبان با برج مراقبت و كنترل، فقط يك زبان بين المللي رسميت



[ صفحه 220]



دارد. ارتباط نمازگزار هم با خداوند فقط با زبان عربي است.

8 - هواپيما، هرچه بزرگتر باشد، تكانش كمتر و آرامش مسافرين بيشتر است. در نماز و عبادت هم آنچه به صورت جمعي است (انبوه نمازگزاران در جماعت) ثواب بيشتر و امكان قبولي افزونتر است.

9 - معمولا همراه خلبان، كمك خلبان است، براي مواقع اضطراري، در نماز جماعت هم، خوب است افراد عادل و متقي در صف اول بايستند كه اگر براي پيشنماز مسأله اي پيش آمد، يكي از آنان، نماز جماعت را به آخر برساند.

10 - در پرواز مادي، وقتي خلبان و سرنشينان در اوج هستند، از مسائل و مشكلات خانه و زندگي فاصله گرفته، بي خبر مي شوند. در طيران معنوي هم، وقتي روح، اوج گرفت، توجه به ماديات كمتر مي شود، تا آن جا كه در نماز، تير از پاي حضرت امير عليه السلام مي كشند و متوجه نمي شود.

11 - در يك پرواز، همين كه از آن اوج، مقداري پائين تر مي آيد، نامش را «كم كردن ارتفاع» مي گويند، هر چند نسبت به زمينيان، هنوز در اوج است. عبادت اولياء الله نيز گرچه نسبت به نماز و بندگي افراد معمولي، همواره در اوج است، ولي خودشان كاهش ارتفاع را از آن اوج نهايي، نوعي قصور و تنزل مي دانند و استغفار مي كنند. و اين است مفهوم «حسنات الأبرار سيئات المقربين».

به هر حال، نماز كه توجه به خالق هستي و دل كندن از علايق دنيوي است، براي اهل معرفت يك پرواز به حساب مي آيد، پروازي فراتر از طيران پرندگان در فضا، يا پرواز هواپيما در جو و بالاتر از آن.» [863] .

691. هرگاه خداوند مرضي از آسمان بر مردم فرود آورد، آن را از بانيان مساجد دور كند. [864] پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله



[ صفحه 221]



692. پيامبر گرامي اسلام صلي الله عليه و آله آن قدر نماز خواند تا آن كه پاهاي مباركش ورم كرد و خداي متعال اين آيات را نازل فرمود كه: «طه ما أنزلنا عليك القرءان لتشقي» [865] (اي مشتاق حق و هادي خلق) اي رسول ما! قرآن را از آن براي تو نازل نكرديم كه (از كثرت عبادت خدا و جهد و كوشش در هدايت خلق) خويشتن را به رنج درافكني - [866] .

693. رسول اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: آن قدر جبرئيل مرا درباره ي نماز جماعت سفارش كرد كه گمان كردم نماز بدون جماعت صحيح و قبول نخواهد بود. [867] .

694. در روايت آمده است كه: رسول خدا صلي الله عليه و آله به نماز جماعت مشغول بود، چون صداي گريه ي طفلي به گوشش رسيد، نماز را زودتر به پايان برد (تا مادر آن كودك، كه در نماز جماعت حاضر بود سراغ فرزندش رود و او را آرام كند). [868] .

695. مساجد، بازاري از بازارهاي آخرت است كه كالاي آن مغفرت و ارمغان آن بهشت است. [869] رسول گرامي اسلام صلي الله عليه و آله

696. اميرمؤمنان، علي عليه السلام فرمود: بپرهيزيد از پر خوري كه وسيله ي سخت دلي و سستي و تنبلي در نماز و تباه كننده ي بدن است. [870] .

697. مردي كه تصميم داشت به سفر تجارت برود خدمت امام صادق عليه السلام رسيد و درخواست استخاره اي كرد، استخاره اش بد آمد، آن را ناديده گرفت و به سفر رفت؛ اتفاقا به او خوش گذشت و سود فراواني هم برد اما از آن استخاره در تعجب بود.

پس از مسافرت خدمت امام عليه السلام رسيد و عرض كرد: يابن رسول الله! يادتان



[ صفحه 222]



هست چندي قبل خدمت شما رسيدم، برايم استخاره كرديد و بد آمد، استخاره ام براي سفر تجارت بود، به سفر رفتم، سود فراواني بردم و به من خوش گذشت!

امام صادق عليه السلام تبسمي كرد و به او فرمود: در سفري كه رفتي يادت هست در فلان منزل خسته بودي، نماز مغرب و عشايت را خواندي، شام خوردي و خوابيدي و زماني بيدار شدي كه آفتاب طلوع كرده و نماز صبح تو قضا شده بود؟ عرض كرد: آري، اي فرزند رسول خدا صلي الله عليه و آله. حضرت فرمود: اگر خداوند، دنيا و آنچه را كه در دنياست به تو داده بود جبران آن خسارت (قضا شدن نماز صبح) نمي شد. [871] .

698. نماز همچون طعام مهماني الهي است در زمين، كه خداوند در هر شبانه روز پنج مرتبه آن را براي اهل رحمتش گوارا گردانيد. [872] پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله

699. مردي به نام «قليب» خدمت رسول اكرم صلي الله عليه و آله شرفياب شد و عرض كرد: من با زحمات بسيار آماده ي سفر حج شدم اما موفق به مسافرت نشدم. رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: اي قليب! بر تو باد به نماز جمعه كه حج مستمندان است. [873] .

700. قرآن مي فرمايد: مال و فرزند زينت زندگاني دنياست. «المال و البنون زينة الحيوة الدنيا» [874] در جاي ديگري مي فرمايد: «خذوا زينتكم عند كل مسجد» [875] هرگاه به مسجد مي رويد با خودتان زينت هم ببريد.

يعني هم فرزندان خود را با مسجد آشنا كنيد و هم مقداري مال (و پول) همراه خود ببريد، تا اگر فقيري بود كمكش كنيد (البته - طبق برخي از روايات - زينت براي مسجد، پوشيدن لباس تميز، استعمال بوي خوش و داشتن وقار و آرامش و انتخاب امام جماعت لايق است كه همه ي اينها نيز مي توانند مصداق زينت باشند.) [876] .



[ صفحه 223]



701. حضرت علي عليه السلام فرمود: اي خداي من! من نماز خود را در پيشگاه تو انجام دادم، اما اين را مي دانم، كه تو نه نيازي بدان داري و نه چشم اميد و رغبتي به آن دوخته اي، بلكه من نماز را براي اطاعت تو و احترام به فرمان تو انجام مي دهم. [877] .

702. خانم فريده مصطفوي، دختر امام خميني رحمه الله درباره ي يكي از خاطرات زمان دستگيري ايشان مي گويد: امام براي من تعريف كردند: توي راه من گفتم كه نماز نخوانده ام، يك جايي نگه داريد كه من وضو بگيرم. گفتند: «ما اجازه نداريم.» گفتم شما كه مسلح هستيد و من كه اسلحه اي ندارم. به علاوه شما همه با هم هستيد و من يك نفرم، كاري كه نمي توانم بكنم. گفتند: «ما اجازه نداريم.» فهميدم كه فايده اي ندارد و اينها نگه نمي دارند. گفتم خوب، اقلا نگه داريد تا من تيمم كنم. اين را گوش كردند و ماشين را نگه داشتند، اما اجازه ي پياده شدن به من ندادند. من همين طوري كه توي ماشين نشسته بودم، از توي ماشين خم شدم و دست خود را به زمين زدم و تيمم كردم. نمازي كه خواندم، پشت به قبله بود. چرا كه از قم به تهران مي رفتيم و قبله در جنوب بود. نماز با تيمم و پشت به قبله و ماشين در حال حركت! اين طور نماز صبح خود را خواندم. شايد همين دو ركعت نماز من مورد رضاي خدا واقع شود. [878] .

703. دو ركعت نماز دانشمند بهتر است از هفتاد ركعت نماز غير دانشمند. [879] رسول اكرم صلي الله عليه و آله

704. در قرآن كريم آمده است كه: «خداوند توكل كنندگان را دوست دارد» - ان الله يحب المتوكلين - [880] چه خوب است انسان به كسي تكيه كند و از او ياري بخواهد كه



[ صفحه 224]



داراي قدرت و عظمت و مهرباني و كرامت باشد، كه خداوند چنين است. شخص نمازگزار با گفتن جمله ي «و اياك نستعين» مي گويد: پروردگارا! ما از تو ياري مي جوييم، جز تو پناهگاهي نداريم و به تو، توكل و اعتماد داريم. [881] .

705. كسي كه نماز را ترك نمايد، بهره اي از اسلام نبرده است. [882] امام جعفر صادق عليه السلام

706. «و لا يأتون الصلوة الا و هم كسالي.» [883] .

قرآن كريم درباره ي منافقان مي فرمايد: و نماز بجا نمي آورند جز با كسالت.

707. رسول اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: غريبان جهان چهارند: قرآن در خاطر ستمگر و مسجدي در ناحيه ي گروهي كه در آن نماز نگزارند. و قرآني در خانه اي كه آن را نخوانند و مرد پارسا با مردم بد. [884] .

708. پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: من در قيامت امت خود را از آثار سجده كه بر پيشاني دارند مي شناسم. [885] .

709. خداوند متعال خطاب به رسول گرامي اسلام صلي الله عليه و آله فرمود: اي محمد! مقام شفاعت در قيامت مقامي بزرگ است، مقام محمود است و براي تو مسلم است، اما راهش آن است كه هنگام شب برخيزي و نماز شب بخواني.

اي محمد! اگر خشنودي ما مي خواهي در روز به وظايف رسالت عمل كن. اگر مقام محمود مي خواهي شب بيدار باش و نماز شب بخوان. «و من الليل فتهجد به



[ صفحه 225]



نافلة لك عسي أن يبعثك ربك مقاما محمودا» [886] ، [887] - و پاسي از شب را (از خواب برخيز، و) قرآن (و نماز) بخوان! اين يك وظيفه ي اضافي براي توست؛ اميد است پروردگارت تو را به مقامي در خور ستايش برانگيزد.

710. امام سجاد عليه السلام فرمود: در سفر اسارت كه ما از كوفه به سوي شام مي رفتيم، عمه ام زينب عليهاالسلام نمازهاي واجب و مستحب را ايستاده بجا مي آورد و گاهي نمازش را نشسته مي خواند، دليل آن را از او پرسيدم. فرمود: «به خاطر شدت گرسنگي و ضعف اين چنين نماز مي خوانم.» زيرا مقدار غذايي كه به او مي دادند بين كودكان تقسيم مي كرد؛ و آنها (مأموران يزيد و عمر سعد) در هر شبانه روز به هر يك از ما تنها يك گرده ي نان مي دادند. [888] .

711. مسجد خانه ي هر پرهيزكار است. [889] پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله

712. در تفسير ابوالفتوح رازي، ذيل آيه ي شريفه ي «فاذكروني أذكركم» [890] - پس به ياد من باشيد، تا به ياد شما باشم - مي خوانيم كه پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: كسي كه از خداي متعال اطاعت كند او را به ياد آورده است، اگر چه نماز و روزه و تلاوت قرآنش اندك باشد و كسي كه خدا را نافرماني كند و مرتكب گناه شود، او را فراموش كرده است، گرچه نماز و روزه و تلاوت قرآنش بسيار باشد. [891] .

713. از اميرمؤمنان، علي عليه السلام پرسيدند: چرا پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و مسلمانان در نماز دعا مي كنند و مي گويند: «اهدنا الصراط المستقيم» - (پروردگارا) ما را به راه راست هدايت فرما - (با آن كه آنان هدايت شده اند)؟ حضرت فرمود: «اهدنا» يعني ما را در



[ صفحه 226]



راه هدايت ثابت قدم بدار. [892] .

714. حضرت علي عليه السلام فرمود: وقتي كه مي گويي: «بسم الله» يعني: در همه ي كارهاي خود از خدا ياري مي جويم. [893] .

715. درباره ي تفسير «الرحمن الرحيم» مي خوانيم كه: در آن اشاره اي است كه نعمتهاي سرشار و پراكنده - در دو جهان - تماما از خداوند است و براي اوست رحمت همگاني دنيا و رحمت ويژه ي عالم آخرت.

در روايت آمده است كه: «رحمن» همان (كسي) است كه به روزي بندگانش شديدا متمايل است و مواد روزيش را از آنان نبرد اگر چه آنان فرمانش نبرند. و علي عليه السلام فرمود: (خداوند) رحيم است به بندگان مؤمن. و از رحمت اوست كه صد رحمت آفريد و از آن، رحمت واحدي در همه ي آفريدگان قرار داد و با آن رحمت واحد، مردم به يكديگر مهربان و دلسوزند. [894] .

716. پيامبر گرامي اسلام صلي الله عليه و آله فرمود: هر كه همسايه ي مسجد است و در نماز جماعت حاضر نمي شود، اگر... بميرد به مرگ جاهليت مرده است. [895] .

717. مرحوم ميرزا جواد ملكي تبريزي رحمه الله هر شب كه براي تهجد از خواب بيدار مي شد ضمن اجراي دستورات و آداب برخاستن از خواب از قبيل سجده و دعا، مدتي در بسترش صدا به گريه بلند مي كرد و سپس بيرون مي آمد و به اطراف آسمان نگاه مي كرد و آيات «ان في خلق السموات و الأرض...» [896] را مي خواند و سر به ديوار مي گذاشت و مدتي گريه مي كرد، سپس براي وضو گرفتن آماده مي شد و در



[ صفحه 227]



كنار حوض مي نشست و مي گريست و از هنگام بيدار شدن تا برگشتن به محل نماز چند جا مي نشست و برمي خاست و گريه مي كرد، وقتي كه وضو مي گرفت و به مصلايش مي رسيد و مشغول تهجد مي شد ديگر حالش خيلي منقلب مي شد و قابل وصف نبود او در نمازها و مخصوصا در قنوت آنها گريه هاي طولاني داشت تا آن جا كه بعضي ايشان را جزء بكائين عصر به شمار آورده اند. [897] .

718. بزرگي گويد: ركوع دعوي بندگي است و سجدتين، دو گواه است بر آن. [898] .

719. دو نفر از دادستانهاي تهران و مشهد گفتند: بيش از 90 درصد مجرمين زندانها كساني اند كه اهل نماز نبودند. [899] .

720. اگر در يك سجده، در جميع ايام عمر، خلوت حقيقي حاصل شد، جبران خسارات بقيه ي عمر مي شود و عنايت حق از او دستگيري مي كند و از دايره ي دعوت شيطان خارج مي شود. و اگر در حال سجده، كه اظهار ترك غيريت و رفض انانيت (و دوري كردن از خودخواهي) است قلب مشغول به غير باشد، در زمره ي منافقان و اهل خدعه منسلك گردد و از آنان محسوب شود. پناه مي برم به خداي تعالي از مكرهاي نفس و شيطان و از خسران و خذلان و رسوايي در محضر ربوبيت.

و آنچه براي ساجدين كرامت شده، حلاوت انس با محبوب است در دنيا، كه براي اهلش از دنيا و آنچه در آن است بهتر است؛ و كشف حجابها و بذل الطاف خاصه است در آخرت كه قرة العين اولياست. [900] امام خميني رحمه الله

721. امام صادق عليه السلام فرمود: خداي شما بسيار بخشنده است و پاداش عمل را



[ صفحه 228]



هر چند كم باشد عطا مي فرمايد، بنده اش دو ركعت نماز با اخلاص مي خواند و خداوند براي همان دو ركعت نماز خالص، او را به بهشت مي برد. [901] .

722. «خلف ايوب» را گفتند: آن گاه كه در نمازي و مگس بر سر و روي تو مي نشيند تو را اذيت نمي كند كه آن را از خود دور كني؟ گفت: در مورد چيزي كه نماز مرا تباه كند من در فكر نفس خود نيستم. گفتند: چگونه بر آن صبر مي كني؟

گفت: شنيده ام كه فاسقان در زير تازيانه هاي سلطان صبر مي كنند تا بگويند فلاني صبور است و به اين كار افتخار مي كنند. و من كه در حضور خداوند ايستاده ام به خاطر يك مگس تكان بخورم؟! [902] .

723. يكي از آفتهاي نماز، كه نماز را باطل مي كند و خداي سبحان را از نمازگزار خشمگين مي كند ريا كردن در نماز است. «ريا» به معناي تظاهر و نشان دادن به غير است، يعني كسي كار خوبي انجام دهد و قصدش تظاهر و نشان دادن به مردم باشد، نه براي تقرب به خدا [903] در روايات بسياري از ريا و ريا كار به شدت مذمت شده است. رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: عملي كه به مقدار ذره اي ريا در آن باشد خداوند آن را نمي پذيرد. [904] و نيز فرمود: روز قيامت به رياكار گفته مي شود: اي گناهكار!... پاداش كارت را از همان كسي كه براي او كار كرده اي دريافت كن. [905] .

در رساله ي عمليه امام خميني رحمه الله مي خوانيم: انسان بايد فقط براي انجام امر خداوند عالم نماز بخواند، پس كسي كه ريا كند يعني براي نشان دادن به مردم نماز بخواند، نمازش باطل است، خواه فقط براي مردم باشد، يا خدا و مردم هر دو را در نظر بگيرد. و در مسأله ي بعد آمده است: اگر قسمتي از نماز را هم براي غير خدا بجا



[ صفحه 229]



آورد، نماز باطل است، چه آن قسمت، واجب باشد مثل حمد و سوره، چه مستحب باشد مانند قنوت، بلكه اگر نماز را براي خدا بجا آورد ولي براي نشان دادن به مردم در جاي مخصوصي مثل مسجد، يا در وقت مخصوصي مثل اول وقت، يا به طرز مخصوصي، مثلا با جماعت نماز بخواند، نمازش باطل است. [906] .

شهيد ثاني رحمه الله درباره ي كسي كه نماز را با تظاهر و رياكاري مي خواند مثال زيبا و آموزنده اي ذكر مي كند و مي گويد: «اگر گفته شود كه مردي گوهر گرانبهايي دارد كه به صد هزار دينار مي ارزد و صاحبش به قيمت آن نياز مبرم دارد و از طرفي مشتري جدي هم آمده و آماده است كه آن را به چندين برابر قيمتش خريداري كند. اگر صاحب گوهر از فروختن آن به چنين مشتري جدي خودداري كند و آن را به يك پول سياه (و قيمت ناچيزي) بفروشد آيا چنين كاري ضرر آشكار و زيان فاحش نيست؟ آيا چنين شخصي به خيره سري و تيره رأيي و پست همتي منسوب نمي شود؟ حتي به سفاهت و جنون متهم نمي شود؟

اين مثال دقيقا نشان دهنده ي وضع نمازگزار رياكار است كه عبادت پر ارج خود را كه مي تواند او را به بهشت برين برساند به يك پول سياه بفروشد، زيرا انسان آنچه از ستايش مردم و منافع دنيوي به دست مي آورد، در برابر بهشت و نعمتهاي جاويدان آن و بالاتر از همه، خشنودي خداي قادر منان، بسيار ناچيز است و از يك پول سياه در مقايسه با هزاران هزار دينار هم بي ارزشتر است. اين واقعا زيان بزرگي است كه انسان براي چنين منافع بي ارزشي از همه ي آن كرامتها و نعمتها خود را محروم سازد.

اگر واقعا به نعمتهاي زودگذر دنيا علاقه داري، پس نعمتهاي جاويدان آخرت را دنبال كن، تا دنيا خود به دنبال تو بيايد. تو خدا را در نظر بگير تا دنيا خود به سراغت بيايد، چنانكه خداي تبارك و تعالي مي فرمايد: «من كان يريد ثواب الدنيا فعند الله



[ صفحه 230]



ثواب الدنيا و الأخرة» - كساني كه پاداش دنيوي بخواهند، پاداش دنيا و آخرت نزد خداست. - [907] و رسول گرامي اسلام صلي الله عليه و آله مي فرمايد: «ان الله يعطي الدنيا بعمل الأخرة و لا يعطي الأخرة بعمل الدنيا» - خداوند براي عمل آخرت، دنيا را عطا مي فرمايد، ولي براي عمل دنيا هرگز آخرت را عطا نمي كند. -

اگر نيت خود را خالص كني و همت خود را به كار آخرت اختصاص دهي، دنيا و آخرت براي تو حاصل مي شود ولي اگر فقط دنيا را هدف قرار دهي، آخرت از دستت بيرون مي رود و شايد دنيا نيز از دستت برود. و اگر دنيا را به دست آوري، براي تو نخواهد ماند و سرانجام از دستت خواهد رفت و اين زيان آشكاري است.

مثل چنين شخصي اين است كه آدمي قسمتي از عمر خود را كه مي توانست به وسيله ي آن جواهرات گرانبهاي عالم را به دست آورد براي يك پول سياه، يا يك دانه ي گندم، تباه سازد و آن گنجهاي جاويدان را به كالاي بي ارزش زودگذري بفروشد و اين واقعا زيانكاري، خيره سري و پست همتي است.» [908] .

724. «و ما أمروا الا ليعبدوا الله مخلصين له الدين حنفاء و يقيموا الصلوة و يؤتوا الزكوة و ذالك دين القيمة» [909] و به آنها دستوري داده نشده بود جز اين كه خدا را بپرستند در حالي كه دين خود را براي او خالص كنند و از شرك به توحيد بازگردند، نماز را برپا دارند؛ و اين است آيين مستقيم و پايدار. قرآن كريم

725. آن گاه كه در ساعت غفلت به سر مي بريد دو ركعت نماز نافله (هر چند كوتاه) بخوانيد كه آن سبب ورود شما به بهشت و خانه ي كرامت خواهد شد. [910] رسول اكرم صلي الله عليه و آله



[ صفحه 231]



726. علامه ي شيخ آقا بزرگ تهراني رحمه الله شب چهارشنبه ي هر هفته، پياده از نجف به «مسجد سهله» - در 10 كيلومتري نجف - مي رفت و در آن جا به نماز و دعا و عبادت مي پرداخت. اين كار وي تا مدتي پس از رسيدن به سن 80 سالگي همواره ادامه داشت. [911] .

727. آقاي دكتر محمود بروجردي، داماد حضرت امام خميني رحمه الله مي گويد: مسأله ي ديگر، نماز اول وقت بود كه ايشان خيلي به آن اهميت مي دادند. روايتي از امام جعفر صادق عليه السلام نقل مي كردند كه «اگر كسي نمازش را سبك بشمارد، از شفاعتشان محروم مي شود.» من يك بار به ايشان عرض كردم: «سبك شمردن نماز شايد به اين معني باشد كه شخص، نمازش را يك وقت بخواند و يك وقت نخواند.» گفتند: نه، اين كه خلاف شرع است. منظور امام صادق عليه السلام اين بوده است كه وقتي ظهر مي شود و فرد در اول وقت نماز نمي خواند، در واقع به چيز ديگري رجحان داده است. [912] .

728. امام زين العابدين عليه السلام در مناجات به درگاه خداي متعال عرض مي كرد: پروردگارا! ياد پدر و مادرم را پس از هر نماز از خاطرم مبر (تا براي آنان دعا كنم و از تو آمرزش خواهم.) [913] .

729. رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: هرگاه كار بر پيامبران الهي سخت مي شد و بيمناك و اندوهگين مي شدند به نماز پناه مي بردند. [914] .

730. امام سجاد عليه السلام فرمود: حق نماز آن است كه بداني نماز شرفيابي به درگاه خداي تعالي است و تو در حال نماز در مقابل خدا ايستاده اي و اگر به اين نكته



[ صفحه 232]



توجه داشته باشي خود را سزاوار خواهي ديد كه چون بنده اي ذليل، مشتاق، بيمناك، بيمناك از عذاب خدا ولي اميدوار به رحمت او، محتاج و نالان در برابر او بايستي در حالي كه آرام، سر به زير و تمام اعضاي بدنت خاضع و خاشع است او را بزرگ مي داري و از جان و دل به نيكي با او راز و نياز مي كني و از او مي خواهي تا از گناهاني كه تو را در خود غرق كرده اند نجات بخشد و از زير بار معصيت هايي كه تو را به پرتگاه هلاكت كشانده اند آزادت كند و هيچ تواني جز به خدا نيست. [915] .

731. خداوند نمازها را در محبوب ترين ساعتها بر شما واجب فرموده است، پس حاجتهاي خود را بعد از خواندن نماز واجب درخواست كنيد. [916] امام صادق عليه السلام

732. از عابدي پرسيدند: چگونه دور از ديگران به تنهايي سر مي كني؟ لبخندي زد و گفت: من همنشين پروردگار خويشتنم! هر وقت بخواهم كه او رازهايش را به من بگويد كتاب آسماني را مي خوانم و چون قصد كنم كه من با او راز گويم و به درخواست نياز بپردازم، بلند مي شوم و در پيشگاه او نماز مي گزارم. [917] .

733. امام صادق عليه السلام درباره ي آيه ي شريفه ي «... قوموا لله قانتين» [918] - از روي خضوع و اطاعت، براي خدا بپاخيزيد - فرموده است: يعني نماز را با خضوع، و توجه به پروردگار بجا آوريد. [919] .

734. پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: همواره با وضو باش تا خداوند عمرت را طولاني كند و اگر مي تواني در تمام روز و شب با وضو باشي چنين كن، زيرا اگر مرگت در



[ صفحه 233]



حالي فرارسد كه وضو داري شهيد از دنيا رفته اي. [920] .

735. «قالوا يا شعيب أصلواتك تأمرك أن نترك ما يعبد ءاباؤنا أو أن نفعل في أموالنا ما نشاؤا انك لأنت الحليم الرشيد.» [921] (حضرت شعيب - عليه السلام - قومش را از پرستش غير خدا، فساد مالي و كم فروشي منع كرد، اما آنان در پاسخ او) گفتند: «اي شعيب! آيا نمازت به تو دستور مي دهد كه آنچه را پدرانمان مي پرستيدند، ترك كنيم، يا آنچه را مي خواهيم در اموالمان انجام ندهيم؟! تو كه مرد بردبار و فهميده اي هستي!» قرآن كريم

736. امام باقر عليه السلام فرمود: ابوذر در موعظه اش مي گفت: اي جوينده ي دانش! نماز بخوان پيش از آن كه (مرگت فرا رسد و) به روز و شب دسترسي نداشته باشي كه با استفاده از چنين فرصتي نماز بگزاري. [922] .

737. در آغاز اشغال قسمتي از سرزمين فلسطين توسط يهود، دانشمندان و بزرگان جهان اسلام، در سال 1332 اقدام به تشكيل كنگره ي بزرگ اسلامي در شهر «بيت المقدس» نمودند. و حضرت «نواب صفوي» از ايران دعوت شده بود. ايشان در اولين جلسه ي كنگره با نطق حماسي خود فرياد بيدارباش سرداد و لزوم قيام عليه دولتهاي دست نشانده را خاطر نشان ساخت.

وقتي كه شهيد نواب، با هفتاد تن از ميهمانان براي تماشاي بخش اشغالي قدس رفت، روي سنگي ايستاد و همه ي همراهان را به اقامه ي نماز در مسجد مخروبه اي كه در يك كيلومتري شهر قدس قرار داشت فراخواند و گفت: «هر كس آماده ي شهادت است همراه ما شود» آن گاه به راه افتاد و ديگران دنبال او رفتند، سربازان اسرائيلي مسلح در حالي كه دست روي ماشه ي مسلسلها داشتند از كار سيد در حيرت بودند، نواب به مسجد رسيد، اذان گفت و به نماز ايستاد. تمامي اعضاي كنگره به وي اقتدا



[ صفحه 234]



كردند و با آرامشي خاص نماز خواندند و سپس به جايگاه خويش بازگشتند. [923] .

738.ميان بنده و شرك، فاصله اي جز ترك نماز نيست و چون نماز را ترك كند مشرك است. [924] رسول اكرم صلي الله عليه و آله

739. بر شما باد به رفتن در مساجد، زيرا مسجدها خانه هاي خدا در زمين است، كسي كه با طهارت وارد آنها شود خداوند گناهانش را مي بخشد و نام او در گروه زيارت كنندگان خداوند ثبت مي شود. [925] امام صادق عليه السلام

740. انسانهاي با ايمان در مورد نماز حريص اند. (و مي خواهند هر چه بيشتر نماز بگزارند) [926] امام صادق عليه السلام

741. هنگامي كه امام حسن عسكري عليه السلام در بستر بيماري بود و آخرين لحظات عمر شريفش را سپري مي كرد، مقداري داروي جوشانده خدمت حضرت آوردند تا ميل كند. فرمود: (وقت نماز صبح است) اول مقداري آب بياوريد تا وضو بگيرم و نماز بخوانم، آب آوردند و امام عليه السلام وضو گرفت و نماز صبح را بجا آورد... و لحظاتي بعد روح مقدسش به عالم بقا پرواز كرد. [927] .

742. در جوامع روائيه درباره ي نمازهاي واجب و مستحب مروي است كه فرائض را در يك محل مخصوص و معين منزل بخوانيد يعني براي خود مصلاي خاصي براي اداي فرائض قرار دهيد و در وقت احتضار شما را در آن جا گذارند كه موجب تخفيف شدايد و غمرات موت است؛ ولي نوافل را در اماكن متعدده بخوانيد كه براي شما شاهد باشند. شايد اختصاص فرائض به صورت اولي براي



[ صفحه 235]



كثرت احتياج محتضر در آن هنگام بدان باشد كه بيش از شهود وي را به كار آيد. [928] آيت الله حسن زاده آملي

743. در حديث شريف قدسي آمده است كه خداوند متعال فرمود: من نماز را بين خود و بنده ام تقسيم كرده ام؛ نيمي از آن من است و نيمش از آن بنده ام. پس چون بنده گفت: «بسم الله الرحمن الرحيم» خدا گويد: «بنده ام مرا ياد كرد.» و چون بنده گفت: «الحمد لله» خداوند فرمايد: «بنده ام مرا سپاس گزارد و ستايش گفت.» و اين است معني «سمع الله لمن حمده.» و چون گفت: «الرحمن الرحيم» خداوند گويد: «بنده ام مرا تعظيم كرد.» و چون گفت: «مالك يوم الدين» خدا گويد: «بنده ام مرا تمجيد كرد.» و چون گفت: «اياك نعبد و اياك نستعين» خدا فرمايد: «اين بين من و بنده ي من است.» و چون گفت: «اهدنا الصراط المستقيم» خداوند مي فرمايد: «اين از آن بنده ي من است و بنده ام آنچه بخواهد از آن اوست.» [929] .

744. عباداتي كه انبيا آورده اند و شما را به آن دعوت كرده اند مثل نماز، مثل روزه، مثل حج،... اينها يك اموري هستند كه، نسخه هايي هستند از طبيب هاي واقعي كه آمدند شما را برسانند به يك مرتبه هاي كمالي. [930] امام خميني رحمه الله

745. پيشواي متقيان، حضرت علي عليه السلام فرمود: بر شما باد به محافظت اوقات نماز، كسي كه نماز را ضايع كند از من نيست. [931] .

746. «انما يعمر مساجد الله من ءامن بالله و اليوم الأخر و أقام الصلوة و ءاتي الزكوة و لم يخش الا الله فعسي اولئك ان يكونوا من المهتدين.» [932] مساجد خدا را تنها كسي



[ صفحه 236]



آباد مي كند كه ايمان به خدا و روز قيامت آورده و نماز را بر پا دارد و زكات را بپردازد و جز از خدا نترسد؛ اميد است چنين گروهي از هدايت يافتگان باشند. قرآن كريم

747. سلمان فارسي مي گفت: اگر به خاطر دو چيز نبود، من آرزوي مرگ مي كردم. يكي: سجده براي خدا؛ و ديگر: همنشيني با گروهي كه سخناني نيكو مي گويند. [933] .

748. امام صادق عليه السلام فرمود: حضرت علي عليه السلام اتاقي را در خانه اش براي خواندن نماز اختصاص داده بود، چون مقداري از شب مي گذشت يكي از كودكانش را كه بيدار بود همراه خود به آن اتاق مي برد و مشغول نماز مي شد. [934] .

749. امام زين العابدين عليه السلام در «رساله ي حقوق» فرموده است: اما حق مؤذن آن است كه بداني او تو را به ياد خدا مي اندازد و تو را به بهره اي كه بايد ببري دعوت مي كند و او بهترين يار و ياور تو بر اداي فريضه اي است كه خداوند بر تو واجب گردانيده است. پس بايد از او همچون كسي كه به تو احساني كرده، سپاسگزار باشي. [935] .

