خاكساري و تواضع


امام رضا عليه السلام فرموده است: «[علة الصلاة أنها] قيام بين يدي الجبار بالذل و المسكنة و الخضوع و الاعتراف؛ [1] [علت وجوب نماز] ايستادن در پيشگاه خداوند در نهايت خضوع و تواضع و اعتراف به گناهان است».

نيايش به درگاه خداوند توانا، راز و نيازي است كه بنده ي خاكسار، با معبود و آفريدگار خود مي نمايد. در خلوت و تنهايي با تمركز فكر، توجه خود را به سوي مبدأ و آفريننده ي موجودات - كه ملجأ و پناهگاه دل شكستگان است - معطوف مي دارد و با خشوع و فروتني، درماندگي، ناتواني و پريشان حالي خود را به آستان



[ صفحه 49]



الوهيتش عرضه مي دارد و با ستايش ذات پاك خداوندي اش، كوچكي و حقارت خود را بيان مي كند و از پيشگاه مقدسش عفو گناهان خود و شمول رحمت و عنايت بي پايان او را مسألت مي نمايد.

براي اداي بندگي و عرض حاجت، بهترين چيز اين است كه شخص با افتادگي و حالت عجز، دست به توسل به سوي خالق گشوده و نماز به جاي آورد.

حلاوت و شيريني عبادت «تواضع و فروتني» است و بي آن، نماز لذتي نخواهد داشت.

روزي حضرت رسول به اصحاب خود فرموده: «چرا من حلاوت عبادت را در شما نمي بينم؟» عرض كردند: حلاوت عبادت چه چيز است؟ فرمود: «تواضع». [2] .

و در خبر وارد شده است كه خداوند فرمود:

«اي موسي! چون مرا ياد كني، ياد كن در حالي كه اعضاي تو مضطرب و لرزان باشد و در وقت ياد من خاشع و با وقار و اطمينان باش... و چون در خصوص من بايستي، بايست مانند بنده ي ذليل و مناجات كن با من با دل ترسناك و زباني راستگو» و در بعضي احاديث قدسي وارد شده است كه خداي تعالي فرمود: «من نماز هر نمازكننده را قبول نمي كنم؛ بلكه نماز كسي را قبول مي كنم كه از



[ صفحه 50]



براي عظمت من فروتني كند و بر من سركشي نكند». [3] .



در كوي دوست شوكت شاهي نمي خرند

اقرار بندگي كن و دعوي چاكري



نماز، نيايش خضوع و فروتني انسان در برابر قادر مطلق است.

نماز، نشان بندگي و حقارت انسان در برابر خدا است.

نماز، تسليم عملي با تمام جوارح و اركان است.

نماز، بهترين حالت براي اثبات ناتواني و ضعف آدمي در مقابل خدا است.

نماز، آيين تواضع، خشوع، بي پيرايگي، صداقت، يكرنگي و تعبد است.

نماز، بيانگر خوف و خشيت بنده، از ارباب و آقاي خود است.

نمازگزار در گام اول خود را از تمام پليدي هاي ظاهري و باطني پاك مي كند. وضو مي گيرد و لباسي طاهر مي پوشد. اذان مي گويد و اعلام حضور و آمادگي مي كند. آن گاه نماز مي خواند و با قلبي شكسته و چشمي گريان شروع به ستايش و ثناي محبوب خود مي كند. سپس در برابر سلطان هستي، سر خم مي كند و به ركوع مي رود. آنگاه از ركوع سر برمي دارد و به سجده مي رود. پيشاني را بر خاك مي گذارد و با تمام اركان و اعضاي بدن خود، به زمين



[ صفحه 51]



مي افتد. اين زيباترين و گوياترين حالت بندگي و فروتني است كه تنها در نماز مشاهده مي شود و اين بهترين وسيله اي است براي صعود و ترقي انسان و پرواز او به سوي روضه ي رضوان.

آري چه نيكو گفته است امام هشتم كه «نماز، ايستادن در پيشگاه خداوند، در نهايت خضوع و تواضع است».



جان فشاني بكن ار مي طلبي جانان را

كس به جانان نرسد تا نفشاند جان را



روي بر خاك بنه تا كه به افلاك رسي

سر بده تا نگري، سروري دوران را



توضيح ضروري آن كه فرهنگ نويسان عرب، «عبادت» را به معناي خضوع و تذلل گرفته اند. و اين تعاريف، تأييدكننده ي فرموده ي حضرت رضا عليه السلام است:

1-صاحب لسان العرب مي نويسد: «اصل العبودية، الخضوع و التذلل».

2- راغب در مفردات مي نويسد: «العبودية اظهار التذلل و العبادة و ابلغ منها، لأنها غاية التذلل».

3- صاحب قاموس مي نويسد: «العبادة الطاعة». [4] .

