بي توجهي نوجوان به نماز
از شكوه هاي والدين و گله مندي هاي مربيان اين است كه برخي از نوجوانان، به ويژه آنها كه از پايه گذاري تربيتي قبلي و مناسبي در گذشته برخوردار نبوده اند، به نماز توجهي ندارند. حتي برخي از آنان از پدران و مادران متديّني برخوردارند كه مصداق اين ضرب المثل است كه از نور ظلمت پديد مي آيد و از ظلمت نور.
ما با والدين منزّه و مقدسي مواجهيم كه اهل عبادت و تقوايند ولي فرزندان آنها افرادي بي توجه به دين و نمازند و
[ صفحه 24]
بر عكس به افرادي بر مي خوريم كه والدينشان سست و بي مايه اند و يا جنبه اعتقادي درستي ندارند ولي فرزندان آنها افرادي متدين و اهل نمازند.
همچنين فرزنداني را مي شناسيم كه والدينشان متدين و سالم بوده اند ولي خود در مرحله نوجواني و بلوغ از نابساماني و فساد سر در آورده اند. روح ياغيگري و عصيان در آنها رشد كرده و نه تنها آنان را عليه مسائل و جريانات به قيام واداشته، بلكه در برابر مسائل واجبي چون نماز سهل انگار ساخته است.
البته به اين نكته توجّه كنيم كه چنين وضع و حالت در نوجواناني كه تمرينات مذهبي را از سنين كودكي و حتي خردسالي بصورت امري تفريحي، لذتبخش، با چشيدن عواطف گرم والدين و بدون تحمل فشار آغاز كرده اند بندرت ديده مي شود و اين خود نشان دهنده اهميت دوران كودكي و پايه گذاري هاي اوليه است.
دستور رسول خدا (ص) به امّت كه كودكان خود را از كودكي به نماز واداريد (مُرُوا اَوْلادَكُم بِالصَلوةِ...) [1] خود اشاره اي به اين اثرگذاري و اهميت آن است و ما اهميت اين اقدامات پيشگيرانه و پايه گذارانه را در عبارات و روايات اسلامي مي بينيم كه مسئله را با ديدي وسيع در آموزش و تربيت ديني ذكر كرده اند. از جمله اين سخن امام صادق (ع) كه فرمود: (بادِرُوا اَحْداثَكُم (اَوْلادَكُم)
[ صفحه 25]
بِالحَديثِ قَبْلَ اَنْ يَسْبِقَ اِلَيْهِمُ الْمُرجِئه) [2] (پيش از اينكه محوري گمراه كننده بر شما و فرزندان تان سلطه آورد آنها را به جريانات ديني آشنا سازيد). و يا فرمود: يُؤْخَذ الْصَّبيُّ بِالصَلوةِ بَيْنَ سَبْعَ سِنينَ و ستَ سنينَ [3] (از سنين بين 7- 6 كودك را بايد به نماز واداشت و در ترك آن مؤاخذه اش بايد كرد).
پاورقي
[1] مكارم الاخلاق- پيامبر(ص).
[2] كافر ج 6 صفحه 46.
[3] وسايل الشيعه ج 2 صفحه 5.