750. زماني كه مؤذن الله اكبر (آخر اذان) را مي گويد؛ خداي عزوجل مي فرمايد: (اي بندگان من) بر خويشتن رحم كنيد، پيش از پشيماني به سوي نماز برويد كه كاري برتر از نماز سراغ ندارم. [936] رسول اكرم صلي الله عليه و آله

751. نماز جمعه يك اجتماع سياسي است. نماز جمعه يك عبادت سر تا پا سياسي است. [937] امام خميني رحمه الله



[ صفحه 237]



752. محبوبترين جاي شهرها نزد خداوند مسجدهاست و منفورترين جاي شهرها نزد او بازارهاست. [938] پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله

753. امام صادق عليه السلام فرمود: هنگامي كه آدم ابوالبشر از دنيا رفت، فرزندانش از جانب حق دستور گرفتند كه قبل از دفن آدم عليه السلام بر او نماز بگزارند. فرزندش «هبة الله» به امين وحي گفت: اي فرستاده ي حق! پيشقدم شو تا بر جنازه ي اين مرد نمازگزارده شود، فرشته ي الهي پاسخ داد: خداوند ما را به سجده بر پدرت امر كرد و هم اكنون در شأن ما نيست كه بر نيكوترين فرزند وي مقدم شويم، شما بر ما پيشي گير و پنج تكبير بر جنازه بخوان. پس از عمل «هبة الله» نماز خواندن بر جنازه ي تمام انسانها در همه ي اديان الهي امري واجب شد. [939] .

754. هنگامي كه مردي از خواب شب برخيزد و همسرش را نيز بيدار كند و هر دو، دو ركعت نماز بخوانند، آنان از ذاكرين خداي متعال محسوب مي شوند كه بسيار ذكر خدا مي گويند. [940] رسول اكرم صلي الله عليه و آله

755. امام باقر عليه السلام فرمود: خداوند با هيچ مدح و ستايشي پرستش نشد كه برتر از تسبيح فاطمه ي زهرا عليهاالسلام باشد و اگر چيزي برتر از آن بود رسول خدا صلي الله عليه و آله آن را به حضرت فاطمه عليهاالسلام هديه مي كرد. [941] .

756. «عبدالرحمن بن سمر» مي گويد: يك روز من و جمعي ديگر در خدمت رسول خدا صلي الله عليه و آله بوديم، حضرت فرمود: من ديشب چيزهاي عجيبي ديدم. عرض كردم: اي پيامبر خدا! جان و فرزند و خانواده ي ما فدايت باد، بفرماييد كه چه ديده ايد؟ فرمود:... و ديدم مردي را كه فرشتگان عذاب، او را محاصره كرده اند، در



[ صفحه 238]



اين هنگام نمازش آمد و او را از عذاب رهايي بخشيد. [942] .

757. انسان بي عبادت از سنگ و جماد پست تر است زيرا قرآن مي فرمايد: «و ان منها لما يهبط من خشية الله» [943] بعضي از سنگها از خشيت الهي به زمين سقوط مي كنند. اما بعضي انسانها در برابر سرچشمه و خالق هستي گردن خم نمي كنند (و نماز نمي خوانند). [944] .

758. پيرزن فقير و بينوايي، مسجدي را كه حضرت محمد صلي الله عليه و آله در آن جا نماز مي خواند، جارو مي كشيد. اين پيرزن معمولا در يكي از گوشه هاي محوطه ي مسجد مي خوابيد و خوراك او را كساني كه براي نماز جماعت مي آمدند، تهيه مي كردند.

روزي پيغمبر صلي الله عليه و آله وارد مسجد شد و زن جاروكش را نديد. پرسيد: كجا رفته است؟ جواب دادند: اين زن، شب گذشته مرده و او را دفن كرده اند. تصور نمي كرديم كه اين زن ارزش آن را داشته باشد كه خبر مرگش را به شما بدهيم.

پيامبر صلي الله عليه و آله از شنيدن اين خبر ناراحت شدند و آنها را توبيخ كردند. سپس از آنها خواستند تا او را به محل قبر زن ببرند. آنها حضرت را راهنمايي كردند. ايشان همراه جمعيت آمد و با همه ي همراهان روي قبر زن ايستاده و براي آمرزش اين پير زن نماز ميت خواندند. [945] .

759. روايت شده است كه خداي متعال به حضرت موسي عليه السلام وحي كرد كه: اي موسي! در تاريكي شب از خواب برخيز (و مناجات و راز و نياز كن) تا قبرت را باغي از باغهاي بهشت قرار دهم. [946] .



[ صفحه 239]



760. رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: دو ركعت نماز انسان پرهيزكار بهتر است از هزار ركعت نماز شخص لاابالي. [947] .

761. «ان الذين يتلون كتاب الله و أقاموا الصلوة و أنفقوا مما رزقناهم سرا و علانية يرجون تجارة لن تبور.» [948] .

كساني كه كتاب الهي را تلاوت مي كنند و نماز را بر پا مي دارند و از آنچه به آنان روزي داده ايم پنهان و آشكار انفاق مي كنند، تجارتي (پر سود و) بي زيان و خالي از كساد را اميد دارند. قرآن كريم

762. حضرت علي عليه السلام فرمود: چون نماز بنده اي به پايان رسيد از جايش برنخيزد مگر آن كه از خداوند بهشت و حور العين را درخواست كند و از آتش دوزخ به او پناه برد. [949] .

763.در حديث آمده است كه: نمازهاي نافله به منزله ي هديه است و در هر صورت پذيرفته مي شود. [950] .

764. «سعيد بن مسيب» مي گويد: مردمي كه براي زيارت خانه ي كعبه و بجا آوردن مراسم حج به مكه ي معظمه مي آمدند، در پايان زيارت و مراسم، از اين شهر مقدس خارج نمي شدند تا آن كه امام سجاد عليه السلام خارج شود، آن گاه همراه آن حضرت به راه مي افتادند، در يكي از اين سفرها كه من و جمعي ديگر در خدمت آن حضرت بوديم امام عليه السلام در جايي توقف كرد و دو ركعت نمازگزارد و در سجده ي نمازش به تسبيح (گفتن سبحان الله) و ستايش خدا مشغول شد، در اين هنگام خاك (زمين) و درختي نبود مگر اين كه همراه با امام سجاد عليه السلام به تسبيح و ستايش خداوند مشغول شد و اين موجب ترس و بيم ما شد.



[ صفحه 240]



امام عليه السلام سر از سجده برداشت و خطاب به من فرمود: اي سعيد! آيا ترسيده اي؟ عرض كردم: آري، اي فرزند رسول خدا! حضرت فرمود: اين است تسبيح اعظم! [951] .

765. يك ركعت نماز كسي كه متوجه خداوند است، بهتر است از هزار ركعت نماز كسي كه از خدا غافل است. [952] رسول گرامي اسلام صلي الله عليه و آله

766. به دنبال تصميم شيطاني رضا شاه مبني بر به شهادت رساندن آيت الله مدرس، مزدوران رژيم نزد مدرس رفته او را مسموم كردند اما چون ديدند از اثرات سم خبري نيست، در حالي كه مشغول نماز بود به او حمله بردند و عمامه ي سيد را از سرش برداشته، به گردنش انداختند و آن را از دو طرف، آن قدر كشيدند تا او را به شهادت رساندند. [953] .

767. در شرح حال حكيم الهي، حاج ملا هادي سبزواري نوشته اند: در تمام سال، ثلث آخر شب را بيدار بودند و در تاريكي شب عبادت مي كردند، تا اول طلوع آفتاب. [954] .

768. رسول اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: برتري صف اول نماز جماعت بر صف دوم، مانند برتري من بر امتم مي باشد. [955] .

769. «ابن عباس» مي گويد: حضرت علي عليه السلام در ثلث اول شب مي خوابيد و در دو ثلث آخر به عبادت و تلاوت قرآن مشغول مي شد، در هر شب هفتاد ركعت نماز مي گزارد و در اين نمازها آيات قرآن مي خواند و هنگام سحر ذكر خداي متعال ورد زبانش بود. [956] .



[ صفحه 241]



770. نمازگزار بايد با خواندن نماز صبح، صبح قيامت را به ياد آورد و از نماز ظهر به ياد گرمي محشر بيفتد و از نماز شب، تاريكي قبر را متذكر شود. [957] .

771. امام صادق عليه السلام فرمود: هر كار نيكي كه انسان با ايمان انجام مي دهد پاداشش در قرآن ذكر شده است، جز نماز شب، كه به خاطر اهميت آن خداوند آن را با صراحت بيان نفرموده، همين قدر فرموده است: «تتجافي جنوبهم عن المضاجع...»، [958] - پهلوهايشان از بسترها در دل شب دور مي شود (و بپا مي خيزند و رو به درگاه خدا مي آورند) و پروردگار خود را با بيم و اميد مي خوانند و از آنچه به آنان روزي داده ايم انفاق مي كنند! هيچ كس نمي داند چه پاداشهاي مهمي كه مايه ي روشني چشمهاست براي آنان نهفته شده، اين پاداش كارهايي است كه انجام مي دادند -. [959] .

772. از امام صادق عليه السلام پرسيدند: آيا سجده براي غير خداوند جايز است؟ فرمود: خير. گفتند: پس چگونه خداوند فرشتگان را فرمان داد تا براي آدم سجده كنند؟ فرمود: هر كس به دستور خداوند سجده كند، براي خداي متعال سجده كرده است. [960] .

773. روايت شده است: حضرت عيسي عليه السلام عابدي را ديد كه عمرش را سالها در عبادت گذرانيده است. فرمود: اي عابد! در آخر الزمان پيامبري مي آيد كه امتش عمري اندك دارند، عمر برخي از آنان در نهايت به صد سال مي رسد، با اين حال ازدواج كرده و صاحب فرزند مي شوند و عمارت بنا مي كنند.

عابد از اين سخن به شگفت آمد و گفت: از آن مردم تعجب مي كنم كه با اين عمر كوتاه به اين كارها مشغول مي شوند، اگر عمر من هم اين مقدار بود، نماز عمر مي گزاردم و همه ي عمرم را با دو ركعت نماز به پايان مي بردم. [961] .



[ صفحه 242]



774. هرگاه معلم به كودكي بگويد: بگو: «بسم الله الرحمن الرحيم» و كودك بگويد: «بسم الله الرحمن الرحيم»؛ خداوند يك فرمان رهايي از دوزخ براي كودك و يكي براي پدر و مادر او و يكي براي معلم مي نويسد. [962] .

775. از اميرالمؤمنين، حضرت علي عليه السلام روايت شده است كه درباره ي آيه ي «مالك يوم الدين» فرموده است: در حقيقت، روز رستاخيز خداوند مالك سرنوشت خلايق است و هر كه را كه در دنيا (به خداوند) ترديد داشته، يا به گردنكشي پرداخته است به آتش افكند. و كسي را كه بر آستان او جبين كرنش و فروتني ساييده و آن را ادامه داده است، در بهشت برين جاي دهد. [963] .

776. در بزرگترين سوره ي قرآن (بقره) سخن از نماز است «يقيمون الصلوة» - متقين بپا مي دارند نماز را -. [964] در كوچكترين سوره (كوثر) نيز، از نماز ياد شده است «... فصل لربك و انحر» - اكنون كه ما به تو كوثر و خير زياد داديم پس براي پروردگارت نماز بخوان و شتري نحر كن. - [965] .

777. «عفيف كندي» مي گويد: در روزگار جاهليت، وارد «مكه» شدم و ميزبانم «عباس بن عبدالمطلب» بود و ما دو نفر در اطراف كعبه بوديم. ناگهان ديدم مردي آمد و در برابر «كعبه» قرار گرفت بعد از او پسري آمد و در طرف راست او ايستاد. چيزي نگذشت كه زني آمد و پشت سر آنها قرار گرفت و من مشاهده مي كردم كه اين دو نفر به پيروي از آن مرد ركوع و سجود مي كردند. اين منظره ي بي سابقه حس كنجكاوي مرا برانگيخت كه جريان را از «عباس» بپرسم.

او گفت: آن مرد «محمد بن عبدالله صلي الله عليه و آله» است و آن پسر، - علي عليه السلام - برادرزاده ي «عبدالله» است و زني كه پشت سر آنهاست (خديجه عليها السلام) همسر «محمد صلي الله عليه و آله» است



[ صفحه 243]



سپس گفت: برادرزاده ام مي گويد: روزي فرا خواهد رسيد كه خزانه هاي «كسري» و «قيصر» را در اختيار خواهد داشت، ولي سوگند به خدا، روي زمين، كسي پيرو اين آيين نيست جز همين سه نفر! سپس راوي مي گويد: آرزو مي كنم كه: اي كاش من چهارمين نفر آنان بودم. [966] .

778. امام باقر عليه السلام مي فرمايد: فرشتگان مقرب خداوند هر جمعه از آسمان فرود مي آيند و كاغذهايي از نقره و قلمهايي از طلا همراه دارند. مقابل در مسجد بر تختهايي از نور مي نشينند، هر كس در نماز جمعه شركت كند به ترتيب ورود مي نويسند تا آن گاه كه نماز جمعه تمام شود و امام جمعه بيرون آيد. [967] .

779. كسي كه نماز واجبش را براي خدا بخواند پس از نماز، دعاي مستجابي نزد خداوند دارد. [968] حضرت علي عليه السلام

780. درباره ي آيه ي شريفه ي «... غير المغضوب عليهم و لا الضالين» در «تفسير فاتحة الكتاب» از چند دسته به عنوان غضب شدگان و گمراهان ياد شده است:

الف: غضب شدگان عبارتند از: يهود، نصارا و ناصبي ها.

ب: گمراهان عبارتند از: مسيحيان، شك كنندگان در حق امام معصوم عليه السلام و كساني كه از پيروي علي عليه السلام بازگشتند.

در نماز از خداوند متعال عاجزانه مي خواهيم كه ما را از افراد اين گروهها قرار ندهد و از رفتن به راه آنان بازدارد. [969] .

781. امير مؤمنان، حضرت علي عليه السلام فرمود: من هفت سال پيش از آن كه كسي با



[ صفحه 244]



پيامبر نماز بخواند با او نمازگزاردم، من نخستين كسي هستم كه با رسول خدا نماز خواندم. [970] .

782. «ان الذين يستكبرون عن عبادتي سيدخلون جهنم داخرين.» [971] .

كساني كه از عبادت من تكبر مي ورزند به زودي با ذلت وارد دوزخ مي شوند. قرآن كريم

783. روزي «عمر» در مسجد بود كه متوجه شد جواني نماز را بدون خواندن تعقيبات تمام كرد و بلند شد كه از مسجد بيرون رود. عمر به جوان گفت: چرا شرط ادب در نماز نگه نمي داري و تعقيبات نماز را كه فضيلت بسيار دارد ترك مي كني؟ جوان از اين عتاب و سرزنش عمر ناراحت و شرمگين شد. گريه كرد و گفت: من و همسرم آدمهاي فقيري هستيم. به حدي كه هر دو تنها يك جامه بيشتر نداريم، كه اگر من بپوشم او بدون لباس مي ماند و اگر او بپوشد من لباس ندارم. هر روز صبح من لباس را مي پوشم و در نماز صبح حاضر مي شوم و زود مي روم كه همسرم بتواند از جامه استفاده كند و از نماز بازنماند! [972] .

784. امام صادق عليه السلام در تفسير آيه ي شريفه ي «فاذا فرغت فانصب» [973] (پس هنگامي كه از كار مهمي فارغ مي شوي به مهم ديگري بپرداز.) مي فرمايد: يعني پس از آن كه نمازت به پايان رسيد در حالي كه هنوز نشسته اي، دعا كن. [974] .

785. امام باقر عليه السلام فرمود: هرگاه بنده ي مؤمن مشغول نماز شود، خداوند تعدادي حور العين نزد او مي فرستد و چون از نماز فارغ شد و از پروردگار خويش درخواست حورالعين نكرد آنها با تعجب از گرد او پراكنده شده و برمي گردند. [975] در كنار اين



[ صفحه 245]



روايت، مطلبي را درباره ي علامه طباطبايي رحمه الله نقل مي كنيم كه با فرمايش امام باقر عليه السلام بي مناسبت نيست:

«آيت الله ميرزا علي قاضي رحمه الله - استاد علامه ي طباطبايي - شاگردان خود را هر يك طبق موازين شرعيه، با رعايت آداب باطني اعمال و حضور قلب در نمازها و اخلاص در افعال، به طريق خاصي دستورات اخلاقي مي دادند و دلهاي آنان را براي پذيرش الهامات عالم غيب آماده مي كردند. خود ايشان در مسجد كوفه و مسجد سهله حجره داشتند و بعضي از شبها را به تنهايي در آن حجرات بيتوته مي كردند و شاگردان خود را نيز توصيه مي كردند كه بعضي از شبها را به عبادت در مسجد كوفه و يا سهله بيتوته كنند. دستور داده بودند كه چنانچه در بين نماز و يا قرائت قرآن و يا در حال ذكر و فكر، براي شما پيش آمدي كرد و صورت زيبايي را ديديد و يا بعضي از جهات ديگر عالم غيب را مشاهده كرديد، توجه ننمائيد و دنبال عمل خود باشيد.

استاد، علامه ي طباطبايي رحمه الله مي فرمودند: روزي من در مسجد كوفه نشسته، مشغول ذكر بودم، در آن بين يك حوريه ي بهشتي از طرف راست من آمد و يك جام شراب بهشتي در دست داشت و براي من آورده بود و خود را به من ارائه مي نمود، همين كه خواستم به او توجهي كنم، ناگهان ياد حرف استاد افتادم و لذا چشم پوشيده، توجهي نكردم، آن حوريه برخاست و از طرف چپ من آمد و آن جام را به من تعارف كرد، من نيز توجهي ننمودم و روي خود را برگرداندم، آن حوريه رنجيده شد و رفت. و من تا بحال، هر وقت آن منظره به يادم مي افتد از رنجش آن حوريه متأثر مي شوم.» [976] .

786. از امام عصر حضرت مهدي عليه السلام نقل شده است كه در توقيع مبارك



[ صفحه 246]



فرمود: سجده ي شكر از لازمترين سنتها و واجبترين آنهاست. [977] .

787. در شرح حال آيت الله شهيد مطهري رحمه الله آمده است كه: او هميشه با وضو بود و به اين كار توصيه مي كرد، نسبت به انجام فرايض فرزندان خود نظارت دقيق داشت، بعد از نماز مغرب و عشا سجده هاي طولاني بجا مي آورد و از سن تكليف به بعد، هيچ گاه نماز شبش ترك نشد. [978] .

788. پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: به يهود و نصارا سلام كنيد، اما به يهود امت من سلام نكنيد، پرسيدند: اي رسول خدا: يهود امت شما كيست؟ فرمود: آنها كه صداي اذان و اقامه را مي شنوند ولي در نماز جماعت حاضر نمي شوند. [979] .

879. رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: آيا چهره ي نماز شب خوانها را نمي بينيد كه از همه ي چهره ها زيباتر است؟ اين براي آن است كه آنان هنگام شب با خداي سبحان خلوت كرده اند و خداي تعالي جامه اي از نور خود بر چهره ي ايشان پوشانيد. [980] .

790. پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله چون با خبر شد تعدادي از مسلمين در نماز جماعت صبح حضور ندارند فرمود: اگر آنها از ثواب زياد نماز جماعت صبح و عشا خبر داشتند، مانند راه رفتن كودكان شير خوار (هم كه شده به مسجد مي آمدند و) خود را به نماز جماعت مي رساندند. [981] .

791. از معجزات انبيا و خصوصا اسلام اين است كه عرفانش آميخته است با عبادتش. اگر انسان، يك نفر آدم كه اهل آن مسائل است همين نماز را - آن بعد



[ صفحه 247]



عرفاني نماز را - در اذكار و در كارهاي ديگرش دنبالش برود، مي بيند كه چه درياي خروشاني است، معراج است، معراج مؤمن است؛ يعني، تا آن مافوق عالم طبيعت و مافوق عالم وجود، انسان را مي كشاند. گاهي در يك كلمه اش اين طور است. يك جمله گاهي آن قدر بعد معنوي دارد و بعد عرفاني دارد كه اگر تحقق پيدا كند براي يك انسان سالك، از همه ي حجابها مي گذرد. [982] امام خميني رحمه الله

792. يكي از مسائلي كه نمازگزاران بايد به آن توجه داشته باشند، دعا كردن و اظهار حاجت به درگاه خداي سبحان در حال نماز و پس از آن است و اگر كسي در دعا فقط مشكلات و نيازهاي خود را در نظر بگيرد و ديگران را فراموش كند، ادب دعا را رعايت نكرده است.

در حديث آمده است: رسول خدا صلي الله عليه و آله مشغول نماز بود كه شنيد مردي در نماز خود مي گويد: پروردگارا! تنها من و محمد صلي الله عليه و آله را مشمول رحمت خود قرار ده و جز بر ما دو نفر، بر هيچ كس رحم نكن! پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله پس از آن كه نماز خود را به پايان برد، رو به او كرد و فرمود: (چرا) تو يك چيز وسيع را محدود ساختي [983] يعني چرا همه ي مسلمانان را دعا نمي كني و رحمت خدا را به من و خودت اختصاص مي دهي؟

آيت الله حسن زاده ي آملي مي گويد: رساله اي در امامت نوشتم و آن را به حضور شريف استاد علامه طباطبايي رضوان الله تعالي عليه ارائه دادم، مدتي در نزد او بود و لطف فرمودند و يك دوره تمام، آن را مطالعه فرمودند، در يك جاي آن رساله، درباره ي خودم دعاي شخصي كرده بودم كه: بار خدايا مرا به فهم خطاب محمدي صلي الله عليه و آله اعتلا ده.

در هنگام رد رساله به اين جانب فرمود: آقا! تا من خود را شناختم دعاي



[ صفحه 248]



شخصي در حق خودم نكردم بلكه دعايم عام است. اين تأديب اخلاقي بسيار در من اثر گذاشت. [984] .

رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: هرگاه يكي از شما دعا كند، دعايش را عموميت دهد و همه را دعا كند، زيرا اين كار دعا را زودتر مستجاب مي كند. [985] و نيز فرمود: كسي كه با جمعي نماز بخواند و تنها براي خود دعا كند و از آنان فراموش نمايد، به آنان جفا كرده است. [986] .

مطلب ديگري كه غفلت از آن روا نيست اين است كه: با برپا داشتن نماز و دعا كردن براي خود و ديگران، وظيفه ي نمازگزار به پايان نمي رسد، بلكه اين آغاز راه است و هر نمازگزاري موظف است علاوه بر اين، عملا نيز براي حل مشكلات مسلمانان اقدام كند، چنانكه آيت الله جوادي آملي فرموده اند: ديني كه مي گويد: هنگام سحر در نماز شب حداقل چهل نفر را دعا كن. همان دين مي گويد: روز هم به فكر حل مشكل چهل مؤمن باش، شب برخيز و ديگران را دعا كن، يعني روز هم مواظب كارشان باش. اين دين درس كرم به انسان مي آموزد، كه ديگران مهمان سفره ي انسان باشند. [987] .

793. درباره ي تفسير سوره ي «كوثر» در ذيل آيه ي شريفه ي «فصل لربك و انحر» [988] مي خوانيم: جبرئيل به پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله عرض كرد:... خداوند به تو دستور مي دهد «هنگامي كه وارد نماز مي شوي موقع تكبير، دستها را بلند كن و همچنين هنگامي كه ركوع مي كني يا سر از ركوع برمي داري و يا سجده مي كني.» چرا كه نماز ما و نماز فرشتگان در هفت آسمان همين گونه است و براي هر چيزي زينتي است و زينت نماز بلند كردن دستها در هر تكبير است.



[ صفحه 249]



و در حديثي از امام صادق عليه السلام آمده است كه در تفسير اين آيه، با دست مباركش اشاره كرده و فرمود: منظور اين است كه دستها را اين گونه در آغاز نماز بلند كني به طوري كه كف آنها رو به قبله باشد. [989] .

794. امام رضا عليه السلام پس از فراغ از تعقيب نماز ظهر به سجده مي رفت و صد بار مي گفت: «شكرا لله» و بعد از تعقيب نماز عصر به سجده مي رفت و صد مرتبه مي گفت: «حمدا لله». [990] .

795. پس از هر نماز، به انتظار نماز بعد نشستن گنجي از گنجهاي بهشت است. [991] پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله

796. هر مسلماني پيش از خواندن نماز اذان و اقامه مي گويد و در هر شبانه روز با ذكر جمله هاي «حي علي الصلوة»، «حي علي الفلاح» و «حي علي خير العمل» چندين بار خود و ديگران را امر به معروف مي كند و به رستگاري و بجا آوردن بهترين اعمال فرامي خواند. [992] .

797. رسول اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: صفهاي (نماز جماعت) امت من همچون صفهاي ملائكه در آسمان است؛ و هر ركعت نماز جماعت نزد خداوند محبوبتر است از عبادت چهل سال. [993] .

798. به يكي از جوانان گفتند: چرا نماز نمي خواني با آن كه در كودكي اهل نماز بودي؟ آه سردي كشيد و گفت: نماز كودكي و نوجواني من از ترس پدرم و عصايش بود! او هنگام نماز صبح، وقتي كه در خواب بودم عصا به دست بر بالينم مي آمد و با



[ صفحه 250]



خشونت بيدارم مي كرد، اگر لحظه اي دير برمي خاستم با همان عصا به جانم مي افتاد. گاهي در سرماي سوزان زمستان مرا كنار حوض حياط مي برد و مي گفت: يخها را بشكن و وضو بگير! من هم جز اطاعت چاره اي نداشتم، اما اكنون كه جوانم و پدر پيرم حريفم نيست ديگر نماز نمي خوانم و آن دين عصايي! و تحميلي را رها كرده ام. [994] .

799. حضرت علي عليه السلام فرمود: دوست ندارم پيشاني مردي را كه در آن اثر سجده نيست نگاه كنم! [995] .

800. كسي كه مواظب باشد كه هر كجا هست نمازش را به جماعت بخواند، (در قيامت) همچون برق زودگذر به همراه گروهي از سبقت گيرندگان، از پل صراط عبور كند، با چهره اي كه از ماه شب چهاردهم تابناكتر است. [996] پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله

801. امام زين العابدين عليه السلام فرمود: «حق پيشنماز آن است كه بداني او واسطه ي ميان تو و خدا و نماينده ي تو به درگاه پروردگار است، او از طرف تو سخن مي گويد اما تو از جانب او سخن نمي گويي، او براي تو دعا مي كند در صورتي كه تو براي او دعا نمي كني و او درباره ي تو از خدا مسألت دارد و تو درباره ي او درخواست نمي كني و عمل مهم ايستادن در پيشگاه خدا و درخواست از درگاه الهي را او از جانب تو بر عهده گرفته و تو چنين كاري را در حق او نكرده اي و اگر در اين اعمال كوتاهي كرده باشد به گردن اوست نه تو و اگر گناهي مرتكب شود تو شريك گناه او نيستي در صورتي كه تو هيچ فضيلتي و حقي بر او نداري و او خود را سپر براي تو قرار داده و نماز تو را به وسيله ي نماز خود پاس داشته است؛ بنابراين به خاطر اين همه، سپاسگزار او باش! و هيچ نيرو و تواني جز به خدا نيست.» [997] .



[ صفحه 251]



802. مردي خدمت پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله شرفياب شد و عرض كرد: اي رسول خدا! گناهانم بسيار و اعمال نيكم اندك است (چه كنم؟) حضرت فرمود: بسيار سجده كن زيرا سجده گناهان را مي ريزد، چنانكه باد برگ درخت را مي ريزد. [998] .

803. «ابوبصير» مي گويد: پس از شهادت امام صادق عليه السلام براي عرض تسليت خدمت ام حميده (همسر امام عليه السلام) رسيدم، او شروع به گريه كرد و من هم از گريه ي او گريستم، آن گاه به من گفت: اي ابوبصير! اگر هنگام مرگ و شهادت امام صادق عليه السلام حاضر بودي چيز عجيبي مي ديدي. امام عليه السلام چشمان مباركش را گشود و فرمود: تمام خويشاوندانم را جمع كنيد؛ ما همه ي بستگانش را خدمت حضرت آورديم و كسي را باقي نگذاشتيم، آن گاه امام صادق عليه السلام نگاهي به آنان كرد و فرمود: شفاعت ما نمي رسد به كسي كه نماز را سبك بشمارد. [999] .

804. در شرح حال استاد ميرزاي قمي رحمه الله (مرحوم سيد حسين خوانساري رحمه الله) آمده است: اين مرد بزرگ، هرگز نماز شب و زيارت عاشورا و نماز جماعت را ترك نكرد و هرگاه به مسجد نمي رفت، در منزل با زن و فرزند خود نماز جماعت مي خواند. [1000] .

805. روايت شده است: چون بنده اي پس از نماز واجب سجده ي شكر بجا آورد، خداوند متعال مي فرمايد: من از او تشكر خواهم كرد همان گونه كه او به درگاه من شكر گزاري نموده است. [1001] .

806. فاطمه دختر امام حسين عليه السلام پس از رحلت همسرش «حسن مثني» [1002] خيمه اي روي قبر او برپا كرد و در آن جا تا يك سال شبها را به عبادت و نماز



[ صفحه 252]



پرداخت و روزها را روزه گرفت. [1003] .

807. رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: كسي كه نماز واجب خود را ترك كند تا وقت آن بگذرد، سپس قضاي آن را بخواند، آن نماز تيره و تار بالا رود و گويد: خدا تو را ضايع كند، چنانكه مرا ضايع ساختي. [1004] .

808. «شريف ابويعلي جعفري» درباره ي شيخ مفيد رحمه الله گفته است: او مقدار كمي از شب را مي خوابيد، آن گاه برمي خاست و نماز مي گزارد، يا كتاب مي خواند، يا درس مي گفت: يا قرآن تلاوت مي كرد. [1005] .

809. «يحيي بن معاذ» گويد: هرگاه دزد نعمت، سزاوار بريدن دست باشد، دزد خدمت (و بندگي كردن) به يقين سزاوار سوختن است. [1006] - در روايات آمده است: بدترين دزدي، دزديدن از نماز است و بهترين خدمت به (دين) خداوند اقامه ي نماز است. -

810. ارتشبد سابق «حسين فردوست» در خاطراتش مي نويسد: وقتي كه «سيد حسين امامي» - عضو فدائيان اسلام - «عبدالحسين هژير» - وزير دربار محمد رضا شاه - را ترور كرد؛ من براي گفتگو با وي در زندان دژبان به ملاقاتش رفتم. وقتي كه وارد سلول شدم ديدم نشسته و تسبيح مي انداخت و دعا مي خواند. او تا مرا ديد به نماز ايستاد. نمي دانم چه نمازي بود كه فوق العاده طولاني شد. حدود سه ربع ساعت در گوشه ي اتاق روي صندلي نشستم و او اصلا متوجه من نبود و مرتب راز و نياز مي كرد، به محض اين كه نمازش تمام مي شد نماز ديگر را شروع مي كرد، ديدم كه با اين وضع نمي شود.

زماني كه نمازش تمام شد اشاره كردم و گفتم: اين كارها را كنار بگذار من عجله دارم. پذيرفت و با من شروع به صحبت كرد و گفت:... خوشحالم كه اين وظيفه را



[ صفحه 253]



انجام دادم و مجازاتم هر چه باشد - كه اعدام است - قبول دارم!... و مجددا برخاست و به نماز ايستاد. روز بعد هم كه براي تحقيق بيشتر نزد او رفتم ديدم مشغول دعا و نماز است، مجددا مطلب را تكرار كردم.

او پاسخ داد: «اگر صد بار هم بيايي پاسخ من همان است. وظيفه ي ديني من حكم مي كرد كه هژير را به قتل برسانم و هيچ درخواستي هم ندارم.»

پس از اين جريان بود كه او در ساعت 2 بعد از نيمه شب در ميدان سپه تهران به دار زده شد. (و به شهادت رسيد) [1007] .

811. در حديث شريف قدسي آمده است: آن گاه كه مؤذن بانگ «لا اله الا الله» برآورد، خداوند متعال مي فرمايد: اي امت احمد! امانت هفت آسمان و هفت زمين را بر گردن شما نهاده ام، (نماز را بر شما واجب كرده ام) اگر مي خواهيد بجا آوريد و اگر نمي خواهيد ترك كنيد. اگر اجابت كنيد (و نماز بگزاريد) سود مي بريد و اگر اجابت نكنيد زياني متوجه من نمي شود. [1008] رسول اكرم صلي الله عليه و آله

812. قرائت قرآن در حال نماز، برتر است از قرائت آن در غير نماز. [1009] پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله

813. يكي از پزشكان مي گويد: در ايامي كه امام خميني رحمه الله در بيمارستان تحت معالجه و عمل جراحي بودند، لوله ي تنفس در تراشه ي ايشان بود وقتي اين لوله در مجراي تنفسي قرار مي گيرد، شخص نمي تواند صحبت كند. اما امام با اين كه لوله به ايشان وصل بود، نماز ظهر و عصر آن روز را به همان وضع ادا نمودند و حتي نماز شب خود را ترك نكردند. [1010] .



