مراحل حضور قلب


ابوحامد غزالي، فيض كاشاني، مولا مهدي و مولا احمد نراقي و ديگران فرموده اند: مسائل باطني نماز - كه حيات نماز در آن خلاصه مي شود و اسرار نماز آن گاه حاصل مي گردد - شش چيز است:

1- حضور دل؛ يعني، دل را به هنگام نماز، به هيچ چيز جز



[ صفحه 138]



پروردگار - جلت عظمته - تعلق نباشد.

2- فهم كردن معاني قرائت و ذكر و تسبيح نماز؛ به طوري كه دل در فهم آن الفاظ، مطابق زبان باشد.

3- تعظيم؛ يعني، در آن حالت، عظمت معبود و مبدأ مقصود در خاطر او باشد.

4- هيبت؛ يعني، از غايت عظمت پروردگار خوف بر دلش هجوم آرد كه مبادا در اين عبادت، تقصيري باشد.

5- اميد كه مقام كرم وجود خداوند اكرم الاكرمين، بر او معلوم باشد كه از نهايت مرحمت، او را محروم و بي نصيب نخواهد فرمود و گناهانش را خواهد بخشيد.

6- شرم؛ يعني، خود و عبادت خود را كوچك تر از آن بداند كه شايسته ي درگاه باشد و عبادت خود را در نهايت شرمساري و بندگي را با سرافكندگي، به انجام رساند. [1] .

گفتني است كه اگر آدمي هنگام انجام عملي بر انجام آن همت گمارد، قلب او نيز نزد آن عمل خواهد بود؛ چه بخواهد و چه نخواهد. بنابراين اسباب اين خصلت هاي شش گانه، همت است و آنچه همت را پديد مي آورد، ايمان و تصديق به اين حقيقت است



[ صفحه 139]



كه سراي آخرت بهتر و پايدارتر از اين دنيا است و نماز وسيله ي دستيابي به آن است. پس هر گاه اين ايمان براي آدمي حاصل شد، خود به خود، همت را براي آدمي حاصل مي سازد. البته اين در صورتي است كه دنيا و محبت آن از حصول اين، مانع نشود؛ زيرا، مجرد ايمان، مادامي كه اين ايمان، با دل كندن از محبت دنيا تقويت نشود، و مؤمن آن دسته از مسائل دنيايي را - كه دل را از آخرت و نماز به خود مشغول مي دارد - دور نكند، در بقاي همت كافي نيست.

«روايت است كه امام سجاد عليه السلام در حال نماز، عبا از دوش مباركش افتاد و حضرت توجهي به آن نكرد تا از نماز فارغ شد. مردي از آن حضرت علت بي توجهي به اين مسأله را پرسيد؟

حضرت فرمود: واي بر تو! مي داني در مقابل چه كسي بودم؟

خدا نماز بنده اش را نمي پذيرد مگر نمازي كه در آن توجه باشد.

راوي گويد: عرض كردم: فدايت شوم، بنابراين ما هلاك مي شويم؟!

فرمود، نه اين چنين نيست خداي تعالي، نقص و كمبود نمازها را با نافله ها جبران مي كند». [2] .

نكته ي ديگري كه بايد بدان اشاره كرد اين سخن امام رضا عليه السلام است كه فرمود:

«ان للقلوب شهوة و اقبالا و ادبارا فأتوها من قبل شهوتها



[ صفحه 140]



و اقبالها؛ [3] دل ها، گاهي اقبال و آمادگي دارند و گاهي نه، [عبادت را وقتي كه دل ها آماده است انجام دهيد]».

طبق اين فرمايش، نمازگزار زماني كه مشاهده كرد حالش مساعد نيست و يا مسائل دنيايي قلب او را به خود مشغول كرده و قلب او آمادگي براي عبادت و نماز پيدا نكرده است، كمي آن را به تأخير بيندازد و مشغول مداوا و درمان اين مشكل و نقيصه گردد. آن گاه كه دلش مساعد شد و حالت «اقبال» پيدا كرد برخيزد و نماز بخواند.


پاورقي

[1] ر.ك: حقايق، ص 443، و 444؛ جامع السعادات، ج 3، ص 350؛ معراج السعادة؛ ص 665 و 666، الاخلاق؛ ص 81؛ نشان از بي نشان ها، ص 325.

[2] الاخلاق، ص 79.

[3] بحارالانوار، ج 71، ص 217.


بازگشت