بيداري فطرت


شايد در هيچ مرحله اي از عمر (جز سه سال اول زندگي) فطرت به اين اندازه بيدار و هشيار نباشد. در آغاز زندگي، فطرت همانند منبعي زلال چنان در روان و سراسر وجود كودك بيدار است كه گوئي همچون پيامبري معصوم است و با جهان وحي مستقيماً در ارتباط. جز سخن راست از او نخواهي شنيد و جز امانت و عدالت از او سر نمي زند. فطرت پاك خدائي او را در خود شناور و سيراب مي سازد.

در مراحل بعد، به علت تربيت غلط، محيط معاشرتي نامناسب، شيوه هاي رفتاري ناصواب مدل ها و الگوها، توقّعات نامتناسب با ظرفيت رواني طفل و...، فطرت در زير توده هائي از ابرها و غبارهاي گوناگون مخفي شده، خورشيد آن از پرتوافكني باز مي ماند. وضع چنان است كه گوئي فطرت او به خوابي سنگين فرو رفته است.

در دوران نوجواني، شرايط و امكاناتي پديد مي آيد كه گرد و خاك روي فطرت به كناري مي رود و آن خورشيد از نو پرتوافكن مي شود. نوجوان چنان مي شود كه گوئي سطلي آب سرد بر سر و روي فطرت او ريخته و بيدارش ساخته. كه بايد از اين بيداري استفاده كرد.



[ صفحه 12]




بازگشت