[ صفحه 254]



814. «در احاديث، نماز برخي از افراد را فاقد ارزش و مردود به حساب آورده اند، كه به چند نمونه اشاره مي شود:

1 - بي تفاوت ها

امام صادق عليه السلام فرمود: نماز كساني كه نسبت به برهنگان و آوارگان جامعه بي تفاوتند، قبول نيست. [1011] .

2 - حرام خواران

پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: نماز حرامخواران، مثل بناي ساختمان بر ريگ است «ألصلاة مع اكل الحرام كالبناء علي الرمل» [1012] .

3 - بي تعهدان در خانه

رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: نماز زني كه از درآمد شوهر بهره مند مي شود ولي به مسئوليت الهي خود عمل نمي كند، پذيرفته نيست. [1013] .

4 - تاركان زكات

در قرآن، در اكثر موارد، پرداخت زكات را در كنار برپا داشتن نماز آورده و در احاديث بسياري آمده است كه نماز آنان كه زكات مال خويش را نمي دهند. پذيرفته نمي شود. [1014] روزي رسول خدا صلي الله عليه و آله وارد مسجد شد و نه نفر را به جرم اين كه زكات نمي دادند، از مسجد بيرون كرد، سپس اقامه ي نماز نمود. آري، رابطه ي با خدا بايد در كنار رابطه با محرومان جامعه باشد.

5 - افراد لا ابالي

نماز كسي كه اهل تقوا نيست يا ركوع و سجودش را در نماز، به طور مطلوب انجام نمي دهد، پذيرفته نيست. [1015] .



[ صفحه 255]



6. حاقن و حاقب

حاقن و حاقب، يعني كسي كه بول و غايط خود را نگاه مي دارد و بدين وسيله به خود فشار آورده و دچار ضررهاي جسمي مي شود. اين كار، علاوه بر زيان براي سلامتي، در نماز هم موجب عدم تمركز فكر مي شود و حضور قلب را از بين مي برد. امام صادق عليه السلام فرمود: نماز چنين كساني قبول نمي شود. [1016] .

7 - پيشنماز غير محبوب

گاهي در مسجدي ، ممكن است مردم به پيشنمازي علاقه نداشته باشند و او را قبول نكنند ولي او به خاطر حفظ خود ، حاضر نباشد مسجد يا پايگاه خود را رها كند. طبيعي است كه چنين موردي ، موجب بروز برخورد و خلوت شدن نماز جماعت مي شود . در روايات ، نماز جماعت چنين كساني مردود شمرده شده است . [1017] . [1018] .

815. مردي خدمت رسول خدا صلي الله عليه و آله رسيد و عرض كرد: من صحرا نشينم، در آن جا مسجد و امام جماعتي نداريم، در خانه ام اذان مي گويم و با خانواده و غلامانم نماز جماعت مي خوانم، آيا اين، نماز جماعت محسوب مي شود؟

پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: آري. آن مرد عرض كرد: گاهي غلامانم نيستند و با زن و بچه ام نماز مي خوانم، آيا اين، نماز جماعت به حساب مي آيد؟ رسول خدا صلي الله عليه و آله پاسخ داد: آري. عرض كرد: گاهي بچه هايم دنبال گوسفندان مي روند و فقط با همسرم نماز جماعت مي خوانم آيا نماز جماعت محسوب مي شود؟ فرمود: آري. عرض كرد: زنان هم گاهي عذر دارند و من اذان مي گويم و به تنهايي نماز مي خوانم آيا اين هم نماز جماعت به حساب مي آيد؟ رسول خدا فرمود: آري، اين هم نماز جماعت است، «المؤمن وحده جماعة» نماز مؤمن به تنهايي جماعت است. [1019] .



[ صفحه 256]



816. پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: موسي عليه السلام عرض كرد: الهي! من قرب تو را مي خواهم. فرمود: قرب من از براي كسي است كه بيدار باشد در شب قدر. عرض كرد: خدايا رضاي تو را مي خواهم. فرمود: خشنودي من از براي كسي است كه دو ركعت نماز بخواند در شب قدر. [1020] .

817. نماز خوب، فحشا و منكر را از يك امتي بيرون مي كند. [1021] امام خميني رحمه الله

818. پس از تولد نوزاد، اذان گفتن در گوش او سفارش شده است (و يكي از جمله هاي اذان، «حي علي الصلاة» است: بشتاب به سوي نماز) و در قبرستان هنگام دفن انسان هم نماز (ميت) واجب شده است، هيچ عبادتي از لحظه ي تولد تا وقت دفن اين چنين همراه انسان نيست. [1022] .

819. امام صادق عليه السلام درباره ي آيه ي شريفه ي «اياك نعبد...» فرمود: يعني خداوندا! ما از تو جز تو را نمي خواهيم و براي مزد و پاداش عبادتت نمي كنيم. [1023] .

820. هنگامي كه جعفر طيار (برادر علي عليه السلام) از سفر تاريخي هجرت به حبشه، بازگشت پيامبر صلي الله عليه و آله به او فرمود: آيا مي خواهي هديه ي ارزشمندي به تو عطا كنم؟

مردم گمان كردند كه حضرت مي خواهد طلا يا نقره اي به او بدهد و هجوم آوردند تا هديه ي پيامبر را ببينند. اما ديدند پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: نمازي به تو هديه مي كنم كه اگر هر روز آن را بخواني از دنيا و آنچه در آن است براي تو بهتر است و اگر هر روز يا هر جمعه يا هر ماه يا هر سال آن را بجا آوري، خداوند گناهان بين دو نمازت را (گرچه يك سال باشد) بيامرزد. آن گاه «نماز جعفر طيار» [1024] را به او آموخت. [1025] .



[ صفحه 257]



821. در روايت آمده است كه: آخرين وصيت انبيا درباره ي نماز بوده است. [1026] از اين روايت دو مطلب به دست مي آيد:

الف: نماز در همه ي اديان الهي وجود داشته و همه ي پيامبران اهل نماز بوده اند.

ب: مهمترين چيز در نظر انبيا بوده است، چرا كه در حساسترين لحظات (و هنگام جان دادن) به آن سفارش و وصيت كرده اند. [1027] .

822. امام باقر عليه السلام فرمود: هرگاه نعمتي از سوي خدا به پدرم امام زين العابدين عليه السلام مي رسيد سجده (شكر) مي كرد و هنگام تلاوت قرآن چون به آيه اي مي رسيد كه مربوط به سجده بود، سجده اي انجام مي داد؛ و هرگاه خداوند حادثه ي ناگوار يا مكر حيله گري را از او دفع مي كرد به سجده مي افتاد و نماز واجبي را به پايان نمي برد مگر آن كه پس از آن، سجده مي كرد و اگر اختلاف بين دو نفر از مسلمين را اصلاح مي كرد سجده اي انجام مي داد. و اثر سجده ها در تمام اعضاي سجودش نمايان بود و به خاطر همين «سجاد» ناميده شد. [1028] .

823. رسول گرامي اسلام صلي الله عليه و آله فرمود: كسي كه لباسي را به ده درهم خريده كه يك درهم آن از حرام باشد، خداوند در آن لباس نماز را نخواهد پذيرفت. [1029] .

و نيز فرمود: خداوند را بر فضاي بيت المقدس فرشته اي است كه هر شب ندا مي كند: هر كس از مال حرام بخورد، واجب و مستحبي از او قبول نمي شود. [1030] .

824. يكي از شاگردان علامه ي طباطبايي رحمه الله درباره ي او مي گويد: علامه اهل ذكر و دعا و مناجات بود، در بين راه كه او را مي ديدم غالبا ذكر خدا بر لب داشت. به نوافل مقيد بود و گاهي ديده مي شد كه در بين راه مشغول خواندن نمازهاي نافله است؛



[ صفحه 258]



شبهاي ماه رمضان تا صبح بيدار بود، مقداري مطالعه مي كرد و بقيه را به دعا و قرائت قرآن و نماز و اذكار مشغول بود. [1031] .

825. در هيچ يك از عبادات به اندازه ي نماز تنوع وجود ندارد، اخيرا از طرف ستاد اقامه ي نماز كتابي منتشر شده است به نام «نمازهاي مستحبي» كه شامل سيصد و پنجاه نوع نماز است و اين نمازها مجموعا به سه هزار ركعت مي رسد. توجه به اين نكته، اهميت نماز را بيشتر روشن مي كند. [1032] .

826. «اهدنا الصراط المستقيم» يعني: پروردگارا! ما را هدايت كن به راهي كه به محبت و دوستي تو منتهي گردد و ما را به بهشت برساند و از پيروي هواي نفس و خود محوري كه عاقبتي جز رنج و هلاكت ندارد بازدارد. [1033] امام صادق عليه السلام

827. ايستادن رو به قبله ياد آور ارزشهاي بسياري است: مكه شكنجه گاه بلال، قربانگاه اسماعيل، زادگاه علي بن ابي طالب عليه السلام، پايگاه قيام حضرت مهدي عليه السلام، محل آزمايش ابراهيم و عبادتگاه تمام انبيا و اولياست؛ و چه زيباست كه نماز گزار آن گاه كه رو به قبله مي ايستد، پيش از شروع نماز مروري بر اين ارزشها داشته باشد. [1034] .

828. «حاتم اصم» از عابدان وارسته و مخلص بود. يكي از مسلمين به نام «عصام بن يوسف» نزد او آمد و با اعتراض پرسيد: تو چگونه نماز مي خواني؟ حاتم گفت: هنگامي كه وقت نماز فرا مي رسد، برمي خيزم و وضوي ظاهري و وضوي باطني مي گيرم. عصام گفت: وضوي باطني ديگر چگونه است؟ حاتم گفت: اما وضوي ظاهر، اعضاي وضو را با آب مي شويم. اما وضوي باطن، آن اعضا را با هفت خصلت مي شويم: 1 - با توبه. 2 - پشيماني از گناهان سابق. 3 - ترك دلبستگي به دنيا. 4 - ترك



[ صفحه 259]



تعريف و ستايش مخلوقات. 5 - ترك رياست مادي. 6 - ترك كينه. 7 - ترك حسادت.

سپس به مسجد مي روم و آماده ي نماز مي شوم، در حالي كه كعبه را پيش رو مي بينم و خود را در برابر خداي بزرگ، يكپارچه محتاج مي نگرم، گويي در محضر خدا هستم، بهشت را در طرف راست و دوزخ را در طرف چپ و عزرائيل را پشت سر مشاهده مي كنم و گويي پاهايم روي پل صراط قرار گرفته و اين نماز، آخرين نماز من است. بعد نيت مي كنم و تكبير مي گويم و حمد و سوره را با تفكر و تأمل مي خوانم. سپس ركوع را با تواضع و خشوع انجام مي دهم. در آخر، سجده را با تضرع و زاري بجا مي آورم و تشهد را با اميد مي خوانم و سلام نماز را با اخلاص مي گويم. مدت سي سال است كه نماز من اين گونه مي باشد. [1035] .

829. «فويل للمصلين الذين هم عن صلاتهم ساهون.» [1036] .

پس واي بر نمازگزاراني كه، در نماز خود سهل انگاري مي كنند. قرآن كريم

830. رسول گرامي اسلام صلي الله عليه و آله فرمود: بدانيد كه خداي متعال به عزت خويش سوگند ياد كرده است كه نماز گزاران و سجده كنندگان را عذاب نكند و آنان را به آتش دوزخ نترساند. [1037] .

831. امام خميني رحمه الله درباره ي «قبله» از يكي از آگاهان معاصرش در «آداب الصلوة» نقل مي كند: نكته ي باريكي در واژه ي قبله هست كه بايد از آن غافل نبود:

قبله در اصل لغت عرب اسم عمل ماست، نه اسم خانه (كعبه)، ولي چون اين عمل رو به روي با آن خانه انجام مي گيرد كم كم اسم خود خانه شده است. قبله بر وزن «جلسه» و «وجهه» طرز ايستادن و رو به رو شدن با چيزي است، كه با حضور ذهن انجام گيرد. مواجهه اي است كه انسان به حال خبردار مي ايستد، كه گويي رژه



[ صفحه 260]



مي رود و سان مي دهد، نهايت بايد اين رژه و سان در مورد خانه ي خدا با همه ي اعضا و تمام اندام بدن بوده باشد آن هم به حال خبردار و با نظم و احترام و با حضور ذهن كلي.

پس قبله به معناي اقبال كردن به چيزي است، اما طوري كه اقبال و رو آوردن به آن همراه با گسستن از غير باشد، كه رنگ پيوستن به آن و گسستن از غير آن، در عمل آشكار باشد. [1038] .

832. علامه ي اميني رحمه الله مدت سه شب در حرم امام رضا عليه السلام بود و هر شب هزار ركعت نماز مي خواند. به او گفتند: شما خسته نمي شويد؟ فرمود: مگر ماهي از شنا خسته مي شود كه من از نماز خسته شوم؟! [1039] .

833. امام صادق عليه السلام فرمود: چون بنده اي مشغول نماز شود و آن را سبك شمارد، خداوند به فرشتگانش مي فرمايد: آيا بنده ام را نمي بينيد؟ گويي خيال مي كند بر آوردن خواسته هايش به دست غير من است! آيا نمي داند اين كار به وسيله ي من انجام مي گيرد؟ [1040] .

834. در روايات مي خوانيم: اگر نماز قبول شود، عبادات ديگر هم قبول مي شود، ولي اگر نماز مردود شود كارهاي ديگر هم رد خواهد شد. پيوند پذيرش عبادات ديگر به قبولي نماز، نقش كليدي آن را نشان مي دهد.

مثل آن كه: اگر پليس از شما گواهينامه ي رانندگي بخواهد، شما هر مدرك و كارت شناسايي معتبر ديگري هم ارائه دهيد، پذيرفته نيست. مجوز رانندگي، داشتن گواهينامه است. و بدون آن تمام مدارك بي اثر خواهد بود و نماز چنين نقشي دارد. [1041] .



[ صفحه 261]



835. شيطان پيوسته از مؤمن هراسناك مي ماند مادامي كه بر اوقات نمازهاي پنجگانه مواظبت كند؛ پس اگر آنها را ضايع نمايد، شيطان بر او جرأت مي كند و او را در گناهان بزرگ وارد مي سازد. [1042] رسول اكرم صلي الله عليه و آله

836. خداوند هيچ كتابي از آسمان نازل نفرمود، مگر آن كه ابتداي آن «بسم الله الرحمن الرحيم» بوده است. [1043] امام جعفر صادق عليه السلام

837. «مفسران در بين «اياك نعبد و اياك نستعين» (: تنها تو را مي پرستيم و تنها از تو ياري مي جوييم.) در زمينه ي اين كه چرا با وجودي كه مقام، جاي تواضع است و گوينده، يك تن و با اين همه، نون جمع در آن به كار رفته است؛ وجوهي متعدد شمرده اند. نيك ترين آن وجوه همان است كه امام (فخر) رازي در «تفسير الكبير» خويش آورده است با اين حاصل كه: در شريعت مطهر ما آمده است كه اگر كسي كالايي چند را در يك معامله به ديگري فروشد و سپس پاره اي از آن كالا معيوب درآيد، مشتري راست كه معامله را همان گونه بپذيرد و (يا) يك جا رد كند. و نمي تواند كالاي معيوب را پس دهد و سالم بپذيرد. در اين جا نيز از آن رو كه بنده، بندگي خويش را ناقص و معيوب همي بيند، آن را به تنهايي به حضرت باري عرضه نمي دارد. بل عبادات ديگر بندگان از جمله انبيا و اوليا و صالحان را به آن پيوند مي كند و همه را يك جا عرضه مي دارد. بدين اميد كه عبادت وي نيز در آن بين مقبول افتد. چرا كه عموم آن عبادات بي ترديد مردود نمي افتد. و چون پس دادن معيوب و پذيرفتن سالم معامله اي است كه پروردگار، خود بندگانش را از آن نهي كرده است و اين كار، شايسته ي بزرگواري حضرت باري نيست، از اين رو راهي جز پذيرفتن مجموع نمي ماند كه آن خود مراد است.» [1044] .



[ صفحه 262]



838. رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: هرگاه بنده اي شب هنگام از خواب برخيزد و در حالي كه هنوز (آثار) سنگيني خواب در چشمان او باقي است، براي خشنودي خداوند نماز شب بخواند، پروردگار متعال به ملائكه اش مباهات مي كند و مي فرمايد: آيا نمي بينيد بنده ي مرا كه در نيمه ي شب از بستر خواب برخاست و به خاطر خواندن نمازي كه بر او واجب نكرده ام، خواب شيرين را رها كرد؟ پس شاهد باشيد كه او را آمرزيده ام. [1045] .

839. خواندن يك نماز، پشت سر امام جماعت دانشمند برابر است با هزار ركعت نماز. [1046] امام صادق عليه السلام

840. درباره ي اميرمؤمنان علي عليه السلام روايت شده است كه: آن حضرت نخستين كسي بود كه سجده ي شكر بجا آورد. و پس از پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله اولين كسي بود كه بعد از سجده، صورتش را بر خاك نهاد. [1047] .

841. دانشمند بزرگ شيخ الرئيس ابوعلي سينا مي گويد: هر زمان برايم مشكلي علمي پيش مي آمد و از حل آن عاجز مي ماندم، به مسجد شهر مي رفتم و دو ركعت نماز بجا مي آوردم، سپس از خداوند مي خواستم مرا به وسيله ي نور آن نماز ياري دهد تا گره از مشكلم باز كند، پس از اداي آن دو ركعت، راه حل مشكل برايم آسان مي شد و به آنچه مي خواستم مي رسيدم. [1048] .

842. نماز، زينت بساط تمجيد و تحميد و تقديس و تسبيح (در پيشگاه الهي) است. [1049] رسول اكرم صلي الله عليه و آله



[ صفحه 263]



843. كسي كه از مرد يا زن مسلماني غيبت كند، خداوند تا چهل روز نماز و روزه ي او را نمي پذيرد، مگر آن كه آنان از غيبت كننده راضي شوند. [1050] پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله

844. اميرمؤمنان علي عليه السلام فرمود: از حبيب خودم رسول خدا صلي الله عليه و آله شنيدم كه فرمود: اميد بخش ترين آيه ي قرآن اين آيه است: «و أقم الصلوة طرفي النهار و زلفا من الليل ان الحسنات يذهبن السيئات ذلك ذكري للذاكرين.» [1051] .

در دو طرف روز و اوايل شب، نماز را برپا دار؛ چرا كه حسنات، سيئات (و آثار آنها) را از بين مي برند؛ اين تذكري است براي كساني كه اهل تذكرند! [1052] .

845. امام صادق عليه السلام فرمود: هر كس در حال وضو نام خدا را بر زبان جاري كند تمام بدنش پاك گردد و وضويش تا وضوي ديگر كفاره ي گناهان اوست ما بين آن دو وضو. [1053] .

846. «قنوت» در لغت به معناي اطاعت همراه با خضوع است، چنانكه خداوند خطاب به حضرت مريم مي فرمايد: «يا مريم اقنتي لربك» [1054] (: اي مريم! براي پروردگار خود،خضوع كن.) اما مراد از قنوت در نماز همان دعايي است كه در ركعت دوم هر نماز مي خوانيم. امام صادق عليه السلام در تفسير آيه ي «و تبتل اليه تبتيلا» [1055] مي فرمايد: مراد از «تبتل آن است كه در نماز دستها را به دعا بلند كنيم. «تبتل» در لغت به معناي قطع اميد از غير خداست. [1056] .

847. قرآن كريم درباره ي قيامت مي فرمايد: «يومئذ تحدث اخبارها بأن ربك أوحي لها يومئذ يصدر الناس أشتاتا ليروا أعمالهم». در آن روز زمين تمام خبرهايش را بازگو



[ صفحه 264]



مي كند، چرا كه پروردگارت به او وحي كرده است. در آن روز مردم به صورت گروههاي پراكنده (از قبرها) خارج مي شوند تا اعمالشان به آنها نشان داده شود. [1057] .

در كتب تفسير ذيل اين آيه هاي نوراني و پند آموز، روايات مفيدي آمده است. در اين جا چند نمونه از آنها را كه با موضوع اين كتاب مناسب است ذكر مي كنيم:

1 - در حديثي مي خوانيم كه پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: آيا مي دانيد منظور از خبر دادن زمين چيست؟ گفتند: خدا و پيامبرش داناترند. فرمود: اخبار زمين اين است كه شهادت مي دهد درباره ي تمام كارهايي كه هر مرد و زني بر روي آن انجام داده است؛ مي گويد: فلاني، در فلان روز، چنين كارهايي كرده است. اين است خبر دادن زمين. [1058] .

2 - در حديث ديگري از رسول خدا صلي الله عليه و آله آمده است: بر وضو مواظبت كنيد، (همواره با وضو باشيد) و بهترين كارهاي شما نماز است و بپرهيزيد از (بي احترامي به) زمين، (مبادا بر روي آن گناه كنيد) كه زمين همچون مادر شماست. و هيچ انساني كار خير يا شري بجا نمي آورد، مگر آن كه زمين از آن خبر مي دهد. [1059] .

3 - «ابوسعيد خدري» گفت: آن گاه كه در صحرا (يا جاي ديگر) اذان مي گويي، با صداي بلند بگو، كه من از پيامبر خدا صلي الله عليه و آله شنيدم كه مي فرمود: هيچ جن و انس و سنگ و خاكي صداي اذان را نشنوند، مگر آن كه (در قيامت) براي مؤذن گواهي دهند. [1060] .

4 - «ابواميه» را ديدند كه در چندين نقطه ي مسجدالحرام نماز مي خواند. گفتند: چرا چنين مي كني؟ گفت: براي اين كه اين نقاط از مسجد و زمين، در روز قيامت گواهي دهند (كه من در اين جا نماز گزارده ام) سپس اين آيه را تلاوت كرد «يومئذ تحدث أخبارها». [1061] .



[ صفحه 265]



848. امام صادق عليه السلام فرمود: كسي كه دو ركعت نماز بخواند و بداند كه در نماز چه مي گويد، نمازش به پايان مي رسد در حالي كه بين او و خداوند گناهي باقي نمي ماند (و همه ي گناهانش آمرزيده مي شود.) [1062] .

849. هيچ بنده اي براي خدا به حقيقت ركوع نكند مگر آنكه خداوند تعالي او را به نور جمال خود بيارايد و در سايه ي كبريايش جاي دهد و جامه ي برگزيدگانش بپوشاند. ركوع اول است و سجود دوم. هر كس حقيقت اول را بجا آورد شايستگي دومي را يافته است. در ركوع ادب (عبوديت) است و در سجود قرب (به معبود)؛ و كسي كه به نيكي ادب نگزارد، قرب را نشايد. پس ركوع كسي را بجاي آر كه با دل خاضع براي خدا و تحت سلطه ي او ذليل و بيمناك است و اعضاي خود را از اندوه و ترس آن كه از بهره ي ركوع كنندگان بي نصيب گرديده فرود مي آورد. [1063] امام صادق عليه السلام.

850. رسول اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: اگر در مورد كسي كه در نماز جماعت حاضر نمي شود، از تو سؤال كردند (و گفتند: فلاني چگونه آدمي است؟) بگو: او را نمي شناسم. [1064] .

851. مردي را ديدند كه بر در مسجد ايستاده و نماز مي خواند، پرسيدند: چرا داخل مسجد نماز نمي خواني؟ گفت: شرم دارم كه داخل خانه ي خدا شوم و حال آن كه معصيت و نافرماني او را كرده ام. [1065] .

852. زميني كه مؤمن بر روي آن سجده مي كند، نور آن آسمان را روشن مي سازد. [1066] رسول اكرم صلي الله عليه و آله



[ صفحه 266]



853. امام صادق عليه السلام فرمود: ما فرزندانمان را امر مي كنيم به گفتن تسبيح فاطمه ي زهرا عليهاالسلام چنانكه دستور مي دهيم آنان را به گزاردن نماز. [1067] .

854. در حديثي مي خوانيم: هنگامي كه پيامبر صلي الله عليه و آله آيه ي «فخلف من بعدهم خلف اضاعوا الصلوة...» [1068] را تلاوت كرد، فرمود: بعد از شصت سال، افرادي روي كار مي آيند كه نماز را ضايع مي كنند و در شهوات غوطه ور مي شوند و به زودي نتيجه ي گمراهي خود را خواهند ديد.

اين نكته قابل توجه است كه اگر مبدء شصت سال را هجرت پيامبر صلي الله عليه و آله در نظر بگيريم درست بر زماني منطبق مي شود كه «يزيد» بر اريكه ي قدرت نشست و سالار شهيدان عليه السلام و يارانش را به شهادت رساند. [1069] .

855. رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: خداوند نور چشم مرا در خواندن نماز قرار داده است و نماز را محبوب من كرده است، چنانكه غذا و آب را محبوب انسان گرسنه و تشنه قرار داده است. و گرسنه از غذا و تشنه از آب سير مي شوند و من هرگز از نماز سير نمي شوم. [1070] .

856. هر نماز گزاري در شبانه روز ده بار سوره ي «حمد» را مي خواند و چون اين سوره هفت آيه دارد مي شود هفتاد آيه، بعد از حمد سوره ي ديگري هم بايد خوانده شود؛ اگر فرض كنيم سوره ي «توحيد» - قل هو الله احد - باشد كه پنج آيه دارد و در جمع مي شود پنجاه آيه. بنابراين، مجموع آياتي كه نماز گزار بايد در هر شبانه روز بخواند يكصد و بيست آيه خواهد بود و تلاوت اين تعداد آيه در هر روز، قرآن را از مهجوريت بيرون مي آورد، و رابطه ي انسان با قرآن را در جامعه زياد مي كند. به علاوه



[ صفحه 267]



قرآن و نماز بارها در كنار هم آمده است از جمله: در سوره ي فاطر آيه ي 29 مي خوانيم: «يتلون كتاب الله و أقاموا الصلوة» - كساني كه قرآن تلاوت مي كنند و نماز به پا مي دارند - و در سوره ي اعراف آيه 170 چنين آمده است: «يمسكون بالكتاب و اقاموا الصلوة» - كساني كه به قرآن تمسك كرده و نماز به پا مي دارند - آري، قرآن و نماز، هم در كنار هم هستند و هم در درون هم. [1071] .

857. خداي متعال فرمود: اي داوود! بر تو باد به استغفار در تاريكي شب، هر كس به خاطر من به نماز ايستد آن گاه كه مردم در خوابند؛ به فرشتگانم دستور مي دهم تا براي او استغفار كنند و بهشت من مشتاق ديدار او گردد و هر تر و خشكي براي او دعا كند. [1072] .

858. مرحوم ملا محمد تقي برغاني رحمه الله در حالي كه هنگام سحر در محراب عبادت مشغول خواندن مناجات «خمس عشره» در سجده بود به دست فرقه ي بابيه به شهادت رسيد. مكرر ديده مي شد كه اين شهيد بزرگوار در فصل زمستان، در حالي كه به شدت برف مي باريد به پشت بام مسجد مي رفت و مشغول تضرع و مناجات مي شد و با حالت ايستاده دستها را به سوي آسمان بلند مي كرد، تا اين كه برف، سراسر قامت مباركش را سفيد پوش مي كرد. [1073] .

859. «اين نمازهاي پنجگانه كه عمود دين و پايه ي محكم ايمان است و در اسلام چيزي بعد از ايمان، به اهميت آن نيست، بعد از توجهات نوريه ي باطنيه و صور غيبيه ملكوتيه كه غير از حق تعالي و خاصان درگاه او كسي نداند، يكي از جهات مهمه كه در آن هست اين تكرار تذكر حق با آداب و اوضاع الهي [است] كه در آن منظور گرديده است كه رابطه ي انسان را با حق تعالي و عوالم غيبيه محكم مي كند و ملكه ي



[ صفحه 268]



خضوع لله در قلب ايجاد كند و شجره ي طيبه ي توحيد و تفريد را در قلب محكم كند، به طوري كه با هيچ چيز از آن زايل نشود و در امتحان بزرگ حق تعالي كه درحال ظهور سكرات موت و اهوال مطلع و شهود نمونه ي غيب حاصل شود از امتحان درست بيرون آيد و دينش مستقر باشد و بماند نه مستودع و زايل شدني كه به اندك فشاري نسيان عارض شود.

پس اي عزيز!... مبادا در امر ديانت و خصوصا اين نمازهاي پنجگانه تهاون كني و آنها را سست شماري.» [1074] امام خميني رحمه الله

860. امام صادق عليه السلام به مدت چهار روز از بامداد تا نيم روز، درس ويژه اي در توحيد براي «مفضل بن عمر» - يكي از شاگردان خود - بيان مي فرمود و هر روز چون وقت نماز مي رسيد درس را قطع مي كرد و براي نماز برمي خاست. [1075] .

861. پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: يا علي! اذان نوري است كه هر كس آن را اجابت كند (و به سوي نماز برود) نجات يابد و كسي كه اجابت نكند من دشمن اويم در پيشگاه حق تعالي؛ و كسي كه من دشمنش باشم حال بدي خواهد داشت. [1076] .

862. امام جعفر صادق عليه السلام فرمود: چون سجده براي خداست پس نبايد بر خوردنيها و پوشيدنيها كه مورد توجه اهل دنياست سجده كرد. سجده بايد انسان را متوجه خدا سازد نه شكم و لباس و ماديات. [1077] .

863. از مرحوم ايرواني نقل شده است كه گفت: براي حضور در درس، به خانه ي استاد، حاج شيخ محمد حسين غروي كمپاني رفتيم، - ظاهرا از وقت مقرر زودتر



[ صفحه 269]



رسيديم - استاد در جنب اتاق درس مشغول نماز بود، ناگهان متوجه شديم، آنچه در اطراف ماست، با استاد بزرگوار ما در نماز هماهنگ شده و آهنگ نماز از تمام اشياء اتاق و در و ديوار، به دنبال استاد به گوش ما مي رسد. [1078] .

864. در قرآن كريم درباره ي گروهي از مجرمين مي خوانيم: «آنان هرگز مالك شفاعت نيستند؛ مگر كسي كه نزد خداوند رحمان، عهد و پيماني دارد.» «لا يملكون الشفاعة الا من اتخذ عند الرحمان عهدا» [1079] از رسول خدا صلي الله عليه و آله روايت شده است كه: محافظت بر عهد، همان محافظت بر نمازهاي پنجگانه است. [1080] .

865. در خاطرات مربوط به نماز امام خميني رحمه الله مي خوانيم: خويشاوندان ايشان مي گفتند: از پانزده سالگي ايشان كه ما در خمين بوديم، آقا يك چراغ موشي [1081] كوچك مي گرفتند و مي رفتند به يك قسمت ديگر كه هيچ كس بيدار نشود و نماز شب مي خواندند. همسر امام رحمه الله مي گويند: «تا حالا نشده كه من از نماز شب ايشان بيدار شوم.» چون چراغ را مطلقا روشن نمي كردند. نه چراغ اتاق را روشن مي كردند، نه چراغ راهرو را و نه حتي چراغ دستشويي را [و از يك چراغ قوه ي كوچك كه تنها جلوي پايشان را روشن مي كرد، استفاده مي كردند. [1082] ] و براي اين كه كسي بيدار نشود، هنگام وضوي نماز شب، يك ابر زير شير مي گذاشتند كه آب چكه نكند و صداي آن كسي را بيدار نكند. [1083] .

866. در خدمت امام باقر عليه السلام مردي را ياد كردند و گفتند: «مرتكب حرام مي شود و واجبات را سبك مي شمارد، حتي نماز را ترك كرده است.» امام عليه السلام تكيه داده بود، پس راست نشست و فرمود: «سبحان الله، نماز واجب را ترك كرد؟! همانا



[ صفحه 270]



ترك نماز نزد خداوند امري عظيم است.» [1084] .

867. امام صادق عليه السلام فرمود: هنگامي كه حضرت رسول صلي الله عليه و آله بر جنازه ي «سعد بن معاذ» نماز مي خواندند، نود هزار فرشته كه جبرئيل هم با آنان بود، در نماز شركت كردند. رسول خدا صلي الله عليه و آله در پايان نماز از جبرئيل پرسيد: چه چيزي سبب شد كه شما (فرشتگان) در نماز بر جنازه ي سعد حاضر شديد؟ جبرئيل عرض كرد: براي آن كه سعد در هر حالي چه در راه رفتن و نشستن و ايستادن و پياده و سواره، سوره ي (توحيد) «قل هو الله احد» را مي خواند. [1085] .

