آداب دعا


همان طور كه تلاوت قرآن، سخن گفتن خدا با بندگان است، دعا كردن نيز، سخن گفتن بندگان با معبود يكتا است و اين همان چيزي است كه به دعا ارزش مي دهد و حال دعا را از تمام حالات ديگر برتر مي كند؛ مخصوصا اگر دعاهايي باشد كه از لب هاي



[ صفحه 218]



گهربار معصومين عليهم السلام صادر شده باشد.

معلوم است كه چنين حالتي، داراي آدابي است. مهم ترين مسأله در آداب دعا، توجه قلب است به «مبدأ اعلي»؛ چه اگر روي قلب به سوي خدا نباشد، دعا سزاوار استجابت نيست؛ بلكه جا دارد كه توجهي به انسان نشود؛ همان طور كه در زندگي دنيايي، اگر كسي به سوي او رو نكند، سزاوار نيست كه شخص متوجه او باشد؛ مثلا چون با كسي مواجه شود كه از صحبت كردن با انسان غافل است و از ماندن در كنار او، روي برمي گرداند، سزد كه از صحبت كردن با او روي برگردانده شود و به او جواب داده نشود.

امام عليه السلام فرموده است: «احفظ ادب الدعا و انظر من تدعو و كيف تدعو و لما تدعو؛ [1] ادب دعا را حفظ كن، خوب بينديش كه چه كسي را مي خواني؟ چگونه مي خواني؟ براي چه مي خواني؟».

شهيد ثاني قدس سره مي فرمايد:

«بر نمازگزار است كه به دنبال نماز، مشغول تعقيبات نماز شده و با ذكر و دعا و تلاش در اخلاص و انقطاع از خلق و توجه به حق بكوشد تا رحمت پروردگار را به سوي خود جلب كند و گناهانش آمرزيده شود و عباداتش پذيرفته گردد؛ كه فضل و رحمت خدا، بسيار وسيع و بي پايان است و لطف و كرمش دائمي



[ صفحه 219]



است و زمان، زمان استجابت دعا مي باشد». [2] .



در صحبت عارفانه با يار بگوي

از درد و فراق و هجر دلدار بگوي



آتش به نيستان دل خود انداز

آن گاه به اشك و آه بسيار بگوي:



كين بنده ي روسياه و شرمنده منم

از شدت آتش گناه، سوزنده منم



از فيض نماز بي ريايم اكنون

درياب مرا وگرنه بازنده منم



(مؤلف)

دعا، اين است كه تمام وجود انسان، اجابت پروردگار باشد و دل وي در راه ديدن او، آب شود و اختيار از كف دهد و به طور كلي ظاهر و باطن را به خدا تسليم كند.

پس اي عزيز! عظمت و كبريايي خداي - تبارك و تعالي - را در برابر ديدگانت، مجسم كن و به ياد آر كه او از اعماق دلت، آگاه است و هر چه از حق و باطل، در دلت مخفي كني، از او پوشيده نيست. راه نجات و هلاكت را خوب بياموز تا چيزي را از خدا نخواهي كه موجب هلاكت تو باشد و تو خيال كني كه نجات تو در آن است؛ چنان كه قرآن كريم مي فرمايد: «انسان شر را از خدا مي خواهد؛ آن چنان كه خير را مي خواهد كه انسان، بسيار شتاب كننده است». [3] .



[ صفحه 220]



«پس اي انسان مكرم! بينديش كه از خدا چه مي خواهي و چرا مي خواهي و چگونه مي خواهي؟ آن گاه از خدا بخواه كه همه ي دعاهايت را مستجاب فرمايد و بدان كه حقيقت دعا، اطاعت همه ي اعضاي بدن تو از پروردگار است؛ كه بايد تمام زواياي قلبت براي معرفت خدا و ملاقات پروردگار در تلاش و تكاپو باشد و در برابر او، از خود اختيار نداشته باشي و در تمام امور، تسليم فرمان خدا باشي و در ظاهر و باطن، مطيع و منقاد اوامر او گردي». [4] .



اي گشته به هر دعوت شيرين ز تو مشرب ها

اي بوده به هر ملت، راجع به تو مذهب ها



تسبيح تو مي گويند، تهليل تو مي خوانند

ارواح به قالب ها، اطفال به مكتب ها



در كعبه و بتخانه، هر جا كه شدم ديدم

سوداي تو در سرها، اوصاف تو بر لب ها




پاورقي

[1] بحار الانوار، ج 93، ص 323.

[2] اسرار الصلاة، ص 164.

[3] اسراء(17)،آيه ي11.

[4] اسرار الصلاة، ص 165.


بازگشت