الذين ان مكناهم في الارض اقاموا الصلوة


ابراهيم شايان - زاهدان



ا: اي كه مي خواهي دلت گنجينه ي عرفان شود

اين دو دستت بايد اول رحل يك قرآن شود



ل: لب مكن وا جز به نام آنكه هستي آفريد

عاشق او گر شدي او عاشق جانان شود



ذ: ذوالجلال حي دانا خالق يكتا خداست

هر كه گردد بنده اش از لطف او انسان شود



ي: يك زمان انديشه كن اول خدا را بنده شو

گر شدي بنده دليلت حضرت سبحان شود



ن: نصرت و ياري بجوي از درگهش صبح و مسا

تا كه قلبت بر هواي نفس تو سلطان شود





[ صفحه 95]





ا: اي برادر سرنوشت آدم و شيطان بخوان

گر كه مي خواهي برايت زندگي آسان شود



ن: نام شيطان را شنيدي از چه رو لعنت شده

سجده بر آدم نكرد و عاقبت بريان شود



م: مزد او شد لعنت و نفرين و آتش اين چنين

پس براي بي نمازان اين دو صد چندان شود



ك: كبك نفس آدمي سر زير برف غفلت است

چون به زعم او معاصي اين چنين پنهان شود



ن: نعمت افزون او بي مزد و منت مي رسد

با نمازت شكر نعمت كن كه او خندان شود



ا: اسم اعظم در قيام است و ركوع و سجده تين

خوش به حال آنكه چشمش اين سه جا گريان شود



ه: همدم و همراز پيغمبر نمي گردد كسي

جز به اخلاص عمل، كي هر كسي سلمان شود



م: مسح سر تا مسح پا يعني سراسر بنده ئي

مخلص او گر نباشي رهبرت شيطان شود



ف: فاتح كل وجودت گر نباشي در قيام

دل بهنگام ركوعت واله و حيران شود





[ صفحه 96]



ي: يك شبي تنهاي تنها در دل پاك سحر

از معاصي توبه كن تا دل پر از ايمان شود



ا: امر حق را كن اطاعت در عبادتهاي خويش

تا ولايت هديه بر تو از ره احسان شود



ل: لطف او گر صاحب صد قصر و رضوانت كند

از ولايت گر شدي غافل همه ويران شود



ا: اسب نفس خود سواري با غرور و بي خيال

هيبت تكبير تو تا بشنود لرزان شود



ر: راه عصيان مي شود مسدود و از لطف خداي

راه سجده باز و سجاده در رضوان شود



ض: ضامن رزق همه آن رازق بي ادعاست

كي روا باشد كه آدم عبد اين و آن شود



ا: اولين برگ كتاب زندگي باشد نماز

گر قبول افتد رضاي حضرت منان شود



ق: قيمت هر چه عبادت در خلوص نيت است

عابد بي محتوا در دام دل زندان شود



ا: آن در و ديوار و قصر و حوريان نازنين

بر گروه بي نمازان خانه ي احزان شود





[ صفحه 97]





م: مرز بين كفر و اسلام اين نماز است و نماز

بي وجودش قصر ايمان سست و بي بنيان شود



و: واي بر ما واي بر ما گر عمود دين شكست

بعد از آن هر مسلمي سرچشمه ي عصيان شود



ا: اسم و رسم مسلمين باشد به تقواي خدا

واي اگر روح شريف مسلمين عريان شود



ا: اين همه گلبوته در گلزار دين بشكفته است

همتي تا كل عالم سبز و گلباران شود



ل: لحظه لحظه عمر ما چون سايه روشن مي رود

واي بر اين عمر ما گر لحظه ها طوفان شود



ص: صبر اگر در قسمت و تقدير و غمهايت نبود

سرنوشت تو مثال يوسف كنعان شود



ل: لاله و نسرين و سوسن دائما در ذكر او

در سپاس آنكه صحرا زنده از باران شود



و: وصل اگر خواهي شوي بر درگه قرب خداي

وقت سجده رهنمايت حضرت سبحان شود



ت: تائب درگاه تو يارب كجا روي آورد

با همه شرمندگي «شايان» ترا مهمان شود





[ صفحه 98]




بازگشت