868. خداي متعال به حضرت داوود عليه السلام فرمود: اي داوود! مردان با تقوا شبهايشان را نخوابند مگر آن كه نمازشان را براي من بگزارند. و روزهايشان را به پايان نبرند مگر آن كه پيوسته مرا ياد كنند. اي داوود! همانا عارفان، سرمه ي بيداري شب بر چشمانشان كشيده اند و شب را در حال قيام اند و از اين رهگذر، رضاي مرا مي طلبند. [1086] .

869. امام صادق عليه السلام فرمود: بدترين دزد، آن دزدي است كه از نماز خود سرقت مي كند (و زينت و زيور نماز را به غارت مي برد) حكايت كنند: يكي از عارفان، پس از آن كه بر اين حديث شريف آگاه شد، مي گفت: بسيار است كه دو ركعت نماز مي گزارم براي خداي تعالي و در پايان از خجالت و شرمندگي، خود را همچون دزدي مي بينم كه تازه دزدي را به پايان رسانده است. [1087] .

870. امام صادق عليه السلام فرمود: كسي كه عمدا قنوت نماز را ترك نمايد نمازش



[ صفحه 271]



نماز (كامل) نيست. [1088] .

871. پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: خداوند نماز عشا را بر امت من واجب فرمود، تا در آن وقت كه هنگام نماز پيامبران است آنان نيز مانند پيامبران به عبادت بپردازند. [1089] .

872. هيچ طبقه اي از طبقات آسمان نيست، مگر آن كه گروهي از فرشتگان در آن جا در حال سجده اند. [1090] حضرت علي عليه السلام

873. «و إذ قلنا للملائكة اسجدوا لأدم فسجدوا الا ابليس أبي و استكبر و كان من الكافرين». [1091] .

و (ياد كن) هنگامي را كه به فرشتگان گفتيم: «براي آدم سجده و خضوع كنيد» همگي سجده كردند؛ جز ابليس كه سرباز زد و تكبر ورزيد، (و به خاطر نافرماني و تكبرش) از كافران شد. قرآن كريم

874. «حسن بن صالح» - از صوفيه و عرفاي مشهور عراقي - كنيزكي داشت، آن را بفروخت بر قومي، چون ميانه ي شب بود، كنيزك برخاست و گفت: اي اهل سراي، نماز! نماز!. ايشان تعجب نمودند و گفتند: آيا صبح بدميد و بامداد شد؟ كنيزك گفت: شما جز فريضه نگزاريد؟ گفتند: ني. كنيزك به حسن بازگشت و گفت: اي خواجه! مرا بر قومي فروختي كه ايشان نماز شب نكنند، مرا از ايشان بازستان. حسن وي را از ايشان بازستد. [1092] .

875. امام صادق عليه السلام فرمود: سوگند به خدا گاهي مردي به پنجاه سالگي مي رسد در حالي كه خداوند هنوز يك نمازش را قبول نكرده است، پس چه گناهي



[ صفحه 272]



از اين بزرگتر است؟ به خدا قسم، شما بعضي از دوستان و همسايگان خود را مي شناسيد كه اگر براي بعضي از شما نمازي بخواند آن را نمي پذيريد چون با بي اعتنايي خوانده است، خداوند قبول نمي كند مگر عمل نيك را، پس چگونه بپذيرد عملي را كه سبك شمرده مي شود؟ [1093] .

876. «سر نماز، همه ي مجاري ادراكي و تحريكي نمازگزار را مظهر درك و فعل حق مي كند؛ لذا ممكن است نوك شكسته ي تيري را از پاي نمازگزار در حالت سجده بيرون آورند و او احساس نكند و ناله ي مستمندي را در حال ركوع بشنود و انگشتر خويش را به او صدقه دهد؛ زيرا جمع اين دو حال از لحاظ ظاهر بسي دشوار است، ولي از جهت راز نماز كاملا سهل مي باشد، چون اگر عبد سالك در پرتو قرب نوافل به جايي رسيد كه همه ي كارها را با مجاري ادراكي و تحريكي خداوند، در مقام ظهور فعلي، انجام مي دهد و فعل خداوند حق است و باطل در آن راه ندارد، همه ي شئون جذب و دفع، ارسال و امساك او حق خواهد بود؛ و لازمه ي آن اين است كه بيرون آوردن تير احساس نشود چون احساس آن خلاف حضور قلب است و باطل، ولي صداي مستمند را شنيدن و انگشتر به او صدقه دادن حق است و موافق آن. غرض آن است كه سر نماز با علن آن همتا نيست و با راز نماز مسايلي قابل تحليل است كه با علن آن ميسور نيست.

راز نماز، كه در شهود جمال معبود نهفته است، همه ي مجاري ادراكي نمازگزار را متوجه آن جمال محض مي كند و از ساير امور بازمي دارد، لذا هيچ رنجي را احساس نمي كند. مرحوم حكيم سبزواري مي فرمايد: جايي كه جمال صوري يوسفي محدود زنان را فاني كند به نص كلام الهي كه: «فلما رأينه أكبرنه و قطعن أيديهن» [1094] جمال مطلق كه هر جمال ظل جمال اوست چه خواهد كرد، خاصه



[ صفحه 273]



نسبت به عارفين در حال استغراق در ذكر و عبادت؟ [1095] .

877. يكي از صالحان گفت: شبي خوابيدم و عبادت (نماز شب) بجا نياوردم، پس شنيدم كه هاتفي مي گفت: آيا بندگان خدا مي خوابند و حال آن كه خداوند بهشت رضوان را بين آنان تقسيم مي فرمايد؟ پس هر كه اضافه بخواهد، شب طولاني را با خواب، كوتاه نمي كند و به اندكي از بهشت قانع نمي شود. [1096] .

878. پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: كسي كه خداوند يك نمازش را قبول كند او را عذاب نخواهد كرد. [1097] .

879. هر كه با حالت خشم و كينه به پدر و مادرش نگاه كند، خداوند نمازش را قبول نخواهد كرد، گرچه آنها به او ستم كرده باشند. [1098] امام جعفر صادق عليه السلام

880. در قرآن افرادي همانند فرعون و قارون و ابولهب و امتهايي همچون قوم عاد و ثمود و بني اسرائيل، به عنوان غضب شدگان معرفي شده اند. [1099] ما در هر نماز با گفتن جمله ي: «غير المغضوب عليهم و لا الضالين» از خداوند مي خواهيم كه در اعتقاد و اخلاق و عمل همانند اين افراد و گروهها نباشيم. [1100] .

881. «هارون بن خارجه» مي گويد: در خدمت امام صادق عليه السلام از مردي كه از دوستان و يارانم بود تعريف كردم و از او به نيكي ياد كردم. امام عليه السلام پرسيد: نماز او چگونه است؟ [1101] .



[ صفحه 274]



882. رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: در قيامت پس از آن كه خداوند همه ي انسانها را جمع كند، منادي ندا مي كند و مي گويد: پيش آيند كساني كه در نيمه هاي شب از بستر خواب دور مي شدند و خدا را مي خواندند و از خشم و غضبش بيمناك و به رحمتش اميدوار بودند؛ آن گاه جمعي پيش روند و قبل از ديگران به جايگاههاي خود (در بهشت) وارد شوند و بعد از آنان به حساب مردم ديگر رسيدگي نمايند. [1102] .

883. امام صادق عليه السلام فرمود: يك نماز واجب، از بيست حج (مستحب) برتر است. و يك حج، بهتر است از خانه اي كه پر از طلا باشد و همه ي آن در راه خدا انفاق شود. [1103] .

884. رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: خداوند حضرت ابراهيم را دوست خود انتخاب نكرد مگر براي دو كارش: 1 - اطعام به مستمندان 2 - نماز شب، هنگامي كه مردم در خواب بودند. [1104] .

885. «امام باقر عليه السلام فرمود: اميرالمؤمنين علي عليه السلام آن گاه كه در عراق بود،روزي پس از نماز صبح به وعظ و نصيحت پرداخت و از خوف خدا گريست، ديگران هم از گريه ي حضرت گريستند، آن گاه فرمود: به خدا قسم كه از زمان دوستم رسول خدا صلي الله عليه و آله اقوامي را به ياد دارم كه صبح و شام را به پايان مي بردند در حالي كه چهره هاي آنان گرفته و احوالشان پريشان و شكمها از گرسنگي به پشت چسبيده و پيشاني آنان از اثر سجده چون زانوي شتر بود!

شب را در حال سجده و قيام براي پروردگارشان به روز مي آوردند. گاهي مي ايستادند و گاهي پيشاني بر خاك مي نهادند و با خداي خود سرگرم گفتگو و مناجات بودند و آزادي خويش را از آتش جهنم، از حضرت او مي خواستند، به خدا



[ صفحه 275]



سوگند با همه ي اين احوال، آنان را مي ديدم كه بيمناك و هراسانند!

راوي مي گويد: پس از اين سخنان، ديگر آن حضرت را خندان نديدند، تا به جوار رحمت حضرت حق منتقل شد.» [1105] .

886. روايت شده است كه: «ميمون مهران» براي شركت در نماز جماعت به مسجد رفت، به او گفتند: نماز به پايان رسيد و مردم پراكنده شدند. او به خاطر از دست دادن نماز جماعت ناراحت شد و خود را تعزيت داد و جمله ي «انا لله و انا اليه راجعون» بر زبان جاري كرد و گفت: فضيلت اين نماز نزد من محبوبتر است از فرمانروايي بر عراق. [1106] .

887. پيامبر گرامي اسلامي صلي الله عليه و آله فرمود: بر نمازهاي پنجگانه مواظبت كنيد، زيرا روز قيامت خداوند بنده اش را به درگاه خود مي خواند و اولين چيزي كه از او سؤال مي شود درباره ي نماز است، اگر نمازش كامل بود نجات يابد و در غير اين صورت در آتش دوزخ خواهد افتاد. [1107] .

888. حضرت علي عليه السلام فرمود: نشستن در مسجد (نزد من) برتر است از نشستن در بهشت، زيرا حضور در بهشت مرا خوشحال مي كند، اما حضور در مسجد خداي مرا شادمان مي سازد. [1108] .

889. چون بنده ي نمازگزار از دنيا برود، قسمتي از زمين كه، او در آن جا نماز مي خواند و قسمتي از آسمان كه عملش از آن جا صعود مي كرد، بر او گريه مي كنند. [1109] اميرالمؤمنين حضرت علي عليه السلام



[ صفحه 276]



890. نماز، عبادت فرشتگان و ميراث پيامبران است. [1110] رسول اكرم صلي الله عليه و آله

891. زني، ديوانه وار و فرياد كنان خدمت پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله رسيد و عرض كرد: اي رسول خدا! به يارانت بفرماييد از نزد شما بروند كه من با شما كاري دارم. اصحاب رفتند. آن زن خدمت پيامبر نشست و عرض كرد: يا رسول الله! گناه بسيار بزرگي مرتكب شده ام. حضرت فرمود: رحمت پروردگار بزرگتر از گناه توست. آن گاه پرسيد: گناهت چيست؟

زن گفت: شوهردار بوده ام، مرتكب زنا شدم و از نطفه ي حرام حامله شدم، بچه به دنيا آمد، او را در خمره ي سركه خفه كردم و سركه ي نجس را به مردم فروختم! رسول خدا صلي الله عليه و آله حكم گناهان آن زن را بيان كرد و فرمود: آيا مي خواهي بداني كه چرا درون اين چاه افتادي و اين گناهان را مرتكب شدي؟ من گمان مي كنم كه تو نماز عصر نمي خواني! [1111] .

892. درباره ي امام حسين عليه السلام روايت شده است كه: هرگاه وضو مي گرفت اعضاي بدنش مي لرزيد و رنگ چهره اش تغيير مي كرد. چون علت آن را مي پرسيدند، مي فرمود: سزاوار است كه هرگاه مؤمن، در پيشگاه خداي قهار مي ايستد رنگ چهره اش تغيير كند و اعضاي بدنش به لرزه در آيد. [1112] .

893. امام صادق عليه السلام فرمود: از رحمت خدا دور است كسي كه احترام مسجد را حفظ نكند. [1113] .

894. هرگاه بنده اي نمازش را در پنهان و آشكار نيكو بجا آورد، خداوند



[ صفحه 277]



مي فرمايد: حقا كه اين بنده ي من است. [1114] رسول گرامي اسلام صلي الله عليه و آله

895. طولاني كردن قنوت و سجده ي نماز، آدمي را از آتش دوزخ نجات مي دهد. [1115] حضرت علي عليه السلام

896. استاد الهي و عارف رباني، مرحوم حاج شيخ جواد انصاري همداني رحمه الله مي فرمود: يكي از مؤمنان، شبي كه براي نماز شب بيدار شده بود مشاهده كرد كه در حدود پانصد خانه از خانه هاي همدان نور افشاني مي كنند. به او الهام شده بود كه در اين خانه ها نماز شب خوانده مي شود، در نقطه اي (از زمين) عمودي از نور ديده بود كه تا آسمان كشيده شده است و به او الهام شده بود كه در آن مكان، وجود مقدس حضرت مهدي عليه السلام هست كه به نماز شب ايستاده است. [1116] .

897. يكي از بزرگان گفت: اگر شب را بخوابم و صبح، از خوابيدنم پشيمان باشم بهتر است از اين كه شب را عبادت كنم و در صبح، عجب و خودپسندي و خودنماديي داشته باشم. [1117] .

898. امام صادق عليه السلام فرمود: هنگام حاجت، دو ركعت نماز بگزار و بر پيامبر صلي الله عليه و آله و آل او عليهم السلام درود بفرست و حاجتت را بخواه كه (خداوند) بر آورد. [1118] .

899. برتري نماز اول وقت بر آخر وقت، مانند برتري آخرت بر دنياست. [1119] امام صادق عليه السلام

900. رسول اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: كسي كه نماز واجب را از وقت آن تأخير اندازد،



[ صفحه 278]



فرداي قيامت به شفاعت من نمي رسد. [1120] .

901. وقتي كه ارتش اسلام به همراه رسول خدا صلي الله عليه و آله از غزوه ي «ذات الرقاع» به سوي مدينه برمي گشت، بين راه در ميان دره اي شب را به استراحت پرداخت، پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله دو سرباز دلير را مأمور حفاظت دهانه ي دره كرد. آن دو كه «عباد» و «عمار» نام داشتند، ساعات شب را بين خود تقسيم كردند، نگهبان اول عباد بود كه مقداري از شب را به نماز مشغول شد. در اين ميان مردي از افراد دشمن كه در تعقيب مسلمين بود خود را نزديك دره رساند و عباد را كه در حال نماز بود هدف تير قرار داد. او به قدري غرق مناجات بود كه سوزش تير را كمتر احساس كرد، آن را از پاي خود در آورد و به نماز ادامه داد... با تير دوم نيز چنين كرد، وقتي كه سومين تير به پايش نشست ديگر نتوانست آن طور كه مي خواست مناجاتش را ادامه دهد؛ به خاطر اين با ركوع وسجودي كوتاه نمازش را به پايان برد و عمار را بيدار كرد.

چون عمار حال عباد را ديد با اعتراض به او گفت: چرا در آغاز كار مرا بيدار نكردي؟ عباد گفت: من در حال مناجات با پروردگار خود بودم و سوره اي از قرآن را مي خواندم، لذت مناجات و شيريني توجه به خداي متعال مانع از آن شد كه نماز خود را قطع كنم، اگر نبود كه رسول خدا صلي الله عليه و آله حفاظت اين نقطه را بر عهده ي من گذارده بود، هرگز نماز و سوره اي را كه مي خواندم قطع نمي كردم و جان خود را در طريق مناجات با خدا از دست مي دادم، پيش از آن كه آهنگ بريدن نماز كنم! [1121] .

902. براي رسول خدا صلي الله عليه و آله دو شتر، هديه آوردند. حضرت فرمود: هر كس دو ركعت نماز بخواند كه در آن به چيزي از امور دنيا توجه نكند، يكي از شترها از آن اوست. هيچ كس درخواست پيامبر را اجابت نكرد (و نتوانست چنين نمازي بخواند)



[ صفحه 279]



جز علي بن ابي طالب عليه السلام، رسول خدا هم هر دو شتر را به علي عليه السلام بخشيد. [1122] .

903. امام صادق عليه السلام فرمود: سه چيز است كه به درگاه خداوند شكايت مي كند:

1 - مسجد خرابي كه اهلش (آن را آباد نمي كنند و) در آن نماز نمي خوانند.

2 - دانشمندي كه در ميان افراد نادان است (و مردم از علمش سود نمي برند)

3 - قرآني كه متروك مانده و بر آن غبار نشسته و كسي آن را تلاوت نمي كند. [1123] .

904. «نماز نافله محدوديتي ندارد و هر وقت دل بي قراري كند و قرار مناجات دست دهد مي توان نماز خواند. نماز نافله رشته ي دوستي را محكم و ناگسستني و ريسمان رابطه را ضخيم و قطع نشدني مي كند و خود روشنترين دليل دوستي دوست است. اين نماز را «مستحب» مي گويند: زيرا حب حبيب بر آن سايه زده و اين نماز نزد او خواستني و دوست داشتني است. «مستحب» يعني محبوب، دلخواه و پسنديده ي پروردگار و چه هدفي عالي تر از خواست و پسند الهي؟ «و رضوان من الله اكبر» [1124] ، خشنودي خداوند برتر است.» [1125] .

905. صاحب «قصص العلما» درباره ي پدرش مرحوم ميرزا سليمان تنكابني مي گويد: نماز شبش هيچ گاه ترك نشد، يك شب وقت سحر از خواب بيدار شدم، ديدم پدرم نشسته است و به شدت مي گريد، بعد از مدتي كه گريه اش تمام شد، از سبب آن سؤال كردم؟ در پاسخ فرمود: در قنوت نماز وتر، مناجات «خمس عشره» مي خواندم و مي گريستم، ناگاه شنيدم كه از سقف اتاق، آوازي بر آمد كه: «ايها العالم العامل...» مرحوم والد، بيش از اين سخني نگفت و دنباله ي صدايي را كه شنيده بود اظهار نكرد. سپس بيان داشت كه: وقتي آن آواز را شنيدم، چنان گريه بر من مستولي شد كه نتوانستم نماز را تمام كنم، بي اختيار نشستم و گريستم. و تا من زنده ام، راضي



[ صفحه 280]



نيستم اين ماجرا را به كسي بگوييد. [1126] .

906. هرگاه يكي از شما وارد مسجد مي شود پيش از آن كه بنشيند، دو ركعت نماز بخواند. [1127] رسول گرامي اسلام صلي الله عليه و آله

907. امام حسن مجتبي عليه السلام فرمودند: مادرم فاطمه عليهاالسلام را ديدم كه در شب جمعه اي در محراب عبادت خويش ايستاده و مرتب در حال ركوع و سجود بودند تا اين كه سپيده ي صبح آشكار شد و مي شنيدم كه مؤمنان و مؤمنات را دعا مي فرمود و نام آنان را يكايك مي برد و بسيار در حقشان دعا مي فرمود و براي خود دعايي نمي كرد. به ايشان گفتم: مادرم! چرا همان گونه كه براي ديگران دعا مي كني براي خود نيز دعا نمي كني؟ فرمودند: فرزندم! ابتدا همسايه و بعد خود انسان. [1128] .

908. از رسول خدا صلي الله عليه و آله پرسيدند: چرا پيش از نماز اذان و اقامه مستحب است، ولي در مورد عبادات ديگر چنين نيست؟

حضرت فرمود: به خاطر اين كه نماز، شبيه حالتهاي مختلف انسان در قيامت است. اذان به «نفخه ي اول» شباهت دارد كه با نفخه ي اول (و دميدن اسرافيل در صور) همه ي مردم مي ميرند و از همين جاست كه نشستن و سجده كردن بعد از اذان، مستحب است، (سجده اشاره به مرگ و بازگشت انسان به خاك و زمين است) و اقامه ي نماز، شبيه «نفخه ي دوم» است (كه با دميدن اسرافيل در صور، در مرتبه ي دوم، مردگان زنده مي شوند) كه خداي متعال فرمود: «و استمع يوم يناد المناد من مكان قريب» [1129] - و گوش فرا ده و منتظر روزي باش كه منادي از مكاني نزديك ندا مي دهد. -



[ صفحه 281]



و قيام در نماز مانند برخاستن مردم از قبرهاست چنانكه فرمود: «يوم يقوم الناس لرب العالمين» [1130] - روزي كه مردم در پيشگاه پروردگار جهانيان مي ايستند. -

و بلند كردن دستها هنگام گفتن تكبيرة الاحرام، شبيه دست دراز كردن براي گرفتن نامه ي اعمال در قيامت است، كه خداي بزرگ فرمود: «إقرأ كتابك كفي بنفسك اليوم عليك حسيبا» [1131] - (و به او مي گوييم:) كتابت را بخوان، كافي است كه امروز، خود حسابگر خويش باشي. -

و ركوع نماز، به خضوع خلايق در پيشگاه خالق شباهت دارد؛ چنانكه فرمود: «و عنت الوجوه للحي القيوم» [1132] - و (در آن روز) همه ي چهره ها در برابر خداوند حي قيوم، خاضع مي شود. -

و سجود نماز، شبيه سجود بندگان براي خداي جهان (در قيامت) است كه فرمود: «يوم يكشف عن ساق و يدعون الي السجود» [1133] - (به خاطر بياوريد) روزي را كه ساق پاها (از وحشت) برهنه مي گردد و دعوت به سجود مي شوند. -

و تشهد نماز شباهت دارد به زانو زدن خلايق در پيشگاه خداي متعال در روز قيامت. [1134] .

909. اميرالمؤمنين حضرت علي عليه السلام فرمود: اهل زمين چون به گناه و نافرماني پروردگار آلوده شوند، خداوند بر آن شود كه تمامي آنها را عقوبت كند، ولي چون مي بيند سالخوردگان با ناتواني به سوي نماز گام برمي دارند و كودكان مشغول ياد گرفتن قرآن مي باشند، آنان را مورد عفو قرار مي دهد و عذابشان را به تأخير مي اندازد. [1135] .



[ صفحه 282]



910. «عبدالله بن سنان» مي گويد: من در مجلسي خدمت امام صادق عليه السلام نشسته بودم. يكي از افراد مجلس به آن حضرت عرض كرد: فدايت شوم اي فرزند رسول خدا صلي الله عليه و آله! من مي ترسم كه (مبادا) منافق باشم (چه كنم)؟ حضرت فرمود: آن گاه كه تو روز يا شب در خانه ات تنها هستي آيا نماز نمي خواني؟ عرض كرد: چرا. حضرت پرسيد: براي چه كسي نماز مي خواني؟ گفت: براي خداي عزوجل. امام عليه السلام فرمود: تو چگونه منافقي در حالي كه براي خداي عزوجل نماز مي خواني، نه براي غير خدا؟ [1136] .

911. پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: زياد سجده كن، زيرا بنده اي سجده نمي كند مگر آن كه خداوند در برابر هر سجده، به اندازه ي يك درجه، مقام او را بالا مي برد و يكي از گناهانش را مي بخشد. [1137] .

912. «ابوحنيفه» به امام صادق عليه السلام عرض كرد: چگونه اين همه نماز مي خواني؟ حضرت فرمود: واي بر تو، آيا نمي داني كه نماز وسيله تقرب به درگاه خداوند است؟ [1138] .

913. «عبيد بن زراره» مي گويد: از امام صادق عليه السلام پرسيدم: گناهان كبيره كدامند؟ فرمود: آنها در نوشتار علي عليه السلام هفت چيز است:

1 - كفر به خدا 2 - كشتن انسان 3 - عاق پدر و مادر شدن 4 - ربا خوردن 5 - خوردن مال يتيم به ستم 6 - فرار از جهاد 7 - تعرب بعد از هجرت (اعرابي شدن پس از مهاجرت) [1139] به امام عليه السلام عرض



[ صفحه 283]



كردم: اينها بزرگترين گناهان است؟ فرمود: آري. گفتم: آيا خوردن درهمي از مال يتيم گناهش بزرگتر است يا ترك نماز؟ فرمود: ترك نماز. پرسيدم: چرا شما ترك نماز را جزء گناهان كبيره به حساب نياورديد؟ فرمود: اولين چيزي كه گفتم چه بود؟ عرض كردم: كفر. امام صادق عليه السلام فرمود: ترك كننده ي نماز كافر است. [1140] .

914. يكي از «آزادگان» در خاطرات خود مي گويد: يكي از پيرمردان اسير در حال درست كردن تسبيح بود كه نگهبان عراقي از راه رسيد و او را در آن حال ديد. نگهبان پرسيد: اين چيست؟ پيرمرد جواب داد: مي خواهم بعد از نماز ذكر بگويم. سرباز گفت: بايد مهره هاي اين تسبيح را دانه دانه با دندانهايت خرد كني و الا زنداني ات مي كنم. پيرمرد زير بار نرفت و نگهبان به قدري او را زد كه خون از دندانهايش جاري شد. [1141] .

915. خداي متعال فرمود: در حال مستي به نماز نزديك نشويد، تا بدانيد چه مي گوييد «لا تقربوا الصلوة و أنتم سكري حتي تعلموا ما تقولون» [1142] در تفسير «سكري» آمده است كه: منظور، مستي خواب است [1143] و از آن به مستي از بسياري انديشه و يا از دوستي دنيا نيز تعبير شده است. [1144] .

916. «اسحاق بن عمار» مي گويد: به امام صادق عليه السلام عرض كردم: مرا خبر ده از برترين وقت براي نماز صبح؟ فرمود: هنگام طلوع فجر؛ چون خداوند مي فرمايد: «ان قرآن الفجر كان مشهودا» [1145] يعني نماز صبح را فرشته ي روز و فرشته ي شب، هر دو



[ صفحه 284]



مشاهده مي كنند، پس هرگاه بنده، نماز صبح را با طلوع فجر بخواند دو مرتبه براي او (پاداش) نوشته مي شود، هم فرشته ي صبح مي نويسد و هم فرشته ي شب. [1146] .

917. امام رضا عليه السلام با «عمران صابي» - رهبر گروه صابئين - مشغول بحث بود، گفتگو به جايي رسيده بود كه كم كم حالت پذيرش در عمران پر مدعا پيدا شده بود، در اين هنگام صداي اذان به گوش رسيد، امام هشتم عليه السلام فرمود: «حضرت الصلوة» - وقت نماز شده است - عمران گفت: آقا! «قد لان قلبي» - الآن دلم نرم شد - اگر يك مقدار ديگر ادامه دهيد، شايد مسلمان شوم. امام رضا عليه السلام قبول نكرد و فرمود: نماز مي خوانيم و برمي گرديم و ادامه مي دهيم، حضرت نماز خواند و برگشت و بحث را دنبال كرد و عمران مسلمان شد. [1147] .

918. رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: زمستان براي مؤمن فصل خوبي است، زيرا روزهاي كوتاهش را روزه مي گيرد و شبهاي طولاني اش را براي نماز (شب) برمي خيزد. [1148] .

919. امام باقر عليه السلام فرمود: حضرت سجاد عليه السلام كودكانش را دستور مي داد كه نماز مغرب و عشا را با هم بخوانند و نماز ظهر و عصر را نيز با هم بخوانند، (و در مورد اين كه هر نمازي را در وقت فضيلت و مخصوص خودش بخوانند، بر آنان سخت نمي گرفت) به آن حضرت عرض شد: (در اين صورت) آنها نماز را در غير وقت فضيلتش مي خوانند؟ امام عليه السلام فرمود: اين كار براي آنان بهتر است از اين كه بخوابند و نماز نخوانند. [1149] .



[ صفحه 285]



920. امام صادق عليه السلام فرمود: چقدر زشت است كه شصت يا هفتاد سال از عمر يكي از شما بگذرد و هنوز نتواند يك نماز با آداب و شرايطش بخواند. [1150] .

921. علي عليه السلام فرمود: شيطان يك سجده بجا آورد كه چهار هزار سال طول كشيد و هدفي از آن نداشت جز دنيا و زينت آن! [1151] .

922. معناي سلام در پايان نماز ايمني است. يعني كسي كه امر حق تعالي و سنت پيامبرش را ادا نمايد در حالي كه براي خدا خاضع و از او ترسناك است، پس براي اوست امان و مصونيت از بلاي دنيا و ايمني از عذاب آخرت. [1152] امام جعفر صادق عليه السلام

923. خداوند متعال در سوره ي «اعلي» سه چيز را عامل نجات و رستگاري مي داند: 1 - تزكيه 2 - ذكر نام پروردگار 3 - نماز. «قد أفلح من تزكي و ذكر اسم ربه فصلي» - به يقين كسي كه پاكي جست (و خود را تزكيه كرد)، رستگار شد. و (آن كه) نام پروردگارش را ياد كرد. سپس نماز خواند. - [1153] .

924. حضرت علي عليه السلام فرمود: هرگاه رسول خدا صلي الله عليه و آله براي نماز شب برمي خاست، نخست مسواك مي كرد، سپس به آسمان مي نگريست و اين آيات را زمزمه مي كرد: «ان في خلق السموات و الأرض واختلاف الليل و النهار لأيات لأولي الألباب...» - مسلما در آفرينش آسمانها و زمين و آمد و رفت شب و روز، نشانه هاي (روشني) براي خردمندان است.... - [1154] (در روايات اهل بيت عليهم السلام نيز دستور داده شده كه هر كس براي نماز شب برمي خيزد، اين آيات را تلاوت كند) [1155] .



[ صفحه 286]



925. «ذوالقرنين» با لشكر فراواني از بياباني عبور مي كرد، پيرمردي را ديد كه مشغول نماز است و به او توجهي ندارد، ذوالقرنين از بزرگي روح او تعجب كرد، پس از تمام شدن نمازش به او گفت: چگونه با ديدن خدم و حشم و بزرگي دستگاه من نهراسيدي و در حال تو تغييري پيدا نشد؟ پيرمرد گفت: با كسي مشغول مناجات بودم كه قدرت و لشكرش بي نهايت است، ترسيدم از او منصرف شوم و به تو متوجه گردم و از عنايتش محروم بمانم و ديگر دعايم را مستجاب نكند. [1156] .

926. امام صادق عليه السلام فرمود: اطاعت خداوند، خدمت كردن به اوست در زمين و هيچ خدمتي معادل نماز نيست، به خاطر همين ملائكه به حضرت زكريا ندا كردند، در حالي كه او در محراب عبادت به نماز ايستاده بود. «فنادته الملائكة و هو قائم يصلي في المحراب...» [1157] [1158] .

927. امام باقر عليه السلام فرمود: امام زين العابدين عليه السلام در هر شبانه روز هزار ركعت نماز مي خواند، او پانصد درخت خرما داشت كه در پاي هر كدام دو ركعت نماز مي گزارد و ايستادن او در نماز همچون ايستادن بنده اي ذليل در پيشگاه پادشاهي مقتدر بوده است؛ اعضاي بدنش از بيم الهي مي لرزيد و طوري نماز مي خواند كه گويي با نماز وداع مي كند و ديگر هرگز به خواندن آن موفق نمي شود. [1159] .

928. به رسول خدا صلي الله عليه و آله عرض كردند: فلاني روزها نماز مي خواند و شبها دزدي مي كند! حضرت فرمود: نمازش او را از اين گناه بازمي دارد. [1160] .

929. امام صادق عليه السلام فرمود: نماز شب موجب رضاي پروردگار و دوستي



[ صفحه 287]



فرشتگان و سنت پيامبران و ريشه ي ايمان و ناخوشايند شيطان است. [1161] .

930. وضع نماز در كشور ما وضع شايسته ي خود را ندارد، مثلا مي بينيم بازار ابوسفيان در مكه براي نماز تعطيل مي شود، ولي بازار امام رضا عليه السلام در مشهد باز است، در آموزش و پرورش، شصت هزار گروه سرود داريم، ولي گروه اذان؟

معتاد و شرابخوار را از اداره بيرون مي كنيم اما با تارك الصلوة هيچ برخوردي نمي كنيم، چه كسي جوابگوست؟ اين كه اتاق هاي رئيس هاي ما قشنگ تر از نماز خانه هاست چه معنايي دارد؟ به يكي از كارخانه ها رفتم كه بيش از دو هزار كارگر داشت و مدير عاملش مي گفت: «دوسوم اينها تارك الصلوةاند، ولي الحمد لله توليد را بالا برده اند» ما كجاي كاريم؟ (در ايران) سمينار انجير و انار داشتيم؛ حتي كنگره ي بين المللي اسب هم داشتيم ولي سمينار نماز تازه (در سال 1370) تشكيل شد.

بايد نماز را از غربت بيرون بياوريم، همان طوري كه طواف كعبه وقت نماز تعطيل مي شود، حرم امام رضا عليه السلام هم تعطيل شود. حرم حضرت معصومه عليهاالسلام هم تعطيل شود. [1162] حجت الاسلام و المسلمين قرائتي

931. علي عليه السلام فرمود: شبي كه رسول اكرم صلي الله عليه و آله به معراج رفت خداوند به او فرمود: يا احمد! آيا مي داني در چه وقت بنده اي مقرب درگاه من مي شود عرض كرد: خير. خداوند فرمود: زماني كه گرسنه (در حال روزه) و يا در سجده باشد. [1163] .

