طلب فزوني در دين


حضرت علي بن موسي الرضا فرموده است: «و يكون خاشعا متذللا راغبا طالبا للزيادة في الدين و الدنيا؛ [1] [علت وجوب نماز اين است كه آدمي] خاضع و فروتن و خواستار افزوني دين و دنيا باشد».

حضرت امام رضا عليه السلام در اين فراز از سخنانش، نماز را وسيله اي براي فزوني دين و دنيا مي داند و مي فرمايد كه نمازگزار، از طرفي خضوع و فروتني خود را در نماز نشان مي دهد و به بندگي و فقر و نياز خود در برابر خدا اعتراف مي كند و از طرف ديگر از



[ صفحه 75]



نماز استعانت مي جويد و آن را وسيله اي در جهت تعالي دين و دنيايي خود قرار مي دهد.

خداوند متعال مي فرمايد: «و استعينوا بالصبر و الصلاة و انها لكبيرة الا علي الخاشعين؛ [2] به وسيله ي صبر و نماز در مشكلات كمك جوييد، به درستي كه نماز، بار گران و سنگيني است مگر بر كساني كه در برابر خدا خاشع و تسليم اند».

در بعد ديني، نماز بهترين وسيله براي كسب كمالات و معنويات است و نردبان صعود و ترقي انسان به سوي عرش رحمان مي باشد.

نماز، بر روحانيت و معنويت انسان مي افزايد و در پاكي درون و در نورانيت دل تأثير عمده اي ايفا مي كند.

«من ذكر الله - سبحانه - احيي قلبه و نور عقله و لبه؛ [3] هر كس كه خداوند سبحان را ياد كند [و نماز بخواند]، خداوند دل او را زنده كرده و عقل و خردش را روشن مي گرداند».

و «صلاة الرجل نور في قلبه، فمن شاء منكم فلينور قلبه؛ [4] نماز هر كس، نوري در دل او است، پس هر كس بخواهد قلبش را [با نماز] نوراني بكند».



[ صفحه 76]



و هر اندازه كه درون انسان پاك و قلب او نوراني باشد، تدين و تعبد او بيشتر خواهد بود و حركت او به سوي تقوا و پاكي ها، شتاب خواهد گرفت.



چشمه ي حق اليقين باشد نماز

اعتلاي مؤمنين باشد نماز



چشمه سار نور در ژرفاي جان

پر زدن در بي كران آسمان



مؤمنان را چون سلاح آتشين

لحظه ي معراج قلب متقين



نغمه ي توحيد و يكتايي نماز

مظهر تقوا و والايي نماز



نماز ركن و اساس دين و باعث قبولي ساير اعمال است و قطعا در ابعاد زندگي انسان تأثير دارد و در تكميل ايمان و رفتار او، نقش به سزايي ايفا مي كند.

قوام دين، به نماز وابسته است و آن نشانه ي اصلي دين مي باشد (هي قوام الاسلام؛ [5] و فانها الملة [6] .

انسان براي رسيدن به حيات واقعي و تزكيه ي روح و رهايي از ضلالت و زنجيرهاي اسارت، بايد به اطاعت خداوند و عبادت و نماز روي آورد، تا به رشد و تعالي درخور شأن خود دست يابد؛ وگرنه در حياتي حيواني به سر خواهد برد و از انسانيت به دور خواهد افتاد.



[ صفحه 77]



حضرت آيت الله خامنه اي فرموده است:

«بشر، راهي دراز و دشوار در پيش دارد،راهي كه او را به رستگاري و سعادت واقعي مي رساند و پيمودن و رسيدن به آن، هدف پديد آمدن و بودن او است؛ ولي آنچه در پيش پاي بشر نهاده شده، فقط اين راه نيست. كوره راه ها و راه هاي انحرافي و جاده هاي خطرناك، به وفور در مسير اصلي او قرار مي گيرند و گاه آن قدر فريبنده و دل انگيز كه مسافر راه اصلي را دچار ترديد و اشتباه مي كنند.

لازمه ي رهايي از چنين ترديدها، همانا حفظ جهت گيري صحيح و مداوم به سوي هدف و مقصود نهايي است؛ يعني، به سوي خدا و داشتن نقشه ي ترسيم شده اي از راه و مسير.

نماز، چيزي جز يك توجه مداوم به خدا و هم طرح و نقشه اي اجمالي از راه اصلي نيست؛ زيرا نماز تأمين كننده ي ارتباط دائمي و تماس هميشگي مؤمن است با خدا و با مجملي از تفكر اسلامي كه در ضمن گفتني هاي نماز، مندرج گرديده است». [7] .

آري نماز، بشر آسيب پذير را با خداي نامحدود و مسيطر مرتبط مي سازد و بدو متكي مي كند و با پيوند زدن انسان به مدبر جهان، قدرتي نامحدود و بي زوال به او مي بخشد.