نتيجه آن كه عبادت، خضوع شديد و فوق العاده اي است كه از



[ صفحه 52]



احساس عظمت معبود سرچشمه مي گيرد، عظمتي كه علت آن براي عبادت كننده معلوم است و آن سلطه الهي و خدا بودن او است. پيشوايان معصوم عليهم السلام، بهترين حالت هاي تواضع و فروتني را در نماز داشته اند.

از حضرت ابراهيم خليل عليه السلام رسيده كه در هنگام نماز، صداي آه و ناله اش از مسافت يك ميل شنيده مي شد و در نماز، سينه اش همچون ديگ جوشان، صدا مي كرد. [5] .

رسول خدا صلي الله عليه و آله هر گاه به نماز مي ايستاد، صورت مباركش از خوف خداوند متعال تغيير مي كرد و دگرگون مي شد. [6] .

هم چنين پيامبر صلي الله عليه و آله هر وقت به نماز مي ايستاد، گويا جامه اي پهن شده بر روي زمين بود. [7] .

اميرالمؤمنين عليه السلام آن گاه كه شروع به وضو مي كرد، از ترس خدا رنگ رخسارش تغيير مي كرد و چون وقت نماز مي شد، رعشه بر اندام آن حضرت مي افتاد و رنگش دگرگون مي گشت. [8] .

حضرت فاطمه عليهاالسلام در هنگام نماز، از ترس خدا، به نفس نفس



[ صفحه 53]



مي افتاد. [9] .

امام حسن آن گاه كه از وضو فارغ مي شد، رنگ رخسارش تغيير مي كرد. آن حضرت درباره ي علت اين امر، مي فرمود: «آن كس كه مي خواهد بر صاحب عرش درآيد، سزاوار است كه رنگ چهره اش تغيير كند».

چنين حالت، براي امام سجاد عليه السلام نيز اتفاق مي افتاد، آن حضرت مي فرمود: «آيا مي دانيد كه در پيشگاه چه كسي مي خواهم بايستم». [10] .

هم چنين آمده است كه امام زين العابدين عليه السلام وقتي به نماز مي ايستاد، رنگ صورتش تغيير مي كرد و مانند يك بنده ي ذليل در برابر خدا مي ايستاد. اعضاي بدنش مي لرزيد، رنگ چهره اش زرد مي شد، و مانند درخت خرما، رعشه بر اندام مبارك ايشان مي افتاد». [11] .

آن حضرت، زماني كه سر به سجده مي نهاد، تا عرق از سر و رويش جاري نمي شد، سر از سجده برنمي داشت.

[12] .

امام باقر و امام صادق عليهماالسلام چون به نماز مي ايستادند، رنگ



[ صفحه 54]



صورتشان گاهي قرمز مي شد و گاهي زرد مي گشت. [13] .

يكي از معصومين عليهم السلام پيرامون «حق نماز» مي فرمايد: «حق نماز اين است كه بداني، آن هجرتي است به سوي خداوند - عزوجل - و تو در حال نماز، در مقابل خداوند گران قدر و شكوهمند ايستاده اي موقعي كه اين را دانستي، در جايگاه بنده ي خوار، كوچك، مشتاق، نگران، اميدوار، ترسان و بيچاره اي قرار خواهي گرفت كه آن را كه در برابرش ايستاده اي، بزرگ و با آرامش و هيبت دانسته، عظمت او را پاس مي داري». [14] .



برخيز تا به عهد امانت وفا كنيم

تقصيرهاي رفته به خدمت قضا كنيم



بي مغز بود سر كه نهاديم پيش خلق

ديگر فروتني به در كبريا كنيم



پيراهن خلاف به دست مراجعت

يكتا كنيم و پشت عبادت دو تا كنيم



چون برترين مقام ملك، دون قدر ماست

چندين به دست ديو، زبوني چرا كنيم؟



(سعدي شيرازي)



[ صفحه 55]




پاورقي

[1] وسائل الشيعه، ج 3، ص 5؛ من لا يحضره الفقيه، ج 1، ص 70.

[2] معراج السعادة، ص 228.

[3] همان، ص 669.

[4] تفسير منشور جاويد، ج 1، ص 41.

[5] اسرار الصلاة ملكي تبريزي، ص 313.

[6] بحارالانوار، ج 84، ص 248.

[7] ميزان الحكمه، ج 5، ص 381.

[8] اسرار الصلاة، ص 312.

[9] بحارالانوار، ج 85، ص 258.

[10] اسرار الصلاة، ص 313.

[11] بحارالانوار، ج 84، ص 247، و 250.

[12] اسرارالصلاة،ص 314.

[13] بحارالانوار، ج 84، ص 248.

[14] ميزان الحكمه، ج 5، ص 396.


بازگشت