932. امام صادق عليه السلام فرمود: روز قيامت پيرمردي را حاضر مي كنند و نامه ي عملش را به او مي دهند، در حالي كه مردم هم مي بينند و در نامه ي عملش چيزي جز گناه ديده نمي شود و حساب كار او طول مي كشد، آن گاه مي گويد: خداوندا! آيا دستور مي دهي مرا به دوزخ ببرند؟



[ صفحه 288]



خطاب مي رسد: اي پيرمرد! من حيا مي كنم كه تو را عذاب كنم در حالي كه تو در دنيا نماز خوانده اي. سپس خداوند متعال مي فرمايد: بنده ي مرا به بهشت ببريد! [1164] .

933. ابوحمزه ي ثمالي مي گويد: امام سجاد عليه السلام را ديدم كه در حال نماز عبا از دوش مباركش افتاد و توجهي نداشت، وقتي كه دليل آن را پرسيدم، فرمود: واي بر تو، آيا مي داني كه در حضور چه كسي بودم؟ همانا از بنده اي نماز پذيرفته نمي شود مگر آن مقدار كه توجه قلبي دارد. [1165] .

934. در روايت آمده است: امام صادق عليه السلام در حالي كه بر مركبي سوار بود و از بازار عبور مي كرد چون به ياد نعمتهاي خداوند افتاد از مركب پياده شد و سجده اي طولاني بجا آورد. [1166] .

935. سيد مرتضي رحمه الله در وصيت خويش اظهار داشت: تمام نمازهاي مرا كه در طول عمرم خوانده ام به نيابت از من دوباره بخوانيد. نزديكان و اطرافيان او با شگفتي پرسيدند: چرا؟! شما كه عاشق نماز بوده ايد و قبل از فرارسيدن وقت نماز وضو گرفته و روي سجاده مي نشستيد تا وقت نماز فرارسد حال چگونه چنين وصيتي مي كنيد؟ سيد در پاسخ فرمود: آري من عاشق نماز بودم و از راز و نياز لذت فراوان مي بردم دليل وصيتم اين است كه تصور مي كنم، شايد نمازهاي من صد در صد خالص براي خدا انجام نگرفته، بلكه لذت روحي و معنوي خودم در آنها تأثير داشته است. پس نمازهايم را به نيابت از من قضا كنيد چون اگر يك درصد از نماز هم براي غير خدا انجام گرفته باشد، شايسته ي درگاه الهي نيست. [1167] .



[ صفحه 289]



936. عبدالله بن مسعود مي گويد: شبي همراه رسول خدا صلي الله عليه و آله نماز شب مي خواندم و آن حضرت چندان در حال قيام و برپاي بود كه من توان ايستادن نداشتم، آهنگ كاري ناپسند كردم. پرسيدند: چه كار ناپسندي؟ گفت: اين كه بنشينم و پيامبر صلي الله عليه و آله را به حال ايستاده رها كنم. [1168] .

937. درباره ي تفسير و معناي سجدتين از علي عليه السلام سؤال كردند، حضرت فرمود: سجده ي اول كه (نمازگزار) سر بر زمين مي نهد اشاره است به اين كه از خاك آفريده شده است. آن گاه كه سر از سجده برمي دارد كنايه از اين است كه ازخاك برخاسته است، سجده ي دوم اشاره به اين است كه (مي ميرد و) باز به زمين برمي گردد، بار ديگر كه سر برمي دارد يعني دوباره سر از خاك برمي دارد و در قيامت برانگيخته مي شود. «منها خلقناكم و فيها نعيدكم و منها نخرجكم تارة اخري» [1169] [1170] .

938. هنگامي كه علي عليه السلام در جنگ صفين مشغول نبرد بود به آفتاب نگاه مي كرد، «ابن عباس» پرسيد: اي اميرمؤمنان! چه مي كني؟ فرمود: مي خواهم بدانم وقت نماز شده است كه نماز بخوانم يا نه؛ ابن عباس عرض كرد: آيا در اين شرايط سخت جنگ، وقت نماز خواندن است؟ حضرت فرمود: آيا مي داني ما براي چه با آنان مي جنگيم؟ ما جنگ مي كنيم براي نماز! [1171] .

939. آيت الله شهيد قدوسي رحمه الله مي فرمود: ما وقتي كه در نهاوند بوديم، سالي يك بار با خانواده منزل يكي از آشنايان دعوت مي شديم، پس از تكرار چند نوبت ديدم همان شبي كه ما در آن ميهماني غذا مي خوريم نماز صبح روز بعد به آخر وقت كشيده مي شود (و موفق به نماز شب نمي شويم) متوجه شدم در اموال آن شخص اشكالي وجود دارد. [1172] .



[ صفحه 290]



940. امام صادق عليه السلام فرمود: آن گاه كه بنده اي در نيمه ي شب با مولايش خلوت كند و با او به مناجات بپردازد، خداوند قلبش را نوراني مي كند و چون بگويد: «يا رب يا رب» خداوند جليل مي فرمايد: «لبيك»، بنده ي من! درخواست كن تا عطايت كنم. [1173] .

941. عارف واصل مرحوم حاج ميرزا جواد ملكي رحمه الله مي فرمايد: مرا شيخي بود بزرگوار، عامل و عارف كامل، كه من مانند او را نديده ام از او پرسيدم كه در اصلاح و جلب معارف چه عملي را به تجربه رسانده است؟ گفت: من عملي را در اين كه گفتي مؤثرتر نديدم از اين كه در هر شبانه روزي يك بار بر سجده ي طولاني مداومت شود و در آن سجده بگويد: «لا اله الا أنت سبحانك اني كنت من الظالمين» [1174] و به هنگام گفتن ذكر، خود را در زندان طبيعت زنداني و به زنجيرهاي اخلاق رذيله بسته ببيند، آن گاه اقرار كند كه بار الها! اين كار را تو بر من نكردي و تو بر من ستم روا نداشتي، بلكه اين من بودم كه بر خود ستم كردم و خود را به اين جا انداختم. [1175] .

942. (رهبران دين) به ما مي گويند: در نماز بگو: «السلام علينا و علي عباد الله الصالحين» سلام بر ما، سلامت بر ما و بر جميع بندگان شايسته ي خدا، اعلام صلح و صفا با همه ي بندگان صالح خدا مي كني، اعلام همزيستي مسالمت آميز با همه ي افراد شايسته مي كني. در حال نماز مي گويي: من با هيچ بنده ي شايسته اي سر جنگ ندارم، چون اگر با بنده ي شايسته اي سر جنگ داشته باشم خود ناشايسته ام. [1176] آيت الله شهيد مطهري رحمه الله

943. امام صادق عليه السلام فرمود: سجده كن (همانند) سجده ي كسي كه در برابر خداوند تعالي متواضع و خوار است و مي داند كه از خاكي آفريده شده كه خلق بر آن پا مي نهند. [1177] .



[ صفحه 291]



944. پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: نماز بخوان به صورتي كه گويي با نماز وداع مي كني و هنگامي كه مشغول نماز شدي بگو: اين آخرين نماز من در دنياست و چنان باش كه گويي بهشت در مقابلت و دوزخ زير پايت و عزرائيل پشت سرت مي باشد و پيامبران الهي سمت راست تو و فرشتگان در طرف چپت مي باشند و خداي متعال از بالاي سرت بر حال تو آگاه است؛ پس نيك بينديش كه در پيشگاه چه كسي ايستاده اي و با كه راز و نياز مي كني و چه كسي به تو مي نگرد؟ [1178] .

945.«نماز، تركيبي است الهي كه از اجزاي بسيار مركب است و اين اجزا در فضيلت و اهتمام به آنها متفاوتند، بعضي از آنها به منزله ي روح است و بعضي به مثابه ي اعضاي رئيسه (بدن) و بعضي در حكم ديگر اعضا. روح آن: نيت و قصد قربت و حضور قلب و اخلاص است و اعمال اركاني آن: از تكبيرة الاحرام و ركوع و سجود و قيام به منزله ي اعضاي رئيسه است كه به ترك آنها نماز تماما از ميان مي رود و تحقق و صحت آن بدون آنها ممكن نيست. و ساير اعمال واجب آن: از فاتحه و سوره و ذكر و ركوع و دو سجده و طمأنينه در آنها و تشهد و سلام دادن و غير اينها از اعمال واجب كه نماز به ترك آنها از روي عمد، نه سهو باطل مي شود و اينها به منزله ي دست و پا و ديگر اعضاست، كه به زوال آنها زندگاني گاهي از دست مي رود و گاهي نمي رود.

و اعمال مندوب و آداب مستحب: از قنوت و دعاي افتتاح و تكبيرات بيشتر علاوه بر تكبيرة الاحرام و غير اينها كه نماز به ترك آنها از روي عمد يا سهو باطل نمي شود، لكن از حسن و كمال و فزوني اجر و ثواب بيرون مي رود و به منزله ي ابروان و كماني بودن آنها و مژگان و تناسب خلقت و غير اينهاست كه با از دست رفتن بعضي از آنها حسن برطرف مي شود و با از دست رفتن برخي كمال حسن از ميان مي رود و آدمي به سبب اين نقصها زشت روي و نامرغوب مي گردد.» [1179] .



[ صفحه 292]



946. «ابوسلام عبدي» مي گويد: خدمت امام صادق عليه السلام رسيدم و عرض كردم: چه مي فرماييد درباره ي مردي كه نماز عصرش را عمدا تأخير اندازد؟

فرمود: روز قيامت بي كس و تنها (و فقير) و بدون ثروت محشور مي گردد عرض كردم: اگر چه از بهشتيان باشد؟ فرمود: اگر چه از اهل بهشت باشد. پرسيدم: رتبه اش در بهشت چيست؟ فرمود: يكه و تنها، بي زن و فرزند و مال و منال در بهشت بماند و از مردم بهشت خواهش كند كه از او پذيرايي كنند، چون خود در آن جا منزل و مأوايي ندارد. [1180] .

947. يكي از نزديكان شهيد محراب آيت الله مدني رحمه الله مي گويد: ما حالات نوراني و با صفاي ايشان را در مناجاتهاي شبشان نظاره گر بوديم. در نيمه شب يك روز تابستاني در محلي نزديك همدان من ديدم از ميان درختان باغ صداي ناله مي آيد. از رختخواب كه بلند شدم ديدم آقا نيست و رفته در ميان درختان گريه مي كند و مي گويد: «... خدايا من آمدم، اگر تو به من جواب ندهي و رهايم سازي، كيست كه مرا دريابد...؟» اينها را مي گفت و اشك مي ريخت. [1181] .

948. امام جماعت بايد مراعات ضعيف ترين مردم را بكند و نماز را طول ندهد... رسول اكرم صلي الله عليه و آله به كسي كه امام جماعت بود و بعد از سوره ي حمد، سوري بقره را خوانده بود، نهيب زد كه چرا مراعات حال مردم را نمي كني و با خواندن سوره هاي طولاني، مردم را از نماز و جماعت فرار مي دهي؟ [1182] .

949. امام صادق عليه السلام فرمود: مسجدها به درگاه خداوند شكايت كردند از كساني كه همسايه ي مسجدند و (بدون عذر، براي اقامه ي نماز) در مسجد حاضر نمي شوند. خداوند به آنها وحي كرد و فرمود: سوگند به عزت و جلالم كه حتي يك



[ صفحه 293]



نماز از آنان قبول نمي كنم و آنان را در ميان مردم به انصاف (و خوش نامي) معروف نمي كنم و رحمتم نصيبشان نخواهد شد و در بهشت در جوار من نخواهند بود. [1183] .

950. خداوند معناي (حقيقت) سجده را سبب نزديكي جستن به او با قلب و باطن و جان قرار داد؛ پس كسي كه به او نزديك شود، از غير او دور گردد. آيا نمي بيني كه در ظاهر، سجده شكل نمي گيرد مگر با آن كه همه چيز از نظرت پنهان گردد و هر چه ديدگان مي بينند از تو محجوب شود؟ [1184] امام جعفر صادق عليه السلام

951. از «ام سعيد» كنيز اميرمؤمنان عليه السلام پرسيدند: علي عليه السلام در ماه رمضان بيشتر عبادت مي كند يا در ساير ماهها؟ پاسخ داد: علي عليه السلام هر شب با خداي خود به راز و نياز مشغول است و براي او ماه رمضان و ديگر اوقات يكسان است.

و نيز در شرح حال آن حضرت آمده است: وقتي كه او را پس از ضربت خوردن از مسجد به خانه مي بردند نگاهي به محل طليعه ي فجر افكند و فرمود: اي صبح! تو شاهد باش كه علي را فقط اكنون (به حكم اجبار) دراز كشيده مي بيني! [1185] .

952. رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: هر كس دو ركعت نماز (مستحب) در خلوت بخواند كه او را جز خدا و فرشتگان كسي نبيند نمازش وسيله ي آزادي وي از جهنم مي شود. [1186] .

953. امام حسن عسكري عليه السلام فرمود: پدرم از پدر خويش امام محمد تقي عليهم السلام نقل كرد كه آن حضرت فرمود: ابوذر غفاري در يكي از روزها به محضر پيامبر صلي الله عليه و آله آمد و عرض كرد: يا رسول الله! شصت رأس گوسفند دارم و دوست ندارم تمام اوقات با گوسفندانم باشم و از محضر پر فيض شما و خدمت به شما محروم بمانم؛



[ صفحه 294]



همچنين كراهت دارم كه گوسفندانم را به چوپاني بسپارم كه به آنها ظلم كند و آنها را به خوبي نچراند، چه كنم؟

رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: اي اباذر! برو و گوسفندانت را براي چرانيدن، به بيابان ببر. ابوذر فرمان رسول اكرم صلي الله عليه و آله را پذيرفت و گوسفندانش را به بيابان برد.

پس از يك هفته به محضر پيامبر خدا مشرف شد، پيامبر صلي الله عليه و آله پرسيد: اي اباذر! گوسفندانت را چه كردي؟ عرض كرد: يا رسول الله! گوسفندانم قصه ي عجيبي دارد. فرمود: چه قصه اي رخ داد؟ عرض كرد يا رسول الله! مشغول نماز بودم كه ناگهان گرگي به گوسفندانم حمله كرد. گفتم: پروردگارا! نمازم؛ پروردگارا! گوسفندانم (و بين ادامه ي نماز و حفاظت گوسفندان متحير بودم) بالأخره نمازم را بر گوسفندانم ترجيح دادم.

در اين هنگام شيطان نزد من آمد و گفت: اي اباذر! چه مي كني؟! گرگ به گوسفندانت حمله كرد و تو نماز مي خواني؟! گوسفندانت را هلاك مي كند و چيزي برايت باقي نمي ماند كه با آن زندگي كني. در پاسخ شيطان گفتم: براي من توحيد، ايمان به رسول خدا صلي الله عليه و آله و ولايت برادرش علي بن ابي طالب، [1187] ، و ائمه ي طاهرين عليهم السلام و دشمني با دشمنان آنان باقي مانده است. بعد از اينها هر چه از من فوت شود و نابود گردد،ناچيز است و اهميت ندارد. سپس متوجه نمازم شدم، در اين وقت گرگ گوسفندي را ربود و همين جا بود كه شيري آمد و با حمله به گرگ، او را دريد و گوسفند را نجات داد. آن گاه نزد من آمد و گفت:

اي اباذر! متوجه نمازت باش كه خداوند مرا موكل بر گوسفندانت كرد تا تو نمازت را بخواني، پس من متوجه نمازم شدم در حالي كه بهت و تعجب تمام وجودم را فراگرفته بود. خدا مي داند كه چه حالتي داشتم. تا بالأخره از نمازم فارغ شدم. آن گاه شير آمد و به من گفت:



[ صفحه 295]



خدمت محمد مصطفي صلي الله عليه و آله برو و او را خبر كن كه خداوند گرامي داشت يار و صحابي ات را كه حافظ شريعت توست كه شيري را به گوسفندانم موكل ساخته و مأمور حفاظت گوسفندان نموده است. افرادي كه در اطراف رسول خدا صلي الله عليه و آله بودند به شگفت در آمدند؛ رسول اكرم صلي الله عليه و آله فرمود:

اي اباذر! راست گفتي، هر آينه من و علي و فاطمه و حسن و حسين عليهم السلام به گفتارت ايمان داريم و مي دانيم كه راست مي گويي... اي اباذر! نيكو اطاعت خدا كردي كه خداوند شيري را مسخر تو گردانيد تا در ميان بيابان از تو و گوسفندانت حفاظت نمود، پس تو از گرامي ترين كساني هستي كه خداوند مدحشان كرده كه نماز را اقامه مي كنند [1188] ؛ [1189] .

954. «و الذين استجابوا لربهم و أقاموا الصلوة و أمرهم شوري بينهم». [1190] و (مؤمنين) كساني (اند) كه دعوت پروردگارشان را اجابت كرده و نماز را برپا مي دارند و كارهايشان به صورت مشورت در ميان آنهاست. قرآن كريم

955. امام حسين عليه السلام درباره ي دختر بزرگوارش «فاطمه» [1191] فرمود: او در امر دين چنان بود كه تمام شب را به نماز مي ايستاد و روز را روزه مي گرفت. [1192] .

956. اولين چيزي كه خداوند (بر انسان) واجب كرده است، نماز است. [1193] پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله



[ صفحه 296]



957. حضرت علي بن موسي الرضا عليه السلام فرمود: سجده كردن پس از نماز واجب سپاسگزاري به درگاه خداي عزوجل است در برابر توفيقي كه براي اداي فريضه ي نماز به بنده عطا شد. و كوتاهترين ذكري كه در سجده ي شكر كافي است، اين است كه سه مرتبه گفته شود: «شكرا لله» راوي مي گويد: به امام عليه السلام عرض كردم: معناي جمله ي «شكرا لله» چيست؟ حضرت رضا عليه السلام فرمود: (معنايش اين است كه نمازگزار) مي گويد: اين سجده از طرف من شكر و سپاس به درگاه خداست، در برابر توفيقي كه براي خدمتش و اداي واجبش به من عطا فرمود. و شكر مايه ي فزوني (توفيق و رحمت و بركت) است. پس در اين صورت، اگر نماز نقص و كمبودي داشته باشد كه با نمازهاي نافله كامل نشود با اين سجده ي شكر كامل خواهد شد. [1194] .

958. كسي كه پس از خواندن نماز واجب تا نماز واجب ديگر مشغول دعا و ذكر (و تعقيبات نماز) شود، مهمان خداي عزوجل است و حق است بر خداوند كه مهمانش را گرامي دارد. [1195] امام صادق عليه السلام.

959. پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: اي اباذر! تا زماني كه در حال نمازي در خانه ي پادشاه مقتدر را مي كوبي و هر كس در خانه ي پادشاهي را بكوبد عاقبت به رويش گشوده خواهد شد. [1196] .

960. «مردم در نماز خويش بر چند قسم اند:»

1 - غافلاني كه نماز خويش به پايان مي برند در حالي كه يك لحظه حضور قلب ندارند.

2 - كساني كه در بخشي از نماز خود غفلت و در بخشي ديگر حضور قلب دارند،



[ صفحه 297]



اينها نيز به حسب مقدار حضور و غفلت و فزوني يكي بر ديگري مختلفند.

3 - آنان كه نماز خود تمام مي كنند و دلشان لحظه اي غايب نيست، بلكه در همه ي نماز خود حضور قلب دارند و بسا همه ي همت و انديشه ي ايشان نماز است، به طوري كه آنچه پيش رويشان مي گذرد احساس نكنند، چنانكه مولاي ما اميرمؤمنان عليه السلام بيرون كشيدن پيكان از پاي مبارك را به هنگام نماز احساس نكرد.

پس بهره ي هر كسي از نماز خويش به اندازه ي خوف و خشوع و تعظيم اوست و نظرگاه خداوند دلهاست نه ظاهر حركات. «و لكل درجات مما عملوا» [1197] «و همه را از آنچه كردند مرتبه هاست.» (درجه ي هر كس به اندازه ي عمل وي باشد.)

و ملحوظ و معتبر حال دل است و صورتها را در سراي آخرت از صفات دلها بسازند و نجات نمي يابد: «الا من أتي الله بقلب سليم» [1198] - مگر آن كه با دلي پاك و رسته سوي خدا بيايد. - [1199] .

961. رسول اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: «- پاداش - پنهاني خواندن نماز (مستحب) هفتاد برابر نمازي است كه آشكارا خوانده مي شود.» و براي همين است كه خداوند حضرت زكريا عليه السلام را مدح فرموده است: «اذ نادي ربه نداء خفيا» [1200] «ياد كن حكايت او را وقتي كه خداي خود را پنهاني و از صميم قلب ندا كرد.»

و نيز فرموده است: «واذكر ربك في نفسك تضرعا و خيفة و دون الجهر من القول بالغدو و الأصال و لا تكن من الغافلين.» [1201] «پروردگارت را در دل خود، از روي تضرع و خوف، آهسته و آرام، صبحگاهان و شامگاهان ياد كن و از غافلان مباش» و اين آيات دلالت صريح دارد بر فضيلت مخفي بودن عبادات (مستحب). [1202] .



[ صفحه 298]



962. شهيد ثاني رحمه الله نقل مي كند: برخي از مردان خدا هنگامي كه يك نماز جماعت از آنها فوت مي شد، آن شب را تا صبح احيا مي كردند (و به عبادت مي پرداختند) تا شايد فضيلت نماز جماعت را خداوند به آنها عنايت فرمايد. [1203] .

963. امام صادق عليه السلام فرمود: تشهد، ستايش خداوند تعالي است؛ پس در باطن و ضمير، بنده ي او و در عمل و كردار خاضع براي او باش، چنانكه در سخن و ادعا بنده ي او هستي. و راستي زبانت را به صفاي صدق ضميرت بپيوند، كه او تو را بنده آفريده و دستورت داده تا با قلب و زبان و (همه ي) اعضا و جوارحت عبادتش كني و بدان جهت كه او پروردگار توست، بندگي او نمايي. [1204] .

964. هرگاه بنده اي از نماز فارغ شد و از خداوند حاجتي درخواست نكند، خداوند مي فرمايد: اي ملائكه ي من بنده ي مرا ببينيد كه واجب مرا ادا كرده و از من درخواستي نكرده است نمازش را بگيريد و بر صورتش بزنيد. [1205] رسول اكرم صلي الله عليه و آله

965. امام رضا عليه السلام فرمود: چون وقت نماز شد (فورا) نماز بگزار زيرا تو نمي داني بعد چه پيش مي آيد. [1206] .

966. در سوره ي حمد كه جزء قطعي نماز است مي گوئيم: «اياك نعبد و اياك نستعين». خدايا! «ما» تنها تو را مي پرستيم، خدايا! «ما» تنها از تو كمك و استعانت مي جوئيم. يعني مي گوئيم: خدايا! من تنها نيستم، من با همه ي مسلمانهاي ديگر هستم. ضمنا انسان وابستگي و پيوستگي خودش به جامعه ي اسلامي را در حال عبادت و بندگي اعلام مي كند، خدايا! من فرد نيستم، تك نيستم، من عضوم، جزئي از كل و عضوي از پيكر هستم «ما» هستيم نه «من». در دنياي اسلام «من» وجود



[ صفحه 299]



ندارد، «ما» وجود دارد. [1207] آيت الله شهيد مطهري رحمه الله

967. الهي! از خواندن نماز شرم دارم و از نخواندن آن شرم بيشتر. [1208] آيت الله حسن زاده آملي

968. «اويس قرني» برخي از شبها را شب ركوع مي ناميد و با يك ركوع شب را صبح مي كرد و شبي را شب سجود مي ناميد و با يك سجده شب را به پايان مي برد. گفتند: اي اويس! اين چه زحمتي است كه بر خود روا مي داري؟ گفت: كاش از ازل تا ابد يك شب بود و من آن يك شب را با يك سجده صبح مي كردم! [1209] .

969. پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله گروهي از لشكريان اسلام را به يكي از جنگها اعزام كرد و اميرالمؤمنين علي عليه السلام را به فرماندهي آنان منصوب فرمود: چون بازگشتند، رسول خدا صلي الله عليه و آله درباره ي رفتار آن حضرت از آنان سؤال كرد. در پاسخ گفتند: علي عليه السلام هر چه كرد خير بود، اما در همه ي نمازهايش سوره ي «قل هو الله احد» را مي خواند و سوره ي ديگري نمي خواند.

پيامبر صلي الله عليه و آله پرسيد: يا علي! چرا در تمام نمازهايت اين سوره را مي خواندي؟ آن حضرت پاسخ داد: زيرا من اين سوره را دوست مي دارم. رسول اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: تو اين سوره را دوست داري، خداي متعال هم تو را دوست دارد. [1210] .

970. علامه محمد تقي مجلسي رحمه الله - پدر علامه محمد باقر مجلسي رحمه الله - مي گويد: الحمد لله رب العالمين كه بنده در چهار سالگي همه ي اينها را مي دانستم، يعني خدا و نماز و بهشت و دوزخ و نماز شب مي كردم در مسجد صفا و نماز صبح را به جماعت مي كردم و اطفال را نصيحت مي كردم به آيت و حديث به تعليم پدرم رحمه الله. [1211] .



[ صفحه 300]



971.روايت شده است كه: حضرت فاطمه عليهاالسلام در نماز از خوف خدا از حال عادي خارج مي شد و نفس وي به شماره مي افتاد. [1212] .

972. روزي امام صادق عليه السلام هنگامي كه مشغول نماز بود بي هوش شد، چون به هوش آمد سبب آن را از حضرت پرسيدند: فرمود: پيوسته آن آيه [1213] را تكرار مي كردم تا آن كه آن را از گوينده اش شنيدم. [1214] [1215] .

973. نماز، خانه ي اخلاص و وسيله ي پاكي از تكبر است. [1216] امام باقر عليه السلام

974. «بزنطي» گفت: از امام رضا عليه السلام سؤال كردم درباره ي كسي كه در مكه اقامت دارد، آيا براي او طواف افضل است يا نماز؟ فرمود: نماز. [1217] .

975. از امام رضا عليه السلام سؤال شد درباره ي مردي كه مي خواهد براي نماز وضو بگيرد و دسترسي به آب ندارد، سپس آبي پيدا مي كند كه به مقداري كه وضو بگيرد به صد درهم مي فروشند، آيا در اين صورت واجب است آن آب را خريداري كند و وضو بگيرد يا آن كه بايد تيمم كند؟ حضرت فرمود: آب بخرد (و وضو بگيرد) آن گاه فرمود: مثل اين براي من هم پيش آمد و آب خريدم و وضو گرفتم و به خاطر اين كه براي يك وضو گرفتن پول زيادي خرج كردم ناراحت نشدم. [1218] .

توضيح: درباره ي حكم فقهي اين مسأله و موارد مشابه آن، به رساله هاي عمليه مراجعه شود.



[ صفحه 301]



976. اصل و پايه ي بندگي نماز است. [1219] رسول گرامي اسلام صلي الله عليه و آله

977. در حال نماز، تن و انديشه و روان، هر سه به كار و فعاليت اند:

تن: با حركات دست و پا و زبان، با خم شدن، نشستن، به خاك افتادن.

فكر: با انديشيدن در مضامين و الفاظ نماز كه عموما اشاره به هدفها و وسيله هاست و مرور كردن يك دوره طرز تفكر و بينش اسلامي به اجمال.

روان: با ياد خدا و پرواز در صفاي معنوي و روحاني و بازداشتن تن از هرزه گري و بيدركجائي و پرورانيدن بذر خشوع و خشيت خدا در جان. [1220] مقام معظم رهبري، حضرت آيت الله خامنه اي

978. لقمان حكيم به فرزندش مي گفت: فرزند عزيزم! مبادا خروس از تو هشيارتر و به اوقات نماز از تو مراقبتر باشد! آيا نمي بيني كه به هنگام هر نماز، رسيدن وقت آن را اعلام مي كند و سحرگاهان به آواي بلند ندا سر مي دهد در حاليكه تو در خوابي؟! [1221] .

979. يكي از آزادگان در خاطره اي از دوران اسارتش مي گويد: عراقيها تصميم گرفتند كه ما را به زيارت حضرت علي عليه السلام و امام حسين عليه السلام ببرند، اما وقتي نوبت به اردوگاه ما رسيد، كسي حاضر نشد در زير پرچم صدام به زيارت برود. آنها قبل از ما، يك گروه از اسراي داخل اردوگاه را به زيارت برده بودند و به آنان اجازه نداده بودند كه نماز صبح را بخوانند. يعني يك ساعت قبل از نماز صبح، آنها را سوار ماشين كرده بودند. اين مسأله خيلي براي ما سخت بود و با اين كه يك عمر انتظار زيارت قبر اباعبدالله الحسين عليه السلام را داشتيم، اما نتوانستيم به خاطر يك امر مستحب (زيارت) يك امر واجب را (نماز) كنار بگذاريم و ناچار از اين فرصت چشم



[ صفحه 302]



پوشي كرديم. با اين كه همه ي اسرا مشتاق زيارت حرم ائمه ي اطهار عليهم السلام بودند، ولي چون يقين داشتند كه نماز صبح از دستشان مي رود، حاضر به قبول اين مسأله نشدند.

به خاطر سرپيچي از دستور صدام، يعني حاضر نشدن براي رفتن به زيارت، نگهبانان بعثي بيش از يك ماه، اسرا را مورد ضرب و شتم قرار دادند. آنها همچنين دويست نفر از دوستان ما را عريان نموده و پس از كتك كاري و شكنجه، به اردوگاهي ديگر منتقل كردند و ما تا مدتي از آنها بي خبر بوديم. [1222] .

980. امام صادق عليه السلام فرمود: خداي عزوجل به موسي عليه السلام وحي فرمود كه: اي موسي! آيا مي داني چرا از ميان همه ي مخلوقاتم تو را براي سخن گفتن با خود برگزيدم؟ عرض كرد: پروردگارا براي چه بود؟ خداي تبارك و تعالي به او وحي كرد كه: اي موسي! من بندگانم را زير و رو كردم (بررسي كامل نمودم) در ميان آنها كسي را از تو فروتن تر در برابر خود نديدم. اي موسي! تو چون نماز مي گزاري چهره ي خويش روي خاك مي نهي. [1223] .

981. اويس قرني در اول بانگ نماز بيرون رفتي و پس از نماز خفتن در خانه آمدي؛ و بسي بودي كه كودكان بر وي گذشتندي و سوي وي سنگ انداختندي و پنداشتندي كه ديوانه است، پس ايشان را گفتي: اگر لامحاله سوي من سنگ خواهيد انداخت باري سنگهاي خردتر اندازيد، چه من مي ترسم كه مرا خون آلوده كنيد و وقت نماز آيد و من آب نيابم! [1224] .

982. رسول اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: دخترم فاطمه عليهاالسلام سيده ي بانوان جهان از پيشينيان و آيندگان است. وي... آن هنگام كه در محراب عبادت در برابر پروردگارش مي ايستد نور وي براي ملائكه ي آسمان مي درخشد آن گونه كه نور ستارگان براي اهل زمين



[ صفحه 303]



درخشندگي دارد، در آن هنگام پروردگار بلند مرتبه به فرشتگان خود مي فرمايد: اي فرشتگانم به بنده ام نظر افكنيد، فاطمه سيده و سرور كنيزانم كه در برابرم ايستاده اعضا و جوارح او از ترس من مي لرزد و با تمام قلب و وجود خويش به عبادتم ايستاده، شما را به شهادت مي گيرم كه شيعيان وي را از آتش ايمن گردانم. [1225] .

983. شيطان، گرگ انسان است، همچون گرگ گوسفند، كه گوسفند كناره گير و دور افتاده (از گله را) مي گيرد؛ پس بپرهيزيد از پراكندگي، و بر شما باد به حضور در جماعت مسلمين و همراهي با توده ي مردم و رفتن به مسجد. [1226] رسول خدا صلي الله عليه و آله

984. روايت شده است: هنگامي كه حضرت ابراهيم عليه السلام به نماز مي ايستاد از ترس خدا چنان بدنش مضطرب مي شد و نفس مي زد كه صداي آن شنيده مي شد. (مانند كسي كه به سرعت دويده باشد) [1227] .

985. حضرت فاطمه عليهاالسلام از پدر بزرگوارش پرسيد: اي پدر! چه مكافاتي است براي زنان و مرداني كه به نماز بي اعتنايي مي كنند و آن را سبك مي شمارند؟ پيامبر خاتم صلي الله عليه و آله فرمود: اي فاطمه! اگر كسي از مردان و زنان، نماز را سبك بشمارد و به آن بي اعتنايي كند به پانزده خصلت (مكافات در دنيا و آخرت) مبتلا مي گردد. شش مكافات و بلاي آن در دنيا گريبانگيرش مي شود، سه بلا هنگام مردن و سه بلا در قبرش و سه عقوبت در قيامت، هنگامي كه از قبر خارج مي گردد.