[ صفحه 78]



يكي از عرفا مي گويد: «هر كه در مقام نماز درست آمد، در همه ي نيكويي ها بر وي گشاده شد و در همه ي بدي ها، بر وي بسته شد و ديوانه وي رميده شد و فرشته قرين وي گشت و كار وي بالا گرفت و رأيت دولت او در ملكوت اعلي برافراشتند و او از آن قوم گرديد كه حق تعالي در مصحف مجيد مي گويد: السابقون السابقون، اولئك المقربون،في جنات النعيم...».



ابروي تو قبله ي نمازم باشد

ياد تو، گره گشاي رازم باشد



از هر دو جهان، برفكنم روي نياز

گر گوشه ي چشمت به نيازم باشد



(امام خميني)

نماز، همان طور كه در تعالي دين و معنوي انسان نقش به سزايي دارد و معرفت و بينش او را بالا مي برد و پرده هاي حجاب و قساوت را از دل او مي زدايد، در مسائل مادي و دنيايي نيز مي تواند نقش مهمي ايفا كند.

امام رضا عليه السلام فرموده است: «طالبا للزيادة في الدين و الدنيا؛ [نمازگزار با نمازش] خواستار فزوني در دين و دنيا است».

در مسائل دنيايي، نماز به زندگي انسان بركت مي دهد و رزق و روزي شخص را زياد مي كند و به او شخصيت و آبرو مي بخشد.

پيامبر صلي الله عليه و آله فرموده است: «الصلاة... بركة في الرزق؛ [8] نماز باعث



[ صفحه 79]



بركت در رزق و روزي مي شود».

و شيخ مفيد روايت كرده است كه: «أن صلاة الليل تجلب الرزق؛ [9] نماز شب روزي را جلب كرده و آن را زياد مي كند».

نماز، به زندگي انسان نظم مي بخشد و بدين وسيله بر كارها و برنامه هاي روزانه ي او تأثير مي گذارد و كيفيت و بازدهي وي را بالا مي برد.

اوقات نماز، طوري تنظيم شده است كه نمازخوان عملا به نظم عادت مي كند و در تمام شؤون زندگي، آن را رعايت مي نمايد.

و ديگر آن كه نماز، در مشكلات و غم هاي دنيا، بهترين و مطمئن ترين تكيه گاه است و مي تواند در ناملايمات زندگي همانند چراغي فروزان، فرا روي انسان قرار گيرد.



در رحمت به روي خلق باز است

كليد اين در زيبا نماز است



امام عليه السلام مي فرمايد: «چه چيز منع مي كند كه هرگاه غمي از غم هاي دنيا بر شما وارد شد، وضو سازد و داخل مسجد شود و دو ركعت نماز به جاي آرد و دعا نمايد تا خدا غم او را دفع كند؟ آيا نشنيده اي كه خدا فرمود: استعينوا بالصبر و الصلاة»؟. [10] .



[ صفحه 80]



استاد علامه طباطبايي قدس سره مي فرمايد:

«چون به نجف اشرف براي تحصيل مشرف شدم. از نقطه نظر قرابت و خويشاوندي گاه گاهي به محضر مرحوم آيت الله حاج ميرزا علي آقا قاضي قدس سره شرفياب مي شدم، تا اين كه يك روز جلو در مدرسه اي ايستاده بودم كه مرحوم قاضي از آن جا عبور مي كردند، چون به من رسيدند، دست خود را روي شانه ي من گذاشتند و گفتند:

اي فرزند! دنيا مي خواهي نماز شب بخوان، آخرت مي خواهي نماز شب بخوان.

اين سخن آن قدر در من اثر كرد كه از آن به بعد تا زماني كه به ايران مراجعت كردم، پنج سال تمام در محضر، قاضي، روز و شب به سر مي بردم و آني از ادراك فيض ايشان دريغ نمي كردم». [11] .

درباره ي ابن سينا نوشته اند: «چون براي ابوعلي سينا، مسأله ي مشكلي پيش مي آمد، برمي خاست و وضو مي ساخت و قصد مسجد جامع شهر مي كرد. آن جا نماز مي گزارد و خدا را مي خواند كه آن مسأله مشكل را بر وي آسان كند و آن بسته ي پوشيده را به رويش بگشايد و چنين مي شد». [12] .



[ صفحه 81]




پاورقي

[1] وسائل الشيعه، ج 3، ص 5؛ من لا يحضره الفقيه، ج 1، ص 70.

[2] بقره (2) آيه ي 45.

[3] منتخب الغرر، ص 19.

[4] بحارالانوار، ج 78، ص 159، ح 48.

[5] مستدرك، ج 1، ص 172.

[6] نهج البلاغه، خطبه ي 110.

[7] از ژرفاي نماز، ص 12 و 13.

[8] خصال صدوق، ج 2، ص 522.

[9] ثواب الاعمال، ص 69.

[10] مجمع البيان، ج 1، ص 100.

[11] مهر تابان، ص 16.

[12] سيماي فرزانگان، ص 171 (داستان ها و حكايت هاي نماز، ص 52).


بازگشت