اما آن شش مصيبت و آفتي كه در دنيا به آن مبتلا مي گردد اين است كه: اول - خداوند بركت را از عمرش برمي دارد. دوم - از رزقش بركت را مي برد. سوم - نورانيت سيماي صالحين را از صورتش مي گيرد. چهارم - هر عمل نيكي انجام دهد اجر نمي برد. پنجم - دعايش مستجاب نمي شود. ششم - براي او در دعاي صالحان



[ صفحه 304]



خير و بهره اي نيست.

و اما آن سه مكافاتي كه هنگام مرگ دامنگيرش مي شود اين است كه: اول - با ذلت و خواري مي ميرد. دوم - گرسنه جان مي دهد. سوم - تشنه از دنيا مي رود طوري كه اگر از تمام نهرهاي عالم آب به كامش بريزند عطش او برطرف نمي شود.

اما آن سه بلايي كه داخل قبر گرفتارش مي شود: اول - خداوند ملكي را در قبرش بر او مي گمارد كه زجر و شكنجه اش دهد. دوم - به فشار قبر مبتلا مي گردد. سوم - به ظلمت و تاريكي قبر گرفتار مي شود.

و اما آن سه بلايي كه در روز قيامت به آنها گرفتار مي شود: اول - خداوند ملكي را بر او موكل مي نمايد كه او را به صورت روي زمين بكشد، در حالي كه خلايق او را مي بينند. دوم - او را محاسبه ي شديد مي نمايند. سوم - خداوند به او نظر رحمت نمي افكند و پاكش نمي گرداند و از براي او عذاب دردناك است. [1228] .

986. امام علي بن موسي الرضا عليه السلام فرمود: فريضه ي تلاوت قرآن در نماز، قرآن را از متروك شدن و نافهميده ماندن به در آورده، در خاطره ها و ذهن ها حاضر مي سازد. [1229] .

987. درباره ي «خير نساج» [1230] نقل شده است كه: صد و بيست سال عمر يافت، چون نزديك وفاتش بود وقت نماز شام (مغرب) بود (كه عزرائيل) سايه انداخت، سر از بالين برداشت و گفت: توقف كن كه تو بنده ي مأموري و من بنده ي مأمور. تو را گفته اند كه: جان او بردار؛ و مرا گفته اند كه: چون وقت نماز آيد، (نماز) بگزار. آنچه تو را فرموده اند فوت نمي شود، اما آنچه مرا فرموده اند فوت مي شود، صبر كن تا نماز شام كنم، پس طهارت كرد و نمازگزارد، بعد از آن وفات كرد. [1231] .



[ صفحه 305]



988. نماز، يك زنگ بيداري و يك هشدار در ساعات مختلف شبانه روز است. به انسان برنامه مي دهد و از او تعهد مي خواهد. به روز و شبش معنا مي دهد و از گذشت لحظه ها حساب مي كشد... مي توانيم نماز را به سرود ملي كشورها تشبيه كنيم... نماز، خلاصه ي اصول مكتب اسلام و روشنگر راه مسلماني و نشان دهنده ي مسئوليتها، تكليفها، راهها و نتيجه هاست... كه مؤمن را قدم به قدم و پله پله، به قله ي ايمان و عمل كامل، نزديك مي سازد و از او عنصري ذيقيمت و مسلماني درست مي سازد. آري، «نماز، نردبان مؤمن است». [1232] مقام معظم رهبري، حضرت آيت الله خامنه اي

989. كسي كه به راستي از حق سخن مي گويد، با سه نشانه شناخته مي شود: اول - بايد ديد چه دوستاني دارد (خوبند يا بد)؟ دوم - بايد به نمازش توجه كرد كه آن را چگونه و در چه وقتي مي خواند؟ سوم - اگر مال و ثروتي دارد، بايد دقت كرد كه مالش را در چه راهي خرج مي كند؟ [1233] امام صادق عليه السلام

990. «معاني باطني كه روح نماز و حقيقت آن هستند هفت چيز است: اول - اخلاص و قصد قربت و خالي بودن آن از آلودگي به ريا.

دوم - حضور قلب: و آن عبارت است از فارغ ساختن دل از غير آنچه به آن مشغول است (يعني نماز) و سخن او در آن است، تا اين كه بداند چه مي كند و چه مي گويد، بي آن كه فكر او به جاي ديگر رود. پس مادامي كه فكر او از غير نماز منصرف است و در دل او ياد نماز است و از آن غفلت نمي كند حضور قلب حاصل است.

سوم - فهميدن آنچه مي گويد: و اين غير از حضور قلب است، زيرا ممكن است كسي حضور قلب داشته باشد ولي معني لفظ را نفهمد و به آن علم نداشته باشد.

چهارم - تعظيم: و آن غير از حضور قلب و فهميدن است زيرا آدمي بسا غير خود



[ صفحه 306]



را مخاطب قرار مي دهد در حالي كه دلش حاضر است و معني لفظ را مي فهمد ولي او را بزرگ نمي دارد.

پنجم - هيبت: و آن افزون بر تعظيم است و عبارت است از ترسي كه به سبب عظمت پديد مي آيد.

ششم - اميدواري: بنده بايد به واسطه ي نماز خود به ثواب الهي اميدوار باشد، چنانكه به سبب تقصير خود از عقاب او ترسان است.

هفتم - حيا: و سبب آن آگاهي به تقصير و يادآوري گناه است.» [1234] .

991. پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: امت من چهار گروه اند:

1 - نمازگزاران سهل انگار، اينها اهل «ويل» اند كه يكي از دركهاي [1235] جهنم است خداوند درباره ي آنها فرموده است: «ويل» بر نمازگزاراني كه از نماز غفلت كنند «فويل» للمصلين الذين هم عن صلاتهم ساهون» [1236] .

2 - آنها كه گاهي نماز مي خوانند و گاهي نمي خوانند، اينان اهل «غي» اند، كه يكي ديگر از دركهاي دوزخ است، خداوند درباره ي اين گروه فرموده است: نسلي پس از آنها آمدند كه نماز را ضايع كردند و به دنبال شهوتها رفتند و به زودي «غي» را دريابند «فخلف من بعدهم خلف أضاعوا الصلوة و اتبعوا الشهوات فسوف يلقون غيا» [1237] .

3 - گروهي كه هرگز نماز نخوانند، اينها اهل «سقر» اند، كه نام درك ديگري از جهنم است، خداوند مي فرمايد: (از دوزخيان پرسند:) چه چيز شما را به «سقر» كشيد؟ گويند: ما نماز نمي خوانديم. «ما سلككم في سقر قالوا لم نك من المصلين» [1238] .



[ صفحه 307]



4 - آنها كه هميشه نماز مي خوانند و در نماز خشوع (و حضور قلب) دارند (اينان رستگارند چنانكه) خداوند فرمايد: مؤمنان رستگار شدند، آنها كه در حال نماز خشوع دارند. «قد افلح المؤمنون الذين هم في صلاتهم خاشعون.» [1239] [1240] .

992. امام صادق عليه السلام فرمود: معناي سلام در پايان هر نماز،امان است،يعني هر كس امر خدا و سنت پيامبرش را با خشوع قلبي در مقابل خدا بجا آورد، از بلاي دنيا در امان و از عذاب آخرت بركنار است. و «سلام» نامي از نامهاي خداوند تعالي است كه در ميان خلق خود به وديعت نهاده، تا معنا و محتواي آن را در داد و ستدها، امانتداريها و در روابط با هم و براي تأييد و تصديق همنشيني ها و صحت آميزش و معاشرتشان به كار برند. [1241] .

993. پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: دو ركعت نافله ي صبح براي تو بهتر است از دنيا و آنچه در دنياست. [1242] .

994. صفهاي نماز جماعت را هماهنگ و منظم كنيد، تا قلبهاي شما با هم اختلاف نداشته باشد (و با يكديگر مهربان و متحد باشيد) [1243] پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله

995. در نماز و حج اسرار مشتركي وجود دارد كه برخي از آنها عبارت است از:

1 - در حج به زيارت كعبه موفق مي شويم، در نماز رو به سوي كعبه مي ايستيم.

2 - حج وسيله ي نزديك شدن به خداي مهربان است، نماز هم وسيله ي تقرب به درگاه الهي است.

3 - در حج، ارتكاب برخي از اعمال بر محرم حرام است (محرمات احرام) در



[ صفحه 308]



نماز هم برخي از كارها بر نمازگزار حرام است (مبطلات نماز).

4 - در حج، فقير و غني، سياه و سفيد و... در كنار هم قرار مي گيرند، در نماز (جمعه و جماعت) نيز اين تساوي برقرار است.

5 - حج، نمونه اي از محشر و قيامت است، لباس احرام به منزله ي كفن و گرد آمدن مردم در مكه، همچون حضور آنان در پيشگاه عدل الهي است و يكي از فلسفه هاي نماز هم ياد معاد است.

6 - حج، مهمترين عامل وحدت مسلمين جهان است، نماز (جمعه و جماعت) نيز از اركان وحدت آنان است. [1244] .

996. اميرالمؤمنين علي عليه السلام فرمود: هر كه قرآن را در نماز قرائت كند در حال ايستادن؛ براي هر حرفي كه مي خواند صد حسنه دارد و اگر نشسته بخواند پنجاه حسنه دارد. [1245] .

997. حضرت آيت الله العظمي اراكي قدس سره مي فرمود: پدرم [1246] مي گفت: (استاد من) آخوند «انجداني» مكرراً به من مي فرمود كه «تو ستون مسجد ما هستي.» يعني هر وقت كه آخوند به مسجد مي رفت پدرم را در حال قيام و نماز مي ديده است. پدرم نمونه ي بارزي از مصاديق اين آيه بود: «أمن هو قانت ءاناء الليل ساجدا و قائما يحذر الأخرة و يرجوا رحمة ربه...» [1247] -... كسي كه شب را به طاعت خدا به سجود و قيام مي پردازد و از عذاب آخرت ترسان و به رحمت الهي اميدوار است... - [1248] .

998. روايت شده است: هنگامي كه فرشته ي مرگ (عزرائيل)، براي قبض روح حضرت مريم عليهاالسلام نزد او حاضر شد، مريم مهلت خواست تا سجده اي بجا آورد،



[ صفحه 309]



چون اجازه يافت، به سجده رفت و در همان حال، تسليم فرمان حق شد و جان داد. [1249] در مأخذ ديگري آمده است: حضرت عيسي عليه السلام پس از مرگ مادرش مريم، او را صدا زد و گفت: مادر! آيا مي خواهي به دنيا برگردي؟ پاسخ داد: آري، (دوست دارم برگردم) براي آن كه در شب سرد براي خدا نماز بگزارم و در روز بسيار گرم روزه بگيرم، آن گاه فرمود: اي پسر جان من! اين راه (برزخ و قيامت) بيمناك است. [1250] .

999. آورده اند كه: «ابوالعباس جوالقي» مردي جوال [1251] فروش بود، روزي جوالي به كسي داد و فراموش كرد و هر چه انديشه كرد به يادش نيامد. روزي در نماز يادش آمد كه آن را به چه كسي داده است، چون به دكان آمد، به شاگردش گفت: يادم آمد كه جوال را به كه داده ام.

شاگرد پرسيد: كي به خاطرت رسيد؟ جواب داد: در نماز. گفت: اي استاد! به نماز مشغول بودي يا به جوال طلبيدن؟ ابوالعباس از اين سخن در غيرت افتاد و در طلب علوم و معارف الهي شتافت تا آن كه از مشاهير عصر و زهاد دهر شد. [1252] .

1000. «محي الدين» - عربي - صاحب كتاب «الفتوحات المكية» مي فرمايد: سلام نمازگزار درست نيست مگر آن كه از ما سوي الله غايب شده و با خداوند مناجات كند، هنگامي كه از نماز منتقل مي شود موجودهاي خلقي را مشاهده مي نمايد، چون غايب از آنها بود و تازه در جمع آنها حاضر مي شود لذا بر آنان سلام مي كند. و اگر نمازگزار همواره با موجودهاي خلقي بوده و حواس او متوجه مردم بود، چگونه بر آنها سلام مي كند؟ زيرا كسي كه در جمع ديگران هماره حاضر است، به آنها سلام نمي كند. و اين نمازگزار بايد شرمنده شود، چون با سلام خود رياكارانه



[ صفحه 310]



به مردم نشان مي دهد كه من در نزد خدا بودم و تازه به جمع شما پيوستم... و سلام عارف براي انتقال از حالي به حال ديگر است. [1253] .

1001 - جابر بن عبدالله انصاري مي گويد: از اميرمؤمنان، حضرت علي عليه السلام پرسيدند: آخرين سخني كه رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود، چه بود؟

پاسخ داد: (در آخرين لحظات عمر رسول خدا - صلي الله عليه و آله -) آن حضرت را به سينه ام تكيه دادم، پيامبر اكرم سر مباركش را روي شانه ام قرار داد و فرمود: «الصلاة، الصلاة» - نماز! نماز! - [1254] [1255] .......................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................

پاورقي

[1] طه (20)، آيه ي 14. ترجمه ي آيات اين مجموعه (جز چند مورد) از قرآن كريم با ترجمه ي آيت الله مكارم شيرازي نقل شده است.

[2] سر الصلوة، (شيخ الرئيس ابوعلي سينا) ضميمه ي كتاب ضوابط الرضاع، و رساله ي رضاعيه، ص 185.

[3] ارشاد القلوب، ج 2، ص 18 (باب 22).

[4] نهج البلاغه، خطبه ي 199، ص 235، ترجمه ي دكتر سيد جعفر شهيدي. گفتني است: نكته هايي كه از نهج البلاغه آورده ايم از همين مأخذ نقل شده است.

[5] اسرار الصلوة و مهماتها، ص 148.

[6] تفسير كشف الاسرار، ج 10، ص 465.

[7] مصباح الفلاح، ص 173.

[8] معراج نامه ابوعلي سينا، ص 25.

[9] درختي است در آسمان هفتم كه در سورة النجم (آيه 14) ياد شده. (فرهنگ معين) و نيز در قاموس قرآن آمده است: از روايات استفاده مي شود كه سدرة المنتهي در آسمانهاست. (قاموس قرآن، ج 3، ص 248).

[10] معراج نامه ابوعلي سينا، ص 112 - 111.

[11] سرالصلوة، ص 97.

[12] من لا يحضره الفقيه، ج 1، ص 317.

[13] ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص 84 - 83.

[14] وسائل الشيعه، ج 3، ص 26.

[15] تفسير كشف الاسرار، ج 1، ص 654 - 653.

[16] داستانها و حكايتهاي نماز، ج 1، ص 37 (بحارالانوار).

[17] حج (22)، آيه 41.

[18] در محضر استاد حسن زاده ي آملي، ص 76 - 75.

[19] شمائل النبي صلي الله عليه و آله، ص 157.

[20] مستدرك الوسائل، ج 1، ص 227.

[21] مأخود از آيه ي 82، سوره ي 36 (يس): «انما أمره اذا أراد شيئا أن يقول له كن فيكون» - فرمان او چنين است كه هرگاه چيزي را اراده كند، تنها به آن مي گويد: «موجود باش» آن نيز بي درنگ موجود مي شود.

[22] محمد (47)، آيه ي 15.

[23] ص (38)، آيه ي 71.

[24] حجر (15)، آيه ي 27.

[25] نهج البلاغه، كلمات قصار، حكمت 32، ص 366.

[26] زن در آئينه ي جلال و جمال، ص 243.

[27] ميزان الحكمه، ج 10، ص 477.

[28] منتهي الآمال، ج 1، ص 103.

[29] نهج الفصاحه، ص 396، ش 1877.

[30] نماز بهشت خلوت انس، ص 65.

[31] منهج الصادقين، ج 10، ص 123.

[32] عنكبوت (29)، آيه ي 45.

[33] داستان هاي نماز، ص 77، (مرتضي عطايي).

[34] چهارده معصوم عليهم السلام، ص 593، (ترجمه ي انوار البهيه).

[35] ميزان الحكمه، ج 5، ص 379.

[36] تحليلي از زندگاني امام سجاد عليه السلام، ج 1، ص 287.

[37] مستدرك الوسائل، ج 1، ص 172.

[38] حبيب و محبوب، ص 48 - 47.

[39] كشف الاسرار، ج 1، ص 47.

[40] جامع احاديث الشيعه، ج 4، ص 74.

[41] منهج الصادقين، ج 8، ص 397.

[42] صافات (37)، آيه 144 - 143.

[43] مجمع البيان، ج 8 - 7، ص 591.

[44] پيشاني سوخته، ص 100 - 99.

[45] نهج الفصاحه، ص 396، ش 1876.

[46] نهج البلاغه، خطبه ي 199، ص 235.

[47] صحيفه ي نور، ج 12، ص 148.

[48] دلائل النبوة، ج 2، ص 104.

[49] بحارالانوار، ج 100، ص 49.

[50] آثار الاذان في دار الدنيا، ص 1.

[51] فتيل: رشته ي دانه ي خرما - ريسمان باريك از پوست درخت خرما... - (فرهنگ جامع).

[52] بحارالانوار، ج 14، ص 43.

[53] ر.ك: فرازهايي از وصيت نامه ي الهي اخلاقي آيت الله العظمي مرعشي نجفي رحمه الله، ص 19.

[54] آثار الاذان في دار الدنيا، ص 1.

[55] تمثيلات، ج 2، ص 98 - 97.

[56] نماز نشانه ي حكومت صالحان، ص 11.

[57] سر الصلوة، ص 44.

[58] اسرار الصلوة، ص 204، (ملكي تبريزي).

[59] منتهي الآمال، ج 1، ص 150؛ شرح نهج البلاغه (4 جلدي)، ج 1، ص 9 (مقدمه). ابن ابي الحديد - يكي از علماي به نام اهل سنت و - نويسنده ي اين كتاب مي گويد: علي عليه السلام عابدترين مردم بود، و بيش از همه نماز مي گزارد و روزه مي گرفت. مردم نماز شب و نافله و ذكر و دعا را از علي عليه السلام آموختند (همان).

[60] بحارالانوار، ج 41، ص 17.

[61] فروغ ولايت، ص 546 - 545، و نيز ص 578.

[62] جمع كل كشتگان تمام ايام پيكار صفين، 75 هزار تن؛ يعني 45 هزار تن از شاميان، و 25 هزار تن از عراقيان ذكر شده است. (پيكار صفين، ص 653 و 773).

[63] پيكار صفين، ص 659 - 658.

[64] مصباح الفلاح، ص 173.

[65] نماز نشانه ي حكومت صالحان، ص 103 - 102.

[66] مناهج الشارعين، ص 206.

[67] تفسير ابوالفتوح رازي، ج 1، ص 162.

[68] ميزان الحكمه، ج 5، ص 421.

[69] صحيفه ي نور، ج 12، ص 148.

[70] كشف الاسرار، ج 1، ص 654.

[71] وسائل الشيعه، ج 3، ص 513.

[72] جلاء العيون، ص 91 - 90.

[73] صلوة الخاشعين، ص 138.

[74] صحيفة المهدي، ص 355.

[75] پيشاني سوخته، ص 86.

[76] اصول كافي، ج 4، ص 53.

[77] تذكرة الصلوة، ص 79.

[78] مفاتيح الجنان، زيارت حضرت صاحب الامر - آل يس -.

[79] داستانها و حكايتهاي نماز، ج 1، ص 96.

[80] دعائم الاسلام، ج 1، ص 166.

[81] الميزان، ج 6، ص 334.

[82] خانه اي است در آسمان چهارم، برابر كعبه. (فرهنگ معين).

[83] دلائل النبوة، ج 2، ص 101.

[84] نماز نشانه ي حكومت صالحان، ص 12.

[85] بحارالانوار، ج 84، ص 245.

[86] امام در سنگر نماز، ص 67 - 66.

[87] بقره (2)، آيه 110.

[88] نور الثقلين، ج 4، ص 162.

[89] كيمياي سعادت، ج 1، ص 167.

[90] جامع الاخبار، ص 86.

[91] منهج الصادقين، ج 6، ص 203.

[92] نجم الثاقب، ص 466 - 465.

[93] اسرار الصلوة، و مهماتها، ص 182.

[94] اطيب البيان في تفسير القرآن، ج 1، ص 161.

[95] نماز در اسارت، ص 43.

[96] كشف الاسرار، ج 2، ص 677 - 676.

[97] منهج الصادقين، ج 6، ص 44.

[98] كوثر (108)، آيه ي 1.

[99] همان، آيه ي 2.

[100] ر.ك: مجمع البيان، ج 10 - 9، ص 703؛ الميزان، ج 20، ص 370.

[101] من لا يحضره الفقيه، ج 1، ص 385.

[102] آداب الصلوة، ص 178.

[103] تفسير عاملي، ج 1، ص 73.

[104] بهشت جاودان (تفسير سوره ي الرحمن)، ص 214.

[105] بحارالانوار، ج 74، ص 78.

[106] پيشاني سوخته، ص 55.

[107] ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص 518.

[108] گفتن يكي از آنها (كه تكبيرة الاحرام باشد) واجب، و گفتن بقيه مستحب است براي توضيح بيشتر بنگريد به: تحرير الوسيله، ج 1، ص 161.

[109] سر الصلوة، ص بيست و چهار (مقدمه).

[110] ر.ك: بحارالانوار، ج 84، ص 134.

[111] رساله ي لقاء الله، ص ز (پيشگفتار).

[112] برخي زمان درگذشت آن مرحوم را سحرگاه يازدهم ذي الحجه ي سال 1343 - ه. ق - ذكر كرده اند. براي توضيح بيشتر، ر.ك: سيماي فرزانگان، ص 71 - 70.

[113] سيماي فرزانگان، ص 70.

[114] خلوتگه راز، ص 199.

[115] ميزان الحكمة، ج 5، ص 377.

[116] اسرار الصلوة، ص 102 - 101 (عبدالحسن تهراني).

[117] ماهيت قيام مختار بن ابي عبيد ثقفي، ص 57.

[118] آداب الصلوة، ص 48.

[119] عنكبوت (29)، آيه 45.

[120] شطر: جزو، پاره، نيمه ي چيزي، (فرهنگ معين).

[121] نماز و نمازگزاران، ص 11 - 10.

[122] تفسير سوره ي ابراهيم، ص 126.

[123] معارج (70)، آيه 23 - 19.

[124] مستدرك الوسائل، ج 1، ص 173.

[125] نماز نشانه ي حكومت صالحان، ص 13.

[126] جلوه اي از خورشيد، ص 95.

[127] تفسير نمونه، ج 4، ص 292.

[128] نماز جمعه و اهميت آن در روايات، ص 14.

[129] رموز نماز يا اسرار الصلوة، ص 166.

[130] تفسير ابوالفتوح رازي، ج 1، ص 163.

[131] كشكول شيخ بهايي، ص 7.

[132] كشكول شيخ بهايي، ص 666.

[133] فرهنگ نماز، ص 190 (نهج الفصاحه).

[134] داستانهاي نماز، ص 78 - 77 (مرتضي عطايي).

[135] بحارالانوار، ج 80، ص 328.

[136] داستانهاي صاحبدلان، ج 1، ص 132 - 131 (حق اليقين، ص 302).

[137] حج (22)، آيه 77.

[138] نماز در اسارت، ص 23.

[139] ر.ك: نساء (4)، آيه 103.

[140] مدثر (74)، آيه 43 - 42.

[141] نهج البلاغه، خطبه ي 199، ص 235.

[142] عرفان اسلامي، ج 5، ص 203.

[143] نساء (4)، آيه ي 86.

[144] راه تكامل، ج 1، ص 191 - 190.

[145] مناهج الشارعين، ص 167.

[146] منهج الصادقين، ج 4، ص 462.

[147] چهل حديث، ص 432، (امام خميني رحمه الله).

[148] بقره (2)، آيه ي 3.

[149] موسوعة كلمات الامام الحسين عليه السلام، ص 685.

[150] الميزان، ج 16، ص 142.

[151] داستانهاي نماز، ص 74 - 73 (مرتضي عطايي)؛ اعلام النساء المؤمنات، ص 628 - 626.

[152] سفينة البحار، ج 2، ص 604 (نفس)؛ اعلام النساء المؤمنات، ص 627.

[153] نهج البلاغه، نامه ي 53، ص 337.

[154] مناهج الشارعين، ص 173.

[155] داستانهاي عرفاني، ص 105 (برگرفته از جلد اول گزيده ي تفسير كشف الاسرار).

[156] امام در سنگر نماز، ص 83.

[157] بقره (2)، آيه ي 83.

[158] چهل حديث، ص 431 (امام خميني رحمه الله).

[159] فوائد الرضويه، ص ج (مقدمه ي كتاب).

[160] وسائل الشيعه، ج 3، ص 478.

[161] اسرار الصلوة و مهماتها، ص 79.

[162] مناهج الشارعين، ص 180.

[163] ارزش و اهميت نماز، ص 42.

[164] وسائل الشيعه، ج 4، ص 614.

[165] وسائل الشيعه، ج 3، ص 479.

[166] توبه (9)، آيه ي 11.

[167] ر.ك: نهج البلاغه، خطبه ي 182، ص 189.

[168] ر.ك: دعائم الاسلام، ج 1، ص 193.

[169] سيرت رسول الله صلي الله عليه و آله، ص 16.

[170] «كاريزك ناگهاني ها» محل تولد حاج آخوند است، كه در پانزده كيلومتري شرقي «تربت حيدريه» واقع شده است.

[171] فضيلت هاي فراموش شده، ص 138 - 137.

[172] وسائل الشيعه، ج 4، ص 928.

[173] تفسير نماز، ص 35.

[174] فلاح السائل، ص 148.

[175] بحارالانوار، ج 80، ص 238.

[176] بحارالانوار، ج 80، ص 311.

[177] بحارالانوار، ج 80، ص 312.

[178] بحارالانوار، ج 81، ص 134 - 131 (با تلخيص).

[179] تفسير ابوالفتوح رازي، ج 1، ص 163.

[180] اصحاب امام صادق عليه السلام، ص 16.

[181] نهج البلاغه، نامه ي 70، ص 354.

[182] تفسير عاملي، ج 1، ص 11.

[183] ارزش و اهميت نماز، ص 58 - 57.

[184] مناهج الشارعين، ص 180.

[185] اسرار الصلوة و مهماتها، ص 89 - 88.

[186] گلهاي باغ خاطره، ص 118.

[187] ر.ك: بحارالانوار، ج 100، ص 430 - 146، و نيز مفاتيح الجنان.

[188] نشانه هاي حقگزاري نماز، ص 17.

[189] ابراهيم (14)، آيه ي 37.

[190] تفسير سوره ي ابراهيم، ص 126.

[191] جلوه هاي نماز در قرآن و حديث، ص 228.

[192] تفسير عاملي، ج 3، ص 228.

[193] جلوه هاي نماز در قرآن و حديث، ص 12.

[194] ميزان الحكمة، ج 5، ص 371.

[195] پيشاني سوخته، ص 78 - 77.

[196] مستدرك الوسائل، ج 1، ص 180.

[197] نهج البلاغه، كلمات قصار، ش 428، ص 438.

[198] مناهج الشارعين، ص 165.

[199] اسرار عبادات، ص 20.

[200] سفينة البحار، ج 2، ص 43.

[201] رموز نماز يا اسرار الصلوة، ص 66.

[202] صحيفة الحسين عليه السلام، ص 64.

[203] امام مهدي عليه السلام، ص 38.

[204] نفس المهموم، ص 104 - وقايع شب عاشورا -.

[205] اسرار الصلوة، ص 269، (ملكي تبريزي).

[206] صحيفه ي نور، ج 21، ص 173.

[207] توبه (9)، آيه ي 71.

[208] نهج البلاغه، خطبه ي 111، ص 107.

[209] سر الصلوة، ص پانزده و شانزده (مقدمه ي آيت الله جوادي آملي).

[210] بحارالانوار، ج 84، ص 247.

[211] بهترين پناهگاه، ص 154.

[212] حبيب و محبوب، ص 47.

[213] غررالحكم، ج 6، ص 167، ش 9944.

[214] نماز جمعه و اهميت آن در روايات، ص 74.

[215] همان، ص 57.

[216] تفسير نمونه، ج 1، ص 3.

[217] مستدرك الوسائل، ج 1، ص 183.

[218] الميزان، ج 6، ص 333.

[219] اعراف (7)، آيه ي 170.

[220] كشف الاسرار، ج 5، ص 623.

[221] مائده (5)، آيه 55.

[222] مجمع البيان، ج 4 - 3، ص 263؛ نورالثقلين، ج 1، ص 645 - 643.

[223] تفسير طبري، ج 6، ص 289 - 288.

[224] الكشاف، ج 1، ص 505 (چاپ مصر، سال 1373).

[225] التفسير الكبير، ج 12، ص 30 (طبع مصر، سال 1375).

[226] ولاءها و ولايتها، ص 29 - 28.

[227] داستانهاي نماز، ص 77 (عطايي).

[228] ميزان الحكمة، ج 5، ص 421.

[229] كنز العمال، ج 7، ص 786، ش 21408.

[230] پرورش روح، نماز و عبادت در تفسير الميزان، ص 252.

[231] نماز در اسارت، ص 101.

[232] امام در سنگر نماز، ص 55.

[233] سيرت رسول الله صلي الله عليه و آله، ص 116.

[234] دلائل النبوة، ج 2، ص 98 و 84.

[235] كنز العرفان في فقه القرآن، ج 1، ص 132.

[236] هزار و يك نكته، ص 100، نكته 103.

[237] نشانه هاي حق گزاري نماز، ص 8.

[238] كنز العمال، ج 7، ص 780، ش 21379.

[239] معارج (70)، آيه ي 35 - 34.

[240] نور (24)، آيه 37.

[241] نهج البلاغه، خطبه ي 199. ص 235.

[242] اصول كافي، ج 4، ص 98 - 97 (باب كفر).

[243] شخصيتهاي اسلامي شيعه، ج 2، ص 215 - 213 (با تلخيص).

[244] آداب الصلوة، ص 4 - 3.

[245] جلوه هاي رباني، ص 130.

[246] كشف الاسرار، ج 1، ص 170.

[247] جامع احاديث الشيعه، ج 4، ص 22.

[248] اسرار نماز (ترجمه ي اسرار الصلوة شهيد ثاني رحمه الله)، ص 125 - 124.

[249] عرفان اسلامي، ج 5، ص 31.

[250] كنز العمال، ج 7، ص 782، ش 21389.

[251] الحياة، ج 2، ص 35، (گردانيده ي فارسي).

[252] كنز العمال، ج 7، ص 790، ش 21425.

[253] بحارالانوار، ج 80، ص 316.

[254] ر.ك: مائده (5)، آيه ي 6.

[255] كشف الاسرار، ج 3، ص 50 - 49.

[256] سرگذشتهاي ويژه از زندگي حضرت امام خميني، ج 3، ص 31.

[257] مناهج الشارعين، ص 181 - 180.

[258] مناهج الشارعين، ص 193.

[259] تفسير نمونه، ج 4، ص 438.

[260] اسرار عبادات، ص 63.

[261] لقمان (31)، آيه ي 17.

[262] نهج البلاغه، كلمات قصار، ش 136، ص 386.

[263] ر.ك: رموز نماز يا اسرار الصلوة، ص 72.

[264] ر.ك: رموز نماز يا اسرار الصلوة، ص 83 - 82.

[265] تحليلي از زندگاني امام سجاد عليه السلام، ج 1، ص 285.

[266] منهج الصادقين، ج 2، ص 120 - 119.

[267] حافظ: «غزلهاي حافظ»، تدوين: سليم نيساري، ص 157.

[268] آل عمران (3)، آيه 37.

[269] تفسير نمونه، ج 2، ص 399.

[270] آل عمران (3)، آيه 37. توضيح: اين آيه درباره ي حضرت مريم است كه فاطمه ي زهرا عليهاالسلام در پاسخ پيامبر صلي الله عليه و آله از آن استفاده كرده است.

[271] ر.ك: نور الثقلين، ج 1، ص 334 - 333.

[272] روائع من حياة الائمه عليهم السلام، ج 1، ص 164.

[273] بهترين پناهگاه، ص 30.

[274] مقتل الشمس، ص 180 - 179.

[275] نماز در اسارت، ص 112.

[276] امام در سنگر نماز، ص 12.

[277] بقره (2)، آيه ي 45.

[278] اسرار الصلوة و مهماتها، ص 161.

[279] الميزان، ج 6، ص 334.

[280] محجة البيضاء، ج 1، ص 301.

[281] محجة البيضاء، ج 1، ص 299.

[282] عرفان اسلامي، ج 6، ص 93.

[283] عدة الداعي، ص يج.

[284] طه (20)، آيه ي 132.

[285] مجمع البيان، ج 8 - 7، ص 52.

[286] رساله ي لقاءالله، ص 173.

[287] وسائل الشيعه، ج 3، ص 608.

[288] يك صد و چهارده نكته درباره ي نماز، ص 51 - 50.

[289] افلاكي خاكي، ص 21.

[290] بر ستيغ نور، ص 71.

[291] منهج الصادقين، ج 1، ص 172.

[292] نماز پيوند خلق و خالق، ص 119.

[293] ر.ك: رموز نماز يا اسرار الصلوة، ص 87.

[294] ر.ك: رموز نماز يا اسرار الصلوة، ص 75 - 74.

[295] آل عمران (3)، آيه 43.

[296] بحارالانوار، ج 82، ص 233 - 232.

[297] كشف الاسرار، ج 10، ص 556.

[298] بحارالانوار، ج 84، ص 313.

[299] تأليف: مستر هاكس.

[300] برداشتي از نماز، ص 106 - 105.

[301] احزاب (33)، آيه ي 41.

[302] بقره (2)، آيه ي 152.

[303] طه (20)، آيه 124.

[304] سفينة البحار، ج 1، ص 484.

[305] طه (20)، آيه ي 14.

[306] ر.ك: المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الكريم «ذكر».

[307] جمعه (62)، آيه ي 9.

[308] بقره (2)، آيه 239.

[309] وجوه قرآن، ص 104. در مجمع البيان نيز «ذكر الله» در سه آيه ي مذكور، به نماز تفسير شده است، بنگريد به جلد 10 - 9 ص 367 ذيل آيه ي 9 جمعه. و ص 375، ذيل آيه ي 9 سوره ي منافقون و جلد 2 - 1، ص 444، آيه ي 239 بقره.

[310] نور (24)، آيه ي 37.

[311] مائده (5)، آيه ي 91.

[312] نساء (4)، آيه ي 103.

[313] اعلي (87)، آيه ي 14 و 15.

[314] منهج الصادقين، ج 3، ص 266.

[315] وسائل الشيعه، ج 4، ص 615.

[316] بقره (2)، آيه 238.

[317] تفسير نمونه، ج 2، ص 146.

[318] صحيفه ي نور، ج 12، ص 234.

[319] مسجد (مجله)، ش 12، ص 36.

[320] جلوه هاي نماز در قرآن و حديث، ص 253 (بحارالانوار، ج 50، ص 89).

[321] ارشاد شيخ مفيد (مترجم)، ص 629 - 628 (باب 25).

[322] بيست و پنج رساله ي (فارسي) از علامه مجلسي، ص 257.

[323] مستدرك الوسائل، ج 1، ص 180.

[324] مستدرك الوسائل، ج 1، ص 181.

[325] الثقلان في تفسير القرآن، ص 11.

[326] الثقلان في تفسير القرآن، ص 20.

[327] الثقلان في تفسير القرآن، ص 24.

[328] انعام (6)، آيه 162.

[329] طه (20)، آيه ي 132.

[330] نهج البلاغه، خطبه ي 199، ص 235.

[331] چهارده معصوم عليهم السلام، ص 592 (ترجمه ي انوار البهيه).

[332] وسائل الشيعه، ج 5، ص 47.

[333] صحيفه ي نور، ج 12، ص 149.

[334] آداب الصلوة، ص 122.

[335] الاوليات (كليني رحمه الله)، ص 168.

[336] يس (36)، آيه 63 (اين همان دوزخي است كه به شما وعده داده مي شد.).

[337] حبيب و محبوب، ص 46.

[338] اقليتهاي مسلمان در جهان، ص 40 - 39.

[339] مناهج الشارعين، ص 181.

[340] ر.ك: تفسير سوره ي حمد، ص 14 (شبستري).

[341] معارفي از قرآن (تفسير سوره ي حديد)، ص 351.

[342] بقره (2)، آيه 277.

[343] نهج البلاغه، ص 416، كلمات قصار، ش 299.

[344] تفسير فاتحة الكتاب، از امام حسن عسكري عليه السلام و پژوهشي پيرامون آن، ص 23 - 21.

[345] تفسير فاتحة الكتاب، از امام حسن عسكري عليه السلام و پژوهشي پيرامون آن، ص 25.

[346] الثقلان في تفسير القرآن، ص 66 - 65.

[347] اسرار الصلوة، ص 34 (عبدالحسين تهراني).

[348] عرفان اسلامي، ج 5، ص 158 - 157.

[349] امثال و حكم، ج 2، ص 1044 - 1043.

[350] الهي نامه، ص 13.

[351] نساء (4)، آيه ي 103.

[352] مستدرك الوسائل، ج 1، ص 183.

[353] نهج البلاغه، خطبه ي 131، ص 129.

[354] تفسير عاملي، ج 1، ص 46.

[355] اسرار الحكم، سبزواري قدس سره، ص 497.

[356] ميزان الحكمه، ج 4، ص 469 (سخن رسول اكرم صلي الله عليه و آله).

[357] سر الصلوة، ص دوازده (مقدمه ي آيت الله جوادي آملي).

[358] داستانها و حكايتهاي نماز، ج 1، ص 10 (خاندان وحي، ص 30).

[359] بحارالانوار، ج 80، ص 301.

[360] عرفان اسلامي، ج 6، ص 94.

[361] تفسير سوره ي حمد، ص 45 (شبستري).

[362] سرگذشتهاي ويژه از زندگي امام خميني رحمه الله. ج 1، ص 63.

[363] امام در سنگر نماز، ص 23.

[364] امام در سنگر نماز، ص 23 - 22.

[365] گلهاي باغ خاطره، ص 102.

[366] نماز نشانه ي حكومت صالحان، ص 12.

[367] صلوة الخاشعين، ص 95.

[368] سر الصلوة، ص بيست و چهار (مقدمه).

[369] رموز نماز يا اسرار الصلوة، ص 65.

[370] بيش از پنجاه درصد تختهاي بيمارستانهاي آمريكا اختصاص به بيماران رواني دارد.

[371] نماز پيوند خلق و خالق، ص 36 - 35.

[372] نماز نشانه ي حكومت صالحان، ص 103.

[373] علل الشرايع، ص 363.

[374] شب مردان خدا، ص 65 - 64.

[375] وسائل الشيعه، ج 3، ص 557.

[376] جلوه هاي نماز در قرآن و حديث، ص 333.

[377] بهترين پناهگاه، ص 121.

[378] جلوه هاي نماز در قرآن و حديث، ص 221.

[379] حج (22)، آيه ي 35، و نيز بنگريد به آيه 34.

[380] من لا يحضره الفقيه، ج 1، ص 208.

[381] پيشاني سوخته، ص 75 - 74.

[382] غررالحكم، ج 2، ص 166، ش 2212.

[383] سر الصلوة، ص 7 - از رسول اكرم صلي الله عليه و آله -.

[384] ر.ك: نماز ره رستگاري، ص 13.

[385] اسرار الصلوة، ص 183 (ملكي تبريزي).

[386] تفسير نمونه، ج 17، ص 155.

[387] نفس المهموم، ص 104 (وقايع شب عاشورا).

[388] مقتل الشمس، ص 188.

[389] جمعه (62)، آيه 9.

[390] جمعه (62)، آيه 9.

[391] كشف الاسرار، ج 10، ص 109 - 108.

[392] بحارالانوار، ج 80، ص 347.

[393] كرور: واحد شمار و آن نزد هندوان ده ميليون است... و نزد ايرانيان معادل پانصد هزار است، يعني نيم ميليون. (فرهنگ معين).

[394] مناظره در رابطه با مسائل ايدئولوژي، ص 85 - 84.

[395] پرتوي از اسرار نماز، ص 109.

[396] پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله از نظر دانشمندان شرق و غرب، ص 212.

[397] بحارالانوار، ج 80، ص 288.

[398] ميزان الحكمه، ج 10، ص 514.

[399] وسائل الشيعه، ج 1، ص 266.

[400] داستان نماز عارفان، ص 20.

[401] ر.ك: الميزان، ج 16، ص 142. تفسير الجامع قرطبي، ج 13، ص 348 - 347، منهج الصادقين، ج 7، ص 163.

[402] كيمياي سعادت، ج 1، ص 158.

[403] بقره (2)، آيه 3.

[404] تمثيلات، ج 2، ص 165.

[405] تفسير نمونه، ج 27، ص 225.

[406] اسرار الصلوة، ص 34 (عبدالحسين تهراني).

[407] دعائم الاسلام، ج 1، ص 158 - 157.

[408] زمر (39)، آيه ي 9.

[409] عرفان اسلامي، ج 5، ص 77.

[410] امام در سنگر نماز، ص 19 - 18.

[411] صحيفه ي نور، ج 12، ص 148.

[412] الهي نامه، ص 39.

[413] نماز نشانه ي حكومت صالحان، ص 12.

[414] كنز العرفان في فقه القرآن، ج 1، ص 141.

[415] الميزان، ج 1، ص 344.

[416] مناهج الشارعين، ص 181.

[417] وسائل الشيعه، ج 5، ص 375.

[418] مريم (19)، آيه 31.

[419] اعراف (7)، آيه 19.

[420] مريم (19)، آيه 57.

[421] هود (11)، آيه ي 37.

[422] انبياء (21)، آيه 69.

[423] صافات (37)، آيه 107.

[424] نساء (4)، آيه ي 164.

[425] فكان قاب قوسين أو أدني (تا آنكه فاصله ي او به اندازه ي فاصله ي دو كمان يا كمتر بود). نجم (53)، آيه 9.

[426] اسراء - بني اسرائيل - (17)، آيه 1.

[427] ر.ك: رموز نماز يا اسرار الصلوة، ص 70 - 68.

[428] الميزان، ج 11، ص 67.

[429] معاد شناسي، ج 7، ص 258.

[430] تفسير نماز، ص 37.

[431] خلوتگه راز، ص 199 - 198.

[432] اسرار الصلوة، ص 69. (ملكي تبريزي).

[433] انبياء (21)، آيه 73.

[434] نگاه كنيد به الميزان، ج 14، ص 305 - 304، تفسير نمونه، ج 13، ص 456 - 455.

[435] نهج البلاغه، كلمات قصار، ش 252، ص 402.

[436] من لا يحضره الفقيه، ج 1، ص 568.

[437] بقره (2)، آيه 43.

[438] تذكرة الصلوة، ص 101 - 100.

[439] ر.ك: رموز نماز يا اسرار الصلوة، ص 71.

[440] فرقان (25)، آيه 64.

[441] مزمل (73)، آيه ي 2 - 1.

[442] كشف الاسرار، ج 10، ص 273 - 272.

[443] حبيب و محبوب، ص 42.

[444] اصحاب صفه (ياران صفه)، مهمانان اسلام بودند كه در صفه ي مسجد پيامبر صلي الله عليه و آله شب مي گذراندند و صفه سايه پوشي بود برابر مسجد. (فرهنگ معين).

[445] حيوة القلوب، ج 2، ص 578 - 577.

[446] اسرار نماز، ص 84، (ترجمه ي اسرار الصلوة - شهيد ثاني -).

[447] صحيفه ي سجاديه، دعاي 16، بند 30.

[448] صحيفة المهدي عليه السلام، ص 63 - 62.

[449] مريم (19)، آيه 31.

[450] سفينة البحار، ج 2، ص 42.

[451] تذكرة الصلوة، ص 101.

[452] بهترين پناهگاه، ص 107.

[453] تفسير نمونه، ج 16، ص 294.

[454] وسائل الشيعه، ج 3، ص 87.

[455] سفينة البحار، ج 2، ص 45.

[456] صحيفه ي نور، ج 12، ص 148.

[457] مسجد پايگاه توحيد و تقوا، ص 198.

[458] آداب الصلوة، ص 4.

[459] الهي نامه، ص 42.

[460] ر.ك: رموز نماز، ص 90 - 89.

[461] افضل الاعمال، ص 13.

[462] مفتاح الفلاح، ص 107 - 106.

[463] وسائل الشيعه، ج 4، ص 685.

[464] سر الصلوة، ص 26.

[465] مائده (5)، آيه 58.

[466] تفسير نمونه، ج 27، ص 165.

[467] حجر (15)، آيه 99 - 98.

[468] الميزان، ج 6، ص 332.

[469] مستدرك الوسائل، ج 1، ص 180.

[470] عرفان اسلامي، ج 5، ص 78.

[471] نماز در اسارت، ص 98 - 97.

[472] مستدرك الوسائل، ج 1، ص 180.

[473] من لا يحضره الفقيه، ج 1، ص 206.

[474] تمثيلات، ج 1، ص 118 - 117.

[475] وسائل الشيعه، ج 3، ص 13.

[476] بقره (2)، آيه 45.

[477] تفسير ابوالفتوح رازي، ج 1، ص 169.

[478] وسائل الشيعه، ج 3، ص 26.

[479] مرحوم آيت الله العظمي محمد تقي خوانساري.

[480] امام در سنگر نماز، ص 90.

[481] مجموعه رسائل فارسي، ج 1، (دفتر اول) ص 16، رساله ي «اسرار الوحي»، (با اندكي تلخيص).

[482] نهج البلاغه، كلمات قصار، ش 145، ص 386.

[483] من لا يحضره الفقيه، ج 1، ص 490 - 489.

[484] الكلام يجر الكلام، ج 2، ص 39.

[485] تفسير عاملي، ج 1، ص 473.

[486] دين ما علماي ما، ص 88 - 87.

[487] مائده (5)، آيه 91.

[488] جن (72)، آيه 18.

[489] در برخي از روايات آمده است كه: مراد از «مساجد» اعضاي هفتگانه ي سجده است (پيشاني، كف دست، و...)، ر.ك: مجمع البيان، ج 10 - 9، ص 471.

[490] تفسير نماز، ص 39 - 38.

[491] بحارالانوار، ج 80، ص 303.

[492] داستانهاي نماز، ص 78، (عطايي).

[493] تفسير ابوالفتوح رازي، ج 1، ص 163.

[494] نور ملكوت قرآن (انوار الملكوت)، ج 1، ص 216 - 212.

[495] حج (22)، آيه 78.

[496] اسرارالصلوة و مهماتها، ص 148.

[497] تفسير الميزان، ج 1، ص 41.

[498] ر.ك: تفسير نماز، ص 39.

[499] نساء (4)، آيه 162.

[500] تفسير نمونه، ج 27، ص 226.

[501] كيمياي سعادت، ج 1، ص 167.

[502] اطيب البيان، ج 1، ص 164.

[503] نور الثقلين، ج 4، ص 161.

[504] بحار الانوار، ج 80، ص 344.

[505] حبيب و محبوب، ص 36 - 35.

[506] اسرار الصلوة، ص 104 (تهراني).

[507] خلوتگه راز، ص 198.

[508] ميزان الحكمه، ج 5، ص 417.

[509] نهج البلاغه، خطبه ي 193 (متقين)، ص 225.

[510] حبيب و محبوب، ص 45.

[511] آداب الصلوة، ص 143.

[512] بحارالانوار، ج 83، ص 218.

[513] تفسير و پيام آيات نماز، ص 176.

[514] هزار و يك نكته، ص 228، ش 442.

[515] فتح (48)، آيه 29.

[516] اسرار الصلوة، ص 269 (ملكي تبريزي).

[517] چهارده معصوم عليهم السلام، ص 298 - 297 (ترجمه ي انوار البهيه).

[518] زندگاني امام علي الهادي عليه السلام، ص 50.

[519] پرورش روح، نماز و عبادت در تفسير الميزان، ص 85.

[520] تذكرة الصلوة، ص 44 - 43.

[521] زندگاني حسن بن علي عليهماالسلام، ج 1، ص 61.

[522] مستدرك الوسائل، ج 1، ص 180.

[523] مريم (19)، آيه 55.

[524] نهج البلاغه، كلمات قصار، ش 97، ص 376.

[525] آداب الصلوة، ص 50.

[526] وسائل الشيعه، ج 5، ص 46.

[527] هزار و يك نكته، ص 190، ش 375.

[528] حبيب و محبوب، ص 53.

[529] بهترين پناهگاه، ص 17.

[530] بحارالانوار، ج 82، ص 199.

[531] نماز چاشت يا صلاة الضحي، يكي از نمازهاي اول روز است كه بعد از بلند شدن آفتاب مقدار ربع آسمان تا انتصاف آن گزارند (بنگريد به: فرهنگ معين، بخش دوم، تركيبات خارجي، صلاة الضحي).

[532] عرفان اسلامي، ج 1، ص 333.

[533] ارشاد القلوب، (ديلمي)، ج 2، ص 176 (باب 18).

[534] دعائم الاسلام، ج 1، ص 100.

[535] الميزان، ج 6، ص 332.

[536] دعائم الاسلام، ج 1، ص 177.

[537] نماز در مدرسه ي اهل بيت عليهم السلام، ص 33 - 32 (به نقل از منهج الرشاد، ص 39.).

[538] پيشاني سوخته، ص 63.

[539] مؤمنون (23)، آيه 2 - 1.

[540] بحارالانوار، ج 82، ص 310 - 309.

[541] پيشواي يازدهم، ص 20.

[542] امام حسن عسكري عليه السلام، ص 43 - 41.

[543] نهج البلاغه، كلمات قصار، ش 73، ص 371.

[544] نهج البلاغه، نامه 27، ص 290.

[545] پيام معنويت، ص 9.

[546] خاطره هايي از شهيد رجائي، ص 185.

[547] يك كهكشان اشك، ص 169 - 168.

[548] افضل الاعمال، ص 19.

[549] كهف (18)، آيه 46.

[550] رموز نماز يا اسرار الصلوة، ص 57 - 56.

[551] گفتارهاي معنوي، ص 63.

[552] هزار و يك نكته، ص 303، ش 538.

[553] ر.ك: رموز نماز يا اسرار الصلوة، ص 92.

[554] كشف الاسرار، ج 1، ص 654.

[555] عرفان اسلامي، ج 5، ص 91.

[556] تفسير سوره ي حمد، ص 95 (شبستري).

[557] تفسير فاتحة الكتاب از امام حسن عسكري عليه السلام، ص 45.

[558] جوامع الجامع، ج 1، ص 5.

[559] نماز از ديدگاه قرآن و حديث، ص 11.

[560] معراج المؤمن، ص 2.

[561] قبلة الآفاق، ص 31.

[562] الهي نامه، ص 37 و 29.

[563] براي توضيح بيشتر بنگريد به: عروة الوثقي، ج 1، ص 695 (فصل في التسليم، مسأله 6)؛ الالفية و النفليه، ص 124.

[564] نماز از ديدگاه قرآن و روايات، ص 178 (مغيثي)، (بحارالانوار، ج 85، ص 305).

[565] تفسير ابوالفتوح رازي، ج 2، ص 267.

[566] سرگذشتهاي ويژه از زندگي حضرت امام خميني رحمه الله، ج 6، ص 161 (با تلخيص).

[567] تفسير نماز، ص 143.

[568] اسرار الصلوة، ص 95 (آيت الله جوادي آملي).

[569] سفينة البحار، ج 2، ص 44.

[570] نماز محبوب عارفان، ص 40.

[571] مناهج الشارعين، ص 163.

[572] نماز از ديدگاه قرآن و حديث، ص 14.

[573] معراج المؤمن، ص 16.

[574] وسائل الشيعه، ج 3، ص 27 - 26.

[575] تفسير ابوالفتوح رازي، ج 1، ص 162 - 161.

[576] آثار الاذان في دار الدنيا، ص 5.

[577] عرفان اسلامي، ج 6، ص 53.

[578] عرفان اسلامي، ج 6، ص 53.

[579] درباره ي نماز خوف نگاه كنيد به نكته ي 590.

[580] مقتل الشمس، ص 218 - 217.

[581] سياحت شرق، ص 198.

[582] نماز عاليترين سير روحاني، ص 157.

[583] سفينة البحار، ج 2، ص 44.

[584] كشف الاسرار، ج 10، ص 274 - 273.

[585] تربيت فرزند، ص 176.

[586] مجموعه ي رسائل فارسي خواجه عبدالله انصاري، ج 1، ص 99.

[587] وسائل الشيعه، ج 5، ص 365 و ج 2، ص 656.

[588] وسائل الشيعه، ج 2، ص 656.

[589] بحارالانوار، ج 85، ص 41.

[590] كشف الاسرار، ج 10، ص 641.

[591] الكلام يجر الكلام، ج 2، ص 36 - 35.

[592] ر.ك: مريم (19)، آيه 59 - 58.

[593] منهج الصادقين، ج 5، ص 438 - 437.

[594] تذكرة الصلوة، ص 102.

[595] تذكرة العلماء، ص 68.

[596] امالي شيخ مفيد، ص 150.

[597] عرفان اسلامي، ج 5، ص 132.

[598] محجة البيضاء، ج 1، ص 302.

[599] وسائل الشيعه، ج 3، ص 16.

[600] ر.ك: رموز نماز يا اسرار الصلوة، ص 65 - 64.

[601] بحارالانوار، ج 82، ص 310.

[602] المواعظ العدديه، ص 195.

[603] بهترين پناهگاه، ص 75.

[604] بهترين پناهگاه، ص 84.

[605] مجموعه ي ورام، ج 2، ص 113.

[606] ميزان الحكمه، ج 5، ص 367.

[607] مرسلات (77)، آيه 48.

[608] من لا يحضره الفقيه، ج 1، ص 211.

[609] نهج البلاغه، نامه ي 47، ص 321.

[610] ميزان الحكمه، ج 5، ص 380.

[611] ترجمة الصلوة، ص 30.

[612] ر.ك: مؤمنون (23)، آيه 100 - 99.

[613] ميزان الحكمه، ج 5، ص 403.

[614] بقره (2)، آيه 45.

[615] يكصد و چهارده نكته درباره ي نماز، ص 49.

[616] دلائل النبوة، ج 1، ص 268.

[617] ذاريات (51)، آيه 18 - 17.

[618] رساله ي لقاء الله، ص 109.

[619] روزنامه كيهان، 17 / 9 / 73.

[620] سرگذشتهاي ويژه از زندگي امام خميني رحمه الله، ج 1، ص 74.

[621] ر.ك: رموز نماز يا اسرار الصلوة، ص 91.

[622] مناهج الشارعين، ص 176.

[623] اسرار الصلوة و مهماتها، ص 90.

[624] طهارت روح، ص 379 - 378.

[625] آداب الصلوة، ص 159، امام خميني رحمه الله.

[626] سر الصلوة، ص 79 - 78.

[627] صحيفه ي نور، ج 19، ص 210.

[628] غرر الحكم، ج 2، ص 166، ش 2213.

[629] اسرار الصلوة و مهماتها، ص 95.

[630] دلائل النبوة، ج 1، ص 179 - 178.

[631] احزاب (33)، آيه 42 - 41.

[632] دلائل النبوة، ج 2، ص 188.

[633] نماز نشانه ي حكومت صالحان، ص 39 - 37.

[634] طهارت روح، ص 204 - 203.

[635] مناهج الشارعين، ص 193.

[636] فرهنگ نماز، ص 52 (به نقل از اسرار الصلوة شهيد ثاني رحمه الله).

[637] معراج المؤمن، ص 16 - 15.

[638] ميزان الحكمه، ج 10، ص 515.

[639] كنز العمال، ج 7، ص 782، ش 21388.

[640] ميزان الحكمه، ج 5، ص 419.

[641] وسائل الشيعه، ج 5، ص 377.

[642] وسائل الشيعه، ج 3، ص 554.

[643] ر.ك: مؤمنون (2)، آيه 11 - 9.

[644] مستدرك الوسائل، ج 1، ص 180.

[645] فروغ ابديت، ج 2، ص 501 - 500.

[646] ميزان الحكمه، ج 5، ص 377.

[647] جلوه هاي نماز در قرآن و حديث، ص 164 - 162.

[648] جامع احاديث الشيعه، ص 386.

[649] ر.ك: رموز نماز يا اسرار الصلوة، ص 99.

[650] طه (20)، آيه 130.

[651] بهترين پناهگاه، ص 55.

[652] معراج السعاده، ص 669 - 668.

[653] وسائل الشيعه، ج 3، ص 79.

[654] لطائف الطوائف، ص 41.

[655] سفينة البحار، ج 2، ص 45.

[656] وسائل الشيعه، ج 5، ص 372.

[657] انعام (6)، آيه 160.

[658] مناهج الشارعين، ص 176 - 174.

[659] اسرار الصلوة و مهماتها، ص 109.

[660] اسراء (17)، آيه 78.

[661] نگاه كنيد به: نور الثقلين، ج 3، ص 202 - 201، وسائل الشيعه، ج 3، ص 117 - 115.

[662] بهترين پناهگاه، ص 54.

[663] سفينة البحار، ج 1، ص 599.

[664] اسرار نماز، ص 149 (ترجمه ي اسرار الصلوة شهيد ثاني).

[665] تفسير ابوالفتوح رازي، ج 11، ص 62.

[666] اسرار الصلوة و مهماتها، ص 156.

[667] سجده (32)، آيه ي 17.

[668] شب مردان خدا، ص 45 - 44.

[669] و پروردگارت را عبادت كن تا يقين [: مرگ] تو فرارسد. (نحل، - 16 - آيه ي 99).

[670] ذروه (به ضم ذال) و ذروه (به كسر ذال): بالاترين نقطه ي هر چيز (فرهنگ اشتقاقي).

[671] سرالصلوة، ص ده (مقدمه ي آيت الله جوادي آملي).

[672] هزار و يك نكته، ص 279 - 276، نكته ي 516 (با تلخيص).

[673] مصباح الفلاح، ص 174.

[674] همان، ص 173.

[675] اسرار الصلوة، ص 289، (ملكي تبريزي رحمه الله).

[676] سيماي فرزانگان، ج 3، ص 161.

[677] اسرار الصلوة و مهماتها، ص 82.

[678] مناهج الشارعين، ص 206.

[679] مزمل (73)، آيه 20.

[680] الثقلان في تفسير القرآن، ص 65 - 64.

[681] مصباح الفلاح، ص 173.

[682] داستانهاي عرفاني، ص 64.

[683] يوسف (12)، آيه ي 33.

[684] پندهايي از تاريخ، ج 2، ص 51.

[685] مناهج الشارعين، ص 213 - 212.

[686] وسائل الشيعه، ج 3، ص 12.

[687] جلوه هاي نماز در قرآن و حديث، ص 248.

[688] مدرسه ي صدر (اصفهان)، محل سكونت آخوند ملا محمد كاشي رحمه الله.

[689] عرفان اسلامي، ج 5، ص 167.

[690] رساله ي لقاء الله، ص 130.

[691] مهر تابان، ص 16، (بخش نخست).

[692] مزمل (73)، آيه 6.

[693] روزنامه كيهان، 17 / 9 / 73.

[694] الميزان، ج 6، ص 333، ش 150.

[695] سازندگيهاي اخلاقي امام حسين عليه السلام، ص 146.

[696] تفسير ابوالفتوح رازي، ج 1، ص 162.

[697] داستانها و پندها، ج 9، ص 59 - 58.

[698] ر.ك: تفسير نماز، ص 39.

[699] هود (11)، آيه 56.

[700] يس (36)، آيه 3 و 4.

[701] يس (36)، آيه 61.

[702] آل عمران (3)، آيه 101.

[703] ر.ك: تفسير نماز، ص 115.

[704] جمعه (62)، آيه 11.

[705] نور الثقلين، ج 5، ص 329.

[706] آثار الاذان في دار الدنيا، ص 5.

[707] تفسير ابوالفتوح رازي، ج 1، ص 161.

[708] بحارالانوار، ج 80، ص 344.

[709] بقره (2)، آيه 144.

[710] ر.ك: مجمع البيان، ج 2 - 1 ص 291؛ منهج الصادقين، ج 1، ص 340؛ الميزان، ج 1، ص 328.

[711] منهج الصادقين، ج 1، ص 341؛ تفسير نمونه، ج 1، ص 360.

[712] ابي بصير از يكي از دو امام بزرگوار شيعه - امام باقر و امام صادق عليهماالسلام - نقل كرده است كه آن حضرت فرمود: به خاطر همين، آن مسجد، مسجد قبلتين (دو قبله) ناميده شد. (وسائل الشيعه، ج 3، ص 216).

[713] منهج الصادقين، ج 1، ص 342.

[714] بقره (2)، آيه 143.

[715] جايي كه پيامبر صلي الله عليه و آله و تعدادي از ياران نماز (ظهر) مي خواندند و فرمان تغيير قبله به او ابلاغ شد، مسجدي در خارج از شهر (در شمال مدينه) بود. (جلوه هاي نماز در قرآن و حديث، ص 208.).

[716] جلوه هاي نماز در قرآن و حديث، ص 208.

[717] مناظره در رابطه با مسائل ايدئولوژي، ص 83.

[718] جلوه هاي نماز در قرآن و حديث، ص 207.

[719] مصباح الفلاح، ص 173.

[720] سرگذشتهاي ويژه از زندگي امام خميني رحمه الله، ج 3، ص 30 - 29.

[721] آداب الصلوة، ص 151.

[722] زينب بنت الامام اميرالمؤمنين عليه السلام، ص 18 - 17.

[723] مدثر (74)، آيه 43 - 40.

[724] اسرار الصلوة، ص 226، (ملكي تبريزي رحمه الله).

[725] ترجمة الصلوة، ص 46 (فيض كاشاني).

[726] ر.ك: نشانه هاي حق گزاري نماز، ص 68.

[727] مصباح الفلاح، ص 173.

[728] سوره ي نساء (4)، آيه 102.

[729] تفسير نمونه، ج 4، ص 100 - 99.

[730] همان، ص 103.

[731] ر.ك: وسائل الشيعه، ج 3، ص 219 - 216.

[732] نور الثقلين، ج 1، ص 137.

[733] بقره (2)، آيه 143.

[734] نور الثقلين، ج 1، ص 136.

[735] قاموس قرآن، (امن) ج 1، ص 124.

[736] رعد (13)، آيه 28.

[737] ر.ك: امالي شيخ صدوق، مجلس 19، ش 2، ص 88 - 83.

[738] معراج السعاده، ص 668.

[739] وسائل الشيعه، ج 5، ص 375.

[740] سفينة البحار، ج 2، ص 46.

[741] طه (20)، آيه 14.

[742] رعد (13)، آيه 28.

[743] فجر (89)، آيه 30 - 27.

[744] تفسير نمونه، ج 13، ص 175.

[745] بقره (2)، آيه 115.

[746] پرورش روح، نماز و عبادت در تفسير الميزان، ص 121.

[747] صلوة الخاشعين، ص 157.

[748] سفينة البحار، ج 1، ص 534.

[749] تفسير نمونه، ج 24، ص 132.

[750] اسرار الصلوة، ص 104 (ملكي تبريزي).

[751] ر.ك: رموز نماز يا اسرار الصلوة، ص 91 - 90.

[752] پيشاني سوخته، ص 53 - 52.

[753] الهي نامه، ص 47.

[754] اسرار الصلوة، ص 289 (ملكي تبريزي).

[755] مردان علم در ميدان عمل، ج 3، ص 122 (به نقل از: سيماي فرزانگان).

[756] كشكول شيخ بهايي، ص 537.

[757] آل عمران (3)، آيه 35.

[758] بقره (2) آيه 125.

[759] آل عمران (3)، آيه 35.

[760] تفسير نماز، ص 53 - 52.

[761] تفسير سوره ي حمد، ص 45 (شبستري).

[762] امام موسي كاظم عليه السلام، ص 41 - 38.

[763] منزه است پروردگار تو، پروردگار عزت (و قدرت)، از آنچه آنان توصيف مي كنند. صافات (37)، آيه 180.

[764] پروردگار خود را بسيار ياد كن و به هنگام صبح و شام، او را تسبيح بگو، آل عمران (3)، آيه ي 41.

[765] منزه است خداوند به هنگامي كه شام مي كنيد و صبح مي كنيد. روم (30)، آيه 17.

[766] سرالصلوة، ص نوزده، بيست (مقدمه ي آيت الله جوادي آملي).

[767] عرفان اسلامي، ج 5، ص 22.

[768] كنز العمال، ج 7، ص 790، ش 21428.

[769] آثار الاذان في دار الدنيا، ص 1.

[770] تفسير ابوالفتوح رازي، ج 1، ص 161.

[771] بحارالانوار، ج 80، ص 303.

[772] آداب الصلوة، ص 143.

[773] ارزش و اهميت نماز، ص 52.

[774] ابراهيم (14)، آيه 40.

[775] يكي از نواحي خراسان.

[776] چهارده معصوم عليهم السلام، ص 332 (ترجمه ي انوار البهيه).

[777] همان، ص 297.

[778] آل عمران (3)، آيه 39.

[779] دعائم الاسلام، ج 1، ص 158.

[780] شهيد مدني جلوه ي اخلاص، ص 113 - 112.

[781] بنگريد به آيه ي 41، سوره ي (8)، انفال، و اعلموا أنما غنمتم....

[782] ر.ك: تحرير الوسيله، ج 1، ص 147 (في مكان المصلي)، رساله ي توضيح المسائل، امام خميني رحمه الله، مسأله ي 873 و 820.

[783] اعراف (7)، آيه 31.

[784] منهج الصادقين، ج 4، ص 21.

[785] سيماي نماز، ص 176.

[786] داستانهاي مثنوي، ج 2، ص 17 - 16.

[787] نهج الفصاحة، ص 624، ش 3075.

[788] ميزان الحكمه، ج 6، ص 75.

[789] اسرار الصلوة، ص 34 (عبدالحسين تهراني).

[790] منهج الصادقين، ج 6، ص 323.

[791] ميزان الحكمه، ج 5، ص 410.

[792] يوسف (12)، آيه 31.

[793] همان.

[794] كشف الاسرار، ج 1، ص 180 - 179.

[795] بقره (2)، آيه 153.

[796] اسرار الصلوة، ص 39 (تهراني).

[797] مكيال المكارم، ج 2، ص 373.

[798] نماز نشانه ي حكومت صالحان، ص 73 - 72.

[799] طه (20)، آيه 14.

[800] ماخذ قبل.

[801] روم (30)، آيه 31.

[802] توبه (9)، آيه 18.

[803] نساء (4)، آيه 162.

[804] ر.ك: كشف الاسرار، ج 1، ص 47.

[805] شب مردان خدا، ص 39.

[806] وسائل الشيعه، ج 3، ص 183.

[807] امام در سنگر نماز، ص 39.

[808] برگزيده ي متون ادب فارسي، ص 53 (به نقل از: كيمياي سعادت).

[809] مجمع البيان، ج 6 - 5، ص 433.

[810] تفسير نمونه، ج 2، ص 148.

[811] راه تكامل، ج 3، ص 103 - 102.

[812] حوزه، ش 15، ص 76 - 74 (سال سوم).

[813] نهج الفصاحه، ص 584، ش 2835.

[814] مصباح الفلاح، ص 173.

[815] سر الصلوة، ص 81 - 80.

[816] اسرار الصلوة، ص 104 (ملكي تبريزي).

[817] نهج الفصاحه، ص 331، ش 1588.

[818] ر.ك: يكصد و چهارده نكته درباره ي نماز، ص 86.

[819] مستدرك الوسائل، ج 1، ص 183.

[820] دهمين خورشيد امامت، امام هادي عليه السلام، ص 18 - 17.

[821] مستدرك الوسائل، ج 1، ص 488.

[822] تفسير نمونه، ج 3، ص 213.

[823] اسرار الصلوة، ص 183 (ملكي تبريزي).

[824] مستدرك الوسائل، ج 1، ص 227.

[825] نماز نشانه ي حكومت صالحان، ص 101.

[826] المنجد (قسمت اعلام) ص 13 - ابن مسعود -.

[827] تفسير نماز، ص 164.

[828] شعراء (26) آيه ي 219 - 217.

[829] تفسير ابوالفتوح رازي، ج 1، ص 161.

[830] پيشاني سوخته، ص 94.

[831] عرفان اسلامي ج 5، ص 22 - 21.

[832] ميزان الحكمه، ج 5، ص 421.

[833] كنز العمال، ج 7، ص 785، ش 21405.

[834] مناهج الشارعين، ص 193.

[835] ر.ك: رساله ي توضيح المسائل، (امام خميني رحمه الله) مسأله 1018 و 1019.

[836] آداب الصلوة، ص 302 - 301.

[837] مجمع البيان، ج 10 - 9، ص 719.

[838] اسرار الصلوة و مهماتها، ص 79.

[839] مناهج الشارعين، ص 207.

[840] حج (22)، آيه 40.

[841] مفاتيح الجنان، ص 334، (دعاي ابوحمزه ثمالي).

[842] سازندگيهاي اخلاقي امام حسين عليه السلام، ص 11 - 10.

[843] وسائل الشيعه، ج 3، ص 24.

[844] محدث نوري، روايت نور، ص 135.

[845] رساله ي لقاء الله، ص 168.

[846] اسرار الصلوة، ص 108 (تهراني).

[847] حجر (15)، آيه 98 - 97.

[848] مجمع البيان، ج 6 - 5، ص 449، ذيل آيه 98 (حجر).

[849] كنز العمال، ج 7، ص 785، ش 21403.

[850] سيماي عباد الرحمن در قرآن، ص 61.

[851] بقره (2)، آيه 40.

[852] تفسير نماز، ص 43.

[853] طهارت روح، ص 378.

[854] زندگاني حسن بن علي عليه السلام، ج 1، ص 61.

[855] دستور خواندن نماز غفيله در رساله هاي عمليه آمده است.

[856] من لا يحضره الفقيه، ج 1، ص 565.

[857] ذاريات (51)، آيه 56.

[858] چهارده معصوم عليهم السلام، ص 159 (ترجمه ي انوار البهيه).

[859] منهج الصادقين، ج 3، ص 266.

[860] اسرار عبادات، ص 261.

[861] نهج الفصاحه، ص 350، ش 1670.

[862] بحارالانوار، ج 84، ص 245.

[863] پرتوي از اسرار نماز، ص 99 - 96.

[864] نهج الفصاحه، ص 137، ش 682.

[865] طه (20)، آيه 2 - 1.

[866] فاطمه بنت الامام الحسين عليه السلام، ص 13.

[867] مناهج الشارعين، ص 213.

[868] من لا يحضره الفقيه، ج 1، ص 390.

[869] بحارالانوار، ج 84، ص 4.

[870] غرر الحكم، ج 2، ص 324، ش 2742.

[871] جهاد با نفس، ج 1، ص 66.

[872] جامع احاديث الشيعه، ج 4، ص 16.

[873] جامع احاديث الشيعه، ج 6، ص 47.

[874] كهف (18)، آيه 46.

[875] اعراف (7)، آيه 31.

[876] يكصد و چهارده نكته درباره ي نماز، ص 84 - 83.

[877] جلوه هاي نماز در قرآن و حديث، ص 34 (بحارالانوار، ج 80، ص 38).

[878] امام در سنگر نماز، ص 13.

[879] نهج الفصاحه، ص 350، ش 1673.

[880] آل عمران (3)، آيه 159.

[881] ر.ك: رموز نماز يا اسرار الصلوة، ص 102 - 101.

[882] ميزان الحكمه، ج 5، ص 402.

[883] توبه (9)، آيه 54.

[884] نهج الفصاحه، ص 431، ش 2038.

[885] تفسير نماز، ص 142.

[886] اسراء (17)، آيه 79.

[887] كشف الاسرار، ج 5، ص 623.

[888] زينب بنت الامام اميرالمؤمنين عليه السلام، ص 18 - 17.

[889] نهج الفصاحه، ص 625، ش 3083.

[890] بقره (2)، آيه 152.

[891] تفسير ابوالفتوح رازي، ج 1، ص 373 - 372.

[892] تفسير سوره ي حمد، ص 54 (شبستري).

[893] الثقلان في تفسير القرآن، ص 25.

[894] ر.ك: تفسير فاتحة الكتاب، ص 33 (علامه ي اميني رحمه الله).

[895] مناهج الشارعين، ص 211 - 210.

[896] ر.ك: آل عمران (3)، آيه 194 - 190.

[897] رسالة لقاء الله، ص هـ - و (پيشگفتار)، و نيز، ص 128.

[898] ترجمة الصلوة، ص 53.

[899] نماز پيوند خلق و خالق، ص 123.

[900] سر الصلوة، ص 106.

[901] سفينة البحار، ج 1، ص 408.

[902] احياء علوم الدين، ج 1، ص 338.

[903] قاموس قرآن، ج 3، ص 35.

[904] ميزان الحكمه، ج 4، ص 25.

[905] همان.

[906] رساله ي توضيح المسائل، امام خميني رحمه الله، مسأله 946 و 947.

[907] نساء (4)، آيه 134.

[908] اسرار نماز (ترجمة اسرار الصلوة شهيد ثاني رحمه الله) ص 228 - 226.

[909] بينه (98)، آيه 5.

[910] من لا يحضره الفقيه، ج 1، ص 565.

[911] شيخ آقا بزرگ، ص 7.

[912] امام در سنگر نماز، ص 16.

[913] صحيفه ي سجاديه، دعاي 16، بند 30.

[914] فتح القدير، ج 1، ص 66.

[915] تحليلي از زندگاني امام سجاد عليه السلام، ج 2، ص 438.

[916] وسائل الشيعه، ج 4، ص 1015.

[917] قصه هاي نماز، ص 68، (نعيمي) به نقل از: عدة الداعي، ص 223.

[918] بقره (2)، آيه ي 238.

[919] تفسير نمونه، ج 2، ص 147.

[920] وسائل الشيعه، ج 1، ص 269.

[921] هود (11)، آيه 87.

[922] مستدرك الوسائل، ج 1، ص 180.

[923] نواب صفوي، سفير سحر، ص 137 - 135.

[924] نهج الفصاحه، ص 506، ش 2396.

[925] وسائل الشيعه، ج 1، ص 267.

[926] مستدرك الوسائل، ج 1، ص 180.

[927] منتهي الآمال، ج 2، ص 412.

[928] هزار و يك نكته، ص 177، ش 340.

[929] آداب الصلوة، ص 214.

[930] صحيفه ي نور، ج 2، ص 232.

[931] مستدرك الوسائل، ج 1، ص 184.

[932] توبه (9)، آيه 18.

[933] اسرار الصلوة، ص 103 (آيت الله جوادي آملي).

[934] وسائل الشيعه، ج 3، ص 555.

[935] تحليلي از زندگاني امام سجاد عليه السلام، ج 2، ص 438.

[936] مناهج الشارعين، ص 181.

[937] صحيفه ي نور، ج 18، ص 276.

[938] نهج الفصاحه، ص 13، ش 71.

[939] عرفان اسلامي، ج 5، ص 21.

[940] كنز العمال، ج 7، ص 784، ش 21400.

[941] اسرار الصلوة، ص 134 (آيت الله جوادي آملي).

[942] مستدرك الوسائل، ج 1، ص 183.

[943] بقره (2)، آيه 74.

[944] تفسير نماز، ص 43.

[945] قصه هاي نماز، ص 110 (جلالي عزيزيان).

[946] سفينة البحار، ج 2، ص 46.

[947] نهج الفصاحه، ص 350، ش 1672.

[948] فاطر (35)، آيه 29.

[949] عدة الداعي، ص 46.

[950] نمازهاي مستحبي، ص 14.

[951] اسرار الصلوة، ص 142 (آيت الله جوادي آملي).

[952] نهج الفصاحه، ص 350، ش 1674.

[953] داستانهاي مدرس، ص 322 - 319.

[954] سيماي فرزانگان، ج 3، ص 164.

[955] جامع احاديث الشيعه، ج 6، ص 466.

[956] منهج الصادقين، ج 9، ص 36.

[957] اسرار الصلوة، ص 129 (عبدالحسين تهراني).

[958] سجده (32)، آيه 17 - 16.

[959] تفسير نمونه، ج 12، ص 230.

[960] سفينة البحار، ج 1، ص 598.

[961] مناهج الشارعين، ص 213.

[962] الثقلان في تفسير القرآن، ص 45.

[963] تفسير فاتحة الكتاب، ص 36 (علامه ي اميني رحمه الله).

[964] بقره (2)، آيه 3.

[965] يكصد و چهارده نكته درباره ي نماز، ص 91.

[966] فروغ ابديت، ج 1، ص 203.

[967] بهترين پناهگاه، ص 90، (به نقل از: جامع احاديث الشيعه، ج 6، ص 45).

[968] عدة الداعي، ص 45.

[969] ر.ك: تفسير فاتحة الكتاب، ص 42 - 41 (علامه ي اميني رحمه الله).

[970] الغدير، ج 3، ص 221.

[971] غافر (40)، آيه 60.

[972] بهترين پناهگاه، ص 87.

[973] انشراح - شرح - (94)، آيه 7.

[974] مجمع البيان، ج 10 - 9، ص 651.

[975] عدة الداعي، ص 46.

[976] سيماي فرزانگان، ص 76. (مهر تابان، ص 19، بخش نخست.).

[977] اسرار الصلوة، ص 141 (آيت الله جوادي آملي).

[978] طهارت روح، ص 384 - 383.

[979] نماز از ديدگاه قرآن و حديث، ص 174 (به نقل از: لئالي الاخبار، ج 4، ص 204).

[980] رساله ي لقاء الله، ص 131.

[981] بهترين پناهگاه، ص 94.

[982] صحيفه ي نور، ج 19، ص 210.

[983] مجمع البيان، ج 4 - 3، ص 601.

[984] هزار و يك نكته، ص 621، نكته ي 777.

[985] همان، ص 622، نكته 777.

[986] همان.

[987] اسرار عبادات، ص 124.

[988] كوثر (108)، آيه 2.

[989] تفسير نمونه، ج 27، ص 374 - 373.

[990] بحارالانوار، ج 83، ص 219.

[991] جامع احاديث الشيعه، ج 4، ص 78.

[992] رموز نماز يا اسرار الصلوة، ص 93.

[993] تذكرة الصلوة، ص 98.

[994] ر.ك: هشدارهاي تربيتي، ص 130 - 129.

[995] اسرار الصلوة، ص 103 (آيت الله جوادي آملي).

[996] ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص 676.

[997] تحليلي از زندگاني امام سجاد عليه السلام، ج 2، ص 463 - 462.

[998] ميزان الحكمه، ج 3، ص 477.

[999] وسائل الشيعه، ج 3، ص 17.

[1000] سيماي فرزانگان، ج 3، ص 169.

[1001] اسرار الصلوة، ص 269 (ملكي تبريزي رحمه الله).

[1002] فرزند امام حسن مجتبي عليه السلام.

[1003] فاطمه بنت الامام الحسين عليه السلام، ص 14.

[1004] ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص 518.

[1005] ميرحامد حسين، ص 56 - 55.

[1006] مناهج الشارعين، ص 179.

[1007] ظهور و سقوط سلطنت پهلوي، ج 1، ص 159 - 157.

[1008] مناهج الشارعين، ص 181.

[1009] بحارالانوار، ج 85، ص 41.

[1010] قصه هاي نماز، ص 112 (جلالي عزيزيان).

[1011] بحارالانوار، ج 84، ص 242.

[1012] همان، ص 258.

[1013] نهج الفصاحه، حديث 54.

[1014] بحارالانوار، ج 84، ص 317.

[1015] همان، ص 253 و 258.

[1016] محجة البيضاء، ج 1، ص 354.

[1017] بحارالانوار ، ج 84، ص 317.

[1018] مطالب اين نكته از«پرتوي از اسرار نماز» ص 92 - 90 نقل شده است.

[1019] نماز پيوند خلق و خالق، ص 31 - 30.

[1020] آداب الصلوة، ص 334 - 333.

[1021] صحيفه ي نور، ج 12، ص 148.

[1022] يكصد و چهارده نكته درباره ي نماز، ص 57.

[1023] الميزان، ج 1، ص 38.

[1024] درباره ي چگونگي اين نماز، ر.ك: مفاتيح الجنان، قسمت اعمال روز جمعه.

[1025] تفسير نماز، ص 46 - 45.

[1026] ر.ك: وسائل الشيعه، ج 3، ص 26 (سخن امام صادق عليه السلام).

[1027] ر.ك: رموز نماز يا اسرار الصلوة، ص 116.

[1028] روائع من حياة الائمه عليهم السلام، ج 1، ص 115 - 114.

[1029] عرفان اسلامي، ج 5، ص 130.

[1030] همان.

[1031] ر.ك: سيماي فرزانگان، ج 3، ص 163.

[1032] ر.ك: كتاب «نمازهاي مستحبي».

[1033] الميزان، ج 1، ص 38.

[1034] ر.ك: تفسير نماز، ص 50.

[1035] قصه هاي نماز، ص 87 - 86 - جلالي عزيزيان - (به نقل از: الدين في القصص، ج 1، ص 10).

[1036] ماعون (107)، آيه 5 - 4.

[1037] اربعين شيخ بهايي، ص 164، حديث 9.

[1038] عرفان اسلامي، ج 5، ص 173 - 172 (به نقل از: آداب الصلوة).

[1039] حبيب و محبوب، ص 48.

[1040] ميزان الحكمه، ج 5، ص 407.

[1041] يكصد و چهارده نكته درباره ي نماز، ص 33 - 32.

[1042] مكيال المكارم، ج 1، ص 373.

[1043] تفسير احسن الحديث، ج 1، ص 39.

[1044] كشكول شيخ بهايي، ص 5.

[1045] ارشاد القلوب (ديلمي)، ج 2، ص 15، باب 22.

[1046] محجة البيضاء، ج 1، ص 342.

[1047] اسرار الصلوة، ص 142 (آيت الله جوادي آملي).

[1048] عرفان اسلامي، ج 5، ص 117.

[1049] مناهج الشارعين، ص 194.

[1050] ميزان الحكمه، ج 5، ص 387.

[1051] هود (11)، آيه 114.

[1052] تفسير نمونه، ج 9، ص 270.

[1053] ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص 40.

[1054] آل عمران (3)، آيه 43.

[1055] مزمل (73)، آيه 8.

[1056] تفسير نماز، ص 162.

[1057] زلزال (99)، آيه 6 - 4.

[1058] نورالثقلين، ج 5، ص 649.

[1059] مجمع البيان، ج 10 - 9، ص 672.

[1060] منهج الصادقين، ج 10، ص 318.

[1061] همان.

[1062] ميزان الحكمه، ج 5، ص 391.

[1063] آداب الصلوة، ص 353.

[1064] محجة البيضاء، ج 1، ص 342.

[1065] ارشاد القلوب، ج 2، ص 66، (باب 30).

[1066] اسرار الصلوة، ص 104 (آيت الله جوادي آملي).

[1067] مصباح الفلاح، ص 107 (شيخ بهايي).

[1068] مريم (19) آيه 59 (: پس از آنان، فرزندان ناشايسته اي روي كار آمدند كه نماز را تباه كردند).

[1069] تفسير نمونه، ج 13، ص 103.

[1070] ميزان الحكمه، ج 5، ص 367.

[1071] يكصد و چهارده نكته درباره ي نماز، ص 91 - 90.

[1072] رساله ي لقاء الله، ص 129.

[1073] سيماي فرزانگان، ج 3، ص 170.

[1074] چهل حديث (اربعين حديث)، - امام خميني رحمه الله - ص 421، حديث بيست و نهم.

[1075] نماز (بخش اول)، ص 8 (مؤسسه ي در راه حق) - به نقل از: بحارالانوار، ج 3، ص 89.

[1076] مناهج الشارعين، ص 181.

[1077] تفسير نماز، ص 143.

[1078] عرفان اسلامي، ج 5، ص 166.

[1079] مريم (19)، آيه 87.

[1080] تفسير نمونه، ج 13، ص 136.

[1081] نوعي چراغ كه در سابق بوده است.

[1082] گلهاي باغ خاطره، ص 130.

[1083] امام در سنگر نماز، ص 70.

[1084] نماز (بخش اول) ص 6 - 5 (موسسه ي در راه حق) به نقل از: جامع الاحاديث، ص 25.

[1085] ارشاد القلوب، ج 1، ص 194 (باب 21).

[1086] رساله ي لقاء الله، ص 129.

[1087] هزار كتاب و رساله پيرامون نماز، ص 19.

[1088] اسرار الصلوة، ص 113 (آيت الله جوادي آملي).

[1089] تفسير ابوالفتوح رازي، ج 1، ص 161.

[1090] تفسير نماز، ص 140.

[1091] بقره (2)، آيه 34.

[1092] يك كهكشان اشك، ص 72 - 71 (به نقل از: احياء علوم الدين، ج 2، ص 538).

[1093] وسائل الشيعه، ج 3، ص 15.

[1094] هنگامي كه چشمشان به او افتاد، او را بسيار بزرگ (و زيبا) شمردند؛ و (بي توجه) دستهاي خود را بريدند. (يوسف - 12 - آيه ي 31.).

[1095] سرالصلوة، ص چهارده و پانزده (مقدمه ي آيت الله جوادي آملي).

[1096] ارشاد القلوب، ج 2، ص 22 - 21 (باب 22.).

[1097] من لا يحضره الفقيه، ج 1، ص 211.

[1098] ميزان الحكمه، ج 5، ص 387.

[1099] نگاه كنيد به: اعراف (7) آيه 92 - 85، بقره (2) آيه 61 و....

[1100] تفسير نماز، ص 120.

[1101] وسائل الشيعه، ج 3، ص 21.

[1102] ارشاد القلوب، ج 2، ص 4 - 3 (باب 22).

[1103] وسائل الشيعه، ج 3، ص 26.

[1104] ميزان الحكمه، ج 5، ص 417.

[1105] عرفان اسلامي، ج 5، ص 180 - 179.

[1106] اسرار الصلوة و مهماتها، ص 91 - 90.

[1107] ميزان الحكمه، ج 5، ص 374.

[1108] سفينة البحار، ج 1، ص 600.

[1109] اسرار الصلوة و مهماتها، ص 110.

[1110] مناهج الشارعين، ص 193.

[1111] جهاد با نفس، ج 1، ص 63 - 61 (به نقل از: تفسير فخر رازي، ج 32، ص 85.).

[1112] قيام سالار شهيدان، ص 57 - 56 (به نقل از: الخصائص الحسينيه، ص 23).

[1113] سفينة البحار، ج 1، ص 600.

[1114] مناهج الشارعين، ص 193.

[1115] غرر الحكم، ج 4، ص 253، ش 6005.

[1116] رساله ي لقاء الله، ص 131 - 130.

[1117] ارشاد القلوب، ج 2، ص 21 (باب 22).

[1118] نمازهاي مستحبي، ص 19.

[1119] ميزان الحكمه، ج 5، ص 401.

[1120] مستدرك الوسائل، ج 1، ص 184.

[1121] فروغ ابديت، ج 2، ص 519 (به نقل از: سيره ي ابن هشام، ج 2، ص 209 - 208).

[1122] ميزان الحكمه، ج 5، ص 391.

[1123] سفينة البحار، ج 1، ص 600.

[1124] توبه (9)، آيه 79.

[1125] ر.ك: آبشار رحمت، ص 113 - 111.

[1126] سيماي فرزانگان، ج 3، ص 166 (به نقل از: قصص العلماء، ص 73).

[1127] اسرار الصلوة و مهماتها، ص 108.

[1128] فاطمة الزهراء عليهاالسلام از ولادت تا شهادت، ص 221 - 220.

[1129] ق (50)، آيه 41.

[1130] مطففين (83)، آيه 6.

[1131] اسراء (17)، آيه 14.

[1132] طه (20)، آيه 111.

[1133] قلم (68)، آيه 42.

[1134] اسرار الصلوة، ص 41 - 40 (عبدالحسين تهراني).

[1135] ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص 91.

[1136] نورالثقلين، ج 1، ص 566.

[1137] كشف الاسرار، ج 3، ص 829.

[1138] بحارالانوار، ج 75، ص 209.

[1139] اعرابي به كساني مي گويند كه باديه نشين هستند و از دين و آداب و رسوم آن بي خبرند. و هجرت، ترك باديه نشيني و آمدن به مركز اسلام و مشرف شدن خدمت پيغمبر اكرم صلي الله عليه و آله يا وصي اوست براي متدين شدن به دين خدا و ياد گرفتن احكام و مسائل ديني. و تعرب بعد از هجرت آن است كه پيش از ياد گرفتن آنچه بايد بفهمد به حالت نخستين از جهالت و ناداني و بي اعتنايي به ديانت برگردد. (گناهان كبيره، ج 2، ص 6 - 5) - شهيد آيت الله دستغيب رحمه الله -.

[1140] وسائل الشيعه، ج 11، ص 254.

[1141] نماز در اسارت، ص 163.

[1142] نساء (4)، آيه 43.

[1143] امام صادق عليه السلام، نورالثقلين، ج 1، ص 483.

[1144] ر.ك: احياء علوم الدين، ج 1، ص 336.

[1145] اسراء (17)، آيه 78.

[1146] ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص 85.

[1147] نماز بهشت خلوت انس، ص 66 - 65 (به نقل از: احتجاجات بحارالانوار).

[1148] ارشاد القلوب، ج 2، ص 17، (باب 22).

[1149] مستدرك الوسائل، ج 1، ص 171.

[1150] اسرار نماز (ترجمه ي اسرار الصلوة شهيد ثاني)، ص 221.

[1151] سفينة البحار، ج 1، ص 599.

[1152] صلوة الخاشعين، ص 152.

[1153] اعلي (87)، آيه 15 - 14.

[1154] ر.ك: آل عمران (3)، آيه 194 - 190.

[1155] تفسير نمونه، ج 3، ص 213.

[1156] عرفان اسلامي، ج 9، ص 322.

[1157] آل عمران (3)، آيه 39.

[1158] وسائل الشيعه، ج 3، ص 26.

[1159] روائع من حياة الائمه عليهم السلام، ج 1، ص 114 - 113.

[1160] ميزان الحكمه، ج 5، ص 371.

[1161] رساله ي لقاء الله، ص 173.

[1162] ر.ك: نماز پيوند خلق و خالق، ص 121 - 117.

[1163] ارشاد القلوب ديلمي، ج 2، ص 286 (باب 54).

[1164] وسائل الشيعه، ج 3، ص 27.

[1165] تحليلي از زندگاني امام سجاد عليه السلام، ج 1، ص 387.

[1166] سفينة البحار، ج 1، ص 599.

[1167] سيد مرتضي، پرچمدار علم و سياست، ص 45 - 44.

[1168] شمائل النبي، ص 161.

[1169] طه (20)، آيه 55.

[1170] ترجمة الصلوة، ص 54 (فيض كاشاني رحمه الله).

[1171] سفينة البحار، ج 2، ص 44.

[1172] سيماي فرزانگان، ج 3، ص 231.

[1173] اسرار الصلوة، ص 294 (ملكي تبريزي رحمه الله).

[1174] انبياء (21)، آيه 87.

[1175] عرفان اسلامي، ج 6، ص 95 - 94.

[1176] گفتارهاي معنوي، ص 93.

[1177] سر الصلوة، ص 105.

[1178] سفينة البحار، ج 2، ص 45.

[1179] علم اخلاق اسلامي، (گزيده ي كتاب جامع السعادات)، ص 454.

[1180] ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص 522 - 521.

[1181] شهيد مدني جلوه ي اخلاص، ص 30 - 29.

[1182] يكصد و چهارده نكته درباره ي نماز، ص 73 - 72.

[1183] سفينة البحار، ج 1، ص 600.

[1184] سر الصلوة، ص 105.

[1185] علي كيست؟ ص 235.

[1186] درة البيضاء، ص 65.

[1187] در بسياري از روايات آمده است كه پيامبر صلي الله عليه و آله، علي عليه السلام را برادر خطاب كرد. از جمله، به او فرمود: تو برادر مني در دنيا و آخرت. ر.ك: ميزان الحكمه، ج 1، ص 211.

[1188] نماز از ديدگاه قرآن و حديث، ص 163 - 160 (بحارالانوار، ج 84، ص 231).

[1189] گفتني است كه: قرآن كريم مي فرمايد: حيوانات با حضرت سليمان عليه السلام سخن مي گفتند؛ (ر.ك: نمل (27)، آيه 22 - 16) و مقام ابوذر نيز تا جايي است كه رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: «يا اباذر انك منا اهل البيت» اي ابوذر! تو از خانواده ي ما اهل بيت عليهم السلام هستي (بحارالانوار، ج 77، ص 76).

[1190] شوري (42)، آيه 38.

[1191] همسر حسن مثني (عروس امام حسن مجتبي عليه السلام).

[1192] فاطمة بنت الامام الحسين عليه السلام، ص 14.

[1193] مصباح الفلاح، ص 173.

[1194] درة البيضاء، ص 67.

[1195] اسرار الصلوة، ص 133 (آيت الله جوادي آملي).

[1196] بحارالانوار، ج 74، ص 78.

[1197] انعام (6)، آيه 132؛ احقاف، (46)، آيه 19.

[1198] شعراء (26)، آيه 89.

[1199] علم اخلاق اسلامي (گزيده ي كتاب جامع السعادات)، ص 458.

[1200] مريم (19)، آيه 3.

[1201] اعراف (7)، آيه 205.

[1202] ارشاد القلوب ديلمي، ج 2، ص 20، (باب 22).

[1203] اسرار نماز، ص 84.

[1204] سر الصلوة، ص 110.

[1205] مفتاح الفلاح، ص 105 (شيخ بهايي).

[1206] درة البيضاء، ص 63.

[1207] ر.ك: گفتارهاي معنوي، ص 95 - 94.

[1208] الهي نامه، ص 24.

[1209] ارشاد القلوب، ج 2، ص 38 (باب 25).

[1210] منهج الصادقين، ج 10، ص 393.

[1211] فوائد الرضويه، ص 440.

[1212] آداب الصلوة، ص 151.

[1213] ظاهرا مراد آيه ي «مالك يوم الدين» است، (محجة البيضاء، ج 1، ص 352).

[1214] شيخ كبير، شهاب الدين سهروردي، گفته است: زبان امام جعفر صادق عليه السلام در آن هنگام همانند درخت موسي عليه السلام بوده است آن گاه كه خداوند از (طريق) آن، نداي «اني انا الله» سر داد. (سر الصلوة، ص 75).

[1215] سر الصلوة، ص 75.

[1216] رموز نماز يا اسرار الصلوة، ص 63.

[1217] درة البيضاء، ص 65.

[1218] من لا يحضره الفقيه، ج 1، ص 35.

[1219] ارشاد القلوب، ج 2، ص 266 (باب 52).

[1220] از ژرفاي نماز، ص 16 - 15.

[1221] شب مردان خدا، ص 17 - 16.

[1222] نماز در اسارت، ص 32 - 31 (با تلخيص).

[1223] اصول كافي، ج 3، ص 187.

[1224] احياء علوم الدين، ج 3، ص 465.

[1225] فاطمة الزهراء از ولادت تا شهادت، ص 221.

[1226] كنز العمال، ج 7، ص 581، ش 20355.

[1227] ارشاد القلوب ديلمي، ج 2، ص 49، (باب 28).

[1228] نماز از ديدگاه قرآن و حديث، ص 214 - 213 (بحارالانوار، ج 83، ص 21).

[1229] از ژرفاي نماز، ص 37.

[1230] از عرفاي معروف تصوف اوليه.

[1231] تذكرة الاولياء، ج 2، ص 113.

[1232] از ژرفاي نماز، ص 14 - 12.

[1233] بحارالانوار، ج 83، ص 20.

[1234] علم اخلاق اسلامي (گزيده ي كتاب جامع السعادات)، ص 455.

[1235] درك: نهايت گودي چيزي است؛ دركات جهنم يعني: قسمتهاي پايين و قعر آن.

[1236] ماعون (107)، آيه 5 - 4.

[1237] مريم (19)، آيه 59.

[1238] مدثر (74)، آيه 43 - 42.

[1239] مؤمنون (23)، آيه 2 - 1.

[1240] نصايح، ص 179 - 178 (باب 4، فصل 2).

[1241] سر الصلوة، ص 112.

[1242] تفسير نمونه، ج 22، ص 469.

[1243] كنز العمال، ج 7، ص 628، ش 20603.

[1244] ر.ك: رموز نماز يا اسرار الصلوة، ص 92.

[1245] ارشاد القلوب ديلمي، ج 2، ص 22 (باب 22).

[1246] حجت الاسلام و المسلمين مرحوم حاج احمد آقا، مشهور به ميرزا آقا.

[1247] زمر (39)، آيه 9.

[1248] آيت الله اراكي «يك قرن وارستگي»، ص 24.

[1249] ر.ك: تفسير سوره ي يوسف، ص 534 - 532 (احمد بن محمد بن زيد طوسي).

[1250] ر.ك: داستانهاي نماز، ص 22 (مرتضي عطايي)، (منازل الآخرة، ص 23).

[1251] كيسه ي بزرگ كه از نخ ضخيم يا پارچه ي خشن درست كنند براي حمل بار. (فرهنگ معين).

[1252] تفسير منهج الصادقين، ج 6، ص 205.

[1253] سر الصلوة، ص بيست و شش (مقدمه ي آيت الله جوادي آملي).

[1254] المراجعات، ص 251، المراجعة 76، ش 3.

[1255] در نكته هاي قبل نيز آمده است كه: امام صادق عليه السلام فرمود: آخرين وصيت پيامبران الهي درباره ي نماز بوده است. (وسائل الشيعه، ج 3، ص 26).


بازگشت